نوسانگر فرکانس ضربه
در یک گیرنده رادیویی ، یک نوسانگر فرکانس ضربان یا BFO یک نوسانگر اختصاصی است که برای ایجاد سیگنال فرکانس صوتی از ارسالهای رادیوتلگرافی کد مورس ( CW ) استفاده میشود تا آنها را قابل شنیدن کند. سیگنال از BFO با سیگنال دریافتی مخلوط می شود تا یک فرکانس هترودین یا ضربانی ایجاد کند که به عنوان یک تن در بلندگو شنیده می شود. BFOها همچنین برای تغییر شکل سیگنالهای یک باند جانبی (SSB) مورد استفاده قرار میگیرند و آنها را قابل درک میکنند و اساساً حاملی را که در فرستنده سرکوب شده است بازیابی میکنند. BFO ها گاهی اوقات در گیرنده های ارتباطی گنجانده می شوند طراحی شده برای شنوندگان موج آماتورهای نوسانساز کوتاه ؛ آنها تقریباً همیشه در گیرنده های ارتباطی رادیویی آماتور یافت می شوند که اغلب سیگنال های CW و SSB را دریافت می کنند. [1]
نوسانگر فرکانس ضربان در سال 1901 توسط مهندس کانادایی رجینالد فسندن اختراع شد . چیزی که او گیرنده «هتروداین» نامید، اولین کاربرد اصل هترودین بود.
در انتقال رادیویی موج پیوسته (CW) که رادیو تلگراف یا تلگراف بیسیم (W/T) یا کلید روشن خاموش نامیده میشود و توسط اتحادیه بینالمللی مخابرات به عنوان نوع انتشار A1A تعیین شده است، اطلاعات توسط پالسهای موج حامل رادیویی تعدیلنشده ارسال میشود . پیام های متنی را با کد مورس ارسال کنید . پالسهای طول متفاوت حامل، که «نقطه» و «خط» یا «دیت» و «داه» نامیده میشوند، توسط اپراتور که فرستنده را بهسرعت روشن و خاموش میکند و با استفاده از کلیدی به نام کلید تلگراف تولید میشود. . اولین نوع انتقال با استفاده از یک جرقه ایجاد شد، زیرا جرقه در حدود 1000 بار در ثانیه (زمانی که کلید تلگراف فشار داده می شد) شلیک می شد. امواج میرایی حاصل (کلاس ITU B) را می توان بر روی یک مجموعه کریستالی پایه با استفاده از یک آشکارساز دیود و یک گوشی گوش به عنوان آهنگ نرخ جرقه دریافت کرد. تنها با معرفی فرستنده های لوله ای که قادر به ایجاد جریان های حامل فرکانس رادیویی پیوسته بودند، یک BFO مورد نیاز بود. روش جایگزین مدوله کردن حامل با صدایی در حدود 800 هرتز و کلید زدن حامل مدولهشده برای اجازه استفاده از آشکارساز دیود اصلی در گیرنده بود، روشی که برای ارتباطات دریایی فرکانس متوسط (MF) تا 2000 (نوع انتشار A2A) استفاده میشود. . انتقال رادیویی با استفاده از لوله ها از سال 1920 به بعد جایگزین فرستنده های جرقه در دریا شد اما قبل از سال 1950 به طور کامل حذف نشد. [ نیاز به منبع ] .
