وقتی قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش بینی های معامله گر قیمتش کاهش پیدا می کند ٬ محدوده قیمتی را که معامله گر برای خروج از سهم در صورت کاهش قیمت پیش بینی کرده را حد ضرر می گویند.
تکنیک جبران سریع تر ضررها
بخشید، روش میانگین کم کردن است، که در این مقاله سعی داریم این روش را به طور کامل آموزش دهیم.
قبل از یادگیری میانگین کم کردن در بورس و آشنایی با آن، هر فعال بازار سرمایه باید این مطلب را بپذیرد که امکان اشتباه هست
و هیچکس حتی حرفه ای های بازار هم نمی توانند ادعا کنند که تمام معاملاتشان با سود همراه است؛ اما برای حل این مشکل
چه باید کرد؟ آیا باید در این مواقع با زیان از معامله خارج شد؟ خوشبختانه جواب این سوال ها خیر است.
در چنین موقعیت هایی روش میانگین کم کردن راه حل بسیاری از سرمایه گذاران بازار است؛ اما باید توجه داشت
که میانگین کم کردن در بورس همیشه هم نمی تواند کار درستی باشد و حتی در مواقعی می تواند اوضاع را بدتر کند بنابراین باید
هوشمندانه عمل کنیم و بدانیم چه زمانی باید میانگین کم کنیم تا زیان معامله ی انجام شده را به سود تبدیل کنیم.
در مطلب پیش رو به طور کامل به آموزش میانگین کم کردن می پردازیم.
مفهوم میانگین کم کردن :
زمانی که معامله گری بر اساس تحلیل های بنیادی سهمی را ارزشمند می بیند و اقدام به خرید می کند اما به دلایل مختلف
از جمله جو بازار، اخبار منتشر شده پیرامون صنعت سهم و …. سهم وارد روند نزولی می شود و افت قیمتی را تجربه می کند
اگر سهامدار در قیمت های پایین باز هم اقدام به خرید سهام شرکت مورد نظر کند میانگین خرید سهم او کاهش می یابد
و با شروع شدن روند صعودی سهم سهامدار زود تر وارد سود خواهد شد
به این شیوه معامله در اصطلاح میانگین کم کردن ( averaging down ) می گویند.
روش میانگین کم کردن کم کردن تا حدودی شبیه به خرید پله ای است با این تفاوت که خرید پله ای زمانی به کار می رود که
فعالان بازار بعد از تحلیل سهم و در ابتدای ورود به آن به صورت پله ای شروع به خرید در قیمت های مختلف می کنند
تا از درستی تحلیل خود مطمئن شوند ولی کم کردن میانگین در بورس در روند های نزولی بازار و زمانی که سهم با افت قیمتی
مواجه شده است بکار می رود.
بنابراین به طور خلاصه میانگین کم کردن یعنی:
شما کاری می کنید که قبل از اینکه قیمت سهم در روند صعودی به قیمت خرید اولیه شما برسد وارد سود شوید
نه اینکه منتظر بمانید تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه شما برسد تا زیان شما جبران شود؛ در واقع شما با کم کردن میانگین
مدت زمان خارج شدن از زیان را کاهش می دهید.
قبل از میانگین کم کردن باید به سوالات زیر پاسخ دهید :
در مورد زمان و قیمت مناسب برای کم کردن میانگین باید نکتههای زیر را در نظر گرفت:
۱- ارزش ذاتی سهم چقدر است؟آیا سهم ارزنده است؟
۲ – حمایت معتبر سهم چه قیمتی است؟
۳ – آیا صنعتی که سهم در آن قرار گرفته، مورد توجه بازار است یا خیر؟
۴ – کف بنیادی سهم کجا است؟
چه زمانی باید میانگین کم کنیم؟
این سوالی است که بسیاری از افراد آن را میپرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و
مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود.
اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی میتوانیم از این روش استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و
باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی میگوید که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه میکند.
در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه میشود و قیمت بیش از حد
افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کنید، میتوان
با خیالی آسوده تر میانگین خرید را کم کرد زیرا می دانیم که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت
اصلی خودش خواهد رسید.
بنابراین نکته قابل توجه آن که استراتژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روشهای مختلف انجام شود
و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این روش کرد.
در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهامها کف ندارند”
و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید، باز هم شاهد افت قیمت خواهید بود و این روش
نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.
