انواع الگوهای قیمت
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال را به زبان ساده بیاموزید
انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال را به زبان ساده بیاموزید
الگوهای مثلث که شامل الگوی مثلث متقارن، مثلث افزایشی، مثلث کاهشی می باشد معمولا جزو الگوهای ادامه دهنده محسوب میشوند اما در عمل گاهی اوقات شبیه به الگوهای برگشتی می باشند.
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
الگوهای ادامه دهنده که الگوی مثلث هم جزو آن ها می باشد این موضوع را نشان می هد که در طی فعالیت های قیمت، روندهای خنثی فقط یک توقف مقطعی قیمت هستند و بعد از آن روند دوباره در همان جهت قبلی به حرکت خود ادامه خواهد داد.
انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
بطور کلی سه نوع الگوی مثلث در نمودار برای انجام تحلیل تکنیکال وجود دارد که در ادامه به بررسی این الگوها خواهیم پرداخت:
- مثلث متقارن
- مثلث افزایشی
- مثلث کاهشی
الگوی مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال
در الگوی مثلث متقارن دو ضلع با شیب برعکس اما متقارن وجود دارد و ضلع افقی ندارد! الگوی مثلث متقارن هم جزو الگوی ادامه دهنده می باشد و اما در این الگو هم امکان دارد ضلع بالا شکسته شود و هم ضلع پایین! اما تا زمانی که شکست انجام نگیرد تقریبا امکان اظهار نظر وجود ندارد.
اما توجه داشته باشید که در این الگو هم مانند مثلث افزایشی و یا کاهشی انتظار می رود که ضلع در جهت روند شکسته شود.
به تصویر زیر توجه کنید همانطور که مشاهده می کنید:
زمانی الگوی مثلث متقارن تشکیل می شود که خریداران و فروشندگان آنقدر قدرت نداشته باشند که روند را تعیین کنند و این موضوع باعث تشکیل الگوی مثلث میشود.
دقت کنید اگر قیمت به یک پنجم نقطه پایانی مثلث نزدیک شود ولی همچنان خطی شکسته نشده باشد این الگو تقریبا بی اعتبار خواهد بود و سیگنالی از آن دریافت نمی شود.
اما مثلث متقارن چه زمانی سیگنال می دهد؟ تنها در حالتی از مثلث متقارن سیگنال دریافت می کنیم که یکی از خطوط بالا یا پایین مثلث که به صورت خط مقاومت و خط حمایتی میباشد توسط کندل ها شکسته شود و سپس یک کندل دیگر هم آن را تایید نماید.
الگوی مثلث افزایشی در تحلیل تکنیکال
مثلث افزایشی که به آن مثلث صعودی هم میگویند زمانی تشکیل خواهد شد که یک خط مقاومتی افقی در بالا و خط حمایتی روندی در پایین نمودار شکل گرفته باشد.
در واقع الگو مثلث افزایشی زمانی شکل میگیرد که خریداران قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومتی ندارند و خریداران قادر به سفارش گذاری از سطح مشخصی نیستند ولی به مرور زمان قیمت را به سمت بالا هدایت میکنند.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید خریداران قادر به عبور از خط مقاومت نیستند ولی هنوز هم کف های ایجاد شده کوتاه تر از کف های قبلی می باشند و در نهایت هم خریداران موفق به شکستن خط مقاومتی و ادامه روند صعودی خواهند شد.
به بیان دیگر در این الگو خریداران به تدریج قدرتمند میشوند به دلیل اینکه قیمت کف، روی خط روند صعودی قرار دارند و آنقدر به سطح مقاومت فشار وارد میکنند تا بالاخره از خط مقاومت عبور کنند.
اگر تجربه کافی در زمینه سرمایه گذاری در بورس و تحلیل تکنیکال داشته باشید قطعا میدانید که از نظر علم تکنیکال در بازارهای مالی هیچ ۱۰۰ درصدی وجود ندارد و همانطور که در تصویر زیر میبینید امکان دارد خط مقاومتی آن قدر قوی باشد که خریداران توان شکستن و عبور از خط مقاومت را نداشته باشند.
الگوی مثلث کاهشی در تحلیل تکنیکال
در مثلث کاهشی یا نزولی خط افقی حمایتی در پایین و مثلث خط روند مقاومتی در بالا ایجاد میشود.
الگوی مثلث کاهشی همانند آنچه در تصویر زیر میبینید نشان دهنده این است که قیمت به آهستگی در حال نزول است و به مرور زمان فروشندگان در حال در دست گرفتن قدرت بازار می باشند و در اکثر وقت ها خط حمایت را شکسته و بازار نزولی میگردد.
همانطور که در فوق گفتیم هیچ چیز در بورس و تحلیل های بازارهای مالی ۱۰۰ درصدی نیست و امکان دارد در بعضی مواقع خط مقاومت به قدری قوی باشد که قیمت به آن برخورد کرده و برگردد و شروع به بالا رفتن کند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
آشنایی با الگوی کازیمودو
سلام. با قسمتی دیگر از سری مقالات آموزش تحلیل تکنیکال و معامله به کمک الگوهای نموداری در خدمت شما عزیزان هستیم. همانطور که از عنوان این مقاله آموزش پیداست، در این قسمت از مجموعه بلاگ آکادمی ترید دکتر رضا رضایی قصد داریم به معرفی الگوی کازیمودو یا QM بپردازیم. پس اگر قصد یادگیری تحلیل با این الگوی حرفهای را دارید با ما همراه باشید.
