شاخص ترس و طمع بازار رمزارزها دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
شاخص ترس و طمع در ابتدا برای بازارهای مالی بورس و سهام توسط «CNNMoney» منتشر شده است. با ظهور و گسترش بازار ارزهای دیجیتال، مشابه این شاخص برای بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیز ایجاد شد.
به گزارش خبرگزاری موج، شاخص ترس و طمع در ابتدا برای بازارهای مالی بورس و سهام توسط «CNNMoney» منتشر شده است. با ظهور و گسترش بازار ارزهای دیجیتال، مشابه این شاخص برای بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیز ایجاد شد. این شاخص به نوعی نشاندهنده میزان فومو و فاد ایجاد شده در بازار است. دامنه نوسان شاخص ترس و طمع بیت کوین بین صفر و صد است و در بین این بازه میتوان پنج حالت مختلف برای آن متصور بود.
بازه بین 0 تا 25 به عنوان بازه «ترس شدید» (Extreme Fear) در بازارهای مالی شناخته میشود. این شرایط معمولا پس از ریزش آنی قیمت در اثر یک خبر ناامیدکننده برای بازار اتفاق میافتد. در چنین شرایطی، کاربران به آینده بازار خوشبین نیستند و داراییهای خود را در فرصت مناسب میفروشند. در این حالت ممکن است بیتکوین و سایر انواع ارزهای دیجیتال با قیمتی کمتر از ارزش ذاتی خود معامله شوند. بنابراین، یکی از زمانهای مناسب برای خرید ارز دیجیتال در زمانهایی است که بازار درگیر ترس شدید است.
بازه بین 25 تا 50 شاخص ترس و طمع بیت کوین بازه «ترس» (Fear) نامگذاری شده است. زمانی که شاخص در این محدوده قرار گرفته است، بسیاری از تریدرهای کوتاه مدت و میانمدت از ریزش بازار میترسند و دید نزولی بر بازار حاکم میشود. عدد 50 در شاخص نشاندهنده وضعیت متعادل و منطقی بازار است در چنین شرایطی معمولا قیمت بازار بیت کوین با ارزش ذاتی آن از دید معاملهگران یکی است.
بازه 50 تا 75 بازه «طمع» (Greed) شاخص ترس و طمع بیت کوین نامگذاری شده است. در این بازه، بازار وارد فاز طمع شده و تریدرها به دلیل این که به آینده بازار خوشبین هستند کریپتوکارنسیها را در قیمتهای بالاتر از ارزش ذاتی نیز خریداری میکنند. در این حالت قیمت بازار رمزارزها معمولا بالاتر از ارزش اصلی آنها است. اگر عدد شاخص بالای 75 باشد در این حالت بازار دچار «طمع شدید» (Extreme Greed) شده است. طمع شدید در شاخص ترس و طمع بیت کوین نشانگر ایجاد فومو در بازار است. در این حالت کاربران چشم بسته ارزهای دیجیتالی که رشدهای قیمتی شدیدی داشتهاند را در نزدیکی سقفهای قیمتی خریداری میکنند و با خروج پول هوشمند از بازار و نزول قیمت، با ضرر از آن خارج میشوند.
چرا در بورس باید حرص و طمع را کنترل کرد؟
بعد از غرور، بدترین دشمن فرد برای قضاوت درست در بازار بورس، همان حرص و طمع است که باید از آن اجتناب کنیم.
اگر میتوانستیم هر سهمی را که تاکنون داشتیم به قیمتی که هنگام خرید آن پیشبینی میکردیم بفروشیم، اکنون وضع مالی بهتری داشتیم.
بارها اتفاق افتاده که تصمیم گرفتهایم سهمی را در همان روز که خریدهایم، بفروشیم و بعد وقتی که قیمت تقریبا به حد دلخواه رسیده، از فروش منصرف شدهایم.
دلیل این تصمیم، این است که فکر کردیم این مقدار سود کافی نیست و بدون استثنا هر بار که به علت طمع سود بیشتر، از فروش منصرف شدیم، بعدها قیمت سهام افت کرد.
بعد مجبور شدیم سهام خود را به نرخی پایینتر از آنچه در ابتدا قصد فروش آنرا داشتیم، بفروشیم.