از آنجایی که پالس های حامل هیچ مدولاسیون صوتی ندارند ، سیگنال CW دریافت شده توسط گیرنده رادیویی AM به سادگی مانند "کلیک" به نظر می رسد. گاهی اوقات، زمانی که پالس های حامل به اندازه کافی قوی هستند که مانع از "هیس" استاتیکی معمولی جو در گیرنده شوند، سیگنال های CW بدون BFO به عنوان "پالس های" سکوت شنیده می شوند. با این حال این روش قابل اعتمادی برای پذیرش نبود. برای اینکه پالس های حامل در گیرنده قابل شنیدن باشند، از یک نوسانگر فرکانس ضربان استفاده می شود. BFO یک نوسان ساز الکترونیکی فرکانس رادیویی است که یک موج سینوسی ثابت با فرکانس f BFO ایجاد می کند که از فرکانس میانی f IF جبران می شود. از گیرنده این سیگنال با IF قبل از آشکارساز دوم گیرنده ( دمدولاتور ) مخلوط می شود. در آشکارساز، دو فرکانس جمع و تفریق میشوند و یک فرکانس ضربه ( هترودین ) در محدوده صوتی به اختلاف بین آنها منجر میشود: f audio = | f IF - f BFO | که در بلندگوی گیرنده صدایی شبیه به صدا می کند. در طول پالس های حامل، فرکانس ضربان ایجاد می شود، در حالی که بین پالس ها هیچ حاملی وجود ندارد بنابراین هیچ صدایی تولید نمی شود. بنابراین BFO باعث می شود که "نقطه" و "خط تیره" سیگنال کد مورس قابل شنیدن باشد، که مانند "بوق" با طول های مختلف در بلندگو به نظر می رسد. شنونده ای که کد مورس را می داند می تواند این سیگنال را رمزگشایی کند تا پیام متنی را دریافت کند.
اولین BFO که در گیرندههای فرکانس رادیویی تنظیم شده اولیه (TRF) در دهههای 1910-1920 مورد استفاده قرار گرفت، با فرکانس حامل ایستگاه میتپید. هر بار که رادیو روی فرکانس ایستگاه دیگری تنظیم می شد، فرکانس BFO نیز باید تغییر می کرد، بنابراین نوسانگر BFO باید در کل باند فرکانسی تحت پوشش گیرنده قابل تنظیم باشد.
نوسانگرهای BFO جداگانه برای گیرنده هایی که آنها را نداشتند ساخته شدند. Rohde und Schwarz STI4032 از سال 1944.
یکی از اولین نمونه های خام BFO، چرخ تون Goldschmidt است . قبل از اختراع نوسانگرهای لوله خلاء ، اولین گیرندههای CW از چرخی با کنتاکتهای الکتریکی در اطراف لبه آن استفاده میکردند که با سرعت بالایی توسط یک موتور چرخانده میشد تا جریانی را قطع کند و سیگنال فرکانس رادیویی ایجاد کند تا با سیگنال رادیویی ورودی ضربه بزند. این مثال، در ایستگاه گیرنده فراآتلانتیک Tuckerton در نیوجرسی در سال 1917، یک سیگنال 40 کیلوهرتز ایجاد کرد.
آماتورهای نوسانساز
مصطفی نصر اصفهانی دکترای اقتصاد مالی سالهای ۹۸ و ۹۹ را میتوان سالهای ورود عموم مردم به بازار سهام دانست. تعداد کدهای معاملاتی جدید در این دوسال قابل مقایسه با سالهای پیش نیست. در این میان، نقش پویاییهای روانی و اجتماعی در تبیین نوسانات قیمتی در بازار سهام پررنگتر میشود. مطالعاتی که در دانش مالی رفتاری انجام شدهاند، نشان میدهند که تازهواردان، مستعد ناسازگاری رفتاری بیشتری نسبت به افراد خبره هستند(Andrey Kudryavtsev et. Al., ۲۰۱۳). این ناسازگاری رفتاری به این معناست که افراد تازهوارد، هنوز فرآیند یادگیری عملی را طی نکردهاند و تکلیف خودشان را در خصوص استفاده از روشهای یابندهگرایانه (Heuristic) و شهودی مشخص نکردهاند.