معرفی الگوی کازیمودو و انواع آن
الگوی کازیمودو یا کیو ام همانطور که در تصویر زیر میبینید شباهت بسیار زیادی به الگوی سر و شانه یا Head & Shoulders که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به صورت جامع در مورد آن صحبت کردیم دارد. اما اگر با دقت به شکل کلی این دو الگو دقت کنید، متوجه وجود تفاوتهایی میشوید. این شباهت و تفاوتها که بین این دو الگو وجود دارد باعث شده است تا بسیاری از تحلیلگران و معاملهگران بازارهای مالی الگوی کازیمودو یا کیو ام را نوع حرفهای یا پیشرفتهتر الگوی سر و شانه بدانند و آن را جز الگوهای مدرن تحلیل تکنیکال در نظر بگیرند.
به طور کلی الگوی QM مانند الگوی سر و شانه در دو حالت صعودی و نزولی که در تصویر زیر نیز مشخص است میتواند شکل بگیرد.
همانطور که مشاهده میکنید درست مانند الگوی سر و شانه این الگو نیز دارای شانه سمت چپ و راست و قسمت سر میباشد و میتواند در دو حالت صعودی و نزولی تشکیل شود. نکته مهمی که در مورد این الگو و الگوی سر و شانه باید در نظر داشته باشید این است که عموما تحلیلگران و معامله گران بازارهای انواع الگوهای قیمت مالی سعی میکنند همواره در جهت روند اصلی بازار وارد معامله شوند و کمتر در خلاف جهت روند بازار معامله کنند. بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که حالت صعودی این الگوها همواره زمانی که روند کلی بازار صعودی است ارزش بیشتری دارد و حالت نزولی نیز زمانی که روند اصلی بازار در جهت نزول است میتواند برای ما پر اهمیتتر باشد.
نحوه ورود به معامله با الگوی QM
همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید در الگوی QM یک سطح یا ناحیه مهم وجود دارد که در تصویر آن را با نام QM Level مشخص کردهایم. برای ورود به معامله با این الگوی نموداری در دو حالت صعودی و نزولی به این شکل عمل میکنیم:
- الگوی کازیمودو صعودی: در این حالت زمانی که قیمت انواع الگوهای قیمت بازار به کف E رسیده و از سطح QM Level شروع به بازگشت میکند میتوانیم سفارش خرید خود را ثبت کنیم. بدیهی است که مشاهده الگوهای کندلی بازگشتی در این سطح نشان دهنده اعتبار این نقطه ورود میباشد.
- الگوی کازیمودو نزولی: در این حالت زمانی که قیمت بازار به سقف E رسیده و از سطح QM Level شروع به بازگشت میکند میتوانیم سفارش فروش خود را ثبت کنیم. بدیهی است که مشاهده الگوهای کندلی بازگشتی در این سطح نشان دهنده اعتبار این نقطه ورود میباشد.
نحوه تعیین حد ضرر در الگوی کیو ام
همانطور که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال نیز گفتیم، حد ضرر همواره در نقطهای قرار میگیرد که فکر میکنید با رسیدن قیمت به آن نقطه دیگر تحلیلهای شما معتبر نبوده و باید فورا از بازار خارج شوید. در الگوی کیو ام این سطح میتواند بسته به وضعیت بازار در قیمتهای مختلفی تنظیم شود. مثلا اگر از یک الگوی برگشتی کندلی در راس الگوی QM برای ورود به معامله استفاده میکنید، میتوانید حد ضرر خود را چند پیپ عقبتر از الگوی مورد نظر خود قرار دهید. یا اگر صرفا با تشکیل الگوی QM وارد معامله شدهاید میتوانید حد ضرر را چند پیپ عقبتر از شانه سمت چپ نیز تنظیم کنید.
تعیین حد سود در الگوی کازیمودو
برای تعیین حد سود در این الگو میتوانید از برخی نقاط مهم در این الگوی نموداری استفاده کنید. عموما معاملهگران و تحلیلگران بازارهای مالی حد سود اول خود را در نقطه D که در تصویر مشخص شده است در نظر میگیرند. یعنی پس از رسیدن قیمت به این سطح معاملهی خود را به طور کامل بسته یا SL خود را برای جلوگیری از از دست دادن سود، به این نقطه جا به جا میکنند.
حد سود دومی که برخی از معاملهگران بازار از آن برای معاملات خود استفاده میکنند محل شروع تشکیل این الگو میباشد. یعنی حد سود را در نقطهای قرار میدهند که این الگو حرکت خود را آغاز کرده و شروع به شکلگیری کرده است. برای درک بهتر این موضوع به تصویر زیر دقت کنید.
مطالب مرتبط به این مقاله آموزشی درست در همین نقطه به پایان میرسد. در صورتی که در مورد مطالب مطرح شده در این بلاگ سوال یا ابهامی دارید میتوانید از طریق بخش دیدگاهها و یا دایرکت صفحه رسمی جناب دکتر رضا رضایی در اینستاگرام با ما همراه باشید.