جملات مایوس کنندهای مثل «اگر در آن زمان فروخته بودم…» را بارها شنیدهایم اما همه ما این اشتباهات را دوباره مرتکب میشویم.
از آنجا که طمع در نهاد همه انسانها ریشه دارد به طور معمول برای ما تصمیم برای فروش سختتر است تا تصمیم برای خرید.
نه تنها از هر ده مشتری حتی یک نفر به هشدارها مبنی بر خروج از بازار پر ریسک توجه نمیکند، بلکه به توصیههای غلط عمل میکند، همان توصیههایی با آن اقدام به خرید کرده است.
توضیح این مطلب به این شکل است که هنگام خرید سهام، شانسی برای پولسازی میبیند اما هنگام فروش، امید خود به سود بیشتر را از دست میدهید.
هیچ کس دوست ندارد خود را در چنین موقعیتی قرار دهد. این طور نیست؟
بنابراین به نظر میرسد که تاثیر حرص و طمع بسیار زیاد است.
اغلب افراد طبیعتا به قدری خوشبین هستند که به سادگی به هراس نمیافتند. خوشبینی همان قدر که خوب است، میتواند نتیجه نامطلوب نیز در برداشته باشد.
هر فرد خوشبینی زود باور نیست، اما اغلب آدمهای زودباور خوشبین، به نظر میرسند.
فرد خوش بین همیشه فکر میکند بازار رو به ترقی است او نمیتواند روند رو به کاهش قیمتها در یک دوره طولانی را تصور کند، اما وقتی ترس بر ما چیره شود معمولا خیلی سریعتر از زمانی که شور و اشتیاق داریم دست به عمل میزنیم.
در نتیجه در بازار سهام، بیشتر شاهد روند رو به کاهش قیمتها هستیم و البته بازار کساد هرگز بهاندازه بازار پر رونق دوام ندارد.
شاید یکی از دلایلی که موجب میشود اغلب افراد بیشتر به سمت خرید متمایل باشند تا فروش، صرفا خوش بین بودن آنها باشد. طمع آنها موجب میشود از کارگزاران بخواهند که به آنها خرید را توصیه کنند.
فرض کنید اگر یک تحلیلگر بازار سهام، وضعیت رو به رونقی را پیشبینی کند که اتفاق نیفتد، عموم افراد او را میبخشند، اما اگر خیلی زود نسبت به وضعیت بازار بدبین شده و کاهش قیمتی را که هنوز اتفاق نیفتاده اعلام کند، شهرت خود را از دست میدهد.
آن عده افرادی که بنا به توصیه او سهام خود را قبل از اینکه به اوج قیمت برسد فروختهاند، هرگز فراموش نخواهند کرد که چه مبلغی را ممکن بود به دست آورند.
پولی كه از دست رفت
شخصی سوال میکند چگونه 10 میلیون تومان خود را سرمایه گذاری کند. پاسخ این است: اگر به اندازه کافی مهارت ندارید و بازار را نمیشناسید بهتر است بخشی از این پول را صرف یک مسافرت و بخش دیگر را در بانک بگذارید!
به این ترتیب هیچكس نخواهد توانست آن را از چنگتان در بیاورد، اما اگر فکر میکنید بهتر است با این پول در بورس سرمایهگذاری كرده و وقتی قیمتها به اوج خود رسیدند، سهام ترس و طمع در بورس بخرید، باید بدانید که تمام پول خود را از دست خواهید داد.
نمیگوییم بورس جای خوبی برای سرمایهگذاری نیست، بلکه میخواهیم این نکته را برسانیم که بدون دانش و تجربه کافی، فقط پولتان را در بورس از دست میدهید.
در این جا یک گفتوگوی تلفنی را به یاد میآورم که در دفتر یک کارگزار شنیدم. یک سرمایه گذار با فردی که دوست و راهنمایش در معاملات بورس بود، صحبت میکرد.
میگفت: «اما اگر این سهام فقط به اندازه 9 واحد سود داشته باشد، شاید ترجیح بدهم سهام دیگری بخرم. میدانید، من باید 25 واحد سود کنم تا بتوانم پولی را که میخواهم به دست آورده و از بازار خارج شوم.»
