تشکیل روند بلند مدت


روند و خط روند انواع روند ها

خط روند (Trendline)

خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمت‌ها (سقف‌های قیمت) یا پایین‌ترین قیمت‌ها (کف‌های قیمت) رسم می‌شود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.

خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش می‌دهند.

خطوط روند همچنین نشان‌دهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازه‌های زمانی مختلف هستند.

نکات کلیدی:

  • یک خط روند واحد را می‌توان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضح‌تری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
  • خطوط روند را می‌توان به کف‌ها و سقف‌های قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
  • دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده می‌شوند برای هر معامله‌گر متفاوت هستند.

خطوط روند به شما چه می‌گویند؟

خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.

به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) می‌گردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کند تا مسیر کنونی قیمت‌های بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.

برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.

برخی تحلیلگران مایلند از بازه‌های زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر می‌گیرند.

برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار می‌گذارند و ترجیح می‌دهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.

آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند می‌شود این است که می‌توان از این خطوط صرف‌نظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.

اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله می‌شود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت می‌کند.

اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر می‌گوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.

با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.

ساختار کلی خط روند

خط روندها از وصل کردن پایین‌ترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست می‌آیند.

خط روند نزولی از وصل کردن سقف‌های قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کف‌های قیمت بدست می‌آید.

خط روند نزولی و صعودی

روند سه جهت دارد

از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را تشکیل روند بلند مدت در بازار نشان می‌دهد. ولی برای به کارگیری آن می‌بایست تعریف دقیق‌تری را ارائه کنیم.

پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمی‌کند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص می‌شود.

این زیگزاگ‌ها همانند یکسری موج‌های پی در پی می‌باشند که شامل موج‌های صعودی (پیک‌ها یا رالی‌ها) و موج‌های نزولی (حفره‌ها) می‌باشند.

برآیند حرکات این موج‌های صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل می‌دهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی می‌باشد.

روند صعودی به عنوان یکسری از موج‌ها و حفره‌های بالارونده تعریف می‌شود و روند نزولی برخلاف آن از موج‌ها و حفره‌های پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موج‌ها و حفره‌هایی است که جهت مستقیم دارند.

همان‌طور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.

اکثر مردم فکر می‌کنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت می‌کند: صعودی، نزولی و خنثی.

تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یک‌سوم مواقع قیمت‌ها روند خنثی یا افقی به خود می‌گیرند.

روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی می‌باشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیده‌اند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).

اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.

شکل روندها در تحلیل تکنیکال

اکثر ابزارها و سیستم‌های تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شده‌اند که در جهت بالا و پایین حرکت می‌کنند.

آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار می‌کنند یا حتی اصلاً کار نمی‌کنند. نمی‌توان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیت‌هایی (بدون روند) استفاده کنند درحالی‌که این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشده‌اند.

سه انتخاب کلی برای هر معامله‌گری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظاره‌گر بازار باشد.

زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درست‌تر به نظر می‌رسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانه‌ترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.

روندها به سه دسته تقسیم می‌شوند

علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت می‌باشد به سه دسته نیز تقسیم می‌شود:

در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر می‌گیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.

هرچند غالب تحلیل‌گران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیل‌گران از هر روند وجود دارد.

به تشکیل روند بلند مدت عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه می‌دانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه می‌نامید.

هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهد.

هر روند می‌تواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط می‌تواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح می‌کند.

این روند تصحیح نیز می‌تواند خود شامل روندهای کوتاه‌مدت‌تر که همان موج‌های صعود و نزولی کوتاه‌مدت هستند باشد.

رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معامله‌گران برداشت‌های متفاوتی از یک روند دارند.

برای معامله‌گران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بی‌اهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاه‌مدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل می‌دهد.

به بیان کلی اکثر روش‌هایی که بر اساس تعقیب روند کار می‌کنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول می‌کشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاه‌مدت می‌توان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاه‌مدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار می‌باشند.

مثال‌هایی واقعی از خط روند

استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.

معامله‌گر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمت‌های باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میله‌ای و…) نمایش می‌دهند.

در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را می‌بینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.

خط روند صعودی

این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان می‌دهد و می‌توان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.

