سرمشق روسی در نوسان ارزی
عمق شوک ارزی هفته قبل با توجه به بی سابقه بودن این میزان تضعیف روبل در برابر دلار از سال ۱۹۹۹ میلادی محرز می شود.
به گزارش دنیای اقتصاد، روسیه هفته گذشته یک شوک ارزی جدید را تجربه کرد. نرخ برابری دلار به روبل در کمتر از ۷۲ ساعت از ۵۸ به ۶۵ رسید. تضعیف نزدیک به ۱۲ درصدی پول ملی روسیه نسبت به دلار آمریکا تحت تاثیر ریسک های سیاسی درک نرخ ارز شناور و تنش های ژئوپلیتیک رخ داد.
عمق شوک ارزی هفته قبل با توجه به بی سابقه بودن این میزان تضعیف روبل در برابر دلار از سال ۱۹۹۹ میلادی محرز می شود. همزمان با ریزش روبل و شاخص سهام روسیه، فشارهای زیادی از سوی منتقدان و سرمایه گذاران بر بانک مرکزی روسیه وارد می شد که خواستار مداخله سیاست گذاران پولی برای توقف بحران ارزی بودند؛ اما «الویرا نابیولینا»، رئیس این نهاد در برابر فشارها مقاومت کرد. استراتژی او در واکنش به شوک ارزی، «نظارت موثر، بدون مداخله» معرفی شد.
استراتژی بانک مرکزی بدون دخالت دولت روسیه به اجرا درآمد. نابیولینا عدم مداخله را بهترین شیوه برخورد با بحران ارزی ناشی از ریسک های سیاسی، خارجی و ژئوپلیتیک عنوان کرد. او استفاده عجولانه از ابزار پولی را منجر به تشدید بحران می دانست. پیش بینی رئیس بانک مرکزی روسیه از چرخه بحران جدید، نوسان شدید در روزهای ابتدایی، تطبیق بازارهای مالی با شرایط جدید و در نهایت بازگشت به شرایط عادی بود. استراتژی نابیولینا با توجه به بازگشت درک نرخ ارز شناور بخش زیادی از قدرت روبل، موفقیت آمیز توصیف شده است.
روبل روسیه هفته گذشته با یک شوک ارزی مواجه شد. نرخ برابری دلار به روبل در طول این هفته از ۵۸ تا ۶۵ نوسان کرد که تضعیف نزدیک به ۱۲ درصدی روبل را نشان می داد. افت روبل در این بازه، از سال ۱۹۹۹ میلادی بی سابقه محسوب می شود. در این شرایط، واکنش بانک مرکزی روسیه به نزول تاریخی روبل بسیار جالب بود.
رئیس این نهاد پولی پرسش های مطرح شده در رابطه با ریزش روبل را با معرفی استراتژی نظارت بدون مداخله پاسخ داد. «الویرا نابیولینا»، رئیس بانک مرکزی روسیه که فرماندهی خروج از بحران سال ۲۰۱۴ میلادی را با نمره قبولی در کارنامه خود ثبت کرده بود، عدم مداخله در مکانیزم بازار آزاد و حفظ نظام نرخ ارز شناور را به عنوان اولویت بانک مرکزی معرفی کرد.
او روند نوسانات را طبیعی دانست و پایان روند نزولی روبل را در آینده نزدیک وعده داد. عدم مداخله سیاست گذاران پولی در عین نظارت بر روند بازار در نهایت با فروکش تب شوک ارزی موثر واقع شد. نابیولینا استفاده از ابزارهای پولی در شرایطی که ریسک های خارجی و سیاسی دلیل نوسانات هستند را بی دلیل عنوان کرد و بیشتر بر کاهش هراس در بازارها تمرکز داشت.
عدم سراسیمگی بانک مرکزی روسیه، پیشینه موفق این نهاد و اعتماد عمومی به سیاست پولی که بدون دخالت دولت اجرا می شود، از جمله دلایل موفقیت بانک روسیه در راستای مقابله با شوک های ارزی هستند. البته حساسیت بالای روبل به نااطمینانی های سیاسی و تنش های ژئوپلیتیکی که از تقابل بلوک شرق و بلوک غرب ناشی می شود، امکان تضعیف مجدد روبل در روزهای آتی را فراهم خواهد کرد.
زنی که پوتین حرف او را می خواند!
الویرا نابیولینا سال ۲۰۱۳ میلادی ریاست بانک مرکزی روسیه را بر عهده گرفت. از زمانی که سکان هدایت سیاست پولی به دستان او سپرده شد، روبل ۳ بحران متفاوت را تجربه کرده است. اولین بحران با سقوط روبل در سال ۲۰۱۴ میلادی رخ داد. سقوط مقاوم به ترمیم روبل درک نرخ ارز شناور در این دوره زمانی مهم ترین بحران ارزی روس ها در قرن بیست ویک لقب گرفت.
بحران دوم روبل نیز به دلیل نسبتا مشابهی در سال ۲۰۱۶ رقم خورد. وجه اشتراک این ۲ دوره را می توان در نزول قیمت جهانی نفت خلاصه کرد. البته وجه تمایز قابل توجه میان این ۲ دوره نیز به مولفه ثانویه ای که از دل تنش های ژئوپلیتیک و تحریم های غرب علیه روسیه شکل گرفته بود، مربوط می شد.
این مولفه با وضع تحریم های دولت های غربی در واکنش به مناقشات کیف-مسکو بر سر کریمه بر روبل اثر کاهشی گذاشت. آخرین بحران روبل که کمتر از یک هفته عمر دارد بیشتر به سقوط سال ۲۰۱۴ شبیه است؛ چراکه ریزش ارز فدراسیون روسیه ریشه در تحریم های جدید کاخ سفید علیه کرملین و همچنین تنش های مربوط به سوریه داشت.
با در نظر نگرفتن عامل نفت، دخالت مسکو در سوریه جایگزین تهاجم (دست اندازی) به کریمه شده و تحریم های سال ۲۰۱۴ نیز با تحریم های تازه ای از سوی دولت ترامپ جانشین شده اند تا شبیه سازی سراشیبی روبل ۲۰۱۴ با نسخه ۲۰۱۸ امکان مقایسه را فراهم سازد. پیش از ورود نابیولینا به بانک مرکزی نیز روبل در دفعات متعددی ضربات شدیدی را متحمل شده بود که مهم ترین آنها به «بحران روبل» یا «آنفلو آنزای روسی» مشهور است. آنفلو آنزای روسی در سال ۱۹۹۸ میلادی، زمانی که «سرگی کرینکو» نخست وزیر وقت کرملین بود، کلید خورد.
با اینکه عمق بحران ۹۸ روسیه از طول دوره نخست وزیری ۴ماهه کرینکو عیان است؛ اما عواملی که اقتصاد روسیه را آشفته ساختند فراتر از کابینه کرینکو بود. نظام نرخ ارز ثابت که سختگیرانه از تضعیف روبل در برابر دلار اجتناب می کرد یکی از زمینه سازان آنفلو آنزای روسی شد. بودجه ناتراز دولتی و هزینه گزاف جنگ چچن نیز عوامل داخلی دیگر را شکل داده بودند. دو مولفه بیرونی نیز بحران روبل را تعمیق کردند؛ عوارضی که از بحران مالی ۱۹۹۷ آسیا به بازارهای مالی و تجارت روسیه سرایت کرد و کاهش ارزش نفت در بازارهای جهانی مولفه های بیرونی محسوب می شدند. با این اوصاف، چند عامل مشخص همواره توان غلتاندن روبل به سراشیبی را داشته اند.
نزول قیمت جهانی نفت، تنش های ژئوپلیتیکی که به واسطه حضور یا دخالت روسیه با مقابله غرب همراه می شوند و وضع تحریم علیه این کشور سه نیروی کاهشی روبل در چند دهه اخیر بوده اند. البته ۲ مولفه موثر بر ریزش روبل نیز وجود دارد که جزو پرده دوم نمایش سقوط روبل هستند. تولید فضای اضطرابی که تقاضا برای ارزهای خارجی را به شدت افزایش می دهد و حضور فعال سفته بازانی که التهاب بازار را برای کسب سود بیشتر تشدید می کنند، سلسله رفتار عمومی معمول در بحران های ارزی روسیه (و سایر کشورها به خصوص در نظام هایی که نرخ ارز با دخالت مستقیم دولت تعیین می شود) محسوب می شوند؛ بنابراین برای بررسی عملکرد الویرا نابیولینا باید به شیوه برخورد خاص وی با این عوامل توجه کرد. مدل مدیریت بحران ارزی به فرماندهی زنی که «دست راست پوتین» لقب گرفته با بررسی بحران ۲۰۱۴ و سقوط هفته گذشته روبل به خوبی آشکار می شود.
