تعریف ساده اهرم


تعریف ساده اهرم

در این نوشته دو عبارت پرکاربرد در فضای اجرای پروژه رو بررسی می کنیم.

کلمه‌ی Leverage به صورت «قدرت اقدام موثر» تعریف شده ولی معنای جدید اون «استفاده از نتیجه‌ی کار بقیه» است. این کار میتونه از فرد دیگه، پروژه‌ی دیگه و یا حتا شرکت دیگه‌ای اومده باشه. این حرکت خوبه ولی وقتی که این نتیجه به راحتی به پروژه، فرهنگ و مشتری شما بخوره. اما اگر دقیقن مناسب شما نبود باید یا اصلاحش کنید یا حذفش کنید. انتظار معمول در این موارد اینه که استفاده کردن از کار بقیه باید کامل، بدون نیاز به تلاش و رایگان باشه. البته این انتظار بیشتر به کپی/پیست متداول نزدیکه. در leverage کردن شما تجربه‌ی بقیه رو اهرم قرار میدید و نه اینکه راهکار بقیه رو نقطه به نقطه کپی کنید.

می‌رسیم به کلمه دوم یعنی Facilitate یا «تسهیل کردن» و یا همون ساده‌تر کردن. وقتی از کسی می‌خواهند کاری رو تسهیل کنه یعنی کار طبق زمان پیش نرفته یا در حد انتظار نبوده است. نکته اینجاست که باید مطمئن شد درخواست تسهیل کردن با زمان و منابع کافی میاد. اگه ساده‌سازی با الزامات، دانش و ابزارهای مورد انتظار همراه نباشه، حتمن فرد به مشکل برمیخوره. پس ساده کردن رو نمیشه ساده گرفت و یا سریع و مجانی انجامش داد.

عبور از معنای لغتی کلمه‌ها در فضای اجرایی و آگاهی از مفهوم اصلی اونها یکی از اهداف این چند نوشته بود. نگاهی به لیست این کلمات کنیم: فکر کردن خارج از چارچوب، مدیریت فضای سفید، One-off، اهرم قرار دادن و تسهیل کردن.

اهرم و مارجین در فارکس چیست

یکی از دلایل علاقه مندی های معامله گران، به معامله در فارکس، امکان معامله با حجم پولی بیشتر از سرمایه واقعی می باشد. با وجود اینکه اکثر معامله گران کلمه اهرم (leverage) را شنیده و از آن استفاده می کنند، ولی تعداد کمی از آنها با معنای واقعی، عملکرد و تاثیرات آن بر باقیمانده سرمایه خود آشنایی دارند. برای درک اهرم (leverage) می توانیم از عباراتی مانند معامله با پول دیگران یا معامله با سرمایه قرض گرفته شده نیز استفاده کنیم. در این بخش معنی واقعی اهرم (leverage) و همچنین اینکه چرا به آن شمشیر دو لبه می گویند را مرور می کنیم.

اهرم به معنای قرض گرفتن پول جهت معامله می باشد. در خصوص فارکس، این پول معمولا” از کارگزار حساب کابری قرض گرفته می شود. در تجارت فارکس اهرم های بسیار بالایی موجود می باشد و معامله گر می تواند با سرمایه اندک، حجم عظیمی از پول را در معاملات خود استفاده و مدیریت کند.

برای مثال اگر بخواهید در یک معامله به حجم یک lot (US$100,000) بر روی USD/CHF وارد گردید، و میزان موجودی حساب شما معادل US$1,000 باشد، نیاز به استفاده از اهرم ۱:۱۰۰ خواهید داشت.البته همواره میزان اهرم قابل استفاده در حساب شما، توسط شرایط کارگزار مربوطه مشخص می گردد. به اهرم در اصطلاحات رایج، شمشیر دو لبه یا خیابان دو طرفه نیز می گویند زیرا در استفاده از آن در صورتی که باقیمانده حساب و نسبت ریسک به سود در نظر گرفته نشود، ممکن است در یک معامله ساده کلیه سرمایه شما را نابود نماید. از سوی دیگر اگر شما با استفاده از اهرم سود کنید، توانسته اید با سرمایه ای کم در معامله ای بزرگ موفق گردید. آنچه مشخص است اگر معامله گر درک درستی از میزان ضرر احتمالی نداشته باشد، در این خیابان به مسیر نابودی خواهد رفت و در مقابل ممکن است راه موفقیت سریع را در پیش بگیرد.

اگر در یک معامله با سپرده (deposit) معادل ۱،۰۰۰ دلار از اهرم ۱:۱۰۰ استفاده کنید. کارگزار شما در فارکس، جهت کنترل معامله ۱۰۰،۰۰۰ دلاری ، مبلغی معادل ۱۰۰۰ دلار از حسابتان، که در اینجا کل آن است را به عنوان مارجین بلوکه می کند.

