خبر گزاری مهر با این خبرش واقعا شاهکار کرد(!):
این عکس کجای عالم است!
جهان پر از راز و رمزهای مختلفی است که بشر هنوز به آن ها دست نیافته است. میل به شناخت ناشناخته ها انسان را وادار می کند تا به مناطقی که به آن ها دسترسی ندارد نظر اندازد و از طریق تجاربی که تا کنون به دست آورده است حدس و گمان هایی درباره آن ها ارائه کند.
خیال و علم؛ گرچه در نگاه اول این دو از هم جدا هستند اما مانند دو بال پرنده در طول تاریخ توانسته اند انسان را تا جایگاهی که اکنون در آن قرار دارد به پیش ببرند و به پیش خواهند برد. گاهی اوقات علم در مقابل خیال سرکشی کرده و بعضی مواقع این خیال بوده است که بر علم چیره گشته. اما شکوفایی هر دو زمانی اتفاق افتاده است که در کنار یکدیگر بودند و با هم حرکت کرده اند.
حال شما نیز قوه تخیلتان را به پرواز دربیاورید و به دو تصویر پیش رو با دقت نگاه کنید:
به نظر شما دو تصویر بالا مربوط به چه چیزی یا چه مکانی هستند؟ آیا می توانید حدس بزنید که نخستین عکس چه چیزی را نمایش می دهد؟ نظرتان درباره دومین عکس چیست؟ لطفا قبل از خواندن شرح کامل تصاویر، حدس های خود را در قسمت نظرات وارد کنید تا ما و دیگران با تراوشات ذهنی شما بیشتر آشنا شویم!
فراموش نکنید که درست یا غلط بودن حدس های شما مهم نیست آنچه که ارزشمند است تنها تفکر بر روی خالق این زیبایی هاست.
تصویر اول: حلقههای مرموز ابرنواختر A1987
چه چیز باعث به وجود آمدنِ این حلقه های مرموز در ابرنواختر A1987 شده است؟ پرنورترین ابرنواختر در تاریخِ ابرماژلانی بزرگ بیست و پنچ سال پیش دیده شده است. در مرکز تصویر بالا باقی ماندهای از این انفجار ستارهای مشاهده پذیر است؛ که شکل هشت ضلعیای را در اطرافِ مرکز حلقههای بیرونی مرموز نشان میدهد. باوجود اینکه تلسکوپهای فضایی بزرگ مانند تلسکوپ فضایی هابل حلقهها را چند سال یک بار بررسی میکند ولی ستاره ی عصرگاهی (شامگاهی) منشاء آنها مانند رازی همچنان باقی است. تصویر بالا از بقایای ابرنواختر SN1987A است که هابل آن را چند سال پیش گرفته است. محققان گمان میکنند این حلقهها بر اثر تعامل بین جتهای گازی حاصل از ستارهی نوترونی مخفی به جا مانده از ابرنواختر با گازهای به جامانده از پیش از انفجار و بادهای ستارهای ستارهی مادر به وجود آمدهاند.
این حلقهها بر اثر تعامل بین جتهای گازی حاصل از ستارهی نوترونی مخفی به جا مانده از ابرنواختر با گازهای به جامانده از پیش از انفجار و بادهای ستارهای ستارهی مادر به وجود آمدهاند
بیستوپنج سال پیش درخشانترین ابرنواختر دورهی معاصر دیده شد. با گذشت زمان اخترشناسان آن را رصد کردند و منتظر ماندند تا بقایای پخش شده از این انفجار بزرگ ستارهای، به مادهای که قبلاً از آن خارج شده بود فرو ریزد. نتیجهی واضح از چنین برخوردی در فیلمی از گذر زمان که تصاویر آن را تلسکوپ فضایی هابل بین سالهای 1994/1373تا 2009/1388 گرفته است ثبت شده است. فیلم برخورد موج انفجار در حال حرکت به سمت بیرون با حلقهای به گستردگی یک سال نوری که از قبل وجود داشته را به تصویر کشیده است. این برخورد با سرعت نزدیک به 60 میلیون کیلومتر بر ساعت رخ داد و شوک گرمای آن موجب شد تا مادهی این حلقه بدرخشد. اخترشناسان به مطالعهی این برخورد تا زمانی که بدرخشد ادامه خواهند داد و سرگذشت جالب A1987 SN ، نشانههایی از منشاء این حلقههای اسرار آمیز را مشخص خواهد کرد.
تصویر دوم: زهره رنگارنگ
اکنون زهره زیبا در ابتدای شب در آسمان غربی میدرخشد. زهره همچون ستارهی شامگاهی پرنوری دیده میشود که حتی برای رصدگران معمولی هم مانند جرمی سماوی اغواگر است. ولی این سیاره در نمای تلسکوپی چندان جذاب به نظر نمیآید. سیارهی زهره با ابرهایی بازتابی پوشانده شده است که سبب میشوند در چشمی تلسکوپ درخشان به نظر برسد ولی جزییاتی از آن نمیتوان دید. البته با بهرهگیری از عکاسی دقیق به همراه فیلترهای رنگی، همانگونه که در این تصاویرِ ترکیبی هم به کار رفته است، میتوان شکلهای کمچگال ابرها را آشکار کرد. این تصاویر، که چند فریم از یک ویدیو هستند، اوایل ماه پیش با تلسکوپی آماتوری در شهر منچستر آمریکا گرفته شدهاند. دادههای نوری زهره پس از گذر از فیلترهای «فرابنفش نزدیک»، «سبز» و «فروسرخ نزدیک» در تصویر چپ وفیلترهای «قرمز»، «سبز» و «آبی» در تصویر راست ثبت شده است. تا هفت سال آینده، این نمایش عصرگاهی و فصلی زهره یکی از بهترین خودنماییهای آن برای رصدگران نیمکرهی شمالی خواهد بود. سرانجام این پدیده با گذر زهره از مقابل خورشید به پایان خواهد رسید. گذری که در روز 5 ژوئن2012/ 16 خرداد 1391 برای آخرینبار در همهی زندگیتان رخ خواهد داد.