تعداد خیلی کمی هستند که میتوانند عقب بنشینند و منتظر قیمتهای خوب باشند. طمع یکی از دشمنان صبر و شکیبایی است.
افراد زیادی در بورس ضرر میکنند زیرا اولین افت شدید قیمت در بورس هر چند موقتی آنها را از میدان به در خواهد کرد، هر قدر هم که در ابتدا محافظه کارانه باشند و مبالغ پسانداز خود را در بانک نگاه دارند حرص و طمع موجب میشود تا تمام پولی را که دارند به جریان بیندازند و دیگر نمیتوانند حتی یک افت زودگذر را تحمل کنند.
بدترین زیانها در بازار بورس طبیعتا هنگامی صورت میگیرند که افراد اقدام به خرید سهام با قیمتهای خیلی بالا میکنند و حقیقت تعجب برانگیز این است که افراد کاملا با علم به بالا بودن نرخها این نوع سهام را میخرند.
اما انتظار دارند آنها را به قیمتی حتی بالاتر به فردی دیگر بفروشند، درست مثل همان حبابهای مشهوری که یکی از آنها در اواخر دهه 1990 میلادی اتفاق افتاد.
بستنیهای آب شده
در خصوص اینکه چطور ارزشهای کاذب سهام که به واسطه حرص و طمع ایجاد شده محکوم به سقوط هستند، توضیح سادهای میدهیم.
میتوان بازار سهام را این طور توصیف کرد:
من یکی ظرف بستنی دارم که 10 هزارتومان خریدهام. بستنیفروش میگوید که همه بستنیها تمام شده و دیگر برای امشب بستنی نداریم.
ناگهان به نظر میرسد که بستنی من برای شما ارزش زیادی پیدا کرده و میگویید که حاضرید آن را 12 هزارتومان از من بخرید، بعد بهرام که میخواست بستنی سفارش بدهد، به شما پیشنهاد 13 هزارتومان میدهد.
شما هم که پول دوست هستید نمیتوانید در برابر کسب سود مقاومت کنید و بستنی را 13 هزار تومان میفروشید.
بستنیفروش آن قدر درباره بستنی بزرگنمایی میکند و لاف میزند که من فکر میکنم چقدر ساده لوح هستم که بستنیام را از دست دادم و به همین علت، آن را دوباره به مبلغ 14 هزارتومان میخرم. اما در این زمان است که در کمال ناامیدی متوجه میشوم که بستنی آب شده است!
این داستان بسیاری از افراد مبتدی در بورس است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
شاخص ترس و طمع در بازار ارز دیجیتال چیست ؟
شاخص ترس و طمع رمزارزها برای سنتیمنتال بازار رمزارزها امتیازی بین صفر تا 100 ارائه میکند. این شاخص بر اساس CNNMoney قرار دارد و برای تحلیل بازار سهام به کار میرود.
ترس (Fear) (امتیاز بین صفر تا 49) نشانگر کمارزشگذاری و مازاد عرضه در بازار است. طمع (امتیاز بین 50 تا 100) نشانگر ارزشگذاری زیاد رمزارزها و یک حباب احتمالی است.
توجه به تغییرات موجود در سطح ترس و طمع، زمانی که ورود به بازار رمز ارز یا خروج از آن را انتخاب میکنید، میتواند بخشی از استراتژی معاملاتی شما باشد.
مقدمه:
هنگامیکه معاملهگر یا سرمایهگذار تصمیم به خرید یا فروش در بازار رمز ارز میگیرد، همیشه به دنبال دادههای پشتیبان میگردد. نمودارهایی برای بررسی وجود دارند، فاندامنتال هایی برای تحلیل و سنتیمنت بازاری که بتوان روی آن تأثیر گذاشت. بااینوجود بررسی معیارها و شاخصهای موجود کارآمدترین شیوه استفاده از زمان نیست. در مورد شاخص ترس و طمع، ترکیبی از سنتیمنت و معیارهای فاندامنتال، نگاهی گذرا به ترس و طمع بازار میاندازد. بااینکه نباید به این اندیکاتور بهتنهایی تکیه کرد، به شما در شناخت حس و فضای کلی بازار رمزارزها کمک میکند
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص نقاط داده مختلف را میگیرد و به شکل یک معیار آماری با یکدیگر ترکیب میکند. شاید تاکنون نام شاخص میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) را شنیده باشید، این شاخص معروف بازار سهام را دنبال میکند. DJIA ترکیبی مبتنی بر قیمت از 30 شرکت بزرگ است که در لیست بازارهای بورس مختلف آمریکا دیده میشوند. معامله گران و سرمایهگذاران این شاخص را خریداری میکنند تا به سهام این شرکتها دسترسی پیدا کنند.