به خاطر داشته باشید که مهمترین رکن اصلی تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای پرسود در تمامی بازارهای مالی، تمرینهای فراوان و بکتست گیری از نمودار مورد نظرتان میباشد. بنابراین برای درک بهتر ساختار الگوها و نحوه معامله با آنها بهتر است در تاریخچه قیمتی بازار همواره آنها را پیدا کرده و مورد بررسی قرار دهید.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
انواع الگوهای دو کندلی و سه کندلی
الگوهای دو کندلی به الگوهایی گفته می شود که از دو شمع تشکیل می شود و معیارهایی که برای تحلیل روی آن ها انجام می شود با در نظر گرفتن هر دو کندل در کنار یکدیگر است.
برای پیش بینی روند در الگوهای دو شمعی به رنگ و نوع شمع دوم دوم توجه کنید. اگر شمع دوم سفید رنگ و نزولی باشد روندی که در انتظار سهم است صعودی است و اگر رنگ کندل دوم سیاه و نزولی باشد، ما شاهد یک روند نزولی خواهیم بود.
نمونه ای از الگوهای دو شمعی
به طور مثال در تصویر بالا رنگ کندل دوم قرمز رنگ است و بنابراین اگر این دو کندل در نمودار یک سهم مشاهده شود، انتظار داریم که روند قیمتی نماد در ادامه نزولی شود.
الگوی بولیش اینگولفینگ و یا پوشش دهنده صعودی
این نوع الگو از دو کندل سفید و سیاه تشکیل شده است (سبز و قزمز) که شمع صعودی کل شمع نزولی را پوشش داده است. پس از این الگو انتظار داریم که روند قیمتی صعودی شود. اسم دیگر این الگو، الگوی پوشش دهنده صعودی است.
الگوی پوشش دهنده صعودی
الگوی بیریش اینگولفینگ یا پوشش دهنده نزولی
این الگو در دسته الگوهای نزولی قرار دارد، به این معنا که هر جا این الگو مشاهده شود در ادامه روند شاهد نزول قیمت خواهیم بود. شمع اول سفید (سبز) رنگ و شمع دوم سیاه (قرمز) رنگ است، شمع قرمز رنگ به طور کامل بدنه شمع سبز رنگ را پوشش می دهد.
پوشش شمع سبز رنگ توسط شمع قرمز رنگ از سیگنال های فروش و یا خروج از سهم است چرا که رنگ کندل دوم تعیین کننده ادامه روند است. اسم دیگر این روند پوشاننده نزولی است.
الگوی پوشاننده نزولی
الگوی بولیش هارامی و یا هارامی صعودی
این الگو در جایی تشکیل می شود که روند قرار است از نزولی به صعودی تغییر پیدا کند. یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی کوچک اجزای تشکیل دهنده این الگو هستند.
رنگ کندل دوم در این الگو سبز رنگ است و بنابراین روند صعودی پس از ظاهر شدن این الگوها در انتظار سهم است.
الگوی بولیش هارامی یا هارامی صعودی
الگوی بیریش هارامی یا هارامی نزولی
الگوی هارامی نزولی دقیقا برعکس هارامی صعودی است. در این الگو یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی بسیار کوچک داریم و چون رنگ شمع دوم سبز رنگ است بنابراین پس از این الگو شاهد روند صعودی سهم خواهیم بود.
الگوی هارامی نزولی
نکته ای که در مورد الگوهای دو شمعی باید به آن توجه شود این است که حتما دو عدد شمعی که در کنار یکدیگر قرار می گیرند باید در دو رنگ متضاد باشند.
به این معنا که رو شمع نزولی و صعودی در کنار یکدیگر الگوهای دو کندلی را تشکیل می دهند و شمع های هم رنگ نشان دهنده سیگنال خاص خرید و یا فروش نیستند.
الگوی دارک کلود و یا ابر سیاه
این الگو از دو کندل تقریبا هم اندازه تشکیل می شود که رنگ شمع اول سبز رنگ و صعودی و رنگ شمع دوم قرمز رنگ و نزولی است. شمع دوم که نزولی است در سطحی بالاتر از شمع اول صعودی تشکیل می شود. این الگو در انتهای روند صعودی و ابتدای روند نزولی شکل می گیرد.
نکته ی قابل توجه این است که کندل قرمز رنگ دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه کندل سبز رنگ را پوشش دهد.
الگوی ابر سیاه پوششی
الگوی پیرسینگ و یا ابر نفوذی
این الگو بر خلاف الگوی ابرسیاه پوششی شکل می گیرد. کندل اول قرمز رنگ و شمع دوم سبز رنگ است.
این الگو نشان دهنده پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است چرا که رنگ کندل دوم سبز رنگ و صعودی است. در این الگو نیز لازم است که شمع دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد.
الگوهای سه کندلی
به الگوهایی گفته می شود که از سه شمع تشکیل شده اند و برای تحلیل کردن آن ها لازم است که حتما سه شمع در کنار یکدیگر باشند.
الگوی مورنینگ استار و یا ستاره صبحگاهی
این الگو از سه شمع انواع الگوهای قیمت تشکیل شده است، دو شمع سبز رنگ و یک شمع قرمز رنگ، شمع اول نزولی و دو شمع بعدی صعودی هستند.