در این مورد، معامله‌گر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.

اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایین‌تر رود، معامله‌گر می‌تواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معامله‌گر اجازه می‌دهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال می‌کند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.

خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معامله‌گر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معامله‌ها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعده‌مند داشته باشند.

نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش می‌دهد:

خط روند پارس خودرو

فیلم آموزش رسم خط روند

در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده می‌شود.

به این ترتیب یاد گرفتید چطور خط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.

اعتبار خط روند چگونه سنجیده می‌شود؟

اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی می‌کنیم:

1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.

2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.

3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.

4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.

برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.

تفاوت بین خطوط روند و کانال‌ها

بر یک نمودار بیش از یک خط روند را می‌توان اعمال کرد.

معامله‌گران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمت‌های بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمت‌های پایین رسم می‌کنند. کانال می‌تواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.

مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال می‌تواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.

محدودیت‌های خط روند

خطوط روند محدودیت‌هایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.

هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.

یک تشکیل روند بلند مدت خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا می‌کند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معامله‌گران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب می‌کنند.

ممکن است خط روندی که توسط یک معامله‌گر رسم شده، توسط معامله‌گران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.

به عنوان مثال، برخی معامله‌گران در یک بازه از کف‌های قیمت استفاده می‌کنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایین‌ترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.

نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوب‌های زمانی کوچکتر می‌توانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید .

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

۶ نکته برای تشخیص روند نمودار قیمت(۶ tips for detecting price chart trends)

لینک فایل ویدویی معرفی شده در ویس بالا(یوتیوب)


در طول بیش از ۱۵ سال تجربه معامله کردن در بازارفارکس، به این نتیجه رسیدم که برای تشخیص روند حرکت قیمت، هیچ ابزار جادویی، اندیکاتور یا قوانین خاصی وجود ندارد. ما معامله‌گران با وجود تلاش‌هایی که برای تحلیل نمودارها و تعیین تمایل حرکت قیمت و در نتیجه معامله کردن در آن جهت داریم، اما جهت حرکت بازار ممکن است در هر لحظه به سرعت تغییر کند. اگر قیمت مطابق پیش‌بینی‌های ما حرکت نکرد، باید مجددا نمودار را تحلیل کنیم و ببینیم چه چیزهایی را در تحلیل اولیه نادیده گرفتیم و چه اشتباهاتی کردیم. فقط فراموش نکنید که تحلیل نمودارها کاملا توسط ابزار بسیار مهمی بنام چشم معامله گرانجام می شود و گاهی اوقات علیرغم تمام تلاش‌هایی که برای درک چگونگی حرکت نمودار قیمت داریم، بازارممکن است در خلاف جهت انتظار ما حرکت ‌کند. پس همواره باید انعطاف لازم را در تحلیل اولیه داشته باشیم.

تحلیل روند تنها یکی از قسمت‌های استراتژی معاملاتی من برای باز و بسته کردن معاملات است. این اصلا ایده خوبی نیست که تنها براساس یک دلیل وارد معامله شوید، به همین خاطر من همیشه به دنبال این هستم که تا حد ممکن تائیدیه‌های زیادی برای ورود به معاملات داشته باشم. من در برنامه معاملاتی شخصی خودم، ازترکیبی از تکنیک‌های مختلف مانند تحلیل روند، تحلیل سطوح حمایتی و مقاومتی و تحلیل سیگنال با اندیکاتوراستفاده می‌کنم.

ضمن مطالعه این مقاله به یاد داشته باشید که من در این مطلب درباره «معامله کردن در جهت روند» صحبت نمی‌کنم، بلکه می‌خواهم بعضی از فیلترهایی که برای تشخیص روند واضح بازار به شما کمک می‌کند را توضیح دهم. بعلاوه، ممکن است گاهی اوقات اینطور به نظر برسد که بازار به یک سمت حرکت می‌کند، در حالیکه در واقع در خلاف آن جهتی که شما تشخیص داده‌اید، در حال حرکت است. به این دلیل که بسیاری از بازارها اصلاحات کوتاه‌مدتی را تجربه می‌کنند و همین ممکن است بسیاری از معامله‌گران را دچار اشتباه کند. به این خاطر، همیشه زوم نمودارها را کم کنید و تصویر بزرگتر نمودارها را ببینید، سپس با در نظر داشتن یک تصویر جامع و بزرگ از چگونگی حرکت قیمت، زوم نمودار را بیشتر کنید و آن را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دهید. با این کار بعد از مدتی می توانید به زوم شخصی خود دست پیدا کنید.