مارجین (margin) مقدار سپرده ای است که کارگزار شما قبل از ورود به معامله تعریف ساده اهرم به عنوان ضمانت معامله برای باخت احتمالی، بلوکه خواهد کرد. کارگزار شما در ازای باز نگاه داشتن معامله این مبلغ را بلوکه می کند. معمولا” محاسبه مارجین (margin) بر اساس درصدی از حجم معامله صورت می پذیرد. برای مثال، کارگزاران فارکس این درصد را معادل ۱%، ۵% یا ۲% در نظر می گیرند.

بر اساس مارجین مورد نیاز کارگزار، می توانید حداکثر اهرم ممکن در حساب معاملاتی خود را محاسبه کنید. برای مثال اگر کارگزار شما نیاز به مارجین ۲ درصد داشته باشد، شمامی توانید اهرم ۱:۵۰ داشته باشید . در جدول زیر می توانید نمونه های رایجی از مارجین مورد نیاز و اهرم ممکن را ببینید:

Margin RequirementMaximum Leverage
5%1:20
3%1:33
2%1:50
1%1:100
0.50%1:200
0.25%1:400

مثال: برای درک بهتر موضوع فرض کنیم در حساب کاربری شما ۱۰۰۰ دلار موجود است و مارجین کارگزار نیز ۵ درصد می باشد اگر شما بخواهید با اهرم ۱:۱۰۰ به انجام معامله بپردازید و قرار باشد وارد یک پوزیشن ۱۰۰،۰۰۰ دلاری شوید، کارگزار مطابق مارجین گفته شده می بایست ۵ درصد ۱۰۰،۰۰۰ دلار را از حساب شما بلوکه نماید که برابر است با ۵،۰۰۰ دلار ولی حساب شما کلا” ۱،۰۰۰ دلار موجودی دارد و بنابراین شما امکان داشتن اهرم ۱:۱۰۰ را نداشته و تنها می توانید از اهرم ۱:۲۰ استفاده نمائید.

احتمالا” در پلتفرم معاملاتی خود به غیر از “margin requirement”، کلماتی مرتبط با مارجین دیگری را نیز خواهد دید، لذا برای جلوگیری از سردرگمی شما از این اصطلاحات در این قسمت سعی می کنیم توضیحات لازم را بیان کنیم.

به مقدار سپرده ای که کارگزار شما جهت بازگشایی پوزیشن بلوکه خواهد نمود، اطلاق می گردد و به شکل درصدی از حجم پوزیشن بیان می گردد.

این اصطلاح بیان متفاوتی از باقیمانده موجودی حساب شما می باشد.

مقدار پولی که کارگزار شما جهت باز نگاه داشتن پوزیشن معاملاتی جاری، از حساب شما بلوکه کرده است. با این که این پول هنوز متعلق به شما است، اجازه استفاده از آن را تا زمانی که پوزیشن خود را ببندید یا در شرایط call margin قرا بگیرید، نخواهید داشت.

این پول، بخشی از سرمایه شماست که در دسترس بوده و می توانید از آن جهت بازگشایی پوزیشن های جدید استفاده کنید.

این پیام را زمانی دریافت خواهید کرد که سپرده حساب شما، جواب گوی میزان ضرر معامله جاری تان نباشد. به بیان دیگر وقتی میزان سپرده equity از حد used margin کمتر شود. در این شرایط، کارگزار کلیه معاملات جاری شما را در قیمت جاری بازار می بندد.

ابتدایی ها

يکي از انواع ماشين ها اهرم ها هستندکه هر اهرم از سه قسمت مهم به نام هاي تکيه گاه – نيرو – جسمتشکيل شده است .

البته براي بحث درباره اهرم ها بايد به اين نکته هم اشاره کنيم که به فاصله تکيه گاه تا محل نيرو را بازوي محرک و از تکيه گاه تا جسم را بازوي مقاوم مي ناميم .

حال براساس محل قرار گرفتن سه قسمت اصلي اهرم، اهرم ها را به سه دسته تقسيم مي کنيم .

1- اهرم نوع اول :در اين نوع اهرم که تکيه گاه در بين نيرو وجسم قرار دارد داراي خصوصيات زير مي باشد :

الف- در بعضي موارد بارزوي محرک و در بعضي موارد بازوي مقاوم مي تواند بلندتر باشد

ب- چون در اين اهرم تکيه گاه در وسط قرار دارد جهت نيرو برعکس مي شود .

ج) نمونه هايي از آن را مي توان انبردست – قيچي – الاکلنگ– ديلم و.

