۸ تفاوت سرمایه گذار خطرپذیر و سرمایه گذار فرشته
یافتن سرمایه گذار برای کسبوکارها اصلا کار آسانی نیست؛ مخصوصا برای کسبوکارهایی که در ابتدای مسیر خود هستند. اما برای رسیدن به اهداف کسبوکارتان در نهایت نیاز به سرمایه دارید. بسته به این که شرکت شما در چه مرحلهای قرار دارد، ممکن است به دنبال جذب سرمایه از سرمایه گذار خطرپذیر ( Venture Capitalist ) و یا سرمایه گذار فرشته ( Angel Investor ) باشید. در ادامهی این مقاله از پیپینگ به تفاوت های سرمایه گذار خطرپذیر و سرمایه گذار فرشته میپردازیم و در انتهای این نوشته میتوانید با توجه به نیاز خود اقدام به جذب سرمایه از یکی از آنها کنید.
تفاوتهای سرمایه گذار خطرپذیر و سرمایه گذار فرشته
سرمایه گذار خطرپذیر و سرمایه گذار فرشته هر دو ارگانهایی هستند که پول خود را در کسبوکارها سرمایهگذاری میکنند. هر دوی این سرمایه گذاران سعی دارند با محاسبهی درصد مطمئنی از ریسک و انتظار یک بازگشت سرمایهی امن اقدام به سرمایهگذاری کنند. پس تفاوت سرمایه گذار خطرپذیر و سرمایه گذار فرشته در چیست؟ شما با درک این تفاوتها میتوانید با خیال راحتتر و منطقیتر به دنبال سرمایهگذار بگردید. در ادامه با چند تا از مهمترین این تفاوتها میپردازیم.
تفاوت VC و انجل اینوستور در نوع کارکرد
یکی از تفاوت سرمایه گذار خطرپذیر و سرمایه گذار فرشته در پولی است که برای سرمایه گذاری استفاده میکنند. سرمایه گذار خطرپذیر یک شخص یا شرکت حقوقی است که برای سرمایه گذاری در شرکتهای کوچک، معمولا از پولهایی که با شرکتهای سرمایهگذاری، شرکتهای بزرگ و سودهای بازنشستگی رویهم گذاشتهاند اقدام به سرمایه گذاری میکنند. در اصل این شرکتها از پول خودشان برای سرمایه گذاری استفاده نمیکنند.
در مقابل، سرمایه گذار فرشته، یک سرمایه گذار معتبر است که از پول خودش برای حمایت کسبوکارهای نوپا استفاده میکند. این سرمایه گذارها برای فعالیت نیاز به حداقل سرمایه (مثلا یک میلیون دلار در خارج از کشور) و حداقل درآمد سالانه هستند. بسیاری از سرمایه گذاران فرشته، جزء خانواده و دوستان بنیانگذاران کسبوکارهای کوچک هستند.
هدف اصلی سرمایه گذاران فرشته، بیشتر کمک به کسبوکارهای نوپا است تا بتوانند رشد کنند و سود آنی و شخصی سرمایه گذار ملاک کم اهمیتتری است. در نتیجه شرایط پیشنهادی این نوع سرمایه گذاری میتواند منطقیتر از شرایط سرمایه گذاری خطرپذیر باشد.
تفاوت در هویت سرمایه گذاران
سرمایه گذاران فرشته افرادی هستند که به دنبال سرمایه گذاری با سرمایهی شخصی خودشان هستند. خیلی از آنها افراد موفق اقتصادی هستند که میخواهند از کسبوکارهای مورد علاقهی خود حمایت کنند. در مقابل آنها، سرمایه گذاران خطرپذیر، شرکتهای سرمایه گذاریاند و با اعتباری که دارند سرمایهی افراد و ارگانها را جمعآوری میکنند و در صنایعی که در حال رشد و بالندگیاند سرمایه گذاری میکنند. این تفاوت در هویت سرمایه گذاران ارتباط تنگاتنگی با تفاوت در پول سرمایه گذاران دارد؛ به این معنی که چون سرمایه گذاران فرشته بیشتر افرادی هستند که برای علاقه و با سرمایهی شخصی خود کار میکنند، نسبت به سرمایه گذاران VC ریسک کمتری نیز میکنند. در عوض VCها به دلیل هویت سرمایه گذاری و منابع مالی که دارند میتوانند درصدهای بالاتری از ریسک را نیز تجربه کنند.
تفاوت سرمایه گذار خطرپذیر و سرمایه گذار فرشته در زمان شروع سرمایه گذاری
سرمایه گذاران خطرپذیر و سرمایه گذاران فرشته در بازههای زمانی مختلفی روی شرکتها سرمایه گذاری میکنند. گزینهای که شما نیاز دارید بسته به این که در میانهی مسیر هستید یا تازه میخواهید شروع کنید متفاوت است. سرمایه گذاران پر خطر ترجیح میدهند در کسبوکارهایی سرمایه گذاری کنند که بخش مهمی از مسیر را طی کردهاند؛ به این شکل ریسک سرمایه گذاری آنها کاهش پیدا میکند. در سوی دیگر سرمایه گذاران فرشته بیشتر روی شرکتهایی سرمایه گذاری میکنند که تازه شروع به کار کردهاند. آنها به حوزههایی ورود میکنند که به آن علاقه دارند و امیدوارند شرکت مورد نظر در آن رشد میکند، حتی اگر هنوز دادهای مبنی بر سودآور بودن آن شرکت نداشته باشند. به همین دلیل سرمایه گذاران فرشته بیشتر از سرمایه گذاران VC ریسک میکنند. شما برای شروع شرکت خود میتوانید از سرمایهگذاران فرشته استفاده کنید و در ادامه برای گسترش کار و افزایش سرمایهی شرکت از سایر سرمایه گذارها و VCها استفاده کنید.