شاخص ترس و طمع کریپتو نیز معیاری برای دادههای بازار است، اما در این شاخص تشابهاتی دیده نمیشود. شاخص ترس و طمع نه قابل خریداری است و نه ابزاری مالی است. بلکه اندیکاتوری از بازار است که تحلیل شما را انجام میدهد.
اندیکاتور در تحلیل رمزارز چه تاثیری دارد؟
اندیکاتورهای بازار تحلیل دادههای بازار را برای معامله گران و سرمایهگذاران سادهتر میسازند. در انواع تحلیلهای بازار اندیکاتورها وجود دارند. اگر تاکنون از تحلیل تکنیکال (TA) استفاده کرده باشید، احتمالاً برخی از اندیکاتورها را تجربه کردهاید. اندیکاتورها در انواع مختلفی وجود دارند، از میانگین متحرکهای ساده تا الگوهای نموداری پیچیده همچون ابر ایچیموکو (Ichimoku Clouds) را شامل میشوند.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به تحلیل قیمتها، حجم معاملاتی و دیگر روندهای آماری مربوط میشوند.
اندیکاتورهای تحلیل فاندامنتال رویکردی متفاوت دارند. زمانی که در مورد یک توکن یا سهام تحقیق میکنید، در حقیقت سعی در تعیین ارزش فاندامنتال اصلی پروژه دارید. برای مثال تحقیق شما شامل تعداد زیادی کاربر و ارزش کل بازار ترکیبشده در یک اندیکاتور میشود.
سایت شاخص ترس و طمع
بهعلاوه اندیکاتورهای سنتیمنت بازاری داریم که احساسات و افکار سرمایهگذاران و معامله گران را ارزیابی میکند. شاخص ترس و طمع کریپتو یکی از بسیار اندیکاتور است. مثالهای دیگر شامل شاخص گاوی و خرسی (Bull&Bear Index) از Augmento و WhaleAlert میشود که انتقالهای بزرگ را از والها در بازار رمزارزها دنبال میکند. تحقیقات درزمینهٔ رمزارزها تا حدی به تحلیل شبکههای اجتماعی، جامعه و افکار عمومی بستگی دارد. به همین دلیل، تحلیل سنتیمنتال برای این گروه از داراییها مفید است.
شاخص ترس و طمع کریپتو چیست؟
CNNMoney شاخص ترس و طمع را بهمنظور تحلیل سنتیمنت بازار برای بازار بورس و سهام به وجود آورد. پسازآن Alternative.me نسخه کوتاه شده خود را که به بازار رمز ارز محدود میشد ترس و طمع در بورس تولید کرد.
شاخص ترس و طمع کریپتو سبدی از روندهای مختلف و اندیکاتورهای بازار را برای تعیین این موضوع که آیا حاضرین در بازار احساس ترس و طمع میکنند یا نه تحلیل میکند. امتیاز صفر ترس کامل و 100 طمع مطلق را نشان میدهد. امتیاز 50 نشاندهنده این است که بازار تا حدودی خنثی است.
یک بازار ترسناک نشانگر این است که ارزش رمزارزها پایین تعیینشده است. وجود ترس زیاد در یک بازار میتواند منجر به فروش بیشازاندازه و ایجاد وحشت بیشتر شود. ترس لزوماً به معنای ورود روند بازار به یک دوره طولانی نزولی نیست. بلکه میتوان آن را بهعنوان مرجع کوتاهمدت یا میانمدتی برای سنتیمنت کلی بازار در نظر گرفت.
