3 روش که به شما کمک میکند معاملات دمو را جدی بگیرین؟
3 روش که به شما کمک میکند معاملات دمو را جدی بگیرین؟
3 روش که به شما کمک میکند معاملات دمو را جدی بگیرین؟:تمام تریدهای موفق در شروع راه خود اکانت دمو(آزمایشی) را جدی گرفتهاند
تا بتوانید در اکانت واقعی (ریل) خود نتیجه بگیرین و ضرر نکنند.
حتما باید در اکانت دمو خوب تمرین کنید
تا به یک تریدر حرفهای تبدیل شوید و اینکه در اکانت دمو هستید هیچ خجالتی ندارد.
حتی تریدرهای حرفهای هم همچنان در اکانت دمو فعالیت میکنند
و استراتژیهای جدید را امتحان میکنند، اما اصلی ترین مسلهای که اکثر تریدرهای تازه کار با آن مواجه هستند
این است که بعد از زمان کمی که در اکانت دمو ترید میکنند خسته و بی آموزش طرز فکر تریدرها انگیزه میشوند
و دیگر اکانت دمو را جدی نمیگیرند و شروع ضرر اکثر تریدرها از همین جا هست.
این تریدر ها معمولا خیلی زود در اولین ترید در اکانت ریل خود ضرر میکنند
برای اینکه نتوانسته اند مهارت لازم ،طرز فکر و نظم و انضباط لازم برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای را کسب کنند.
حقیقت این است که از دست دادن شور و شوق و تمرکز در اکانت دمو کاملا طبیعی است
به خصوص که هیچ هویجی در انتهای چوب وجود نداشته باشد تا شما را به ادامه وادار کند.
ما این مشکل را درک میکنیم و 3 تمرین را به شما پیشنهاد میکنیم که کمک میکند تا اکانت دمو را جدی بگیرن.
درد را احساس کن
یکی از اصلی ترین دلایلی که برخی معامله گران تصمیم میگیرند وارد اکانت ریل بشوند
این هست که در اکانت دمو خود ضرر نمیکنند و دیگر احساس درد نمیکنن.
این معامله گران احساس میکند که هیچ پیشرفتی نمیکنند،
چون هیچ پولی در معرض خطر نیست و آنه را جدی نمیگیرند و در نهایت در معاملات ضعیف عمل میکنند
و از استراتژی خود پیروی نمیکند چون میدانند که اگر ضرر کنند هیچ صدمهای نمیبیند،
در طول زمان این موضوع میتواند برای پیشرفت فرد بسیار مضرر باشد، زیرا به پیشرفت عادات معاملاتی بد کمک میکند،
برای مقابله پیشنهاد میکنیم که برای تریدهای اشتباه در زندگی واقعی مجازات در نظر بگیرید .
مثلا میتوانید برای هر ترید اشتباه یا اینکه از استراتژی خود پیروی نکردین جریمهای برای خود در نظر بگیرین
که میتواند مبلغی نقدی باشد یا اینکه خود را جریمه کنید که چندین بار استراتژی خود را از اول مطالعه کنید،
این موضوع به شما کمک میکند تا خطاها را در ذهن خود ترسناک کنید
و کمک میکند بدون توجه به این موضوع که در اکانت دمو یا ریل هستید فقط و فقط روی معاملهی خود توجه داشته باشین
به خودتون نمره آموزش طرز فکر تریدرها بدهید
در هنگام نحصیل نمرات امتحانات مهم بودند و از این گذشته نمرات مشخص میکنند که به کلاس بعدی میروید یا نه ،
پزشکان، وکلا، حسابداران و سایر حرفه ها دیگر برای این که به بازار کار وارد شوند باید امتحانات را قبول شوند
تا بتوانند مدرک بگیرند و وارد بازار کار شوند، چرا وقتی شما در فارکس و یا باینری آپشن ترید میکنید مفهوم مشابه را اعمال نمیکنید ؟
راهی برای این مورد به شما پیشنهاد میکنیم، ترید در اکانت دمو را مثل امتحان نهایی در نظر بگیرین
و برای خود معیاری در نظر بگیرین و آخر هر هفته معاملات خود را با آن درجه بندی کنید و به خودتان رتبه بدهید.
برای مثال میتوانید از موارد زیر امتیار 0 تا 10 (که 0 کمترین و 10 بیشترین )را به خود اختصاص بدین
پیروی از قوانین ورود
پیروی از قوانین خروج
پیروی از قوانین مدیریت ریسک
تعداد معاملاتی که با ضرر بسته شده
تعداد معاملاتی که با سود بسته شده
برایند سود ضرر ترید های هفته
اینها نمونه هستند و شما میتوانید بنا به روش معاملاتی خود و استراتژی معاملاتی خود سوالات را تنظیم کنید
استراتژی و معاملات خود را با ما در میان بگذارین
و در آخر که راهی هست که به نظر ما میتواند خیلی مهم باشد
معاملات خود را در تالار گفتگو وب سایت ما و یا دیگر انجمن ها به اشتراک بگزارید با این کار ترید کردن در اکانت دمو را جالبتر کنید
این راه خیلی خوبی آموزش طرز فکر تریدرها است برای اشتراک گزاری تریدها و ضمن تبادل نظر و کمک گرفتن از دیگر تریدرها .
ذهنیت مالی چیست و چگونه بهدست میآید؟
«من رویای ثروتمندشدن دارم»، عبارتی است که اغلب افراد اطراف ما آن را بسیار تکرار میکنند، اما بسیاری از مردم این آرزو را فقط در سر میپرورانند و علم کافی برای رسیدن به این رویا را ندارند. باید بدانید اگر میخواهید خوابهایتان تعبیر شود، ابتدا باید بیدار شوید.
ثروتمندشدن سریع، عملی یا منطقی به نظر نمیرسد و واقعاً هم همینطور است؛ اما چیزی که ما میتوانیم تغییر دهیم، طرز فکری است که نسبت به پول داریم. ذهنیت مالی، موضوعی که بر تمام جنبههای زندگی شما تأثیر میگذارد، راه را برای شما کوتاه میکند و سریعتر از روشهای آشنا و معمول باعث پولداری شما میشود؛ اما داشتن ذهنیت مالی یا حتی تغییر ذهنیت مالی در مورد پول، فقط نشانهای از تصمیم شخص برای ثروتمندشدن است. وقتی فرد تصمیم به این کار بگیرد، ثروتمند نمیشود، بلکه باید اقداماتی را انجام دهد که او را قادر به انجام این کار میکند.
برای بیدارشدن و محققکردن رویاهای مالی خود با ما همراه شوید. در این مقاله از دلفین وست، دربارۀ خلاصهای از ذهنیت مالی، چگونگی شکلگیری و راههای تغییر آن با شما صحبت خواهیم کرد.
ذهنیت مالی چیست؟
ذهنیت مالی، مجموعهای منحصربهفرد از باورها و نگرشهای شما در مورد پول است که باعث میشود چگونه هر روز تصمیمات مالی خود را بگیرید. هوش مالی شما، احساس شما را در مورد بدهی، نگرش شما را نسبت به افرادی که بیشتر یا کمتر از شما پول در میآورند، اینکه چقدر راحت میتوانید ببخشید، توانایی شما برای سرمایهگذاری با اطمینان و موارد دیگر را شکل میدهد. درواقع، هر کدام از ما ذهنیت مالی خاص خودمان را داریم که بر اساس آن برای به دستآوردن پول در زندگی عمل میکنیم. بهعنوان مثال، اگر فکر میکنیم که دنیای مالی مترادف با ریسک و پیچیدگی است، این استدلال میتواند مانع سرمایهگذاری ما شود؛ حتی اگر بدون شک، وضعیت مالی ما را بهبود بخشد. اگر پول را با فساد مرتبط بدانیم، ممکن است ناخودآگاه هر ماه حساب بانکی خود را با خرجکردن بیش از حد خالی کنیم.
از نظر جامعهشناسی، ذهنیت مالی به سه گروه تقسیم میشود که به ترتیب به آنها میپردازیم:
ذهنیت فقیر:
این ذهنیت برای مردمی است که هر چقدر هم که پول به دست بیاورند، فقیر میمانند؛ زیرا تمام جریانهای نقدی به دستآمده به جای داراییها، به سمت هزینهها میرود. خریدها و هزینههای آنها از نظر احساسی غالب است؛ بنابراین، چیزهایی را میخرند که واقعاً به آنها نیاز ندارند. هر چقدر هم که قیمت این خریدها پایین باشد، انباشتهشدن آنها منجر به هدررفتن مبالغ هنگفتی میشود.
ذهنیت میانه:
ذهنیت میانه، همان ذهنیت کسانی است که آرزوی تبدیلشدن به طبقۀ ثروتمند را دارند، اما جریانهای مالی آنها به سمت سبک مصرف و پرداخت وام و بدهی میرود و نه سرمایهگذاری در دارایی.
ذهنیت ثروتمند:
افراد با این نوع ذهنیت تمام جریانات مالی خود را در داراییها و مصرف روزانه قرار میدهند و از وام و بدهی دوری میکنند. کسانی که این ذهنیت را دارند، به سرمایهگذاری پول خود وابسته هستند و از بازگشت سرمایه برای سرمایهگذاری مجدد استفاده میکنند.
ذهنیت مالی چگونه ساخته میشود؟
بیشتر باورها و ذهنیت مالی، چه مثبت و چه منفی، از دوران کودکی و معمولاً از والدین و سایر عزیزان ما و همچنین از جامعۀ ما نشأت میگیرد. یک کودک خردسال بدون جاهطلبی متولد میشود. والدین و محیط اطراف او کسانی هستند که عشق به جاهطلبی یا آرزوها و خواستههای آینده را در او پرورش میدهند. بنابراین، کودکی که در محیطی غنی یا مرفه به دنیا آمده است، باورهای مثبتی را پیدا میکند که کودک دیگری که در محیطی با افقهای محدود و امکانات کم تربیت شده است، آنها را نمییابد. ازاینرو، ممکن است ذهنیت ثروت را اینگونه تعریف کنیم: «ذهنی که دارای اعتقادات و رفتارهایی است که واجد شرایط رسیدن به اهدافش است».
اشکال مختلف باورها و ذهنیت مالی که مردم میتوانند در رابطه با پول داشته باشند، بیحدوحصر است. برخی از این باورها میتوانند منفی یا محدودکننده باشند و شما را از به دستآوردن دیدگاهی سالم در مورد امور مالی که نتایج خوبی به همراه خواهد داشت، باز دارد.
سناریوهای زیر را در نظر بگیرید:
اگر در خانوادهای بزرگ شدهاید که والدینتان خرجکنندههای بیملاحظهای بودهاند و دائماً از نظر مالی دچار مشکل میشوند یا اگر نظرات تحقیرآمیزی دربارۀ افراد مرفهتر شنیدهاید، ممکن است با مفاهیم درآمد، پسانداز یا سرمایهگذاری پول، ارتباطی منفی داشته باشید.
چنانچه در خانوادهای بزرگ شدهاید که هرگز دربارۀ پول صحبت نمیشود، ممکن است احساس کنید که صحبتکردن دربارۀ مسائل مالی با همسرتان، درخواست افزایش حقوق یا صحبت دربارۀ حقوقتان مناسب نیست.
اگر در آسایش مادی بزرگ شدهاید و دیدهاید که والدینتان با آرامش و بدون قضاوت دربارۀ پول صحبت میکنند، احتمالاً امروز رابطۀ مثبتی با پول خواهید داشت.
بنابراین، الگوی فکری که تمام واکنشهای مالی فرد را در تمام طول عمرش تحتتأثیر قرار میدهد، ریشه در کودکی فرد دارد. زمانی علم به ما گفت که رشد مغز انسان در دوران کودکی متوقف میشود؛ بااینحال، اکنون میدانیم که مغز دائماً در حال تکامل و تغییر است. بسیاری از بخشهای مغز به تجربیات پاسخ میدهند و «نرمافزار» ما میتواند از طریق یادگیری بهروز شود. علیرغم حقایق عصبشناختی، برخی از مردم همچنان فکر میکنند که شما به استعدادها و «هوشمندیهایی» که با آنها متولد شدهاید، پایبند هستید. روانشناس کارول دوک از دانشگاه استنفورد، اولین محققی بود که ایدۀ ذهنیتهای ثابت و رشد را بررسی کرد. دکتر دوک، دو روش اصلی را که مردم در مورد هوش یا توانایی فکر میکنند، توصیف کرد:
ذهنیت ثابت:
در این طرز فکر، افراد بر این باور هستند که شخصیت، هوش و توانایی خلاق، دادههای ثابتی هستند که بههیچوجه قابل تغییر نیست و این صفات عامل موفقیت هستند.
ذهنیت رشد:
در این طرز فکر، افراد بر این باور هستند که با تلاش و یادگیری میتوان هوش و استعدادها را ارتقا داد و شکست را نه بهعنوان شواهدی از عدم باهوشبودن، بلکه بهعنوان سکوی پرش برای رشد و گسترش تواناییهای موجود میبینند.
چگونه ذهنیت خود را در مورد پول تغییر دهیم؟
وقتی شروع به درک ذهنیت خود نسبت به پول میکنید، میتوانید جنبههای خاصی از آن را هدف قرار دهید تا آنها را بهبود بخشید. طرز تفکر ما در مورد عقل و استعدادهایمان نه تنها بر احساس ما تأثیر میگذارد، بلکه میتواند بر آنچه به دست میآوریم نیز تأثیر بگذارد؛ خواه به عادتهای جدید پایبند باشیم، خواه به توسعۀ مهارتهای جدید ادامه دهیم. فردی که در محیطی فقیر بزرگ شده است، میتواند با تغییر تدریجی باورها و ذهنیت خود و سپس کسب برخی مهارتها، چه در سطح شخصی مانند مهارتهای حل مسئله و چه در سطح حرفهای، ذهنیت ثروتمندی پیدا کند.
اگر میخواهید یک تغییر جدی و پایدار در زندگی خود ایجاد کنید، باید تصویر خود را در سطح ناخودآگاه دوباره برنامهریزی کنید. زمان لازم برای تسلط بر یک مهارت ممکن است متفاوت باشد. مطالعات در این مورد متفاوت بوده است؛ برخی از کارشناسان دریافتند که یک فرد برای تسلط بر یک مهارت به ۲۱ روز زمان نیاز دارد و برخی دیگر مشاهده کردند که ۲۶۰ روز طول میکشد. در ادامه، به دو روش مهم برای تغییر اساسی در الگوها و باورهای مالی اشاره میکنیم.
یادگیری از طریق تغییر الگوهای کلامی
در گام اول، ابتدا باورهای ناخودآگاه خود را با نگاهی صادقانه به الگوهای غالب خود نسبت به پول شناسایی کنید. یکی از بهترین روشها برای پیداکردن الگوهای مخرب، نوشتن تمام باورهای مربوط به پول روی کاغذ است. تمام باورهای خود را در آن بنویسید. به دوران کودکی خود و آنچه در کودکی از والدین، دوستان، معلمان و دیگرانی که در دوران رشد شما تأثیر داشتهاند و انتخاب کردهاید، فکر کنید. چه چیزهایی را بارها مشاهده کردهاید و شنیدهاید؟
سپس با شناسایی باورهای مالی خود، این مسیرهای ناخودآگاه را به سطح بیاورید تا بتوانید آنها را آگاهانه مشاهده کنید و تغییر دهید. از خود بپرسید: برای اینکه این باورها وجود داشته باشد، فکر میکنید چه چیزی در مورد خود یا زندگی شما صادق است؟
بهعنوان مثال، اگر الگوی آموزش طرز فکر تریدرها خرید بیرویه دارید، ممکن است باور داشته باشید که سزاوار آن هستید که آنچه را که میخواهید، در زمانی که میخواهید، بخرید یا اینکه خرید تنها شکل ثابت لذت شماست یا اینکه خرید یک پاداش شایسته یا تسکیندهندۀ استرس است.
در گام بعدی باید بپذیریم که ناکامیهای مالی ما تنها بهدلیل افکار مخرب خودمان بوده است. در اینجا باید یادآور شویم که مثل همیشه روبهروشدن با حقیقت تلخ است. ولی این تنها راه برای شروع تغییر است.آموزش طرز فکر تریدرها آموزش طرز فکر تریدرها
در گام سوم، ما باید همۀ الگوها و باورهای مالی خود را اصلاح کنیم و ضمیر ناخودآگاه خود را برای موفقیتهای آینده برنامهریزی کنیم. روی استفاده از جملات تأییدی تمرکز کنید که دقیقاً خواستۀ شما را بیان میکند. بنابراین، با گذشت زمان و تکرار این افکار در ذهن و تلقین، متوجه خواهید شد که اهداف شما کمکم بهعنوان یک واقعیت ظاهر میشوند یا فرصتهای جدیدی در مقابل شما ظاهر میشود که به شما کمک میکند تا به این اهداف برسید. یادتان باشد که احساسات، زبان اصلی ضمیر ناخودآگاه شما هستند؛ سعی کنید احساس لذت و شادی به دستآوردن ثروت را در قلب خود ایجاد کنید. بعد از تلقین، عملکردن، مهمترین مرحله به هنگام روبروشدن با شرایط مالی است. سعی کنید با شجاعت و علم کافی تصمیمهای مالی جدید را اتخاذ کنید. در آخر، مثل همیشه، تکرار و تثبیت نهایی هر آنچه که برای تغییر آن تلاش کردیم، لازم است.
یادگیری از طریق تقلید
یادگیری از طریق تقلید، کسب و یادگیری پاسخها و الگوهای رفتاری جدید است که در یک موقعیت اجتماعی از طریق مشاهده و تقلید به دست میآید. ارسطو، فیلسوف معروف یونانی، میگوید: «تقلید از کودکی در انسان پرورش مییابد و یکی از تفاوتهای انسان با سایر حیوانات این است که شبیهسازیشدهترین موجود زنده است و از طریق تقلید، اولین درسهای خود را میآموزد». در این زمینه، بسیاری از روانشناسان به اهمیت تقلید، شبیهسازی و تعامل اجتماعی در وقوع یادگیری علاقهمند بودند. مشهورترین آنها، آلبرت بندورا بود که نامش با نظریۀ یادگیری اجتماعی پیوند خورده است. وی خاطرنشان کرد که بیشتر رفتارهای انسان از طریق مشاهده آموخته میشود، چه تصادفی و چه با قصد و یادگیری در خلأ نیست، بلکه در یک محیط اجتماعی اتفاق میافتد.
یادگیری رفتارهای جدید از طریق مطبوعات، کتاب، سینما، تلویزیون، اسطورهها و داستانهای عامیانه صورت میگیرد. این منابع کارکرد یک الگوی زنده را ایفا میکنند که یادگیرنده پس از مشاهده، تحتتأثیر قرار میگیرد و از آنها تقلید میکند. روشدیگر، مشاهدۀ برخی رفتارهاست که با تنبیه مشخص میشود و ممکن است منجر به اجتناب از انجام آنها شود. اگر معلم یکی از دانشآموزان خود را در حضور دیگران تنبیه کند، اثر تنبیه به سایر دانشآموزان منتقل میشود تا از انجام رفتاری که دلیل تنبیه دوستشان بوده است، خودداری کنند.
نتیجهگیری
وارن بافت که زمانی سومین مرد ثروتمند جهان بود، عقیده داشت: «هر چه بیشتر یاد بگیرید، درآمد بیشتری خواهید داشت». برای یادگیری، ابتدا باید باورها و ذهنیت مالی خود را شناسایی کنید و سپس سعی کنید باورهای مخرب را با باورهای سازنده و کمککننده، جایگزین کنید. اگر میخواهید ثروتمند شوید، شما باید ذهنیت یک فرد ثروتمند را داشته باشید، کتابهای پیشنهادی ثروتمندان را بخوانید یا عادات آنها را یاد بگیرید. اگر مقداری پول دارید و ایدۀ واقعاً خوبی با ارزش افزودۀ واقعی دارید، آن را امتحان کنید. این شما را به سمت ثروتمندشدن سوق میدهد. فرصتهای زیادی در بازارهای مالی وجود دارد؛ شما باید هوشمند باشید و مفیدترین و قابلاجراترین فرصت را انتخاب کنید و اگر موفق به کسب سود شدید، آنها را دوباره سرمایهگذاری کنید؛ اینگونه است که پول شما به تنهایی، سرمایه و سود تولید میکند.
آموزش طرز فکر تریدرها
بسیاری از معاملهگران مبتدی فارکس اینطور فکر میکنند که «وقتی یک معاملهگر موفق بشوم، آن وقت ……. (جای خالی را با یک ویژگی مثبت پر کنید) میشوم». در این مقاله میخواهم بگویم که این طرز تفکر نه تنها به شما آسیب میزند، بلکه باعث پسرفت شما میشود.
شما اول یک معاملهگر موفق نمیشوید و بعد یک فرد موفق، خوشنود و راضی. در واقع، شما باید در ابتدا در همان سطحی که هستید یک انسان موفق باشید ،تا به یک معاملهگر موفق تبدیل شوید. شما باید در ابتدا بتوانید تغییرات ذهنی خود را دنبال کنید، باورهای درستی در زمینه معاملهگری در خود ایجاد کنید، عادتهای متفاوت و بهتری در خود ایجاد کنید، اهداف متعالیتر و برنامهای برای رسیدن به آنها مشخص کنید، قبل از اینکه بتوانید به موفقیت مستمر و پایداری در زمینه معاملهگری دست پیدا کنید.
من اون چیزی که برام اتفاق افتاده نیستم، من همون چیزی هستم که تصمیم دارم بهش تبدیل بشم( کریس گاردنر-فیلم در جستجوی خوشبختی)
انقدر وانمود کن تا به واقعیت تبدیل شود
میگویند «انقدر وانمود کن و ادای انسانهای موفق را در بیاور تا اینکه واقعا به یک آموزش طرز فکر تریدرها انسان موفق تبدیل شوی». شاید با خودتان فکر کنید که «بسیار خوب، اما واقعا این کار چه معنی میدهد و اساسا چرا باید تظاهر به موفق بودن بکنم؟ اصلا من به عنوان یک معاملهگر تازهکار یا شکستخورده که سعی میکنم هزینههای زندگیام را از طریق معاملهگری در بازارهای مالی بدست آورم، دقیقا باید چه کارهایی انجام دهم؟»
میخواهم به شما بگویم که این کار واقعا ساده است. دلیل اینکه شما باید اول تظاهر به موفقیت کنید تا بالاخره به موفقیت واقعی برسید این است که شما تا زمانی که ذهنیت درستی درخصوص معاملهگری نداشته باشید، هرگز نمیتوانید در این حرفه به موفقیت برسید. بسیاری از معاملهگران فکر میکنند بعد از اینکه شروع به درآمدزایی کردند، آن وقت شروع میکنند که روی رفتارها و افکار خود کار کنند، اما متأسفانه اینطور نمیشود.
لطفا توجه داشته باشید که من الان درباره موفقیت مالی صحبت نمیکنم. در واقع، شما ممکن است ذهنیت معاملاتی کاملا درستی داشته باشید، اما پولی نداشته باشید یا پول خیلی کمی داشته باشید. یا برعکس، ممکن است یک پزشک، ورزشکار حرفهای یا رئیس یک شرکت باشید و درآمد زیادی داشته باشید، اما ذهنیت معاملاتی درستی نداشته باشید. اصلا به همین خاطر من معاملهگری را یک «تنظیمکننده فوقالعاده» میدانم. به این دلیل که واقعا اهمیتی ندارد چقدر پول و سرمایه دارید. چه بسا بهتر است برای شروع کار پول زیادی نداشته باشید. آنچه واقعا اهمیت دارد، درک شما از بازار، داشتن دانش نحوه معامله کردن و همچنین اینکه آیا ذهنیت معاملاتی درستی دارید یا خیر.
البته وقتی میگویم «ذهنیت معاملاتی»، منظورم تمام چیزهایی است که به آن مربوط میشود. مانند روتین معاملاتی صحیح روزانه که عادتهای معاملاتی درستی در شما ایجاد میکنند. انجام دادن همه این کارها به خود شما بستگی دارد که نظم و دیسیپلین داشته باشید، روی نفس خودتان مسلط باشید، صبور باشید و ثابتقدم تا اینکه بالاخره این عادتها در شما نهادینه شوند. حالا میرسیم به اصل مطلب، یعنی آن عاملی که معاملهگران موفق را از معاملهگران ناموفق تفکیک میکند (اکثر معاملهگران اقداماتی که در این پاراگراف توضیح دادم را انجام نمیدهند، به همین خاطر پول و سرمایه خود را در طول زمان از دست میدهند).
موفقیت چیست؟
بسیاری از معاملهگران (یا همه مردم) موفقیت را به صورت بدست آوردن پول و ثروت تعریف میکنند و حتی اگر این تعریف را انکار کنند، چیزی میگویند مشابه اینکه «موفقیت یعنی در حرفه و شغل خودم بهترین شوم» که این تعریف هم در اکثر مواقع یعنی نهایتا پول بیشتری بدست آورم. در واقع پول به نوعی هممعنی موفقیت است. اگرچه این طرز تفکر درباره موفقیت نه غلط است و نه درست، اما چنین تعریفی در زمینه معاملهگری ممکن است اشتباه باشد. به این دلیل که اگر فردی اینطور بگوید که «موفقیت یعنی پول»، ممکن است اینگونه نتیجه بگیرد که «من وقتی به موفقیت میرسم که بتوانم آموزش طرز فکر تریدرها از طریق معاملهگری درآمد داشته باشم». اما چرا؟
برای اینکه بتوانید در بلندمدت بطور مستمر از طریق معاملهگری درآمد داشته باشید، شما باید در ابتدا برای مدت طولانی یک انسان موفق باشید. آیا تا به حال شنیدهاید که بگویند «موفقیت مرحلهای است که در آن فرد آماده با فرصتها روبرو میشود»؟ مهمترین قسمت این جمله برای یک معاملهگر، واژه «آمادگی» است. شما باید برای رسیدن به موفقیت آماده باشید و این چیزی نیست که بعد از آموزش طرز فکر تریدرها کسب درآمد از بازار به یکباره و بطور معجزهآسایی در شما ایجاد شود.
اگر نمیدانید چگونه به یک انسان موفق تبدیل شوید، پیشنهاد میکنم کتاب بخوانید، از دیگران بیاموزید، مقالات سایت را مطالعه کنید و در دورههای آموزشی شرکت کنید. کتابهای بسیاری برای رسیدن به موفقیت وجود دارند و همچنین اساتید زیادی هستند که میتوانید از آنها یاد بگیرید. نکته اینجاست که شما پیش از اینکه به کسب درآمد از معاملهگری امیدوار باشید، بایستی ذهن خود را آموزش طرز فکر تریدرها آماده کنید، عادات درستی در خود ایجاد کنید و زندگی خود را منظم کنید. موفقیت در معاملهگری مستلزم این است که شما تمام این ویژگیهای مثبت را به عنوان پیشنیاز در خود داشته باشید، نه به عنوان نتیجه رسیدن به موفقیت.
البته واژه «وانمود کردن» یا «تظاهر کردن» شاید خیلی درست نباشد. در واقع اینطور بگویم که پیش از اینکه مثل یک معاملهگر حرفهای کسب درآمد کنید، طرز فکر و رفتار شما باید مثل یک معاملهگر حرفهای باشد. به عبارتی دیگر، تنها تفاوت شما با یک معاملهگر حرفهای این است که شاید شما در حساب معاملاتی خود به جای ۱۰۰ هزار دلار، ۱۰۰ دلار داشته باشید.
شما باید برای رسیدن به موفقیت، چرخ موفقیت را به حرکت درآورید.
چرا همه مردم ثروتمند نیستند؟
چرا همه مردم «ثروتمند» نیستند؟ چرا کمتر از ۲۰ درصد معاملهگران برای طولانی مدت موفق هستند؟ به این دلیل که رسیدن به این مراحل برای اکثر مردم سخت و دشوار است. به نظر شما کدام یک راحتتر است، اینکه خیلی راحت روی مبل بنشینید و فیلم و سریال تماشا کنید یا اینکه این وقت را صرف مطالعه کتاب یا شرکت در یک دوره آموزشی برای ارتقاء دانش و مهارتهای خود کنید؟ کدام یک راحتتر است، اینکه وقت و انرژی بگذارید و مطالعه کنید و یک روتین حول یک برنامه معاملاتی بسازید و نسبت به برنامه خود متعهد باشید، یا اینکه بدون هیچ قید و بندی پشت کامپیوتر بنشینید و فقط چون «احساس میکنید» که قیمت میخواهد بالا یا پایین برود، خرید و فروش کنید؟ پاسخ این سؤالات کاملا مشخص است، پاسخ شما به این سوالات چیست؟
حقیقت این است که اکثر مردمی که در یک کشور نرمال با فرصتهای پیشرفت خوب متولد شدهاند و جسم و ذهن سالمی دارند، «ثروتمند» نیستند. اما تقریبا همه افراد میخواهند ثروتمند باشند. اینکه عموم مردم ثروتمند نیستند به این دلیل است که رسیدن به سطوح درآمدی بالا، خواه از طریق معاملهگری بازار، راهاندازی یک کسبوکار یا بهتر شدن در یک شغل، مستلزم سختگیری و تعهدی برای رسیدن به بهترینهاست که بیشتر مردم انگیزه کافی برای حفظ این سختگیری و تعهد را ندارند.
شما به عنوان یک معاملهگر باید نسبت به تبعیت صحیح از برنامه معاملاتی خود متعهد باشید و به تمایلات دائم و وسوسههای همیشگی برای بیش از اندازه معامله کردن توجهی نکنید. اما متأسفانه اکثر مردم نمیتوانند این آژیر «هرچه زودتر ثروتمند شو» را نادیده بگیرند و تسلیم آن میشوند و در نتیجه حسابهای معاملاتی خود را از بین میبرند.
برای اینکه در هر شغل و زمینهای بهترین شوید، لازم است رفتارها و عملکرد درستی را بطور مستمر داشته باشید و بطور کلی عادت کنید که کارهای درستی انجام دهید و احساسات درستی داشته باشید. اما بیشتر مردم به احساسات منفی و رفتارهای منفی عادت میکنند. اگرچه هر شب تلویزیون تماشا کردن و هر روز پلیاستیشن بازی کردن «سرگرمکننده» است، اما اینها شما را به بهترینها یا موفقیت در مارکت نمیرسانند.
دلیل اینکه بیشتر مردم از قشر متوسط به پایین یا فقیر جامعه هستند این است که نمیتوانند در برابر وسوسهها مقاومت کنند و زمان زیادی را صرف تفریح و هدر دادن زمان میکنند. توجه کنید که من نمیگویم این دسته از مردم از زندگی خود خوشحال و راضی نیستند، شما ممکن است بدون اینکه پول زیادی داشته باشید، از زندگی خود راضی باشید. اما در این مقاله در خصوص کسب درآمد از طریق معاملهگری صحبت میکنیم و میگویم که شما باید طرز فکر و رفتار خود را از حالت تنبلی و تفریحانه به حالت متمرکز و منظم تغییر دهید، در غیر این صورت از طریق معاملهگری در بازار به موفقیت نمیرسید.
در آخر
خانه، دفتر یا میز کار شما چقدر مرتب است؟ شاید فکر کنید «این چه ربطی به معاملهگری دارد؟». اما واقعیت این است که کاملا به معاملهگری مربوط است.
شما نمیتوانید یک معاملهگر حرفهای و موفق باشید، اگر زندگی شما در سایر زمینهها منظم نباشد. کاملا باور دارم که برای اینکه ذهن شما شفاف و آرام باشد تا بتوانید به درستی در بازار معامله کنید، بایستی یک انسان منظم و با دیسیپلین باشید. اگر محل کار یا خانه شما خیلی نامرتب است و کتابها و کاغذها در سرتاسر اتاق پخش شدهاند، فکر نمیکنم ذهن شما در جایگاهی باشد که بتوانید بطور مستمر از بازار کسب درآمد کنید.
شما باید مثل یک «مدیر صندوق مالی» عمل کنید. این افراد هم یک روز باید خود را تغییر میدادند، زمان و انرژی خود را برای کارهای متفاوتی صرف میکردند و به تمام آن «چیزهای کوچک» زندگی خود نظم میدادند تا اینکه مسیر معاملهگری حرفهای خود را آغاز کنند. و شما هم میتوانید با پیروی از مطالب این مقاله، مسیر حرفهای خودتان را شروع کنید.
آموزش طرز فکر تریدرها
یک جمله معروف در زمینه روانشناسی در آموزش فارکس این است که «بزرگترین دشمن یک معاملهگر ترس است. کسانی که میترسند، شکست میخورند.» این اصل مطلبی در زمینه «روانشناسی معاملهگری» است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شده است.
نورمَن وِلز، نویسنده، روانشناس و روزنامهنگاری است که به بازار سهام و مبحث روانشناسی آن علاقمند است. تخصص او روانشناسی معاملهگری است، حوزهای که نه تنها در آن تجارب زیادی دارد، بلکه دیدگاههای منحصربهفردی نیز در این زمینه دارد. علاوه بر همه اینها، به معاملهگران نیز آموزش میدهد که چگونه ذهن خود را در جهت صحیح پرورش دهند.
وِلز اظهار میکند که وجه تمایز بین او و سایر افراد در این زمینه این است که او بر روانشناسی معاملهگری کاربردی تأکید دارد. همگان به خوبی میدانند که معاملهگران باید نظم و دیسیپلین داشته باشند، اما صرف پذیرش این مطلب برای اینکه سرمایهگذاران را برای عملکرد معاملاتی صحیح آماده کند، کافی نیست.
همه چیز در ذهن میگذرد
اصل مشکل اینجاست که اکثر مردم امنیت را دوست دارند و به آن نیاز دارند، اما وِلز میگوید «معاملهگری ناامنترین و نامطمئنترین شغلی است که یک فرد میتواند داشته باشد». او همچنین بیان میکند که هیچ شغل دیگری تا این حد منعکسکننده شخصیت افراد نیست و همچنین در هیچ حرفه دیگری این حجم و شدت از احساسات ایجاد نمیشود. . وِلز در ادامه توضیح میدهد که فعالیتهای بازارهای مالی به پول شخصیت میدهد: «ما فقط پول و داراییها را معامله نمیکنیم، ما خود پول میشویم».
برای اینکه به درستی معامله کنیم، داشتن ذهنیت صحیح یک ضرورت است. در عین حال هیچ کاری سختتر از جدا کردن خودمان از عوامل متعددی که ذهنیت ما را شکل داده، نیست. ما تحت تأثیر والدین، خانواده، دوستان، محیط، جامعه، رسانهها، کتابها و خیلی موارد دیگر قرار داریم. لذا زمانی که کار معاملهگری را شروع میکنیم، تمام این عوامل الگوهایی را در ما ایجاد میکنند که اغلب ناکارآمد هستند. تلاش برای تغییر این الگوها مشکل و تا حدی وحشتزا است.
چرا معاملهگران روانشناسی را نادیده میگیرند
در ابتدا لازم است به اهمیت نقش روانشناسی و مغز پی ببرید. اگرچه این مطلب جدیدی نیست که روانشناسی در بازارهای مالی بسیار اهمیت دارد، اما افراد موفق در این زمینه معتقد هستند معاملهگری تماماً و ۱۰۰ درصد روانشناسی است. بدون روان آرام هرگز نمیتوانیم ریسکهای مالی را ارزیابی کنیم یا روندها را شناسایی کنیم. بنابراین قدرت ذهنی اساس موفقیت در حرفه معاملهگری است. بعلاوه، تقریباً ۹۵ درصد اعمال ما بصورت ناخودآگاه انجام میشود و ما همواره تمایل داریم رفتارهای خود را تکرار کنیم. بسیاری اوقات این تمایل به تکرار رفتارها، باعث تکرار اعمال اشتباه یا حتی فاجعهبار نیز میشود.
در یک آزمایش به ۱۲۰ معاملهگر یک سیستم معاملاتی یکسان داده شد که کارکرد آن بطور آماری طی ۱۹ سال گذشته به اثبات رسیده است. پس از یک سال که از این آزمایش گذشت، مشاهده شد که ۱۱۹ نفر از این معاملهگران با این سیستم ناموفق عمل کرده بودند، به این دلیل که تمایلات ذهنی آنها باعث گمراهی و سرگردانی آنها شده بود. یعنی به غیر از یک نفر، همگی گرفتار فرایندهای ذهنی اشتباهی بودند. «موفقیت از ذهن میآید». سیستم معاملاتی خوب بود و ایرادی نداشت، اما مشکل از رویکرد و روانشناسی معاملهگران بود.
اکثر معاملهگران مرد هستند و معمولاً فکر میکنند روانشناسی خیلی اهمیت ندارد. آنها فکر میکنند آنچه اهمیت دارد این است که خیلی سرسختانه منطقی باشند و همچنین تجربه و اطلاعات خوبی نیز بدست بیاورند. اما منطقی بودن، داشتن اطلاعات و تجربه هیچکدام نمیتواند مفید واقع شود اگر ذهن به درستی تنظیم و برنامهریزی نشده باشد. حال سوال اینجاست که چه کاری میتوانیم انجام دهیم تا ذهن و ناخودآگاه ما عملکرد مناسبی داشته باشند؟
رویکرد وِلز
وِلز از طریق ناخودآگاه و هیپنوتیزم روی مغز معاملهگران کار میکند. به این صورت که مراجعهکنندگان در یک حالت آرام و مطمئن قرار داده میشوند و سپس تواناییها و قابلیتهای ضروری در بخش ناخودآگاه مغز آنها وارد میشود. ممکن است این فرایند قدری عجیب به نظر برسد، اما توجه داشته باشید که وِلز طی سالیان گذشته به افراد بسیاری کمک کرده تا بر ترسها و موانع ذهنی خود غلبه کنند، بتوانند در مسابقات ورزشی پیروز شوند و حتی به مقام قهرمانی در المپیک نائل شوند. همچنین به معاملهگران بسیاری کمک کرده تا بتوانند از طریق فعالسازی انرژی ذهنی، ایجاد انگیزه و تغییر رفتارها به سودآوری برسند. او تأکید دارد که هر شخصی پلها و موانع ذهنی مختص به خود را دارد که برای رسیدن به موفقیت باید از آنها عبور یا به آنها غلبه کند.
نظم و دیسیپلین معاملهگری از تغییر رفتار افراد در جهت مطلوب و غلبه بر ترسها و مقاومتهای ذهنی که معمولاً در مسیر پیشرفت وجود دارند، حاصل میشود. به ویژه در زمینه معاملهگری وِلز معتقد است که «نیروهای مقاومتی عظیمی وجود دارد». مغز معاملهگری در واقع ترکیبی است از علم و دانش صحیح بازاری و سرمایهگذاری همراه با تواناییهای ذهنی. منظور این نیست که دانش و مهارتهای معمول در زمینه معاملهگری اهمیتی ندارند، بلکه معمولاً تأثیر الگوهای رفتاری و ذهنی اشتباه بر این تواناییها غالب شده و مانع از موفقیت معاملهگر میشوند.
بنابراین تغییر شخصیت از لازمههای معاملهگری کارآمد است. مطابق گفتههای وِلز، «افرادی که تمایلی به تلاش برای ایجاد تغییراتی در خود ندارند، اصلا نباید سراغ معاملهگری بروند». افرادی که صرفاً روی جنبههای اصطلاحاً منطقی نمودارها و روندها از قبیل الگوهایی مانند پرچم، مثلث، کانالها و رِنجهای قیمتی تمرکز میکنند، در نهایت در دریایی از احساسات که به طرز اجتنابناپذیری وارد عمل میشود و حتی بر کل بازار چیره میشود، دست و پا خواهند زد.
وِلز در ادامه توضیح میدهد که آنچه گفته شد «نسخهای بسیار خلاصه» از نظریه اوست. بعلاوه او معتقد است هر کسی میتواند معاملهگر شود و بر ترسهای خود غلبه کند. اگر کسی بیماری خاصی نداشته باشد و واقعاً بخواهد روی خود کار کند، قطعا میتواند مسائل بنیادی مربوط به نگرانیها و اضطرابهای خود را حل کند. ضمناً اگر افراد به دنبال موفقیت هستند، باید درک درستی از واقعیت داشته باشند. و البته لازم به ذکر است که تمام دانش و مهارتهای مالی، داشتن اطلاعات و انجام تحقیقات مربوط به این حوزه همچنان نقش مهمی در رسیدن به موفقیت در این حرفه بازی میکنند.
اما به هر حال رسیدن به موفقیت کار و تلاش زیادی میطلبد. وِلز بر این باور است که مردم نباید اینطور فکر کنند که میتوانند با یک حساب معاملاتی کوچک کار خود را شروع کنند و در عرض شش ماه، مانند یک معاملهگر حرفهای از سود و درآمد حاصل از معاملات زندگی خود را اداره کنند. برای رسیدن به چنین هدفی باید وقت و انرژی زیادی صرف کنید. به بیان وِلز اگر اینطور نبود، الان خیابانها پر بود از پورشه و فِراری!آموزش طرز فکر تریدرها
خلاصه مطلب
معمولا افراد جنبه روانشناسی حرفه معاملهگری را دستکم میگیرند و بیشتر روی مباحث تکنیکال تمرکز میکنند. اگرچه هر دو ضروری هستند، اما بدون شک آنچه معاملهگران موفق را از معاملهگران ناموفق متمایز میکند، داشتن ذهنیت صحیح است. اما یادگیری جنبههای تکنیکال معاملهگری به مراتب از تلاش برای پرورش یک ذهنیت موفق معاملهگری سادهتر است. برای پرورش یک ذهنیت موفق معاملهگری، لازم است فرد به شدت روی شخصیت خود کار کند و الگوهای رفتاری کهنه و قدیمی را از وجود خود ریشهکن کند. چنین کاری اصلا آسان نیست و وقت، انرژی، توجه و اغلب کمک یک مربی ماهر را میطبد. اما در نهایت پس از طی کردن تمام این مراحل، به احتمال بسیار زیاد به سودآوری میرسید.
روش هایی برای جلوگیری از فکر کردن بیش از حد هنگام معامله
فرد معامله گر در هنگام معاملات در یک بازار معاملاتی مانند فارکس باید خود را از نگرانی رها کرده و از راه های مطمئن برای جلوگیری از تفکر های بیش از حد استفاده کند .
برای اینکه در معاملات خود به صورت مداوم و موفق ادامه دهید باید ذهنی قدرتمند داشته باشید و برای غلبه بر شرایط دشوار معامله گران باید تیزبین و با استفاده از نگرش درست ، معاملات خود را ادامه دهند . با کنترل کامل بر افکار خود می توانید بر چالش ها مقابله کرده و از فکر کردن بیش از حد جلوگیری کنید .
فکر کردن بیش از حد مشکلی آزار دهنده و طاقت فرسا برای شخص معامله گر می باشد . این نکته را باید بدانید که اگرچه که خوب است که همیشه تمام داده ها و اطلاعات خود را تجزیه و تحلیل کرده و دوباره بررسی کنید اما این موضوع را باید بدانید که تحلیل بیش از حد می تواند منجر به فشار های فکری و باعث هدر رفتن زمان تان باشد .
این نکته را باید بدانید که اگر شما دائم به گذشته نگاه کرده یا حتی نگران آینده هستید این موضوع ها می تواند باعث شود که بسیار دچار افکار بلا استفاده شوید و شما باید این اطمینان را حاصل کنید که تلاش شما برای حل مشکلاتی که آن را نمی دانید و احتمال اتفاق افتادن آنها کم است باعث نگرانی غیر قابل کنترلی خواهد شد .
این موضوع مهم است که فرد بتواند با مدیریت هرگونه تمایلات به تفکر بیش از حد ، یک محیط معاملاتی مثبت و سالم را برای خود ایجاد کند . متدهای قابل اعتمادی برای اینگونه تمرکز ذهنی و جلوگیری از تفکر و بیش از حد وجود دارد که باعث جلوگیری از افکار بیش از حد در هنگام معامله برای فرد معامله گر می شود .
تفکر بیش از حد به چه معناست ؟
تفکر بیش از حد به عادت اشتباهی که به صرف زمان زیادی برای تجزیه و تحلیل مجدد یک موضوع بدون هیچ اقدام موثری گفته می شود . تفکر بیش از حد باعث ایجاد استرس یا اضطراب بیش از حد برای فرد می شود و این موضوع گاه با نام فلج تجزیه و تحلیل نیز نامیده شده و در هنگام معاملات برای افراد معامله گر می تواند مشکل بسیار بزرگی باشد .
طبق مطالعاتی که برای تفکر بیش از حد انجام شده مواردی مانند شک به خود تجربیات آسیب زا و مسائل مربوط به اعتماد به نفس از عواملی هستند که باعث ایجاد مشکل تفکر بیش از حد می شود و به همین دلیل این نکته را باید بدانید که به دلیل ماهیت موضوع پاداش ریسک به پاداش می بایست حواستان به فرایند فکری خود باشد و به الگوهای شخصی یا استراتژی های معاملاتی خود نگاه داشته باشید .
نشانه های تفکر بیش از حد
اگر فردی به مشکل تفکر بیش از حد دچار باشد این موضوع می تواند تاثیر مضری بر سلامت روانی وی داشته باشد و معاملهگرانی که دائماً بیش از حد تحلیل میکنند در نهایت از قدرت شناخت خود به خوبی استفاده نمی کند و در دراز مدت این موضوع می تواند بر عملکرد و سلامت روان کلی فرد تاثیر منفی داشته باشد .
علیرغم اثرات منفی زیاد تفکر بیش از حد این نکته را باید به خاطر داشته باشید که با توجه به ریسک سرمایه موجود در هنگام معاملات احساس اضطراب موضوعی بسیار طبیعی میباشد زیرا بدین معنی است که فرد به صورت روشمند و مراقب معاملات خود را انجام می دهد . تنها زمانی احساسات غیرمولد یا ناسالم هستند زمانی است که غیر قابل کنترل باشند .
مشکل تفکر بیش از حد میتواند منجر به اثرات منفی مختلفی شود مانند :
از دست دادن خواب به دلیل افکار غیر قابل کنترل
ناتوانی در رسیدن به اوج عملکرد به دلیل ترس یا اضطراب
عدم داشتن تمرکز کامل
موانع ذهنی که به صورت مداوم بر تحلیل فرد تاثیر گذار است
داشتن مشکلات در تصمیم گیری های روزانه
برنامه ریزی های ناکارآمد
کسب نکردن هدف مورد نظر در هنگام معاملات یا آموزش
انواع تفکر بیش از حد و راههای مقابله با آن
اغلب موضوع افکار بیش از حد کردن چالشی است که کمتر به آن پرداخته میشود اگر کنترل را در دست نگیرید و به میزان تفکر و تحلیل خود دقت نکنید این موضوع میتواند منجر به کاهش سطح بهره وری مدیریت ضعیف و شکست عاطفی و تاثیرات منفی بر سلامت روان شود
راه های زیادی وجود دارد که می توانید و عادات ذهنی که منجر به تفکر بیش از حد میشود غلبه کنید برای به دست آوردن سلطه بر افکار غیر قابل مدیریت و بررسی موشکافانه مستلزم بر کنترل خود به صورت قوی هستید و این موضوعات برای فرد معامله گر بسیار مهم میباشد برای اینکه یک معاملات مناسب به صورت متمرکز و موفق داشته باشید با روش های مختلفی که می توان این افکار را مدیریت کنید در ادامه مقاله آشنا خواهید شد .
تفکر بیش از حد بر احساسات یا قابلیت ها
هیچ چیز نمیتواند و اندازه افکار غیرمولد بر شما تاثیر منفی داشته باشد : بودا
سناریوهای مختلف وجود دارد که معامله گران و ممکن است در این سناریوها به تفکر بیش از حد دچار شوند بیشتر اوقات این سناریوها شامل کمبود اعتماد به نفس و بی میلی از استفاده از نقاط قوت درونی فرد مرتبط است اینگونه ترس و نگرانی باعث میشود تا معاملهگران با توجه به احساسات و توانایی های شخصی خود بیش از حد فکر کرده و دچار تفکر بیش از حد شوند .
به دلیل افکار منفی که به صورت مداوم بر شخصی که تفکر بیش از حد دچار از تاثیر می گذارد معاملهگران ممکن است تمرکز و حضور ذهن لازم خود را از دست بدهند و این موضوع می تواند در دراز مدت تاثیر منفی بر اغلب تصمیمگیریهای روزانه فرد داشته باشد .
روش های غلبه بر این تفکر بیش از حد
تسلط بر افکار منفی می تواند یک ذهنیت قدرتمند را برای رسیدن به اهداف تان برای شما به ارمغان بیاورد روشهای آسانی را تمرین کنید تا از تفکرات منفی جلوگیری کرده و مثبت اندیشی را در ذهن خود تقویت کنید .
خود را به یک استراتژی قدرتمند ، دانش و مهارتهای لازم و خود باوری تجهیز کرده و بعد از آن می توانید بر آموخته های خود تکیه کنید و اعتماد به نفس درونی لازم را به دست آورید .
فعالیت های روزانه فیزیکی فراموش نکنید این موارد می تواند شما را به چالش بکشد و در ایجاد اعتماد به نفس برای زندگی روزمره به شما کمک کند .
در لحظه زندگی کنید ، شاید این جمله را هزاران بار شنیده باشید ولی فقط زمانی واقعا این جمله را درک میکنید که یک روز متوالی را در لحظه زندگی کرده باشید و مدام از چیز هایی که خدا در اختیار شما قرار داده شکر گذاری کنید ، اینگونه متوجه میشوید که چه مقدار شادی و آرامش را در آن روز تجربه کرده اید .
تفکر بیش از حد در هنگام برنامه ریزی
تفکر بیش از حد منجر به فلج شدن عمل توسط تجزیه و تحلیل بیش از حد میشود این موضوع مهم است که به همه چیز فکر کنید اما این را باید بدانید که بسیاری از تفکر به عنوان وسیله ای برای اجتناب از عمل استفاده می کنند . رابرت هرجاوک بنیانگذار BRAK Systems
هنگام ایجاد استراتژی معاملات این موضوع مهم است که خود را از افکار فلج کننده رها کرده و مطمئن شوید که یک استراتژی قابل اعتماد را به دست آورده اید . غلبه بر افکار نگران کننده یکی از بهترین راه هایی است که می توان از طریق برنامه ریزی مناسب پیش بگیرید یک عادت ذهنی برای پرهیز از تفکر بیش از حد و تکیه بر برنامه ریزی برای اقدام های پیشگیرانه ایجاد کنید .
معمولاً در این مرحله فکر کردن بیش از حد ، بابت نگرانی در مورد آینده است .
نگرانی در این مرحله یک واکنش طبیعی است به خصوص اگر این نگرانی در مورد استراتژی معاملاتی خود باشد . تنها زمانی این نگرانی بیش از حد میشود که توانایی شما را برای اقدام و عملکرد مناسب مهار کند
روش های غلبه بر این موضوع
قبل از ایجاد استراتژی مناسب می بایست دانش و درک به خود را از طریق آموزش و مطالعات در مورد بازار فارکس به دست بیاورید
اگر در مورد نقطهای در استراتژی خود مطمئن نیستید ابتدا از یک حساب آزمایشی استفاده کنید این موضوع به شما کمک می کند تا مسائل را حل کرده استراتژی را تنظیم کنید و به شما این امکان را میدهد تا جزئیات کوچکی که شما را نگران کرده است را مرور کنید
در هنگام برنامه ریزی فرآیند مطالعه احتمالات و سناریوهای احتمالی را انجام دهید این موضوع به شما کمک می کند تا همه زمینه ها را پوشش داده و هرگونه نگرانی را به حداقل ممکن برسانید
فکر کردن آموزش طرز فکر تریدرها بیش از حد بعد از بررسی
شما می بایست ۸۰ درصد از وقت خود را برای صرف تمرکز بر فرصت های فردا کنید به جای اینکه به مشکلات دیروز فکر کنید . برایان تریسی
یکی از شایعترین دلایل تفکر بیش از حد اضطراب ناشی از تجربیات گذشته فرد می باشد . اکثر اوقات این زیان ها و آسیب ها می توانند منجر به ترس از حرکات نا مطمئن بازار شکست های غیر منتظره برای فرد تبدیل شوند .
به همین دلیل داشتن برنامه برای به دست آوردن کنترل و افکارتان بسیار مهم است برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق می بایست اول از نگرانی های خود در مورد گذشته جلوگیری کرده و بر روی خوش بینی تمرکز کنید
بخشی از هر زندگی فرد معامله گر را احساس اضطراب و وقوع معاملات ناموفق شامل می شود . هنگام تجربه ی شکست باید یاد بگیرید به جای اینکه بر روی ضرر ها تمرکز کنید بر فرصت های بهبود نگاه کنید . نباید اجازه دهید تا افکار منفی بر فعالیت های شما تاثیر داشته باشد اگرچه ممکن است این موضوع بسیار ساده به نظر برسد اما برای شکل دادن به این حالات ذهنی می بایست تمرین و انضباط زیادی را رعایت کنید .
روش های غلبه بر این موضوع
ذهن خود را به استفاده از روش رشد افکار تشویق کنید تا به ایجاد حالتی فعال تر و مبتنی بر پیشرفت به شما کمک کند با استفاده از این طرز فکر در نهایت مشاهده جنبه های مثبت اکثر نکات برای شما به صورت طبیعی قابل رویت خواهد بود .
بعد از یک تجربه آسیب زا ، از طریق هوش هیجانی قوی با تفکر بیش از حد مبارزه کنید زیرا این موضوع نقش مهمی این موضوع بر چالش ها در زندگی شخصی و شغلی شما خواهد داشت .
پس از شکست در معاملات می بایست از یک استراتژی ساختار یافته یا سیستماتیک استفاده کنید یکی از ابزار هایی که می توانید برای ساخت این استراتژی از آن استفاده کنید استفاده از دفترچه یادداشت معاملاتی است مهم است که در این دفترچه خود یادآوری کنید که هدفتان در طول هر نوع تجزیه و تحلیل چه می باشد و شما در حال به دست آوردن چه بینشی هستید تا شما را به جلو و کمک کند .
تفکر بیش از حد خارج از کنترل
شما در زندگی خود تنها بر سه چیز کنترل دارید کاری که میکنید تصاویری که تجسم میکنید اقداماتی که انجام می دهید “جک کینفیلد”
عدم اطمینان یکی از دلایل رایج تفکر بیش از حد می باشد انتظار و ندانستن اینکه چه چیزی در آینده برای شما اتفاق خواهد افتاد و عدم کنترل بر سایر موقعیت ها مطمئناً می تواند بر نحوه درک شما از این موضوعات تاثیر سختی را داشته باشند واقعیت این است که هر معامله گری مستلزم است که ریسک هایی است که تحت تاثیر چیزهایی که خارج از کنترل فرد است را تجربه کند درک این موضوع برای هر معامله گری قبل از انجام معاملات بسیار مهم است .
هنگامی که تجزیه و تحلیل بیش از حد مسائل از کنترل فرد خارج میشود میتواند برای کارایی کلی در هنگام معاملات بسیار مضر باشد
در یک بازار بی ثبات معامله گران باید یاد بگیرند تا با هر تغییری که لازم است یا هر زمانی که یک موقعیت غیر منتظره ایجاد میشود به صورت کامل سازگار شوند ،فرد معامله گر می بایست زمانی که برای تحلیل بیش از حد صرف میکند را صرف کسب استراتژی مناسب کند
روش های غلبه بر این موضوع
اطمینان حاصل کنید که دانش و خود را در معاملات به طور مداوم افزایش می دهید و بر مهارت های خود مسلط هستید . همچنین در هنگام وقوع هر مشکلی باید توانایی آن را داشته باشید که به صورت سریع واکنش نشان دهید و یک پاسخ گویی مناسب را داشته باشید این موضوعات احساس آسیب پذیر را به طور قابل توجهی کاهش می دهد
با معامله گران به خصوص آنهایی که در این حوزه متخصص شده اند آشنا شوید این موضوع به شما کمک میکند تا بینشی در مورد اینکه دیگران چگونه می توانید موفق شوید و چگونه میتوانید بر چالشهای پیش بینی نشده غلبه کنید بینش به دست آورید
برای زمان خود برنامه ریزی کنید برای برخی این روش راه موثر برای خروج از موقعیت های ناامیدی یا دلهره می باشد و تنظیم برنامه های برای برنامه ریزی زمان می توانید در کنترل افکار خود بهتر شوید و حتی این محدودیت های زمانی ایده های خلاقانه را برای شما به ارمغان می آورند
افکار خود را در معاملات فارکس و برای داشتن شیوه زندگی مناسب کنترل کنید
یک عادت ذهنی مناسب ایجاد کنید که نگرانیِ بیش از حد را از بین ببرد احساسات بیش از حد میتواند احتمال از دست دادن تمرکز را افزایش داده و در نهایت کنترل این احساسات برای فرد بسیار دشوار میشود کنترل بر روی تمایل خود به تفکر بیش از حد میتواند به معاملهگران کمک کند تا اعتماد به نفس و انعطاف پذیری لازم را به صورت قابل توجهی کسب کنند .
آسیب پذیر بودن در برابر احساسات می تواند یک تأثیر منفی بر عملکرد کلی و اثربخشی معاملات داشته باشد آنگاه تحلیل بیش از حد نیز در موقعیت های خاص می تواند به تجربه استرس زا تبدیل شده و موقعیت را به موضوع چالش برانگیزتری تبدیل کند با عزم و اراده کافی می توانید از سوالاتی مانند چه میشد و آنچه باید میشد اجتناب کنید .
با انگیزه خود ،برای افراط بیش از حد فکر کردن مبارزه کنید و روی وضعیت ذهنی سازنده برای خود تمرکز کنید با گذشت زمان و تلاش های آگاهانه برای جلوگیری از تفکر بیشتر هست ،میتوانید یک ذهنیت سالم را برای خود به ارمغان بیاورید و از ذهن خود سلاح قدرتمند برای موفقیت در معاملات آماده کنید .
دیدگاه شما