آنچه در مالی رفتاری تحت عنوان سوگیری رفتاری نامگذاری میشود، در واقع روشهای شهودی هستند که افراد بهکار میبرند. اگرچه گاهی ممکن است این روشها منجر به نتیجه نامطلوب شوند، اما در حالت کلی نمیتوان استفاده از روشهای سادهشده یابندهگرایانه را قضاوت ارزشی کرد و پیشاپیش برچسب «خطا» بر آنها چسباند. از قضا، مطالعات نشان داده است، امکان دارد افرادی که از روشهای شهودی و حسی سرمایهگذاری استفاده میکنند نسبت به یادگیری روشهای جدید پذیرش بیشتری داشته باشند در نتیجه عملکرد بهتری در بازار سرمایه از خود نشان بدهند. این مساله حتی در پژوهشی که بنده روی شرکتکنندگان در مسابقات لیگ ستارگان بورس انجام دادم هم نشان داده شد: کسانی که شاخص تصمیمگیری یابندهگرایانه در آنها بالاتر بود، بهطور معناداری در مسابقات مذکور عملکرد بهتری داشتند! (مالی رفتاری لیگ ستارگان بورس: مصطفی نصراصفهانی و همکاران، ۱۳۹۷)
از طرف دیگر، افرادی که تازه وارد بازار سهام شدهاند، ذهنیتهای ناپختهای نسبت به بازدهی بازار سرمایه دارند. اولین تجربههای بسیاری از ایشان در بازار سهام با بازدهیهای روزانه ۵ درصد همراه بوده است و این لنگر ذهنی اثرات متعددی در احساسات و رفتارهای ایشان دارد. از جمله این اثرات، افزایش صرفه ریسک است.
همچنین درصد عمدهای از تازهواردان با مفاهیم و تحلیلهای بازار سرمایه آشنایی ندارند، لذا مجبورند از دیگران پیروی کنند و این ریشه تقویت رفتارجمعی(Herd Behavior) در ایشان میشود.
یکی از ویژگیهای رفتاری نوع بشر در بازار سهام، عدم تمایل به شناسایی زیان و تمایل به شناسایی زودهنگام سود است. بعضی مطالعات نشان دادهاند که افراد خبرهتر و باتجربهتر کمتر از تازهکارها از این سوگیری که اصطلاحا به آن «اثر موقعیت» (Disposition Effect) هم گفته میشود دچار زیان میشوند. به بیان عامیانه، تازهواردها به محض کسب سودی مختصر اقدام به شناسایی سود و فروش سهام خود کرده و در عین حال، اگر در یک سهام دچار زیان شدند، تمایل دارند آن زیان را نپذیرفته و با سهم زیانده تا مدتها بمانند.
سوگیریهای تازهگرایی (Recency Bias) و دسترسیپذیری(Availability Bias) هم در تازهواردها به وضوح قابل مشاهده است. وقتی یک معاملهگر گرایش دارد وزن دادهها و اطلاعات تازه و اخیر را زیادتر در نظر بگیرد، گفته میشود که سوگیری تازهگرایی دارد. مثلا قیمت سهام یک شرکت در روزهای اخیر یا حتی طی روز، وزن بیشتری در تحلیل شخص پیدا میکند. سوگیری دسترسیپذیری هم به این معنا است که آنچه بیشتر در معرض دید و توجه فرد قرار میگیرد، فارغ از اینکه آیا شایسته ترتیب اثردادن هست یا نه، مبنای تصمیمگیری قرار میگیرد. مثلا اینکه اخبار یک صنعت خاص در رسانهها موردتوجه قرار میگیرند، اثرات معناداری روی معاملات افراد دارند.
