زندگی در پستوخانه؛ سرنوشت مُدلینگ در حاکمیت طالبان
زیرا در جامعهی سنتی افغانستان همین کافی است که خندههای بلند و تننازیهای دخترانشان به گوش عابران نرسند و مایهی ننگ خانوادهها فراهم نشود.
براساس باور مردم افغانستان، خندهی بلند زنان و دختران پسندیده نیست؛ زیرا سبب تحریک مردان میشود. باورهایی که با رویکارشدن طالبان تقویه شده است و جریان عادی زندگی زنان و دختران را مختل کرده و آنان را زیر فشارها و آسیبهای روانی شدید قرار دادهاند.
این آسیبها بیشتر متوجه زنان و دخترانی است که سالها با افراطگرایی دینی با روشهای گوناگون مقابله کردهاند تا زندگیِ باب میل خودشان را بسازند.
نبود حرفهی طراحی
رُز، یکی از همین دختران است. دختری که میخواست با پوشش متنوع، بهروز و رنگارنگ، دنیای رنگارنگی برایش بسازد. وارد دنیای مُد و فیشن شود و شغل ایجاد کند.
او میگوید: «همیشه دوست داشتم که زیبا باشم و زیبایی خلق کنم. میخواستم بهصورت حرفهای در دنیای مُد و فیشن وارد شوم و شرکت تولید و طراحی لباس راهاندازی کنم.»
به برندهای مطرح پوشاک دنیا (ادیداس، نایک، زارا و…) فکر کرده است و تنوع در تولیداتشان در نمایشگاهها را به بررسی گرفته است. حتا هوای رقابت با آنان را نیز در سر پرورانده و به مدلینگ رو آورده است تا بتواند اصول طراحی را بیاموزد: «شما میدانید در افغانستان نهادی نیست و نبود که روی صنعت مد و طراحی لباس کار کند. جای خالی برای رقابت و فرصت برای اشتغالزایی وجود داشت و دارد. فکر کردم با مدلینگ برای برندهای لباس، اصول و رمز و رازهای طراحی را بیاموزم و اعتباری برای خودم دستوپا کنم. از همین رو با وجود مخالفت شدید خانواده و اجتماع، مدلینگ را شروع کردم.»
تا پیش از به قدرت رسیدن طالبان، بازار پوشاک افغانستان آمیختهای از لباسهای غربی و شرقی بود. این وضعیت در سالهای اخیر شماری از جوانان را واداشت که برای حفظ نوع پوشش سنتی افغانستان نیز تلاش کنند. آنان با ایجاد گروههای مدلینگ و برگزاری نمایشگاههای لباس برای لباسهای سنتی افغانستان بازاریابی کردهاند.
رُز، یکی از آنان است که این کار را انجام داده است. او میگوید اصول اولیه حمایت ومقاومت که با پوشیدن لباسهای تولیدی که ترکیبی سنتی و مدرن است، برای بنگاههای تولیدی لباسهای سنتی، مشتری و برای خود و خانوادهاش درد سر جمع کرده است.
نبود حمایت اجتماعی
در جامعهی سنتی و بهشدت محافظهکار افغانستان، مدلینگ و فوتوشوتهایش حتا برای لباسهای سنتی نیز برای هرکس به خصوص برای هر دختر زیبا کار سادهای نبوده است؛ زیرا مدلینگ در افغانستان افزون به داشتن قد بلند، رخ زیبا و اندام باریک، از افراد میطلبد که با علاقهی پایانناپذیر، جسارت و اعتماد به نفس یکتنه در مقابل توهین و تهدید دوام آورد. با موانع فرهنگی و اجتماعی مبارزه کند. کار دشوار و مبارزهی نفسگیر که باید از درون خانه آغاز شود تا سدها را بشکند.
رُز که در خانوادهی بهشدت مذهبی بزرگ شده، میگوید: «به همان اندازهای که لباسها و رنگها زیبایی میآورد، دشنامهای رکیک و رفتارهای مشمئزکننده نیز بهدنبال دارد که مایهی ناراحتی میشود. طوری که گاهی حتا خانوادهی خود مدلها نیز در آن سهیم اند. مثل خانوادهی من که به مدلها به چشم حقارت میبینند و آنان را مستحق مصایب زیادی میدانند.»
او ادامه میدهد که با ورود به دنیای مدلینگ، همراهی خانوادهاش را از دست داده و تنها شده است: «همزمان با شروع مدلینگ طرد شدم. در درون خانوادهی خودم تنهای تنهایم.»
«ترویجکنندهی فحشا»
صنعت پُر زرق و برق مدلینگ در افغانستان هرچند سابقهی بیشتر از نیمقرن را دارد، اما همچنان بهدلیل مخالفتها نوظهور پنداشته میشود. از این رو تا سال ۱۳۹۸ خورشیدی تنها سه نهاد مدلینگ بهگونهی رسمی جواز فعالیتهایشان را تحت نام فعالیت فرهنگی از وزارت اطلاعات و فرهنگ گرفته بودند و باوجود مخالفها هرازگاهی نمایشگاههای لباسهای سنتی افغانستان را برگزار میکردند؛ کاری که جوانان زیادی را مجذوب مدلینگ کرد. افرادی که خواهان مدلینگ بودند با پذیرش دشواریها در عضویت این گروهها درآمدند. گروههایی اصول اولیه حمایت ومقاومت که در صدد معرفیکردن لباسهای افغانستان بودند.
بهگفته رُز، آنان هرگز فکر نمیکردند که نمایش، بازاریابی و تلاش برای حفظ فرهنگ پوشش سنتی کشور بار دیگر مخالفت به آموزههای دینی تلقی و به یکبارگی از صحنه محو شود.
رُز اضافه میکند که بسیاری به افراد مدل به چشم یک روسپی و فاحشه میبینند و آنان را عامل ترویجدهندهی فحشا میدانند: «برای هیچچیز حرامی تبلیغات و مدلینگ نمیکردیم. گروه ما در صدد معرفی کردن فرهنگ و نوع پوشش مردم بودیم. برای لباسهای سنتی که اندکی ترکیببندی آن بهروز شده بود، فوتوشوت میکردیم.»
با این وجود بهگفته او، در مورد مدلینگ و افراد مدل قضاوتها همچنان منفی بوده است.
افزون به این، بهگفته این دختر مدل، شماری نیز با همین دیدگاهی منفی در تلاش بهرهبرداری جنسی از افراد مدل به خصوص از زنان مدل بودهاند. آنان برای رسیدن به خواستهیشان از تمام ابزارها و امکانات کار میگرفتند و محیط را برای مدلباس عروس و داماد، طراحی حقیقیگروپ. عکس از صفحه اجمل حقیقیلها ناامن میساختند.