طمع در بازار وضعیتی کاملاً برعکس دارد. اگر سرمایهگذاران و معامله گران طمعکار باشند، امکان افزایش بیرویه قیمت و تشکیل حباب وجود دارد. موقعیتی را تصور کنید که ترس از دست دادن (FOMO) سبب شود تا سرمایهگذاران قیمتها را افزایش دهند و قیمت بیت کوین را بالا ببرند. بهعبارتدیگر، طمع زیاد منجر به افزایش تقاضا و تورم ساختگی قیمت میشود.
ترس و طمع در بورس عملکرد شاخص ترس و طمع کریپتو:
Alternate.me هرروز رقم جدیدی را بین صفر تا 100 محاسبه میکند. تا جولای سال 2021، شاخص ترس و طمع کریپتو تنها از اطلاعات مربوط به بیت کوین استفاده کرده است. در کل زمانی که در مورد قیمت و سنتیمنت صحبت میشود، دلیل آن ارتباط مهم بیت کوین با بازار رمزارزها است. برای پوشش دهی دیگر کوینهای بزرگ ازجمله اتریوم (ETH) و BNB در آینده برنامههایی در نظر گرفتهشده است.
شاخص ترس و طمع
شاخص ترس و طمع توسط CNNMoney گسترش داده شد.تا دو مورد از اصلیترین احساسات بازار را به صورت روزانه، هفتگی و ماهیانه را مورد ارزیابی قرار دهد. ترس و طمع (Fear and Greed) بیانگر این است که سرمایه گذاران و تریدرها چه مقدار تمایل دارند تا برای یک ارز دیجیتال، کالا، سهام و غیره پول بپردازند.
دربازارهای مالی در دو دستان احساس ترس و طمع قرار گرفته است. بدون شک این احساسات باعث نوسانات در بازار میشود و هدف آنها همه سرمایهگذاران می باشد؛ درحالیکه سرمایهگذارانی همانند وارن بافت بر این باوراست که «بترسید وقتی که دیگران طمع میکنند و طمعکار باشید. وقتی که دیگران میترسند»، اما تجربه ثابت کرده است که این شیوه، رویکرد مناسبی نخواهد بود؛ چراکه سبب میشود سرمایهگذاران سرمایه کمتری به بازار بیاورند. اگر در جرگه سرمایهگذارانی هستید که بهدلیل نگرانی از نوسان ها، استرس زیادی دارید، پیشنهاد ما این است از شاخص ترس و طمع برای مدیریت سرمایه خود استفاده کنید.
همچنین با استفاده از احساسات بازار برای افزایش دادن سرمایه خود، درست زمانی که بازار روند نزولی پیدا می کند، میتوانید ازسرمایه خود محافظت کنید و ریسک کار را کم کنید.در این مقاله به معرفی شاخص ترس و طمع نحوه کارکرد آن، مزایا و معایب و اهمیت آن در بازار ارزهای رمزنگاری شده میپردازیم. با ما همراه باشید.
تاییدیه خرید و فروش با استفاده از شاخص ترس و طمع
راه دیگری برای استفاده از احساسات بازار، پیدا کردن تغییر از ترس به طمع و یا بالعکس می باشد. تغییر در احساسات یا روند مداوم در یک جهت (مانند ترس) برای تایید فرصتهای سرمایه گذاری به کار خواهد رفت.این به ویژه در زمانی که اصلاحهای بزرگ یا ریزش در بازار رخ می دهد، بسیار کاربردی می باشد. اگر یک روند میان مدت یا بلندمدت از بالا به پایین حرکت نماید، سرمایه گذاران باید منتظر تاییدیه باشند برای خرید کردن. این باعث کاهش ریسک نزول بیشتر قیمت خواهد شد.
چرخه احساسات در بازار
زمانی که احساسات بازار خنثی یا نزدیک یکدیگر باشند، تصمیمگیریها بسیارمنطقیترخواهد بود برعکس زمانی که بازار جهت گیری کند، وجود ترس و طمع باعث میشود تصمیمگیریها بر پایه احساسات معاملهگران صورت گیرد. باید توجه کرد که ترس، قیمت بازار را به پایینتر از حد واقعی و درمقابل طمع، قیمت را به بالاترین حد خواهد رساند.