به وفور پیش میآید که صف خرید یا صف فروش بودن یک نماد ملاک تصمیمگیری ایشان در مورد نگهداری یا ورود به آن نماد قرار میگیرد. نمادهایی که بیشتر بر سر زبانهاست یا در صفحه اول سایتهای مرجع به چشم میآیند، بیشتر موردتوجه ایشان قرار میگیرند و بر معاملات ایشان اثرگذاری جدی دارد. البته بعضی شرکتها (مثل تبرک) از این مساله غافل نبوده و مدتها برای جذب سرمایهها به سهامشان صراحتا در رادیو و تلویزیون تبلیغ میکردند. استفاده از این روش توسط شرکت مذکور نکته بسیار مثبتی است که صحبت در مورد آن مجالی جداگانه میطلبد. تازهگرایی وقتی با اثر موقعیت ترکیب شود منجر به وقوع و تشدید صف فروش در نمادهایی میشود که اخیرا رشد خوبی داشتهاند و تازهواردان در آن نماد در سود هستند. همین رفتار مورد سوءاستفاده بعضی از دیگر بازیگران قرار گرفته و برای تحریک تازهواردان به فروش شرکتهای ارزشمند و با چشمانداز روشن بهکار گرفته میشود. افراد تازهکار با دیدن نشانههایی از کاهش قیمت، به سرعت اقدام به شناسایی سود و خروج از نماد میکنند.
موارد فوقالذکر منجر به معاملات پرتکرار و از این شاخه به آن شاخه شدن، در نتیجه کاهش بازدهی درصد عمدهای از تازهواردان به بازار سهام میشود. صفنشینی را میتوان بهعنوان یکی از ویژگیهای رفتاری تازهواردان دانست. این استراتژی معاملاتی شبیه همان چیزی است که در روش تکنیکال بهعنوان استراتژی مومنتوم (Momentum) از آن یاد میشود. اگرچه اثر منفی این صفنشینی و شاخه به شاخه شدن روی بازدهی سرمایهگذار بزرگ و غیرقابل انکار است، اما وقتی درصد بزرگتری از سرمایهها به این شکل مدیریت شوند، اثر آن روی کلیت و روند بازار هم جدی، مهم و قابل بررسی خواهد بود. به بیان دیگر، اثراتی که این قواعد رفتاری معاملهگران بر کلیت بازار، بهعنوان یک سیستم پیچیده، میگذارند ممکن است بسیار بزرگ باشد. میتوان انتظار داشت که این صفنشینی منجر به تشدید سیکلهای رونق و رکود در بازار بشود. تشدید رفتارهای هیجانی در بین معاملهگران منجر به افزایش تلاطم(Volatility) قیمت سهام شرکتها و شاخصهای بازار سهام میشود. بنابراین ورود افراد تازه به بورس به راحتی میتواند بر بازدهی افراد باتجربهتر هم اثرگذاری جدی داشته باشد و از طرف دیگر، شناخت رفتار این سرمایههای جدید میتواند منجر به کسب بازدهیهای بهتر شود.
جمعبندی اینکه، تازهواردان به بازار سهام به این خاطر که هنوز سیستم معاملاتی شکلیافتهای ندارند، در سطح خرد و فردی ممکن است رفتارهایی پیشبینی ناپذیر داشته باشند. از طرف دیگر، شدیدتر بودن بعضی سوگیریها در این گروه از معاملهگران، بهخصوص وقتی که اکثریت بازار را تشکیل بدهند، منجر به اثراتی معنادار و بزرگ در سطوح کلانتر (مثل بازار)، میشود. یکی از اثراتی که رفتار معاملهگران تازهوارد به بازار سرمایه بر بازار میگذارد، افزایش تلاطم قیمتها و تشدید دورههای رونق و رکود است. طبعا آنچه آماتورهای نوسانساز که گفته شد همه ماجرا نیست و برای پیشبینیها و تبیینهای دقیقتر باید بررسیهای میدانی و مورد به مورد صورت بگیرد. سختی پیشبینی رفتار در سطح فردی وقتی با سختی پیشبینی سیستمهای پیچیده مثل بازار ترکیب شود تبدیل به مساله بسیار پیچیدهای میشود.