از همین رو، با فروپاشی حکومت بدست طالبان، این صنعت با تمام عواملش به یکبارگی محو شده است. رُز تأکید میکند که همقطارانش افغانستان را ترک کرده و شماری مثل او در حصر خانگی بهسر میبرند.
این در حالی است که در ۱۷ جوزای سال روان، اداره استخبارات طالبان با انتشار ویدیویی از اعتراف اجمل حقیقی، یوتیوبر و مدل افغان، بازداشت او را تأیید کرد.
اجمل حقیقی در اعترافش که به نظر اجباری میرسد، میگوید که او از طریق یوتیوب و مدلینگ برای «ترویج فحشا» کار میکرده و نظام جمهوری از آنان حمایت میکرده است. او اضافه میکند که با این کار در صدد ترویج ارزشهای کشورهای غربی (ترویج فحشا و فساد اخلاقی) در افغانستان بوده است.
این در حالی است که گروه اجمل حقیقی یکی از سه گروه فرهنگی رسمی بود و لباسهای سنتی اقوام مختلف افغانستان را به نمایش میگذاشتند. اکنون از سرنوشت اجمل حقیقی اطلاعی در دست نیست.
قوانین
رُز میگوید که در گذشته هرچند اتهام ترویج فحشا و فشار روانی زیاد وجود داشت و افراد مدل را آزار میداد، اما قوانینی نیز وجود داشت که از آنان حمایت میکرد. این دختر زیبای افغانستان اضافه میکند که مدلها بهویژه دختران به قوانینی که از زنان حمایت میکرد، دلگرم بودند و مدلینگ را ادامه میدادند.
اما اکنون قانونی که از زنان حمایت کند، وجود ندارد. از همین رو بهدلیل آسیبپذیریها، دختران مدل محکوم به حصر خانگی اند: «حتا اگر طالبان کاری به ما نداشته باشند. قانونی نیست و افراد مزاحم و خاطی جسارت بیشتر پیدا کردهاند. از این رو محکوم به بودن در خانه هستیم و نمیتوانیم از آن سرپیچی کنیم.»
خانوادهی رُز هرچند مجبور شدهاند که محل زندگیشان را تغییر دهند و به مردم بگویند که از افغانستان خارج شدهاند، اما همچنان از نداشتن امنیت رنج میبرند.
رُز میگوید: «هیچگاه فکر نمیکردم که حکومت سقوط میکند و خانوادهام مجبور میشود که دروغ بگویند. افرادی زیادی است که میخواهند در مورد من بدانند و مزاحمت ایجاد کنند.»
خانوادهی این مدل به همسایه و اقوامشان گفتهاند که او (رُز) از افغانستان خارج شده است و اکنون آنان دختری بهنام رُز ندارند. زندگی در خفا، فشار روانی و هراس را برای این مدل بیشتر کرده است.
قیامت
رُز که لقب دختر شایسته افغانستان را نیز دارد. در کنار مدلینگ، در فیلمهای کوتاه خانوادگی و اعلانات تجارتی نیز نقش بازی کرده است. او روز ۲۴ اسد را بهخاطر میآورد که فارغ از دنیای بیرون در حال ثبت یک اعلانی تجارتی برای یک بنگاه تولیدی لباس سنتی در شهر کابل بوده است؛ اعلانی که قرار نیست نشر شود.
او میگوید که پس از پایان کارش در اولین روز، در صحنهی پر از آشوب خودش را یافته است. آشوبی که از آن زمان تاکنون به زندگی او و میلیونها دختر سایه افگنده و افقهای روشن زندگی آنان را از بین برده است: «انگار قیامت شده بود. در فاصلهی زمان تنها چند سال چهرهی شهر عوض شده بود. هرکس با وحشت به سمتی میدوید. از آن زمان تا حال تنها وحشت میبارد و هیچ نشانهای برای زندگی نمیبینم.»
از آن روز به بعد زندگیاش رنگ باخته است؛ نه حرفی برای گفتن دارد و نه کاری برای انجام دادن: «همه در وضع بد روانی بهسر میبریم. من مسبب عذاب خانواده و این وضع شدهام. نه تنها خودم، بلکه خانوادهام را در معرض تحقیر و توهینی قرار دادهام که تمامی ندارد.»
در کنار این فشار روانی، بهگفته رُز، خانوادهای با توان خرید بالا، اکنون برای اصول اولیه حمایت ومقاومت تأمین مخارج اولیه با مشکل مواجه است و او نمیتواند کاری را انجام دهد.
آخر دنیا
رُز میگوید که او اکنون درگیر حس بیهودگی شده و حس میکند که به آخر دنیا رسیده است. جایی که هیچ حقی به سرنوشت، آینده و حتا رویاهایش ندارد: «به آخر دنیا، به آخر زندگی رسیدهام. میدانی چرا؟ نمیتوانم به حرفهای که دوست دارم، فکر کنم. در زندگی شخصی نیز آیندهای ندارم؛ زیرا مارک (نشان) دختر بدکاره را دارم.»
رُز میگوید که اکنون او حق فعالیت (نقشآفرینی و مدلینگ) ندارد و این وضع به فقر در خانوادهی دوازده نفریاش دامن زده است: «حق کار که نبود، درآمد هم نیست و در عوض فقر است.»
از دید طالبان، نقشآفرینی و مدلینگ سبب ترویج فحشا میشود. از همین رو، رهبری این گروه در اولین فرمانها زنان را از نقشآفرینی و مدلینگ منع کردند.
افزون به این، رُز میگوید که دیدگاه افراطی طالبان، رفتارهای زنستیزانه را بار دیگر در افغانستان افزایش داده و سبب شده است که او از ادامهی تحصیل نیز محروم شود: «در آن زمان فکر میکردم که اگر در دانشگاه دولتی نتوانستم درس بخوانم در دانشگاه شخصی تحصیلم را ادامه میدهم، اما اکنون هیچ درآمدی برای تأمین مخارج تحصیلم وجود ندارد. از سویی، در هراسم که تحت نام دختر بدکاره با محکمهی صحرایی مواجه شوم.»
لیلا، دیگر دختر مدل و طراح لباس است. او نیز در خفا زندگی میکند و میگوید که در وضع مشابه بهسر میبرد.