شاخص ترس و طمع در بازار و اندازه گیری آن
به طور کلی سرمایهگذاران نمیتوانند چشماندازهای خود را واضح بیان کنند؛ پس به این نتیجه می رسند که احساسات بازار قابل اندازهگیری نیست. درواقع احساسات بازار را می شود بهطور غیرمستقیم با اندازهگیری اثرات این دو احساس در بازار محاسبه نمود. اما این رویکرد کامل نخواهد بود و به همین دلیل باید همیشه این شاخص در کنار شاخصهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
برخی از شاخصها، عملکرد داراییهای امن یا پرخطر و برخی دیگر از آنها، نوسانات را اندازه می گیرند. تحلیل گزارشهای خبری و تفسیر رسانههای اجتماعی یکی از همین شاخصهایی است که باید محاسبه گردد؛ بنابراین شما خواهید توانست متنهایی را از این منابع جمعآوری و با استفاده از فناوریهای پردازش زبان طبیعی (NLP) آنها را تجزیه و تحلیل نمایید.
اندیکاتور Fear and Greed
این اندیکاتور بر اساس این فرضیه شکل می گیرد که ترس مفرط قادراست قیمت را به پایینتر از حد واقعی خود سوق دهد و طمع زیاد، قیمت رمز ارز یا سهام را به بالاتر از ارزش واقعی افزایش بدهد. به طور کلی، حباب مثبت و منفی در قیمت ایجاد مینماید.
در وبسایت BTCTools شاخص ترس و طمع بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال در هر ۸ ساعت آپدیت میگردند (تقریبا ساعت ۴:۳۰ صبح، ۱۲:۳۰ ظهر و ۲۰:۳۰). برای محاسبه این اندیکاتور، این سایت دیتاها را از ۴ منبع مختلف جمع آوری می کند؛ هر منبع یک “وزن” مشخص خواهد داشت و نشان دهنده اهمیت تخمین احساسات بازار می باشد.
مزایا و معایب شاخص Fear and Greed
مزایا
طبق نظریههای جدید، طمع درست مثل عشق، قدرت تاثیرگذاری بر روی مغز را خواهد داشت.اثری که باعث میگردد ما عقل سلیم و کنترل خود را رها کرده و تحریک کنبم. با این که نتایج تحقیقات تایید شدهای از بیوشیمی طمع موجود نیست، اما زمانی که بحث پول و انسانها شکل گیرد، ترس و طمع قادرست محرک قدرتمندی باشد.
بسیاری از سرمایه گذاران احساسی و واکنشی می باشند؛ بنابراین طمع و ترس تاثیر بسیار زیادی بر روی آنها خواهد گذاشت. این احساسات توسط اقتصاددانان برجسته و طبق شواهد چند دهه، تبدیل به شاخصهای مهمی برای بازار گردیده. تاریخ بیانگر این است. که اندیکاتور Fear and Greed اکثر اوقات قابل اعتماد می باشد. برای نمونه، این اندیکاتور در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۸ عدد ۱۲ (ترس شدید) را به نمایش گذاشته است؛ یعنی زمانی که شاخص S&P 500 پس از ورشکست ،بانک Lehman Brothers به زیر سه سال گذشتهاش نزول نمود.
بسیاری از صاحب نظران درباره کاربردی بودن شاخص ترس و طمع توافق نظر پیدا کرده اند. به سرمایه گذاران توصیه خواهد شد که به منظور خرید در کف قیمت، شاخص ترس را نیز در نظر بگیرید و برای این که بدانند ارزش یک رمز ارز در قیمتی بیش از ارزش واقعی خود قرار گرفته یا خیر، اندیکاتور طمع را مد نظر قرار بدهد.
معایب
شاخص ترس و طمع، شاخص مفیدی است. به شرط آنکه که تنها ابزار برای تصمیمگیری در سرمایهگذاری قرار نگیرد. چرا که احساسات قادر نیست به تنهایی برای نتیجهگیری و پیشبینی درباره بازار قابل اطمینان باشد. کنترل ترس و طمع خواهد توانست به سرمایهگذاران در تشخیص فرصتهای خرید یا اجتناب از ارزشگذاری بیش از حد در یک سهام کمک نماید و وسوسه نشود. برخی از منتقدین اینطور استدلال مینمایند که شاخص ترس و طمع امکان دارد باعث تشویق سرمایهگذاران به انجام معاملههای مکرر در مدت زمان کوتاه گردد. و این استراتژی در طول تاریخ سوددهی پایینی برای سرمایهگذاران خواهد بود.
