اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها
اهرم اختیار معامله عبارت است از چند برابری یا ضریب معادل و همسنگ نقدی، در یک موقعیت اختیار معامله؛ نسبت به قیمت نقدی واقعی (در عمل) دارایی پایه یا موردنظر آن قرارداد.
*دکتر احمدیزدان پناه
به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، قدرت اهرم ها از اولین مطالبی هستند که همه ما در دوران تحصیل یاد می گیریم. مفهوم اهرم به دوران ارشمیدس بر میگردد. که ادعا کرده بود می تواند دنیا را جابه جا کند، بشرط آنکه اهرمی به اندازه کافی بلند، در اختیار داشته باشد! بطور خلاصه، اهرم این قدرت را میدهد که از یک عامل و عنصر کمتر سودآور به عاملی با قدرت خلق منفعت بیشتر دست یابیم. در اصطلاح سرمایه گذاری، اهرم های مالی این توان واجازه را می دهند که با یک میزان پول کوچکتر در مسیر معاملات به میزان پول بیشتری برسیم. از مشتقه ها، " اختیار معامله سهام" مثال بارز این مفهوم از اهرم مالی است.
کاربری اهرم در قراردادهای اختیار معامله باعث این افسانه بین مردم شده است که شما در عرض چند روز با بکارگیری اختیار معامله ها می توانید از هزار واحد پولی چند صد هزار واحد سود بدست آورید. در واقع، سود بالقوه نامحدود و نجومی معاملات اختیار معامله ها بخاطر کاربرد اهرم باعث شده، که معامله گران سفته باز را به سوی این معاملات بیشتر بکشاند، چرا که سود بیشتری را در شرایط امن تر میتوانند نسبت به معاملات کوتاه مدت سهام که به نوسان گیری ( Swing Trading ) موسوم هستند، با معاملات اختیار معامله بدست آورند.
اهرم اختیار معامله چگونه کار میکند؟
اختیار معامله سهام برای هر قرارداد، که شامل ۱۰۰ سهم است، اهرم میسازد که هزینه آن فقط بخشی از سهام پایه آن قراردادها هستند. این امر به معامله گران اختیار معامله این امکان را می دهد تا با همان تعداد سهم و با هزینه کمتر بر میزان سود بیشتری کنترل داشته باشند.
مثال: فرض کنید شما ۱۰۰۰ دلار دارید و میخواهید در سهام شرکت XYZ سرمایهگذاری کنید.سهام شرکت مزبور در حال حاضر به ۵۰ دلار معامله میشود، در حالیکه برای آن سهام اختیار خریدی به قیمت اعمال یا توافقی ۵۰ دلار موجود است و بهای هر قرارداد مزبور ۲ دلار است . در این مورد شما بسهولت می توانید تمامی پول خود را صرف خرید ۲۰ سهم از آن شرکت نمایید و یا میتوانید با خرید ۵ قرارداد اختیار خرید سهام آن شرکت با قیمت اعمال ۵۰ دلار، کنترل ۵۰۰ سهم از سهام آن شرکت را بدست گیرید. با مبلغ یکسانی از پول، شما توانستهاید ۲۵ برابر از آن سهام را نسبت به خرید عادی و معمولی آن سهام بدست آورید. این یعنی قدرت بکارگیری اهرم در معاملات اختیار معامله.
محاسبه اهرم در اختیار معاملهها
با توجه به مثال قبل، شما میتوانستید با ۵ قرارداد، «اختیار خرید سهام» شرکت XYZ تعداد ۵۰ سهم را با قیمت توافقی اعمال یا توافقی ۵۰ دلار در اختیار بگیرید. که مبلغ آنها برای خرید سهام با حجم آن تعداد سهام بطور معمول تفاوت دارد. در اختیار سهام فقط بخشی از نوسان قیمت سهام پایه قرارداد، که بستگی به مقدار دلتا ( Delta ) دارد مطرح است. نوعاً در وضع " At- The- Money "( ATM ) مقدار دلتا ۵/۰ است. این بدان معنی است ،که هر قرارداد با قیمت اعمال یا توافقی ۵۰ دلار به ازای هر ۱ دلار نوسان در سهام پایه به اندازه ۵/۰ دلار نوسان پیدا میکند.
مثال: فرض کنید سهام شرکت XYZ ترقی کند. و هر سهم به۵۵ دلار برسد، قیمت قرارداد اختیار خرید با قیمت اعمال یا توافقی ۵۰ دلار برای هر سهم حالا از ۲ دلار به ۵/۴ دلار میرسد. (۵/۲= ۵/۰×۵ دلار)
بنابراین، در عمل اهرم اختیار معامله با بکارکیری فرمول زیر قابل محاسبه است:
قیمت اختیار معامله (قیمت اختیار معامله- دلتای معادل و هم تراز سهم)= اهرم اختیار معامله
با توجه به مثال قبل که قیمت سهام شرکت مزبور به ۵۰ دلار معامله میشود. و آن قرارداد اختیار خرید قیمت اعمال ۵۰ دلار و دلتای ۵/۰ دارد؛ می توان اهرم قرارداد مزبور را محاسبه کرد:
برابر ۵/۱۱= ۲/ (۲- دلار[۵/۰×۵۰ دلار])= اهرم اختیار معامله
محاسبه اهرم اختیار معامله بالا نشان داد که اختیار خرید سهام شرکت XYZ با قیمت اعمال ۵۰ دلار با اهرمی ۵/۱۱ برابر همراه است، که بدان معنی است که به شما این قدرت و امکان را می دهد که با یک میزان پول، سودی ۵/۱۱ برابر بسازید. هم چنین این بدان معنی است که به شما قدرت کنترل، با همان میزان پول، ۵/۱۱ برابری برای سهام آن شرکت را بدست آورید. به زبان غیر تخصصی، اهرم اختیار معامله پول شما را ۵/۱۱ برابر بسط داده است و شما با ۱۰۰۰ دلار سرمایهگذاری یا خرید آن سهام، قدرت کنترل ۱۱۵۰۰ دلار از آن سهام را بدست آوردهاید!
تفسیر اهرم در اختیار معامله ها
شناخت قدرت اهرم در چند برابر نمودن کنترل ما بر سهام یا هر دارایی پایه دیگر، برای معاملات اختیار معامله بسیار حیاتی است، چرا که اهرم از طرف دیگر ریسک زیان ما را نیز چند، برابر می کند. تمام اهرم ها شمشیر دولبه هستند، و تناسب "ریسک و پاداش " معاملات را شکل می دهند. به مین دلیل اهرم اختیار معامله، وقتی آن قرارداد در شرایط یا وضع " In- The- Money "( ITM ) هستند. همیشه نسبت به وقتی که در وضع " At- The- Money "( ATM ) کمتر است و این به نوبه خود کمتر از وقتی است که آن قرارداد وضع Out- Of- The- Money ( OTM ) است.
در مثال زیر مقایسه بین وضع سه گانه فوق بهتر نشان داده است:
مثال: با توجه به مثال بالا؛ سهام شرکت XYZ به ۵۰ دلار معامله می شود و برای آن سهام اختیار خرید سهام در سه موقعیت مقدار سود در معامله زیر وجود دارد:
- قرارداد اختیار خریدی با قیمت اعمال یا توافقی ۵۰ دلار که بهای آن ۲ دلار و مقدار دلتای آن ۵/۰ است.