تفاوت در میزان سرمایه گذاری – مقایسه سرمایه گذار خطرپذیر و فرشته
یکی دیگر از تفاوت های سرمایه گذار خطرپذیر و سرمایه گذار فرشته میزان پولی است که قصد سرمایه گذاری دارند. سرمایه گذاران پرخطر مبلغ بیشتری نسبت به سرمایه گذاران فرشته صرف میکنند. (میانگین سرمایه گذاری VCها در آمریکا ۱۱.۷ میلیون دلار است.) از طرفی میانگین سرمایه گذاری فرشته در آمریکا 330 هزار دلار است. به طور کلی میزان سرمایه گذاری پر خطر تقریبا ۱۰ برابر سرمایه گذاری فرشته انجام میشود.
تفاوت سرمایه گذار فرشته و VC در انتظار بازگشت سرمایه
انتظارات بازگشت سرمایه نیز در این دو نوع سرمایه گذاری متفاوت است. معمولا سرمایه گذاران پرخطر انتظار بالاتری برای بازگشت سرمایهی خود دارند. سرمایه گذاران پر خطر به دنبال بازدهی ۲۵ تا ۳۵ درصد سرمایه است و سرمایه گذاران فرشته ممکن است به بازدهی ۲۰ تا ۲۵ درصدی راضی باشند.
تفاوت در مداخلات سرمایه گذار در کسبوکار
هر دو نوع سرمایه گذار با کسب مالکیت بخشی از سهام، میزانی از دسترسی به تصمیمگیریها و کنترل جهتگیریهای شرکت را نیز خواهند داشت. طبیعی است وقتی این شرکتها قصد سرمایه گذاری در یک ارگانی را دارند میخواهند با نظارت و ورد به حوزهی مدیریت شرکت سودآوری آن را افزایش دهند. سرمایه گذاران خطرپذیر ممکن است از شما بخواهند که یک کرسی هیئت مدیره را به آنها اختصاص دهید. در عوض سرمایه گذاران فرشته بیشتر در نقش مشاور عمل میکنند و شما را در ادارهی شرکت یاری میکنند. سرمایه گذاران فرشته در ایجاد ارتباطات با مشاوران حقوقی، حسابداران، بانکها و سایر عوامل همکاری میکنند تا به شما در تصمیم گیری کمک کنند.
تفاوت سرمایه گذار خطرپذیر و سرمایه گذار فرشته در مدت سرمایه گذاری
معمولا سرمایه گذاران خطرپذیر مدت بیشتری سهامداری میکنند. سرمایه گذاران فرشته بعد از یک یا دو سال خارج میشوند در صورتی که سرمایه گذاران خطرپذیر حداقل ۱۰ سال قبل از خارج شدن با شرکت همراه هستند.
در نهایت کدام را انتخاب کنیم؟
برای انتخاب سرمایه گذار بهتر است مجموعهای از عوامل ذکر شده در بالا را در نظر بگیرید. قبل از اقدام به جذب سرمایه در مورد شرایط هریک از سرمایه گذاران و موقعیت فعلی کسبوکارتان به اندازهی کافی تحقیق کنید. در جلساتی که با سرمایه گذاران میگذارید به آنها نقشهی کسبوکار، طرحها و صورتهای مالی، استراتژیهای بازاریابی و تحلیل بازار را نشان دهید. همچنین باید مشخص کنید به دنبال چه مبلغی هستید، تا به حال چه مقدار روی شما سرمایه گذاری شده و برنامهی شما برای استفاده از این افزایش سرمایه چیست؟
بازده انتظاری چیست؟ و چه کاربردی برای ما دارد؟
احسان والیان
- اشتراکگذاری
چه زمانی تصمیم میگیریم وارد یک سرمایهگذاری شویم؟ این پرسش مهمی است که برای تازهکاران سرمایهگذاری مطرح است. بی شک مطالب زیادی در مورد این که هنگام سرمایه گذاری باید محدوده زمانی مورد انتظاری برای کسب بازدهی موردنظرمان مشخص کنیم، خواندهایم. از آنجا که ضرر و سود همیشه محتمل هستند، با میزان احتمالی ممکن است دچار ضرر و زیان شویم و با احتمالی سود میبریم. بسیاری از سرمایه انتظارات سرمایهگذار گذاران وقتی میخواهند اقدام به یک سرمایهگذاری کنند، میزانی برای سود و زیان خود در نظر میگیرند تا در مورد آن سرمایهگذاری تصمیم بگیرند. آنان با در نظر گرفتن تمام سناریوهای ممکن، احتمال زیان و سود را میسنجند و آن را در محاسبات خود منظور میکنند. با این حساب، اگر سرمایهگذاران به این نتیجه برسند که بازده معقولی از این طریق کسب خواهند کرد، دست به سرمایهگذاری خواهند زد. در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
نمونههایی از بازده انتظاری
اول از همه باید در مورد این واقعیت صحبت کرد که بازده انتظاری دقیق نیست و بازده دقیق و مشخصی را برای یک سرمایه گذار تضمین نمیکند. زمانی که شروع به سرمایه گذاری میکنیم هیچ راهی وجود ندارد که از طریق آن زودتر از موعد بفهمیم سود کسب خواهیم کرد یا خیر. این مساله بیشتر ذهنی است. در واقع عوامل بسیاری بر عملکرد سرمایه گذاری ما تاثیر میگذارند. بازده مورد انتظار یک دارایی تنها میتواند برای تخمین نرخ بازده بالقوه به ما کمک کند. برای این که بتوانیم بازده موردانتظار یک دارایی را محاسبه کنیم باید احتمال نتایج مختلف بر اساس نرخ بازده مورد انتظار در محدوده زمانی مشخص شده را در نظر بگیریم. به این معنی که تمام احتمالات را با هم ترکیب کنیم تا نزدیکترین نرخ بازده انتظاری را به دست آوریم. به عنوان مثال فرض میکنیم بازده یک صندوق یا سهام میتواند در سه حالت رخ دهد؛ به احتمال 25 درصد بازده 3 درصد منفی، به احتمال 50 درصد بازده 3 درصد و به احتمال 25 درصد بازده 9 درصد. حال اگر این سه سناریو را با هم ترکیب کنیم میتوانیم نزدیکترین بازده موردانتظار 3 سناریو را در نظر بگیریم. در واقعه بازده انتظاری در این حالت برابر است با:
(0.25)(3-)+(0.5)(3)+(0.25)(9) که برابر میشود با 3 درصد.