به این دلیل که رنگ شمع آخر سبز رنگ است بنابراین ما پس از مشاهده این الگو می توانیم پیش بینی کنیم که روند صعودی در انتظار سهم است. شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است.
الگوی ستاره صبح گاهی
الگوی ستاره عصرگاهی یا ایونینگ استار
این الگو در پایان روند صعودی و شروع روند نزولی شکل می گیرد و انتظار داریم که قیمت سهم پس از ظهور این الگو کاهش یابد. رنگ کندل اول در این الگو سبز و رنگ شمع سوم قرمز رنگ است.
شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است. نکته قابل توجه این است که کندل سوم باید حداقل پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد که اعتبار این الگو سه شمعی افزایش یابد.
نکته بسیار مهم در مورد الگوهای سه شمعی این است که رنگ بدنه شمع وسط در الگو بی تاثیر است و نزولی و یا صعودی بودن شمع در تحلیل شمع اثری نخواهد داشت.
الگوی ستاره عصر گاهی
الگوهای دوجی
از دیگر الگوهایی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند می توان به الگوهای دوجی اشاره کرد.
ویژگی منحصر به فرد الگوهای دوجی این است که قیمت سهم در نهایت و پس از آن که نوسان های بسیاری را در تایم فریم مشخص شده دنبال می کند در قیمت ثابتی باز و در همان قیمت بسته می شود.
از انواع این الگوها می توان به الگوهای زیر اشاره کرد:
الگوی سنگ قبر، الگوی دوجی طبیعی، الگوی دوجی سنجاقک شکل
مشخصه این الگوها این است که باعث تغییر روند می شوند، یعنی اگر در یک روند صعودی ظاهر شوند آن را به نزولی تغییر می دهند و اگر در یک روند نزولی شکل بگیرند باعث تغییر روند به صعودی خواهند شد. نوع دوجی در تغییر روندها موثر نیست و هر کدام از آن ها که در نمودار قیمتی ظاهر شود تغییر روند صورت می گیرد.
آموزش الگوهای هارمونیک پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آنها
الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) چیست؟ الگوهای هارمونیک، الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است. زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید. ما در این مقاله قصد داریم به آموزش مهم ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال که جزو الگوهای هارمونیک پیشرفته هستند و همچنین نحوه تشخیص الگوهای هارمونیک بپردازیم.
مهم ترین الگوهای هارمونیک پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است. الگوهای هارمونیک همیشه در حال تکرار در بازار می باشند و تحلیلگران زمانی که این الگوها را چه در زمان شکلگیری و چه در زمان تکمیل مشاهده کنند با بکارگیری نسبتهای فیبوناچی از این الگوها در معاملات خود استفاده میکند.
در واقع، با استفاده از اعداد فیبوناچی میتوان نقاط دقیق بازگشتی را برروی الگوهای قیمتی هندسی مشخص کرد و همچنین معاملات هارمونیک سعی در نمایش حرکات بعدی قیمت سهم دارند و اعتقاد دارند الگوها در نمودار تکرار میشوند.
الگوهای هارمونیک اصلی متشکل از پنج نقطه می باشند و الگوهایی مانند الگوی ABC و ABCD که نشات گرفته از این الگو اند به ترتیب سه و چهار نقطهای می باشند و تمامی الگوهای اصلی که شامل ۵ نقطه هستند (XABCD) در خود دارای الگوی سه نقطهای (ABC) می باشند. قوانین و ساختار در الگوهای اصلی یکسان انواع الگوهای قیمت می باشد و در اندازهی اصلاع و محل قرارگیری پنج نقطهی الگو متفاوت هستند. در صورتی که شما یک الگو را به خوبی درک کنید و آن را یادبگیرید میتوانید الگوهای دیگر را هم تشخیص داده و با استفاده از سیگنالهای که از این الگوها دریافت می کنید به معامله بپردازید.
انواع الگوهای هارمونیک پیشرفته
الگوهای هارمونیک که هر کدام از آنها در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند به طور کلی بصورت زیر می باشند:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه
- الگوی هارمونیک خفاش
- الگوی هارمونیک ABC صعودی/ نزولی
- الگوی هارمونیک خرچنگ
- الگوی هارمونیک سایفر (Cypher)
- الگوی هارمونیک کوسه
- الگوی هارمونیک AB = CD
- الگوی هارمونیک سه حرکته (Three Drive)
در بین انواع الگوهای هارمونیک پرطرفدارترین و مهم ترین الگوهای هارمونیک پیشرفته در 4 الگوی زیر تقسیم بندی می شوند و تصویر کلی آنها هم به صورت زیر می باشد:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
- الگوی هارمونیک خفاش (bat)
- الگوی هارمونیک خرچنگ (crab)
آموزش الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
در الگوی گارتلی (Gartley) که یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک می باشد، الگوی صعودی (گاوی bullish) آن اکثرا در شروع روندها تشکیل میشود و نشان میدهد که به زودی امواج اصلاحی قیمت تمام خواهد شد و با افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D تشکیل می شود.
دریافت سیگنال از الگوی گارتلی (Gartley) یکی از الگوهای هارمونیک پرکاربرد: تحلیل الگوی گارتلی (Gartley) در الگوی صعودی و نزولی: به تصویر زیر توجه کنید زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A افزایش یابد سپس سهم تا نقطه B اصلاح شود، نقطه B سطح اصلاحی 61.8% موج A می باشد. بعد از اصلاح، قیمت مجددا تا نقطه C و به اندازه خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی 38.2% تا 88.6% موج AB است. پس از رشد قیمت، سهم دوباره به اندازه CD اصلاح می شود که امتداد نسبت 127.2% تا 161.8% از خط AB می باشد و نقطه D هم سطح اصلاحی 78.6% از XA به حساب می آید. تحلیلگران ناحیه D را به عنوان ناحیه برگشتی احتمالی در نظر میگیرند و سیگنال خرید در این ناحیه دریافت میکنند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت با خیال راحت اقدام به خرید میکنند.
برای الگوهای نزولی (خرسی BEARISH) معاملهگران ناحیه D ناحیه برگشتی احتمالی سهم و موقعیتی برای فروش میدانند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای افت قیمت اقدام به فروش سهم میکنند.
آموزش الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
به دلیل اینکه الگوهای پروانه دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X هستند متفاوتتر از گارتلی می باشند. دریافت سیگنال از الگوی پروانه (butterfly) در تحلیل تکنیکال به تصویر زیر توجه کنید در روند نزولی (bearish) زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A کاهش می یابد، موج صعودی AB، همان موج اصلاحی 78.6% از خط XA می باشد. پس از آن همانطور که در تصویر مشاهده میکنید موج BC اصلاح 38.2% تا 88.6% از موج AB می باشد. پس از موج BC، موج CD امتداد 161.8% تا 2.24 از AB خواهد بود و D در امتداد 127% از موج XA قرار میگیرد. معامله گران و تحلیل گران نقطهو ناحیه D را ناحیه احتمالی برگشت سهم و ناحیه فروش تلقی میکنند و با مشاهده و بررسی نشانههایی برای تایید کاهش قیمت اقدام به فروش سهم میکنند و حدضرر را هم مقداری بالاتر از نقطه ورود قرار میدهند.توجه: به مثال بالا توجه کنید، ما در مثال ها اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB می باشد، معامله گرانی هم هستند که فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 می باشند و اهمیتی به سایر اعدادی که میان این دو نسبت هستند نمیدهند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
آموزش الگوی هارمونیک خفاش (BAT)
الگوی هارمونیک خفاش (BAT) از نظر شل ظاهری شبیه به الگوی گارتلی می باشد اما از نظر اندازه متفاوت از این الگو است.دریافت سیگنال از الگوی هارمونیک خفاش (BAT) یکی از بهترین الگوهای هارمونیک به تصویر زیر توجه کنید انواع الگوهای قیمت در الگوی صعودی خفاش سهم از X تا A افزایش قیمت داشته است و پس از رشد سهم وارد فاز اصلاحی میشود و تا نقطه B اصلاح میخورد که نسبت 38.2% از موج XA می باشد. پس از اصلاح سهم مجددا افزایش می شود و موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB به حساب می آید و دوباره پس از این رشد سهم به اندازه CD که نسبت 1.618 تا 2.618 در امتداد AB است وارد فاز اصلاحی می شود. معامله گران معمولا نقطه و ناحیه D را ناحیه برگشت سهم میدانند نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA می باشد و معامله گران با بررسی فاکتورهای دیگر و تایید نشانههای دیگری از افزایش قیمت در این ناحیه اقدام به خرید سهم می کنند و حدضرر را مقداری پایینتر از نقطه خرید قرار میدهند. معامله گران برای الگوی خفاش در حالت نزولی (خرسی) ناحیه D را ناحیه برگشت سهم و موقعیت فروش میبینند و با بررسی و درنظر گرفتن فاکتورهای دیگر با تایید نشانه هایی از کاهش قیمت سهم اقدام به فروش سهم می کنند.
آموزش الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک می باشد که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را نمایش میدهد. الگوی خرچنگ شبیه به الگوی پروانه می باشد اما تفاوت هایی در محاسبات آن وجود دارد.دریافت سیگنال از الگوی خرچنگ (Crab) یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید الگوی خرچنگ (Crab) در یک الگوی گاوی (صعودی)، به این صورت است که قیمت یک سهم وقتی از X تا A رشد میکند و سپس به اصلاح می رود و تا نقطه B اصلاح میشود که این نقطه با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA می باشد. همچنین موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB می باشد و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج AB است و نقطه D امتداد 1.618 موج XA می باشد و معامله گران نقطه C را نقطه برگشت احتمالی سهم تلقی میکنند و با بررسی فاکتورهای دیگر اقدام به خرید سهم میکنند و حد ضرر را مقداری پایینتر از نقطه ورود تعیین میکنند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال دارایی مزایا و معایبی می باشند که این مزایا و معایب به شرح زیر می باشد: 1- مزایای الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- الگوهای هارمونیک تکرارشونده، ادامهدار و قابل اعتماد می باشد
- استفاده از دیگر ابزارها در کنار الگوهای هارمونیک امکان پذیر است
- الگوهای هارمونیک آینده سهم و نقاط توقف را بطور حرفهای پیش بینی میکند
- الگوهای هارمونیک با تمام بازههای زمانی و بازارهای مالی کار میکند
- الگوهای هارمونیک با حرکات سنگین بازار بورس کار میند و در مقیاس بزرگ قابل استفاده است.
- قوانین معامله در الگوهای هارمونیک با نسبتهای فیبوناچی استاندارد شدهاند
2- معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- تشخیص طرحها و عقبنشینیها با استفاده از فیبوناچی دشوار است
- الگوهای هارمونیک پیچیده و فنی هستند و یادگیری آن کمی سخت است.
- احتمال تعیین دقیق ریسک و سود در الگوهای غیر متقارن بسیار پایین می باشد.
- فهم درست و تشخیص دقیق الگوهای هارمونیک مشکل است
زمان ورود و خروج در الگوهای هارمونیک
برای ورود و خرید سهم بهتر است از ترکیب فعالیتهای بازگشتی قیمت به همراه تغییر روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برایدر بهتر این موضوع به مثال زیر توجه فرمایید: انواع الگوهای قیمت اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و بهتر است که در این نقطه اقدام به معامله کنید و زمانیکه روند در حال صعودی شدن بود اقدام به خرید و اگر روند در حال نزولی شدن بود اقدام به فروش سهم کنید. اما توجه داشته باشید زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید.
اندیکاتور چیست و بهترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال کدامند؟
اندیکاتورها (Indicator) یکی از ابزارهای محبوب در تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمتی هستند که به علت سهولت استفاده توسط معاملهگران زیادی در انواع بازارهای مالی مثل بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال برای دریافت سیگنال خرید یا فروش به کار برده میشوند. در ادامه به معرفی بهترین اندیکاتورها و نحوه استفاده از آنها در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
اندیکاتور چیست؟
واژه اندیکاتور (Indicator) در لغت به معنای نشانگر است. بهترین اندیکاتورها ابزارهایی هستند که با پیاده سازی روابط و معادلات ریاضی روی دادههای قیمتی، پیشبینیهایی نسبت به روند آتی قیمت در اختیار معاملهگران قرار میدهند.
اندیکاتورها در قالب نمودارهای گرافیکی روی نمودار قیمتی و یا در زیر آن ترسیم میشوند و در اعتبارسنجی روند و همچنین بررسی قدرت، شتاب و جهت حرکت آن به کمک معاملهگرها میآیند. به طور کلی اندیکاتورها نوسانات گسترده و پیچیده قیمت را به صورتی ساده شده ارائه میکنند و از همین طریق درک صحیح حرکات قیمت در زمان استفاده از این اندیکاتورها آسانتر خواهد بود.
اما فراموش نکنید که مهمترین ابزار برای تحلیل قیمت خود نمودار قیمتی بوده و نکتهای که در زمان استفاده از اندیکاتور باید به آن توجه داشته باشید این است که صرفا استفاده از یک یا چندین اندیکاتور نمیتواند مبنای دقیقی برای تصمیمات ورود و خروج از معاملات باشد. بلکه باید به همراه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون سطوح حمایت و مقاومت و خطوط روند به کار گرفته شود تا نتیجه دقیقتری را به نمایش بگذارد.
به بیان سادهتر اندیکاتورها نباید به تنهایی مبنای معاملات خرید و فروش باشند. بلکه بهتر است به عنوان ابزاری کمکی و تایید کننده در کنار سایر ابزارهای تحلیلی قرار گیرند تا یک ستاپ معاملاتی صحیح برای شما ایجاد کنند.
انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها با توجه به نوع دادهای که به نمایش میگذارند در دو دسته “ اندیکاتورهای پیشرو ” و اندیکاتورهای پیرو ” تقسیمبندی میشوند.
اندیکاتورهای پیشرو (Leading Indicators)
همانطور که از نام آن مشخص است، اندیکاتور پیشرو روند آتی حرکت قیمت را گزارش میکند و میتواند به منزله هشدار در نمودارهای قیمتی محسوب میشود که تغییر روند حاکم بر نمودار را اطلاع میدهد و عموما در بازههای زمانی کوتاه مدت به کار برده میشود.
اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Indicators)
اندیکارتور پیرو یا تاخیری عموما یک گام عقبتر از نمودار قیمتی حرکت میکند و به منظور تایید یک اتفاق جدید در نمودار همچون شکلگیری یک روند جدید یا شکسته شدن روند قبلی به کار برده میشود. این دسته از اندیکاتورها در بازههای زمانی بلندمدت نتایج مطلوبتری در اختیار معاملهگران قرار میدهند.
نکته مهم
استفاده از اندیکاتورهای پیرو برای ورود به معاملات ممکن است باعث از دست رفتن قسمتی از روند شود اما نسبت به اندیکاتورهای پیشرو، احتمال اشتباه کمتری دارد.
