در این وبلاگ سعی می شود مطالبی متنوع که عمدتا حول محور حسابداری برای دوستان
ارائه گردد. لطفا با نظرات خود در پربارتر شدن وبلاگ یاری ام نمایید.
حسابداری
در این متن های آموزشی، ارکان مختلف بازار سرمایه، ابزارهای و نهادهای مالی جدید، نحوه ورود و معامله و … به زبانی ساده در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.
پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه (سنا) با هدف توسعه فرهنگ سهامداری و معرفی هر چه بیشتر بازار سرمایه به علاقه مندان، متن های آموزشی الفبای بورس را منتشر می کند.
در این متن های آموزشی، ارکان مختلف بازار سرمایه، ابزارهای و نهادهای مالی جدید، نحوه ورود و معامله و … به زبانی در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.
بخش دهم این مجموعه به توضیح انواع ریسک ها می پردازد:
در این قسمت قصد داریم انواع ریسکهایی را که یک سرمایهگذار در خرید سهام شرکتهاو سرمایهگذاری در بورس با آن مواجـه است، معرفی کنیـم.انواع ریسک در سبد سهام
ریسک در یک طبقهبندی کلـی، به دو دستـه تقسیم میشود، ۱- ریسک قابل اجتناب و ۲- ریسک غیرقابل اجتناب
۱- ربسک قابل اجتناب:ریسکی که میتوان با استفاده از برخـی روشها، از آن اجتناب کرد. به این دسته از ریسکها، ریسکهای قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک میگویند. ریسکهای قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکت هستند. برای مثال، فرض کنید شما سهام شرکتی را خریداری کردهاید. اگر مدیریت شرکت ضعیف باشد، سهامداران شرکت درست عمل نکنند، یا شرکت در رقابت با سایر رقبا، موفقیتی بدست نیاورد و یا احیانا به علت قدیمیشدن محصولات تولیـدی آن شرکت، مشتریان شرکت به تدریج کم و فروش آن کاهش یابد، همه این موارد نمونههایی از ریسک قابل اجتناب هستند. ریسک غیرسیستماتیک، اغلب منشأ درونی دارد و علت بروز آن، به داخل شرکت مربوط است. با توجه به اینکه این نوع ریسک را میتوان با به کارگیری برخی روشها، به حداقل ممکـن رساند، از آن به ریسک قابل اجتناب یاد میشود.
۲- ریسک غیرقابل اجتناب:دستـه دوم ریسکهایـی که سرمایهگذاران با آن مواجهاند، ریسکهایی هستند که کنتـرل آن در اختیار سرمایهگذار نیست. به این گروه از ریسکها، ریسک غیرقابل اجتناب یا ریسک سیستماتیک میگویند. مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیاستهای کلان اقتصـادی، شرایط سیـاسی و…، مـواردی هستنـد که کنترل آنهـا از اختیار سرمایهگذار خـارج است. برای مثـال، تغییر در سیاستهای کـلان اقتصادی و افزایش یا کاهش نرخ ارز و یا نرخ تورم، میتواند به طور مستقیم در وضعیت درآمد، هزینه و میزان سودآوری شرکتها تأثیرگذاشتـه و طبیعتـا ارزش سهام آنها را تحت تأثیـر قرار دهد. اینگونـه ریسکها را ریسکهای سیستماتیک یا غیرقابل اجتناب میگوینـد، چون کنترل آنها از اختیـار سرمایهگذار خـارج است.
اما چگونه میتوان ریسک قابل اجتناب را به حداقل ممکن رساند؟ به این ضربالمثل مشهور دقت کنید: ”همه تخممرغها را در یک سبـد قرار ندهید”. اگر از شما بپرسند منطق این ضربالمثل چیست، همه شما خواهید گفت با این کار، ریسک ما کاهش مییابد؛ چون اگر یکی از سبدهای تخممرغ به زمین افتاد و تخممرغهای آن شکست، سبدها و تخممرغهای دیگر همچنان سالم است.
در مباحث مرتبط با بورس هم تئوری بسیار معروفی به نام “تئوری سبد” وجود دارد که برپایه همین ضربالمثل شکل گرفته است. براساس این تئوری، سرمایهگذار میتواند با متنوعکردن سبد سرمایهگذاری خود و انتخاب داراییهای بسیار متنـوع، به جای یک یا چند دارایی محدود، ریسکهای قابل اجتناب را در سرمایهگذاری خود به حداقل ممکن برساند. بنابراین، هراندازه سبد سرمایهگذاری متنوعتر باشد، ریسک سرمایهگذاری کمتـر خواهد شد.