- قرارداد اختیار خریدی با قیمت اعمال ۴۵ دلار و بهای ۶ دلار که دلتایی معادل ۸/۰ دارد
- قرارداد اختیار خرید با قیمت اعمال ۵۵ دلار و بهای ۱۰/۰ دلار که دلتایی معادل ۰۱/۰ دارد
برابر ۵/۱۱= ۲ دلار/ (۲ دلار- [۵/۰×۵۰ دلار])= (۱) اهرم اختیار معامله
برابر ۷/۵= ۶ دلار/ (۶ دلار- [۸/۰×۵۰ دلار>)= (۲) اهرم اختیار معامله
برابر ۴۹= ۰۱/۰ دلار/ (۰۱/ دلار- [۰۱/۰ ×۵۰ دلار])= (۳) اهرم اختیار معامله
همانطور که می بینید " اهرم قررداد اختیار معامله "در وضع ( OTM ) برای قرارداد اختیار خرید با قیمت اعمال ۵۵ دلار بطور چشم گیر و معنی دار بزرگتر از اهرم اختیار معامله در شرایط ( ITM ) با قیمت اعمال ۴۵ دلار است. این مبین آنست که اختیار معامله ها در شرایط ( OTM ) به مراتب خطرناک تر از آن قراردادهای اختیار معامله در شرایط ( ITM ) هستند.
گرچه اختیار معامله در شرایط ( OTM ) ۴۹ برابر بیشتر سود می سازد، ولی از طرف دیگر زیانی هم که وارد می کند. ۴۹ برابر است و شما تمامی سرمایه خود را که در خرید سهام آن شرکت گذاشته بودید از دست می دهید. چرا که نوسان آن سهام نتوانسته تا تاریخ انقضای آن قرارداد از قیمت اعمال یا توافقی آنها در قرارداد بالا بزند.
پتانسیل سود معامله گران روزانه در معاملات فیوچر
فاکتورهای زیادی در تعیین پتانسیل سود رسانی معاملات فیوچر برای معامله گران روزانه نقش دارند. بیایید با درست کردن فرضیه ای همراه با استفاده استراتژی مدیریت ریسک در معاملات، به صورت تقریبی از پتانسیل سود رسانی معاملات، آگاه شویم.
لازم است مواردی را به ذهن بسپارید: سود معاملات براساس شرایط بازار، تغییر می کند. در زمان های بی ثباتی بازار،زمانی که تغییرات قیمت ها زیاد باشد، پتانسیل بازار برای سود رسانی بیشتر خواهد بود و زمانی که تغییر قیمت ها کم باشد، میزان سود رسانی بازار هم کاهش می یابد. عملکرد افراد و تصمیمات آنها هم، نسبت سود به زیان در هر معامله، میزان و یا درصد برد در هر معامله، اسلیپیج و تعداد معاملات در نتیجه پایانی موثر خواهند بود.
مدیریت ریسک
هر معامله گر موفقی در زمینه معاملات فیوچرز، ریسک خود را مدیریت می کند. مدیریت ریسک از جمله مواردی است که در سود رسانی به معامله گران نقش مهمی را ایفا می کند. معامله گران باید در هر معامله میزان ریسک را به 1% یا کمتر نسبت به سرمایه حساب خود برسانند.
اگر معامله گری در حساب خود 30 هزار دلار داشته باشد، نباید بیشتر از 300 دلار در یک معامله از دست بدهد. در این میان، ضرر و زیان امری اجتناب ناپذیر است و حتی یک استراتژی مناسب روزانه هم ممکن است با شکست مواجه شود. می توان، میزان ریسک را با دستور استاپ لاس کنترل کرد و معاملات را با قیمت هایی مورد نظر فرد، انجام داد.
میزان موفقیت در معاملات فارکس
میزان موفقیت یک استراتژی معاملاتی را می توان بوسیله روش های مختلفی بررسی کرد اما معمولاً، کارایی یک روش با در نظر گرفتن درصد برد و نسبت ریسک به پاداش محاسبه می شود. درصد برد که به عنوان نسبت برد به باخت شناخته می شود، درصد تمام معاملات همراه با سود را مشخص می کند. اگر از 100 معامله ای که انجام می دهید، 55 معامله را با موفقیت انجام دهید، درصد بردتان برابر با 55% خواهد بود.
توجه داشته باشید که در معاملات، درصد بردی بالاتر از 50 ،میزانی ایده آل برای معامله گران خواهد بود و بدست آوردن میزان بردی در محدوده 55 تا 60 درصد، هدفی است که افراد به دنبال بدست آوردن آن هستند.
نسبت ریسک به پاداش، تعیین کننده میزان سرمایه ای است که باید در ریسک قرار گیرد تا سود قطعی و مورد نظر فرد را فراهم کند. فرض کنید که معامله گری، 7000 دلار در حساب معاملاتی خود داشته باشد و به فکر خرید E-mini S&P 500 فیوچر و نگه داشتن آن تا بالارفتن قیمت به اندازه 8 تیک باشد. برای E-mini، یک تیک ( حداقل میزان تغییر قیمت) برابر با 12.5 دلار یا 0.25 ایندکس پوینت خواهد بود. اگر معامله گر، استاپ لاس خود را به اندازه 5 تیک زیر قیمت ورودی تعیین کند، میزان ریسک برای هر معامله برابر با 5 تیک 12.5x 62.5 دلار خواهد شد.
همانطور که می بینید، میزان بدست آمده کمتر از ماکزیمم مقدار ریسک که برابر با 70 دلار ( 7000 دلار0.1x ) برای هر معامله است ،می شود. اگر، فرضیه ها در معاملات بر اساس خواسته معامله گر پیش بروند، می تواند به 8 تیک 12.5x دلار یا 100 دلار ( بدون احتساب کمیسیون) برسد. این میزان، نسبت سود به زیان را برای هر معامله به 0.625 یا 100/ 62.5 دلار می رساند.
اگر یک معامله گر در یک معامله ناموفق 5 تیک ببازد ولی در معامله بعدی موفق عمل کند و 8 تیک برنده شود، حتی اگر 50 درصد از معاملات خود را هم ببرد، باز هم در آخر برنده خواهد بود. به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران فیوچرز در تلاشند تا در هر معامله سود بیشتری کسب کنند. درصد بالاتر در میزان برد به معنای انعطاف بیشتر در میزان نسبت سود به زیان است و هرچه این میزان بالاتر باشد به این معنا است که ممکن است درصد برد شما هنگام سود کردن، کمتر باشد.