نحوه دیگر محاسبه بازده موردانتظار با استفاده از دادهها
نکته دیگر که در محاسبه بازده موردانتظار باید در نظر داشت تاریخچه دادهها و اطلاعات است. به عنوان مثال اگر یک سهام خاص را در نظر داریم باید بر اساس بازده 30 ساله و دادههای مربوط به این محدوده زمانی شروع به محاسبه کنیم. دادههایی مانند احتمالات زیر؛
%17 احتمال بازده 3.5%
%25 احتمال بازده 5%
%30 احتمال بازده 6.5%
%16 احتمال بازده 8%
%12 احتمال بازده 9.5%
حال اگر در نظر بگیریم که با این درصدها چنین احتمالاتی را میتوانیم در نظر بگیریم باید برای یافتن بازده انتظاری هر احتمال را در بازدهی که با آن مطابقت دارد ضرب کنیم و نتایج را با هم جمع کنیم.
مزایا و معایب بازده موردانتظار
بازده انتظاری میتواند به عنوان یک ابزار موثر برای تخمین سود و زیان احتمالی در سرمایه گذاری به کمک ما بیاید. اما بازده موردانتظار هم از مزایا و معایب متعددی برخوردار است. بهتر است قبل از شروع استفاده از این ابزار کارآمد از مزایا و معایب آن آگاه شویم. مزیت اصلی بازده مورد انتظار این است که میتوان با آن به هدایت تخصصی دارایی یک سرمایه گذار و یا سرمایه خودمان بپردازیم و استراتژی مناسبی را بر اساس آن مشخص کنیم. اما معایب آن شامل دو وجه میشود؛ اول این که به دست آوردن تخمینی بازده موردانتظار، تضمینی برای بازده واقعی نیست و دوم این که نمیتوان ریسکهای احتمالی را در محاسبه آن در نظر گرفت.
بازده انتظاری میتواند به عنوان یک ابزار موثر برای تخمین سود و زیان احتمالی در سرمایه گذاری به کمک ما بیاید. اما بازده موردانتظار هم از مزایا و معایب متعددی برخوردار است. بهتر است قبل از شروع استفاده از این ابزار کارآمد از مزایا و معایب آن آگاه شویم. مزیت اصلی بازده مورد انتظار این است که میتوان با آن به هدایت تخصصی دارایی یک سرمایه گذار و یا سرمایه خودمان بپردازیم و استراتژی مناسبی را بر اساس آن مشخص کنیم. اما معایب آن شامل دو وجه میشود؛ اول این که به دست آوردن تخمینی بازده موردانتظار، تضمینی برای بازده واقعی نیست و دوم این که نمیتوان ریسکهای احتمالی را در محاسبه آن در نظر گرفت.
آشنایی با انواع استراتژی سرمایه گذاری
استراتژی سرمایه گذاری مجموعهای از قوانین، ضوابط، روشها یا رفتارهایی است که سرمایهگذار را در انتخاب پرتفولیوی سرمایهگذاری خود راهنمایی میکند. به معنای دیگر برنامه استراتژیک، برنامه سرمایهگذار از توزیع داراییها است که با در نظر گرفتن عوامل مختلفی همانند اهداف فردی، تحمل ریسک و افق زمانی در میان سرمایهگذاریهای مختلف انجام میگیرد.
افق زمانی در سرمایهگذاری به معنای چارچوب زمانی شما است تا به اهداف مالی مشخص خود برسید.
برای استراتژی سرمایه گذاری ردهبندیهای مختلفی انجام شده است. برخی سرمایه گذاران که ریسک پذیر هستند، حداکثر کردن بازگشت سرمایه خود را با سرمایهگذاری در داراییهای ریسکی ترجیح میدهند؛ اما دیگر افراد که کمتر ریسک پذیرند، حداقل کردن ریسکشان را ترجیح میدهند. البته اکثریت بین این دو استراتژی را میپسندند و عمل میکنند.
استراتژی سرمایه انتظارات سرمایهگذار گذاری در کسب و کار به چه صورت است؟
یک سرمایه گذار معمولا مایل است تا سریعتر از هر مورد و هر بخشی بفهمد دادههای کلیدی طرح کسب و کار از جمله پیش بینیهای مالی و بازده احتمالی مالی آن کسب و کار چیست؟
بنابراین در این مقاله برای راحت پیش رفتن کار و به نتیجه رسیدن آن، به موضوعات کلیدی که باید در طرح یک کسب و کار به آن اهمیت دهید، میپردازیم تا شما استراتژی سرمایه گذاری خود را بچینید:
- طرح نیاز، خواسته یا مشکل موجود در بازار و ارزش پیشنهادی کسب و کار
ارزش پیشنهادی ممکن است با تکیه بر قیمت، محصول، کیفیت، نحوه ارائه و حل مشکل موجود برای مصرف کنندگان باشد.
بیان ارزش پیشنهادی و اثرگذاری محصول در بازار و یک تشریح مختصر از محصول یکی از مهم ترین مواردی است که باید به شما به عنوان یک سرمایهگذار ارائه شود.
در حقیقت با معرفی ارزش پیشنهادی، شما متوجه موضوع کسب و کار و صنف مربوط به آن خواهید شد.