بر پایه تئوری سبد، متخصصان بازار سرمایه توصیه میکنند به جای آنکه فرد یک یا چند سهم از شرکتهای محدودی را خریداری کند، سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف را خریداری کند و حتی در سبد سرمایهگذاری خود، اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق مشارکت و… هم داشته باشد.
اما مجددا این نکته را یادآور میشویم که با متنوعسـازی سبد سرمایهگذاری، تنها میتوان حذف ریسکهای قابلاجتناب (غیرسیستماتیک) را به حداقل رساند و حذف ریسکهای غیرقابل اجتناب (سیستماتیک) از کنتـرل و اختیار سرمایـهگذار خارج است. البته با حذف یا کاهش ریسکهای قابل اجتناب، عملا بخش عمدهای از ریسکهایی که سرمایهگذار با آن مواجـه است، کاهش مییابد.
امیدوارم این مباحث برای شما جالب بوده باشد. به هر حال، موضوع ریسک از موضوعات اساسی در سرمایهگذاری است و نمیشود به آن اشاره نکرد. در برنامه بعد هم به موضوع ریسک میپردازیم، اما از زاویهای دیگـر.
علیرضا حسین پور دانشجوی کارشناسی حسابداری بازرگانی ازدانشگاه شمال آمل
در این وبلاگ سعی می شود مطالبی متنوع که عمدتا حول محور حسابداری برای دوستان
ارائه گردد. لطفا با نظرات خود در پربارتر شدن وبلاگ یاری ام نمایید.
مفهوم سبد سرمایه گذاری و انواع آن
بسیاری از سرمایه گذاران سعی می کنند سرمایه خود را انواع ریسک در سبد سهام در چند بخش مختلف قرار دهند تا اگر سرمایه شان در یک بخش دچار زیان شد بخش دیگر دارائی شان از بین نرود. به طور معمول سرمایه گذاران ریسک گریزند و نمی خواهند سرمایه خود را معطوف به یک مکان کنند، به همین علت است که با قرار دادن آن در بخش های مختلف سعی در حفظ سرمایه و کاستن ریسک در آن هستند. شاید مثال: تمام تخم مرغ های ات را در یک سبد نچین را شنیده باشید، این مثال در سرمایه گذاری بسیار پر کاربرد است و اشاره ای به سبد های سرمایه گذاری دارد.
۱)بهینه سازی سبد سرمایه گذاری
بهینه سازی سبد سرمایه گذاری بدین معنا است که با داشتن اطلاعات و تجربه های کافی بدایند در کدام سبد سرمایه گذاری خود، بیشترین بخش از دارائی تان را اختصاص دهید و در کدام بخش کم ترین. معیار ها در بهینه سازی و تشخیص درست بهترین سبد های سرمایه گذاری وجود دارد که افراد با در نظر گرفتن بیشترین بازده و کمترین ریسک از هر سبد آن را بررسی می کنند.
۲)مدیریت سبد سرمایه گذاری
مدریت یک یا چند سبد سرمایه گذاری می تواند توسط افراد متخصص و با تجربه که غالبا در یک گروه خاص یا شرکت هستند داده شود تا با مدریت های درست و حرفه ای باعث رشد و بازده بیشتر انواع ریسک در سبد سهام دارائی شما شوند و میزان ریسک را در سبد سرمایه گذاری شما کمتر کنند. گاها افراد با داشتن تجربه های مختلفی که در سرمایه گذاری داشته اند ترجیح می دهند تا مدرست سبد سرمایه شان را خود به دست گرفته و شاهد رشد و تغییر آن باشند.
۳)تئوری مدرن پورتفولیو
سبد سهام مدرن یا نظریه پورتفولیوی مدرن Modern portfolio theory, معیاری است برای جمعآوری سبدی که نگرش کلیدی آن این است که ریسک و بازگشت دارایی نباید به خودی خود ارزیابی شود بلکه چگونگی تقسیم سهم آن در ریسک و بازگشت کلی سبد باید اندازه گیری شود.