شناورسازی پولی-اجتماعی
سال ۲۰۱۴ میلادی همزمان با نزول شدید بهای نفت در بازارهای جهانی، تنش های روسیه با دولت های غربی افزایش یافت و در نهایت تحریم هایی علیه روسیه وضع شدند. بروز این مجموعه از عوامل برای بازارهای مالی روسیه ناآشنا نبودند و برآیند آنها منجر به آغاز ریزش ارزش روبل در برابر دلار شد. بانک مرکزی تحت فرماندهی نابیولینا در ابتدا نشانی از استقلال کافی از خود نشان نداد و با تزریق ارزهای رایجی مانند دلار و یورو به بازار ارز این کشور تلاش برای پاسخ به تقاضای زیاد که از اضطراب فراگیر و نااطمینانی نسبت به آینده روبل و اقتصاد روسیه شکل گرفته بود را استارت زد؛ اما کاهش شدید ذخایر ارزی بانک مرکزی تنها سرانجام بازار سیری ناپذیر ارز بود.
پس از ناتوانی پروسه تزریق ارز، نرخ بهره ظرف زمان کوتاهی نزدیک به ۲ برابر شد. این راهکار پس از مدت کوتاهی از سوی بانک مرکزی روسیه تنها ابزاری برای کنترل تورم خوانده شد؛ به این معنا که بازگشت قدرت پیشین روبل در برابر دلار و یورو با تکیه بر این ابزار به طرز صحیح ممکن نخواهد بود. منظور از طرز صحیح، بدون مداخله بیش از حد در بازارهای مالی و ماندگاری تاثیر ابزار است؛ بنابراین در مرحله بعد، نابیولینا یکی از مهم ترین تحولات سیاست پولی روسیه در قرن حاضر را معرفی کرد.
او مکانیزم نرخ شناور ارز را به عنوان چاره اساسی نجات روبل نه تنها در آن دوره خاص بلکه در بلندمدت به اجرا درآورد. سکاندار پولی دولت پوتین خواستار پایان دادن به بحران ارزی سال ۲۰۱۴ و ختم پرونده وابستگی شدید روبل به فرازونشیب های قیمت نفت شده بود و خواسته خود را با اجرای بسته شناورسازی دنبال کرد. نابیولینا مدعی بود، تعیین نرخ برابری دلار به روبل در صورتی که به وسیله بازار آزاد انجام شود، وابستگی به نفت را در بلندمدت از میان خواهد برد و دست سفته بازان را از کنترل روند بازار کوتاه می کند.
همزمان با سپردن مسوولیت تعیین نرخ روبل به بازار، آماده سازی اذهان عمومی در جهت کنترل هجوم تقاضا در نوسانات ارزی نیز پیگیری می شد. برنامه مداخله با تزریق روزانه ۳۵۰ میلیون دلاری پایان یافت و عدم مداخله دولت در تعیین نرخ بهره به جامعه منتقل شد تا جایی که اعتماد به سیاست پولی بانک مرکزی بازگشت. در واقع، نابیولینا در سخنرانی خود، پایان تزریق ارز را به مردم نسبت داد؛ «رفتار عقلایی خانوارها در رابطه با تقاضای ارزهای خارجی باعث شد مداخله در بازار بی معنا شود».
تشریح کالبد بحران
سقوط هفته گذشته روبل که با درک نرخ ارز شناور درک نرخ ارز شناور ریزش گسترده ارزش بازار سهام مسکو مقارن شده بود، با واکنش مدبرانه رئیس بانک مرکزی روسیه همراه شد. سقوط روبل در روزهای ابتدایی هفته گذشته رکورد تضعیف پول ملی روسیه در برابر دلار آمریکا را جابه جا کرد؛ اما روند نزولی روبل همان طور که رئیس بانک مرکزی روسیه وعده داده بود تداوم نیافت. روبل تا عصر چهارشنبه بیش از ۱۱ درصد نسبت به دلار آمریکا تضعیف شد.
پول ملی روسیه از روز دوشنبه با افت ۲۸/ ۴ درصدی هفته بحرانی خود را استارت زد و این روند در روزهای سه شنبه و چهارشنبه نیز ادامه داشت تا بدترین هفته روبل از سال ۱۹۹۹ میلادی در تاریخچه این ارز ثبت شود. کارشناسان اقتصادی ضمن بررسی بازیگران مختلفی که در تضعیف روبل نقش داشته اند، مهم ترین عامل را افزایش ریسک ژئوپلیتیک معرفی می کنند. واکنش به سقوط روبل آن هم همزمان با ریزش گسترده در بازار سهام مسکو، حمایت روسیه از بشار اسد را به مرکز سیبل منتقدان تبدیل کرد. با توجه به آغاز حمله موشکی آمریکا و درک نرخ ارز شناور متحدان اروپایی اش به سوریه فرضیه کارشناسان درخصوص اهمیت تنش های ژئوپلیتیک تایید شده است. رئیس بانک مرکزی روسیه نیز یکی از حامیان این فرضیه بود. سیاست این بانک در برخورد با ریزش روبل بنابر اظهارات مقامات بانکی عدم مداخله انتخاب شده بود.
الویرا نابیولینا، رئیس بانک مرکزی روسیه، تاثیر وضع تحریم ها علیه این کشور و ریسک عوامل ژئوپلیتیک را دلیل ورود بازارهای مالی به قلمرو اصلاح عنوان کرد. او روند روزهای گذشته بازارهای مالی را طبیعی دانست؛«روزهای ابتدایی در بازار معمولا با افزایش نوسانات به دلیل بروز نااطمینانی های سیاسی و اقتصادی همراه می شود. بازیگران بازار و سرمایه گذاران در این شرایط قادر به درک عواقب بلندمدت نیستند؛ بنابراین هراس فراگیر باعث ریزش بیشتر خواهد شد. این روند تا جایی که منطق به بازار برگردد ادامه خواهد یافت.» رئیس بانک مرکزی روسیه واکنش خود نسبت به این پروسه را عدم مداخله در عملیات بازار آزاد و سیاست نرخ ارز شناور حاکم بر سیاست پولی این کشور معرفی کرد؛ چراکه سیاست های پولی کوتاه مدت و عجولانه برای مواجهه با ریسک های خارجی و سیاسی کارآیی لازم را ندارد و موجب تشدید بحران خواهد شد.
نابیولینا علاوه بر تشریح وضعیتی که به عقیده وی طبیعی تلقی می شد، از قدرت بانک مرکزی برای استفاده از ابزارهای مناسب جهت کنترل وضعیت روبل ابراز اطمینان کرده بود. الویرا نابیولینا در کنفرانس خبری مسکو گفته بود: «این بانک تمام ابزارهای لازم برای خنثی کردن تاثیر های منفی تحریم های آمریکا را در اختیار دارد. در صورت وقوع ناپایداری مالی، بانک مرکزی روسیه طیف گسترده ای از ابزارهای کارآ را برای اقدام در شرایط گوناگون در اختیار دارد. هیچ نیازی برای به کارگیری ابزارهای سیستماتیک نیست؛ اما ما شرایط را تحت نظر داریم و در صورت لزوم اصلاحاتی انجام خواهیم داد.»
۴ مرحله واکنش به شوک ارزی
بانک مرکزی روسیه با وجود فشارهایی که خواستار دخالت این نهاد برای جلوگیری از ریزش روبل شده بودند، استقلال خود را حفظ کرد؛ بنابراین استراتژی نظارت بدون مداخله با مقاومت بانک مرکزی در برابر فشارها به عنوان اولویت اصلی اجرا شد. دولت روسیه نیز در سیاست گذاری پولی دخالت نکرد تا پروسه آرام سازی بازارها طبق تصمیم نهاد سیاست گذار انجام شود. به این ترتیب، بانک مرکزی مجبور به استفاده از ذخایر ارزی خود برای مقابله با شوک ارزی نشد؛ اشتباهی که بارها در روسیه تکرار شده بود.واکنش به شوک هفته گذشته که روبل را تحت فشار قرار داده بود، در چند مرحله قابل بررسی است.