۱- مهمترین کار مشاهده است

اولین چیزی که در مورد تشخیص روند باید درک کنید این است که یک علم کاملا دقیق نیست. من همیشه سعی می‌کنم تا حد ممکن نمودارها را ساده ببینم و به همین خاطر در ابتدا فقط و فقط پرایس اکشن را زیر نظر می‌گیرم، بدون هیچ اندیکاتوری.

اگر از چند معامله‌گر درباره روند حال حاضر بازار سؤال کنید، قطعا پاسخ‌های متفاوتی از هر کدام می‌شنوید. بعضی از آن‌ها نوع روند کوتاه‌مدت بازار را به شما می‌گویند، برخی نوع روند بلندمدت را توضیح می‌دهند و تعدادی هم نوع روند میان‌مدت را بیان می‌کنند. ما می‌توانیم با بکارگیری تحلیل‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت، که همگی با مشاهده ساده بازار شروع می‌شوند، نوع روند غالب حال حاضر بازار را تشخیص دهیم.

من معمولا از خودم می‌پرسم نمودار قیمت در طول یکی دوسال، ۶ ماه و ۳ ماه گذشته به چه صورت بوده است؟ پاسخ این سؤال، تصویری از چگونگی حرکت قیمت را به ترتیب در بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت به من نشان می‌دهد. این کار باعث می‌شود ایده کاملا واضح و شفافی از جهت حرکت نمودار قیمت بدست آورم. اگر هیچ‌کدام این‌ها جواب نداد، در تایم‌فریم روزانه یا هفتگی زوم نمودار را کم کنید و خیلی ساده از خودتان بپرسید «الان قیمت در حال پایین آمدن است یا بالا رفتن؟». اصلا نیازی نیست پیچیده فکر کنید.

وقتی جهت کلی پرایس اکشن در بازار را ببینیم، می‌توانیم به راحتی تشخیص دهیم که قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند یا بالا، تشکیل روند بلند مدت یا اینکه در یک روند سایدوی قرار دارد.

۲- سقف و کف‌های واضح را شناسایی کنید

وقتی قیمت در یک روند حرکت کند، سقف و کف‌هایی تشکیل می‌دهد. اگر به این سقف و کف‌ها دقت کنید، می‌توانید خیلی سریع تشخیص دهید که قیمت به کدام سمت حرکت می‌کند.

در نمودار زیر مربوط به S&P500 مشاهده می‌کنید که یک روند صعودی واضح شکل گرفته است. به نواحی که با رنگ قرمز مشخص شده دقت کنید. این نواحی در واقع کف‌های این روند صعودی هستند و اگر توجه کنید می‌بینید که این کف‌های قیمتی به نوعی «پله‌هایی» تشکیل داده‌اند که با پیشروی قیمت در جهت روند صعودی، این پله‌ها هم بالاتر و بالاتر می‌روند.

توجه داشته باشید که در یک روند نزولی، شما قاعدتا باید به سقف‌ها بیشتر توجه کنید و ببینید آیا این سقف‌ها یک الگوی پله‌ای به سمت پایین را تشکیل می‌دهند یا خیر.

۳- سقف‌های بالاتر، کف‌های بالاتر، سقف‌های پایین‌تر و کف‌های پایین‌تر

وقتی سقف‌ و کف‌های واضح بازار را مشخص کردید، حالا می‌توانید تعیین کنید که آیا بازار در حال ایجاد سقف‌های بالاتر (Higher High) و کف‌های بالاتر (Higher Low) است یا سقف‌های پایین‌تر (Lower High) و کف‌های پایین‌تر (Lower Low).

بطور کلی، در یک روند صعودی می‌توانید الگوی واضحی متشکل از HHها و HLها ببینید و در یک روند نزولی نیز می‌توانید الگوی مشخصی متشکل از LHها و LLها مشاهده کنید. در نمودار زیر با توجه به الگوی واضح HHها و HLها می‌توانید مشاهده کنید که حرکت قیمت در یک روند صعودی بوده است.

۴- واکنش بازار در برابر سطوح مهم چگونه است؟

رفتار قیمت را بعد از اصلاحات بررسی کنید و ببینید وقتی به میانگین متحرک (مووینگ اورج) بلندمدتی مثل مووینگ ۲۱ روز یا یک مقاومت مهم می‌رسد، چگونه واکنش نشان می‌دهد. آیا پرایس اکشن بعد از اینکه در یک روند نزولی یا صعودی به سطح قیمتی مهمی می‌رسد، عقب‌نشینی می‌کند یا به حرکت خود ادامه می‌دهد؟ این نوع رفتار قیمت سرنخ خوبی است که تمایل یا روند کلی بازار را تائید می‌کند.

در نمودار بالا می‌توانید مشاهده کنید که تمامی حرکات اصلاحی وقتی به دو سطح مقاومتی مشخص شده و میانگین متحرک نمایی با دوره ۲۱ رسیدند، با فشار فروش روبرو شدند و در نتیجه روند نزولی تغییری نکرده است.

یک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۲۰۰ و یک EMA با دوره ۵۰ روی نمودار خود قرار دهید و شیب بلندمدت این دو میانگین متحرک را بررسی کنید. این یک روش سریع برای تشخیص روند کلی قیمت در بازار است. همچنین باید بررسی کنید که قیمت در مواجهه با این مووینگ اورج‌ها چگونه واکنش نشان می‌دهد. اگر قیمت در چندین مورد به این مووینگ اورج‌ها احترام می‌گذارد و از آن‌ها عقب‌نشینی می‌کند، این نشانه خوبی است از اینکه بازار به روند خود ادامه می‌دهد. مثلا نمودار زیر نمونه خوبی از واکنش قیمت در برابر مووینگ اورج‌های مذکور است، فقط انتظار نداشته باشید که همین شرایط را هر روز در بازار ببینید.

دقت کنید که در نمودار بالا، دو EMA با دوره‌های ۵۰ و ۲۰۰ خیلی سریع جهت روند کلی قیمت در تایم‌فریم روزانه را به ما نشان می‌دهند.

۵- آیا سیگنالی در حال شکل‌گیری هست؟

اگر می‌بینید سیگنال‌های پرایس اکشنی هم‌جهت با روند کلی بازار در حال شکل‌گیری هستند، خود این تائیدیه دیگری برای تمایل حرکت بازار به سمت روند است. ضمنا به یاد داشته باشید که وقتی سیگنال‌های پرایس اکشنی برای چند مرتبه شکست می‌خورند یا اصطلاحا فِیل (fail) می‌شوند، ممکن است نشان از این باشد که روند بازار در آینده نزدیک تغییر می‌کند.

در نمودار بالا مشاهده می‌کنید که پین‌بار صعودی در ناحیه حمایتی، نقطه پایان حرکت اصلاحی و شروع مجدد روند صعودی را نشان می‌دهد.

۶- تغییر جهت روند

اگر بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد، باید به سقف‌های اخیر تشکیل شده خیلی دقت کنیم و همینطور اگر روند بازار صعودی باشد، باید روی کف‌های اخیر بازار تمرکز کنیم. دلیل این امر آن است که این کار نه تنها روند کلی قیمت را برای ما مشخص می‌کند، بلکه همچنین به ما نشان می‌دهد که آیا پرایس اکشن روند بازار همچنان منظم پیش می‌رود یا اینکه تغییراتی در آن به وجود آمده است.

برای مثال، اگر دنباله‌ای از سقف‌های بالاتر (HH) و کف‌های بالاتر (HL) در یک روند صعودی داشته باشیم، وقتی می‌بینید که قیمت از آخرین کف عبور می‌کند و پایین‌تر می‌رود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند صعودی ممکن است به پایان خود نزدیک شده باشد. در مقابل، در یک روند نزولی شاهد کف‌های پایین‌تر (LL) و سقف‌های پایین‌تر (LH) هستیم، در این صورت اگر قیمت از آخرین سقف تشکیل شده عبور کند و بالاتر برود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند نزولی ممکن است به انتهای خود رسیده باشد.

در آخر

وقتی بتوانید با اطمینان روند بازار را تشخیص دهید، در این صورت می‌توانید به دنبال ناحیه یا سطح مناسبی در قیمت برای ورود به معامله باشید. شناسایی روند بازار ممکن است کمی مشکل باشد، به ویژه برای معامله‌گران مبتدی. اینکه ستاپ‌ها و سیگنال‌های معاملاتی مختلف را بدانید ایرادی ندارد، اما اگر در خلاف جهت روند کلی بازار معامله می‌کنید، احتمال موفقیت و کسب درآمد شما به شدت افت می‌کند. به یاد داشته باشید که بازار همیشه به یک سمت متمایل است، بنابراین اگر فقط در جهت روند و تمایل اصلی بازار معامله کنید، قطعا خیلی بیشتر به سود شما خواهد بود.

روند و خط روند و 2 استراتژی

روند و خط روند و 2 استراتژی

روند و خط روند در تحلیل تکنیکال اولین آموزش و شاید آخرین آموزش تکنیکال باشد ! چرا ؟ چون اگر شما فقط همین یک آموزش را بیاموزید و عمیقا درک کنید به هیچ آموزش تحلیلی دیگری نیاز نخواهید داشت و 2 استراتژی عالی خواهید داشت .

روند و خط روند و 2 استراتژی

تعریف روند

به سمت و سو و جهت حرکت قیمت روند می گوییم . اگر عدد قیمت رو به فزونی و رشد بود روند ما صعودی است(UP TREND ) و اگر عدد قیمت رو به کاهش و تشکیل روند بلند مدت نزولی بود روند ما نیز نزولی است ( DOWN TREND ) اما اگر قیمت مدتی در یک بازه ثابت نوسان کرد ما یک روند خنثی و یا SIDETREND دارید

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند و 2 استراتژی

در روند صعودی کف ها یا دره ها بالاتر از دیگری شکل می گیرند و هرگاه کفی بالاتر از کف قبلی شکل گرفت نود درصد سقف یا قله ای بالاتر از قبلی هم شکل خواهد گرفت و این یعنی سیگنال خرید !!

در روند نزولی
سقف ها یا قله ها پایین تر از قله قبلی تشکیل خواهدشد و به پیروی از آن کف ها نیز پایین تر از کف قبلی ، پس اگر قله ای پایین تر از قله قبلی شکل گرفت روند نزولی هشدار داده است و امکان تغییر روند داریم و باید خارج شویم!! .

اما روند ساید
اگر حرفه ای بودیم :
در کف ها می خریم و در سقف ها خارج می شویم
اگر آماتور بودیم :
به محض تشخیص رنج شدن بازار خارج می شویم تا جهت بازار مشخص شود یا رومی روم یا زنگی زنگ . یا میریزه یا میره بالا !

چطوری از روند ها استفاده کنیم؟

برای رسم خط روند صعودی دره ها را به هم وصل می کنیم .تا زمانی که قیمت بالای این خط قرار دارد انتظار رشد قیمت را داریم و و در نتیجه می توان به خرید فکر کرد.اما اگر قیمت زیر این خط آمد روند نزولی می شود وانتظار افت را داریم و در نتیجه بفروشیم

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند و 2 استراتژی

برای رسم خط روند نزولی قله ها را به هم وصل می کنیم .تا زمانی که قیمت پایین این خط قرار دارد انتظار افت قیمت را داریم و و در نتیجه می توان به فروش فکر کرد.اما اگر قیمت بالای این خط آمد روند صعودی می شود وانتظار رشد را داریم و در نتیجه می خریم

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط تشکیل روند بلند مدت روند و 2 استراتژی

انواع زمانی روند ها

از انواع روند صعودی نزولی و سایت بگذریم به دسته‌بندی روند ها بر اساس تاریخ محقق شدن روند کامل نمی‌توان غافل شد ، روندها به چند دسته تقسیم می شوند روند بلندمدت ، روند کوتاه مدت و روند میان مدت