۴)سبد سرمایه گذاری با صندوق سرمایه گذاری چه تفاوتی می کند؟
هر صندوق سرمایه گذاری با تعیین استراتژی مشخص برای خود، شاخص بازار سرمایه گذاری را مورد بررسی قرار می دهد و بر طبق آن اقدام به انتقال دارائی می کند اما در سبد سرمایه گذاری از همان آغاز به کار سرمایه گذاری، دارائی در چند بخش مختلف انتقال پیدا می کند تا فرد سرمایه گذار در نتیجه کمتر ضرر ببیند و بازده بیشتری را تجربه کند.
۵)سبد گردانی به چه معنا است؟
زمانی که فرد سرمایه گذار با در نظر گرفتن منفعت شخصی تصمیم به نگهداری، جابه جایی و فروش سهام خود از چرخه سرمایه گذاری می شود را سبد گردانی می گویند. در سبد گردانی افراد با در نظر گرفتن بازه، چرخه بازار، مشکلات سیاسی و موارد بسیار دیگر تصمیم گیری های لازمه را به اجرا در می آورند.
۶)انواع سبد های سرمایه گذرای
سبد سرمایه گذاری محافظه کارانه
زمانی که شما برای دارائی خود از یک نوع استراتژی محتاطانه کارانه و کم ریسک استفاده می کنید و سرمایه خود را در بخش های قابل اطمینان قرار می دهید در واقع یک سبد سرمایه محافظه کار ترتیب داده اید.
سبد سرمایه گذاری تهاجمی
معمولا افرادی که به سرمایه گذاری های با ریسک بالا اعتقاد دارند و سرمایه خود در چند مکان پر ریسک قرار می دهند در واقع از استراتژی سبد سرمایه تهاجمی استفاده کرده اند.انواع ریسک در سبد سهام
انواع ریسک در سبد سهام
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
ما در این مطلب قصد داریم شما را با انواع استراتژی مدیریت سبد سهام و مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد و استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع آشنا کنیم.
قطعا موفقیت در بازار سهام شرکت ها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک استراتژی، رویکرد مناسب، نظم فکری و … دارد در غیر این صورت سرمایه گذاری فقط خرید و فروش های بدون برنامه ای می شود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال و شانس وابسته خواهد ساخت نه به مهارت هایی مانند قدرت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیال ، پشت شکار در تحقیق، توانایی تصمیم گیری و …
قطعا اگر می خواهید یک سرمایه گذاری موفق در بورس انجام دهید باید استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام را فرا بگیرید.
مدیریت سبد سهام و یا مدیریت پرتفوی چیست؟
عموما به انجام معاملات بورسی با در نظر گرفتن تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و با بکارگیری انواع استراتژی های مدیریت سهام و استفاده از ابزار و روش های تحلیل سهام همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را مدیریت سبد دارایی و مدیریت پرتفوی می گویند. در ادامه به انواع استراتژی مدیریت سبد سهام بیشتر آشنا خواهید شد.
انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
برای انتخاب سیستم مدیریتی، باید از شاخص ریسک سیستماتیک (بتا) استفاده کرد. بتا حساسیت پرتفوی موردنظر با بازده بازار را مشخص میکند. مدیریت تهاجمی و فعال در بازار، بتای مخالف یک و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچه اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، مدیریت باید فعالتر باشد.
برای مدیریت سبد سهام بهطوری کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.
استراتژی منفعل برای مدیریت سبد سهام
در استراتژی منفعل یا انفعالی، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر می باشد که دلیل آن عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام می باشد.
در استراتژی منفعل، نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری می باشد که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری، حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.
استراتژی منفعل، نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز، دارد. در این حالت مدیریت هیچگونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل نمینماید و همچنین هیچگونه تلاشی در جهت پیشبینی حرکات کلی در بازار انجام نمیده.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
- پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری می شوند
- نمونهگیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، میپردازد.
- بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده خواهد شد و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص می شود.
استراتژی فعال برای مدیریت سبد سهام
استراتژی فعال عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میان مدت بازار و سهم بکار میرود به معنی اینکه مدیر پرتفوی در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب نماید.
سه نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، وجود دارد:
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را در بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام مینماید.
به بیان ساده مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی، سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) خواهد داد.
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش خواهد داد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر بهجای سهام، صنعت است.
مهمترین عوامل برای تعیین نوع استراتژی خود
و اما مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، به شرح زیر می باشد:
توجه داشته باشید که یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره خواهد گرفت.