بانک مرکزی روسیه و تحلیلگران بازار شرایط را در چند مرحله تشریح کرده اند. جابه جای سریع روبل با دلار، هراس در بازار، تطبیق بازار با شرایط و در آخر توصیه به سرمایه گذاران مجموع این مراحل را تشکیل می دهند.جابه جای سریع روبل با دلار: وضع تحریم های جدید علیه مسکو و تقویت تنش های مربوط به حمایت پوتین از بشار اسد، بازارها را در روز ابتدایی هفته گذشته نزولی کردند. فعالان حوزه فاینانس در روسیه، سراسیمگی سرمایه گذاران و مردم را دلیل موج دوم فروش گسترده دارایی های روسی عنوان کردند. این سراسیمگی در ادامه منجر به سقوط بیشتر روبل و شاخص های بازار مسکو شد.
پدیده ترس در بازارها: آنچه هفته گذشته بر سر بازار سهام و روبل آمد، غیرمنتظره بود. کسی آمادگی لازم برای برخورد با این شرایط را نداشت؛ بنابراین هراس بر سرمایه گذاران و مردم غالب شد و ابعاد شوک را گسترش داد. تحلیلگران روسی با توجه به رشد قیمت جهانی نفت، امکان تداوم ریزش حدود ۱۰ درصدی روبل در برابر دلار را پیش بینی کردند.
شرایط تحت کنترل: روز سه شنبه هفته گذشته نشست ارزی مسکو برگزار شد. رئیس بانک مرکزی روسیه در این نشست ضمن اشاره به ریزش ارزش روبل، اصرار داشت که دلیلی برای نگرانی فراگیر وجود ندارد؛ اقتصاد روسیه در حال تطابق با شرایط جدید است و رگولاتوری ریسک خاصی برای ثبات مالی اقتصاد تشخیص نداده است. رویدادهایی که اخیرا شرایط را تغییر داده اند، منجر به اصلاح در بازارها خواهند شد. در چنین شرایطی، نوسانات شدید اجتناب ناپذیر هستند؛ اما اقتصاد روسیه در حال تطبیق با ریسک های خارجی است.
توصیه نامه خطاب به جامعه: همزمان با سقوط درک نرخ ارز شناور بازارها در روسیه، کارشناسان، بانکداران و مقامات اقتصادی پروسه آرام سازی اجتماعی را آغاز کردند. پرهیز از تصمیم گیری احساسی پیام مشترک آنان به سرمایه گذاران بود. تحلیلگران، بهترین استراتژی ممکن برای مقابله با شوک جدید را عدم مقابله عنوان کردند. آنها به سرمایه گذاران اطمینان دادند که پایان هراس در بازارها به پایان فروش دارایی های روسی منتهی خواهد شد؛ بنابراین پایان نزول شاخص ها و روبل منجر به ایجاد فرصت های سرمایه گذاری جدید و جذابی می شود.
حساسیت روبل به نااطمینانی سیاسی
نظرسنجی هایی که از سرمایه گذاران روسی درخصوص وضعیت بازارهای مالی صورت گرفته اند، نشانگر غلبه ابهامات سیاسی به عنوان محدودیت اصلی هستند و نرخ بالای بهره کمتر از این عامل بر بازارها اثرگذار است. نابیولینا با این نظر موافق است. به گفته او «رکود اقتصادی ما بیشتر از عوامل ساختاری ناشی می شود».
اولویت رئیس بانک مرکزی روسیه تداوم کاهش بهای نفت جهانی نیست. او بیشتر بر بهبود پویایی و ماندگاری ثبات در محیط کسب و کار متمرکز است. البته نابیولینا در سال ۲۰۱۶ میلادی به طور علنی از غول نفتی دولتی«روس نفت» گلایه کرده بود، شرکتی که در راس خود متحدان قدرتمند پوتین را دارد. رئیس بانک مرکزی در رابطه با این شرکت نفتی گفته بود «نیاز روس نفت برای بازپرداخت بدهی خارجی بزرگش این انتظار را در بازار به وجود آورده که این غول نفتی به فروش روبل روی آورده است. چنین کاری منجر به افت واحد پولی کشور شده است.»
در پی این اعتراض، مدیر روس نفت در حرکتی غیرمتعارف به دیدار نابیولینا رفت تا در این رابطه گفت وگو کند. پس از این دیدار بود که روس نفت انتشار اوراق قرضه را برای تامین مالی بدهی خود متوقف کرد. یکی دیگر از افرادی که دیدگاه های مخالفی با نابیولینا داشت، گلازیف مشاور پوتین بود. ایده های گلازیف شامل کنترل سرمایه، ممنوعیت استفاده از دلار در روسیه و چاپ اسکناس برای احیای رشد اقتصادی بود. سیاست هایی که به کلی با ایده های رئیس بانک مرکزی مغایرت داشت.
منتقدان نابیولینا می گویند سیاست های سختگیرانه و انقباضی CBR مقصر اصلی چشم انداز اقتصادی ضعیف روسیه است چراکه سرمایه گذاری را در این کشور فلج کرده است؛ اما عبور از بحران روبل در سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ میلادی با رشد ۵۰ درصدی نقدینگی شرکت ها همراه شد که دست آنها را برای برنامه ریزی در جهت تقویت جذب سرمایه گذاران مهیا بازگذاشت.
بحران مالی و خط مشی ارزی
از اوایل دهه 1990 موارد متعددی از بحران های ارز وجود دارد، که توسط سرمایه گذاران قابل درک است. پیش بینی های آنها باعث عقب نشینی گسترده و از دست رفتن سرمایه می شود. در این مقاله، ریشه های تاریخی بحرانهای ارز را کشف و علل آنها را بررسی کنیم.
بحران ارز چیست؟
بحران مالی توسط کاهش ارزش ارز یک کشور به ارمغان می آید. این کاهش ارزش در اثر ایجاد ناپایداری در نرخ ارز منفی بر اقتصاد اثر می گذارد، به این معنی که یک واحد از یک ارز خاص دیگر به همان میزان که در پول دیگری استفاده می شود را خریداری نمی کند. برای ساده کردن این موضوع، می توانیم بگوییم که از دیدگاه تاریخی، بحران ها زمانی بوجود می آیند که انتظارات سرمایه گذاران موجب تغییر قابل ملاحظه ای در ارزش ارزها می شود.
نقش دولت ها، بانک های مرکزی و سرمایه گذاران در یک بحران مالی:
بانک های مرکزی در یک نرخ ارز ثابت اقتصادی، می توانند سعی کنند نرخ ارز ثابت فعلی را با استفاده از ذخایر خارجی کشور و یا تغییر نرخ ارز در صورت بروز بحران مالی در نظر بگیرند.
اول بیایید توضیح دهیم که چرا بهره برداری از ذخایر خارجی یک راه حل بالقوه است. هنگامی که بازار انتظار کاهش ارزش پول را داشته باشد، فشار ناگهانی بر روی ارز تنها می تواند با افزایش نرخ بهره جبران شود. به منظور افزایش نرخ، بانک مرکزی باید عرضه پول را کاهش دهد، که به نوبه خود تقاضای ارز را افزایش می دهد. بانک می تواند این کار را با فروش سهام خارجی برای ایجاد خروج سرمایه انجام دهد. هنگامی که بانک بخشی از ذخایر خارجی خود را به فروش می رساند، پرداخت آن را به صورت ارز داخلی می گیرد که از گردش به عنوان دارایی محفوظ است.
بانک های مرکزی به علت کاهش ذخایر خارجی و همچنین عوامل سیاسی و اقتصادی مانند افزایش بیکاری، نمی توانند نرخ ارز را برای دوره های طولانی حمایت کنند. کاهش ارزش ارز با افزایش نرخ ارز ثابت نیز باعث می شود که کالاهای داخلی ارزان تر از کالاهای خارجی باشد که باعث افزایش تقاضا برای کارگران و افزایش تولید می شود. در کوتاه مدت کاهش ارزش افزوده همچنین نرخ بهره را افزایش می دهد که باید از طریق افزایش عرضه پول و افزایش ذخایر خارجی توسط بانک مرکزی جبران شود. همانطور که قبلا ذکر شد، افزایش نرخ ارز ثابت می تواند به سرعت از طریق ذخایر کشور مصرف شود و ارزش گذاری ارز نیز می تواند ذخایر اضافی را به دست آورد.
سرمایه گذاران به خوبی می دانند که استراتژی کاهش ارزش پول می تواند مورد استفاده قرار گیرد و می توانند این را به انتظارات خود از بانک های مرکزی اضافه کنند. بازار انتظار دارد که بانک مرکزی ارزش ارز را کاهش دهد (و به این ترتیب نرخ ارز را افزایش می دهد)، امکان افزایش ذخایر خارجی از طریق افزایش تقاضای کل به دست نیامده است. در عوض، بانک مرکزی باید از ذخایر خود برای کاهش عرضه پول استفاده کند که نرخ بهره داخلی را افزایش می دهد.
آناتومی بحران مالی
هنگامی که سرمایه گذاران سرمایه گذاری های داخلی خود را به فروش می رسانند، این سرمایه گذاری را به ارز خارجی تبدیل می کند. این باعث می شود که نرخ ارز حتی بدتر شود و منجر به حرکت در ارز شود و پس از آن کشور بتواند هزینه های سرمایه گذاری آن را تقریبا غیرممکن کند.
پیش بینی های بحران ارز شامل تجزیه و تحلیل مجموعه ای متنوع و پیچیده از متغیرها می شود. چند عامل مشترک در ارتباط با بحران اخیر وجود دارد:
کشورها به شدت قرض گرفته اند (کسری حساب جاری)
ارزش های ارز به سرعت افزایش یافت
عدم اطمینان در مورد اقدامات دولت، موجب نادیده گرفتن سرمایه گذاران شده است.
وضعیت پشتوانه تتر در بحران استیبل کوین ها چگونه است؟
ما سعی می کنیم در مقاله وضعیت پشتوانه تتر در بحران استیبل کوین ها چگونه است؟ اطلاعاتی در مورد ارز دیجیتال تتر برای شما ارائه کنیم و به بررسی وضعیت پشتوانه تتر بپردازیم و نحوه عملکرد پشتوانه تتر در بحران استیبل کوین ها رو برای شما مورد بررسی قرار بدیم تا اطلاعاتی در این زمینه داشته باشین. بازار ارزهای دیجیتال نوعی بازار مالی هست که به دلیل رشدهای قیمتی زیادی که در سال های گذشته داشته، مورد استقبال سرمایه گذاران و معامله گران زیادی قرار گرفت و تونسته به یکی از محبوب ترین بازارهای مالی با حجم بازار بزرگ تبدیل بشه. همچنین ما نیز می تونین وارد بازار کریپتوکارنسی ها شده و با خرید و فروش ارزهای دیجیتال سود به دست بیارین. البته ابتدا باید آموزش های لازم رو فرا بگیرین تا مشکلی برای شما پیش نیاد.
بهتره بدونین بازار کریپتوکارنسی ها شامل ارزهای دیجیتال زیادی هست که هر کدوم از اون ها ویژگی ها و کاربردهای خاص خودشون رو دارن و بر اساس همین موارد مورد استقبال قرار می گیرن و محبوبیت زیادی به دست میارن. یکی از ارزهای دیجیتال موجود در بازار کریپتوکارنسی ها، استیبل کوین تتر هست که قیمت اون همیشه ثابت و معادل یک دلار آمریکا هست.
به این ترتیب، شما می تونین با استفاده از ارز دیجیتال تتر از نوسانات شدید بازار جلوگیری کرده و نزارین تا ارزش سرمایه شما کاهش پیدا کنه. علاوه بر این، ارز دیجیتال تتر مزایا و کاربردهای زیادی به همراه داره و همین موضوع باعث شده تا تقاضا برای خرید اون زیاد باشه. توجه داشته باشین که همیشه بیشترین حجم معاملات روزانه به ارز دیجیتال تتر تعلق داره.
دلار آمریکا به عنوان پشتوانه استیبل کوین تتر فعالیت می کنه و قیمت اون رو همیشه ثابت نگه می داره. همچنین به ازای هر واحد ارز دیجیتال تتر که در بازار در حال گردش هست، یک دلار آمریکا در ذخایر مالی موسسه Tether نگهداری میشه تا عرضه و تقاضای اون کنترل بشه. به همین منظور ما سعی می کنیم در مقاله وضعیت پشتوانه تتر در بحران استیبل کوین ها چگونه است؟ اطلاعاتی در مورد ارز دیجیتال تتر برای شما ارائه کنیم و به بررسی وضعیت پشتوانه تتر بپردازیم و نحوه عملکرد پشتوانه تتر در بحران استیبل کوین ها رو برای شما مورد بررسی قرار بدیم تا اطلاعاتی در این زمینه داشته باشین.
در روزهای اخیر، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه شبکه ترا و استیبل کوین ترا(UST) دچار فروپاشی شده است. این خبر باعث ایجاد ترس ونگرانی بین کاربران استیبل کوین ها شده است. با این حال، شرایط برای استیبل کوین های مختلف به طور متفاوتی پیش میره. در این مقاله قصد داریم این خبر رو بررسی کنیم و وضعیت پشتوانه تتر رو مورد بررسی قرار بدیم. در ابتدا لازمه تعریفی از استیل کوین رو بدونیم تا به درک بهتری از این کوین ها برسیم.
استیبل کوین چیست؟
استیبل کوین ها انواعی از ارزهای دیجیتال هستند که ارزش اونها به یک ارز ثابت مثل دلار آمریکا، سایر ارزهای دیجیتال یا کالایی مانند نفت یا طلا مرتبطه. آنها مزایای امنیت و پردازش پرداخت فوری رو که ارزهای دیجیتال ارائه میدن، بدون نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال سنتی به کاربران ارائه میدن. درحالیکه بسایری از مردم از ارزهای دیجیتال استفاده میکنن یا روی اون سرمایه گذاری میکنن، یک نقطه ضعف اصلی اینه که ارزهای دیجیتال سنتی مانند بیت کوین(BTC-USD) گاهی اوقات دوره هایی از نوسانات کوتاه مدت بالا رو تجربه میکنن.
برای افرادی که ترجیح میدن از ارزهای دیجیتال برای خرید کالا یا نگهداری پول استفاده کنن، ارزهای نوسان دار ممکنه ریسک زیادی داشته باشن. استیبل کوین ها برای ایجاد ثبات بیشتر ایجاد شدند. برخلاف ارزهای دیجیتال سنتی که ارزش گذاری توسط بازار تعیین میشه، ارزش استیبل کوین ها به یک ارز ثابت مانند دلار آمریکا یا یورو یا با حمایت کالایی مانند طلا، فلزات گرانبها، نفت، سایر ارزهای دیجیتال یا املاک و مستغلات مرتبطه. استیبل کوین ها به خریداران این امکان رو میدن که به صورت لحظه ای، خصوصی و ایمن پول رو بدون ترس از نوسانات سنتی ارزهای دیجیتال منتقل کنند.
استیبل کوین چگونه کار میکند؟
ارزش یک استیبل کوین از طریق وثیقه سازی به ارز یا دارایی فیات متصل میشه که برابر با ارزش ارزدیجیتال موجود در بازاره. به عنوان مثال، یک استیبل کوین وثیقه شده با پشتوانه دلار آمریکا، موجودی به دلار آمریکا داره که برابر با ارزش سکه های در گردشه. به طور مشابه، یک استیبل کوین با پشتوانه کالاها مقداری طلا یا نفت در ذخیره داره که ازنظر ارزش برابر با استیبل کوین های موجود در بازاره. اینها استیبل کوین های وثیقه شده هستند. برخی از استیبل کوین های غیروثیقه ای هستند که توسط ذخایر پشتیبانی نمیشن اما از طریق یک الگوریتم ثبات رو فراهم میکنن. اکنون که تاحدودی دونستیم استیبل کوین چیه و چگونه کار میکنه، میخواهیم پشتوانه تتر در بحران استیبل کوین ها رو بررسی کنیم.
وضعیت پشتوانه تتردر بحران استیبل کوین ها چگونه است؟
در این بخش از مقاله وضعیت پشتوانه تتر در بحران استیبل کوین ها چگونه است؟ درمورد وضعیت پشتوانه تتر صحبت می کنیم. با توجه به اظهارات پائولو آردینو، مدیر ارشد فناوری تتر که در ۱۲ می در گفتگوی توییتر اسپیس ارائه شد، یکی از بزرگترین ارائه دهندگان استیبل کوین، تتر، بیشتر قرار گرفتن خود را در اوراق تجاری و گواهی سپرده کاهش داده و به این کار ادامه خواهد داد.
جوزف آبات، متخصص درآمد ثابت در بارکلیز، اشاره کرد که نگرانی هایی وجود داره که ارائه دهندگان USDT ممکنه مجبور بشن دارایی های خودشون رو در بحران مالی بفروشن تا بتونن تقاضای مشتری رو برآورده کنن. بنابراین موضوع نقدینگی کافی باید در دستور کار تتر قرار بگیره. با این حال، آبات با گفتن اینکه ترس ها کمی زودرس است، به علاقمندان به ارزهای دیجیتال اطمینان داد زیرا حدود ۴۴ درصد از پشتوانه تتر، در خزانه داری ایالات متحده و سایر دارایی های کوتاه مدت متمرکزه که نقدینگی بیشتری دارن و میتونن به راحتی در همان روز فروخته بشن.
وحشت زدایی
خطر de-pegging که در هفته های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته، اکنون برای همه ارائه دهندگان استیبل کوین حاد است. فروپاشی کامل UST Terra درک نرخ ارز شناور کاملا همه رو شوکه کرد. برخی مانند USDC یا BUSD، متوجه وحشت فزاینده نمیشن و حتی با قیمت بالاتری نسبت به بازار معامله میکنن و خودشون رو به عنوان یک پناهگاه امن متمایز میکنن. با این حال، USDT نمیتونه به این موضوع بباله و تقریبا هرروز مجبوره که دارندگان خودش رو آرام کنه و وحشت رو از اونها دور کنه.
شرکت تحلیل داده سنتیمنت عنوان کرده که در هفته های گذشته، نهنگ های تتر از ترس از دست رفتن ارزش یک دلاری USDT، معادل ۷۱۰ میلیون دلار ارزدیجیتال رو به فروش رسوندند. این مبلغ، بالاترین حجم فروش در طول یک روز فروش تتر بوده است. پلتفرم Circle، که ارائه دهنده استیبل کوین USDC است، برای اینکه خیال دارندگان خودش رو راحت کنه کاملا شفاف عمل کرده و ۱۳ می بیانیه ای رو منتشر کرد و درمورد عملکرد این کوین توضیح داد. بنابر توضیحاتی که این شرکت ارائه داد، ارزدیجیتالی که این شرکت ارائه میده ینی USDC، شفاف ترین و قابل اعتماد ترین ارزدیجیتال معدل یک دلار معرفی شده است.
گزارش پشتوانه استیبل کوین USDC منتشر شد.
• USDC همیشه توسط ارزش معادل دارایی های دلار آمریکا پشتیبانی میشه. ذخایر USDC در مدیریت و نگهبانی موسسات مالی برجسته ایالات متحده از جمله BlackRock، Bank of New York Mellon نگهداری میشه.
• ذخایر USDC به طور کامل به صورت نقدی و تعهدات کوتاه مدت دولت ایالات متحده، متشکل از اوراق خزانه ایالات متحده با سررسید سه ماهه یا کمتر نگهداری میشه.
• از ساع ۱۲:۰۰ ظهر جمعه، ۱۳ می ۲۰۲۲، ذخایر USDC شامل ۱۱.۶ میلیارد دلار وجه نقد، ۳۹ میلیارد دلار خزانه داری ایالات متحده درمجموع ۵۰.۶ میلیارد دلار در گردش آمریکا بود.
• از زمان راه اندازی این استیبل کوین در سپتامبر ۲۰۱۸، شرکت Circle گواهی های ماهیانه از یک شرکت حسابداری مشهور جهانی رو منتشر کرده که نشون میده ارزش ذخایر USDC به اندازه تعداد USDCهای درگردش است.
• شرکت Circle، صادرکننده USDC، سالانه حسابرسی میشه و حاصل این حسابرسی ها به عنوان بخشی از پرونده های این شرکت در سازمان بوس و اوراق بهادار آمریکا منتشر شده و در دسترس عموم قرار گرفته اند.
• صدور USDC مطابق با نظارت بانکی ایالات متحده تنظیم میشه و شرکت Circle مرتب این استیبل کوین رو بررسی میکنه.
• یک کاربر پلتفرم Circle، همیشه میتونه USDC رو در مبادله یک به یک با دلار آمریکا از طریق حساب کاربری خودش بازخرید کنه. کاربران تقریبا میتونن فورا با توجه به تسویه وجوه، ضرب و بازخرید کنند.
• کابران خرده فروشی جداگونه میتونن USDC رو با دلار آمریکا در سطح جهان از طرق مبادلات دارایی های دیجیتال پیشرو مانند Binance، Coinbase و FTX مبادله کنند.
• هزاران صرافی وجود داره که USDC رو در بیش از ۱۹۰ کشور پشتیبانی کرده و استفاده از ین استیبل کوین رو برای کاربران و فعالان بازار تسهیل میکنه.
در مقاله وضعیت پشتوانه تتر در بحران استیبل کوین ها چگونه است؟ در مورد وضعیت پشتوانه تتر و استیبل کوین USDC صحبت کردیم و به گاربران عزیز توضیح دادیم که استیبل کوین چیست و استیبل کوین چگونه کار میکند؟ یک گزارش درک نرخ ارز شناور کامل از پشتوانه استیبل کوین USDCبرایتان تهیه کردیم. امیدواریم که با مطالعه این مقاله بتوانید اطلاعات کامل و مفیدی در مورد استیبل کوین ها و وضعیت پشتوانه تتر داشته باشید. همچنین بتوانید بدون نگرانی از وضعیت پشتوانه این ارز دیجیتال با خیال آسوده نسبت به خرید و فروش آن اقدام نمایید.
صنعت داخلی؛ گرفتار در الگوی شکست
از مهمترین تبعات ارزانکردن نرخ ارز واقعی، سرکوب صادرات کالاها و تشویق به واردات است که نتیجه آن، ایجاد مازاد تقاضا برای ارز و در نهایت تهکشیدن دیر یا زود ذخایر ارزی کشور است.
سیاستهای کنترل قیمتها، چه قیمت کالاها و خدمات ضروری و چه اجاره مسکن، نرخ بهره و نرخ ارز تاریخ طولانی دارند؛ اما خیلی موفق نبودهاند. عموم اقتصاددانان در عین حال که میپذیرند در شرایط محدود معین (مانند وقوع جنگ یا تحریم شدید اقتصادی) کنترل قیمت میتواند باعث بهبود شرایط رفاهی گروهی خاص شود، نظریه اقتصادی و تحلیل تاریخی نشان میدهد که کنترل گسترده قیمتها برای دورههای طولانی زمانی، سیاست پرهزینهای بوده است و اثربخشی محدودی دارد. در واقع، برای کنترل و کاهش نرخ تورم یا حمایت از گروهها و اقشار خاص جامعه، ابزارهای بهتری مانند سیاستهای بودجهای و پولی مناسب و تورهای حمایت اجتماعی فراگیر وجود دارد؛ بدون اینکه نیازی به تحمیل و تحمل هزینههای سنگین کنترل قیمتها باشد.
با وجود این، جذابیت کنترل قیمتها قابل درک است. اگرچه سیاستهای تعیین سقف یا کف قیمتی در عمل موفق به حمایت از بسیاری از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان نمیشوند و به دیگران آسیب میزنند؛ اما اعلام کنترل قیمتها وعده حمایت از گروههایی را میدهد که فشار شدیدی از افزایش یا کاهش قیمت میبینند. بنابراین اعلام ممنوعیت ربا (بهره شدید) بر وام به قصد حمایت از فردی که از سر استیصال وام میگیرد، تعیین حداکثر قیمت نان به قصد حمایت از فقرایی که برای ادامه حیات به نان وابسته هستند و کنترل اجاره با هدف حمایت از اجارهنشینها در برابر «زیادهطلبی» موجرها اجرا میشود. همچنین کنترل نرخ ارز برای مقابله با افزایش قیمت برخی کالاهای ضروری وارداتی مانند نهادههای اساسی تولید و داروهای نایاب بیماران خاص برقرار درک نرخ ارز شناور میشود.