شهر سیاهپوش
به نظر میرسد که طالبان با بدست گرفتن قدرت، رنگها را نیز به مجاز و غیرمجاز، رنگهای شرعی و تحریککننده غیرشرعی تقسیم کردهاند. زیرا آنان بهگونهی غیررسمی کاربرد رنگهای روشن در طراحی لباس را ممنوع کردهاند و اجازه نمیدهند که دختران و زنان لباسهای رنگی به تن کنند.
از دید این گروه، پوشش رسمی و اسلامی برای زنان مسلمان حجاب سرتاسری سیاه یا برقع است. لیلا که در کنار کار مدلینگ، در قسمت طراحی و دوخت لباس کار کرده است میگوید که رویکرد طالبان خلاقیت را از کسانی گرفته که در بخش طراحی کار میکردند: «حجاب سیاه، گشاد و بلند و برقع به طراحی نیاز ندارد.»
این در حالی است که در یک سال گذشته مأموران امر به معروف طالبان، بارها از ورود دختران دانشجو با لباسهای رنگی به دانشگاه و از ورود زنان با لباس رنگی به دفاتر دولتی جلوگیری و تلاش کردهاند که لباس زنان را یکدست به سیاه یا چادری تبدیل کنند.
رنگ و طرح سیاه از گذشته تاکنون در طراحی لباسهای سنتی افغانستان کاربرد زیادی نداشته است.
اولین نمایشگاههای لباس و مدلینگ از سال ۱۳۵۲ شروع شد. این نمایشگاهها در وزارت امور زنان، سینمای زینب، هتل انترکانتینینتال و در شهرهای بامیان، هرات، جلالآباد، مزار شریف، و قندهار نیز برگزار شده است. اما به علت آغاز جنگها تا سال ۱۳۸۳ متوقف شد و از سال ۱۳۸۳ از طریق یک نمایشگاه مُد تلویزیونی در کابل از سر گرفته شد. هرازگاهی، مدلهای تازهکار لباسهای سنتی با رنگ شاد غیر سیاه که اکنون مجاز دانسته نمیشود، را به نمایش میگذاشتند.
رئیس جمهور: اصول بانکداری اسلامی در قراردادهای بانکی اجرایی شود
شفقنا- رئیس جمهور از رئیس کل بانک مرکزی خواست تا تلاش خود را بکار گیرد تا اصول بانکداری اسلامی با دقت و نظارت کامل در قراردادها و عقود بانکی اجرا شود.
به گزارش شفقنا از سایت دولت، حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی صبح امروز یکشنبه به ساختمان شیشهای میرداماد رفت و ابتدا در جلسهای با حضور رئیس کل بانک مرکزی، معاونان فناوری اطلاعات و مدیران آن از نحوهی عملکرد سامانههای نظارتی و رصد هوشمند تراکنشهای مالی مطلع شد.
وی در ادامه در جمع مدیران ارشد بانک مرکزی حاضر شد و پس از استماع گزارش رئیس بانک مرکزی به جایگاه مهم بانک مرکزی در مدیریت منابع پولی و مالی و اصلاح نظام بانکی اشاره کرد و ماموریت های ۱۰ گانه برای تحول و ارتقای آن تعریف نمود.
آقای رئیسی بانک مرکزی را اتاق اندیشهورزی و رصد سیاستهای پولی و مالی کشور خواند و گفت: بانک مرکزی باید مسیر اصلاح و ارتقای نظام بانکی را با قوت به پیش ببرد و بر اجرای سیاستهای مالی و پولی کشور نظارت کند.
وی در این جلسه تقویت ارزش پول ملی، اصلاح ناترازی بانک ها، توقف رشد سالیانه نقدینگی، اصلاح سبد ذخایر ارزی متناسب با نیازهای سرمایه گذاری و تجاری کشور، توسعه دامنه وثایق و تسهیل فرایند وثیقه گذاری، فعال سازی حساب تجاری ، تقویت سامانه های نظارتی و تامین سرمایه درگردش واحدهای تولیدی را از جمله ماموریت های اصلی بانک مرکزی بیان کرد.
آقای رئیسی « توقف رشد نقدینگی و مدیریت خلق پول » را مأموریت مهم بانک مرکزی اعلام کرد و افزود: نقدینگی اگر با مدیریت به سمت تولید هدایت شود نگرانکننده نیست، اما اگر به سمت سوداگری در بازار حرکت کند تبعات ویرانکنندهای خواهد داشت.
وی «هدفگذاری نقدینگی زیر ۲۵ درصد» از سوی بانک مرکزی را اقدام بسیار مهم دیگر نظام پولی کشور دانست که کنترل و مدیریت آن موجب مهار تورم خواهد شد.
آقای رئیسی ناترازی بانکها را از عوامل تورم عنوان کرد و اظهار داشت: بانک مرکزی باید بخش نظارتی خود را تقویت کند تا بتوانند با برنامهریزی سیاست های پولی و ضدتورمی را اجرا کند
وی با ابراز خرسندی از وضعیت سامانههای پایش و رصد بانک مرکزی، گفت: بحمدالله در زمینه جمعآوری و رصد دادهها و اطلاعات در شرایط خوبی قرار داریم، و این اطلاعات می تواند به شفافیت مالی در کشور کمک کند.
آقای رئیسی اقدام به موقع برای جلوگیری از تخلف را از مصادیق با اهمیت استفاده از اطلاعات جمعآوری شده توسط این سامانهها عنوان کرد و اظهار داشت: تمام کسانی که در نظام اقتصادی کشور فعالیت دارند با نظارت و اقدام به موقع بانک مرکزی به این ادراک برسند که زمینه هیچگونه تخلفی در این سیستم وجود ندارد.
وی بانک مرکزی را چشم بینای نظام بانکی و پولی کشور دانست و گفت: باید محور تمام اقدامات نظام بانکی کشور در جهت حمایت و تقویت تولید باشد، چرا که امروز نجات کشور در تولید است و عمل به تأکیدات رهبر معظم انقلاب در زمینه حمایت از تولید نسخه شفابخش اقتصاد ایران است.
آقای رئیسی در ادامه «رفع مشکل سرمایه در گردش واحدهای تولیدی» را اقدام مهم بانک مرکزی خواند و افزود: بخشی از دلایل تعطیلی واحدهای تولیدی مشکل سرمایه در گردش است که اگر مرتفع شود منجر به افزایش تولید و اشتغال خواهد شد.
وی همچنین از رئیس کل بانک مرکزی خواست تا تلاش خود را بکار گیرد تا اصول بانکداری اسلامی با دقت و نظارت کامل در قراردادها و عقود بانکی اجرا شود.