بهترین اندیکاتورها
افراد، سازمانها، تریدرها و برنامهنویسان بسیاری بر اساس استراتژیهای معاملاتی گوناگون اقدام به طراحی و ایجاد اندیکاتورهای متعددی کردهاند که پرکاربردترین و بهترین اندیکاتورها به شرح زیر است:
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)
اندیکاتور میانگین متحرک یکی از پرکاربردترین و بهترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال است. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری قرار میگیرد و به شکل یک منحنی روی نمودار قیمتی رسم شده و به نوعی پایه و اساس سایر ابزارهای معاملاتی محسوب میشود.
میانگین متحرک عموما به عنوان یک سطح برگشتی در نمودارهای قیمتی عمل میکند و میتوان از آن به عنوان سطحی برای ورود به معاملات جدید و یا خروج از معاملات قبلی استفاده کرد.
میانگینهای متحرک در بازههای زمانی متفاوت، حرکات قیمت را به صورتی سادهتر و قابل فهمتر به معاملهگران نشان میدهند. در تحلیل نمودار بیتکوین میانگین متحرک 20 روزه یا MA(50) ، میانگین متحرک نمایی 20 روزه یا EMA(20) و میانگین متحرک 200 هفتهای یا 200WMA اهمیت بالایی داشته و به عنوان سطوح مهم برگشت قیمت (حمایت و مقاومت) در نمودار بیت کوین محسوب میشوند.
همانطور که در تصاویر مشاهده میکنید، با نزدیک شدن و یا رسیدن قیمت بیت کوین به این سطوح، شاهد واکنشهای برگشتی در آن هستیم. به همین علت است که میانگین متحرکهای 20 روزه، 50 روزه و 200 هفتهای جزء بهترین اندیکاتورها در تحلیل قیمت بیت کوین هستند.
تقاطع نمودار قیمت با اندیکاتور میانگینهای متحرک میتواند موقعیتهای معاملاتی جذابی را به معاملهگران نشان دهد. دقت کنید که استفاده تنها از اندیکاتور میانگین متحرک برای ورود به معامله خرید یا فروش تصمیم چندان درستی نبوده و میبایست ستاپ معاملاتی شما نیز این موضوع را تایید کند.
اندیکاتور RSI
کلمه RSI مخفف عبارت Relative Strength Index بوده و به عنوان “ شاخص قدرت نسبی ” شناخته میشود و نواحی اشباع فروش و اشباع خرید را به معاملهگران نشان میدهد. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای پیشرو قرار داشته و عموما به صورت یک منحنی در زیر نمودار قیمتی قرار میگیرد و در محدوده 0 تا 100 نوسان میکند.
- اگر اندیکاتور RSI مقادیر کمتر از 30 را نشان دهد به این معناست که در بازار با کاهش افراطی قیمت و اشباع فروش مواجه هستیم. بنابراین میتوانیم با بررسی سایر ابعاد خود را برای ورود به معاملات خرید آماده کنیم.
- اگر اندیکاتور RSI مقادیر بیشتر از 70 را نشان دهد به این معناست که در بازار با افزایش افراطی قیمت و اشباع خرید مواجه هستیم. بنابراین میتوان این بار خود را برای خروج از معاملات خریدی که از قبل انجام دادهایم آماده کنیم و یا در صورت فعالیت در انواع الگوهای قیمت بازارهای دوطرفه (فیوچرز) وارد معاملات فروش شویم.
یکی دیگر از نکات مهم در استفاده از اندیکاتور RSI، وقوع واگرایی بین نمودار قیمت و منحنی RSI است که میتواند تغییر جهت روند را اطلاع دهد. منظور از واگرایی این است که نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور در یک جهت حرکت نمیکنند. بنابراین میتوانیم خود را برای اتفاقات جدید در نمودار آماده کنیم.
همانطور انواع الگوهای قیمت که در تصویر مشاهده میکنید نمودار قیمت در یک جهت صعودی قرار داشته اما نمودار اندیکاتور در یک جهت نزولی قرار گرفته است و تغییر جهت روند را به ما اطلاع میدهد.
اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور MACD در دسته اندیکاتورهای پیرو قرار داشته و در جهت تشخیص قدرت و همچنین جهت روند مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیکاتور نیز مشابه اندیکاتور RSI در زیر نمودار قیمتی رسم شده و از سه بخش “خط مکدی”، “خط سیگنال” و “نمودار هیستوگرام” تشکیل شدهاست.
تقاطع خط مکدی (خط آبی) و خط سیگنال (خط قرمز) از پایین به عنوان سیگنال خرید و تقاطع آنها از بالا به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
مشابه با RSI، مفهوم واگرایی در اندیکاتور MACD نیز وجود دارد که میتواند دقت تحلیل شما را تا حد بالایی افزایش دهد. دقت کنید که در زمان استفاده از اندیکاتور MACD برای ورود به معاملات میبایست سایر مفاهیم و ابزارهای تحلیلی همچون سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و الگوهای کندل استیک را نیز مورد بررسی قرار دهید.
اندیکاتور OBV
اندیکاتور حجم تعادلی یا On Balance Volume که به اختصار OBV مشاهده میشود در دسته اندیکاتورهای پیشرو قرار داشته و جریان تغییرات حجم معاملات را در قالب یک منحنی نشان میدهد و میتوان آن را با نمودار قیمت مقایسه کرد و به نتایج جالبی رسید!