- نمایش فرصت و سهم بازار و نیز سهم رشد کسب و کار
شما به عنوان یک سرمایه گذار انتظار دارید که شواهد معتبری را از ماتریس سهم رشد و سهم بازار کسب و کار مشاهده کنید. در حقیقت سرمایهگذاران بیش از تماشای شور و اشتیاق زیاد یک کسب و کار به بررسی سهم بازار و سهم رشد یک کسب و کار نگاه میکنند. برای دین این دو سهم میتوانید ازآنها درخواست ماتریس BCG یا همان ماتریس نمایید.
شما از درک خود نسبت به موضوع پیشنهادی کسب و کار به این فکر میکنید که این پیشنهاد، ایده یا طرح چه تفاوتهایی با کارهای فعال کنونی دارد؟ این تفاوتها و مزیتهای رقابتی چیست؟
مزیت رقابتی یک کسب و کار، آن مواردی است که یک کسب و کار را با دیگر کسب و کارهای فعال متمایز ساخته و به نوعی انگیزه خرید مشتری از یک کسب و کار به حساب میآید. مزیت رقابتی میتواند در قیمت، نحوه ارائه ارزش پیشنهادی، کیفیت، تنوع و … باشد.
امروزه مدل کسب و کارها برای نمایش کامل از مختصات مهم یک کسب و کار است. از صاحبان آن کسب و کار درخواست نمایید یک تقسیم بندی از بخشهای مختلف کسب و کارشان راجع به تمام آنچه درباره آن کسب و کار برای شما مهم است را در بوم به نمایش درآورند.
یکی از مواردی که باید به آن بسیار اهمیت دهید، نیروی انسانی و در واقع مجری یک ایده کسب و کار است. توجه داشته باشید که ایدههای غیر جذاب بسیاری وجود دارند که اگر به دست مجریان توانمند سپرده شوند موفق شده و همچنین ایدههای جذابی هستند که به دست تیمهای غیرمتخصص از بین میروند.
- ساختار هزینه و درآمد و بیان انتظارات سرمایهگذاری
آنها در برابر شما باید اهداف خود را به اشکال کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بیان کنند. این اهداف اولا قدرت تعیین استراتژی سرمایه گذاری آنها را نشان میدهد و در وهله دوم شما را با فضای ذهنی آنها آشنا میکند. ساختار هزینه و درآمد دو بخشی هستند که در بوم مدل کسب و کار به آن پرداختهاند ولی آنها باید این دو موضوع را با انتظارات سرمایه گذاری ترکیب کرده و انتظارات را با سنجش هزینه و درآمد بیان کنند.
- بازده سرمایه گذاری و روند بازپرداخت سرمایه
فراموش نکنید که بزرگترین هدف شما از سرمایهگذاری هدف برگشت سرمایه خود به همراه حداکثر سود سرمایه گذاری است. بنابراین به دنبال شرکتهایی با پتانسیل بالقوه بالا و قدرت رشد زیاد باشید. اما این را هم بدانید که شما به عنوان یک سرمایه گذار باید ریسک را بپذیرید و یک سرمایه گذاری خطر پذیر باشید.
سرمایه گذاری در استارتاپ ها
اگر تا به حال اخبار کسب و کار یا اخبار استارتاپی را دنبال کرده باشید، انتظارات سرمایهگذار متوجه موفقیت چشمگیر اخیر اینها در این حوزه شده باشید.
سرمایه گذاری روی کوچک یکی از محبوبترین راهها برای ایجاد پرورش و رشد دارایی است که وقتی هوشمندانه تحت شرایط مناسب اداره شود، میتواند نقدینگی ایجاد کند که نه تنها منجر به استاندارد خوبی برای زندگی میشود بلکه زمینه را برای تأمین اعتبار سایر سرمایه گذاری ها فراهم میکند.
این حرکت نه تنها به نفع آن استارتاپ بلکه نیز به نفع شما خواهد بود و باعث رشد و افزایش سرمایه شما خواهد شد. همچنین شما میتوانید به عنوان یک سرمایه گذار فرشته سرمایهی نه فقط یک شرکت نوپا، بلکه چند شرکت نوپا را فراهم نمایید و نیازی به مدیریت و مشارکت در امور شرکت از طرف شما نیست.
کسب و کارها نیز مانند افراد که جهت خرید خانه، خودرو و سایر نیازهای خود اقدام به دریافت وام از بانکهای مختلف میکنند، برای تامین نیازهای مالی خود به بانکها مراجعه میکنند.
گاهی اوقات مقدار نیاز مالی بیش از حد، نگرفتن وام از بانک و بدهی اعتباری، این راه را از جلوی ما حذف میکند. اما غیر از وام راههای دیگری هم وجود دارد، راههای زیادی برای جمع آوری پول برای یک کسب و کار کوچک وجود دارد:
اوراق بدهی (اوراق قرضه)
یکی از این روشها استفاده از اوراق بدهی یا اوراق قرضه است تا سازمانهای تجاری از این طریق بتوانند نیازهای مالی خود را تامین نمایند.
اوراق بدهی که با نام اوراق قرضه هم شناخته میشود به اوراقی با درآمد ثابت اشاره دارد. در این حالت سرمایه گذاری، فرد خریدار اوراق به کسب و کار ها وام میدهد و میتواند سود ثابتی را دریافت نماید. هنگامیکه یک سرمایه گذاری را در یک کسب و کار کوچک انجام میدهید سود کمتری به شما یعنی سرمایه گذار تعلق میگیرد اما ریسک پایینتری هم نسبت به روش سرمایهگذاری مالکیت سهام متوجه سرمایه گذار میشود.
· انتظارات سرمایهگذار شرکت های سرمایه گذاری کوچک تجاری
اداره تجارت کسب و کارهای کوچک یا به اختصار SBA مجوزها و برنامههایی را با نام شرکتهای سرمایهگذاری کوچک، سرمایهگذاری میکند که سرمایهها را برای کسب و کارهای کوچک فراهم میکنند. با اینکه بودجه SBA بسیار رقابتی است، ولی برای شروع میتواند راه بسیار خوبی باشد.