در بازاری که میزان کارایی آن در سطح بالا قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده خواهد شد و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا به تناسب وجود شکافها، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.
میزان و ظرفیت ریسکپذیری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
مدیران پرتفوی هایی با ارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی می باشد که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به سادگی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
هرچه تحمل ریسک پرتفوی بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهد کرد.
سهامداران محافظهکار معمولاً استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل یک سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما تقریبا مطمئن شناخته شده که میزان ریسک را کاهش می دهد و بازده سرمایه گذاری را در سطح نزدیک به بازده کل بازار نگه می دارد.
اما یک سبد متنوع می تواند به چارچوبی برای آزمودن توانایی های یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت نمونه کامل مدیریت فعال خواهد بود.
تنوع بخشی برای کاهش ریسک
تنوع بخشی یک روش برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک محسوب می شود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می شود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکت ها مرتبط بوده و لزوماً کل شرکت ها و یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیر خود قرار نمی دهد.
برای نمونه، مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن شرکت در برابر رقبا شده و سودآوری شرکت را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.
بعنوان مثال همین رویداد به طور مستقیم بر بازده سهام شرکت های مرتبط اثر خواهد گذاشت و نه کل بازار.
توجه داشته باشید که “تنوع بخشی” از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت های مختلف می تواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
اما در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده ای از شرکت ها و صنایع گفته می شود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.
بعنوان مثال، سیاست های مالی و پولی دولت ها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار نمونه هایی از این رویدادها هستند که هر یک می تواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.
توجه داشته باشید که ریسک سیستماتیک با “تنوع بخشی” قابل کاهش نیست و ریسکی است که سرمایه گذار با ورود به یک بازار و با هدف کسب بازده بیشتر قبول خواهد کرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک اصطلاحا ریسک بازار هم گفته می شود.
راه های تنوع بخشی
هر چه قدر تعداد سهم های یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهم ها به هم کمتر باشد و یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر می شود. اما تنوع بخشی در عمل با چالش هایی همراه است که یکی از مهمترین آن ها “هزینه” می باشد.
برای نمونه حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکت های بورس را خریداری کند در عمل هزینه های معاملاتی (کارمزد) آن قدر بالا می رود که مزیت های ناشی از تنوع بخشی را بی معنا خواه کرد. علاوه بر هزینه اداره یک سبد بزرگ نیازمند صرف زمان و امکانات قابل توجهی می باشد.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در سبد مبتنی بر ارزش بازار، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهم های سبد تعیین می شود.
به عنوان مثال، اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم۲۰ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۲۰ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.
ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می شود.
بطور مثال یک میلیون تومان برای خرید ۱۰ سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم ۲۰۰هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).
برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد می بایست نسبت وزن سهم ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت های مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است، چرا که وزن تمام سهم ها در سبد با یکدیگر برابر هستند؛ بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکت های مربوطه چقدر است. برای مثال در همان سبد یک میلیون تومانی، می بایست ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهم ها می توانند از میان بزرگ ترین شرکت ها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
وبلاگ الگوریتم
آقاقلیزاده: «حفظ ارزش پول و کسب بازدهی قابل قبول یکی از دغدغههای اصلی سرمایهگذاران ایرانی است. ریسکهای متعدد اقتصادی سبب شده است که بسیاری از سرمایهگذاران تحت تأثیر هیجانات و شایعات، سرمایه خود را مدام از بازاری به بازار دیگر ببرند و چه بسا که در این میان متحمل ضرر و زیانهای هنگفت نیز بشوند»
مدیرعامل شرکت سبدگردان الگوریتم در گفت و گو با پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، ضمن بیان مطلب فوق اظهار کرد: این در حالی است که آشنایی حداقلی با اصول اولیه تعیین ترکیب سبد داراییها نه تنها تا حد زیادی از بروز زیانهای ناشی از شتابزدگی جلوگیری میکند، بلکه میتواند رشد پایدار سرمایه را در بلند مدت نیز به دنبال داشته باشد.
آرش آقاقلیزاده یکی از راهکارهای مدیریت ریسک سبدهای سرمایهگذاری را متنوعسازی آن بر اساس کلاسهای مختلف دارایی دانست و گفت: ابزارهای با درآمد ثابت به دلیل انواع ریسک در سبد سهام همبستگی پایین بازدهی خود با بازدهی بازار سهام یکی از اصلیترین ابزارهای کاهش ریسک سبد به شمار میروند؛ البته سهم این داراییها در سبد به میزان ریسکپذیری افراد بستگی دارد.
وی ادامه داد: این داراییها میتوانند در شرایط نامساعد اقتصادی یا در زمانیکه بازار سهام یک روند نزولی را تجربه میکند به کمک بازدهی سبد سرمایهگذاران بیایند.
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص مزایای داراییهای با درآمد ثابت توضیح داد: این داراییها از مزایای متعددی برخوردارند که میتواند برای اکثر سرمایهگذاران جذاب باشد. حفظ سرمایه اولیه، وجود جریان درآمدی مستمر و نقد شوندگی بالا از مهمترین این ویژگیها بهشمار میروند؛ هرچند که در حال حاضر بسیاری از مردم بخشی از سرمایه خود را در سپردههای بانکی قرار داده و به نوعی استراتژیهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت را دنبال میکنند، اما بازار سرمایه نیز فرصتهای سرمایهگذاری زیادی را در این حوزه ارائه میکند. اوراق مشارکت دولتی و شرکتی، انواع صکوک، اوراق رهنی، اسناد خزانه اسلامی و صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت ابزارهایی هستند که میتوانند در مقایسه با سپردههای بانکی از جذابیتهای بیشتری برخوردار باشند.
مدیرعامل شرکت سبدگردان الگوریتم اضافه کرد: ممکن است برخی افراد ابزارهای با درآمد ثابت بازار سرمایه را مشابه با سپردههای بانکی بدانند. باید گفت که هرچند برخی ویژگیها میان هر دو مشترک است ولی تفاوتهای مهمی نیز در این میان وجود دارد. در انواع ریسک در سبد سهام واقع سپردههای بانکی بیشتر کارکرد پسانداز دارند تا سرمایهگذاری؛ این سپردهها برای پوشش تعهدات مالی کوتاه مدت یا اهداف مالی در آیندهای نه چندان دور مورد استفاده قرار میگیرند.
وی تصریح کرد: باید توجه داشت به دلیل عدم امکان افتتاح سپردههای بانکی با سررسید بیشتر از یکسال، تخصیص بخش زیادی از سرمایه به این سپردهها میتواند سرمایهگذاران را با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه سازد و ممکن است سرمایهگذاران در پایان عمر سپرده خود قادر به تمدید آن با نرخهای قبلی نباشند.
آقاقلیزاده سپردههای بانکی را سبب کاهش انعطاف در استراتژیهای سرمایهگذاری عنوان کرد و گفت: اگر سرمایهگذار با توجه به تغییر شرایط اقتصادی و یا بهبود اوضاع در بازار سهام تصمیم به تغییر ترکیب داراییهای خود و افزایش درصد سرمایهگذاری در سهام بگیرد، در صورت انتقال منابع سپرده به دلیل وجود نرخ شکست، متضرر خواهد شد؛ در حالیکه در مقابل اوراق با درآمد ثابت با دوره سررسید طولانیتر یا صندوقهای با درآمد ثابت بدون سررسید قرار دارند که فروش آنها در هر زمان جریمهای به دنبال نخواهد داشت
وی تاکید کرد: در سالهای گذشته با توجه به نرخهای ترجیحی بالای سپردههای بانکی، سپردهگذاری در بانکها برای افراد جذاب بود، این در حالی بود که اکثر مؤسسات مالی و اعتباری نیز نرخهای بسیار بالاتری را به سپردهگذاران خود پیشنهاد میکردند و از این طریق موفق به جذب سرمایه قابل توجهی هم شدند، اما اخیراً با توجه به کاهش نرخ سود بانکی، ماهشمار شدن سود سپردهها و همچنین مسائل پیش آمده در رابطه با برخی از مؤسسات مالی و اعتباری که موجب سلب اطمینان سرمایهگذاران شد، میتوان گفت تا حدی از جذابیت سپردههای بانکی کاسته شده و سایر داراییهای با درآمد ثابت میتوانند سهم بیشتری را در سبد سرمایهگذاران به خود اختصاص دهند.