اتصال کوتاه
از این مدار می توان به عنوان یک منبع فرکانس نقطه ای و یا یک سیگنال ژنراتور با فرکانس خروجی متغیر استفاده کرد و آن را در ساخت فرستنده ها و تنظیم آماتورهای نوسانساز و آزمایش آنتن ها به کار گرفت.
همان طور که در نقشه دیده می شود، مدار شامل یک طبقه ی نوسانگر، یک طبقه ی «بافر» با امپدانس ورودی زیاد و یک طبقه ی تقویت کننده خروجی است. از این مدار به صورت بهینه می توان برای باند آماتوری 14 مگاهرتز، چه برای ساخت فرستنده ها و چه برای آزمایش و تنظیم آنتن استفاده نمود، اما با عوض کردن کریستال می توان از آن در تمام باند 2 تا 20 و حتی 30 مگاهرتز بهره بُرد.
در صورتی که بخواهید یک منبع فرکانس متغیر و پیوسته داشته باشید، کافیست که کریستال را اتصال کوتاه کرده و به جای L 1 سیم پیچ های مختلفی را (برای باندهای کاری متفاوت) امتحان کنید. در این صورت، باید بجای خازن متغیر داده شده در شماتیک، از یک خازن متغیر رادیو ترانزیستوری که ظرفیت بالاتر و بازه ی تغییرات وسیع تری دارد، استفاده کنید. به این ترتیب، این مدار می تواند همه ی محدوده ی فرکانسی میان یک تا 40 مگاهرتز را پوشش دهد.
این مدار را بهتر است بدون استفاده از فیبر مدار چاپی و یا به روش «نصب در سمت مس دار فیبر» بسازید، طوری که «جزیره های کوچکی» به عنوان «پَد» روی لایه ی مس به وجود آوردید و پایه های افزاره ها را مستقیماً و خیلی کوتاه در این نقطه ها به هم لحیم کنید. توجه داشته باشید آماتورهای نوسانساز آماتورهای نوسانساز که ساختن مدارهای فرکانس بالا و از جمله این مدار بر روی «برد بورد» نتیجه ی خوبی به دست نمی دهد.
پاسارگاد
دلار در تمام ادوار تاریخی در معاملات عمده حتی بهصورت لحظهای هم نتوانسته بود این محدوده قیمتی را تجربه کند. در بازار سکه هم قیمت از مرز ۸میلیون عبور کرد و با ۲۳۰ هزار تومان رشد به بهای ۸میلیون و ۱۵۰ هزار تومان رسید.
فلز گرانبهای داخلی، هرگز کانال ۸ میلیونی را به چشم ندیده بود. ثبت چنین رکوردهای قیمتی، استرس ارزی و سکهای معاملهگران و افراد عادی را بالا برده است؛ چنین استرسهایی معمولا موجب میشوند که تقاضای جدیدی از هراس رشد بیشتر قیمتها وارد بازار شود؛ این تقاضاها میتوانند زمینه ساز رشد بیشتر قیمت شوند، ولی مساله آن است که معاملهگران بزرگ هم ممکن است در مرزهای مقاومتی اقدام به فروش و کسب سود کنند، متغیری که میتواند تازه واردها را دچار ضرر کند.
در مورد نوسانات جدید قیمت دلار دیدگاههای متفاوتی وجود دارند؛ گروهی از سمت تضعیف عرضه ارز افزایش قیمت دلار را توضیح میدهند و برخی به بالا رفتن تقاضای احتیاطی اشاره دارند. در این میان نقش عوامل بنیادی اقتصادی و انتظارات سیاسی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. «دنیای اقتصاد» در این گزارش نقش عوامل مختلف در نوسانات قیمتی را بررسی کرده و در انتها به گزارههایی اشاره میکند که میتوانند جهت بازار را تغییر دهند.
۳ نشانه تضعیف سمت عرضه ارز
بخش زیادی از فعالان بازار اعتقاد دارند، ریشه افزایش قیمت دلار در هفتههای اخیر، تضعیف سمت عرضه ارز بوده است. این گروه معتقدند تقاضا در بازار بهصورت قابل توجهی بالا نرفته است، ولی کاهش درآمدهای ارزی و دسترسی به آنها، موجب شده است که پاسخگویی مناسبی به تقاضای بازار صورت نگیرد و قیمتها افزایشی شوند؛ این عده به چند نشانه برای تضعیف سمت عرضه اشاره میکنند: رشد نرخ حواله درهم، خبرهای مربوط به مشکلات برطرف کردن تعهدات ارزی در سامانه نیما و اظهارات برخی مسوولان مبنی بر یخزدگی درآمدهای ارزی در کشورهای دیگر.
بر اساس این نشانهها، این عده باور دارند که افزایش قیمت دلار از سمت تضعیف عرضه ارز آب میخورد.
در این میان، یکی از عواملی که از نگاه فعالان در سال ۹۹ در میزان درآمدهای ارزی ایران اثر داشته است، مربوط به بحران کرونا و شیوع آن بود. این مساله باعث شده است که صادرات در بهار سال جاری کاهش پیدا کند و با کاهش درآمدهای ارزی حاصل از آن به بازار فشار وارد شود. با این حال، نشانه اصلی که همچنان بهعنوان تضعیف سمت عرضه عنوان میشود، مربوط به رشد نرخ حواله درهم است. روز گذشته نرخ حواله درهم در مقطعی حتی به بالای ۵ هزار و ۴۵۰ تومان رفت. با چنین قیمتی، ارزش دلار در بازار داخلی میتوانست حدود ۲۰ هزار تومان باشد. از نظر فعالان، عدم تناسب میان نرخ حواله درهم و اسکناس دلار در بازار داخلی نشان میدهد که میزان عرضه ارز بهصورت حواله تضعیف شده و تعادل بازار را برهم زده است. عدهای نیز عنوان میکنند برخی تجار در برآورده کردن تعهدات درهمی خود موفق نبودهاند و همین مساله فشار آماتورهای نوسانساز مضاعفی را به بازار وارد کرده است. البته تعطیلات مربوط به کرونا نیز مسلما در بازار درهم کشور همسایه موثر بوده است.
گروهی هم باور دارند، تضعیف عرضه مسالهای نبود که بازار متوجه آن نباشد، ولی در هفتههای اخیر اظهاراتی به نقل از برخی مسوولان منتشر شد که حکایت از کمبود شدید عرضه داشت و این مساله توجه به بازار ارز را بیشتر کرد.
چهار نوع تقاضا در بازار ارز
در حالی که عده زیادی از کارشناسان بر تضعیف عرضه ارز بهعنوان متغیر بنیادی که زمینه ساز رکوردزنی دلار شده است، اشاره میکنند، برخی دیگر از فعالان اعتقاد دارند سمت تقاضا نیز در هفتههای اخیر تقویت شده است.برخی از افراد این گروه باور دارند عوامل بنیادی مانند بالا بودن نرخ تورم و کسری بودجه توانستهاند زمینهساز ورود تقاضای انتظاری به بازار شوند؛ در واقع چنین عواملی این انتظار را در میان معاملهگران به وجود آوردهاند که قیمت دلار میتواند رشد بیشتری را تجربه کند. عده دیگری باور دارند، کاهش نرخ سود موجب شد که برخی افراد سنتیتر که آشنایی چندانی با بازار سهام ندارند، ترجیح دهند که پول خود را وارد بازارهای ارز و سکه کنند. عدهای نیز باور دارند، افرادی که به دلیل گسترش ویروس کرونا، تقاضای ارزی خود را به تعویق انداخته بودند، در هفتههای اخیر با افزایش قیمت دلار تصمیم گرفتند وارد بازار شوند و نیاز خود را قبل از اینکه قیمت رشد بیشتری را تجربه کند، مرتفع کنند. نوع چهارم متقاضیان بیشتر شامل بازیگران فنی بازار است که شکست مرزهای مقاومتی، انگیزه ورود آنها به بازار را بیشتر و بیشتر کرده است.
عوامل روانی و جریانهای درون بازاری
در حالی که در بخش آماتورهای نوسانساز عرضه و تقاضا عوامل بنیادی در رشد قیمتها اثر داشتهاند، نمیتوان نقش اخبار سیاسی و جریانهای درون بازاری حوزه ارز را نیز در رشد قیمتهای اخیر نادیده گرفت. بهعنوان مثال، دیروز گفته میشد که بخشی از معاملهگران خالی فروشان در رشد قیمت اثر داشتند. در واقع خالی فروشها که تصور کرده بودند روز یکشنبه قیمت کاهشی خواهد بود، اقدام به فروش ارز کردند؛ ولی افزایش روز یکشنبه و عبور از کانال ۱۹ هزار تومانی، موجب آماتورهای نوسانساز ضرر آنها شد و ناچار شدند که ارز وعده داده شده را تحویل دهند و از این طریق، فشار بیشتری به قیمت وارد شد.
در این میان، عوامل روانی نیز در تصمیمات احساسی و هیجانی بازار و انتظارات معاملهگران نسبت به آینده بازار اثر دارند. بهعنوان مثال، چند هفته قبل، تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا در شرایط اختلاف مربوط به سفر نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا، تا حدی انتظارات در بازار ارز را تغییر داد و انتظارات افزایشی در بازار کاهش یافت. تبادل یاد شده چنین انتظاری را در میان برخی فعالان ایجاد کرده بود که تنشها میان ایران و آمریکا حداقل زیادتر نخواهند شد و شاید حتی مذاکرهای پیش از انتخابات آمریکا صورت بگیرد.با این حال، خبر اجرایی شدن تحریم کشتیرانی ایران توسط آمریکا انتظارات را تغییر داد. در آن سو، در فضای داخلی نیز جریان خبرها به گونهای است که گویا قرار نیست در ماههای آتی مذاکرهای صورت بگیرد. از آن جایی که افراد عادی و تجار، تصور میکنند بخش زیادی از افزایش قیمت در سالهای اخیر ناشی از تنشهای سیاسی بوده است، مسلما ادامه این تنشها، انتظار آنها نسبت به افزایش قیمتها را بالا میبرد. در کنار این، رشد بهار ۹۹ شاخص کل بورس نیز درست است که بخشی از سرمایهها را به خود جذب کرده، ولی همزمان چنین انتظاری را در میان معاملهگران ایجاد میکند که قیمت ارز هم در واکنش به افزایش بورس حتما رشد خواهد کرد. در نگاه برخی از افراد، قیمتهای بالای سهام تنها با بالا رفتن قیمت دلار میتواند قانعکننده باشد.
چه عواملی میتوانند دلار را کاهشی کنند؟
تمام عوامل یاد شده ممکن است در افزایش قیمت دلار اثر گذاشته باشند و در صورت ادامه اثرگذاری آنها، افزایش بیشتر قیمت دور از ذهن نخواهد بود؛ با این حال، سه اتفاق هم میتوانند زمینهساز بازگشت قیمت دلار به سطوح پایین تر شوند. اولین مساله بازگشت ارز صادراتی است که میتواند با تقویت سمت عرضه، یکی از محرکهای اصلی رشد دلار در هفتههای گذشته را حذف کند. چندی پیش رئیس کل بانک مرکزی نیز عنوان کرده بود صادرکنندگانی که در سال گذشته صادرات داشتند تا پایان تیرماه باید ارز خود را به نیما برگردانند. با توجه به افزایش اخیر قیمت دلار،می توان گفت صادرکنندگان نیز در ماه جاری انگیزه زیادی برای بازگشت ارز خود خواهند داشت و این مساله میتواند تا حدی قیمت دلار را در صورتی که تقاضا در همین سطح باقی بماند، در مسیر بازگشت یا آرامش قرار دهد. در کنار این در صورت عملیاتی شدن توافق ایران با عراق در زمینه دریافت بخشی از درآمدهای ارزی بهصورت کالاهای ضروری و دارو، باز هم بازارساز میتواند در زمینه عرضه ارز دست بالاتری داشته باشد. درواقع در حال حاضر بازارساز ناچار است از منابع خود بهصورت مستقیم برای کالاهای ضرروری و دارو استفاده کند؛ و توافق با کشور همسایه میتواند فشار به منابع ارزی بانک مرکزی را کاهش دهد. این مساله میتواند، قدرت سمت عرضه در بازار را افزایش دهد.
عامل دیگری که میتواند زمینه ساز کاهش قیمتها شود، کشف سود توسط خریدارانی است که از کانال ۱۷ هزار تومانی اقدام به خرید کردهاند و ممکن است با رسیدن به قلههای جدید ترجیح دهند بخشی از ارز خریداری شده خود را برای کسب سود به فروش برسانند.
آماتورهای نوسانساز
در ادامه طرح هاي گيرنده راديوي آماتوري طرحي از اقاي پيتر پاركر vk3ye مي آورم كه جالب است
اصل طرح در اين آدرس است:
همانطور كه ملاحظه مي فرمائيد در اين طرح از فركانس مياني 455كيلو استفاده شده و ترانس يا بوبين يا اي اف هاي ان در بازار هست if راديوهاي am معمولي رنگ زرد ان براي مخلوط كننده و رنگ سياه ان براي تقويت و اشكار سازي است كه مورد نظر ما است براي نوسان ساز محلي هم از همان خازن واريابل پلاستيكي راديو استفاده مي شود كه فقط از سر اسيلاتور ان كار مي بريم سر ديگر براي تقويت و تنظيم موج ورودي است كه مالازم نداريم
اسيلاتور bfo هم از همان if مشكي استفاده مي كند فقط از سمت سه سر ان به كار مي آيد
اين bfo را اگر بصورت مستقل بسازيم و در كنار هر راديوي گيرنده موج كوتاه قراردهيم قادر به شنيدن امواج تلگرافي و ssb خواهيم بود مثلا سمت 2 سر انرا يك سر به بدنه دستگاه و سر ديگر به انتن نزديك يا وصل شود بعد در محدوده فركانس هاي راديو اماتوري بگرديم صداي انان را خواهيم شنيد تنطيم دقيق براي اين اسيلاتور را هم هنگام گرفتن ايستگاه انجام خواهيم داد (با احتياط هسته فريت سياه رنگ را مي چرخانيم)
بعد از ساخت اين راديو و گرفتن امواج مي توان با تغيير فركانس اسيلاتور محلي بهمراه مدار ورودي امواج ساير باندهاي راديو اماتوري راهم شنيد
در صورت حوصله و كمي آماتورهای نوسانساز دقت همين مدار را به صورت بخش به بخش يا بلوك بلوك بسازيم همين بلوك ها قابل استفاده در مدار فرستنده خواهد بود
طرح بلوك هاي مشترك فرستنده گيرنده
ما در اين گيرنده فيلتر كريستالي و تقويت كننده امواج مياني نگذاشتيم ولي همانطور كه ملاحظه مي كنيد تبديل گيرنده به فرستنده و استفاده از مدارات گيرنده براي فرستنده ممكن است
يعني نوسان ساز bfo بهمراه اسيلاتور محلي در هر دو مشترك و در صورت داشتن فيلتر كريستالي و تقويت كننده امواج مياني يا if از اين دو بخش هم استفاده خواهيم كرد
در بخش ورودي گيرنده هم ميتوان از فيلتر باند ورودي براي حذف هارمونيك هاي فرستنده و جلوگيري از تداخل فركانس هاي مزاحم محلي بهره مند شد.
دیدگاه شما