کاربرد شاخص ترس و طمع
ترس شدید خریداران قادر است فرصت خوبی برای خریدان باشد و وقتی سرمایهگذاران حرص و طمع زیادی پیدا کردند. بازار نزدیک به اصلاح شدن می باشد، پس شاید زمان مناسبی برای فروش شکل بگیرد.
چرا در بورس باید حرص و طمع را کنترل کرد؟
بعد از غرور، بدترین دشمن فرد برای قضاوت درست در بازار بورس، همان حرص و طمع است که باید از آن اجتناب کنیم.
اگر میتوانستیم هر سهمی را که تاکنون داشتیم به قیمتی که هنگام خرید آن پیشبینی میکردیم بفروشیم، اکنون وضع مالی بهتری داشتیم.
بارها اتفاق افتاده که تصمیم گرفتهایم سهمی را در همان روز که خریدهایم، بفروشیم و بعد وقتی که قیمت تقریبا به حد دلخواه رسیده، از فروش منصرف شدهایم.
دلیل این تصمیم، این است که فکر کردیم این مقدار سود کافی نیست و بدون استثنا هر بار که به علت طمع سود بیشتر، از فروش منصرف شدیم، بعدها قیمت سهام افت کرد.
بعد مجبور شدیم سهام خود را به نرخی پایینتر از آنچه در ابتدا قصد فروش آنرا داشتیم، بفروشیم.
جملات مایوس کنندهای مثل «اگر در آن زمان فروخته بودم…» را بارها شنیدهایم اما همه ما این اشتباهات را دوباره مرتکب میشویم.
از آنجا که طمع در نهاد همه انسانها ریشه دارد به طور معمول برای ما تصمیم برای فروش سختتر است تا تصمیم برای خرید.
نه تنها از هر ده مشتری حتی یک نفر به هشدارها مبنی بر خروج از بازار پر ریسک توجه نمیکند، بلکه به توصیههای غلط عمل میکند، همان توصیههایی با آن اقدام به خرید کرده است.
توضیح این مطلب به این شکل است که هنگام خرید سهام، شانسی برای پولسازی میبیند اما هنگام فروش، امید خود به سود بیشتر را از دست میدهید.
هیچ کس دوست ندارد خود را در چنین موقعیتی قرار دهد. این طور نیست؟
بنابراین به نظر میرسد که تاثیر حرص و طمع بسیار زیاد است.
اغلب افراد طبیعتا به قدری خوشبین هستند که به سادگی به هراس نمیافتند. خوشبینی همان قدر که خوب است، میتواند نتیجه نامطلوب نیز در برداشته باشد.
هر فرد خوشبینی زود باور نیست، اما اغلب آدمهای زودباور خوشبین، به نظر میرسند.
فرد خوش بین همیشه فکر میکند بازار رو به ترقی است او نمیتواند روند رو به کاهش قیمتها در یک دوره طولانی را تصور کند، اما وقتی ترس بر ما چیره شود معمولا خیلی سریعتر از زمانی که شور و اشتیاق داریم دست به عمل میزنیم.
در نتیجه در بازار سهام، بیشتر شاهد روند رو به کاهش قیمتها هستیم و البته بازار کساد هرگز بهاندازه بازار پر رونق دوام ندارد.
شاید یکی از دلایلی که موجب میشود اغلب افراد بیشتر به سمت خرید متمایل باشند تا فروش، صرفا خوش بین بودن آنها باشد. طمع آنها موجب میشود از کارگزاران بخواهند که به آنها خرید را توصیه کنند.
فرض کنید اگر یک تحلیلگر بازار سهام، وضعیت رو به رونقی را پیشبینی کند که اتفاق نیفتد، عموم افراد او را میبخشند، اما اگر خیلی زود نسبت به وضعیت بازار بدبین شده و کاهش قیمتی را که هنوز اتفاق نیفتاده اعلام کند، شهرت خود را از دست میدهد.