· سرمایه گذاران فرشته به عنوان منبع تامین مالی Equity
سرمایه گذاران فرشته میتوانند تامین مالی ثانویه را برای کسب و کار فراهم کنند. آنها افراد توانمند مالی یا افرادی هستند که به دنبال بازدهی بالای سرمایهگذاری هستند و در مورد کسب و کارهایی که در آن سرمایه گذاری میکنند، بسیار شگفت انگیز عمل میکنند.
تأمین مالی مازناین
تامین مالی مزرعه در واقع یک فرم ترکیبی از تامین مالی است که از بدهی و حقوق صحیحی استفاده میکند. وام دهنده وام میدهد و اگر همه چیز خوب پیش رود، این شرکت به واسطه شرایط مذکور وام را بازپرداخت میکند. با این حال، اگر این شرکت موفق به پرداخت وام خود نشود، وام دهنده حق دارد که وام خود را به مالکیت یا سهم سهام تبدیل کند.
این رویکرد وام دهنده را از واقعیت محافظت میکند که اگر کسب و کاری کوچک شکست خورد به سرمایه او لطمهای وارد نشود و در عین حال، به صاحبان کسب و کار تا زمانی که کسب و کار سودآور باشد، اجازه کسب مالکیت خود را میدهد.
رفاه مالی تصدیق شده
رفاه مالی، سرمایه گذاری سهام در فروش آتی محصول است. این یک فرآیند رسمی کمتر از سرمایهگذاریهای فرشته یا سرمایه گذاری است؛ همانند وام. این سرمایه را یک تامین کننده فراهم میکند؛ پس از آن، سرمایه گذار پس از پرداخت سود به «حق امتیاز» پرداخت میشود.
و در پایان؛ کدام بهتر است: یک سهام سرمایه یا یک اوراق بدهی؟
مانند بسیاری از سوالهای دیگر در زندگی یا تجارت، برای این سوال هم پاسخی ساده وجود ندارد. اگر شما در زمان راه اندازی یکی از کسب و کارهای معروف جهان مانند مک دونالد یا هر کسب و کار دیگری جزء اولین سرمایهگذاران این شرکت بودید، یکی از ثروتمندترین افراد حال حاضر دنیا لقب میگرفتید.
حال فرض کنید که اوراق قرضه یا اوراق بدهی خریداری میکردید؛ شاید باز هم سرمایه مناسبی به دست میآوردید اما مسلما به اندازه حالت اول سرمایه گذاری پر سودی انجام نداده بودید.
ولی از سوی دیگر اگر شرکت مورد نظر به هر دلیلی ورشکست شود واضح است که سرمایه گذاری نوع دوم بسیار به نفع یک سرمایه گذار خواهد بود.
بنابراین پاسخ این سوال را میتوان کاملا نسبی در نظر گرفت. فقط گذشت زمان میتواند شما را به جواب این سوال که شما روی یک کسب و کار پر سود سرمایه گذاری کرده اید یا خیر برساند.
ارتباط ریسک و بازده چیست؟
وقتی میخواهید اقدام به سرمایه گذاری کنید حتماً با این سوالات مواجه شده اید؛ اینکه «با چه ریسک هایی روبهرو هستید»، «این سرمایه گذاری چه میزان بازدهی برای شما خواهد داشت؟» ولی آیا تا به حال به این فکر کردهاید که ارتباط بین ریسک و بازده چیست؟ آیا ریسک زیاد به معنی بازدهی بیشتر است؟ آیا اساساً می توان بین این دو ارتباط خاصی برقرار کرد؟ در این مقاله قصد داریم به سوالات مطرح شده پاسخ دهیم.
یکی از مهمترین وجوه مشترک افراد موفق این است که عمدتاً در زندگی خود ریسک کردهاند. ریسک احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است و برای بیشتر افراد ریسک کردن کار ترسناک و دلهرهآوری است، چرا که تحمل ابهام کار سختی است و بیشتر ما میخواهیم مطمئن باشیم قبل از هر تصمیمی همه گزاره های ممکن را چک کرده ایم، چه بخواهید سفر به یک شهر جدید را امتحان کنید و چه بخواهید شغل خود را رها کرده و به دنبال آرزوهای و رویاهای خود بروید، در هر انتظارات سرمایهگذار صورت باید ریسک تغییر را بپذیرید و نکته اصلی که بیشتر افراد از ریسک فراری هستند همین است. سکون به همراه خود اطمینان و ثبات به همراه می آورد. از بچگی به ما آموحته اند که احتیاط کنیم و احتمال شکست رابه صفر برسانیم ولی اگرچه کشتی در ساحل امن دچار هیچ طوفانی نمی شو.د اما برای ساحل ساخته نشده است. افراد موفق نیز اصلی ترین عامل موفقیت شان را اشتیاق بسیار برای ریسک کردن عنوان می کنند، تجربه کارهایی که دیگران حتی جرات فکر کردن به آن را ندارند و بلندپروازی در تحقق رویاهایی که دیگران هیچ موفقیتی برای آن پیش بینی نمی کنند. این رویا می تواند سفر به دور دنیا باشد یا سرمایه گذاری در کسب و کار.
ریسک کردن آنقدرها هم که بنظر می رسد ترسناک نیست، اگر همیشه از رویکرد شکست به ریسک نگاه کنیم و چیزهایی که ممکن است از دست بدهیم را به خود یادآوری کنیم، همیشه احساس ریسک گریزی همراه ما خواهد بود، اما اگر رویکرد ما نگاهی دستاوردی به ریسک باشد و اینکه با این کار چه چیزهایی می توانیم به دست آوریم که احتمالا دیگران حتی تصور آن را هم نمی توانند بکنند متوجه ارزش ریسک می شویم.
6 معیار مهم برای ارزیابی موقعیت قبل از ریسک
1- با ریسک چه چیزهایی به دست می آورید
لیستی از منافع حتمی که در اثر این ریسک به دست می آورید و همچنین منافعی که احتمال می دهید در اثر این ریسک نصیب شما شود، بنویسید. بهترین حالت ممکن را تصور کنید. هر فایده چه جزئیاتی دارد . تا جایی که می توانید نکات مثبت را یادداشت کنید.
2- با ریسک چه چیزهایی را از دست خواهید داد
سعی کنید در کنار نکات مثبت ریسک، عواقب احتمالی آن را نیز در نظر بگیرید و فکر کنید در صورت شکست چه نتایج منفی در انتظار شما خواهد بود. لیستی از ضررهای احتمالی و همه اتفاقات منفی که در صورت پذیرش این ریسک ممکن است اتفاق بیفتد تهیه کنید.بدترین اتفاق ممکن را تصور کنید. آیا می توانید با آن کنار بیایید؟
3- در بررسی ریسک، تعادل را رعایت کنید.
دو لیست منافع حاصل از ریسک و عواقب احتمالی را در کنار هم بررسی کنید. به هر کدام از نکاتی که نوشته اید عددی به عنوان وزن اختصاص دهید.آیا این کار ارزش ریسک را دارد؟ آیا می توانید روشی را انتخاب کنید که عواقب احتمالی را به حداقل ممکن برسانید و با توجه به فواید ریسک کار را بپذیرید و آن را انجام دهید.اگر بدترین حالت ممکن اتفاق بیفتد باز هم ریسک انجام کار را می پذیرید؟
4- لیستی از ترس های خود تهیه کنید
برای این کار لازم است لیست عواقب احتمالی را که نوشته اید دوباره بررسی کنید، نگاهی به نکات منفی که نوشتید بندازید و بررسی کنید که چقدر احتمال اتفاق افتادن این موارد وجود دارد، شاید ترس های شما چندان هم واقعی نیستند و صرفا جلوی نیرو محرکه شما را بگیرند و اجازه نمی دهند که بتوانید منافع خودتان را به خوبی مشاهده کنید.
5- شجاعت تصمیم گیری را در خود تقویت کنید.
پس از بررسی منافع و عواقب احتمالی ریسک، نوبت به تصمیم گیری می رسد که این کار را انجام دهید یا خیر. اگر به این نتیجه رسیدید که کار را انجام دهید ریسک آن را بپذیرید و انجام دهید و اگر متوجه شدید که نمی توانید با معایب ریسک تان کنار بیایید از عقب نشینی خجالت نکشید.
6- یاد بگیرید ریسک هایتان را ارزیابی کنید.
پس از نتیجه تصمیم خود، به ارزیابی مراحلی که طی کردید بپردازید. بررسی کنید که در تعیین منافع و مضرات ریسک خود تا چه اندازه واقعبین بودهاید. این مرحله در تعدیل نگاه شما به امر سرمایه گذاری در تصمیمات بعدیتان کمک خواهد کرد.
همانطور که در ابتدای مقاله مشاهده کردید برای بررسی ریسک لازم است تناسب درستی بین ریسک و نتایج حاصل از آن وجود داشته باشد. در بحث سرمایه گذاری از این موضوع با عنوان تناسب ریسک و بازده نام برده می شود، در ادامه مقاله قصد داریم در مورد این تناسب و بررسی نکات مهم ریسک و بازده صحبت کنیم.
ریسک سرمایه گذاری چیست؟
گفتیم که ریسک کردن به معنای احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است. این تعریف در بازار سرمایه نیز کاربرد دارد. فرض کنید شما پولی را در بانک می گذارید و هر ماه مبلغ مشخصی را به عنوان سود بانکی دریافت می کنید در این حالت ریسک شما در حد صفر بوده است چون پیش بینی شما از سود و بازده مورد نظر در هر ماه محقق خواهد شد. دقت کنید منظور از سود یا همان بازده در بازار سرمایه پاداش پولی است که در اثر سرمایه گذاری کسب می کنید. حال اگر همان پول را در بورس سرمایه گذاری کنید ممکن است به سود چند برابری دست پیدا کنید و ممکن است حتی اصل پول خود را هم از دست بدهید. در این حالت شما پذیرفته اید که در قبال رسیدن به سود بیشتر ریسک بالاتری را بپذیرید. دقت کنید زمانی که از سود بانکی صحبت میکنیم مطمئن هستیم که هر ماه این مبلغ هرچند کم را دریافت خواهیم کرد ولی در مورد سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اطمینان صد در صد نداریم و ممکن است به سود مورد انتظار خود برسیم و یا سود کمتر یا بیشنر را تجربه کنیم این همان ریسک است.
می توانید با خواندن مطلب انواع ریسک سرمایه گذاری با طیف متنوعی از ریسک ها آشنا شوید.
بازده سرمایه گذاری چیست؟
بازده را می توان پول یا سودی دانست که سرمایه گذار در اثر سرمایه گذاری به دست می آورد. دقت کنید میان بازده یا سود مورد انتظار ما و سود و بازدهی که در عمل به دست می آوریم تفاوت وجود دارد.
فرض کنید فردی مبلغی را در بورس سرمایه گذاری کرده است و انتظار دارد در بازه زمانی مشخص به سود مثلا 20% که به آن (سود مورد انتظار) می گوییم، برسد حال اگر در همان بازه مشخص سود به دست آمده یا (سود عملی) 25% باشد، نه تنها انتظارات فرد برآورده شده است بلکه به سود بیشتری هم دست پیدا کرده است. البته بسیار پیش می آید که سود عملی به دست آمده کمتر از سود مورد انتظار است.
به تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است.هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، درجه ریسک پذیری خود را تعیین کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود.
الگوهای متفاوت در رابطه با ریسک پذیری
- افراد ریسک پذیر
- افراد ریسک گریز
- افراد بی تفاوت به ریسک
افراد ریسک پذیر به دلیل بالا بودن میزان بازدهی مورد انتظارشان معمولا به سرمایه گذاری هایی نظیر سپرده های بانکی، خرید اوراق مشارکت تمایل ندارند و این دسته معمولا سرمایه گذاری در بورس را ترجیح می دهند. بنابر این تجزیه و تحلیل و تعیین ریسک سرمایه گذاری برای این دسته از افراد اهمیت بسیار بالایی دارد.
افراد ریسک گریز به سرمایه گذری در سپرده های بانکی و اوراق مشارکت علاقه مند هستند، چون این سرمایه گذاری ها تقریبا هیچ ریسکی را متوجه آنها نمی کند و بازدهی تضمین شده دارد.
افراد گروه سوم به دلایل مختلفی هیچ عکس العملی نسبت به فرصت های سرمایه گذاری و ریسک های مرتبط با آن نشان نمی دهند.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، ریسک پذیری دو سرمایه گذار الف و ب با هم مقایسه شده است. در نمودار فوق می بینیم که سرمایه گذار (الف) در ازای بازده مورد انتظار به میزان 30 درصد حاضر به تحمل میزان مشخصی از ریسک است ولی سرمایه گذار (ب) در ازای بازده 45 درصد حاضر به تحمل همان میزان ریسک می شود؛ این به آن معنی است که سرمایه گذار (الف) نسبت به سرمایه گذار (ب) راحتتر ریسک میکند و در نتیجه ریسکپذیرتر است. هر چقدر شیب این نمودار پایین تر باشد نشان دهنده ریسک پذیری بیشتر است. یعنی سرمایه گذار (الف) در مجموع ریسک پذیر تر است.
نظریه نوین پورتفوی
پرتفوی یعنی سرمایه گذاری در مجموعه یا سبدی از اوراق بهادار.
از آنجا که سرمایه گذاران نسبت به آینده مطمئن نیستند باید برای کاهش ریسک دست به ایجاد تنوع در سرمایه گذاری خود بزنند. به عبارت دیگر تشکیل یک پرتفوی متنوع، میزان ریسک را تا حد زیادی کاهش می دهد.
سرمایه گذارانی که نظریه نوین پرتفوی را پذیرفته اند و به کار می بندند بر این باورند که «حریف بازار نیستند». بنابراین، انواع گوناگونی از اوراق بهادار را نگهداری می نمایند، تا بازده شان با متوسط بازده بازار برابر شود. از آنجا که آنان توانایی پیش بینی ندارند، بنابراین می کوشند «مجموعه ای متنوع» از اوراق بهادار را نگهداری کنند، تا بتوانند به نرخ بازدهی مطلوب خود، که نزدیک به نرخ بازده بازار است، دست یابند..
ریسک و بازدهی سرمایه
مهم ترین مفاهیم در تصمیم گیری سرمایه گذاری، ریسک و بازده می باشند. هر سهم و یا پرتفویی از سهام، اگر در فاصله خاصی از زمان خریداری، نگهداری و فروخته شود، بازده خاصی نیز نصیب دارنده آن می نماید. این بازدهی، شامل تغییر قیمت و منافع حاصل از مالکیت است.
اصطلاح «نرخ بازده» (یا نرخ عایدی)، برای توصیف نرخ افزایش یا کاهش سرمایه گذاری در طول دوره نگهداری دارایی به کار می رود. برای اندازه گیری نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری را بر مبلغ اولیه سرمایه گذاری تقسیم می کنند.
هرگاه بازده آتی پیش بینی شود و در احتمال رخداد هریک از پیش بینی ها ضرب شود و هر یک از آنها با یکدیگر جمع شوند، حاصل آن «نرخ بازده مورد انتظار» خواهد بود.
نرخ بازده مورد انتظار، سرمایه گذار را از متوسط پاداشی که پیش بینی می شود طی یک دوره خاص به دست آورد، مطلع می نماید.
اختلاف بین پیش بینی و واقعیت، عدم اطمینان در بازده سهام را می رساند.
وجود ریسک بدین معنی است که برای پیش بینی آینده، بیش از یک نتیجه وجود دارد و هیچ یک از نتایج قطعی نیست. لازم است میزان ریسک در یک وضعیت مشخص را، مستقل از احساس افراد مختلف نسبت به ریسک، تعیین نمود.
نمودار رابطه بین بازده مورد انتظار و ریسک
چنانچه به ازای نرخ بازده های مختلف، ریسک های حاصله را نمایش دهیم، خطی همانند خط ترسیم شده در نمودار حاصل می شود، که خط مذکور را «خط بازار سرمایه» می نامند.
دو فرض اساسی در مبحث انتخاب پرتفوی، وجود دارد.
اولاً، فرض می شود که سرمایه گذاران همیشه از بین دو پرتفوی، پرتفویی را انتخاب می نمایند که بازده مورد انتظار بالاتری را داشته باشد. بدین معنی که سرمایه گذاران، همیشه سطوح بالاتر ارزش پایانی را به سطوح کمتر آن ترجیح می دهند. بنابراین از بین دو پرتفوی با ریسک مشابه، سرمایه گذار پرتفویی را انتخاب خواهد نمود که دارای بالاترین بازده مورد انتظار باشد.
فرض اساسی دیگر این است که سرمایه گذاران ریسک گریزند. بدین معنی که سرمایه گذار پرتفویی را انتخاب خواهد نمود که دارای کمترین ریسک باشد. به دیگر سخن سرمایه گذار در موقعیت انتخاب، خواهان «بازی عادلانه» نیست.
مطلوبیت
اقتصاددانان واژه مطلوبیت را برای تعیین لذت نسبی یا رضایت خاطری که افراد از فعالیت های مختلف اقتصادی، کسب می نمایند، به کار می برند.
از آنجا که ترجیحات، بین افراد، متفاوت است، شخصی ممکن است از یک فعالیت ویژه مطلوبیت بیشتری را نسبت به شخص دیگر کسب نماید.
مطلوبیت نهایی
مطلوبیت نهایی در واقع میزان مطلوبیتی است که مصرف یک واحد کالا یا خدمات یا افزایش یک واحد ثروت ایجاد میکند. رابطه دقیق بین مطلوبیت و ثروت، «تابع مطلوبیت ثروت» نامیده می شود.
فرض کلی بر این است که مطلوبیت نهایی سرمایه گذاران «نزولی» است. یعنی اینکه
- هر مبلغ اضافی همیشه مطلوبیت اضافی مثبتی را فراهم می سازد.
- مطلوبیت افزوده شده توسط هر مبلغ اضافی، پی در پی کمتر می شود.
به این ترتیب تابع مطلوبیت ثروت، نسبت به مبدا مقعر است، یعنی با افزایش ثروت تابع مطلوبیت پیوسته افزایش مییابد ولی نه به صورت ثابت و یکسان، به این معنی که افزایش ثروت از 10 واحد به 11 واحد، نسبت به وضعیتی که ثروت از 5 واحد به 6 واحد افزایش یابد، مطلوبیت کمتری ایجاد میکند.
یک سرمایه گذار با مطلوبیت نهایی نزولی، ضرورتاً ریسک گریز است و سرمایه گذار ریسک گریز تمایلی به پذیرش «بازی عادلانه» ندارد.
تابع مطلوبیت ثروت فرد ریسک گریز
منحنی های بی تفاوتی
«منحنی بی تفاوتی» ترکیبات متفاوت یک مجموعه از ریسک و بازده مورد انتظار را که یک سرمایه گذار، با میزان یکسانی از درجه مطلوبیت به دست می آورد، نشان می دهد.
سرمایه گذار در یک منحنی بی تفاوتی در انتخاب بین هر ترکیبی از بازده و ریسک مورد انتظار، بی تفاوت است.
از آنجا که تمامی پرتفوی هایی که بر روی یک منحنی بی تفاوتی معین واقع می شوند، دارای مطلوبیت یکسان اند، لذا نمی توانند یکدیگر را قطع نمایند.
برای یک سرمایه گذار ریسک گریز، پرتفویی که بر روی شمال غربی ترین منحنی بی تفاوتی قرار دارد، مطلوب ترین است.
هر سرمایه گذار بی نهایت منحنی بی تفاوتی دارد. به دیگر سخن، وقتی که دو منحنی بی تفاوتی بر روی یک نمودار قرار دارند، می توان گفت که منحنی بی تفاوتی سومی نیز می تواند بین آنها وجود داشته باشد.
نخستین گام برای سرمایه گذاری این است که از میزان ریسک پذیری خود مطمئن شوید. چه ریسک پذیر باشید و چه ریسک گریز امکان سرمایه گذاری شما در بورس وجود دارد، فقط کافی است سرمایه گذاری شما با میزان ریسک پذیری تان هماهنگی داشته باشد.
تبدیل مقاومت به حمایت چگونه رخ می دهد؟
روقتی گذر از محدوده مقاومت با موفقیت صورت بگیرد (یعنی قیمت دوباره به زیر خط مقاومت باز نگردد) این سطح براي ادامه روند قیمت، یک سطح حمایت محسوب میشود. همچنین وقتی گذر از سطح حمایت با موفقیت صورت بگیرد، این سطح تبدیل به سطح مقاومت میشود. نمونه تبدیل شدن سطح مقاومت به سطح حمایت در شکل زیر نشان داده شده است. وقتی قیمت سد مقاومت 45 دلاري را میشکند 45 دلار تبدیل به سطح حمایت میشود. این بخاطر ایجاد نسل جدیدي از خریداران است که در قیمت زیر 45 دلار خرید نکردهاند (چرا که انتظار افزایش قیمت را نداشتهاند) و اکنون منتظرند که قیمت به نزدیکی 45 دلار برسد تا خرید کنند (یعنی از قیمت 45 دلار حمایت می کنند).
بطور مشابه، وقتی قیمت بطور قطع به زیر سطح حمایت سقوط میکند، این سطح عموماً انتظارات سرمایهگذار تبدیل به سطح مقاومت میشود و گذر قیمت از این سطح به سختی صورت میگیرد. وقتی که قیمت به نزدیکی سطح حمایت قبلی (مقاومت فعلی) میرسد، سرمایه گذاران سعی میکنند با فروش سهام خود ضرر خود را کم کنند (به شکل زیر توجه کنید).
ما تا آنجایی که ممکن بود به تشریح عملکرد قیمت، انتظارات سرمایه گذار و حمایت و مقاومت پرداختیم. از تجربه همکاري با سرمایه گذاران به این نتیجه رسیدهایم که اغلب سرمایه گذاران میتوانند با توجه به عوامل اصلی ایجاد تغییرات در قیمت سهام یعنی: انتظارات سرمایه گذاران و عرضه-تقاضا عملکرد خود را بهبود ببخشند.
1) آنچه در ادامه آمده است خلاصه اي کوتاه در مورد مفهوم حمایت- مقاومت است: قیمت سهام نشان دهنده ارزش بازاري منصفانه اي است که مورد موافقت خریداران (مثبت نگرها) و فروشندگان (منفی نگرها) است.
3) سطح حمایت وقتی به وجود میآید که اتفاق آرا بر این است که قیمت پایین تر نمیرود. این نقطه اي است که در آن تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر است.
4) سطح مقاومت وقتی به وجود میآید که اتفاق آرا بر این است که قیمت بالاتر نمیرود. این نقطه اي است که در آن تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر است.
5) گذر از سطح حمایت یا مقاومت نشاندهنده تغییر در انتظارات سرمایه گذاران و جابجایی در نمودار عرضه و تقاضا است.
پشیمانی معامله گران معمولا در ادامه گذر از سطح حمایت یا مقاومت وقتی که قیمت دوباره به سطح قبلی بر میگردد رخ میدهد.
دیدگاه شما