در روند بلندمدت معمولا یک بازه ۶ ماه تا یک ساله و بالاتر را مد نظر قرار می دهیم

روند میان مدت یک بازه زمانی یک ماه تا ۶ ماه را مد نظر قرار می‌دهیم

و روند کوتاه‌مدت بازه زمانی یک زیر یک ماه را ما بازه زمانی کوتاه مدت

هر روند کوتاه مدت بخشی از یک روند بلندمدت است موج هایی که در روند کوتاه مدت تشکیل میشه در نهایت منجر به تشکیل یک موج بزرگ‌تر در روند میان مدت و موج هایی که تشکیل روند بلند مدت در روند میان مدت تشکیل میشه در نهایت منجر به تشکیل یک موج بلند در تایم بلندمدت است

برای معامله گران بلند مدت حرکات قیمت در طی چند روز یا چند هفته اهمیت خاصی ندارد اما برای معامله گران میان مدت و کوتاه مدت رفتار قیمت بین چند هفته و چند روز بسیار مورد اهمیت است

در یک روند بلند مدت صعودی روندهای نزولی کوتاه‌مدت می توانند فرصت های ورود خوبی را برای معامله گران مهیا کنند

*ما با شکست خط روند نزولی وارد خرید می شویم وبا شکست خط روند صعودی همان حوالی خارج می شویم

* به طور کلی ما نزدیک خط روند صعودی دیدگاه خرید داریم و نزدیک خط روند نزولی دیدگاه فروش
* خط روند از مطمئن ترین استراتژی هاست ، فقط باید صبر کنید تا واکنش قیمت به خطوط انجام شود

*هر وقت قیمت به خط روند نزولی رسید منتظر شکست نشده و بلافاصله خارج می شویم ، اگر شکست دوباره وارد خریدمی شویم . ( فعلا ما مدیریت سرمایه را یاد نگرفتیم ! )

* خطوط روند ترسیم شده در دوره‌های زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به‌ صورت پله‌ای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید.

*همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمع‌های قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمع‌های قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا این‌گونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود.

به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمع‌های قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده ال‌تر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود.

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند انواع روند ها

چگونه خط روند رسم کنیم؟ رسم خط روند

رسم خط روند

استفاده از خطوط روند، یکی از پرکاربردترین روش‌های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در نمودار است. اما شیوه ترسیم درست خط روند، تشکیل روند بلند مدت هنوز برای بسیاری از معامله گران سوال برانگیز است. در این مقاله به سراغ ماهیت خط های روند و روش رسم آن‌ها می‌رویم تا پس از مطالعه آن بتوانید محتمل‌ترین کف و سقف‌های نمودار را شناسایی کرده و معاملات پرسودی را تجربه کنید.

نحوه رسم خط روند

خط روند، یک ابزار ترسیم نموداری دینامیک است. این خط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار استفاده می‌کنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار می‌توانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. در واقع خط روند، حمایت یا مقاومت به صورت افقی مورب است. این روش برای معامله گران نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا – که می‌توانند عامل تغییر مسیر بازار و شکل‌گیری روند جدید باشند – کمک می‌کند. تصویر زیر را مشاهده کنید:

رسم خط روند

نمودار فوق متعلق به قیمت سهام شرکت «دارو رازک» است. در این تصویر خط روند ماهیت صعودی داشته و نقش حمایتی دارد. همان‌ گونه که در تصویر مشخص شده، طی روند صعودی بر اساس این خط، معامله گران حداقل یک فرصت خرید مطمئن داشته‌اند. در نمودار زیر شرایط دیگری برقرار است.

رسم خط روند

خط روند در نمودار فوق از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت دو نمودار در این است که حالت اول برای معامله گران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم می‌کند و حالت دوم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران، فرصت خروج از سهم در سقف‌های قیمتی و در بازارهای دو طرفه مانند بازار جهانی موقعیت معاملاتی فروش را مهیا می‌کند.

چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟

تا اینجای مقاله، سعی ما بر این بود تا تعریف مناسبی از مفاهیم اولیه و کاربرد خطوط روند بیان کنیم. در این مرحله، شیوه ترسیم درست آن‌ها را خواهیم آموخت. اساسی‌ترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است. به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. به مثال زیر به دقت توجه کنید.

رسم خط روند

نمودار بالا مربوط شرکت فولاد مبارکه اصفهان در دوره زمانی هفتگی است. آخرین شمع قیمتی نشان داده شده در مربع با پوشش شمع‌های قیمتی خنثی پیشین دقیقا روی خط روند صعودی، برای دو دسته از معامله گران نوید بخش است. دسته اول کسانی هستند که سهم را در قیمت‌های پایین خریداری کرده و پس از مدتی روند اصلاحی نزولی، در مورد ادامه صعود مردد بوده‌اند که پس از وقوع این اتفاق معمولا سهام خود را حفظ می‌کنند. دسته دوم معامله‌گرانی هستند که منتظر فرصت مناسب و کم ریسک برای ورود به سهم بوده‌اند تا با موج صعودی جدید همراه شوند. بیشتر این افراد، پس از بسته شدن شمع قیمتی نمودار هفتگی و مطمئن شدن از قدرت صعودی بازار، وارد موقعیت خرید می‌شوند.

نکته‌هایی مهم در مورد دوره زمانی نمودار

خطوط روند ترسیم شده در دوره‌های زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به‌ صورت پله‌ای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید. همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمع‌های قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمع‌های قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا این‌گونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود. بسیاری از معامله گران معتقد هستند که نمودار روزانه، بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل روند بازار است. زیرا ماهیت زمانی آن به طور محض بلند یا کوتاه مدت نیست و بر این اساس می‌توان دوره زمانی معقولی را به همراه جزئیات مهم آن مشاهده و تحلیل کرد. همچنین زمان طی شده بین نقاط اولیه تشکیل خط روند – حداقل دونقطه – مهم است و هر چه بازار طی دوره طولانی‌تری به آن واکنش دهد، بدون شک اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در مورد دوره زمانی نمودار، نکته‌ای بسیار با اهمیت وجود دارد؛ بهتر است معامله گران برای افزایش اعتبار تحلیل‌ها و معاملات کم ریسک‌تر از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند. مثلا برای معامله بر اساس یک خط روند صعودی در نمودار هفتگی، بهتر است در مواقع اصلاحی یا بر اساس خطوط روند هم‌پوشان در نمودار روزانه، معامله تشکیل روند بلند مدت کنید.

شمع‌های قیمتی و خطوط روند

یکی از مهمترین سوالاتی که هنگام ترسیم برای معامله گران پیش می‌آید این است که باید بر اساس کدام ناحیه – قیمت باز و بسته شدن یا بیشترین و کمترین – از شمع‌های قیمتی، خط روند مد نظرشان را رسم کنند! پاسخ این سوال به شرایط نمودار و دیدگاه تحلیل‌گر بستگی دارد. به طور کلی، خط روندی که کاملا منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع‌های قیمتی باشد، در مواقع نادر شکل می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر، قاعده خاص و تثبیت شده‌ای در این زمینه وجود ندارد و هر فرد می‌تواند طبق دیدگاه و تجربه‌های شخصی خود از آنها استفاده کند. در این زمینه معامله گران فقط باید بر عدم تقاطع خط و بدنه شمع‌های قیمتی تمرکز کنند.

دست و پنجه نرم کردن با خط روند تنظیم شده!

این موضوع شاید بزرگترین مشکل افراد حین رسم خطوط روند باشد که در اصطلاح به آن «تنظیم اجباری منحنی» می‌گویند. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که فرد از روی تعصب نسبت به شرایط نمودار، به درستی یک ناحیه ایمان آورده و بر اساس تصورات ذهنی غلط شروع به رسم و تنظیم خطوط می‌کند. مهمترین نکته در ترسیم خطوط و سطوح حمایت و مقاومت این است که همواره بهترین نقاط بازگشت در نمودار، واضح‌ترین آن‌ها هستند. بنابراین اگر یک خط روند به اندازه کافی منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، بهتر است به سراغ ابزار یا الگوی دیگری بروید یا دست نگه دارید تا موقعیت مناسبی فراهم شود.