ستاره ی صبحگاهی و ستارهی شامگاهی چه هستند؟
در اصل، عناوین «ستارهی صبحگاهی» و «ستارهی شامگاهی» تنها برای نورانیترین سیاره یعنی سیارهی زهره(ناهید) به کار میرفت.سیارهی زهره بسیار درخشانتر از ستارههای حقیقی آسمان بوده، چشمک نمیزند بلکه با نوری ثابت و نقرهفام نورافشانی میکند. رصدگران باستانی که به حرکت ناهید نسبت به ستارگان پسزمینهاش( هنگام صبح در افق شرقی و هنگام غروب در افق غربی بود) پی برده بودند، خیلی زود متوجه سیار بودن این سیاره شدند. نیکولاس کامیل فلاماریون، ستارهشناس فرانسوی در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ از سیارهی زهره با نام «ستارهی شبان(چوپان)» یاد میکرد، خود من(نویسنده) سیارهی ناهید را «نور شبِ آسمان» مینامم. حال، اگر تنها ناهید را در نظر بگیریم، فهم ریشهی عناوین ستارهی صبحگاهی و ستارهی شامگاهی آسانتر میشود.
البته، ناهید تنها سیارهی سیار در آسمان نیست، چهار سیارهی دیگر نیز قابل مشاهده با چشم غیرمسلح هستند(پنج سیاره، اگر اورانوس را هم که در شب های صاف و تاریک به سختی دیده میشود حساب کنیم). اما تفاوت این است که، با استثنا قائل شدن برای سیارهی مشتری و در اوقات خاصی نیز سیارهی مریخ، هیچ سیارهی دیگری رفتار ناهید را از خود نشان نمیدهد. گرچه، از زمانی به بعد عناوین ذکر شده به صورت جمع مورد استفاده قرار گرفتند تا چهار سیارهی دیگر نیز با عناوین «ستارگان صبحگاهی» و «ستارگان شامگاهی» شناخته شوند.
تفاوت میان این دو اصطلاح بسیار دقیق است. برای مثال، طلوع در مشرق میان ساعات ۱۹:۳۰ و ۲۰:۳۰ به وقت محلی متعلق به سیارهی مشتری میباشد. این سیاره بین ساعات ۰۱:۳۰ تا ۰۲:۳۰ بامداد به اوج ارتفاع خود در آسمان جنوبی رسیده و هنگام پایین رفتن در افق غربی هنگام سپیدهدم همچنان قابل مشاهده است. بنابراین این سیارهی غولپیکر در طول شب در موقعیت خوبی برای رصد قرار داشته و میتوان تغییرات نوارهای ابری و چهار قمر آن را مشاهده کرد.
حال که مشتری برای بیشتر ساعات شب بالای افق میباشد واجد شرایط برای دارا بودن عنوان «ستارهی شامگاهی» است، گرچه دقیقا به همین علت نیز میتوان به آن عنوان «ستارهی صبحگاهی» را داد.
سیارهی بعدی که میتوان مشاهده کرد مریخ است که پس از ساعت ۰۰:۳۰ به وقت محلی طلوع میکند و هنگام طلوع خورشید در حال عبور از نصفالنهار جنوبی میباشد. بنابراین سیارهی سرخ باید یک ستارهی صبحگاهی باشد.
برای سیارات عطارد و زهره هیچگاه چنین ابهامی وجود ندارد، زیرا سیارات ذکر شده هیچموقع در آسمان فاصلهی چندان زیادی از خورشید نمیگیرند. در حقیقت، در دوران پیش از ظهور مسیح، این دو سیاره دو هویت -دو اسم- داشتند، زیرا هنوز این موضوع درک نشده بود که این سیارات به نوبت و بصورت متناوب در طرفین خورشید ظاهر میشوند. عطارد هنگامی که بعنوان یک ستارهی صبحگاهی میدرخشید با نام آپولو و زمانی که در آسمان شامگاهی ظاهر میگشت با نام عطارد(Mercury) خوانده میشد. سیارهی زهره هنگام صبح با نام Phosphorus و هنگام شب به نام Hesperus خوانده میشد. باید از جناب فیثاغورث تشکر کنیم که حوالی قرن ۵ پیش از میلاد متوجه شد که فسفروس و هسپروس در حقیقت یکی هستند.
به علت اینکه سیارات عطارد و زهره در مدار نزدیکتری نسبت به مدار زمین به دور خورشید میگردند، این سیارات با عنوان « سیارات داخلی» شناخته میشوند. کشیدگی به زاویه میان خورشید و سیاره آنطور که از زمین قابل مشاهده است گفته میشود. هنگامی که عطارد یا زهره کشیدگی غربی با خورشید دارد، ستارهی صبحگاهی بوده و زمانی که کشیدگی شرقی دارد ستارهی شامگاهی میباشد.
عبور در مقابله
این قانون برای سیاراتی که دورتر از مدار زمین به دور خورشید میگردند نیز صادق است، این سیارات که مریخ، مشتری و زحل هستند «سیارات خارجی» نامیده میشوند. هنگامی که یک سیارهی خارجی با خورشید در محل یکسانی از آسمان قرار دارد یعنی در مقارنه است. زمانی که یک سیاره خارجی دقیقا مقابل خورشید در آسمان قرار گرفته- یعنی هنگامی که زمین و یک سیارهی خارجی هرکدام در یک طرف خورشید قرار دارند ولی هرسه در یک خط هستند- آن سیاره یک ستارهی صبحگاهی نامیده میشود. در زمان مقابله، سیارهی مورد نظر هنگام غروب خورشید طلوع کرده و زمانی که خورشید طلوع میکند غروب مینماید. از آن زمان به بعد، هنگامی که روز تمام میشود این سیاره طلوع کرده یا از قبل در آسمان حضور دارد و یک ستارهی شامگاهی نامیده میشود.
بنابراین، اگر با این نامگذاری جلوتر برویم، سیارهی زحل در تاریخ ۳ ژوئن- ۱۴خرداد ۱۳۹۵ و سیاره مشتری در تاریخهای ۸ مارس- ۱۸ اسفند و ۲۲ مه- ۲ خرداد ۱۳۹۵ وارد مقابله شده و ستارهی شامگاهی میشوند با اینکه قبلا گفتیم سیارات مشتری، مریخ و زحل پیش از تاریخ مقابلهشان هنگام شب نیز در آسمان قابل مشاهده هستند اما تا آن زمان، تمام این سیارات ستارگان صبحگاهی نامیده میشوند.
موضوع: نقد اشتباهات نجومی رسانهها
نقد اشتباهات نجومی رسانهها
سلام به همهی آوا استاریهای عزیز
هدف از ایجاد این تاپیک، نقد اخبار نجومی رسانههای مختلف و بررسی وضعیت آنها خواهد بود. متاسفانه شاهد این امر هستیم که در بسیاری از رسانهها از جمله سایتهای خبری، مجلات، روزنامهها و رسانههای صوتی و تصویری مثل تلوزیون، اخباری دیده میشود که دارای غلطهای علمی بسیار بزرگی است. اگر به مردم خبر غلط داده شود، به تدریج باور خود به روند درست علمی را از دست میدهند و قضیه به داستان چوپان دروغگو تبدیل خواهد شد. مردم اخبار درست را هم باور نخواهند کرد!