سناریویی برای معاملات ماهانه فارکس
فرض کنید که میزان نوسانات بازار به معامله گر اجازه دهد تا با استفاده از پارامترهای بالا، روزانه 5 معامله کامل را انجام دهد ( معامله همراه با ورود و خروج را معامله کامل می گویند) . اگر یک معامله گر 20 روز در ماه معامله داشته باشد ،به طور میانگین در هر ماه 100 معامله انجام می دهد. حال بیایید باهم به محاسبات زیر در زمینه محاسبه نرخ کمیسیون توجه کنیم:
- 55 معامله همراه با سود:5500 دلار= 100x 55 دلار
- 45 معامله همراه با ضرر: 2812.5 دلار= 62.5x 45 دلار
- سود ناخالص: 2687.5 دلار=2812.5-5500
با فرض اینکه هزینه کمیسیون و اجرای هر معامله کامل برار با 4.12 دلار باشد، میزان سود خالص برابر است با: 2275.5 دلار= 412 – 2687.5
با فرض اینکه میزان سود خالص برابر با 2275.5 دلار باشد، بازگشت پول به حساب شما در ماه برابر با 32.5%= (22750.5/7000) 100x خواهد بود.
تکرار این سناریو در حساب های لایو می تواند چالش برانگیز باشد.معامله گران کمی هستند که قادر به دریافت درصد بازگشت دو رقمی، در معاملات ماهانه خود هستند. دریافت چنین درصد بازگشتی غیر قابل ممکن نیست اما برای بدست آوردن آن لازم است یک تا دو سال بسیار تلاش کنید تا مهارت کافی را در انجام معاملات کسب کنید.
اصلاحات
باید بدانید که همیشه نمی توانید 5 روز خوب معاملاتی را تجربه کنید، مخصوصاً زمانی که بازار در اغلب مواقع به کندی حرکت می کند . در زمان های کندی بازار، بدست آوردن 8 تیک معمولاً امکان پذیر نیست چرا که در این دوران معامله گر برای بدست آوردن سود، حتی در اندازه کم از معاملات خارج می شود. در مقابل، معامله گری که به جای استفاده از استاپ لاس، به صورت حسی معاملات را انجام می دهد، ممکن است نتواند 5 تیک کامل را بدست آورد. باید بدانید که تغییرات کوچک در سود و زیان در هر معامله می تواند روی سود کلی تأثیر زیادی بگذارد.
زمانی که یک معامله گر معامله خود را با مبلغی دور از پیش بینی خود انجام بدهد، باید به مسئله ای مانند اسلیپیج توجه کند. در بازار شناور مانند E-mini S&P 500، اسلیپیج معمولاً نگرانی خاصی را ایجاد نمی کند و معمولاً زمانی باید نگران آن بود که باعث کاهش سود معامله گر و افزایش ضرر او شود. به عنوان یک معامله گر باید به سرمایه خود، استاپ لاس، هدف قیمتی، درصد برد، نسبت ریسک به پاداش، حجم معاملاتی، کمیسیون و اسلیپیج توجه کنید.
بالانس ( موجودی حساب شما بدون در نظر گرفتن معاملات باز) شامل مالیات، خدمات و سرویس های سرمایه گذاری نمی شود. این اطلاعات بدون در نظر گرفتن اهداف سرمایه گذاری ، تحمل ریسک یا شرایط مالی هر سرمایه گذار خاص ارائه می شود و ممکن است برای همه سرمایه گذاران مناسب نباشد. به یاد داشته باشید که سرمایه گذاری همیشه با ریسک همراه است و شما مجبور به پذیرش آن هستید.
محاسبه اندازه معاملات فیوچرز در بازار
اگر به عنوان یک معامله گر روزانه فیوچرز هستید ، تعیین حجم معاملاتی یکی از مهمترین فاکتورهایی است که باید به آن توجه کنید. اندازه حجم معاملاتی شما، بخشی از استراتژی مدیریت ریسک است که نقش آن کم کردن میزان ضرر در معاملات و رساندن زیانتان به اندازه معقول است. در زیر به مراحل محاسبات یک حجم معاملاتی مناسب برای معاملات فیوچرز اشاره شده است. توجه کنید که نوع قرارداد معاملات فیوچرز شما یا نوع استراتژی مورد استفاده تان تفاوتی در روند کار ایجاد نمی کند.
دانستن اندازه تیک و ارزش آن در قراردادهای معاملات فیوچرز
میزان تیک در واقع نشان دهنده کوچکترین تغییرات در قیمت و ارزش آن نشان دهنده ارزش دلاری تغییرات قیمت است. اندازه تیک و ارزش آن بوسیله قراردادها و معاملات فیوچرز مشخص می شوند. برای مثال، قراردهای ES) S&P 500 E-mini) هر0.25 تغییر تیک آنها برابر با 12.5 دلار( 1 تیک) است، همچنین،هر 0.1 تغییر تیک در گلد فیوچرز برابر با 10 دلار است در حالی که در معاملات فیوچرز نفت خام ،0.01 تغییر تیک برابر با 10 دلار خواهد بود.
محاسبه میزان ماکزیمم ریسک در معاملات
ماکزیمم مقدار ریسک، میزانی از سرمایه حساب معاملاتی شما است که می خواهید در هر معامله آن را تحت ریسک قرار دهید. اکثر معامله گران حرفه ای به میزان 1 درصد و یا کمتر در هر معامله ریسک می کنند. معامله گر در انتخاب میزان ریسک آزاد است و در نهایت او باید تصمیم بگیرد که چه میزان از حساب خود را تحت ریسک قرار دهد اما بدانید که 1% ریسک در هر معامله کافی است.
در این صورت، با این میزان ریسک، در شرایط ضرر زیاد، تنها درصد کمی از سرمایه خود را از دست می دهید که در نهایت می توانید آن را با بردهای بعدی خود، جبران کنید.
برای مثال، اگر 10 هزار دلار داشته باشید و 1 درصد آن را برای هر معامله تحت ریسک قرار دهید به این معناست که در هر معامله تنها 100 دلار از حسابتان را در معرض ریسک قرار می دهید. اگر می خواهید این میزان را به 2 درصد برسانید، باید 200 دلار از موجودی حساب خود را تحت ریسک قرار دهید. در اکانتی با سرمایه 30 هزار دلار و ریسک 1% برای هر معامله، در هر معامله، 300 دلار از سرمایه حساب را در ریسک قرار می دهید. اگر بیشتر از این میزان ضرر کنید، قانون 1% ریسک سرمایه حسابتان را تغییر داده اید.
محدوده خود را تعیین کنید
آخرین مرحله مربوط به ریسک، تمرکز روی معاملات فعال و در حال انجام و تعداد تیک هایی است که می خواهید روی آنها ریسک کنید. میزان ریسک در معامله بوسیله اختلاف بین نقطه ورود شما و اندازه استاپ لاس، تعیین می شود. محل استاپ لاس شما باید فضای کافی در زمینه حرکت در معاملات را فراهم کند اما در عین حال باید بتواند جلوی ضرر را هم بگیرد و خارج از انتظار شما عمل نکند.
ممکن است میزان ریسک شما در یک معامله، با معامله دیگر متفاوت باشد و یا ممکن است برای تمام معاملات میزان ثابتی را در نظر گرفته باشید. برای مثال، می توانید هنگام معامله روزانه فیوچرز S&P 500 E-mini ، محدوده استاپ لاس را تا 4 استیک تعیین کنید و یا به عنوان مثالی دیگر، همیشه هنگام معاملات فیوچرز نفت خام محدوده آن را 10 تیک قرار دهید.