2- اهرم نوع دوم : در اين نوع اهرم جسم در بين نيرو وتکيه گاه قرار داردو داراي خصوصيات زير است

الف ) هميشه بازوي محرک بلند تر از بازوي مقاوم است

ب) نمونه هايي از آن را مي توان چرخ دستي – فرغون –فندق شکن – درب بطري باز کن

3- اهرم نوع سوم : در اين اهرم نيرو در بين جسم وتکيه گاه قرار دارد وداراي اين خصوصيات

الف ) هميشه بازوي مقاوم بلندتر از بازوي محرک است .

ب) نمونه هاي از آن را مي توان انبريخ – جاروي فراشي- موچين

خصوصيت مشترک هر سه نوع اهرم اين است که هر سه اهرم در انتقال نيرو به ما کمک مي کنند .

نکته ها : اگر در يک اهرم بازوي محرک بلندتر از بازوي مقاوم باشد آن اهرم مقدار نيرو را افزايش مي دهد يا به اصطلاح ديگر در اين نوع اهرم در نيرو صرفه جويي مي شود که نمونه آن اهرم هاي نوع دوم هستند .

واگر دريک اهرم بازوي مقاوم بلندتر از بازوي محرک باشد آن اهرم مسافت وسرعت اثر نيرو را افزايش مي دهد ، همچنين مي توان گفت در وقت هم صرفه جويي ميشود .نمونه آن اهرم هاي نوع سوم هستند .

توجه داشته باشيم که اهرم نوع اول نسبت به محل قرار گرفتن تکيه گاه مي تواند در نيرو يا در وقت براي ما مفيد واقع شود .

مي توان گفت مطالب بالا را کتاب با اين زبان بيان کرده که هر چه تکيه گاه را به جسم نزديک کنيم . و هرچه تکيه گاه را به نيرو نزديک کنيم .

در اهرم ها قانوني وجود دارد که اگر بخواهيم اهرم به حال تعادل برسد بايد هميشه اين رابطه درست باشد

مقدار نيروضريدر بازوي محرک = مقدار جسم ضربدربازوي مقاوم

که در اين نمونه مي توانند مقدار هريک از موارد را نداده باشند که مي توانيم با کمک اين قانون براساس سه مقدار داده شده ديگر مقدار مجهول را حساب کنيم .

يکي ديگر از انواع ماشَين ها سطح شيبدار است

سطح شيبدار : سطح مايلي که دو سطح غير هم ارتفاع را بهم مرتبط مي سازد . دقت کنيم که در يک سطح شيبدار اگر ارتفاع ثابت باشد هر چه طول سطح شيبدار بيشتر شود انجام کار براي ما آسانتر است

نکته مهم ديگر اينکه در حالتي که ارتفاع ثابت باشدومقدار طول تغيير کند وما در هر دو حالت وزنه يکساني را بالا ببريم مقدار کار ما در هر دو حالت مساوي مي باشد .سطح شيبدار در زندگي انسان کاربردهاي زيادي دارد مثل نردبان – پيچ که يک سطح شيبدار مارپيچ است و.

نوع ديگري از ماشين ها قرقرها هستند که ساده ترين آن قرقره اي است که از يک قرقره تشکيل شده است که ما به همان اندازه که طناب را بکشيم جسم به بالا حرکت مي کند مثل قرقره پرچم

در بعضي قرقرهاي مرکب بسته به تعداد قرقره مورد استفاده ممکن است ما با کشيدن 6

متر طناب جسم سه متر يا دو متر جابجا شود( البته کار کشيدن طناب( به زبان ساده)

راحت تر خواهد بود ودر عوض تعریف ساده اهرم مقدار بيشتري طناب رابايد بکشيم) به عنوان مثال اگر به

قرقره اي که با آن موتور ماشين را بالا مي کشند دقت کنيم مي بينيم که با کشيدن

چند متر طناب يا زنجير موتور چند سانتي متر جابجا مي شود . البته چون در کتاب به

اين مبحث کمتر پرداخته شده از توضيح بيشتر آن خوداري مي کنم .

نوع ديگر ماشين ها مي توان از گوه – چرخ ومحور و ساير ماشين هاي پيچيده نام برد .

لیکوئید شدن چیست؟ بررسی اصطلاح لیکوئید شدن تریدر ها در بازارهای مالی

لیکوئید شدن چیست

بازار رمزارزها به نوسانات بالا شهرت دارد. از بیت کوین و اتریوم گرفته تا استیبل کوین‌ها، این نوسانات همواره در بازار وجود داشته‌اند. همین امر باعث شده است که سرمایه‌گذاری در این بازار ریسک بیشتری نسبت به سایر بازارها داشته باشد. بنابراین امکان لیکوئید شدن در بازار کریپتوکارنسی بسیار بیشتر است. اما منظور از لیکوئید شدن چیست؟

با ما همراه باشید تا در این مقاله مفهوم لیکوئید شدن یکی از اصطلاحات مهم ارز دیجیتال را بررسی کنیم.