این کارشناس بازار سرمایه صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت را یکی از ابزارهایی دانست که در سالهای اخیر مورد استقبال سرمایهگذاران قرار گرفته اند و بیان کرد: این صندوقها منابع مالی را از بازار جمعآوری کرده و در سبدی از انواع اوراق بدهی و سپردههای بانکی سرمایهگذاری میکنند. این صندوقها در دو نوع با تقسیم سود و بدون تقسیم سود در حال فعالیت هستند. با نگاهی به عملکرد این صندوقها میتوان دریافت که در حال حاضر نرخ بازدهی سالانه آنها بیشتر از سپردههای بانکی است.
وی انتخاب اوراق با درآمد ثابت برای سبد سرمایهگذاری را شامل رعایت نکاتی دانست و افزود: سرمایهگذاران این اوراق نیز باید مانند سرمایه گذاری سهام نکاتی از جمله شرایط فعلی و دورنمای اقتصاد کشور و همچنین اعتبار ناشر را مد نظر قرار دهند. با توجه به آنکه اکثر سرمایهگذاران از تخصص، زمان و منابع کافی برای بررسی کلیه اوراق موجود در بازار برخوردار نیستند، میتوانند به جای خرید مستقیم این اوراق به سراغ صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت بروند. در واقع افراد با خرید واحدهای این صندوقها با منابع بسیار کمتر میتوانند سبد متنوعی از اوراق با درآمد ثابت را در اختیار داشته باشند.
وی راه حل این مشکل را خرید واحدهای صندوقهای با درآمد ثابت بیان کرد و اظهار کرد: این صندوقها با توجه به افق سرمایهگذاری بلندمدتتر خود، میتوانند این اوراق را در سبد داراییهای خود قرار دهند و سرمایهگذاران نیز بدون توجه به ترکیب داراییهای صندوق قادر خواهند بود به راحتی و بهصورت روزانه اقدام به خرید و فروش واحدهای صندوق کنند و در عین حال از بازدهی بالای اوراق مذکور نیز بهرهمند شوند.
مدیر عامل شرکت سبدگردان «الگوریتم» صندوقهای با درآمد ثابت را دارای ریسک اعتباری کمتری دانست و تصریح کرد: همانطور که میدانید ریسک اعتباری به عدم توانایی در انجام تعهدات گفته میشود، در صندوق با درآمد ثابت به دلیل تنوع سبد داراییها و توزیع منابع بین بانکها و ناشران مختلف، ریسک اعتباری کمتر از سپردهگذاری در یک بانک مشخص و یا خرید اوراق یک ناشر خاص خواهد بود.
وی در مقایسه صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله و مبتنی بر صدور و ابطال، گفت: صندوقهای قابل معامله با توجه به نقدشوندگی بالاتر و همچنین عدم تعلق کارمزد ابطال در صورت ابطال واحدها زودتر از موعد مشخص، جذابیت بیشتری دارند. به ویژه مورد دوم برای سرمایهگذارانی که برای یک دوره موقت تمایل به سرمایهگذاری در دارایی با درآمد ثابت دارند، اهمیت خواهد داشت.
این کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: به عنوان نکته پایانی در رابطه با صندوقهای با درآمد ثابت باید گفت، این صندوقها در دنیا براساس سررسید داراییهای موجود در سبد و همچنین رتبه اعتباری آنها در انواع مختلفی به سرمایهگذاران ارائه میشوند؛ این در حالی است که در کشور ما سررسید اکثر اوراق یکسان بوده و همچنین به دلیل عدم وجود رتبهبندی اعتباری اوراق امکان متنوعسازی صندوقها بر اساس کیفیت اعتباری اوراق وجود ندارد، با رفع این مسائل میتوانیم در آینده شاهد تنوع در ساختار سبد داراییهای صندوقهای با درآمد ثابت باشیم.
با انواع ریسک سرمایه گذاری آشنا شوید
ريسک به زبان ساده احتمالي است قابل اندازه گيري از ارزش ازدست رفته يا به دست نيامده. وقتي صحبت از سرما يه گذاري است ريسک عبارت است از عدم اطميناني که در مورد بازدهي مورد انتظار يک سرمايه گذاري وجود دارد. پيش از اينکه بتوانيد درباره ي سرمايه گذاري تصميم بگيريد بايد با انواع مختلف ريسک سرمايه گذاري آشنا باشيد. براي همين در اين مقاله مي خواهيم به انواع متفاوت ريسک سرمايه گذاري اشاره کنيم.
ريسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ريسک نرخ بهره احتمالِ افتِ ارزش اوراق بدهي با نرخ ثابت است که بر اثر افزايش نرخ تورم اتفاق مي افتد. هر زمان که سرمايه گذاران اوراق بهاداري بخرند که سودي با نرخ ثابت دارد، سرمايه شان را در معرض ريسک نرخ بهره قرار داده اند. اين مسئله براي اوراق قرضه و همچنين سهام ممتاز مصداق دارد.
ريسک تجاري (Business Risk)
ريسک تجاري ميزان ريسکي است که با اوراق بهادارِ به خصوصي مرتبط است. اين ريسک را با نام ريسک غيرسيستماتيک نيز مي شناسند که به ريسک مرتبط با صادرکننده ي به خصوص يک اوراق بهادار ارتباط دارد. به طور کلي همه ي کسب وکارها در يک صنعت داراي نوع يکساني از ريسک تجاري هستند. اما ريسک تجاري در مورد هر کسب وکار به احتمالِ ورشکستگيِ مالي صادر کننده ي سهم يا ورق قرضه ي آن کسب وکار اشاره دارد. يک راه متداول براي اجتناب از ريسک غيرسيستماتيک ايجاد تنوع در سرمايه گذاري است؛ يعني خريد سهم از صندوق هاي سرمايه گذاري مشترکي که اوراق بهادار شرکت هاي متنوع بسياري را در سبد سرمايه گذاري شان دارند.
ريسک اعتباري (Credit Risk)
اين ريسک به احتمال عدم توانايي صادر کننده ي اوراق قرضه براي پرداخت نرخ سود مورد انتظار و/يا بازپرداخت اصل پول اشاره مي کند. معمولا هر چه ريسک اعتباري بالاتر باشد نرخ بهره ي اوراق نيز بالاتر خواهد بود.
ريسک ماليات پذيري (Taxability Risk)
ريسک ماليات پذيري به ريسک اوراق قرضه اي اشاره دارد که در ابتدا با فرض معاف بودن از ماليات صادر مي شوند اما ممکن است پيش از فرا رسيدن موعد سررسيد، تغيير وضعيت بدهند و شامل پرداخت ماليات بشوند. از آنجا که اوراق قرضه ي معاف از ماليات نرخ بهره ي پايين تري نسبت به انواع ديگر اين اوراق دارند، دارندگان آنها در صورت بالفعل شدن ريسک ماليات پذيري، بازدهي کمتري نسبت به حالت اوليه (معاف بودن از پرداخت ماليات) دريافت خواهند کرد.
ريسک استرداد (Call Risk)
ريسک استرداد مختص اوراق قرضه است و به احتمال استرداد اوراق قرضه پيش از موعد سررسيد آن اشاره دارد. ريسک استرداد معمولا در کنار انواع ریسک در سبد سهام ريسک سرمايه گذاري مجدد مطرح مي شود، که کمي بعد به آن مي پردازيم، زيرا دارنده ي اوراق قرضه در اين مرحله بايد بفهمد کدام سرمايه گذاري مقدار برابري سود و ريسک را براي او به همراه خواهد آورد. ريسک استرداد اغلب زماني محتمل تر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد. در چنين شرايطي شرکت ها سعي مي کنند با جمع آوري اوراق قرضه ي منتشر شده شان و سپس انتشار اوراقي که نرخ بهره ي پايين تري دارند؛ پول کمتري از دست بدهند. در شرايط کاهش نرخ بهره سرمايه گذاران معمولا مجبورند ريسک بيشتري را براي به دست آوردن جريانِ درآمدي يکسان با گذشته متحمل انواع ریسک در سبد سهام بشوند.
ريسک تورم (Inflationary Risk)
ريسک تورم يا ريسک قدرت خريد به احتمال کاهش ارزش يک دارايي يا درآمد بر اثر افت ارزش واحد پولي يک کشور اشاره دارد. به زبان ديگر ريسک تورم ريسک تورم اقتصادي در آينده است که طي آن قدرت خريد پول جاري که از يک سرمايه گذاري به دست مي آيد افت پيدا مي کند. بهترين راه کاهش اين ريسک سرمايه گذاري هاي سنجش پذير (appreciable investments) مانند سهام يا اوراق قرضه ي قابل تبديل است که از نوعي مؤلفه ي رشد برخوردارند که در طولاني مدت از تورم پيشي مي گيرد.