این مقادیر می توانند در معاملات افراد گوناگون متفاوت شوند، گاهی اوقات معامله گر در معاملات S&P 500 E-mini استاپ لاس خود را 3 تیک در نظر می گیرد و در زمانی دیگر و با در نظر گرفتن شرایط بازار، میزان این ریسک را به 4 یا 5 تیک می رساند. در هر معامله ای، باید اندازه استاپ لاس خود را مشخص کنید ( فاصله از نقطه ورودی در تیک ها). برای محاسبه اندازه سایز معاملات فیوچرز خود، باید میزان تیک یا استاپ لاس خود را تعیین کنید.
محاسبه سایز معاملاتی دلخواه فیوچرز
برای بازار فیوچرز، سایز معاملات در واقع تعداد قراردادهایی است که معامله می شوند ( حداقل یک قرارداد باید وجود داشته باشد). سایز معامله، با استفاده از ارزش تیک، ماکزیمم ریسک اکانت و ریسک معامله ( سایز استاپ لاس در تیک ها) محاسبه می شود. فرض کنید که 10 هزار دلار در حساب فیوچرز خود داشته باشید و برای هر معامله، 1% آن را تحت ریسک قرار می دهید. شما در حال معامله S&P 500 E-mini هستید که سایز تیک آن برابر با 0.25 و به ارزش 12.5 دلار است. هدف شما خرید روی قیمت 1250 است و استاپ لاس خود را روی 1249 ( استاپ لاس برای 4 تیک) قرار می دهید. براساس این اطلاعات، چه تعداد قرارداد می توانید بخرید؟
از فرمول زیر استفاده کنید:
ریسک معامله (به تیک) x ارزش تیک/ماکزیمم ریسک اکانت(به دلار)= حجم معاملاتی
حال اعداد را در فرمول بالا قرار می دهیم:
2 قرارداد= (12.5×4 دلار)/ 100 دلار
از آنجایی که هر قرارداد با ریسکی برابر با 50 دلار همراه است ( 4 تیک12.5x دلار)، در این صورت با خرید 2 قرارداد، مجموع ریسک خود را به 100 دلار می رسانید. در واقع محدوده و ماکزیمم ریسک شما در مجموع برابر با 100 دلار خواهد شد و اگر تنها یک قرارداد را بخرید، تنها نیمی از میزان مجاز ریسک را انجام داده اید. در این شرایط خرید 2 معامله، ایده آل ترین حجم معاملاتی را در اختیارتان قرار می دهد.
سخن پایانی درباره حجم معاملاتی فیوچرز
از فرمول بالا برای محاسبه حجم معاملاتی فیوچرز خود استفاده کنید. مهم نیست قرارداد معاملاتی فیوچرز شما چه چیزی باشد، میزان استاپ لاس و همچنین مقدار سرمایه حساب شما هم اهمیتی ندارد. برای هر معامله، میزان ماکزیمم ریسک را تعیین کنید و درباره سایز تیک و ارزش آن برای قرارداد معاملاتی فیوچرز اطلاعات کافی داشته باشید. برای استاپ لاس معاملات روزانه خود، محدوده تعیین کنید تا بتوانید میزان ریسک در معامله را محاسبه کنید و نقطه ایده آل خود را در آن تعریف کنید.
بالانس ( موجودی حساب شما بدون در نظر گرفتن معاملات باز) شامل مالیات، خدمات و سرویس های سرمایه گذاری نمی شود. این اطلاعات بدون در نظر گرفتن اهداف سرمایه گذاری ، تحمل ریسک یا شرایط مالی هر سرمایه گذار خاص ارائه می مقدار سود در معامله شود و ممکن است برای همه سرمایه گذاران مناسب نباشد. به یاد داشته باشید که سرمایه گذاری همیشه با ریسک همراه است و شما مجبور به پذیرش آن هستید.
سود مرکب؛ روش رشد ویروسی سود در معاملات
سود مرکب؟ واژهای که بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران را به وسوسه سرمایهگذاری در بورس و بازارهای مالی میاندازد. آیا واقعا میتوان با سرمایهای اندک به سرمایهداری بزرگ تبدیل شد؟ آیا سود مرکب همان فرمولی است که معاملهگران را به آرزوها و رویاهایشان در بازار های مالی میرساند؟ نحوه محاسبه سود مرکب به چه شکل است؟ آیا در مقابل سود مرکب، زیان مرکب هم وجود دارد؟ اگر رویای کسب سود مرکب تبدیل به زیان مرکب شد چه کنیم؟ آیا امکان کسب سود مرکب در بورس ایران نیز وجود دارد؟ آیا سایت سود مرکب برای محاسبه وجود دارد؟ تمام این پرسشها سوالاتی هستند که ممکن است در حوزه سود مرکب برای شما پیش آمده باشد. در این مقاله میتوانید به پاسخ تمامی این پرسش ها برسید.
سود مرکب چیست؟
سود مرکب، سودی ترکیب شده و مضاعف است، به عبارت دیگر در محاسبه سود مرکب علاوه بر محاسبه سودی که به اصل سرمایه تعلق میگیرد، سودی که به خود سودها تعلق میگیرد هم در نظر گرفته میشود.
اجازه دهید سود مرکب را کمی بازتر کنیم. در واقع واژه مرکب در ترکیب سود مرکب به این معنا است که به سود هم سود تعلق میگیرد. سود مرکب در سرمایهگذاری بلند مدت تاثیر خود را بیشتر نشان میدهد و در واقع نشان میدهد که چگونه با سرمایهای اندک میتوان سودهای کلانی را به دست آورد.
تفاوت بهره ساده و سود مرکب چیست؟
بهره ساده، وقتی تنها به سرمایه اولیه شما سود تعلق میگیرد و سود معاملات شما درگیر معاملات بعدی نمیشود. به این حالت بهره ساده گفته میشود. این در حالی است که در سود مرکب، سود هر معامله زمینه ساز سود معامله بعدی شما میشود.
مثالی برای سود مرکب و بهره ساده
فرض کنید که شما مبلغ 100 میلیون تومان در اختیار دارید و قرار است طی 1 سال 2 معامله انجام دهید. فرض کنید که در هر 2 معامله قرار است شما 50 درصد سود دریافت کنید. خب، در معامله اول 100 میلیون شما با 50 درصد سودی که به آن تعلق میگیرد به 150 میلیون تومان تبدیل میشود.
حال در 6 ماهه دوم سال شما قرار است معامله دوم را انجام دهید اگر در این معامله دوم فقط اصل سرمایه اولیه را که مبلغ 100 میلیون تومان است، درگیر معامله کنید، در این صورت به آن بهره ساده گفته میشود که در معامله دوم هم شما 50 میلیون سود دریافت کرده و سرمایه شما جمعا در معامله اول و دوم به 200 میلیون تومان تبدیل میشود. اما اگر سود معامله اول را هم درگیر معامله دوم کنید یعنی با 150 میلیون تومان معامله دوم را انجام دهید و طبق فرضی که گذاشته شد 50 درصد سود نصیب شما شود سود کسب شده از معامله دوم 75 میلیون تومان میشود که جمعا در حال حاضر دارایی شما به 225 میلیون تومان میرسد.
به این نوع معامله، معامله از طریق سود مرکب گفته میشود.