آن عده افرادی که بنا به توصیه او سهام خود را قبل از اینکه به اوج قیمت برسد فروختهاند، هرگز فراموش نخواهند کرد که چه مبلغی را ممکن بود به دست آورند.
پولی كه از دست رفت
شخصی سوال میکند چگونه 10 میلیون تومان خود را سرمایه گذاری کند. پاسخ این است: اگر به اندازه کافی مهارت ندارید و بازار را نمیشناسید بهتر است بخشی از این پول را صرف یک مسافرت و بخش دیگر را در بانک بگذارید!
به این ترتیب هیچكس نخواهد توانست آن را از چنگتان در بیاورد، اما اگر فکر میکنید بهتر است با این پول در بورس سرمایهگذاری كرده و وقتی قیمتها به اوج خود رسیدند، سهام بخرید، باید بدانید که تمام پول خود را از دست خواهید داد.
نمیگوییم بورس جای خوبی برای سرمایهگذاری نیست، بلکه میخواهیم این نکته را برسانیم که بدون دانش و تجربه کافی، فقط پولتان را در بورس از دست میدهید.
در این جا یک گفتوگوی تلفنی را به یاد میآورم که در دفتر یک کارگزار شنیدم. یک سرمایه گذار با فردی که دوست و راهنمایش در معاملات بورس بود، صحبت میکرد.
میگفت: «اما اگر این سهام فقط به اندازه 9 واحد سود داشته باشد، شاید ترجیح بدهم سهام دیگری بخرم. میدانید، من باید 25 واحد سود کنم تا بتوانم پولی را که میخواهم به دست آورده و از بازار خارج شوم.»
تعداد خیلی کمی هستند که میتوانند عقب بنشینند و منتظر قیمتهای خوب باشند. طمع یکی از دشمنان صبر و شکیبایی است.
افراد زیادی در بورس ضرر میکنند زیرا اولین افت شدید قیمت در بورس هر چند موقتی آنها را از میدان به در خواهد کرد، هر قدر هم که در ابتدا محافظه کارانه باشند و مبالغ پسانداز خود را در بانک نگاه دارند حرص و طمع موجب میشود تا تمام پولی را که دارند به جریان بیندازند و دیگر نمیتوانند حتی یک افت زودگذر را تحمل کنند.
بدترین زیانها در بازار بورس طبیعتا هنگامی صورت میگیرند که افراد اقدام به خرید سهام با قیمتهای خیلی بالا میکنند و حقیقت تعجب برانگیز این است که افراد کاملا با علم به بالا بودن نرخها این نوع سهام را میخرند.
اما انتظار دارند آنها را به قیمتی حتی بالاتر به فردی دیگر بفروشند، درست مثل همان حبابهای مشهوری که یکی از آنها در اواخر دهه 1990 میلادی اتفاق افتاد.
بستنیهای آب شده
در خصوص اینکه چطور ارزشهای کاذب سهام که به واسطه حرص و طمع ایجاد شده محکوم به سقوط هستند، توضیح سادهای میدهیم.
میتوان بازار سهام را این طور توصیف کرد:
من یکی ظرف بستنی دارم که 10 هزارتومان خریدهام. بستنیفروش میگوید که همه بستنیها تمام شده و دیگر برای امشب بستنی نداریم.
ناگهان به نظر میرسد که بستنی من برای شما ارزش زیادی پیدا کرده و میگویید که حاضرید آن را 12 هزارتومان از من بخرید، بعد بهرام که میخواست بستنی سفارش بدهد، به شما پیشنهاد 13 هزارتومان میدهد.
شما هم که پول دوست هستید نمیتوانید در برابر کسب سود مقاومت کنید و بستنی را 13 هزار تومان میفروشید.
بستنیفروش آن قدر درباره بستنی بزرگنمایی میکند و لاف میزند که من فکر میکنم چقدر ساده لوح هستم که بستنیام را از دست دادم و به همین علت، آن را دوباره به مبلغ 14 هزارتومان میخرم. اما در این زمان است که در کمال ناامیدی متوجه میشوم که بستنی آب شده است!
این داستان بسیاری از افراد مبتدی در بورس است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما