کندل شناسی ؛ آموزش کندل خوانی و الگوهای کندلی پر کاربرد
کندل ها نمایش رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان است. آموزش کندل شناسی به تریدر کمک می کند تا نگاه دقیق تر و جزئی تری به چارت و حرکت جزئی قیمت یا نرخ داشته باشد. آشنایی با کندل ها و الگوهای کندلی در کنار تعیین نواحی حمایت و مقاومت بهترین نقاط ورود به خروج را برای تریدر مشخص می کند. بی تردید تسلط بر الگوهای کندلی در کنار استراتژی هایی نظیر پرایس اکشن ، امواج الیوت و … ترید و معاملات سودآوری برای تریدر به ارمغان می آورد.
فهرست عناوین این مطلب
کندل شمعی ژاپنی
در نرم افزارهای تحلیل حرکت قیمت یا نرخ به صورت های مختلفی مانند میله ای، خطی و کندل های شمعی ژاپنی نمایش داده می شود. کندل های شمعی ژاپنی در بین بسیاری از تریدرها از جایگاه خاصی برخوردار است. تریدرهای حرفه ای با بررسی اندازه سایه ها و بادی کندل اطلاعات مهمی از قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان استخراج می کنند.
در یک کندل چهار قیمت یا نرخ پایین ترین، بالاترین، باز شدن و بسته شدن قابل مشاهده است. سایه ها در کندل بالاترین و پایین ترین قیمت را در کندل را نمایش می دهند.
کندل چکش (Hammer)
این الگو به عنوان الگویی برای انتظار تغییر رفتار معامله گران است. کندل چکش می تواند سفید یا صعودی و یا مشکی یا نزولی باشد. طول سایه زیر کندل قدرت کندل را نشان می دهد. هر چه سایه زیر کندل بلند تر باشد قدرت کندل بیشتر است. در برخی مواقع یک سایه بسیار کوچک در بالای کندل وجود دارد.
کندل چکش وقتی روی یک حمایت تشکیل می شود سیگنال خرید در نظر گرفته می شود. برخی از تریدرها منتظر می مانند تا بعد از کندل چکش یک کندل صعودی تشکیل شود تا صعود تایید شود.
اگر چند کندل چکش به صورت پی در پی و یا با فاصله کم ظاهر شوند صعود محتمل تر خواهد بود و سیگنال خرید قوی تر می شود و بر اعتبار تحلیل افزوده می گردد.
سایه زیرین بادی در کندل چکش حداقل دو برابر بدنه یا بادی است. نکته مهم تشکیل کندل چکش بر روی حمایت است. با تشکیل کندل چکش در ناحیه حمایتی بازار در حال ساخت یک کف یا قعر می باشد و پس از ایجاد یک روند صعودی بسیار محتمل است. سایه زیرین بادی در کندل چکش به این مفهوم است که فروشندگان در ابتدا قیمت یا نرخ را پایین آورده اند اما با حمایت خریداران قیمت یا نرخ به سمت بالا بازگشته است.
لایت فارکس یکی از بهترین بروکرهای فعال در بازار فارکس است و در مقایسه با رقبای خود برای تریدرهای ایرانی امکانات بسیار خوبی ایجاد کرده است. شما در بروکر لایت فارکس قادر به معامله تمام جفت ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال، فلزات، سهام های بازار بورس نیویورک و نزدک هستید.
- جهت آموزش ثبت نام و بررسی بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: لایت فارکس
- جهت مراجعه به وبسایت بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: وبسایت رسمی لایت فارکس
شوتینگ استار ، چکش معکوس ، ستاره ثاقب ، شهاب سنگ (Shooting star)
اگر در ناحیه مقاومتی کندل شوتینگ استار ظاهر شد نشانه پایان روند صعودی است. هر چه سایه بالای کندل بلندتر باشد اعتبار کندل شوتینگ استار بیشتر است. این کندل در قله ها معمولا تشکیل می گردد. توجه شود که در زیر بادی کندل شوتینگ استار یا اصلا سایه ای وجود ندارد یا یک سایه بسیار کوچک وجود دارد.
بادی این کندل می تواند سفید یا مشکی باشد به عبارت دیگر کندل ستاره ثاقب می تواند صعودی یا نزولی باشد. در صورتیکه بادی کندل نزولی باشد اعتبار الگو بیشتر است.
برای تایید بیشتر می توان واگرایی اسیلاتور را نیز در قله بوجود آمده چک نمود.
روش دیگر برای گرفتن تایید نزولی بودن کندل بعد از کندل شوتینگ استار است. اما بهترین سیگنال تشکیل شوتینگ استار بر روی مقاومت است.
تشکیل چند شوتینگ استار پی در پی پایان روند صعودی را محتمل تر می کند.
کندل پوشه یا کندل انگالفینگ یا کندل پوششی (Engulfing)
کندل انگالفینگ وقتی بر روی ناحیه حمایت یا مقاومت تشکیل می شوند نشان دهنده تغییر روند هستند.
بادی کندل انگالفینگ صعودی بادی یا بدنه کندل نزولی قبلی را پوشش می دهد.
بادی کندل انگالفینگ نزولی بادی یا بدنه کندل صعودی قبلی را پوشش می دهد.
پوشش بدنه یا بادی کندل قبلی و به اصطلاح انگالف شدن کندل قبلی نشان دهنده این است که قدرت نیروی مخالف در بازار بسیار زیاد شده است. یک هیجان جدید وارد بازار شده است.
نکته مهم یافتن نواحی حمایت و مقاومت و رصد شکل کندل بر روی این نواحی است. با این نوع تحلیل می توان جهت بازار را یافت.
در تصویر بالا الگوی انگالفینگ نشان داده شده است. اگر توجه کنید کندل قبلی تحلیل رفتار شناسی در بورس هم کندل قبل خود را انگالف کرده و معتبر نبوده است. علت آن اینست که در ناحیه مقاومتی و تشکیل یک کندل انگالف نزولی می تواند معتبر باشد. الگوی انگالفینگ در الگوهای کندل شناسی و کندل خوانی در میان تریدرها مهم در نظر گرفته می شود.
کندل شناسی ؛ کندل هنگینگ من یا مرد آویزان (Hanging man)
تشکیل این کندل در ناحیه مقاومتی می تواند پایان روند صعودی را نشان دهد. پس از آن ممکن است یک روند نزولی یا یک اصلاح ایجاد گردد. بادی کندل مرد آویزان یا دار آویز یا هنگینگ اگر نزولی باشد سیگنال قوی تر است. به عبارت دیگر رنگ کندل هنگینگ من مشکی تحلیل را معتبرمی کند.