نکته: همانطور که مشاهده میکنید معامله کردن به روش سود مرکب بسیار سودآورتر است. اما معامله به روش بهره ساده با ریسک کمتری همراه است و در مقابل سود آن نیز کمتر است. افراد ریسک گریز میتوانند به روش بهره ساده معاملات خود را انجام دهند و افراد ریسکپذیر میتوانند از سود مرکب استفاده کنند.
فرمول محاسبه سود مرکب
فرمول محاسبه سود مرکب | کالج تی بورس
متغیرهای این فرمول به شرح زیر هستند:
A: مبلغی که در پایان خواهید داشت.
P: سپرده اولیه شما، به عنوان الگو و قاعده اصلی در این فرایند شناخته میشود.
R: نرخ سود سالانه.
N: تعداد دورهها در سال (بهعنوانمثال، ماهانه ۱۲ و هفتهای ۵۲ است)
T: مدت زمانی که پول شما پسانداز میشود.
محاسبه سود مرکب با سایت سود مرکب
اپلیکیشن ها و سایت سود مرکب نیز وجود دارد که شما با دادن اعداد و ارقام به آنها میتوانید سود مرکب را به دست بیاورید.
مانند وین سیگنال که از طریق این لینک میتوانید مستقیما وارد صفحه سایت سود مرکب شوید.
همچنین اپلیکیشنهایی نیز هستند که میتوانید از آنها استفاده کنید مانند savings and finance studio که میتوان آن را از گوگلپلی دانلود کرد.
سود مرکب در بورس ایران
سود در بورس ایران به جهت وجود قوانینی مثل دامنه نوسان و حجم مبنا مقداری متفاوت است.
یادآوری حجم مبنا: حجم مبنـا، حداقل تعداد سهام یک شرکت است که باید در طول روز، معامله شود تا قیمت آن سهم، بتوانـد براساس سقف دامنه نوسان، افزایش یا کاهش یابد.
اما در باطن تفاوتی ندارد و همان دریافت سود از سود است. برای سود مرکب در بورس ایران مثال دیگری هم میتوان ذکر کرد.
فرض کنید از سهمی 10 میلیون تومان خریداری کردهاید، (با فرض این که سهم هر روز مثبت 5 خورده و حجم مبنای خود را کامل کند)، (با فرض این که کارمزدی وجود ندارد) در روز دوم معاملاتی شما 5 درصود سود خواهید کرد و سرمایه شما به مبلغ 10500000 تومان خواد رسید و در روز معاملاتی بعد سودی که دریافت خواهید کرد از 10500000 تومان محاسبه خواهد شد.
به همین ترتیب که مشاهده میکنید در بورس ایران سود مرکب تفاوت چندانی ندارد و باطن همان است.
زیان مرکب چیست؟
زیان مرکب در بورس چیست؟ | کالج تی بورس
در مقابل سود مرکب، زیان مرکب قرار دارد؛ بسیاری از افراد تازه وارد به بازار های مالی درک درستی از این موضوع ندارند و زیان مرکب را به اشتباه تعریف میکنند. اجازه دهید برای درک بهتر این موضوع با مثالی زیان مرکب را توضیح دهیم:
فرض کنید 100 میلیون تومان در اخیتار دارید، و معاملهای در بورس ایران انجام میدهید که در همین زمان سهم خریداری شده شما درگیر اصلاح قیمتی میشود. و هر روز دچار صف فروشهای متوالی میشود تا ضرر شما به 40 درصد برسد، در این شرایط شما به هر دلیل سهم را به فروش میرسانید تا سهم دیگیری بخرید. اکنون از سرمایه شما 60 میلیون باقی مانده است، اگر از شما پرسیده شود که از سهم خریداری شده چه مقدار باید سود کنید تا سرمایه شما به 100 میلیون برسد به احتمال زیاد با خود میگویید من 40 درصد متضرر شدهام پس باید 40 درصد سود کنم تا سرمایه اولیه من بازگردد، این جمله به ظاهر درست به نظر میآید اما در باطن غلط است.
40 درصد از 60 میلیون برابر با 24 میلیون میشود در حالی که 40 میلیون از سرمایه شما کم شده است پس با 40 درصد سود قابل جبران نیست! در واقع شما باید 67 درصد سود کنید، تا به سرمایه اولیه خود بازگردید.
همان طور که توضیح داده شد با مقایسه سادهای میتوان فهمید که همان قدر که سود مرکب میتواند شیرین و دلچسب باشد، زیان مرکب تلخ و جبران آن دشوار است.
نکته: زیان مرکب در بورس باعث میشود تا سهامدار ضرر کمتری متحمل شود چون هر بار ضرر به سرمایه ضررکرده وارد می شود و نه به سرمایه اولیه. این موضوع باعث می شود تا سرمایه اولیه فرد با سرعت کمتری از بین برود چون هر بار که سهمی منفی میشود، این منفی به سرمایه فعلی وارد میشود و نه به اصل سرمایه.
در جدول زیر میتوانید سودهای لازم جهت جبران زیان مرکب های متفاوت را مشاهده کنید.
نحوه محاسبه سود مرکب در بورس و زیان مرکب | کالج تی بورس
پنج شیوه مدیریت ریسک در معاملات فارکس
اگر میخواهید یک معامله گر موفق در معاملات فارکس باشید میبایست استراتژی مناسبی برای مدیریت ریسک داشته باشید .
در این مقاله توضیح خواهیم داد که چرا مسئله مدیریت ریسک بسیار مهم است و چگونه می توانید با چند ترفند از استراتژی های مناسب استفاده کنید . با استفاده از شیوه های مدیریت ریسک میزان سودآوری معاملات شما به طور کلی با افزایش روبرو خواهد شد .
شیوه مدیریت ریسک در مقالات فارکس عبارتند از :
۱. از مدیریت مالی شخصی استفاده کنید .
۲. از سرمایه فرضی استفاده کنید .
۳. احتمالات تاریخی استراتژی معاملاتی خود را بدانید .
۴. موقعیتهایی که در آن قرار دارید را دقیقاً بررسی کنید .
۵. همواره در هر حالت بر معاملات خود مدیریت داشته باشید .
تعریف ریسک با یک نسبت بازگشتی شارپ
موضوعی که فرد معامله گر باید مد نظر داشته باشد این است که باید بازدهی ریسک را به صورت دقیق بررسی کرد .
اگر شما خواهان بدست آوردن یک سود بزرگ با یک معامله ریسکی که هر لحظه ممکن است بر خلاف شما پیش برود هستید ، باید بدانید که اینگونه معاملات به طور کلی شیوه هایی نامناسب هستند و تحت هیچ شرایطی پیشنهاد نمی شوند .
موفقیت یک معامله گر به طور کلی تنها با میزان سودی که کسب کرده اندازه گیری نمی شود بلکه میزان ریسکی که به خاطر به دست آوردن آن سود پذیرفته است ، میزان موفقیتش را مشخص می کند .
فرمول نسبت شارپ میزان سود و ریسک را در هر معامله مشخص میکند هر چه عدد به دست آمده در نسبت شارپ بالاتر بهتر است ، زیرا در اینصورت نمایانگر این است که سود با نسبت مناسبی از ریسک به دست آمده است .
در مثال زیر عملکرد سرمایه گذاری دو مدیر را با استفاده از نسبت شارپ مقایسه می کنیم :
میزان بازده سالانه ۵۰ درصد است و میزان انحراف بازده سرمایه گذاری ۷۰ درصد است . با استفاده از نسبت شارپ مشخص می شود که :
نسبت شارپ مشخص می کند که مدیر الف ، بازده مناسب را با توجه به میزان ریسکی که برای آن انجام می دهد را به دست نمیآورد . نسبت شارپ به صورت ایده آل میبایست بیشتر از عدد 1 باشد .
عملکرد این مدیر بدین گونه بود که او بازده سالانه 12% در سال را به دست آورد و میزان انحراف بازده سرمایه گذاری ۷.۹ بود .
با استفاده از فرمول نسبت شارپ این نتیجه به دست آمد :
اگر شما قادر به سرمایه گذاری بر روی هر یک از این دو مدیر بودید کدام یک را انتخاب می کردید ؟
پاسخ صحیح می تواند به میزان ریسک پذیری شما بستگی داشته باشد . ابتدا این را بدانید که مدیران حرفهای مایل به جذب مقدار زیادی سرمایه برای سرمایه گذاری هستند و تمام تلاش شان را برای کاهش نوسانات بازده انجام میدهند به طوری که سرمایه گذارانی که در معاملات آنها سرمایه گذاری کرده اند یک موقعیت مناسب و بدون استرس را داشته باشند .
با کاهش میزان نوسانات بازده مدیر سرمایه گذاری به سرمایه گذاران ثابت می کند که :
مدیر سرمایه گذاری تنها از خطراتی که قابل قبول و شناخته شده هستند استفاده میکند .
مدیر سرمایه گذاری دقیق می داند که چه زمانی باید میزان اندازه معاملات را کاهش دهد .
مدیر سرمایه گذاری میداند دقیقاً چه زمانی باید میزان اندازه معاملات را افزایش دهد .
مدیر سرمایه گذاری اجازه نمی دهد که تلفات و زیان های بیشتر ، او را در معرض ریسک بزرگتری قرار دهد .
مواردی که برای مدیر سرمایه گذاری گفته شد دقیقاً مواردی است که هر سرمایه گذار موفقی می خواهد به آن تبدیل شود .
حال با ادامه مقاله مدیریت ریسک در فارکس چیست و چگونه می توانید یک استراتژی برای اندازه گیری و مدیریت ریسک به صورت کاملاً مناسب داشته باشید با ما همراه باشید .
ریسک در فارکس به چه معنی است ؟
برای اینکه به طور کلی معنای مدیریت ریسک را متوجه شوید ابتدا باید بفهمید که ریسک در وهله اول به چه معنی است .
به این مثال دقت کنید :
معامله گر الف در ایالات متحده آمریکا سهام XYZ را در بازار سهام نیویورک خریداری کرده است و معتقد است که این سهام کم کم ارزش خود را نشان داده و شروع به حرکت مثبت خواهد کرد .
معامله گر ب در ایالات متحده آمریکا همانند معامله گر الف دقیقاً چنین سهامی را خریداری کرده ولی گزینه ای را فعال کرده که تحرک سهام XYZ با شاخص S&P 500 در ارتباط باشد .
معامله گر پ در منطقه اروپا همانند معامله گر شماره ب دقیقا همین معاملات را انجام داده .
حال کدام معامله گر با خرید سهام XYZ بهتر عمل کرده است ؟
جواب درست معامله گر ب است .
از آنجا که سهام XYZ تحت تاثیر بازار سهام گستردهتری قرار خواهد گرفت معامله گر الف نه تنها در معرض خطر تحرک نامطلوب XYZ قرار خواهد گرفت .
بلکه هر گونه تحرک شاخص S&P 500 نیز بر XYZ تاثیر گذار است .
همچنین او در معرض خطر افزایش دلار آمریکا قرار دارد که به طور منطقی با افزایش قیمت دلار ، قیمت XYZ حالت نزولی خواهد گرفت .
معامله گر ب برای سرمایهگذاری در سهام XYZ گزینه هدج را برای مدیریت ریسک بر روی شاخص S&P 500 قرار داده است .
در آخر معاملهگر پ در وضعیت خوبی قرار ندارد . سهام XYZ را خریداری کرده و بر روی اس پی ۵۰۰ قرار داده اما او برای مدیریت ریسک ، هدج را انجام نداده است همچنین یورو ارز معاملاتی او می باشد .
پس حتی اگر معاملات او به خوبی پیش برود اما اگر دلار آمریکا کاهش یابد ، او سود چندانی را از این معاملات کسب نخواهد کرد .
در اینجا به تعدادی از ریسک هایی که ممکن است پرتفولیو و معاملات شما با آنها روبرو شود را اشاره می کنیم :
ریسک های بازار : گاه بازار به نحوی که شما انتظار دارید عمل نمیکند و این شایع ترین ریسک در معاملات میباشد .
ریسک نقدینگی : گاه شما امکان ورود یا خروج از معاملات را در زمانی که میخواهید را ندارید .
ریسک استراتژی : گاه استراتژی که شما برای معاملات خود مد نظر داشته اید نمی تواند به طور دقیق طبق نظر شما پیش برود و شما را به مجموعه ای از تصمیماتی که منجر به زیان بیشتر می شود سوق می دهد .
ریسک تکنولوژیکی : این ریسک هنگامی اتفاق می افتد که دسترسی شما به اینترنت یا رایانه شما به مشکل بخورد حتی گاه ممکن است که وبسایت کارگزاری شما برای بارگذاری نشود و عملکرد لازم را نداشته باشد .
۶ . ریسک از بین رفتن : این ریسک هنگامی اتفاق میافتد که اکانت شما در کارگزاری به مشکل بخورد و شما نتوانید به اکانتتان ورود کنید .
کنترل بر افکار و احساسات
یکی از عوامل مهم مدیریت ریسک در فارکس این است که باید بر احساساتتان کنترل داشته باشید و هر استراتژی را به صورت مناسب انجام دهید . برخی از معاملهگران به طور معمول سعی میکنند تا راه هایی برای جلوگیری از زیان و کسب دوباره سرمایه از دست رفته را به صورت سریع و بدون بررسی کامل انجام دهند .
عده ای عقیده دارند که با کسب شکست های بیشتر شانس بیشتری برای موفقیت در معاملات آینده دارند . اما باید گفت که این شیوه تنها یک درک اساساً غلط از احتمالات در معاملات فارکس می باشد. افرادی که از این شیوه استفاده می کنند باید نکات زیر را مدنظر داشته باشند :
حتی اگر برای معاملات سرمایه بی نهایت داشته باشیم در بهترین حالت نیز شما با این رویکرد شکست خواهید خورد
اگر از هر 3 معامله شما 2 معامله را شکست بخورید و تنها 1 معامله را پیروز شوید ، شما موفقیتی در معاملاتتان کسب نکرده اید .
این عوامل دلایلی هستند که تمرکز معامله گران به جای اینکه خود را در معرض ریسک و بهبودی از خطرات ریسک باشد ، به این است که تعداد ریسک را مدیریت کرده و عواقب آن را در نظر بگیرند .