لیکوئید شدن به زبان ساده

لیکوئید شدن به فرایند فروش دارایی‌های کریپتویی برای به حداقل رساندن ضرر، به ویژه در صورت سقوط بازار، اشاره دارد. در بازار کریپتوکارنسی، اصطلاح لیکوئید شدن عمدتاً برای توصیف بسته شدن اجباری موقعیت یک معامله‌گر به دلیل از دست دادن جزئی یا کلی حاشیه سود اولیه معامله گر استفاده می‌شود. لیکوئید شدن زمانی اتفاق می‌افتد که در یک معامله اهرم یا levrage حاشیه سود در نظر گرفته شده کاهش پیدا می‌کند و در صورت باز بودن معامله، تریدر متضرر می‌شود.

در صورت سقوط قیمت بازار، صرافی به صورت خودکار معامله باز را می‌بندد. این عمل ممکن است سرمایه اولیه تریدر را تحت تاثیر قرار دهد. در شرایط وخیم سقوط قیمت، تریدر ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهد.

لیکوئید شدن را می توان به لیکوئید جزئی و کل تقسیم کرد.

  • لیکوئید جزئی: معامله را در سریع‌ترین زمان ممکن می‌بندد و تریدر بخشی از سرمایه خود را از دست می‌دهد.
  • لیکوئید کلی: سقوط شدید قیمتی در بازار و بسته شدن معامله به از دست دادن کل سرمایه تریدر منجر می‌شود.

تفاوت لیکوئید شدن و لیکوئیدیتی

این دو اصطلاح از نظر لغوی به یکدیگر نزدیک هستند اما در مفهوم تفاوت بسیاری دارند. لیکوئید شدن به معنای از دست دادن بخش یا کل دارایی یک تریدر در معاملات ارزهای دیجیتال اشاره دارد. از سوی دیگر لیکوئیدیتی یا نقدشوندگی، به قدرت نقدینگی یک ارز، صرافی یا بازار اشاره دارد. به‌عنوان مثال قدرت نقدشوندگی بیت کوین از سایر رمزارزها بیشتر است. چرا که همواره سرمایه‌گذار در این بخش راغب به خرید و فروش آن است. یا یک صرافی ارز دیجیتال در صورتی که نقدشوندگی بالایی داشته باشد، کاربران بیشتری را نیز دارا است و گزینه‌ای مطمئن برای فعالیت در بازار به حساب می‌آید.

کال مارجین و معاملات مارجین

معاملات مارجین

معامله مارجین، یک روش برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال است که کاربر نقدینگی مورد نیاز خود در این معاملات را از شخص سوم وام می‌گیرد. در این معامله، کاربر موجودی فعلی خود را تبدیل به یک اهرم کرده و از صرافی مبلغی را برای معاملات با سرمایه بالاتر وام می‌گیرد. معاملات مارجین علاوه بر بازار ارزهای دیجیتال، در چندین بازار بورس مطرح دنیا نیز استفاده می‌شود.

بروکرهای حرفه‌ای برای برای سطح مارجین خود محدودیت‌های خاص تعریف می‌کنند. البته در اغلب موارد بروکرها برای سطح مارجین، سطح صد در صد را در نظر می‌گیرند. این محدودیت سطح کال مارجین نامیده می‌شود.

یک مثال برای معاملات مارجین

شما با استفاده از اهرم هم شانس کسب سود زیاد و هم ریسک از دست دادن سرمایه‌ی خود را افزایش می‌دهید.

فرض کنید که ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارید و تصمیم می‌گیرید از اهرم یک: ده استفاده کنید. این به آن معناست که شما از سرمایه‌ی کارگزار استفاده می‌کنید و با وجود این که فقط هزار دلار دارید، با سرمایۀ ده‌هزاردلاری دست به خرید و فروش می‌زنید.

حال اگر خرید شما موفق باشد و محصولی که خریده‌اید یک دلار افزایش قیمت داشته باشد، شما ده دلار سود می‌کنید.

اما مشکل آنجا رخ می‌دهد که محصولی که خریده‌اید یک دلار قیمتش کاهش پیدا کند. در این حالت نیز شما به جای یک دلار ضرر، ده دلار ضرر می‌کنید.