اینجا محلی است برای نقد رسانهها. با هیچ رسانهای تعارف نخواهیم داشت. اخبار را با رعایت احترام به نویسنده و رسانه، نقد علمی خواهیم کرد. بدون غرضورزی یا بی انصافی. تاکید ما هم بر اشتباهات بزرگ یا رسانههایی است که اشتباهات خود را تکرار میکنند.
هدف ما این است که با این کار، روزنامهنگاران را نسبت به کار دقیقتر حساس کنیم تا دیگر شاهد اخباری مثل وجود دو ماه در آسمان، شقالقمر، دروغ آمریکا در سفر به ماه، 2012 و . نباشیم.
پیش به سوی روزنامهنگاری علمی حرفه ای
39 کاربر مقابل از پیمان اکبرنیا عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.
نوشته اصلی توسط Moha
پدیده مقارنه فردا 10 بهمن ماه پیش از طلوع خورشید در ساعت 5:20 دقیقه رخ خواهد داد. در این پدیده زاویه جدایی ماه با خوشه باز کندوی عسل 6.3 درجه خواهد بود. [/I]
( نکته : امروز 7 ام بهمن هست)
لینک خبر:
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetai. NewsID=1517624
نوشته اصلی توسط sara shahabi
من هم در چند منبع 3 درجه رو دیدم ولی به هر حال قرار دادی هستند شاید تفاوت کنه مثلا در spaceweather که این مقارنه رو ذکر کرده گفته 4 درجه و گفته که مقارنه است.ولی فکر کنم برای بیشتر از 3 درجه بگیم دو جرم در نزدیکی هم قرار دارند بهتر باشه.
7 کاربر مقابل از Amin-Mehraji عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.
- نمایش مشخصات
- مشاهده ارسال های انجمن
- مشاهده نوشته های وبلاگ
- مشاهده صفحه اصلی
نوشته اصلی توسط Moha
دوستان الان این خبر را در خبرگزاری مهر دیدم.
به عنوان سرگرمی هر کس تونست بیشترین غلط را از این متن استخراج کنه یک ایول داره پیش من!
:
بامداد فردا شنبه 10 بهمن ماه پیش از طلوع خورشید ماه به نزدیکترین فاصله خود با خوشه ستاره ای کندوی عسل می رسد.
به گزارش خبرنگار مهر، بامداد روز شنبه 10 بهمن ماه پدیده مقارنه ماه با خوشه باز کندوس عسل رخ خواهد داد. در این پدیده ماه به نزدیکترین فاصله خود با این خوشه ستاره ای می رسد.
صورت فلکی سرطان یا خرچنگ در بین دو صورت فلکی "جوزا" و "ثور" قرار دارد. این صورت فلکی کم فروغ است و ستاره های آن از قدر (درخشندگی) 5.3 درخشان تر نیستند. اما در مرکز آن جرمی قابل دید با دوربین دوچشمی با نام خوشه ستاره ای کندوی عسل (m44) موجود است.
در تمام خوشه m44 تعداد 20 ستاره درخشنده تر از قدر 8 است و بقیه روشن تر از قدر 10 هستند. ستاره های این خوشه همانند دسته های زنبور عسل در کنار کندو دیده می شوند. ستاره های این خوشه در فاصله 520 سال نوری از زمین قرار دارند.
پدیده مقارنه فردا 10 بهمن ماه پیش از طلوع خورشید در ساعت 5:20 دقیقه رخ خواهد داد. در این پدیده زاویه جدایی ماه با خوشه باز کندوی عسل 6.3 درجه خواهد بود.
فکر می کنم عجله داشتند ، خبر رو زودتر اعلام کردند با استاری نایت که چک کردم 10 روز دیگه این اتفاق می افته. البته وقتی تاریخ امروز رو درست نمی دونستند دیگه از تاریخ مقارنه توقعی نیست .
البته قسمت صورت فلکی و تاریخش خیلی جالب بود
8 کاربر مقابل از sara shahabi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.
البته شايد اين اشتباه سهوي باشد.
سياره سرخ غالبا به مريخ اطلاق ميشود و اين عكس هم از مريخ است.
مشتري غالبا به غول سيارات شناخته ميشود.
وقتی آرامش را در خود نیابید, جستجوی آن در جای دیگر, کار بیهوده ای است.
10 کاربر مقابل از rezash عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.
این خبر رو خبرگزاری مهر گذاشته
جان من ببینید چی میگه
این تن بمیره بجز تیتر کل متن و مخصوصا نوشته زیر عکس ها رو ببنید!!
رد ستاره ها رو گفته عبور ستاره های دنباله دار (که تازه درستش دنباله داره) و شهاب سنگ ها.
10 کاربر مقابل از Astronomy عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.
نوشته اصلی توسط astronomy
این خبر رو خبرگزاری مهر گذاشته
جان من ببینید چی میگه
این تن بمیره بجز تیتر کل متن و مخصوصا نوشته زیر عکس ها رو ببنید!!
رد ستاره ها رو گفته عبور ستاره های دنباله دار (که تازه درستش دنباله داره) و شهاب سنگ ها.
وای باورم نمیشه
همین حالا رفتم تو سایت www.nojumi.org و دیدم که عین این خبر رو کپی پیست کرده و گذاشته
واقعا از این سایت که یک سایت نجومی هست و حتما یه فرد مطلع مسئول خبر هاست بعید بود!!
7 کاربر مقابل از Astronomy عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.
- نمایش مشخصات
- مشاهده ارسال های انجمن
- مشاهده نوشته های وبلاگ
- مشاهده صفحه اصلی
اصلا توقع نداشتیم این یک مورد را:
البته مشخص است این ایراد از کجا آمده اما سردگمی مترجم در استفاده از واژه های شامگاه، قبل از طلوع، نمایش عصرگاهی، ستارهی شامگاهی و . باعث سردرگمی می شود.
کاش یکی حداقل یک بار مطالب را قبل از انتشار چک کند
7 کاربر مقابل از م.ح.اربابی فر عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.