هر چه سایه زیر بدنه کندل بلندتر باشد الگو اعتبار بیشتری دارد. در بالای بادی کندل هنگینگ من یا سایه نیست یا سایه بسیار کوچکی وجود دارد. با توجه به اینکه سایه بلند در زیر بادی قدرت خریداران را نیز نشان می دهد توصیه می شود صبر شود تا کندل نزولی بعدی برای تایید بیشتر اتمام روند صعودی تشکیل شود تا تریدر با اطمینان بیشتری در جهت نزول وارد بازار شود.
نکته مهم تشکیل این الگو در ناحیه مقاومتی می باشد.
کندل شناسی ؛ کندل چکش معکوس (Inverted hammer)
در کندل شناسی و کندل خوانی هر کندل حاوی اطلاعاتی از قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان است. در صورتیکه کندل چکش معکوس در حمایت تشکیل شود می تواند ابتدای روند صعودی را نشان دهد. بادی می تواند سفید (صعودی) یا سیاه (نزولی) باشد. سایه کندل در بالای بادی است و هر چه بلندتر باشد اعتبار کندل بیشتر است. طول سایه حداقل دو برابر بدنه است.
اگر کندل صعودی باشد آغاز روند صعودی محتمل تر است.
نکته مهم همانند دیگر الگوهای کندلی محل تشکیل آنهاست. یعنی ابتدا باید حمایت تشخیص داده شود و بعد کندل چکش معکوس در حمایت مورد توجه قرار گیرد. لازم و ضروریست که در تحلیل این الگو کندل تایید یعنی کندل صعودی بعد از آن تشکیل شود. زیرا سایه در بالای آن قدرت فروشندگان را نشان می دهد و قدرت فروشندگان قیمت بسته شدن کندل را پایین آورده است. بنابراین کندل بعدی حتما مورد بررسی قرار می گیرد. اگر کندل بعدی صعودی باشد ضعف فروشندگان و آغاز روند صعودی را نوید می دهد.
کندل دارک کلود کاور یا کندل ابر سیاه پوششی (dark cloud cover)
این کندل در ناحیه مقاومت نشانه ای از پایان روند صعودی می باشد. قیمت یا نرخ باز شدن این کندل از قیمت بسته شدن کندل قبلی بالاتر است. به عبارت دیگر یک گپ وجود دارد. فشار فروش در این کندل بسیار زیاد است و با قدرت قیمت یا نرخ در این کندل بیش از 50 در صد بادی کندل قبلی پایین می آید.
این کندل دارای بادی بزرگ نسبت به سایه ها می باشد و نزولی می باشد. سایه کوچک تر و بادی بلندتر بر اعتبار این کندل می افزاید.
کندل شناسی ؛ الگوی کندلی نفوذی (Piercing)
این الگو در حمایت و انتهای روند نزولی تشکیل می گردد. این الگو از دو کندل تشکیل می شود که کندل اول نزولی و کندل دوم صعودی می باشد.
یکی از نشانه های الگوی پیرسینگ یا کندل نفوذی این است که قیمت یا نرخ باز شدن کندل صعودی پایین تر از قیمت یا نرخ بسته شدن کندل نزولی قبلی است. نشانه دیگر کندل صعودی این است که تا بیش از نصف کندل نزولی قبلی را پوشش می دهد. نشانه سوم کوچک بودن سایه بالای کندل صعودی در مقابل بدنه یا بادی کندل صعودی است.
می توان برای اطمینان بیشتر برای بازگشت قیمت منتظر تمام شدن یک کندل صعودی دیگر نیز ماند و پس از آن وارد بازار شد.
تی ای (TA) یا تحلیل رفتار متقابل چیست؟ + حالت های شخصیتی در تحلیل رفتار متقابل
در تحلیل رفتار متقابل، نظریه پردازان و افرادی که از این نظر به دنیا نگاه می کنند اعتقاد دارند که انسان از بدو تولد یعنی حتی از لحظه ای که نطفه بسته می شود و در رحم مادر قرار می گیرد یک لوح سفید است و این جهان را حس می کند و در مسیر رشد قرار می گیرد و لحظه به لحظه که به دنیا می آید جهان را ذخیره می کند.
در ادامه به توضیحات بیشتری در مورد تحلییل رفتار متقابل می پردازیم.
تی ای (TA) یا تحلیل رفتار متقابل چیست؟
تی ای(ta)، مخفف تحلیل رفتار متقابل یا Transactional analysis است که با نام اختصاری TA نشان داده می شود. این تئوری روان شناسی تحلیل رفتار شناسی در بورس توسط دکتر اریک برن در سال ۱۹۵۰ میلادی ارائه شد و به لحاظ کاربرد آن در حل مشکلات احساسی و رفتاری، مورد قبول جامعه روان شناسی قرار گرفته است.
به طور تدریجی در زمینه های مشاوره، روان کاوی، گروه درمانی، مدیریت، جامعه شناسی، توسعه سازمانی و آموزش، نظریه های جدیدی ارائه و گسترش پیدا کرده است.
ابهام و پیچیدگی در مفاهیم، تحلیل رفتار متقابل،تخصصی بودن، زمان طولانی درمان و دیگر روش های روان درمانی باعث شده تا تحلیل رفتار متقابل با مفاهیم اساسی و واژه های ساده به سرعت جایگزین روش های روان درمانی قدیمی شود، به همین علت تحلیل رفتار متقابل عمومیت یافته است و هر جا که انسان ها حضور دارند و با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، این نوع درمان کاربرد دارد و به عنوان ابزاری برای تغییر و حل مشکلات مورد استفاده قرار می گیرد.
تحلیل رفتار متقابل یا به اختصار تی ای (TA) یک مکتب علمی کاربردی است که در آن از به کار بردن مفاهیم پیچیده، اجتناب شده و نظریات آن به صورتی مطرح شده است که به راحتی می توان آن ها را مشاهده و تجربه کرد.
در دوره تحلیل رفتار در سایت توانا می بینیم که چه قدر نقش محیط و ارتباط اجتماعی از اهمیت فراوانی برخوردار است، اما در نهایت افراد خود مسئول زندگی و رفتار خود هستند و باید این مسئولیت را پذیرا باشند و به نقش خود در زندگی بیشتر از هر عامل دیگری توجه کنند.