خطر اصلی آنجاست که سرمایۀ شما صفر شود. در مثال بالا فقط کافی است رمزارزی که خریده‌اید صد دلار کاهش قیمت داشته باشد. چون شما از اهرم یک: ده استفاده کرده‌اید، ضرر شما ۱۰۰۰ دلار یعنی معادل کل سرمایه‌ی شما می‌شود و کارگزار کل موجودی شما را صفر می‌کند و شما با موجودی صفر از معامله خارج می‌شوید. در این حالت صرافی به اصطلاح “مارجین کال” (Margin Call) انجام داده است.

لیکوئید شدن چگونه رخ می‌دهد؟

لیکوئید شدن

لیکوئید شدن زمانی اتفاق می‌افتد که یک صرافی یا کارگزاری موقعیت معامله‌گر را ببندد، چرا که موقعیت معامله دیگر نمی‌تواند الزامات مارجین را برآورده کند. زمانی که حساب مارجین معامله گر از سطحی که قبلاً با صرافی توافق شده بود پایین بیاید، پوزیشن‌ها به طور خودکار شروع به نقد شدن می‌کنند. هنگامی که موقعیت اهرمی شما به آستانه لیکوئید شدن رسید، با یک مارجین کال مواجه خواهید شد، که به این معنی است که باید حاشیه قیمتی بیشتری ایجاد کنید. لیکوئید شدن بیشتر در قراردادهای آتی اتفاق می‌افتد، جایی که معامله گران از مقادیر بالاتری از اهرم استفاده می‌کنند.

در قراردادهای آتی، دو حالت وجود دارد. حالت اول به این شکل است که می‌توانید وجوهی را به حاشیه خود اضافه کنید تا اهرم خود را بالاتر تعریف ساده اهرم از میزان مورد نیاز اهرم قرار دهید. حالت دوم نیز کاملاً خودکار توسط صرافی انجام می‌شود که در این حالت صرافی به طور خودکار موقعیت شما را نقد خواهد کرد.

در ادامه مثال مطرح شده از مارجین اولیه ۱۰۰۰ دلاری، فرض کنید که شما وارد معامله‌ای با اهرم ۱۰ برابری شده‌اید، به این معنی که موقعیت اهرمی شما اکنون ۱۰۰۰۰ دلار است. یعنی ۱۰۰۰ دلار از پول خودتان و ۹۰۰۰ دلاری که از صرافی وام‌ گرفته‌اید.

فرض کنید بیت کوین شما ۱۰ درصد کاهش یافته است. موقعیت شما اکنون ۹۰۰۰ دلار است. اگر نزول ادامه یابد و زیان پوزیشن افزایش یابد، برای جلوگیری از ضرر سرمایه قرض گرفته شده، صرافی موقعیت شما را برای محافظت از پولی که به شما قرض داده شده است، نقد می‌کند. موقعیت شما بسته شده است و سرمایه اولیه ۱۰۰۰ دلاری شما از بین می‌رود.

لیکوئید قیمتی چیست؟

لیکوئید قیمتی

لیکوئید قیمتی نقطه‌ای است که در آن موقعیت‌های اهرمی شما به طور خودکار بسته می‌شوند. چند عاملی که بر این آستانه قیمت تأثیر می‌گذارند عبارت‌اند از اهرم مورد استفاده، نرخ حاشیه نگهداری، قیمت ارز دیجیتال و مانده حساب. صرافی‌ها قیمت لیکوئید را برای شما محاسبه می‌کنند که ممکن است میانگینی از چندین صرافی بزرگ باشد.

وقتی قیمت ارز دیجیتال شما از آستانه قیمت لیکوئید عبور می‌کند، فرایند لیکوئید شدن آغاز می‌شود. قیمت ارزهای دیجیتال دائماً در حال تغییر است، بنابراین مهم است که از آخرین اخبار مطلع باشید و مطمئن شوید که موقعیت‌های شما همچنان سودآور هستند. در غیر این صورت، ممکن است قسمتی یا کل دارایی خود را از دست بدهید.

مثالی از لیکوئید شدن بیت کوین

یک معامله‌گر ممکن است برای پوشش یک موقعیت کوتاه یا برای انجام سایر تعهدات مالی نیاز به نقدینگی بیت کوین خود داشته باشد. وقتی این اتفاق می‌افتد، معامله‌گر معمولاً بیت کوین خود را با قیمت فعلی بازار می‌فروشد، صرف نظر از اینکه قیمت آن بالاتر یا پایین‌تر از قیمت خرید اصلی باشد. با این حال، در برخی موارد، یک معامله گر ممکن است مجبور شود بیت کوین خود را با قیمتی کمتر از نرخ بازار بفروشد. این ممکن است به لیکوئید شدن منجر شود و معمولاً توسط صرافی که بیت کوین در آن فروخته می‌شود تعیین می‌شود.