- نمایش مشخصات
- مشاهده ارسال های انجمن
- مشاهده نوشته های وبلاگ
- مشاهده صفحه اصلی
خبر گزاری مهر با این خبرش واقعا شاهکار کرد(!):
((آسمان فردا شب چراغانی می شود نمایش دیدنی آسمان شب با حضور 5 سیاره که از 29 فوریه آغاز شده است تا 7 مارس (17 اسفند) ادامه می یابد و حتی شهروندان تهرانی نیز می توانند از تماشای این چشم انداز نادر لذت ببرند. به گزارش خبرگزاری مهر، حتی شهروندان تهرانی نیز به دلیل بادها و بارندگی های اخیر این فرصت استثنائی را یافته اند که تا 7 مارس (17 اسفند) از یک نمایش دیدنی آسمانی که با شرکت سیارات عطارد، زهره (ونوس)، مشتری، مریخ و زحل برگزار می شود لذت ببرند.
در این نمایش بسیار نادر که از 28 فوریه هر شب از حدود یکساعت پس از غروب برگزار می شود، در سمت چپ با نگاه به جهت غرب به جنوب غربی و در سمت راست از جهت شرق این 5 سیاره با چشم غیر مسلح همانند چراغهای درخشانی دیده می شوند.
از سال 2004 تاکنون این اولین بار است که این 5 سیاره در کنار هم و به طور همزمان در آسمان دیده می شوند. این هفته، نه تنها 5 سیاره بلکه ماه به همراه ستارگان شباهنگ و سهیل درخشان تر از همیشه به نظر می رسند.
"گزا گایوک"، منجم مرکز افلاک نمای آدلر در شیکاگو در این خصوص توضیح داد: "هرچند به صف شدن 5 سیاره ارزش علمی چندانی ندارد اما تماشای همزمان این اجرام آسمانی، فرصت بسیار مهمی برای درک بهتر ترتیب و چیدمان منظومه خورشیدی است. به طوریکه آسمان می تواند به یک کلاس درس نجوم تبدیل شود."
در طول این شبها به محض غروب آفتاب، عطارد کمی بالای افق در جهت غرب ظاهر می شود و کمی بعد، مریخ از جهت شرق طلوع می کند.
براساس گزارش نشنال جغرافی، کمی پس از غروب در جهت غرب، ماه، مشتری، ونوس و عطارد به ترتیب از بالا به سمت پایین نمایان می شود.
بهترین روش برای شناسایی عطارد با چشم غیرمسلح، شناسایی سیارات مشتری و زهره است که به طور محسوسی درخشان تر و در جهت جنوب غربی و در حدود 30 دقیقه پس از افق دیده می شود.
زحل که با ظاهری شبیه به یک ستاره نورانی مایل به زرد دیده می شود در جهت شرق و در حدود نیمه شب طلوع می کند.
بهترین روش برای تماشای این نمایش رفتن به یک منطقه باز یا قله یک تپه است که چشم اندازهای شرق، غرب و جنوب را ارائه کند.
ستارگان شباهنگ و سهیل در تمام سال 2012 نورانی ترین ستارگان آسمان هستند اما در این دوره کمی پس از شفق به بالاترین نقطه آسمان می رسند.
ستاره شباهنگ که در فاصله حدود 9 سال نوری از زمین قرار دارد نورانی ترین ستاره از زمین و مهمترین ستاره کلب اکبر (سگ بزرگ) است که در آسمان زمستانی نیمکره شمالی می درخشد.
سهیل، دومین ستاره درخشان آسمان است که در صورت فلکی جنوبی زورق قرار دارد. در شرایطی که شباهنگ از تمام مناطق عرض جغرافیایی میانه دیده می شود سهیل تنها در عرضهای جغرافی پایین تر (از اروپای جنوبی به پایین) قابل رویت است و از استوا به پایین شناسایی عطارد دشوار می شود.
بررسی تمام خبر:
در متن ذکر شده است این 5 سیاره همزمان با هم یک ساعت بعد از غروب دیده می شوند. این مطلب در این شب ها غیر ممکن است زیرا اصلا امکان ندارد در روز ها ی ذکر شده در آسمان این 5 سیاره با هم دیده شوند! عطارد ساعت 19:30 غروب می کند، در حالی که زحل حدودا ساعت 21:30 طلوع می کند. در این شب ها مشتری و زهره با هم نزدیکی زیبایی دارند و مریخ در آن سوی آسمان در مقابله قرار دارد.
در متن آورده شد که این منظره بسیار نادر است و از سال 2004 تاکنون دیده نشده. از سال 2004 تا به حال تعداد بسیار زیادی مقارنه ی نزدیک تر بین سیارات، و تعدادی هم اجتماع سیارات خیلی جذاب تر از این داشته ایم، مثلا اردیبهشت ماه امسال که مریخ، مشتری، زهره، عطارد و اورانوس همه در آسمان صبحگاهی و بسیار نزدیک به هم دیده می شدند در حالی که در پدیده ی این شب ها این اتفاق تنها برای زهره و مشتری می افتد!
نکته ی دیگر این که گفته شد شباهنگ و سهیل از همیشه درخشان ترند یا اینکه در تمام سال 2012 نورانی ترین ستارگان آسمان اند؛ سوالی که مطرح است این است که: اصلا مگر چه زمانی شباهنگ و سهیل درخشان ترین ستاره های تمام آسمان نیستند؟! روشنایی این ستارگان که تغییر نمی کند.
همچنین خبرگزاری می گوید عطارد 30 دقیقه از افق فاصله دارد. عطارد در نیمه ی اسفند، یعنی زمان ذکر شده ی این پدیده، عطارد با فاصله ی 17 درجه از افق به بیشترین کشیدگی شرقی رسیده و ساعتی بعد از خورشید غروب می کند!
اشتباهات هنوز تمام نشده: شباهنگ در نیمکره ی شمالی می درخشد. ؛ مگر کلب اکبر صورت فلکی جنوبی نیست ؟ و اصلا در نواحی قطب شمال دیده نمی شود(؟!).
خنده دار تر از همه این که گفته شده عطارد در نیمکره ی جنوبی به سختی دید می شود! عطارد هم مثل سایر سیارات در دایرة البروج است و در نیمکره ی جنوبی هم دیده می شود.
البته خبر گزاری مهر قبلا هم از این اشتباهات بزرگ داشته است، مثلا ادعای ساخت تلسکوپ 5.1 متری در ایران در ارتفاع 4000 متری از سطح دریا.
این خیلی بد است که از این دست اشتباهات حتی به صدا و سیما هم رسیده و اخبار شبکه های مختلف در خسوف 25 خرداد و در خسوف 19 آذر امسال، به جای تصویر ماه گرفتگی، تصویر یک کسوف کامل را پخش می کنند!!
امیدواریم که این اشتباهات بزرگ خبری به زودی رفع شوند.
تقویم نجومی آذرماه و رصد پرشهابترین بارش ۹۷
کارشناس نجوم وقوع زودترین غروب امسال، رصد بارش شهابی جوزایی، رصد عطارد و زهره در بهترین حالت درخشندگی را در تقویم رویداد های نجومی آذر ۹۷ پیش بینی کرده است.
به گزارش خبرگزاری برنا ؛ رویدادهای نجومی همواره یکی از رویدادهایی هستند که مخاطبان زیادی دارند و علاقمندان به صورت آماتور و حرفه ای این موضوع را پیگیری می کنند. تمامی این رخدادهای نجومی الزاما نیاز به تلسکوپ و تجهیزات نداشته و برخی از آنها با چشم غیر مسلح قابل مشاهده هستند.
در تقویم رویدادهای نجومی آذرماه ۹۷ شاهد درخشندگی حداکثری زهره و عطارد، مقارنه خورشید و مشتری، فاصله حداکثری ماه و زمین، مقارنه ماه و خوشه کندوی عسل، وضعیت رصدی مریخ، بارش شهابی جوزایی خواهیم بود.
علی آزادگان، کارشناس نجوم در ادامه به رویدادهای نجومی آذرماه ۹۷ اشاره و در خصوص هریک از وقایع توضیحاتی داد.
دوشنبه ۵ آذر
مقارنه خورشید و مشتری : مقارنه این دو با فاصله ۰.۷ درجه در ساعت ۱۳:۵۶ رخ می دهد که قابل مشاهده نیست.
حداقل فاصله ماه از زمین : ساعت ۱۵:۱۰ ماه در فاصله ۳۶۶۴۶۷ کیلومتری زمین قرار دارد.
سه شنبه ۶ آذر
عطارد در کمترین فاصله از زمین: در این تاریخ عطارد در ساعت ۰۳:۰۱ به حداقل فاصله از زمین یعنی ۱۰۱.۴۶ میلیون کیلومتر می رسد.
مقارنه داخلی عطارد: در ساعت ۱۲:۳۸ عطارد در وضعیت مقارنه داخلی (مابین زمین و خورشید) قرار می گیرد. این رخداد با چشم قابل مشاهده نیست و جدایی زاویه ای خورشید و عطارد ۰.۹ درجه است.
مقارنه ماه و خوشه کندوی عسل: ساعت ۲۳:۰۲ ماه در فاصله ۰.۹ درجه خوشه کندوی عسل قرار می گیرد. ساعتی قبل و بعد از این زمان نیز این دو در فاصله نزدیکی از یکدیگر قابل مشاهده اند.
چهارشنبه ۷ آذر
مریخ در بهترین وضعیت مشاهده عصرگاهی : مریخ با قدر ۰.۱- در وضعیت بسیار مناسبی برای رصد شامگاهی قرار دارد.
پنجشنبه ۸ آذر
عطارد در کمترین فاصله از خورشید: عطارد ساعت ۱۲:۱۶ به نزدیکترین فاصله از خورشید یعنی ۴۶ میلیون کیلومتر می رسد.
مقارنه ماه و ستاره قلب الاسد: ساعت ۱۴:۰۶ این دو به فاصله ۱.۵ درجه از یکدیگر می رسند. از آنجایی که در این زمان هیچکدام از آسمان ایران قابل رویت نیستند می توان آنها را در ساعت ۰۶:۳۶ صبح پنجشنبه وقتی در فاصله ۴.۸ درجه هستند مشاهده کرد.
جمعه ۹ آذر
تربیع آخر ماه: در ساعت ۰۳:۵۰ ماه به تربیع آخر می رسد و از حدود نیمه شب در آسمان ظاهر می شود.
زهره در حداکثر درخشندگی: ساعت ۰۵:۴۶ زهره به حداکثر درخشندگی میرسد و با قدر ۴.۷- می درخشد. از آنجایی که خورشید ساعت ۰۷:۲۴ طلوع خواهد کرد فرصت بسیار مناسبی برای مشاهده و عکاسی از زهره خواهد بود. در فاصله ۵.۵ درجه از زهره ستاره سماک اعزل با قدر ۱ می درخشد.
دوشنبه ۱۲ آذر
مقارنه ماه و سماک اعزل: ساعت ۰۶:۱۹ این دو در فاصله ۷.۳ درجه ای قرار دارند. از آنجایی که خورشید بیش از یک ساعت طلوع خواهد کرد، فرصت کافی برای مشاهده یا عکاسی از ماه و سماک اعزل وجود دارد. سماک اعزل درخشانترین ستاره صورت فلکی سنبله است.
مقارنه ماه و زهره: ساعت ۲۲:۰۳ این دو به فاصله ۳.۲ درجه از یکدیگر می رسند. در این ساعت هیچکدام در آسمان نیستند. فردا ساعت ۰۴:۳۳ صبح، کمی قبل از طلوع خورشید می توان آنها را در فاصله ۴.۳ درجه دید.
پنجشنبه ۱۶ آذر
زودترین غروب خورشید: شانزده آذر خورشید ساعت ۱۷:۱۱ غروب خواهد کرد و زودترین لحظه غروب در طول سال را رقم خواهد زد.
جمعه ۱۶ آذر
مقارنه مریخ و نپتون: ساعت ۱۸:۰۹ این دو سیاره به فاصله ۰.۰۲ دقیقه کمانی از یکدیگر می رسند. مقارنه ای بسیار نزدیک که از همه ایران می توان آن را رصد کرد. مریخ از قدر ۰.۱ و نپتون از قدر ۷.۹ میدرخشد. چون حد قدری که چشم غیر مسلح انسان میتواند ببیند ۶ است، بنابراین برای دیدن نپتون در کنار مریخ حداقل به تلسکوپی کوچک یا دوربین دوچشمی نیاز خواهید داشت. این دو از لحظه غروب خورشید و گرگ و میش شدن آسمان تا کمی قبل از نیمه شب که غروب کنند، قابل رویت هستند.
یکشنبه ۱۸ آذر
مقارنه ماه و زحل: این دو در ساعت ۰۷:۲۵ در فاصله ۰.۷ درجه از یکدیگر قرار دارند. در این ساعت هیچکدام در آسمان نیستند. ساعت ۱۷:۵۵ می توان آنها را با جدایی ۴ درجه مشاهده کرد.
چهارشنبه ۲۱ آذر
ماه در بیشترین فاصله از زمین: ماه در فاصله ۴۰۵۲۴۲ کیلومتری زمین.
جمعه ۲۳ آذر
مقارنه ماه و نپتون: ساعت ۱۷:۴۱ ماه و نپتون به فاصله ۳.۷ درجه می رسند. تا نیمه شب که ماه در آسمان حضور دارد می توان مقارنه را مشاهده کرد. برای دیدن نپتون تلسکوپی کوچک یا دوربین دوچشمی نیاز است.
اوج بارش شهابی جوزایی: این بارش شهابی یکی از پرشهابترین بارشهای سال است و در شرایط مناسب تا ساعتی ۱۲۰ شهاب را میتوان در اوج این بارش مشاهده کرد. برای اینکه هیچ احتمالی را برای دیدن شهابهای این بارش از دست ندهید بهتر است هم شب جمعه و هم شب شنبه به تماشای آسمان بروید.
شنبه ۲۴ آذر
مقارنه ماه و مریخ: ساعت ۰۳:۵۱ این دو به فاصله ۳.۹ درجه از یکدیگر می رسند. در این ساعت هیچکدام در آسمان نیستند. ساعت ۲۳:۳۱ روز قبل کمی قبل از نیمه شب می توان آنها را در فاصله ۵.۲ درجه دید.
حداکثر کشیدگی غربی عطارد: عطارد به حداکثر فاصله زاویه ای با خورشید می رسد. این جدایی زاویهای در این روز ۲۱.۳ درجه خواهد بود. به همین دلیل این روز بهترین زمان برای دیدن این سیاره است و افراد سحرخیز میتوانند ساعتی قبل از طلوع خورشید عطارد را در افق شرقی مشاهده کنند.
تربیع اول ماه: ساعت ۱۵:۲۰ ماه به تربیع اول می رسد و پس از غروب تا حوالی نیمه شب در آسمان است.
پنجشنبه ۲۹ آذر
عطارد در حداکثر درخشندگی: ساعت ۲۰:۲۶ عطارد به حداکثر درخشندگی میرسد و از قدر ۰.۴- می درخشد. سحرگاه پنجشنبه یا جمعه که نزدیکترین زمان حضور این سیاره در آسمان نسبت به ساعت گفته شده است می توان آن را به راحتی ساعتی قبل از طلوع خورشید در آسمان دید.
جمعه ۳۰ آذر
مقارنه ماه و دبران: ساعت ۱۱:۰۴ این دو به فاصله ۰.۸ درجه از یکدیگر می رسند. در این ساعت هیچکدام در آسمان نیستند. ساعت ۰۵:۲۴ صبح جمعه کمی قبل از طلوع خورشید می توان آنها را در فاصله ۴.۱ درجه دید.
مقارنه مشتری و عطارد: ساعت ۱۸:۱۳ این دو سیاره به فاصله ۰.۹ درجه از یکدیگر میرسند. در این ساعت هیچکدام از دو سیاره در آسمان نیستند. ساعت ۰۷:۰۳ صبح جمعه کمی قبل از طلوع خورشید می توان آنها را در فاصله ۱.۱ درجه دید.
تازه هاي نجوم و اختر شناسي
چیست این سقف بلند ساده ی بسیار نقش زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
گزارشی کوتاه از تولد تا مرگ
اگه که یه توده ی گاز تو فضا ول باشه و موجی از یک انفجار که حاصل برخورد دو تا چیز دیگه است (منظورم از چیز مثلاًکهکشان و ستاره و . است )با این توده ی گاز برخورد کنه این توده در برخی از نقاط متراکم می شه و به دلیل این تراکم زیاد ماده به دور خودش می چرخه ودوباره به دلیل بوجود آمدن گرانش متراکم تر می شه ودر نتیجه این توده ی گاز هی کوچیکتر می شه و به داخل می رمبه و این رمبش آنقدر ادامه پیدا می کنه که دما اونقدر زیاد می شه که نیروی تابشی از درون نیروی گرانش رو خنثی می کنه و در این حالت ستاره دست از رمبش برمی داره و می گیم که ستاره به حالت هیدرو استاتیکی رسیده و پیش ستاره تشکیل شده .حالا بعد یه مدت این توده ستاره دوباره سرد می شه و دوباره رمبش پیدا می کنه ستاره ی عصرگاهی (شامگاهی) با این که دوباره به حالت هیدرو استاتیکی برسه وبالاخره این فرآیند اونقدر ادامه پیدا می کنه که دما به حدی برسه که فرآیند هسته ای در داخل ستاره با دمای زیاد شروع بشه (یعنی هیدروژن ها به هلیوم تبدیل بشن ) و باعث بوجود اومدن انرژی بشه و ستاره خودش تولید انرژی کنه و در این صورت این توده خودش تولید انرژی میکنه و می گیم که ستاره ی عصرگاهی (شامگاهی) ستاره به دنیا اومد (اگه قبل از این که ستاره به دنیا بیاد از واژه ی ستاره استفاده کردم چون اون موقع هنوز ستاره نشده بود ببخشید ،از دهنم در رفت ) نکته :وقتی که ستاره فعال و پایدار می گیم که اون ستاره تو رشته ی اصلی قرار داره .
حالا ستاره اونقدر هیدروژن می سوزونه که دیگه هیدروژن نداشته باشه که بسوزونه ،پس ستاره دوباره سرد می شه و می رمبه ودر اثر رمبش دماش دوباره افزایش پیدا می کنه و سر انجام دماش اونقدر زیاد می شه که دوتا هلیوم با هم واکنش می دن و کربن رو بوجود می آرن و به خاطر همین انرژی زیادی آزاد می شه و باعث می شه که تابش بر گرانش غلبه کنه و ستاره منبسط بشه . اما اگه انرژی خیلی زیاد باشه ستاره منفجر می شه و یه تکه هایی ازش جدا می شه که به اونا ابر نو اختر می گیم و ستاره تبدیل به غول سرخ می شه (چون خیلی منبسط شده خیلی طول میکشه که انرژی از درون ستاره به سطحش برسه پس ما یه غول سرخ می بینیم )بعد دوباره هلوم ستاره تموم می شه و همون مراحل قبلی تکرار می شه تا اینکه به آهن (fe)می رسیم که تواین جا وضع عوض می شه چون که واکنش دو تا آهن گرما گیر و نه گرما ده و باعث می شه ستاره هی سرد تر بشه و بیشتر تو خودش برمبه و در این جا سه تا اتفاق ممکنه که برای ستاره بیفته 1- اگه که اندازه ی ستاره از 1.5 برابر خورشید کمتر باشه ستاره اونقدر فشرده میشه که حتی اتم ها هم کوچیک می شن اما چون ستاره به انداه ی کافی جرم نداره دافعه ی بین الکترون ها و پروتون های داخل اتم از متراکم شدن بیشتر ستاره جلوگیری می کنه و اونوقت ستاره به یه کوتوله ی سفید تبدیل می شه .
2- اگه جرم ستاره بین 1.5 برابر تا 3برابر جرم خورشید باشه حتی دافعه ای که در بالا گفتیم هم کفایت نمیکننن و الکترون و پروتون ستاره ی عصرگاهی (شامگاهی) با هم ترکیب می شن و نوترون هارو بوجود می آرن و این یعنی ستاره از نوترون تشکیل شده اما بین نوترون ها یه نیروی دافعه است که دوباره از رمبش بیشتر ستاره جلوگیری می کنه و حال یه ستاره ی نوترونی داریم .(به این نیروی دافعه اصطلاحاً نیروی تَبَه گِنی هم میگن )
3- حالا اگه جرم ستاره از سه برابر جرم خورشید بیشتر باشه دیگه هیچی جلوی رمبش بیشتر ستاره رو نمی گیره و ماده ی ما له و لورده می شه و اونوقت یه سیاه چاله داریم که خیلی هم عجیبه.
آیا تعدا ستارگان عالم از دانه های شن سواحل زمین بیشتر است؟
شاید تا کنون این جمله را شنیده باشد که تعداد ستارگان عالم هستی از شمار دانه های شن روی سواحل زمین بیشتر اند. حال بیایید با هم این موضوع را بررسی کنیم . دانشمندان تعداد ستارگان موجود در کهکشان راه شیری را بین 100 تا 400 میلیارد تخمین می زنند. این در حالی است که شمار کهشان های عالم 100 میلیارد برآورد می شود و بر اساس برخی گمانه زنی ها این عدد به 500 میلیارد نیز می رسد. البته نباید فراموش کرد با فناوری و ابزار های کنونی نمی توان به صورت دقیق این اعداد را محاسبه کرد. حال اگر تعداد ستارگان هر کهکشان را ضرب در شمار کل کهکشان های عالم کنیم در حالت حدقل عدد حاصل 10 میلیارد میلیارد و در حالت حداکثر 200 میلیارد میلیارد ستاره خواهد بود.
حتی فکر کردن به چنین ارقامی و تصور گستره کیهان، چالشی بزرگ برای مغز انسان محسوب می گردد، حال چگونه می توان این اعداد را با مجموع کل شن های سواحل کره زمین مقایسه کرد؟ دانه شنی که قرار است مبنای محاسبه ما قرار گیرد تنها 0.05 میلیمتر عرض دارد. با قرار دادن 20 دانه شن در کنار هم 1 سانتی متر شن خواهیم داشت و برای هر سانتی متر مکعب از آن به 8000 دانه شن نیاز داریم. اگر 10 میلیارد میلیارد دانه شن را در محیط دایره ای قرار می دادیم شعاع آن به 10.76 کیلومتر ستاره ی عصرگاهی (شامگاهی) می رسید و برای عدد 200 میلیارد میلیارد ، 72 کیلومتر عرض خواهیم داشت. اگر ما کره ای بزرگتر از زمین داشتیم پاسخ مشخص بود. اما حال که چنین نیست.
آیا این میزان شن در تمام سواحل روی زمین وجود دارد؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا احتیاج داریم که نخست میانگین میزان سواحل شنی و سپس میانگین مقادیر خطوط ساحلی که ساحل شنی نامیده می شوند را در کل کره زمین محاسبه نماییم.
بر طبق محاسبات دکتر جیسون مارشال از ریاضیدان های برجسته ایالات متحده، حدود 700 تریلیون مترمکعب ساحل شنی در زمین وجود دارد که شامل 5 میلیارد میلیارد دانه شن می گردد. دکتر مارشال اذعان دارد که عدد حاصل از محاسبات او تقریبی است و می تواند تا میزان 2 برابر کم یا زیاد شود به بیان دیگر حداقل 2.5 میلیارد میلیارد دانه شن و حداکثر 10 میلیارد میلیارد دانه شن در کل سواحل زمین.
پس این گونه می توان برآورد کرد که عدد حداقل ستاره های عالم با عدد حداکثر شمار دانه های شن روی زمین برابر است. اما به احتمال زیاد علی رغم این محاسبات تعداد کل ستارگان عالم 5 تا 10 برابر بیشتر از کل دانه های شن سواحل زمین است و نباید فراموش کنیم که مبنای محاسبات ما برای ستارگان و کهکشان ها تقریبا بر پایه مشاهدات عینی و رصدی است در حالیکه می دانیم تنها بخش کوچکی از عالم هستی با فناوری های کنونی قابل رویت است.
در پایان این موضوع را از جنبه ای دیگر مورد بررسی قرار می دهیم، این بار به جای شن، مبنای محاسبات را اتم قرار می دهیم. 10 میلیارد میلیارد اتم در کنار هم چه میزان وسعت دارند؟ هر جسمی با چنین تعداد اتم بسیار بزرگ به نظر می رسد. اما این مقدار اتم 4 بار کوچکتر از کرم گرد و غباری است که در میان پرز های موکت و تار و پود فرش خانه شما همچون سوزنی در انبار کاه است. حال بیایید دوباره محاسبه کنیم، شمار اتم ها موجود در یک دانه شن از تعداد کل ستارگان عالم بیشتر است. این است شگفتی کیهان.
شفق قطبی
آیا شفق قطبی پدیدهای گذراست یا اینکه چند روز در آسمان دیده میشود؟ آیا (در مناطق قطبی) هر شب دیده میشود یا فقط گاهی؟
شفق قطبی پدیدهای است که بر اثر فعالیتهای خورشیدی به وجود میآید؛ از ذرات پرانرژی و دارای بار الکتریکی که اغلب ذرات زیراتمی هستند، مثل پروتونها و الکترونها یا هستههای سنگینتر اتمها. پرتاب اینها که پیوسته از خورشید به صورت باد خورشیدی انجام میشود و این ذرات سراسر منظومهی شمسی را جولان میدهند، آغاز مرحلهای است که ما در نهایت به صورت شفق قطبی میبینیم. این ذرات به میدان مغناطیسی زمین میرسند و به سبب داشتن بار الکتریکی، گرفتار خطوط میدان مغناطیسی زمین میشوند. در آنجا ذرات ثانویهای شکل میگیرند که آنها هم باردار، پرانرژی و پرسرعتاند و در خطوط میدان مغناطیسی به سمت قطبهای مغناطیسی زمین سرازیر میشوند. به همین علت است که شفقها، قطبی هستند، یعنی پدیدهای هستند که در عرضهای بسیار شمالی یا در نیمکرهی جنوبی، در عرضهای بسیار جنوبی دیده میشوند و به همین خاطر به آنها «نورهای شمالی» و «نورهای جنوبی» هم میگویند.
اما چون محور میدان مغناطیسی زمین نسبت به محور میدان جغرافیایی زمین کمی انحراف دارد (در حال حاضر حدود ۱۱ درجه) این باعث میشود که در عرضهایی که لزوماً خیلی هم قطبی نیستند گاهی شفق قطبی دیده شود. به همین علت است که در آمریکا تا عرض جغرافیایی حدود ۳۰ یا ۳۵ درجه، یعنی حتی در جنوب کالیفرنیا، گاهی شفق قطبی دیده شده، در حالیکه ما در عرض جغرافیایی ۳۰ درجه در ایران، یعنی در شهر اصفهان، شفق قطبی را هیچ وقت نمیبینیم، مگر اینکه پدیدهی خیلی خاصی در خورشید اتفاق بیفتد مثل فورانی بسیار بزرگ، که به صورت موردی اتفاق افتاده است. مثلاً در اوایل قرن بیستم یکی از این شفقها ثبت شد، که حتی در سنگاپور آن را در خط افق به صورت یک هالهی قرمز دیده بودند. یعنی این شفق قطبی تقریباً در کل کرهی زمین ظاهر شده بود و هر جا که هوا صاف بوده و ناظری بوده که توجه کرده، آن را دیده بوده، چون سنگاپور در استوا قرار دارد.
به جز اینگونه موارد، شفقهای قطبی معمولاً در عرضهای شمالی یا در نواحیای دیده میشوند که عرض مغناطیسی مناسبی داشته باشند. اما این پدیده وقتی که ظاهر میشود معمولاً در حد چند ثانیه نیست، یعنی پدیدهای است که دستکم چند دقیقهای در آسمان فعالیت میکند و اگر عرض جغرافیایی، شمالی باشد، ممکن است آن را چند ساعتی در طول شب ببینید، مثلا در عرضهایی جغرافیایی که درون یا زیر منطقهای هستند که آن را به نام «حلقهی شفق» میشناسیم. وقتی از فضا به زمین نگاه کنیم یا عکسهایی که ماهوارهها از قطبهای زمین و در طولموج مناسبی گرفتهاند را مشاهده کنیم، پیوسته حلقهی سبز رنگی دور قطبهای مغناطیسی زمین میبینیم که همان «حلقهی شفق» است با قطری بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ کیلومتر که این قطر به میزان فعالیت بادهای خورشیدی بستگی دارد، اینکه طوفان خورشیدی در کار باشد تا طوفان مغناطیسی در اطراف زمین ایجاد کند، یا اینکه فعالیت کم باشد که در آن حالت حلقه کوچک شده و به قطب نزدیکتر میشود. این حلقه همیشه وجود دارد و این سبب میشود که در عرضهای بسیار شمالی یا بسیار جنوبی، همیشه در هر شب صاف که آسمان تاریک باشد و نور ماه خیلی مزاحم نباشد، شفق قطبی ببینیم.
اما این شفق ها لزوماً به صورت طوفانی نیستند که به اصطلاح «تاج شفق» که درست در بالای سر به وجود میآید، شکل بگیرد و شفق به اوج زیبایی خود برسد، رنگارنگ شود، هر لحظه تغییر شکل دهد و انگار که این پدیده به صورت انفجار نور در آسمان در حال رخ دادن است. تاج شفق زمانی پدید میآید که فعالیت خورشیدی ناگهان افزایش پیدا کند، یک لکه یا مجموعهای از لکههای خورشیدیِ فعالِ مغناطیسی شکل بگیرند و فورانهایی را ایجاد کنند. این فورانها در تاج خورشید منجر به شکلگیری پدیدهای به نام CME یا «پرتاب ماده از تاج» میشوند و باد خورشیدیِ طوفانی را در فضا پرتاب میکنند. اگر زمین در تیررس این سیل ذرات باشد، در آن حالت است که طوفان مغناطیسی برای سیارهی ما رخ میدهد (حدود دو روز پس از فوران خورشیدی) . در شب اول و شبهای بعد از آن ممکن است که شفق بسیار فعال باشد و به عرضهای جغرافیایی پایینتر هم برسد. در این موقع است که اگر در عرض جغرافیایی شمالی باشید، مثلاً بالای ۶۰ درجه، نزدیک به مدار قطبی، اوج شکوه شفقهای قطبی را میبینید و معمولاً تمام شب این اتفاق میافتد، اما در طول شب چند بار اوج میگیرد و پدیدهی تاج شفق در بالای سر، یعنی سرسوی آسمان، پدیدار میشود. در عرضهای جغرافیایی پایینتر چنین شفقهای قطبی نادرترند، مثلاً در عرض جغرافیایی بین ۵۰ تا ۶۰ درجه، در طول سال ممکن است شفقهای قطبی یک یا دو بار اینقدر دیدنی باشند. در عرض جغرافیایی بین ۴۰ تا ۵۰ درجه، چنین شفقهای قطبیای ممکن است در هر دهه، دو یا سه بار رخ دهند و جزو پدیدههای طبیعی بسیار نادر میشوند و در عرضهای پایینتر، همانطور که گفتم، مثلاً مانند ثبت شفق از سنگاپور در اوایل قرن بیستم، ممکن است در هر سده یک یا دو بار آن را ببینیم. شفقها با چرخهی فعالیتهای خورشید در طول ۱۱ سال، که در آن تعداد لکهها و فعالیتهای مغناطیسی کم و زیاد میشود، هم رابطهی مستقیمی دارند و فعالیتشان کم و زیاد میشود. اما همیشه، حتی در کمترین فعالیتهای خورشیدی، ممکن است ناگهان خورشید فوران کند و شفقهای قطبی چشمگیری شکل بگیرند. به هر حال پاسخ کوتاه این است که در هر شب، در مناطق قطبی، شفق قطبی ممکن است دیده شود و این پدیده در این مناطق معمولاً چند ثانیه نیست و در طول شب چندین بار ظاهر میشود. اما شفقهای بسیار فعّال که تاج را به وجود میآورند، معمولاً نمایش باشکوه خود را فقط در چند دقیقه اجرا میکنند.
دیدگاه شما