چگونه با استفاده از خطوط روند، معامله کنیم؟

به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل فنی دو روش عمده وجود دارد. حالت اول زمانی است که قیمت، روند مشخصی را طی کرده و این خطوط نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق دارند که در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید می‌شوند. در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از معامله بازارهای یک طرفه مثل سهام تهران استفاده می‌کنند. حالت دیگر زمانی است که توسط شمع‌های قیمتی شکسته شوند و قیمت بالاتر یا پایین‌تر تشکیل روند بلند مدت از آن‌ها بسته شود که در این صورت خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده و در اصطلاح به سطوح اتفاق تبدیل می‌شوند. مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل می‌شود و اکثر معامله گران منتظر می‌مانند تا قیمت به خط روند بازگردد و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک می‌شوند. در این زمینه به نمودار شرکت داروسازی جابر ابن حیان توجه کنید.

رسم خط روند

به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمع‌های قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده ال‌تر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود. این روش معاملاتی بدون شک یکی از بهترین روش‌ها برای شکار حرکت‌های بزرگ بازار با کمترین ریسک ممکن است. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مفید بوده باشد.

خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال

انواع خط روند در تحلیل تکنیکال معاملات

استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روش‌ها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگی‌های متنوعی دارد که یادگیری آنها می‌تواند نقشی کلیدی در سرمایه‌گذاری‌های کاربران داشته باشد.

در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا می‌شویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.

روند (Trend) چیست؟

یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمت‌ها تشکیل می‌شوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین می‌کنند. روندها می‌توانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانی‌تر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته می‌شوند.

انواع مختلف روند

خط روند

روند‌ها نقشی حیاتی برای معامله‌گران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیری‌شان در معاملات می‌تواند کمک شایانی به تریدر‌ها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:

روند صعودی (Uptrend)

یک خط روند صعودی زمانی شکل می‌گیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. به‌عنوان‌مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.

روند نزولی (Downtrend)

خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل می‌گیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. به‌عنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.

روند جانبی (Sideways trend)

خط روند جانبی زمانی شکل می‌گیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.

نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار

یکی از راه‌هایی که یک تحلیل گر می‌تواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند. این خط روی نمودار ادامه می‌یابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.

شما از این روش‌های ترسیم می‌توان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.

ترسیم خط روند صعودی

خط روند صعودی

خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل می‌کند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل می‌کند و نشان می‌دهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته می‌شود. شکست زیر خط روند صعودی نشان می‌دهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.

ترسیم خط روند نزولی

خط روند نزولی

خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل می‌کند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کند و نشان می‌دهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمت‌ها زیر خط روند باقی می‌مانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته می‌شود. شکست بالای خط روند نزولی نشان می‌دهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.

آشنایی با تحلیل روند

تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازه‌‌های دورتر، با کمک داده‌های به‌دست‌آمده توسط روندها است. تحلیل روند از داده‌های تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده می‌کند. تحلیل روند سعی می‌کند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیش‌بینی کند و آن روند را تا زمانی که داده‌ها نشان‌دهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.

تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایه‌گذاران می‌شود. بررسی یک روند با کمک داده‌های تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معامله‌گران پیش بینی می‌کند.

ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که می‌توان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.

استراتژی‌های معاملاتی با خطوط روند

اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کرده‌ایم، بیایید به استراتژی‌هایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده می‌کنند نگاه کنیم.

شاخص معاملات MACD

شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا می‌کند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معامله‌گر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید می‌شوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی می‌گیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معامله‌گران می‌توانند موقعیت کوتاه‌مدت را نیز در نظر بگیرند.

معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام می‌کنند تا سیگنال‌ها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا می‌کند.

شاخص معاملاتی RSI

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنال‌های خرید و فروش کمک می‌کند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین می‌کند. RSI به شکل درصدی نشان داده می‌شود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.

نشانگر ADX

اندیکاتور ADX به معامله گران کمک می‌کند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX همچنین معامله‌گران را قادر می‌سازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر می‌کند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان می‌دهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.

روندها تمام داستان را بازگو نمی‌کنند!

درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا می‌کنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روند‌ها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازه‌ای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام می‌شود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار می‌تواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایه‌گذاران نخواهد بود و می‌بایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.

مزایای در نظر گرفتن روند بازار

خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال

استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبه‌های مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیک‌های موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته می‌شود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنال‌های بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.

روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.

نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال می‌کنند. روندها از قله‌ها و نزول‌ها در طول زمان تشکیل شده‌اند، که به فرد امکان می‌دهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.