در اوایل ژانویه، زمانی که بیت کوین به زیر ۴۳ هزار سقوط کرد، بیش از ۸۱۲ میلیون دلار از معاملات آتی کریپتو منحل شد که منجر به زیان زیادی برای معامله گران ارزهای دیجیتال شد. این اتفاق به دلیل از دست دادن جزئی یا کلی حاشیه اولیه سود برای معامله گران اتفاق افتاد.

توجه به این نکته مهم است که بسته به شرایط فعلی بازار، قیمت لیکوئید می‌تواند در هر زمان تغییر کند. بنابراین اگر به فروش بیت کوین خود فکر می‌کنید، خوب است که قبل از تصمیم گیری نهایی آخرین قیمت لیکویید شدن را بررسی کنید. با انجام این کار، می‌توانید مطمئن شوید که بهترین معامله ممکن را خواهید داشت.

جلوگیری از لیکوئید شدن

جلوگیری از لیکوئید شدن

لیکوئید شدن در بازار ارزهای دیجیتال به طور خلاصه به معنای ضرر در قرارداد‌های آتی با صرافی است. در این حالت صرافی به عنوان جبران خسارت، اصل دارایی شما را نقد کرده و آن را به حساب خود منتقل می‌کند. انجام معاملات آتی یکی از روش‌هایی است که تریدرهای حرفه‌ای برای کسب سود انتخاب می‌کنند. روشی که با داشتن ریسک بسیار زیاد، امکان کسب سود زیاد را هم فراهم می‌کند.

با این حال استفاده از اهرم قراردادهای آتی، ابزاری نیست که به تریدرهای تازه کار یا حتی حرفه‌ای پیشنهاد شود. کوچکترین اشتباه در این کار ممکن است باعث از دست دادن رمزارزها شود و تمام سرمایه شما در صرافی را به خطر بیندازد. به علاوه، هیچ راهی برای جبران این خسارت یا مذاکره با صرافی برای لغو قرارداد وجود ندارد.

اهمیت آشنایی با اصطلاحات بازار ارزهای دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال بازاری پر از فرصت‌ها و ریسک‌های مختلف است. متأسفانه برخی افراد ناآشنا به این حوزه به اشتباه فکر می‌کنند که فقط با خرید بیت کوین یا سرمایه‌گذاری روی بعضی از ارزهای دیجیتال می‌توانند به سودهای کلان برسند. این در حالی است که به دلیل نداشتن دانش کافی در ارتباط با بازار ارزهای دیجیتال، متحمل خسارات مالی سنگین می‌شوند.

آشنایی با اصطلاحات رایج بازار ارزهای دیجیتال، ابزارهای موجود در آن و همچنین این فرصت‌ها و خطرات می‌تواند باعث بهبود عملکرد شما در این بازار شده و در مسیر کسب سود به شما کمک کند.

سعی کنید در این بازار با چشمان بسته هیچ معامله‌ای انجام ندهید تا سرمایه خود را در معرض آسیب‌ها و ریسک‌های مختلف قرار نداده باشید. قراردادهای آتی و معاملات مارجین بیش از آن که یک فرصت برای کسب سود کاربران باشند، فرصتی برای درآمدزایی صرافی است و افراد بسیار کمی در این معاملات موفق می‌شوند.

ویرایش شده توسط مسعود فاضل

سوالات متداول

یک شاخص برای میزان سرعت نقدشوندگی یک نوع دارایی است. به زبان ساده، نقدینگی سرعت امکان خرید و فروش را مشخص می‌کند. لیکوئید بودن بازار تضمین می‌کند که قیمت‌ها پایدار بوده و مستعد نوسانات بزرگ ناشی از معاملات بزرگ نیست.

استیبل‌کوین‌هایی مانند تتر و کوین‌هایی مانند بیت کوین و اتریوم بسیار لیکوئید هستند.

به این معنی که همه یا بخشی از دارایی خود را از دست داده و صرافی دارایی او را به حساب خود منتقل کرده است.

اهرم در اختیارمعامله

در این مقاله قصد داریم شما را با مفهوم اهرم و شیوه صحیح محاسبه آن ، که یکی از مفاهیم بازار اختیارمعامله میباشد آشنا کنیم.

اهرم چیست؟

فرض تعریف ساده اهرم کنین میخواید یک توپ سنگی چند تنی رو حرکت بدین

اگه بخواید این توپو یک متر بندازین بالا فک میکنین که به نیروی چند تا آدم قوی هیکل برای جابه جا کردن اون نیاز دارین؟؟؟

برای این کار فقط کافیه یه میله بلند داشته باشین و یه نفر که خیلی زور آنچنانی هم نداره ،در واقع این اهرمه که باعث میشه قدرت یه ادم کم زور با چند ده مرد قدرتمند برابری کنه

عملا ، اهرم ، این قدرتو به ما میده که از یک عنصر با سودآوری کمتر ،عنصری با توانایی ایجاد سود بیشتر بسازیم.