آقای رئیسی نظارت و کنترل بر ارز و کالا با هدف جلوگیری از سوداگری در بازار از سوی بانک مرکزی را مورد تأکید قرار داد و گفت: اگر کسی به دنبال اخلال در بازار است باید برخورد شود اما باید بدانیم فعال اقتصادی نیاز به حمایت و تشویق دارد و نباید هر اقدامی را به عنوان تخلف تلقی کرد.
وی «توجه ویژه به حاکمیت ریال» را مورد تأکید قرار داد و گفت: استفاده از ارزهای مختلف خصوصا در مبادلات با کشورهای همسایه و پیمانهای دو جانبه پولی می تواند به تامین با ثبات کالا و افزایش مبادلات کمک و کشور را در مقابل تکانه های دلار مصون کند.
آقای رئیسی بانک مرکزی فعال و آگاه به شرایط پولی و مالی را از ضرورتهای تحول اقتصادی دانست و گفت: اقدامات به موقع شما در بانک مرکزی اثرات بسیار مثبتی در ارتقای نظام پولی و بانکی کشور خواهد داشت.
وی همچنین با اشاره به ضرورت پرداخت به موقع تسهیلات بانکی تأکید کرد: نباید بین تصمیم و اعلام عمومی با اجرا و پرداخت تسهیلات فاصله باشد و در این زمینه تاکید می کنم توسعه دامنه وثایق و تسهیل فرایند وثیقه گذاری اجرایی شود.
رئیس کل بانک مرکزی در ابتدای این نشست، گزارشی از اقدامات بانک مرکزی در راستای تحقق سند تحول دولت مردمی ارائه کرد.
آقای علی صالح آبادی کنترل تورم، اصلاح نظام بانکی، مدیریت بازار ارز، حکمرانی ریال و بانکداری اسلامی را پنج راهبرد اساسی بانک مرکزی در راستای تحقق اهداف سند تحول دولت سیزدهم برشمرد و افزود: برای تحقق هریک از این راهبردها، اقدامات متعددی اجرا شده و یا در حال اجراست.
وی به توفیق دولت سیزدهم در مهار تورم و کنترل رشد پایه پولی اشاره کرد و گفت: مجموع اقدامات صورت گرفته در این راستا که با هماهنگی کامل تیم اقتصادی دولت صورت پذیرفته، کاهش حدود ۲۰ واحد درصدی نرخ تورم ۱۲ ماهه، از ۵۹,۳ درصد به ۴۰.۱ درصد و همچنین کاهش بیش از ۱۶ واحد درصدی رشد پایه پولی از ۴۲.۶ درصد به ۲۶.۲ درصد را بدنبـال داشته است.
آقای صالح ابادی در ادامه، کنترل رشد ترازنامه بانک ها با هدف جلوگیری از خلق پول بی ضابطه را از دیگر اقدامات بانک مرکزی در راستای اصلاح نظم بانکی برشمرد و در عین حال گفت: مجموع تسهیلات پرداختی شبکه بانکی در ۴ ماهه نخست امسال، در مقایسه با مدت مشابه سال قبل افزایش حدود ۳۸ درصدی داشته که سهم قابل توجه این تسهیلات، مربوط به سرمایه در گردش بوده است، ضمن اینکه تسهیلات اعطایی به شرکت های دانش بنیان نیز در مقایسه با مدت مشابه سال قبل حدود ۸۰ درصد رشد داشته است.
وی تسهیل دسترسی مردم به خدمات بانکی را رویکرد اساسی بانک مرکزی در راستای تحقق شمولیت مالی در کشور دانست و به افزایش ۳۰۰ درصدی سقف تسهیلات قرض الحسنه اشاره کرد و گفت: با اقدامات متعددی همچون ممنوعیت معاملات فردایی ارز، راه اندازی بازار توافقی و تسهیل گری در فرآیند برگشت ارز حاصل از صادرات، امروز در بازار ارز علیرغم برخی نوسانات مقطعی، ارامش و ثبات حاکم است.
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. حمایت ها و مقاومت ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
محتوی این مقاله توسط گروه آموزش کالج تی بورس تهیه گردیده است و برای علاقه مندان به آموزش ارز دیجیتال ، پروتیم آکادمی آینده آنرا بازنویسی و بازنشر نموده است .
تاثیر عرضه و تقاضا بر شکل گیری مقاومت و حمایت
فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار اصول اولیه حمایت ومقاومت یا حرفه ای در بورس باشید. تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال .technical analysis در دوره آموزش ارز دیجیتال است. در بازارهای اقتصادی و مالی ، قیمت ها توسط عرضه و تقاضا هدایت می شوند . عرضه با کاهش قیمت ها، فروشندگان و فروش هم ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت ها، خریداران و خرید هم ردیف است. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می آیند.
محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پرقدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف می شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می شود.
محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می یابد و روند افزایش قیمت متوقف می شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.
حمایت و مقاومت استاتیک
به سطوحی گفته می شود که اصول اولیه حمایت ومقاومت در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
ساده ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.
حمایت و مقاومت داینامیک
به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس باتوجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد. که مقاومت ها در قالب کانال صعودی نمایش داده شده اند. مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.
حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال صعودی مشخص گردیده است. و تفاوت های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می کند.
طریقهی رسم مقاومت داینامیک به این شکل است. که سقف های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می دهیم. لازم به ذکر است حمایت های روند صعودی و مقاومت های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است. اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.
نتیجه گیری
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگرچه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است. اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیشبینی به شدت بهبود مییابد. اگر قیمت یک ارز دیجیتال به یک سطح مهم نزدیک شود. باید آنرا به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی تغییر رابطهی بین عرضه و تقاضا است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید. خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشتهی قیمتی خود عبور میکند. میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیش بینی کرد. به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن خواهد بود.
آموزش مصور و کامل اصول طراحی قطعات تزریق پلاستیک
طراحی قالب پلاستیک، ضخامت قالب بر حسب مواد مورد استفاده، صفحه پران و زاوایا و . در کیفیت محصول نهایی از اهمیت کلیدی برخوردار هستند. در این مطلب به صورت مصور به صورت آموزشی به طراحی قطعات تزریق پلاستیک پرداخته ایم.
به گزارش صنایع پلاستیک، به همان میزان که مواد خوب و عالی، فرآیند مناسب در کیفیت محصول اثرگذار هستند. طراحی مناسب قالب تزریق پلاستیک نیز در تعیین کیفیت نهایی محصول اثرگذارست. قطعه و طراحی قالب بنا بر نوع مواد، ضخامت دیواره ها و فاکتورهای بسیار دیگری طراحی می گردد. در این مطلب به آموزش مصور و کامل اصول طراحی قطعات تزریق پلاستیک پرداخته ایم.
اصول طراحی قطعات تزریق پلاستیک
در دنیای ساختن اشیاء راه های زیادی برای تولید محصولات وجود دارد. اگر این محصولات از پلاستیک ساخته شده باشند، راه های متعددی وجود دارد که ما بتوانیم آن ها را تولید کنیم. یکی از این راه اصول اولیه حمایت ومقاومت ها، تزریق پلاستیک است که نیازمند طراحی قالب تزریق پلاستیک است. با این حال، قالبگیری تزریقی ساده نیست. درگیر شدن در چنین فرآیندی، نیاز به دانشی گسترده در مورد دستگاه ها و فرآیند آن دارد. در این مقاله، ما برخی از جنبه هایی را که در طراحی قطعات پلاستیکی برای قالب تزریق پلاستیک در نظر می گیریم، به شما نشان می دهیم تا بتوانیم زمان و پول مشتریانمان را در بلند مدت صرفه جویی کنیم.
قالبگیری تزریقی چیست؟
مطالب مرتبط
آشنایی با فرآیند تزریق پلاستیک و انواع گوناگون آن
معرفی گرید جدید پلی آمید ۶ به عنوان ماده ایده آل تولید مخازن بنزین
مقایسه دستگاه تزریق بادی با دستگاه اکستروژن بادی
قالبگیری تزریقی روشی است که در آن پلاستیک ذوب شده به درون قالب فلزی تزریق پلاستیک می شود. این قالب از دو قسمت تشکیل شده است، سمت” A” و”B” نیمه ها از هم جدا می شوند و به قطعه ی پلاستیکی اجازه می دهند تا پس از شکل گرفتن از قالب خارج شود و قطعات پلاستیکی ایجاد شوند.
تصویر قسمت A و قسمت B که نیمه قالب تزریق را تشکیل می دهند
چه نکاتی را باید باید در هنگام طراحی قالب گیری تزریق پلاستیک در نظر بگیریم؟
زاویه پیش طرح زوایای خروج از قالب (Draft Angle ) به پلاستیک اجازه می دهند تا از قالب خارج شود. بدون زوایای پیشنهادی، این قسمت به دلیل اصطکاک در هنگام خارج شدن از قالب، مقاومت قابل توجهی نشان می دهد. زوایای پیشنهادی باید هم در داخل و هم در خارج قطعه وجود داشته باشند.
تصویر سبز زاویه پیش بینی شده ی درست، و تصویر قرمز فقدانِ زاویه پیش بینی شده ی درست را نشان می دهد
هر چه قطعه عمیق تر باشد، زاویه پیشین بینی شده بزرگتر است. یک قاعده ساده این است که یک زوایای خروج از قالب یک درجه بر حسب اینچ داشته باشید. عدم داشتن زاویه پیش بینی شده به اندازه کافی ممکن است باعث خراشیدگی در امتداد دو طرف و یا علامت پین پران بزرگ شود.
لبه های شعاعی
داشتن لبه ها و گوشه های شعاعی (در داخل و خارج) قطعه یک امتیاز ویژه است. این ویژگی باعث خارج شدن راحت تر قطعه هنگام تزریق پلاستیک – در اتصال با طرفهای پیش طرح- و راحت تر جاری شدن ماده می شود. مهمتر از همه، با این حال، این امر نه تنها مانع از هزینه های بیش از حد در هنگام ایجاد قالب می شود، بلکه باعث می شود که ترک ها از طریق تمرکز شدت تنش در قطعه ایجاد نشوند.
مثالی از گوشه های شعاعی در طراحی یک قسمت پلاستیکی
به خاطر داشته باشید که گوشه های شعاعی باید همان ضخامت دیواره را حفظ کنند، به این معنی که اگر ضخامت درونی r = ½ پس ضخامت بیرونی باید R = 3 * ½ باشد.
برش های زیرین (undercut)
برش های زیرین (undercut) مواردی هستند که با حذف هر دو نیم قالب مواجه می شوند. این برش ها می توانند در هر نقطه از طراحی ظاهر شوند.این ها به اندازه عدم انتخاب زاویه پیش بینی شده ی درست ، در طراحی غیرقابل قبول اند. با این حال، برخی از برش های زیرین (undercut) ضروری و یا اجتناب ناپذیر هستند.
در این موارد، برش های زیرین (undercut) ضروری به شکل کشویی (لغزشی) و یا با حرکت قطعه در قالب ایجاد می شوند.به خاطر داشته باشید که ایجاد کردن برش های زیرین (undercut) هنگام تولید قالب تزریق پلاستیک بسیار پرهزینه است و باید به میزان حداقل باشد.
تصویر نشان دهنده برش زیرین قابل قبول است به دلیل بخش کشویی قالب
توپر در مقابل توخالی
همانطور که پلاستیک در قالب خنک می شود، منقبض می شود ؛ که این یک ویژگی مشترک برای اکثر مواد است. ساخت یک جزء تو خالی (متخلخل) در مقابل قطعه ی توپر کمک می کند تا مقدار انقباض یا پیچ و تابی که در طول روند خنک شدن اتفاق می افتد کاهش یابد. این کار هم چنین به کاهش هزینه مواد مورد نیاز برای استفاده در آن قطعه کمک می کند. روش های متعددی برای طراحی قطعه ی تو خالی (متخلخل) وجود دارد، یک مثال در کره ی زیر نشان داده شده است .
مثال طراحی یک قطعه ی توپر (سمت چپ) مستعد انقباض و انحراف، در مقابل طراحی مناسب قطعه توخالی (سمت راست)
علامت های فرو رفتگی (حفره)
در تزریق پلاستیک علائم فرو رفتگی همانطور که به نظر می رسند، به صورت یک نقطه یا بخشی از یک سطح پلاستیکی ظاهر می شوند / و یا احساس می شود درون قطعه فرو رفته اند.
این علائم توسط تعدادی از موارد زیر ایجاد می شوند:
- ضخامت دیواره ناهماهنگ (ممکن است منجر به حفره) شود؛
- شعاع نامناسب در گوشه ها؛
- ضخامت تیرک های نگهدارنده ( در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت)؛
- گوشه های تیز؛
- قطعات خارج نشده از متخلخل
تیرک های نگهدارنده / مفصل ها
تیرک های نگهدارنده و مفصل ها برای حمایت بیشتر از دیواره های محصول استفاده می شوند. آنها عمدتا در دو حالت مورد استفاده قرار می گیرند:
- جایی که قطعه دارای دیوارهایی است که با زاویه ۹۰ درجه با هم برخورد میکنند
- جایی که یک قسمت ممکن است بیش از حد طولانی یا بزرگ باشد و ضخامت دیواره ی آن بخش سست و بی دوام یا ضعیف باشد. تیرک های نگهدارنده متمایل به انجام بهترین عملکرد در بخش های مورد نیاز هستند، مانند به حرکت در آمدن در طول یک قطعه ی بلند.
هنگام طراحی تیرک های نگهدارنده ، مهم است که زاویه پیش بینی شده و ضخامت پایه را بیش از ۲/۳ ضخامت دیواره متصل به آن در نظر نگیرید.
اتصال قطعات به یکدیگر
محصولات به طور کلی متشکل از دو یا چند قسمت متصل با هم هستند. این قطعات را می توان با برجستگی های پایه، قلاب ها، چفت ها ،پیچ ها و غیره به یکدیگر متصل کرد. یک راه معمول برای یکی کردن دو بخش، استفاده از پیچ ها از طریق برجستگی های پایه است. داشتن لبه ها / شیارهایی که در آن قطعات با یکدیگر برخورد کنند و ترکیب شوند یکی از راه های رایج در ترکیب قطعات است. هنگام برنامه ریزی در مورد چگونگی اتصال قطعات، نکات قبلی در طول این ارائه، از قبیل زوایای پیش ساخته، قطعات متخلخل شده، تیرک های نگهدارنده و… را در نظر بگیرید.
مربع های شکل بالا لبه ها و شیارها را نشان میدهند ، و دو مربع پایین برجستگی ها ( حجم ها) پایه را نشان می دهد
خطوط جدایش
خطوط جدایش ، خطوطی هستند که در آن دو قس۳مت از قالب بر هم منطبق می شوند. این خطوط باعث به وجود آمدن یک خط فیزیکی بر روی قطعه می شوند که هم قابل دیدن است و هم قابل لمس.با این وجود این خطوط می توانند در صورت قرارگرفتن بر لبه های قطعه، پنهان شوند و یا به حداقل برسند. هنگام طراحی یک قطعه تزریق پلاستیک، همیشه خطوط جدایش آن را در نظر داشته باشید.
مثال یک خط جدایش در پیچ گوشتی تصویر جایی را که خطوط جدایش در قالب شکل می گیرند را نشان می دهد
محل پین ( گیره) های پران
پین های پران به قطعه اجازه می دهند از قالب خارج شود.این پین ها به معنای کلمه بعد از آنکه ماده در قالب تزریق شد و شکل گرفت ، قطعه را به سمت بیرون فشار میدهند. گرچه در حالی که قطعات در حال خارج شدن هستند، این پین ها روی قطعه علامت و نشانه ای از خود به جا میگذارند؛ این علامت ها به طور معمول قابل حذف شدن نیستند، پس در نظر داشتن موقعیت آنها نکته ای کلیدی در طراحی قطعه است
فلش ها به محل علامت پین های پران بر روی نگهدارنده ی پلاستیکی یک باتری اشاره دارند تصویر محلی را نشان می دهد که علامت پین های پران، در محل این پین ها (قسمت خاکستری رنگ) به علت خارج شدن قطعات به وجود آمده اند
موقعیت دریچه ها و جریان مواد
همراه با موقعیت پین های پران و خطوط جدایش اصول اولیه حمایت ومقاومت اصول اولیه حمایت ومقاومت ، مهم است که محل قرار گیری دریچه ها را بدانیم. دریچه ها محلی هستند که که پلاستیک مذاب وارد حفره ای از قطعه، در قالب می شود. این دریچه ها، هنگامی که قطعه خنک می شود، علامت / نشانه ای از موقعیت دریچه به جا میگذارند، حتی زمانی که قصد بر آن است تا در روند سریع جداسازی شوند.
موقعیت دریچه گاهی به وسیله ی موارد زیر مشخص می شود:
- جایی که کمتر قابل توجه باشد
- جایی که با دیگر بخش های قطعه تداخل نداشته باشد
- چگونگی جریان یافتن ماده ی پلاستیکی در قطعه
- یا ترکیبی از همه این موارد.
ماده و ضخامت
یک ماده باید بسته به (۱) نحوه کار محصول، (۲) محیطی که در آن قرار دارد و (۳) اولویت طراح، انتخاب شود. این مواد مشخص میکنند قطعه چگونه احساس شود، چگونه به نظر برسد و چگونه کار کند. بعضی از آنها انعطاف پذیر هستند، برخی سخت، برخی قوی ، و برخی شکننده. نوع مواد انتخاب شده اغلب تاثیر قابل توجهی در طراحی قطعه دارد. ممکن است لازم باشد بعضی از تیرک های نگهدارنده برداشته یا اضافه شوند، و دیواره ها ممکن است نیاز به ضخیم تر شدن یا نازک تر شدن داشته باشند ،و غیره.
ضخامت پیشنهادی برای دیواره بر اساس نوع مواد :
نتیجه گیری:
تمام مفاهیم ارائه شده در اسلایدهای قبلی، تنها برخی از روش های صحیح مهندسی است که باید در هنگام طراحی قطعاتی که به وسیله قالب گیری تزریق پلاستیک تولید می شوند، در نظر بگیرید.
این شیوه ها همچنین به عنوان DFM شناخته شده اند (طراحی برای قابلیت تولید) و باید به عنوان یک چک لیست به طور مداوم در سراسر فرآیندطراحی و طراحی مجدد محصولات استفاده شود.
به یاد داشته باشید که توجه به این اصول اولیه حمایت ومقاومت شیوه ها صرفه جویی در هزینه های تولید و زمان را در دراز مدت برای مشتریان تضمین می کند.
هدف بعدی مقاومت، مبارزه برای حفظ حریم مسجدالاقصی است
به گزارش مجله خبری نگار/ایران-منیر شفیق(پژوهشگر حوزه فلسطین): زمان آن رسیده که پس از گذشت چند هفته از توافق آتشبس در غزه، پس از حملات ۳ روزه ارتش رژیم صهیونیستی به این باریکه و مواضع مختلف در قبال آن و برآوردهای مختلف در مورد نتایج این نبرد، به بررسی آن بپردازیم. سرآغاز نبرد اینگونه بود که دشمن صهیونیستی، شیخ بسام السعدی از رهبران جنبش جهاد اسلامی در جنین را مورد حمله قرار داد و او را به شیوهای وحشیانه بازداشت کرد که در رسانههای مختلف به آن پرداخته شد و شایعاتی پیرامون در خطر بودن جان این رهبر جهاد اسلامی پخش شد که در پی آن، این جنبش اعلام بسیج عمومی کرد و نیروهایش را به حالت آمادهباش درآورد، اما مصریها بلافاصله برای آرامسازی اوضاع وارد عمل شدند و به جهاد اسلامی اطمینان بخشیدند که السعدی سالم است و خطری متوجه او نیست تا اینگونه زمینه برای آرامسازی اوضاع فراهم شود. اما در حالی که مذاکرات با مصریها در جریان بود و هر لحظه احتمال آرامسازی اوضاع بین جهاد اسلامی و رژیم صهیونیستی افزایش مییافت، ناگهان این رژیم عملیاتی نظامی را علیه باریکه غزه آغاز کرد.
رژیم صهیونیستی تجاوز نظامی به غزه را با ترور تیسیرالجعبری از فرماندهان ارشد گروهانهای قدس شاخه نظامی جهاد اسلامی آغاز کرد و لازم بود که این جنایت با حملات موشکی پاسخ داده شود. در برآورد اولیه این نبرد، باید گفت که عملیاتی نظامی علیه باریکه غزه بود، هرچند که هدف، در اصل جنبش جهاد اسلامی بود. حماس ترجیح داد مستقیماً با حملات موشکی وارد این نبرد نشود و اجازه دهد جهاد اسلامی همان گونه که خود نیز اصرار داشت، این جنایت دشمن را پاسخ گوید. این توافق اساسی مسألهای منطقی بین دو طرف بود؛ یعنی قرار بر این شد که جهاد اسلامی آنگونه که مناسب میبیند، این جنایت را پاسخ گوید و حماس نیز عملاً در آمادگی کامل قرار داشته باشد و دست به سلاح تا هر لحظه که لازم بود و ضروری دید، وارد نبرد شود.
تجربه حقیقی طی دو روز و نیم درگیری موشکی بین گروهانهای قدس و دشمن صهیونیستی ثابت کرد که معادله برقرار شده بین جهاد اسلامی و حماس برای مقابله با این تجاوز دشمن که جهاد اسلامی روز اول آن را با شلیک صد موشک آغاز کرد، کفایت میکرد. اما با آغاز مذاکرات با مصر برای آرامسازی اوضاع، دشمن صهیونیستی توانست شهید خالد منصور، دومین فرمانده نظامی گروهانهای قدس را نیز ترور کند و در نهایت پس از دو روز و نیم، توافق آرامسازی اوضاع حاصل شد. در این نبرد ۳ روزه در مجموع بیش از ۹۰۰ موشک و راکت به سمت تلآویو و مناطق اطراف آن و شهرها و شهرکهای صهیونیستنشین شلیک شد که پاسخی فراتر از تجاوز دشمن صهیونیستی به غزه بود.
پس از توافق
زمانی که توافق آرامسازی اوضاع اعلام شد، نتیجه حملات ۳ روزه به غزه چیزی جز شکستی بزرگ برای دشمن نبود؛ چرا که طرف مذاکره کننده صهیونیستی اصول اولیه حمایت ومقاومت جرأت نکرد جز یک شرط برای آتشبس تعیین کند و حتی پذیرفت که مصریها وعدههایی در مورد آزادی بسام السعدی و اسیر خلیل عواوده به جهاد اسلامی بدهند که البته این وعدهها بدون تعهدی الزامآور برای طرف صهیونیستی بود. بدین گونه، حملات ۳ روزه دشمن صهیونیستی نتیجهای جز ترور دو فرمانده گروهانهای قدس یعنی تیسیر الجعبری و خالد منصور نداشت تا مقامات اسرائیلی، اینگونه آن را دستاویزی برای کسب آرای بیشتر در انتخابات آینده کنست قرار دهند. اما این هدف هیچ ارتباطی به اثرگذاری بر موازنه قوی یا برآوردی صحیح از نتایج جنگ اخیر که جنگ «وحدت میدانها» نیز نامیده میشود، ندارد.
هرچند شهادت دو فرمانده خسارت بزرگی است، اما بلافاصله فرماندهانی دیگر جایگزین خواهند شد و همانند تمامی مواردی که فرماندهان مقاومت به شهادت رسیدهاند، این مسأله نه تنها موجب تضعیف نیروهای مقاومت نمیشود، بلکه قدرت معنوی و تاکتیکی بیشتری نیز به آنها خواهد بخشید. کسی بر سر اینکه این نبرد شکستی برای دشمن صهیونیستی بود، اختلاف نظر ندارد؛ چرا که ضعف و ناتوانی و سستی تصمیمات این رژیم و پوچی و انحطاط اهداف سران این رژیم (به دلیل جستوجو برای دستاوردی انتخاباتی ولو به حساب شکستی سیاسی-نظامی) را برملا کرد. برخی نویسندگان و تحلیلگران به بررسی نتایج عملیات نظامی علیه غزه پرداختهاند؛ برخی آن را پاسخی به نبرد سیفالقدس و نتایج آن عنوان کرده یا آن را ضربهای به استراتژی «وحدت میدانها» دانستهاند و برخی نیز هدف آن را ایجاد اختلاف بین حماس و جهاد اسلامی بیان کردهاند. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که برخی اصرار دارند که آنچه دشمن به آن اقدام کرد را بزرگ جلوه دهند و اعلام کنند که این رژیم اهدافی راهبردی را در این تجاوز دنبال کرد.
اما اگر این افراد به نوشتههای خود نگاهی بیندازند و آن را در مقایسه با تجربه تجاوزات دشمن و نتایج آن بررسی کنند، متوجه خواهند شد که برآورد آنها با واقعیت به هیچ وجه همخوانی ندارد. برخی هم ادعا میکنند که حماس و جهاد اسلامی در اداره این نبرد اشتباه کردند یا اینکه از اهمیت مواضع آنان در قبال آن میکاهند. برخی نیز فرصت را برای هجمه علیه حماس، غنیمت شمرده و عدم مداخله آن در این نبرد را خالی کردن پشت (جهاد اسلامی) میدانند و در این رابطه تحلیلهایی نیز ارائه میدهند و شک و تردیدهایی را مطرح میکنند؛ همچنین برخی جهاد اسلامی را مورد حمله قرار داده و میگویند که این جنبش نوار غزه را بدون توجه به موازنه قدرتها و اوضاع حاکم بر این منطقه وارد جنگ کرد و حرف و حدیثهای فراوان دیگری که از این طرف و آن طرف شنیده میشود.
نکته مهم این است این افراد (نویسندگان و تحلیلگران) این را در نظر نگرفتهاند که آنچه اتفاق افتاده، براساس تفاهم صورت گرفته بین طرفین (جهاد اسلامی و حماس) بوده نه براساس تقسیم نقشها و اینکه هر یک از طرفین موضع مشخص خود را داشته باشد، بدین گونه که جهاد اسلامی با حملات موشکی پاسخ دهد و در مقابل، حماس پاسخ ندهد؛ اما با توجه به اینکه این جنبش ستون فقرات مقاومت و پیشرو آن به شمار میرود، معادلهای را در این نبرد حفظ خواهد کرد که در نهایت به شکست دشمن منتهی خواهد شد. (البته همراه با مداخله در جنگ در صورت لزوم) نیازی هم به بررسی جزئیاتی که در ورای مواضع هر یک از جنبشهای حماس یا جهاد اسلامی وجود دارد، نیست.
مهم این است که متهم کردن حماس به خالی کردن پشت جهاد اسلامی خجالتآور است، چرا که این جنبش در هر جنگی با دشمن مشارکت داشته و در پیشرفت و قدرت اصول اولیه حمایت ومقاومت گرفتن مقاومت همواره حرف نخست را زده است. این نبرد همچنین درستی موضع حماس را ثابت کرد، مبنی بر اینکه اجازه دهد جهاد اسلامی با قدرت این تجاوز را پاسخ گوید و همزمان خود نیز پاسخی مستقیم نداشته باشد و اگر لازم بود وارد عمل شود.
همچنین متهم کردن جهاد اسلامی به نداشتن برآورد درست و صحیح از اوضاع از جمله تصمیم به پاسخ موشکی به جنایت دشمن نیز خجالتآور و مایه شرمساری است، چرا که نتایج این نبرد درستی موضع جهاد اسلامی در پاسخگویی به تجاوز دشمن و درک موضع حماس از لحاظ حمایت از نوار غزه و مقاومت و عدم پاسخ فوری را ثابت کرد.
این چیزی بود که عملاً حاصل شد و نتیجه نیز اینگونه بود: شکست دشمن صرف نظر از جزئیات تفاهمات مستقیم و غیرمستقیم حاصل شده بین طرفین.
مسأله اول آن است که باید به نتایج حاصل شده که مراحل آتی در سایه آن چیده و ترتیب داده خواهد شد، توجه نمود. مسأله دوم، اشتباه کسانی است که به جایگاه حماس و جهاد اسلامی خدشه وارد کردند. این طرفها با وجود وحدت و حریص بودن بر مقاومت، اما در عمل در مسیر اختلاف و تفرقهافکنی قدم برداشتند هرچند که نتیجهای حاصل نکردند، چرا که روابط بین حماس و جهاد اسلامی بسیار قویتر از آن است که به سبب اجتهاد دو وجهی اصول اولیه حمایت ومقاومت آنها مخدوش شود و خوشبختانه رهبران هر دو جنبش چه در داخل و چه در خارج بویژه در نوار غزه از همان ابتدا موضع یکدیگر را درک کردند بدون اینکه تقسیم نقشها صورت گیرد. مسلماً در اینجا کسانی که گمان میکردند دشمن ذکاوت و زرنگی به خرج داده که حماس را خارج از گود قرار داده و تنها بر جهاد اسلامی تمرکز کرده تا اینگونه بین آنها اختلاف بیفکند، به اشتباه رفتند، چرا که این رژیم در عمل به دنبال پیروزی با ترور شهید تیسیر الجعبری و اجتناب از ورود به جنگی بزرگ بود و اگر طرحی برای ورود به یک جنگ بزرگ داشت، حماس و جهاد اسلامی به طور همزمان وارد آن میشدند و سیاستهای شکست خورده این رژیم هرگز نمیتوانست بین این دو جنبش اختلاف بیندازد. هدف از این مقاله ارائه برآوردی صحیح از موازنه قدرت ایجاد شده بین دشمن صهیونیستی و مقاومت فلسطین در نوار غزه است؛ نخست در عرصه قدس و کرانه باختری و دوم در عرصه فلسطینی، عربی و اسلامی به طور عام. مسأله سوم این است که رهبران مقاومت باید به فکر بررسی چالشهای راهبردی و تاکتیکی مراحل آتی باشند. برآورد صحیح از موازنه قدرت آن است که متکی به این نباشد هر یک از طرفین چقدر نیرو و سلاح در اختیار دارد؛ این مسأله اهمیت دارد، اما اصل مسأله، برآورد موازنه قدرت با استناد به معادلات منطقهای و جهانی از یک طرف و بررسی دشمن صهیونیستی از نظر نقاط ضعف و موانعی است که این رژیم با وجود آنها، قادر به ورود به جنگهای بزرگ و کسب دستاوردهای نظامی نیست؛ همان گونه که وضعیت این رژیم از سال ۱۹۴۸ تا اواخر قرن بیستم اینگونه بود. این رژیم در آن زمان توان برآورد صحیح اوضاع را نداشت و آشفته و سردرگم بود و شعارهایی را مطرح میکرد که در جنگها و درگیریها از آن عقب مینشست.
فهم درست از موازنه قدرت در نبرد سیف القدس، درگیریها و انتفاضههای پس از آن تا نبرد اخیر در غزه و برآورد نتایجش و به دنبال آن عملیاتهای مقاومتی، تحرکات و خیزشهای مردمی، افکار عمومی فلسطینیان که در جریان تشییع پیکر شهدا بیان میشود و پس از تجاوز اخیر که به شهادت ابراهیم النابلسی منتهی شد، متجلی گشت.
پیشنهاد فوری اولیه این است که هدفِ «ممانعت از تعرض به مسجدالاقصی» به عنوان نماد و رمز «وحدت میدانها» و یک پیروزی محقق شدنی و جلب حداکثر حمایت مردمی و رسمی از آن در عرصههای فلسطینی، عربی، اسلامی و جهانی مطرح شود. موضوع ممانعت از تعرض به مسجدالاقصی، موضوعی قوی از نظر سیاسی برای کسب پیروزی در این زمینه است.
*منبع: فلسطین الیوم، المقاومة والإعداد للحرب الشاملة، ۸ آگوست ۲۰۲۲، ترجمه گروه سیاست
دیدگاه شما