با وقوع جنگ تحمیلی و کمبود منابع ارزی، اقتصاد ایران با نظام چندنرخی ارز و انواع ارزهای تبعیضی و ترجیحی آشنا شد که تعداد آنها در برخی مقاطع به ۲۰نرخ متفاوت، با اسامی گوناگون رسید. نظام چندنرخی ارز به جای تکنرخی در همه این سالها، با وجود معایب و مزایای آن، به ویژگی مهم و ثابت اقتصاد ایران تبدیل شده است. طرفداری از نرخهای چندگانه با استدلالهای گوناگون مانند اولویت واردات کالاهای اساسی و حیاتی (ازقبیل نهادههای دامی، سم و دارو) با نرخ ارز ارزانتر و عرضه آن با قیمتی ارزانتر از داخل استفاده میشد. همچنین با اتخاذ سیاست جانشینی واردات و راهبرد خودکفایی اقتصادی، اقدام به واردات اقلام اساسی و مواد اولیه برای فرآیند صنعتیشدن ایران با نرخهای ارز ترجیحی میشد. برای مثال، از نرخ ارز رسمی و دولتی برای واردات کالاهای اساسی، نرخ ارز رقابتی و ترجیحی برای واردات کالاهای خاص و نرخ ارز آزاد برای سایر کالاهای غیرضروری یا بهاصطلاح لوکس استفاده میشد.
نخستین برنامه برای اجرای یکسانسازی و تکنرخیکردن ارز در سال ۱۳۷۲ دقیقا در همان سال متوقف شد؛ چون کشور با بحران بدهی خارجی و تورم بالا مواجه بود. دومین تلاش برای اصلاح و تکنرخیکردن ارز در سال ۱۳۸۱ و در شرایط نسبتا مطلوب اقتصادی به اجرا درآمد که پس از چند سال، با سقوط قیمت نفت و وضع تحریم خارجی کنار گذاشته شد. بانکمرکزی نیز تاکنون اقدام به اجرای تکنرخیکردن ارز نکرده و با تمهیدات گوناگون سعی در تثبیت نرخ ارز در بازار کرده که موفقیت چندانی کسب نکرده است. در نتیجه بازار نرخ ارز دورههای پرآشوبی را تجربه کرده است. کشورهای دارای نظام کمونیستی و اقتصاد دستوری که دولت آنها در همه بازارها مداخله میکرد، معمولا همیشه دونرخ ارز دولتی و بازار آزاد (یا سیاه) داشتند؛ اما با فروپاشی آن نظام و گذار به اقتصاد آزاد و باز کردن درهای اقتصادشان به روی بازارهای جهانی، از کنترلهای ارزی و نظام چندنرخی دست برداشتند و اجازه دادند، قیمت کالاهای داخلی با قیمتهای جهانی همسو و همراستا شوند تا بتوانند از مزیتهای تجارت خارجی بهرهمند شوند.
همچنین بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، ازجمله آرژانتین، برزیل، شیلی و اوروگوئه، با اتخاذ سیاستگذاری صنعتی و حمایتگرایی و مبارزه با تورم، از اواسط تا اواخر قرن بیستم، نظام چندنرخی ارز و انواع مجوزها، محدودیتها و ممنوعیتها را بر واردات داشتند. برای مثال، در شیلی طی دوران سالوادور آلنده، تعداد نرخهای ارز به اوج خود رسید و اختلاف بین آنها از ۲۵اسکودو تا بیش از ۱۲۰۰اسکودو بهازای هر دلار تفاوت داشت. البته در اقتصادهای سرمایهداری و دارای اقتصادهای نسبتا آزاد مانند انگلستان و آمریکا هم در مقاطعی مانند سالهای جنگ جهانی دوم یا شوکهای منفی عرضه جهانی و جهش ناگهانی نرخ تورم، به کنترل قیمت ارز یا برخی کالاهای ضروری اقدام شد؛ اما ویژگی اصلی چنین سیاستهایی کنترلی موقتی بودن و اعمال آن بر معدود کالاهای خاص بوده است.
البته اگر مقررات ارزی بهدرستی و بهطور کامل اجرا شوند (که شرط بسیار سختی است)، قیمت کالاهای خاص یا بهاصطلاح ضروری برای گروههای هدف نیازمند پایین میماند. اما منتفعان از نظام چندنرخی به این سیاست حمایتی برای تداوم فعالیت و زندگی خود وابستگی زیادی پیدا میکنند و هنگامی که ارز تکنرخی و این منافع برچیده شود، اغلب واکنش شدیدی نشان میدهند. این مخالفتها و مقاومتها دقیقا مانند زمانی است که دولت اقدام به خصوصیسازی بنگاههای دولتی، آزادسازی نرخ بهره و حذف کنترل بر سایر قیمتها میکند که بهترتیب صدای اعتراض کارگران بیکارشده بنگاههای دولتی، گیرندگان وام از بانکهای دولتی و مصرفکنندگان کالاهای یارانهای بلند خواهد شد.
از مهمترین تبعات ارزانکردن نرخ ارز واقعی، سرکوب صادرات کالاها و تشویق به واردات است که نتیجه آن، ایجاد مازاد تقاضا برای ارز و در نهایت تهکشیدن دیر یا زود ذخایر ارزی کشور است. چنین کنترلها و تعیین سهمیههایی که لازمه آن است، هزینههای زیادی از حیث ایجاد اختلال و ناکارآیی اقتصادی دارد و محیط مساعدی برای رانتجویی و فساد ایجاد میکند.
هزینههای اجرای کامل چنین سیاستی به شرح زیر است:
۱) هزینه بوروکراسی دولتی و اعمال قانون تا نظام چندنرخی بهدرستی اجرا شود؛
۲) ایجاد بازار سیاه و تخصیص ناکارآمد کالاها و خدمات از هر دو جنبه مصرف و تولید؛
۳) جابهجایی رقابت از طرف تولید به سمت بازارهای سیاسی، چون متقاضیان ارز یارانهای تلاش میکنند بر تصمیمات تعیین و تخصیص ارز تاثیر بگذارند؛
۴) تورم سرکوبشده به کمک نرخ ارز ترجیحی که پس از آزاد شدن آن نرخ، مجددا با شدت ظاهر میشود.
اگر به نوسانات نرخ ارز حقیقی در ایران طی چهار دهه گذشته نگاه کنیم، الگویی شبیه دندانههای اره دارد. هر افزایش ارزش اسمی در نرخ ارز به جهش شدید در قیمت واقعی دلار منجر شده است، سپس تورم داخلی شدیدی که متعاقب آن رخ داده، جهش قیمت ارز را کمرنگ کرده است. این حرکات ابتدا موجب بالا رفتن نرخ ارز حقیقی شده که به مثابه حمایتگرایی اضافی از تولید داخلی بوده است؛ اما در مدتی کوتاه کاهش نرخ ارز را به دنبال داشته و به سرمایهگذاران و تولیدکنندگان هشدار داده است که چگونه سرمایهگذاری در فعالیتهای صادراتمحور تصمیمی بسیار پرریسک و زیانبار است؛ چون هر نوع سرمایهگذاری نوعی که وعده نرخ بازده واقعی ۲۰درصدی را در سال میدهد، میتواند بهراحتی به فعالیتی زیانده تبدیل شود؛ صرفا به این دلیل که افزایش هزینههای داخلی ناشی از افزایش تورم را داریم، در حالی که درآمدهای صادرکننده اساسا بدون تغییر باقی میماند، درآمدهایی که از قیمتهای نسبتا ثابت جهانی در فضایی رقابتی با نرخ ارز تثبیتشده داخلی تبعیت میکند.
البته با توجه به اقتصاد عمدتا تکمحصولی وابسته به دلارهای نفتی در ایران، نظام ارز واحد کاملا انعطافپذیر هم معقول و منطقی نیست. پس، یکی از راههای افزایش اندک نرخ ارز به شکل مدیریت شناورشده است تا جلوی بالا و پایین رفتن نرخ ارز حقیقی به شکل الگوی دندانههای اره را بگیرد و شوکهای جدی به اقتصاد وارد نکند. نرخ ارز ثابت و قابل تعدیل که میزانی از قطعیت و اطمینان به سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی داخلی و خارجی بدهد و همزمان قدرت مانور بزرگتری در اختیار بانک مرکزی بگذارد، میتواند نظام نسبتا مطلوبی باشد.
بهترین راه های حفظ ارزش پول در ایران چیست؟
حفظ ارزش پول یعنی، پول شما چقدر میارزد و شما در ازای پولتان چه چیزهایی میتوانید دریافت کنید. اگر پولهایتان را جمع کنید و بتوانید یک پس انداز بزرگ به وجود آورید، در نهایت با خرج کردن آن چه چیزی بدست میآورید؟ یک ماشین، خانه یا …. ارزش پول هم معنای جهانی دارد و هم معنای داخلی، به صورتی که در جهان شما ارزش پولتان بر حسب ارزهای دیگر سنجیده میشود و بیان میشود. ارزش داخلی پول ملی، متاثر از عوامل متعددی است که مهمتر از همه این عوامل، «جریان تورمی» است که در داخل شکل میگیرد و به واسطه آن رابطه، مبادله آن پول با کالاها و خدماتی که در داخل تولید و عرضه میشود. هرچه بهتر بتوانیم جریان تورمی را کنترل کنیم، این کنترل جریان تورمی، میتواند در تقویت حفظ ارزش پول ملی در بخش داخلی مثمرالثمر باشد تا بدین ترتیب پول ملی دچار نوسانات عمده نشود، پس ثبات و پایداری قیمت های داخل عاملی بسیار تأثیرگذار در حفظ ارزش داخلی پول ملی است.
کاهش ارزش پول چیست؟
کاهش ارزش پول ملی یعنی کاهش ارزش واحد پول یک کشور نسبت به قیمت طلا یا سایر پولهای خارجی. این مسئله باعث افزایش میزان صادرات و دشواری واردات کالا میشود، چراکه کشورهای دیگر کالاهای این کشور را ارزانتر تهیه میکنند. این پدیده، بر تجارت، صنعت و بازار اوراق بهادار کشور تاثیر منفی دارد و باعث کاهش قدرت خرید میشود. حفظ ارزش پول در داخل و خارج کشور، انتشار اسکناس و ضرب سکه های فلزی رایج کشور، تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و ریالی، نظارت بر صدور و ورود ارز و پول رایج کشور، تنظیم کننده نظام پولی و اعتباری کشور و نظارت بر بانک ها و مؤسسات اعتباری ازجمله مهمترین وظایفی هستند که بانک مرکزی باید آن ها را انجام دهد.
فاکتورهای موثر بر حفظ ارزش پول
هر آنچهکه در جریان تورمی مؤثر است، جریان تورمی را کنترل میکند و ثبات اقتصادی در ارتباط با قیمت ها ایجاد میکند، میتواند ارزش پول ملی ما را تقویت کند. در ادامه چند کانال موثر بر تورم آورده شده است:
- کانال هزینه: اگر بتوانیم سیاست های کنترل هزینه داشته باشیم یعنی سیاست هایی پیاده شود که هزینههای تولید تحت کنترل درآید و البته بهینه شود، این میتواند در کنترل جریان تورمی مؤثر باشد. هزینههای تولید تحت تأثیر عوامل متعددی است؛ یکی از عوامل بسیار مهم در تحت تأثیر قرار دادن هزینههای تولید، حوزه کسب و کار است.
هرچه حوزه کسب و کار ما سختتر شود و رده کشور در حوزه کسب و کار نامناسبتر باشد، کسب و کارهای ما به راحتی نمیتواند راهاندازی شود و جایگاه خود را در مجموعه نظام اقتصادی پیدا کنند که این جریانی هزینه ای است و این جریان هزینه ای، منجر به افزایش قیمت کالا و خدمات خواهد شد. پس اگر بخواهیم سیاستی را در دستور کار قرار دهیم، در راستای تقویت ارزش پول ملی در داخل، ضرورت دارد حوزه کسب و کار را تسهیل کنیم. لذا تسهیل گری و بهبود در فضای کسب و کار در هزینههای تولید اثرگذار است و هزینههای تولید را کاهش میدهد و از آن طرف فشار تورمی را کاهش داده و موجب بهبود قدرت خرید پول در داخل خواهد شد.
- کانال تقاضای کالاها و خدمات: زمانی که دچار افزایش بی رویه تقاضای خدمات و کالا میشویم و این مورد بعضی مواقع معمولاً به جهت روانی رخ میدهد، طبیعی است که این افزایش جریان تقاضایی برای کالاها و خدمات، فشار تقاضایی ایجاد میکند و این فشار تقاضایی افزایش قیمت را به دنبال دارد.
ریال در مقابل سایر ارزها
رابطه پول ملی ما با ارزهای مختلف، ارزش پول ملی را در بخش خارجی مشخص میکند، بنابر این هر جا ارزی نظیر دلار، یورو یا سایر ارزها در داخل کشور و در بازار داخلی گران میشود، طبیعی است که یکی از جنبه های مهم گران شدن ارز خارجی این است که ارزش پول ملی را دچار کاهش میکند. پاشنه آشیل ارزش پول ملی در بخش خارجی، ارزهای مختلفی هستند که رابطه ریال با آنها تعریف میشود. کاهش ارزش پول ملی از لحاظ خارجی دارای نقاط منفی و همچنین نقاط مثبت هم هست. نکته مثبت این است که انگیزه صادرات را تقویت میکند، وقتی ارزش پول در بخش بینالملل کاهش مییابد، کالای ایرانی برای خارجیها و برای بازارهای بینالمللی مزیت پیدا میکند و ما از این کاهش ارزش پول ملی میتوانیم منفعت لازم را کسب کنیم. اما یکسری زیانهایی هم برای مردم، حقوقبگیران ثابت، کارگران و کسانی که نمیتوانند در این بازار، دریافتیهای خود را جبران کنند، رخ میدهد. واقعیت آن است که ریال هر روز ارزش خود را بیشتر از دست میدهد و بر اساس یکی از راههای ارزیابی ارزش پول ملی ایران که مقایسه نرخ برابری آن با ارزهای باثبات جهان (مانند فرانک سوئیس) است و با توجه به آماری که در سایت بانک مرکزی موجود است، نرخ فرانک سوئیس از حدود ۱۰ هزار ریال در سال ۱۳۹۰، به بالای ۴۰ هزار ریال در سال ۱۳۹۷ رسیده است و ارزش پول ملی در این هفت سال، به یکچهارم خود رسیده است. کاهش ارزش پول ملی، منجر به چاپ پول، افزایش پایه نقدینگی، گرانی کالاها و تورم میشود. درنتیجه یکی از اصلیترین دلایل کاهش ارزش پول ملی، رشد نقدینگی است. اگر ارزش پول ملی در بخش بینالملل مکرر دچار نوسان شود، این به معنای ناپایداری ارزی است، ناپایداری ارزی جریان تولید، جریان اشتغال، جریان سرمایهگذاری و جریان صادرات را به شدت دچار لطمه میکند، بنابراین باید توجه داشت که ارزش پول ملی در حیطه خارجی باید مدیریت شود و این مدیریت بدان معنا نیست که سالیان متمادی اجازه ندهیم که کاهش ارزش پول خارجی ایجاد شود، بلکه در برخی موارد که جریان تورمی داریم، به تناسب آن باید بتوانیم تعدیلهای لازم را انجام دهیم.
بررسی دلایل کاهش ارزش پول در اقتصاد ایران
اقتصاد ایران به دلیل چاپ بدون پشتوانه پول (یا درک نرخ ارز شناور به تعبیری خلق پول توسط بانکها به دلیل سودهای بالایی که پرداخت می کردند و میکنند) و نداشتن تولید به انداز های که نقدینگی رشد کرده است، از پدیده تورم رنج میبرد. نقدینگی در ایران به معضلی ویرانگر تبدیل شده، از یک طرف تورم خودش را به شکل گرانی و از طرف دیگر رکود تولید خودش را به شکل معضل اشتغال و کمبود منابع برای مصرف نشان میدهد. درواقع وقتی نقدینگی سریع تر از تولید رشد میکند، پول در دست مردم سریع تر از مقدار کالا و خدماتی که در اقتصاد عرضه می شود، رشد میکند؛ در نتیجه در ازای کالا و خدمات موجود پول بیشتری وجود دارد. به بیان دیگر برای خرید یک سبد مشخص از کالا پول بیشتری وجود دارد؛ بنابراین قیمت کالاها بالا میرود و تورم ایجاد میشود و ارزش پول ملی کاهش مییابد.
راهکارهای حفظ ارزش پول
- در شرایط عادی و با ثبات، بهترین کار سرمایه گذاری در فعالیت های مولد است. کارآفرینی مستقیم، خریدن سهام در بازار بورس یا حتی سپردهگذاری در بانک از انواع این دسته از سرمایه گذاری ها هستند. شرایط سال ۹۵ از این جنس بود. در این شرایط بهترین کار ساختن پورتفولیویی متنوع از سرمایهگذاری های مولد اقتصادی است.
- در زمان هایی که سرمایه ها موقتا از تعادل خارج می شوند و شرایط اربیتراژی رخ می ده، میتوان به صورت کوتاه مدت سودهای بالایی به دست اورد. معمولا این نوع سرمایه گذاری ماهیت مولد بودن را ندارد. مثلا در سالهای اخیر ارز و طلا به نرخ غیرتعادلی معامله میشدند، به این معنی که تغییر قیمت آن ها تناسبی با سایر متغیرهای اقتصادی، مثل نقدینگی، رشد اقتصادی، و تورم نداشت. مشخصا تابستان ۹۶، این عدم تعادل به نقطه ناپایدار نزدیک شد. به همین دلیل خریدن ارز یا طلا در ان مقطع، پر سود بود.
- در شرایط عدم ثبات اقتصادی، بازار از آرامش و پیشبینی پذیری نسبی برخوردار نیست. آینده به شدت تابع تصمیمات سیاسی و متغیر است. یعنی بجای اینکه بازار تابع منطق اقتصادی باشد، به تصمیمات واکنش نشان می دهد. در این وضعیت، تصمیمات سیاسی تقریبا غیرقابل پیشبینی یوده، و متعاقباً، پیشبینیهای اقتصادی کم دقت می شوند. شرایط سال ۹۷ از این جنس است. در این شرایط، باید «هج» کرد (hedge). هج کردن یعنی سرمایهگذاری به نیت حفظ سرمایه. کسی که هج میکند، به سودی کمتر از سودهای مرسوم راضی می شود، اما ریسک خود را نیر کاهش می دهد. این تصمیم به این دلیل است که نمیداند بازار به چه سمت و سویی خوداهد رفت. لذا از سود بالا چشم پوشی کرده و صرفا هدف حفظ سرمایه را پی می گیرد.
سه حالت بالا، شرایطی است که در اقتصاد ایران تجربه شده، اما در شرایطی که قیمتها دارای ثبات نباشد، یک سوال اساسی در ذهن عموم مردم شکل میگیرد؛ چگونه ارزش پولم را حفظ کنم؟ اگر میخواهید ارزش داراییتان را با سرمایه گذاری حفظ کنید، باید ابتدا به تورم غلبه کنید و سپس به اندازه ی مورد انتظارتان سود کنید. برخی سود سالانه ی ۲۰ درصد را هدف قرار میدهند، برخی ۸۰ درصد. این موضوع در نگاه اول ساده بنظر میآید (چون بانکها سود بالای ۱۵ درصد میدهند)، اما زمانیکه شما در یک بازار با ریسک بالا مثل بورس سرمایه گذاری میکنید، ممکن است سرمایه ی شما منفی شود. پس همواره بخشی از پول تان را در بانک یا اوراق دولتی سپرده گذاری کنید. اما چقدر از پول تان را در بانک میگذارید؟! چقدر سود سالانه برای خود در نظر میگیرید؟ پاسخ به این سوالات با پارامتر ریسک پذیری تعیین میشود. هر فرد سطح ریسک پذیری مشخصی دارد که بر مبنای آن، بایستی استراتژی سرمایه گذاری خودش را اجرا کند. در شرایط کنونی که بیثباتی در اقتصاد کشورمان را شاهد هستیم و نوسان قیمت ارز و سکه بر روی کالاهای مصرفی خانوادهها نیز تاثیر گذاشته است، داشتن برنامه ریزی برای سرمایه گذاری و حفظ ارزش پول ضروری بنظر میرسد. مسئله این است که با وجودِ عدم ثبات در بازارها، نگه داشتن پول نقد تصمیم درستی نیست و بهتر است پولتان را سرمایهگذاری کنید. این کار باعث میشود دارایی شما تا حدی با نوسان بازار هماهنگ شود.اما برای این سرمایه گذاری چه گزینه هایی پیش روی شماست و هرکدام چه ویژگی هایی دارند؟
گزینههای پیش رو جهت سرمایه گذاری
۱- زمین:
- استهلاک ندارد
- با تورم رشد میکند
- ارزش ان تا حدودی تابع سیاست های شهریست (جواز، تراکم، خیابانکشیهای آینده و …).
- ارزشش متاثر از رونق در بخش ساختمانسازی است.
- درآمدزایی از محل اجاره ندارد.
- نقد شوندگی پایینی دارد و پیدا کردن مشتری زمان بر است.
- هنگام خرید و فروش، هزینه بنگاهی دارد.
۲- مسکن:
- استهلاک دارد.
- با تورم رشد میکند.
- هزینه انتقال سند و هزینه مالیاتی دارد.
- با اجاره دادن، درآمدزایی دارد
- پیدا کردن مشتری زمانبر بوده و نقدشوندگی پایینی دارد.
- هنگام خرید و فروش، هزینه بنگاهی دارد.
۳- خودرو:
- استهلاک بالایی دارد.
- با نرخ دلار رشد میکند.
- ارزشش متاثر از سیاست های تعرفهای دولت است.
- عملا قابل اجاره دادن نیست
- پیدا کردن مشتری زمانبر است.
۴- طلا:
- به نرخ دلار واکنش نشون میدهد.
- به قیمت جهانی طلا واکنش نشون میدهد.
- استهلاک ندارد.
- نقدشوندگی نسبتا بالایی دارد.
- هنگام خرید و فروش، هزینه بنگاهی یا کارگزاری چندانی ندارد.
۵- سکه:
- به نرخ دلار واکنش نشون میدهد.
- به قیمت جهانی طلا واکنش نشون میدهد.
- استهلاک ندارد.
- ریسک تقلب در عیار و وزن خیلی کم است.
- نقدشوندگی نسبتا بالایی دارد.
- هنگام خرید و فروش، هزینه بنگاهی یا کارگزاری ندارد.
۶- سهام یک شرکت:
- متاثر از شرایط اقتصادی کشور است.
- متاثر از شرایط اقتصادی صنعت خاصیست که شرکت در اون فعالیت میکند.
- متاثر از کیفیت مدیریت شرکت است.
- متاثر از تورم است.
- متاثر از کیفیت سیاستگذاری اقتصادی دولت است؛ سیاست بودجهای، سیاست پولی، بانکی، و ارزی.
- متاثر از سیاست خارجی است (تحریم).
- نقد شوندگی بالایی در بورس دارد.
- هزینه کارگزاری و مالیات حین معامله به نسبت خونه کمتر است.
- برعکس موارد قبل، سرمایه در کنترل فیزیکی مالک نیست.
۷- صندوق سرمایه گذاری مشترک:
- تاثیرپذیری این نوع سرمایهگذاری از کیفیت مدیریت شرکت، یا وضعیت یک صنعت، کمتر از روش قبلی است. علت این تفاوت، تنوع سهامهای درون پورتفولیوی صندوق میباشد.
- فروش این سرمایهگذاری قدری بیش از روش قبلی زمان میبره، اما عموما ظرف یک هفته میسره.
۸- سپرده مدتدار بانکی:
- سود ثابت از پیش تعیین شده دارد که به جهشهای تورمی و ارزی واکنشی نشون نمیدهد.
- از همه موارد بالا، نسبت به تورم آسیبپذیرتر است.
- نقد کردن پیش از موعد جریمه دارد.
- ریسک عدم دریافت اصل و سود تقریبا وجود ندارد.
یک پیشنهاد در شرایط تورمی؛ بدهی خوب ایجاد کنید!
دو نوع بدهی وجود دارد: بدهی خوب (که در اثر خرج کردن پول برای ایجاد دارایی به وجود میآید) و بدهی بد (که در اثر خرج کردن پول برای هزینه ها به وجود می آید). سعی کنید بدهیهای خوب ایجاد کنید، پول را برای ایجاد داراییهای مختلف استفاده کنید و با با ارزش شدن داراییهایتان علاوه بر حفظ ارزش پول شما، بدهیهایتان را پرداخت کنید.
دیدگاه شما