اگه یک مرد کم زور با یک اهرم می‌تونه کار چند مرد قوی هیکل را انجام بده ، پس همون چند مرد قدرتمند با کمک اهرم چیکار میتونن انجام بدن؟

احتمالاً نه تنها به راحتی می‌تونن سنگ رو حرکت بدن بلکه اونرو قدری هم به هوا پرتاب کرده و چند متری آن طرف‌تر پرت خواهند کرد!!

اهرم ها این اجازه رو به ما میدن که قدرت یه چیزیو چند برابر کنیم

در واقع اهرم کاری میکنه که شما بتونید با یک مقدار پول کمتر ‌تو روند معاملات به پول بیشتری برسید.

حالا بذارید این موضوعو تو بازار اختیار با یه مثال با هم بررسی کنیم…

فرض کنید شما ۱۰ میلیون تومان پول دارید و قصد سرمایه‌گذاری آنرا دارید. قیمت سهم ایران خودرو در حال حاضر 400 تومان است، شما با ۱۰ میلیون تومان پول‌تان تعداد 25 هزار سهم

خودرو می‌خرید، با این هدف که در قیمت بالاتری آنها را بفروشید.

اگر چند وقت بعد قیمت سهم 500 تومان شود و شما اقدام به فروش کنید، بدون درنظر گرفتن کارمزد و مالیات روی هر سهم ۱۰۰ تومان و جمعاً ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان سود می‌کنید

حالا فرض کنید به جای خرید سهم خودرو، وقتی که خودرو ۴۰۰ تومان است قرارداد اختیار خرید آنرا با قیمت اعمال ۴۰۰ تومان (قرارداد بی‌تفاوت) به قیمت ۴۰ تومان می‌خرید.

در اینجا تنها با صرف ۱ میلیون تومان از کل ۱۰ میلیون تومان‌تان می‌توانید اختیارِ خریدن ۲۵ هزار سهم خودرو (معادل ۲۵ قرارداد) را بدست بیاورید.

در صورتی که مدتی بعد، قیمت خودرو به ۵۰۰ تومان برسد، با توجه به روند سهم احتمالاً می‌توانید قرارداد را کمی بیشتر از ارزش ذاتی آن بفروشید، فرضاً ۱۱۰ تومان

(اگر سهم روند قدرتمند صعودی داشته باشد حتی ممکن است تا ۱۳۰ تومان هم بفروشید).

در اینجا بابت فروش ۲۵ هزار حق اختیار خرید، به قیمت ۱۱۰ تومان، ۲ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان بدست می‌آورید که اگر هزینه اولیه (۱ میلیون تومان) را کم کنید، در نهایت ۱ میلیون

و ۷۵۰ هزار تومان سود کرده‌اید (هر سهم ۷۰ تومان).

در سناریوی خرید سهام با قرار دادن ۱۰ میلیون تومان (کل نیروی‌تان) بابت هر سهم ۱۰۰ تومان سود کردید

و در سناریوی خرید اختیار خرید با قراردادن ۱ میلیون تومان، بابت هر سهم ۷۰ تومان سود کردید. شما از یک مرد لاغر + یک اهرم استفاده کردید و تقریباً همان نتیجه‌ای را گرفتید

که با چند مرد قدرتمند بدون اهرم گرفته بودید.

حالا در صورتی که تمام نیروی موجودتان را پشت اهرم می‌گذاشتید چطور؟

در این صورت توپ نه تنها حرکت می‌کرد بلکه چند متری هم به تعریف ساده اهرم هوا پرتاب می‌شد. با ۱۰ میلیون سرمایه‌گذاری، می‌توانستید حق اختیار خرید ۲۵۰ هزار سهم را بدست آورید و فرضاً

اگر در نهایت قرارداد را ۱۱۰ تومان می‌فروختید و بابت هر حق اختیار ۷۰ تومان سود می‌کردید، ضربدر ۲۵۰ هزار، جمعاً ۱۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان سود خالص بدست می‌آوردید

(در حالت خرید سهام تنها ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان سود می‌کردید).

نکته بسیار مهمی که در ارتباط با اهرم وجود داره این هست که همانطور که سود آپشن به نسبت سهام حالت اهرمی دارد، زیان آن هم همینطور است.

حالا که متوجه شدیم اهرم در قراردادهای اختیار معامله چی هست و چه کاربردی داره ، در ادامه بریم سراغ نحوه صحیح محاسبه اهرم

leverage

اهرم هر قرارداد را چگونه محاسبه کنیم؟

چطور یه اهرمی را محاسبه کنیم که دقیق‌تر نشون بده اگر سهم قیمتش تغییر کرد، قیمت قرارداد محتملاً چطور تغییر می‌کنه و سود ما چقدر میشه.

توضیح محاسبه اهرم را با یک مثال توضیح خواهیم داد :

فرض کنید ما می‌خواهیم بدونیم اگر ۴ میلیون بزاریم تو بازار اختیارمعامله و فردا مثلاً سهم ۱۰ تومن تغییر کرد. قیمت قرارداد ما چقدر تغییر می‌کنه و ۴ میلیون ما چقدر میشه؟

و چقدر واقعاً سود می‌کنیم؟

اینکه فردا بیاییم بگیم خب اهرم دیروز ۱۰ بود امروز شده ۹ چه فایده‌ای داره؟

ما می‌خواهیم از قبل تخمین درستی ازش داشته باشیم.

خب برای این کار چه میشه کرد؟

ما یه چیزی داریم به نام ضریب دلتا، یه ضریب یونانیه، که میاد حساسیت قیمت آپشن رو به تغییرات قیمت سهم پایه می‌سنجه. دلتا برای هر قرارداد یه عددی بین ۰ و ۱ هست.

مثلاً اگر دلتای یه قرارداد ۰.۷ باشه وقتی که قیمت سهم پایه ۱۰ تومن تغییر کنه و از ۴۰۰ بشه ۴۵۰ تومن، قیمت اون قراردادش باید ۷۰ درصد این تغییر، تغییر بکنه. یعنی ۳۵ تومن

تغییر کنه و از ۲۰ تومن بشه ۵۵ تومن. دقت کنید یک به یک تغییر نمی‌کنه، یعنی چون اون از ۴۰۰ شده ۴۵۰ تومن این از ۲۰ نمیشه ۷۰ تومن.

بلکه مطابق دلتاش تغییر می‌کنه و میشه ۵۵ تومن ، ما اگر دلتا رو در اهرم لحاظ کنیم، تا حدی اهرم‌مون بهتر محاسبه میشه و قدرت پیش‌بینی بهمون میده.

چطور اهرم را محاسبه کنیم؟ مطابق فرمول زیر:

مثلاً دلتا در قراردادهایی که خیلی در سود هستن ، معمولاً مقدار یک یا خیلی نزدیک به یک دارد، یعنی چی؟

یعنی هر تغییری در قیمت سهم پایه باعث همان مقدار تغییر در قیمت قرارداد میشه‌. اگر قیمت سهم ۱۰ تومن زیاد بشه، توی این قراردادها قیمت قرارداد هم عیناً ۱۰ تومن زیاد میشه.

پس تا وقتی که این دلتای یک برقراره، می‌تونیم بگیم واقعاً اهرم فعلی برای فردا هم برقراره و محقق میشه.

به محض اینکه دلتا تغییر کنه تاثیرش رو در اهرم میزاره و دیگه اون اهرم اولیه واستون برقرار نیست، . مثلاً فرضاً اگر دلتای یه قرارداد ۰.۶۵ باشه و براش اهرم ۱۰ محاسبه کردید

وقتی ضربدر مقدار دلتا میشه، اهرم واقعی بدست میاد که ۶.۵ هست.

یعنی انتظار دارید با تغییر قیمت سهم پایه، سود آپشن به نسبت سود سهم ۶.۵ برابر باشه و اگر دلتا را دقیق درآورده باشید واقعاً چنین چیزی رخ میده.

مثلاً اگر قیمت سهم بشه ۴۱۰ تومن و ۱۰ هزارتا ازش داشته باشید سودتون روی سهم جمعاً میشه ۱۰۰ هزار تومن.

همزمان قیمت آپشن مطابق دلتاش ۶۵ درصدِ تغییر قیمت سهم پایه تغیر می‌کنه، مثلا‌ اگر ۲۰ تومن بوده میشه ۲۶ تومن و ۵ ریال. با همون ۴ میلیون تومن چندتا آپشن داشتید؟

۱۰۰ هزارتا. مجموع سودتون چقدر میشه؟ ۶۵۰ هزار تومن.

چند برابر سود کردید؟ ۶.۵ برابر!

پس از طریق لحاظ کردن دلتا می‌تونید واقعاً اهرم را به یه چیز نسبتاً کاربردی تبدیل کنید که سود احتمالی رو برای شما مشخص میکنه….

امیدوارم این مقاله واستون مفید بوده باشه سعی شد خیلی ساده تمامی نکات توضیح داده بشه

اگر دوست داری راجع به بازار دوطرفه و جذاب اختیارمعامله بیشتر بدونی

پیشنهاد میکنم دوره رایگان هفت پینگ سرمایه گذاری همین الان مشاهده کنی.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.