اصل مهم در زمان استفاده از عامل “حجم” در تحلیل نمودارهای قیمتی این است که حجم معاملات باید در جهت روند قیمت حرکت کند. در غیر اینصورت با مفهوم واگرایی بین نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور OBV مواجه خواهیم شد که میتواند به عنوان اخطاری مهم تلقی شود.
اگر نمودار اندیکاتور OBV و نمودار قیمت هر دو صعودی باشند، روند صعودی حاکم بر بازار همچنان برقرار است و حجم معاملات، نمودار قیمت را تایید میکند. اما اگر علی رغم صعودی بودن نمودار قیمت، نمودار حجم معاملات نزولی باشد شاهد یک واگرایی منفی هستیم که میتواند هشداری برای پایان روند صعودی باشد.
دقت کنید که در زمان استفاده از این اندیکاتور، توجه به سطوح مستعد برگشت و همچنین خطوط روند امری بسیار مهم و ضروری خواهد بود.
اندیکاتور ADX
اصطلاح ADX مخفف عبارت Average Directional Movement Index بوده که با عنوان “ شاخص میانگین جهتدار ” قیمت شناخته میشود. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای پیرو قرار داشته، از سه قسمت خط ADX، خط +DI و خط -DI تشکیل میشود که وجود یا عدم وجود روند در نمودار را مورد بررسی قرار داده و جهت روند را نیز مشخص میکند.
- صعودی یا نزولی بودن خط ADX نشاندهنده وجود یک روند در بازار است که این روند میتواندصعودی یا نزولی باشد. اما اگر خط ADX به صورت خط صاف قرار بگیرد به این معناست که در حال حاضر روندی بر بازار حاکم نبوده و تشخیص موقعیتهای معاملاتی صحیح کمی دشوار خواهد بود.
- پس از تشخیص رونددار بودن نمودار، میتوان با بررسی وضعیت خطوط +DI و -DI نسبت به یکدیگر نوع روند را تشخیص داد. زمانی که خط +DI بالاتر از خط -DI قرار بگیرد، روند حاکم بر بازار روند صعودی و زمانی که -DI بالاتر از خط +DI قرار بگیرد، روند حاکم بر بازار یک روند نزولی میباشد.
به بیان سادهتر در هنگام استفاده از اندیکاتور میبایست ابتدا با بررسی خط ADX بفهمیم که آیا روندی در نمودار وجود دارد و پس از آن با بررسی وضعیت خطوط +DI و -DI نسبت به یکدیگر بررسی کنیم که این روند صعودی است یا نزولی؟
با توجه به اطلاعات گستردهای که اندیکاتور انواع الگوهای قیمت ADX در اختیار معاملهگران قرار میدهد، در دسته بهترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال محسوب میشود.
چگونه میتوان به این اندیکاتورها دسترسی پیدا کرد؟
برای اجرا و پیادهسازی هر یک از اندیکاتورهای فوق و یا هر اندیکاتور دیگری که مد نظر دارید میبایست در پلتفرم معاملاتی مورد نظر خود به بخش Indicators مراجعه کرده و هر اندیکاتوری که قصد استفاده از آن را دارید انتخاب کنید.
در بازار معاملات او ام پی فینکس میتوانید به پرکاربردترین و بهترین اندیکاتورها به راحتی دسترسی داشته باشید. تنها کافیست پس از ورود به بازار معاملات، روی عبارت “Indicators” کلیک کرده، اندیکاتور مورد نظر خود را انتخاب و در تایم فریمهای گوناگون اجرا کنید.
سخن پایانی
اندیکاتورها یکی از جذابترین ابزارها در تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمتی هستند که بر اساس تحلیل دادههای انواع الگوهای قیمت قیمتی، نتایج جالبی پیرامون قدرت و جهت روند نمودار در اختیار معاملهگران قرار میدهند. هر اندیکاتور استراتژی اختصاصی مربوط به خود را داشته و نحوه استفاده از آن متفاوت خواهد بود.
دقت کنید که بهترین اندیکاتورها علی رغم اطلاعات مفیدی که در اختیار ما قرار میدهند، نباید به تنهایی مورد استفاده قرار گیرند. بلکه میبایست تشخیص یک موقعیت معاملاتی بهینه بر اساس اندیکاتورها، سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و الگوهای کندل استیک انجام شود.
همواره به خاطر داشته باشید مهمترین چیزی که در زمان تحلیل قیمت باید به آن توجه کنید، نمودار قیمتی است و سایر ابزارهای تحلیلی نقشی کمککننده و تایید کننده خواهند داشت. بنابراین نمودار قیمتی خود را با پیادهسازی اندیکاتورهای متعدد شلوغ نکنید!
بلکه سعی کنید اندیکاتوری که با استراتژی معاملاتی شما سازگار است را پیدا کنید تا در هر زمانی بتوانید ضمن مشاهده دقیق چارت و تغییرات اندیکاتور، تصمیمات معاملاتی خود را به بهترین شکل رقم بزنید.
در این باره بیشتر بخوانید:
آیا میتوان اندیکاتورها را با یکدیگر ترکیب کرد؟
بله شما میتوانید با استفاده از همزمان از برخی اندیکاتور به صورت هدفمند، تحلیلی دقیقتر نسبت به نمودار قیمتی داشته باشید.
دیدگاه شما