این موضوع که به سود ها و عوامل مثبتی که بازارهای معاملاتی برای شما به ارمغان می آورد فکر کنید بسیار آسان است اما باید به عواملی مانند چالش های بازار و زیان هایی که ممکن است از کنترل شما خارج شود و عواقب بسیار بدی برای را برای سرمایه شخصی شما به ارمغان بیاورد را در نظر داشته باشید .
مسئله دیگری که شما باید مد نظر داشته باشید این است که هرچه میزان بیشتری از سرمایه تان را از دست میدهید برای بدست آوردن دوباره آن به مقدار بیشتری سود نیاز دارید . در نمودار زیر هنگامی که شما بیش از %20 از سرمایه خود را از دست داده اید میزان سودی که شما نیازمند بازگشت سرمایه هستید را نمایان کرده است .
اگر شما 20% از سرمایه خود را از دست بدهید به 25% سود برای برای به دست آوردن سرمایه اولیه تان نیاز دارید یا اگر شما 50% سرمایه خود را از دست بدهید به 100% سود برای به دست آوردن سرمایه اولیه تان نیاز خواهید داشت . اگر 70% از سرمایه خود را از دست بدهید به 233% سود برای بازگشت سرمایه اولیه تان نیاز خواهید داشت . اگر 90% از سرمایه خود را از دست بدهید به 900% سود برای به دست آوردن سرمایه اولیه نیاز خواهید داشت .
پس این مورد را به یاد داشته باشید و اطمینان حاصل کنید که سودی که شما بدست می آورید باید بیشتر از ضررهای شما باشد . اگر سودی که شما به دست میآورید دو برابر ضرر های شما باشد ، شما تنها به موفقیت در 33% از در معاملاتتان نیاز دارید .
با توجه به این نکات که شما باید به حد ضرر توجه کنید . مشخص کردن حد ضرر باعث کاهش ضررهای شما و باعث افزایش سود های شما خواهد شد .
نحوه محاسبه مدیریت ریسک در فارکس
در ادامه مقاله و نکته هایی برای شیوه های مدیریت ریسک در فارکس می پردازیم . برای ساخت یک استراتژی مناسب به موارد زیر دقت کنید :
محدودیت های ریسک
مرحله 1. مدیریت سرمایه شخصی
شما باید سرمایه ای را به معاملات خود اختصاص دهید که اگر آن را از دست دادید ، پس انداز شخصی شما نباشد و در صورت از دست دادن آن مشکل جدی به زندگی شخصی شما وارد نشود .
باید به خاطر داشته باشید که اگر استرس از دست دادن سرمایه را دارید می بایست از معاملات خارج شوید .
به طور کلی می بایست تنها از %10 از پس انداز خود در معاملات استفاده کنید .
مرحله 2. از سرمایه فرضی استفاده کنید
تصور کنید که شما در ظاهر 10.000 دلار پول دارید ، مایل به ریسک هستید و حداقل ۳ ماه زمان را در حساب های آزمایشی فارکس به آزمایش پرداخته اید . حال می بایست 10% از سرمایه که دارید در معاملاتتان استفاده کنید . به عنوان مثال 1000 دلار برای شروع معاملات مناسب است . ممکن است این سرمایه مبلغ زیادی برای معاملات نباشد اما باید به خاطر داشته باشید برای شروع معاملات میبایست از درصد کمی از سرمایه تان استفاده کنید .
استفاده از 10% از سرمایه تان شما تقریباً کار دشوار و استرس زایی نخواهد بود زیرا این مقدار سرمایه ، سرمایه بسیار اندکی برای تان خواهد بود
با استفاده از 10% سرمایه در معاملات تان شما هنوز 90% از سرمایه خود را در دست دارید و ریسک چندان زیادی را نخواهد کرد .
اگر بعد از ماه اول نتایج معاملات شما مثبت است شما می توانید 10% دیگر را در ماه دوم معاملات تان برای افزایش میزان معاملات تان اضافه کنید . اما اگر بعد از ماه اول نتایج نا مناسبی را در معاملات آن کسب کرده اید ، از افزایش سرمایه برای معاملاتتان خودداری کنید .
میزان ریسک که شما میتوانید در طول سال اول در معاملات تان انجام دهید و بر اساس موارد زیر خواهد بود :
-مقدار سرمایه ای که شما برای معاملات و ریسک مد نظر دارید
-نتایج معاملات شما ( تنها در صورتی می توانید سرمایه به معاملات تان اضافه کنید که نتایج قانع کننده ای را کسب کرده باشید )
نکته ای که باید به یاد داشته باشید این است که تعادل حساب شما در کنار سطح تجربه و یادگیری شما در معاملات تان به سطحی که مد نظر دارید خواهد رسید .
مرحله 3. احتمالات را مد نظر داشته باشید .
بسیاری از معاملهگرانی که مدیریت ریسک را انجام نمی دهند سرمایه خود را در معرض ریسک قرار می دهند .
برخی از معامله گران سرمایه خود را تقسیم به ۱۰۰ می کنند و در هر معامله به صورت ثابت از %1 از سرمایه خود استفاده میکنند و با این استراتژی معاملات خود را انجام می دهند . باید گفت که این شیوه ، بهتر از نداشتن یک برنامه منظم است .
معمولاً معامله گران وقوع یک رشته معاملات نا موفق را که به صورت پی در پی رخ میدهند را در نظر نمیگیرند .
در این نمودار ما یک معامله ناموفق را در پی در نمودار زیر برای محاسبه نمایان کرده ایم .
فرمول محاسبه به شرح زیر است :
1 – ( 0, A – B + 1 , C ^ B , False )
A: تعداد معاملات مدنظر
B: تعداد معاملات ناموفق پی در پی
C: احتمال نا موفق بودن یک معامله
به عنوان یک معامله گر روزانه که در هر روز با هیت ریت ۵۰٪ ، ۱۰ عدد معامله انجام می دهید ، می بایست حداقل 3 یا 4 معامله ناموفق پیدرپی را مد نظر داشته باشید .
مرحله 4. محاسبه موقعیت ها در نمودار
محدودیتهای ریسک و اندازه گیریهای موقعیت از طریق فرکانس های معاملاتی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند .
برخی از معامله گران این عادت را دارند که تعداد زیادی معامله را انجام دهد اما پیشنهاد میشود تنها معاملات با کیفیت را با یک برنامه و استراتژی مناسب دهید همچنین در صورت قرارگیری در یک موقعیت ضرر ، یک نقشه پشتیبان برای خروج از معامله نا مناسب را داشته باشید . تصور کنید که محدودیت ریسکی که برای یک ماه و 10 معامله مد نظر دارید %3 است برای شروع %0.5 را مد نظر دارید و پس از 3 معامله شما %1.5 تبدیل می شود در این مرحله می بایست میزان ریسک معاملات خود را به 0.25% کاهش دهید با اینحال 7 معاملهای که همچنان در برنامه شما باقی مانده فرصت هایی را به شما می مقدار سود در معامله دهد که امیدواریم از دست دادن سرمایه اولیه شما جلوگیری کند .
یکی از راه های اندازهگیری موقعیت این است که یک نمودار نردبان اندازه گیری موقعیت را ترسیم کنید .