ريسک نقدينگي (Liquidity Risk)
ريسک نقدينگي به اين احتمال اشاره دارد که يک سرمايه گذار ممکن است در زمان مورد نياز و به اندازه ي کافي نتواند خريد يا فروش انجام بدهد زيرا در فرصت هاي سرمايه گذاري براي خريد و فروش محدوديت وجود دارد. فروش املاک و مستغلات مثالي خوب براي تشريح ريسک نقدينگي هستند. برخلاف اوراق قرضه ي دولتي يا سهام بلوچيپ (blue chip) که از شهرت و اطمينان شرکت هاي معتبر و بزرگ برخوردار هستند و ريسک نقدينگي پايين دارند (به سرعت به فروش مي روند) اغلب اوقات فروش املاک و مستغلات در لحظه ي مورد نياز، دشوار است.
ريسک بازار (Market Risk)
ريسک بازار يا ريسک سيستماتيک نوعي ريسک است که تمام اوراق بهادار را به شيوه اي يکسان تحت تأثير قرار مي دهد. به زبان ديگر اين ريسک در اثر عواملي به وجود مي آيد که نمي توان آن را با تنوع بخشي به سرمايه گذاري کنترل کرد. اين عوامل در حقيقت برآيند متغيرهاي اقتصاد کلان هستند که خارج از کنترل سرمايه گذار است مانند: سياست گذاري انواع ریسک در سبد سهام دولت، نرخ بيکاري، تغييرات نرخ ارز، تورم، توليد ناخالص ملي و … .
ريسک سرمايه گذاري مجدد (Reinvestment Risk)
در شرايط کاهش نرخ تورم، دارندگان اوراق بهادار که موعد سررسيدشان نزديک است يا براي تحويل اوراق بدهي احضار شده اند، با انتخابي سخت براي سرمايه گذاري روي اوراقي رو به رو هستند که بتوانند نرخ بهره اي مساوي يا بيشتري از اوراق تحويل شده براي شان به ارمغان بياورد. براي اين منظور آنها غالبا مجبورند اوراقي را خريداري کنند که مانند گذشته سود عايدشان نمي کنند؛ مگر اينکه ريسک اعتباري يا ريسک بازار بيشتري را متحمل شوند و اوراقي را خريداري کنند که از اعتبار کمتري برخوردارند.
اين شرايط به ريسک سرمايه گذاري مجدد معروف است: اين ريسک در شرايطي به وجود مي آيد که در آن کاهش نرخ تورم به افت ارزش پولِ به دست آمده از يک سرمايه گذاري منتهي مي شود و موجب مي شود که اصل و سود سرمايه مجددا با نرخ بهره اي کمتر سرمايه گذاري شود.
ريسک انواع ریسک در سبد سهام اجتماعي، سياسي، قانون گذاري (Social/Political / legislative Risk)
ريسک مرتبط با احتمال دولتي شدن صنايع، اعمال نامطلوب حکومت يا تغييرات اجتماعي که به از دست رفتن ارزش منجر بشود ريسک اجتماعي يا سياسي ناميده مي شود. ريسک هاي قانون گذاري مرتبط با نرخ هاي بهره نيز مي توانند جزءِ ريسک هاي قانون گذاري به حساب بيايند.
ريسک نرخ ارز (Currency/Exchange Rate Risk)
ريسک نرخ ارز، ريسک ناشي از تبديل واحد پول به يک واحد پولي ديگر است. نوسانات دائمي نرخ ارز خارجي که سرمايه گذاري در آنجا انجام شده در برابر نرخ پول داخلي ممکن است ارزش يک دارايي را با ريسک بالاتري رو به رو کند. براي انواع ریسک در سبد سهام سرمايه گذاري در کشورهاي خارجي نياز است اين تفاوت نرخ ارز در دو کشور مد نظر قرار بگيرد. اين ريسک به خصوص زماني افزايش مي يابد که واحد پول کشوري به خصوص به مقدار قابل توجه افت پيدا کند، در اين حالت تمام سرمايه گذاري هاي خارجي انجام شده در آن کشور نيز دستخوش اين افت خواهند شد. به همين منوال در صورتي که واحد پول کشور يک سرمايه گذار افت کند سرمايه گذاري خارجي براي او سود آور خواهد بود.
قابل درک است که ريسک نرخ ارز براي سرمايه گذاري هاي کوتاه مدت، بيشتر است زيرا در آنها فرصتي براي جبران ضررها در طول زمان وجود ندارد.
دیدگاه شما