تا به این جا تقریبا متوجه شده ایم که تحلیل رفتار متقابل چیست، می توان به طور کلی گفت که تئوری TA به روابط و مشکلات درونی شخص و رابطه انسان ها با یکدیگر توجه ویژه ای دارد و اعتقاد بر این است که اگر افراد با یکدیگر روابط سالم، صمیمانه و صادقانه داشته باشند و آن را جایگزین روابط مخرب، منفی و تحقیرآمیز کنند، قادر خواهند بود از فشارهای روانی خود و دیگران بکاهند و از زندگی لذت بیشتری ببرند.
تحلیل رفتار متقابل در عین سادگی این توانایی را دارد تا افکار و احساسات پیچیده؛ سردرگم و پریشان شخص را سامان بخشد تا فرد با تفکیک و سازماندهی افکار و احساسات؛ شناخت بهتری از خود به دست آورد؛ در نتیجه با آگاهی بیشتر بر نقاط ضعف و قدرت خود؛ رفتارهای سالم و سازنده را انتخاب کند و با توانمندی در بحران های روحی و روانی خود قادر به تجزیه و تحلیل مشکل و حل آن ها باشد.
علاوه بر این، تئوری تحلیل رفتار متقابل این امکان را فراهم می کند که ساختار شخصیت به صورت نمودارهای شخصیتی ترسیم شود، به صورتی که هر فرد آشنا با این روش با دیدن نمودار می تواند به ساختار شخصیتی و روابط متقابل فردی که نمودار آن ثبت شده، پی ببرد.
امروزه متخصصان تحلیل رفتار متقابل ادعا می کنند که با استفاده از روش های کاربردی و زبان تازه ای که برای روان شناسی ابداع شده، دامنه این علم، علوم اجتماعی، آموزشی، مدیریت منابع انسانی، ساختارهای سازمانی، روان کاوی و گروه درمانی را نیز در بر می گیرد، به این ترتیب پویایی تئوری تحلیل رفتار، آن را از دیگر مکتب ها متمایز کرده است.
حالت های شخصیتی «والد»، «بالغ» و «کودک»
اریک برن بیان می کند که شخصیت انسان از سه حالت «خودآگاه» تشکیل شده و رفتارهای پیچیده بین انسانها قابل فهم است. حالت خودآگاه مجموعه ای کامل از احساسات، افکار و رفتارهایی است که ما با استفاده از آنها واکنش نشان میدهیم. تحلیل ساختار شخصیت به معنی بررسی ساختار رفتار انسان است که به صورت احساسی بروز مینماید و درون هر فرد را به سه قسمت والد، کودک، بالغ تقسیم می کند.
تعریف من والد در نظریه تحلیل رفتار متقابلTA
آن قسمت از شخصیت و باورهای ما که با توجه به رفتار والدین ما شکل گرفته است و در مواقعی که ما از بعد قدرت، کنترل کردن، قضاوت کردن و نگاه بالا دستی به کسی نگاه می کنیم، فعال می شود.
تعریف من کودک در نظریه تحلیل رفتار متقابل TA
آن قسمت از شخصیت و باورهای ما که با بعد احساسات وجودمان کار دارد و موجب می شود که رفتارهای دوران کودکی و تصمیمات احساسی ما تکرار شود.
تعریف من بالغ در نظریه تحلیل رفتار متقابل TA
آن بعد از وجود شخصیتی ما است که با منطق سر و کار دارد و موجب می شود در موقعیت های مختلف تصمیمات منطقی و بالغانه بگیریم. به این تصمیمات، تصمیمات مکانی یا زمانی هم می گویند.
یک بخش از وجود ما پیام های والدی به نام والد، یک بخش از وجود ما پیام های بالغانه و بخش دیگری از وجود ما کودک درون ما است.
در تعریف تحلیل رفتار متقابل یاد می گیریم که ما مثل یک ماشین، کودکی و رفتارهای دنیای اطراف خود را ضبط می کنیم و با توجه به آن زندگی و رفتارهای بزرگسالی خود را شکل می دهیم.
از دیدگاه TA، ما از قبل برنامه نویسی شده ایم که شغل ما چه باشد، ازدواج ما با چه کسی باشد، سرنوشت ما، احساسات ما و حتی افرادی که به زندگی ما می آیند چه کسانی باشند و ما در حال حاظر فقط داریم طبق آن زندگی می کنیم.
ما از پدر و مادر خود یاد گرفته ایم که در هر شرایط زندگی به چه شکل رفتار کنیم وتا زمانی که خودمان کنترل وجود خود را یاد نگیریم، احتمالا تا به پایان عمر با همان پیش نویس، پیش می رویم.
با دست یابی به نظریه تحلیل رفتار متقابل TA می توانیم به شناخت مشکلاتی که موجب عدم تعادل در ساختار شخصیت، ارتباط با دیگران، تکرار بازی های روانی و نمایش نامه زندگی می شود، پی ببریم و راه کارهای تغییر و درمان آن ها را کشف و ارائه کنیم.
در تحلیل تحلیل رفتار شناسی در بورس رفتار متقابل، هر تغییر رفتاری یا احساسی در مرحله اول با بینش منطقی شروع می شود که در واقع شناخت مجموعه نقاط ضعف و قوت رفتار، تفکر یا احساس فرد است و پس از پذیرش منطقی آن توسط حالت های شخصیتی، درک احساسی برای تغییر نهایی حاصل می شود. مهم ترین عوامل کمک کننده برای قبول و پذیرش تغییر در نظریه رفتار متقابل، شفاف بودن، عامل بودن و انعقاد قرارداد برای تغییر در خویشتن است که قرار داد توسط خودِ درمان جو یا بین او و درمان گر تعیین می شود.
حال از شما می خواهیم با توجه به درسی که خواندید، نظر خود را در مورد تحلیل رفتار متقابل در یک جمله برای ما شرح دهید.
آموزش کندل شناسی در بورس (انتخاب بهترین کندل برای خرید)
اگر در بازارهای مالی فعالیت دارید یا علاقمند به این فضا هستید، احتمالا عبارت کندل را بسیار شنیدهاید. کندل استیک یا نمودار شمعی به دلیل پوشش دادن تغییرات قیمتی، یکی از روشهای پرکاربرد، در میان تحلیلگران است که از آن برای روانشناسی بازار نیز استفاده میشود. بدین صورت که به معاملهگران کمک میکند تا نگاه دقیقتری به بازار داشته و نقاط ورود و خروج را بهتر تشخیص دهند. در ابتدا میخواهیم بدانیم که عبارت کندل به چه معناست، سپس به مفهوم کندل و انواع الگوهای یک کندلی و دو کندلی میپردازیم.
کندل چیست؟
کندل در لغت به معنای شمعدان است. ژاپنیها نخستین کسانی بودند که برای شناسایی قیمت و پیشبینی بازار از الگوی کندل استفاده کردند. به همین دلیل به آن نمودار شمع ژاپنی نیز گفته میشود. کندلها نشاندهنده تصمیمات خریداران و فروشندگان در یک بازه زمانی مشخص مثلا یک روزه، یک هفته، یک ماهه و… میباشند، در واقع کندل، یک نمودار قیمتی است که قیمت بالا، پایین و باز و بسته شدن یک اوراق بهادار را به نمایش میگذارد.
اجزای نمودار شمعی
هر نمودار شمعی یا کندل از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است، بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که آن را سایه مینامند، به خط بالایی، سایه بالایی و به خط پایینی، سایه پایینی میگویند که بالاترین و پایین ترین قیمت سهم را در در هر نمودار شمعی نشان میدهند. دامنه نوسان سهم توسط سایههای یک کندل مشخص میشود.
اگر قیمت باز شدن کندل، یعنی نقطهای که اولین معامله در آن قیمت انجام میگیرد، پایینتر از قیمت بسته شدن سهم در روز قبل، یعنی نقطهای که آخرین تحلیل رفتار شناسی در بورس معامله در آن قیمت انجام شده باشد، سهم با افزایش قیمت روبه رو بوده و کندلی توخالی و سفید و یا سبز رنگ تشکیل میشود.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد، قیمت کاهش یافته و کندلی توپر و قرمز یا مشکی رنگ تشکیل خواهد شد.
اجزای کندل قیمتی صعودی و نزولی
انواع شمع ها
شمعها اشکال مختلفی دارند و این آرایش متفاوت شمعها باعث شد تا در دستهبندیهای مختلف تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی قرار بگیرند.
Long Days: کندلهایی با بدنههای بلند و سایههای کوتاه.
Spinning: کندلهایی با بدنههای کوتاه و سایههای بلند.
Doji: کندلهایی با سایههایی بلند و بدون بدنه.
Marubozu: کندلهایی که در ابتدا یا انتهای آن سایهای وجود ندارد.
ارزیابی قدرت یک کندل بر اساس شکل ظاهری آن در روند صعودی و نزولی
کندل شناسی- الگوهای تک شمعی
این الگوها شامل الگوی چکش، چکش برعکس و مرد به دار آویخته میباشند، که در آنها طول سایه پایینی حداقل دو برابر طول بدنه اصلی است و سایه بالایی باید بسیار کوچک بوده یا اینکه اصلاً وجود نداشته باشد. در ادامه این بخش به توضیح هر یک از الگوهای یادشده خواهیم پرداخت.
الف) الگوی چکش (Hammer) و چکش برعکس (Inverted Hammer)
در انتهای تحلیل رفتار شناسی در بورس یک روند نزولی تشکیل میشوند و فارغ از اینکه رنگ کندل ایجاد شده چه باشد، نشانگر تمایل معاملهگران به خرید سهم و ایجاد یک روند صعودی است. همچنین در صورتی که رنگ شمع سفید باشد احتمال صعود سهام بیشتربیشتر خواهد بود.
ب) الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man) و ستاره ثاقب (Shooting Star)
این الگوها در پایان یک روند صعودی تشکیل میشوند و مانند دو الگوی قبلی، فارغ از رنگ کندل، نشانگر آغاز یک روند نزولی در سهم خواهند بود. در صورتی که رنگ کندل سیاه باشد، احتمال نزول سهم بیشتر میشود.
الگوهای تک شمعی
کندل شناسی- الگوهای دوشمعی
این الگوها شامل الگوی پوشای صعودی و نزولی، الگوی ابرسیاه و نفوذی هستند، که در نمودارهای تکنیکال بسیار دیده میشوند و معاملهگران در تحلیلهای خود از آن بهره میگیرند. در ادامه قصد داریم تا نحوه انجام معامله در صورت مواجه شدن با این الگوها را برایتان شرح دهیم.
الف) الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
الگوی پوشای صعودی زمانی به وجود میآید، که بازار روند نزولی داشته، تا وقتی که بدنه اصلی یک کندل سفید یا سبز، کل بدنه اصلی کندل سیاه یا قرمز قبل از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که تمایل به خرید سهم نسبت به فروش آن افزایش یافته است. بنابراین در چنین شرایطی معاملهگران میتوانند اقدام به خرید سهم کنند.
ب) الگوی پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
الگوی پوشای نزولی درحالی به وجود میآید که بازار روندی صعودی را طی میکند، تا این که بدنه اصلی یک شمع سیاه یا قرمز، کل بدنه اصلی کندل سفید یا سبز قبل از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که فشار عرضه بر تقاضا غالب است. پس از تشکیل این الگو بهتر است معاملهگران نسبت به فروش سهم مورد نظر اقدام کنند.
الگوهای دوشمعی پوشا و سه شمعی ستاره (صعودی و نزولی)
همانطور که توضیح دادیم الگوی پوشا از دو کندل با رنگ متضاد تشکیل شده و بدنه کندل اول توسط کندل دوم پوشیده میشود. لازم به ذکر است که اگر الگوهای پوشا با دو ویژگی زیر همراه باشند احتمال بازگشت سهم افزایش می یابد. این ویژگیها عبارتند از:
- کندل اول در الگوی پوشا، بدنه اصلی کوچک و کندل دوم، بدنه اصلی بلندی داشته باشد.
- حجم معاملات روی کندل دوم الگو، افزایش قابل توجهی داشته باشد.
ج) الگوی ابر سیاه (Dark Cloud)
این الگو پس از یک روند صعودی از دو کندل با رنگهای مختلف تشکیل میشود که در آن رفتار تنه کندل حائز اهمیت است.
در یک روند صعودی، قیمت سهم در نقطهای بالاتر از قیمت بسته شدن کندل روشن در روز قبل باز میشود، اما پس از ایجاد این شکاف قیمتی، شاهد ریزش سهم در کندل دوم خواهیم بود به طوری که بدنه کندل دوم تا بیش از نیمی از کندل اول را میپوشاند.
اگر کندل تیره دوم در الگوی ابر سیاه تمام کندل روشن اول در این الگو را بپوشاند، دیگر الگو ابر سیاه نیست و پوشای نزولی نام دارد.
به همین دلیل ابر سیاه را الگوی ناقص پوشای نزولی مینامند که قدرت ریزش در این الگو را از پوشای نزولی کمتر میدانند. در این شرایط شاهد حجم بالای معاملات در کندل دوم هستیم که نشانگر تمایل معاملهگران به فروش سهم است.
د) الگوی نفوذی (Piercing)
این الگو معکوس الگوی ابرسیاه است و در یک روند نزولی با دو کندل تشکیل میشود. کندل اول به جهت سیر نزولی سهم به رنگ تیره یا قرمز است اما کندل دوم که به رنگ سبزی یا روشن است با قیمتی پایین تر از قیمت بسته شدن سهم در روز قبل باز شده و کم کم تا بیش از نیمی از بدنه کندل اول را میپوشاند. هر چقدر میزان نفوذ کندل روشن بر کندل قبلی بیشتر باشد، الگو از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود. برخی از تحلیل گران نفوذ 50 درصدی کندل روشن بر تیره را نشانهی قدرت و اعتبار این الگو میدانند. در غیر این صورت الگو میتواند نشان دهنده ادامه روند سهم به صورت نزولی باشد.
مجموعه الگوهای صعودی و نزولی شمعی با عناوین اصلی
الگوهای دیگری نیز تحت عنوان الگوهای سه شمعی وجود دارند که شامل ستاره صبحگاهی (Morning Star) که در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد، ستاره عصرگاهی (Evening Star) که در پایان یک روند صعودی دیده میشود و کودک رهاشده (Abandoned Baby) صعودی و نزولی است. شناسایی این الگوها نیز به معاملهگران در زمان ترید کمک میکند تا رفتار بازار را تشخیص دهند.
جمعبندی
کندل شناسی تاثیر بسزایی در تحلیلهای معاملهگران دارد و اطمینان به سودآوری را در آنها افزایش میدهد. توجه داشته باشید که تنها شناسایی الگوهای یک کندلی و دو کندلی کافی نیست، بلکه شناسایی این الگوها در کنار سایر الگوها و بکار گرفتن استراتژیهای معاملاتی، همزمان با اقدام درست و به موقع پس از شناسایی رفتار سهم، به سهامداران کمک میکند تا بتوانند به سود مورد نظر خود دست یابند و یا از ضررهای احتمالی جلوگیری کنند، برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید به سایت کارگزاری مدبر آسیا مراجعه کرده وپاسخ سوالات خود را از کارشناسان مجرب این مجموعه دریافت کنید.
موج دوم پیمایش ملی خانواده در حال اجرا است
تهران - ایرنا - مدیر پروژهیابی و پیگیری طرحهای دفتر تخصصی علوم انسانی، اجتماعی و هنر جهاد دانشگاهی با تاکید بر انجام تحقیقات کاربردی در راستای حل نیازها و مسایل کشور گفت: پیمایش ملی خانواده از جمله پروژههای است که در حال حاضر موج دوم آن در حال اجرا است.
سمیه جهانشیری در گفت و گو با خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا مسئله محوری جهاد دانشگاهی را رویکردی نوآورانه در حل چالشهای اجتماعی دانست و افزود: یکی از سیاست های جهاد دانشگاهی در حوزه علوم انسانی اجرای مطالعات طولی و تعریف دقیق زمینههای مطالعاتی میانرشتهای است.
وی توضیح داد: پیمایش ملی خانواده با روش تحلیل ثانویه انجام شده و روی ۹ محور تأکید داشته است، این محورها "شکلگیری خانواده"، "فرزند آوری"،"فرزندپروری"،"روابط و آسیبها"،"طلاق" است که در دو بعد نگرش و رفتار مطالعات انجام شده است.
جهانشیری یادآور شد: از آنجا که علوم انسانی روح حاکم بر سایر علوم محسوب می شود، باید مشخصا به آن پرداخت و در امور حاکمیتی و سیاست گذاری کشور نگاه رو به جلو داشت.
مدیر پروژهیابی و پیگیری طرحهای دفتر تخصصی علوم انسانی، اجتماعی و هنر جهاد دانشگاهی با بیان اینکه، دهها پروژه کاربردی ملی و کلان در مقیاسهای استانی، منطقهای و ملی توسط واحدهای جهاددانشگاهی اجرا شده است، افزود: این پروژهها عمدتاً در جهت ارایه راهکارها و راهحل مسائل و مشکلات موجود در استانها و نیازهای دستگاههای حاکمیتی و اجرایی متمرکز بودهاند.
وی در پاسخ به این سوال که این پروژه ها برچه مشکلاتی متمرکز بوده است، اظهار داشت: از جمله مسائلی که طرحهای کارفرمایی و همچنین طرحهای نوآورانه و کاربردی را در آن راستا، اجرا می کنیم "مسائل اجتماعی"، "تعارض منافع"، "گردشگری"، "کسب و کار" و "حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی" است.
جهانشیری تاکید کرد: با توجه به سیر صعودی آسیبها و مسائل اجتماعی در سالهای اخیر، این مسئله به عنوان یکی از موضوعات و چالشهای بسیار مهم و قابل تأمل حجم بسیاری از پژوهشهای جهاد دانشگاهی را به خود اختصاص داده است.
وی افزود: این مطالعات در راستای شناسایی وضعیت آسیبها و مسائل اجتماعی در کشور، روند تداوم و تغییر آسیبهای اجتماعی در آینده، تبیین نگرش کلان سیاستگذاریها و برنامهریزیهای مرتبط با آسیبها و مسائل اجتماعی و تحلیل نتایج و پیامدهای آسیبها و مسائل اجتماعی است.
جهانشیری از جمله زمینههای مطالعاتی این پژوهشها را مسائلی همچون طلاق، جرم و بزهدیدگی، اعتیاد، کودکان کار، خانواده زندانیان عنوان کرد و گفت: این پژوهش ها به صورت پیمایشهای ملی و طولی در حال اجرا است.
وی یکی از مسائل چالش برانگیز را که به طور حتم می تواند در ایجاد و توسعه هرچه بیشتر درآمد اقتصادی کشور موثر باشد صنعت گردشگری عنوان کرد و گفت: بر همین اساس پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی با اجرای پروژه هایی از جمله ارزشها، نگرشها و رفتارشناسی گردشگری در ایران، فرصتهای سرمایهگذاری در جاذبههای گردشگری مناطق مختلف را شناسایی و تحلیل کرده است.
جهانشیری اجرای پروژه های پژوهشی شامل شناسایی مکانهای دارای ارزش معنایی و هویتی در شهر مشهد در راستای ارتقای هرچه بیشتر محیط گردشگری و زیارتی این شهر، طرح جامع گردشگری استان اردبیل، مطالعات توسعه پایدار گردشگری خلاق جزیره کیش، مدل توسعه گردشگری مذهبی با تأکید بر بقاع متبرکه استان چهارمحال و بختیاری و گردشگری و شهر خلاق را از آن جمله بیان کرد.
وی در ادامه با تاکید براینکه، امروزه مشکلات اقتصادی به اصلی ترین مسئله کشور تبدیل شده است، افزود: مسائلی همچون کسری بودجه، تورم، کاهش درآمدهای نفتی، بیکاری، شکاف طبقاتی، رکود اقتصادی، فقر و نابرابری، محیط نامناسب کسب و کار دغدغه هر روز مردم و حاکمیت است.
مدیر پروژهیابی و پیگیری طرحهای دفتر تخصصی علوم انسانی، اجتماعی و هنر جهاد دانشگاهی ادامه داد: در حالی که تلاش ها برای رفع این مسائل به مطالبه جدی مردم تبدیل شده است، جهاد دانشگاهی نیز توجه به مقوله کسب و کار برای ارایه گزارش های سیاستی، اجرای طرح های اقتصادی، پایش شاخص های محیط کسب وکار و توانمندسازی بخش های تعاونی و خصوصی را در دستور کار قرار داده است.
جهانشیری، شناسایی عوامل و موانع توسعه صنایع کوچک و متوسط در اقتصاد ایران، تعیین پیشران ها و اولویتهای توسعه اقتصادی کشور، اصلاح سیستم مالیاتی با رویکرد بهبود محیط کسب و کار، سنجش و تحلیل فضای سرمایه گذاری در اقتصاد ایران، تهیه و تدوین برنامه توسعه اقتصادی و اشتغالزایی روستایی در استان ها، شناسایی موانع کسب و کار شرکتهای دانش بنیان و راهکارهای عملی توانمندسازی بخش های تعاونی و خصوصی را از جمله اقدامات پژوهشی جهاد دانشگاهی برای رفع مشکلات اقتصادی کشور عنوان کرد.
وی همچنین با بیان اینکه، جهاد دانشگاهی برخی حوزه های دارای تعارض منافع را در کشور شناسایی کرده است، افزود: این حوزه ها شامل نظام بانکی، حوزه برنامه و بودجه، آموزش عالی، آموزش و پرورش، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بازار سرمایه، انرژی و صنعت برق و مسکن و شهرسازی است.
جهانشیری گفت: تعارض منافع در واقع دو راهی انتخاب میان منفعت شخصی، منفعت عمومی و وظیفه حرفهای است، نتایج حاصل از مطالعات حوزه تعارض منافع کمک به شناسایی مصادیق و موقعیتهای تعارض منافع در سازمان و حوزه اجرایی و اجتماعی و ارایه مشاوره با سازمان های اجرایی برای تدوین قواعد مدیریت تعارض منافع است.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که بر اساس مطالعات جهاد دانشگاهی، مهمترین مسائل جامعه امروز ایران چیست، افزود: انواع آسیب های اجتماعی از جمله بزه دیدگی، اعتیاد، طلاق و خانواده های بدسرپرست و بدون سرپرست یا سرپرست زندانی است که روی آنها متمرکز هستیم.
تاثیر اسکان غیررسمی بر فرهنگ و اقتصاد
مدیر پروژهیابی و پیگیری طرحهای دفتر تخصصی علوم انسانی، اجتماعی و هنر جهاددانشگاهی در ادامه همچنین، یکی از چالش های کشور را بحث اسکان غیررسمی دانست و گفت: اسکان غیررسمی بر فرهنگ و حوزه اقتصادی کشور تاثیر بسیاری گذاشته است که با وجود انجام مطالعات لازم قصد داریم این مطالعات را به صورت طولی ادامه دهیم.
وی با تاکید براینکه، شرایط محیطی و فضای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و طبیعی کشور بر لزوم افزایش تاب آوری تاکید می کند، افزود: افزایش تاب آوری نتیجه توانمندسازی در حوزههای حاکمیت و جامعه است.
جهانشیری خاطرنشان کرد: وجود و توسعه سکونتگاه های غیررسمی در واقع شکست بسیاری از استراتژی ها در رفع مسائل و گسترش چهره فقر در جامعه را نشان میدهد.
وی ادامه داد: در این راستا، پژوهشهایی برای شناسایی، تحلیل وضعیت و یافتن راهکارهای برون رفت از این شرایط از جمله مطالعات اجتماعی مناطق اسکان غیررسمی با هدف ارایه راهکارها، مدل بومی توانمندسازی جامعه و افزایش ظرفیت اجرایی حاکمیت، از طریق شفافیت و مقابله با فساد، گفتمان سازی، تقویت شبکههای اصلاحی اجتماعی، توانمندسازی نهادهای حرفه ای، صنفی و مدنی، ایجاد و راه اندازی دفاتر توسعه محلی اجتماعی محور با موضوع بهبود شاخص های توسعه اجتماعی و پیشگیری، کاهش آسیبهای اجتماعی در مناطق حاشیهنشین، توان افزایی جوامع محلی با استفاده از مشارکت روستاییان انجام شده است.
روانشناسی بازار چیست؟
برای اینکه به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید به ابزارهای زیادی نیاز دارید. یکی از مهمترین ابزارها روانشناسی است. درک روانشناسی بازار یعنی اینکه بفهمید افراد در یک موقعیت معاملاتی ممکن است چه تصمیمهایی بگیرند. این خیلی مهم است که بتوانید احساسات مختلف را در موقعیتهای شناسایی کنید. در این مقاله میخواهیم درباره این موضوع صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
روانشناسی بازار چیست؟
روانشناسی بازار (Market Psychology) به رفتارهای غالب و احساسات کل بازیگران بازار در هر مقطع زمانی گفته میشود. روانشناسی بازار رفتار کلی یک بازار را بر اساس عوامل احساسی و شناختی در شبکه توصیف میکند. توجه کنید که این مفهوم را نباید با روانشناسی معاملهگر اشتباه بگیرید. روانشناسی معاملهگر در واقع اثرات روانشناسی در تصمیمگیریهای مالی یک فرد است.
این اصطلاح اغلب توسط رسانههای مالی و تحلیلگران برای توضیح حرکت بازار استفاده میشود و ممکن است در معیارهای دیگر بازار، مانند تحلیل بنیادی توضیح داده نشود.
درک روانشناسی بازار
روانشناسی بازار را میتوان به عنوان یک نیروی قدرتمند در نظر گرفت و ممکن است با اصول یا رویداد خاصی توجیه شود. به عنوان مثال، اگر سرمایهگذاران به طور ناگهانی اعتماد خود به سلامت اقتصاد را از دست بدهند و تصمیم به عقب نشینی از خرید سهام بگیرند، شاخصهایی که قیمتهای کلی بازار را دنبال میکنند، سقوط خواهند کرد. قیمت تک تک سهام بدون توجه به عملکرد مالی شرکتهای پشت آن سهام، همراه با آنها کاهش مییابد.
همچنین احساسات کلی بازار که تاثیرگذار بر روند و رفتار قیمت است را توصیف میکند. به طور کلی افراد به جای اینکه به طور منطقی تصمیم گیری کنند، به شدت تحت تأثیر سوگیریهای شناختی و عاطفی و همچنین تحلیل رفتار شناسی در بورس غریزه گروهی قرار میگیرند. پس همه اینها نشان میدهد که بازارهای مالی الزاما بر اساس منطقهای اقتصادی و کارآمد حرکت نمیکنند.
ترس، طمع و غریزه گروهی اصطلاحاتی هستند که هنگام بحث در مورد روانشناسی پشت بازارهای مالی زیاد درباره آنها میشنوید. همه تحلیلگران حرفهای میدانند که هرگز نباید نقش احساسات انسانی در بازارهای مالی را دست کم گرفت. بنابراین، نمودار قیمت را میتوان به عنوان جدول زمانی خوش بینی و بدبینی در نظر گرفت. نمودارهای قیمت نشان میدهد که فعالان بازار، چگونه به تغییر انتظارات آینده واکنش نشان می دهند.
طمع، ترس، انتظارات و سرخوشی همگی عواملی هستند که در روانشناسی کلی بازار موثر هستند. تاثیر این حالتهای ذهنی «ریسکپذیری» و «ریسکزدایی» به صورت دورهای (دورههای رونق و رکود در بازارهای مالی)، در گذشته بارها و بارها ثابت شده است.
چرا فرضیه بازار کارآمد از نظر روانشناسی درست نیست؟
فرضیه بازار کارآمد (EMH) در واقع به مفهومی از بازار گفته میشود که هیچ اشارهای به احساسات انسانی ندارد. این فرضیه میگوید که این اطلاعات است که بازار را تحت تاثیر قرار میدهد نه چیز دیگر! طرفداران روانشناسی بازار همیشه این فرضیه را مورد انتقاد قرار میدهند. چرا که این فرضیه دنیایی را توصیف می کند که در آن همه بازیگران بازار منطقی رفتار می کنند و جنبه احساسی بازار را در نظر نمی گیرند. اما روانشناسی بازار می تواند منجر به یک نتیجه غیرمنتظره شود که با مطالعه اصول اولیه قابل پیش بینی نیست. به عبارت دیگر، نظریه های روانشناسی بازار با این باور که بازارها منطقی هستند، در تضاد است.
یک نکته مهم
- در واقع این اصول اولیه است که عملکرد سهام را هدایت میکنند، اما روانشناسی بازار میتواند بر اصول بنیادین غلبه کند و قیمت سهام را به سمتی غیرمنتظره سوق دهد.
روشهای پیشبینی بازار بر مبنای روانشناسی
به طور کلی، دو روش رایج برای انتخاب سهام توسط متخصصان وجود دارد و فقط در یکی از آنها به روانشناسی بازار توجه شده است:
۱. تحلیل بنیادی به دنبال انتخاب سهام برنده با تجزیه و تحلیل مالی شرکت در زمینه صنعت آن است. روانشناسی بازار در این اعداد و ارقام جایگاه چندانی ندارد.
۲. تحلیل تکنیکال بر روندها، الگوها و سایر شاخصهایی که قیمت سهام را بالا یا پایین میکنند، تمرکز میکند. روانشناسی بازار یکی از این عوامل محرک است.
یک مثال جالب: استراتژیهای معاملاتی که بر پایه پیروی از صندوقهای تامینی هستند تا حدی بر پایه مفهوم روانشناسی بازار بنا شدهاند. هدف آنها شناسایی و بهرهبرداری از اختلافات بین پایههای ابزار و درک بازار از آن برای ایجاد سود است.
تحقیقات انجام شده
تا به حال مطالعات زیادی در زمینه تاثیر روانشناسی بازار بر عملکرد و بازده سرمایه گذاری انجام شدهاند. به عنوان مثال آموس تورسکی اقتصاددان و دانیل کانمن روانشناس برنده جایزه نوبل اولین کسانی بودند که فرضیه بازار کارآمد را به چالش کشیدند. به این معنا که آنها این تصور را نپذیرفتند که انسان ها در بازارهای مالی همیشه تصمیمات منطقی را بر اساس اطلاعات در دسترس عموم و مرتبط در قیمت ها اتخاذ میکنند.
آنها در رد این فرضیه، در زمینه اقتصاد رفتاری پیشگام شدند. تئوریها و مطالعات آنها بر شناسایی خطاهای سیستماتیک در تصمیمگیری انسانی متمرکز است. براساس مطالعات آنها بعضی از سوگیریهای شناختی (خطاهای شناختی) مانند ترس از دست دادن، تعصبات بیش از حد و ترس از عملکرد اشتباه تاثیر زیادی در تصمیمگیریهای اقتصادی دارد.
روانشناسی به ما چه می آموزد؟
از آنجایی که بازیگران بازار انسان هستند، بازارها بهعنوان مجموعهای از انتخاب انسانها میتوانند رفتار دستهجمعی یا به عبارتی خرد جمعی و سایر تمایلات غیرمنطقی مانند فروش وحشتناک و غیرمنطقی را نشان دهند که منجر به حبابهای قیمت دارایی میشود. بنابراین مهمترین چیزی که روانشناسی بازار به ما یاد میدهد این است که بازارها همیشه کارآمد یا منطقی نیستند.
یک نکته مهم دیگر این است معاملهگران همچنین میتوانند به طور جمعی یک پاسخ شرطی را تجربه کنند، این رفتار جمعی را لنگر انداختن (ثابت نگه داشتن قیمت در یک سطح) مینامند. بنابراین اگر یک سطح مقاومت یا حمایت در گذشته ایجاد شود، میتواند یک لنگر مشترک ایجاد کند که در همان سطوح در آینده با مقاومت یا حمایت مواجه شوند.
چگونه می توانید از روانشناسی به نفع خود استفاده کنند؟
اگر کمی بیشتر مطالعه کنید میتوانید تشخیص دهید که چه زمانی روانشناسی بازار، احساساتی مانند ترس یا طمع منجر به شرایط بیش از حد فروش یا خرید بیش از حد می شود. در این شرایط شما میتوانید معاملات خلاف رفتار بازار انجام دهید. به این معنا که زمانیکه دیگران در حال فروش سنگین هستند شما خرید کنید. یا زمانی که دیگران در حال خرید هیجانی هستند شما اقدام به فروش کنید. البته نباید فراموش کنید که خرید و فروش دارایی مستلزم شناخت نقطه مناسب ورود یا خروج است. همچنین تحقیقات میتواند به شما کمک کند تا زودتر وارد روند بشوید، اما بعد از اینکه قیمت دارایی از پارامترهای بنیادی( ارزش ذاتی) عبور کرد، تعقیب روندها مطلوب نیست.
در کدام بازارها حضور دارد؟
میتوان گفت روانشناسی بازار برای همه طبقات دارایی، از سهام و اوراق قرضه تا فارکس، نرخ بهره و ارزهای دیجیتال اعمال میشود.
چگونه می توان روانشناسی بازار را اندازه گیری کرد؟
چندین شاخص از احساسات بازار وجود دارد که می توان با کمک آنها تا حدی مفهوم روانشناسی را اندازهگیری کرد. شاخصی مانند VIX که سطح ضمنی ترس یا طمع را در بازار اندازه گیری می کند. ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی همچنین می توانند برای آشکارسازی احساسات در بازار بر اساس عملکرد و حجم تاریخی قیمت استفاده شوند.
روانشناسی بازار با استفاده از تحلیل تکنیکال
به طور کلی تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت را بررسی و تحلیل میکند تا الگوهایی را بیابد که بیانگر تداوم روند یا تغییر روند جاری باشند. تحلیلگران بازار سرمایه معتقدند که این الگوها نتیجه روانشناسی بازار است. بنابراین، نمودار قیمت را می توان به عنوان نمایش گرافیکی از احساساتی مانند ترس، حرص، خوش بینی و بدبینی و رفتار انسانی مانند غریزه گروهی در نظر گرفت. نمودارهای قیمت نشان می دهد که فعالان بازار چگونه به انتظارات آینده بازار واکنش نشان می دهند.
در واقع، اصول روانشناسی بازار، زیربنای انگیزههای تحلیل تکنیکال است. یک استراتژی معاملاتی که فرصتها را با تجزیه و تحلیل روندهای قیمت و حجم تاریخی شناسایی میکند.
معامله گران و سرمایهگذاران به دلایل مختلفی تمایل دارند به سطوح قیمت رند روانی گرایش پیدا کنند. به این دلیل که این قیمتها در گذشته قابل توجه بودهاند و معاملهگران میدانند که احتمالا دوباره نیز این قیمتها مورد توجه فعالان بازار خواهند بود. فعالان بازار اغلب انتظارات آینده را بر اساس آنچه در گذشته اتفاق افتاده است میسنجند. اگر سطح حمایتی در گذشته شکل گرفته باشد، معاملهگران ممکن است تصور کند که دوباره حمایت قوی ارائه خواهد کرد.
مناطق حمایت و مقاومت توسط تحلیلگران تکنیکال برای مطالعه قیمتهای گذشته و پیشبینی حرکات بازار آتی مورد استفاده قرار میگیرند. این مناطق را میتوان با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال ساده، مانند خطوط افقی یا خطوط روند یا با اعمال شاخصهای پیشرفتهتر، مانند ابزار فیبوناچی ترسیم کرد. روانشناسی بازار نقش اصلی را در حرکت قیمت یک ابزار خاص ایفا می کند. زیرا معاملهگران و سرمایهگذاران گذشته را به یاد میآورند، به شرایط متغیر واکنش نشان میدهند و حرکت بازار آینده را پیش بینی میکنند. دانستن اینکه بازار به چه چیزی فکر میکند بهترین راه برای این است که بفهمیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
جمع بندی
در نهایت، روانشناسی بازار، تأثیر مستقیمی در سرمایهگذاری افراد در بازار بورس و سهام داشته و خواهد داشت. همچنین احساسات کلی بازار که روی روند و رفتار قیمت تاثیرگذار هستند را توصیف میکند. روانشناسی بازار میگوید انسانها به جای اینکه به طور منطقی تصمیم گیری کنند، به شدت تحت تأثیر سوگیریهای شناختی و عاطفی و همچنین غریزه گروهی قرار میگیرند. نظر شما در این زمینه چیست؟ آیا شما هم تجربهای در زمینه روانشناسی بازار دارید؟ لطفا در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.
سوالات متداول
روانشناسی بازار (Market Psychology) به رفتارهای غالب و احساسات کل بازیگران بازار در هر مقطع زمانی گفته میشود. روانشناسی بازار رفتار کلی یک بازار را بر اساس عوامل احساسی و شناختی در شبکه توصیف میکند. توجه کنید که این مفهوم را نباید با روانشناسی معاملهگر اشتباه بگیرید. روانشناسی معاملهگر در واقع اثرات روانشناسی در تصمیمگیریهای مالی یک فرد است.
اگر کمی بیشتر مطالعه کنید میتوانید تشخیص دهید که چه زمانی روانشناسی بازار، احساساتی مانند ترس یا طمع منجر به شرایط بیش از حد فروش یا خرید بیش از حد می شود. در این شرایط شما میتوانید معاملات خلاف رفتار بازار انجام دهید. به این معنا که زمانیکه دیگران در حال فروش سنگین هستند شما خرید کنید. یا زمانی که دیگران در حال خرید هیجانی هستند شما اقدام به فروش کنید.
دیدگاه شما