شما می توانید یک نمودار نردبان اندازه گیری موقعیت را به عنوان یک معامله گر ریسک پذیر یا محافظهکارانه ترسیم کنید . شما با ترسیم این نمودار میتوانید میزان خطری که برای موفقیت در معاملات لازم دارید را متوجه شوید و خطر از دست دادن سرمایه اولیه را کاهش دهید .
به عنوان یک معامله گر ، نکته ای که باید مد نظر داشته باشید این است که باید با یک استراتژی مناسب ، ریسک را در فارکس مدیریت کنید .
۵ نکته اصلی که درباره مدیریت ریسک معاملات فارکس در این مقاله که به آن اشاره کردیم عبارتند از :
با میزان سرمایه ای معاملات را انجام دهید که اگر آن را از دست دادید به مشکل اساسی بر نخورید .
ابتدا با سرمایه فرضی و سپس از سرمایه خود در معاملات استفاده کنید
استراتژی مناسب داشته باشید و احتمال وقوع ضرر را مد نظر داشته باشید
از نردبان اندازه گیری موقعیت استفاده کنید . یک استراتژی جامع برای مدیریت سرمایه در معاملات داشته باشید .
این موارد به همراه یک ذهنیت آرام و عملکرد منطقی ، در شیوه معاملاتی شما باعث می شود تا از مشکلات و ضرر دور بمانید به صورت طولانی مدت در معاملات تان موفق باشید .
حد سود چیست و چه کاربردی در بازار سرمایه دارد؟
دو رکن اساسی در سرمایه گذاری و معامله کردن در بازار سرمایه تعیین نقطه ورود و نقطه خروج است. اینکه در کدام نقطه از بازار خارج شویم همیشه دغدغه ای بوده که همه سهام داران با آن سروکار دارند. در زمان ورود به معامله باید تعیین کنیم که به طور مثال سهمی که خریداری شده تا چه قیمتی رشد خواهد کرد و اصطلاحا یک هدف قیمتی برای سهم مشخص کنیم و در زمان رسیدن به آن، از آن سهم خارج شویم. در مقاله حد ضرر در بورس و سرمایه گذاری چیست و چه کاربردی دارد؟ با مفهوم حد ضرر آشنا شدیم. در این مقاله به معرفی و مقدار سود در معامله بررسی حد سود در بورس می پردازیم.
حد سود چیست؟
حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می دهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش بینی می کند.
چرا تعیین حد سود مهم است؟
در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، میتوانیم حد سود را ارتقا دهیم. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، میتوانیم این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته میشود.
گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی میکند و فراموش میکند که باید برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند.
تعیین حد سود :
برای مثال یک معامله گر میگوید که سهم را در کف کانال صعودی میخرم و در سقف کانال میفروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش تعیین نقطه خروج محسوب میشود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر میگیرد و میگوید تا هدف دوم صبر میکنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را میفروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی میکند و نقطه ورود را تعیین میکند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته باشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین میکند. نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت میگوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر میباشد که برای موفقیت در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد. پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمیتوانید یک سهم را بخرید و بگویید “حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود میفروشمش”.
استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است. نمیتوان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و بفروشیم.
چگونه حد سود را تعیین کنیم؟
تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمیتوان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. اینکه خریدهایتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید و یا بنیادی، تعیین نقطه خروج میتواند برای معامله گران متفاوت باشد.
به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسید که ارزش سهم شما 1000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار 700 ریال میباشد، پس حد سود خود را 1000 ریال قرار میدهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج میشوید و در تحلیل تکنیکال هم به طور مثال سقف کانالی که در محدوده قیمتی 1000 ریال است را حد سود خود قرار میدهید.
جدای از مشخص کردن حد سود بخش دیگری از معامله یعنی حد ضرر نیز بسیار مهم است. حد ضرر یک نوع احتیاط است که اگر بازار مطابق انتظار شما پیش نرفت، آن سهم را میفروشید و متحمل زیان بیشتر نمیشوید.
حد ضرر در بورس:
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد؛ اما برای تعیین این حد، نکته های قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت؛ مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است؛ بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود؛ اما در بلند مدت نتیجه ای جز از بین رفتن سرمایه نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار اهمیت دارد؛ مثلا تعیین حد برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاه مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۸ تا ۱۰ درصد در نظر میگیریم و در خریدهای میان مدت و بلند مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید در نظر میگیریم.
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت سود به زیان شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس میباشد که با استفاده از این نسبت میتوان درباره خرید یا عدم خرید سهم در بورس تصمیم گیری نمود. به زبان ساده نسبت ریسک به ریوارد به این معنی است که شما حاضرید در مقابل چند درصد سود، چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بورس
برای اینکه با نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بهتر آشنا شوید آن را با یک مثال توضیح میدهیم. فرض کنید اگر یک معامله گر سهامی را در 260 تومان بخرد و حد ضرر 230 تومان و حد سود 340 تومان برای آن قرار دهد؛ ریسک، ریوارد و نسبت ریسک به ریوارد آن به صورت زیر خواهد بود:
ریسک: ریسک این معامله به ازای هر سهم 30 تومان میباشد. 30 =230-260
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود آن 80 تومان میباشد. 80 =260-340
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد: برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
فرمول محاسبه ریسک به ریوارد:
37% یا 80/30 =Risk / Riward
در صورتی که طبق معادله فوق ریسک را تقسیم بر ریوارد و ضربدر 10 تومان کردیم و عدد به دست آمده کمتر از 50% بود، سهم برای خرید مناسب میباشد.
در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (0.37 یا 37%)، کمتر از 50% میباشد، پس سهم برای خرید مناسب است.
در پایان، برای انجام معاملاتی موفق و سود ده به این نکات توجه کنید:
1- قانون اساسی سرمایه گذاری
یک سرمایه گذار موفق به خوبی از این واقعیت آگاه است که اگر ریسک را نادیده بگیرد، نمیتواند از مزایای ریسک بهره مند شود. زمانی که صحبت از سرمایه گذاری است، این یکی از قوانین اساسی است. برای درک اهمیت سرمایه گذاری در داراییهای ریسکی، باید بازده بالایی که از این گونه سرمایه گذاریها به دست میآیند را در نظر گرفت. به همین ترتیب نیز سرمایه گذاریهایی که ریسک اندکی دارند، بازده آنچنانی به همراه ندارد.
2- سرمایه گذاری کنید، نه سفته بازی
در مقوله سرمایه گذاری، الزاماً نیازی نیست تا برای مشخص کردن بهترین زمان ورود یا خروج به طور مداوم حرکات قیمت و بازار را دنبال کنید. از طرفی هم نمیتوان به پیش بینی افراد مختلف در خصوص زمان مناسب سرمایه گذاری اکتفا کرد. با این حال، اگر واقعاً قصد دارید سرمایه خود را برای مدت زمانی طولانی جمع آوری کنید، از حدس و گمانه زنی دست بردارید و شروع به سرمایه گذاری کنید. حدس و گمان چیزی شبیه به شرط بندی بر روی حرکات قیمت اما به صورت کوتاه مدت است؛ اما سرمایه گذاری به این معناست که سرمایه خود را در کاری قرار دهید که میتواند در دراز مدت برای شما سود به همراه داشته باشد.
دیدگاه شما