اصل اول میانگین کم کردن:
دقت داشته باشید که برای میانگین کم کردن فقط تحلیل سهم کفایت نمیکند بلکه باید به روند صعودی شاخص کل اعتماد داشته
و همچنین علاوه بر تحلیل شاخص کل باید شاخص گروه آن سهم را هم بررسی کنید
به طور خلاصه باید اطمینان داشته باشید که سهم شما در محدوده حمایتی معتبری قرار دارد بعلاوه روند شاخص کل
صعودی است و شاخص گروه آن هم متعادل و صعودی باشد.
روش کاهش میانگین خرید در بورس :
حال فرض کنید ریزش و کاهش قیمت سهم به پایان رسیده و سهم بستر سازی کرده و روند رو به رشد به خود گرفته است.
در این حالت بهترین زمان برای میانگین کم کردن می باشد. به عنوان مثال شما یک سهم را در قیمت ۳۰۰۰ تومان
خریداری کرده اید و در حال حاضر قیمت آن به ۲۰۰۰ تومان رسیده است. در این صورت شما ۳۳.۳ درصد در ضرر هستید.
امروزه تمام کارگزاری ها میزان سود و زیان شما از خرید یک سهم را نشان می دهند .
ولی می توانید خود نیز به راحتی آن را محاسبه کنید. برای محاسبه سود و یا زیان ، قیمت فعلی سهم را از قیمت خرید کم کرده
و بر قیمت خرید تقسیم کنید . عدد به دست آمده را در ۱۰۰ ضرب کنید تا سود و زیان شما به دست آید.
حال می خواهید میانگین کم کرده و زودتر به اصل پول خود برسید. منظور از اصل پول همان نقطه سر به سر می باشد.
در این مثال فرض کنید شما ۲۰۰۰ سهم را در قیمت ۳۰۰۰ تومان خریداری کرده اید. یعنی برای خرید این سهم
۶ میلیون سرمایه گذاشته اید. جهت جلوگیری از پیچیدگی های محاسباتی کارمزد کارگزاری را فعلا در نظر نمی گیریم.
حال قیمت فعلی سهم به ۲۰۰۰ تومان رسیده است و دچار ضرر شده ایم.
حال می خواهید جهت میانگین کم کردن ۳ میلیون در نظر گرفته ایم.
اولین اصلی که در میانگین کم کردن باید رعایت کرد ، خرید هایتان به صورت پله ای باشد. یعنی تمام سرمایه خود را یک باره
برای میانگین کم کردن قرار ندهید. زیرا ممکن است محاسبات شما اشتباه بوده و در صورت کاهش قیمت سهم
بیشتر دچار ضرر شوید. این ۳ میلیون را سه قسمت کنید.
حال یک میلیون را در قیمت ۲۰۰۰ تومان خریداری کنید
. با این ۱ میلیون می توانید ۵۰۰ سهم خریداری کنید (500=1000000/2000).
حال منتظر شوید قیمت سهم افزایش پیدا کند. اگر محاسبات شما درست بود و سهم روند صعودی دارد یک میلیون دیگر
مثلا در قیمت ۲۱۰۰ تومان بخرید (476=1000000/2100). یعنی تا الان ۹۷۶ (976=500+476) سهم دیگر خریده اید.
حال باز هم روند بازار را بررسی کنید و اگر بازار نزولی شد دست نگه دارید، ولی اگر روند رو به رشد دارد ۱ میلیون باقی مانده
از سه میلیون را نیز سهم بخرید. مثلاً در ۲۲۰۰ تومان (454=1000000/2200) 454 خواهد شد.
حال اگر با این روند اقدام به خرید کنید قیمت سر به سر سهم شما 2623 تومان خواهد شد.
یعنی اگر قیمت سهم شما به این مقدار برسد شما از ضرر خارج شده و بعد از این قیمت به سود دهی خواهید رسید.
در ادامه نحوه محاسبه قیمت سر به سر را نیر آموزش خواهیم داد.
محاسبه قیمت سر به سر :
اگر با دقت به پرتفوی خود بنگرید قیمت سر به سر هر سهم را مشاهده خواهید کرد. و شاید برایتان جای سوال باشد که
محاسبه قیمت سر به سر به چه دردی می خورد وقتی کارگزاری آن را به ما نشان می دهد. در بسیاری مواقع نیاز داریم
قبل از خرید بدانیم که اگر مبلغی را به عنوان میانگین کم کردن در نظر گرفته ایم در قیمت های متفاوت بخریم
چه مقدار از ضرر ما کم شده و قیمت سر به سر ما به چند می رسد. کارگزاری قیمت سر به سر را بعد از خرید
به ما نشان خواهد داد. حال در این قسمت نحوه محاسبه قیمت سر به سر را بیان خواهیم کرد.
جهت سادگی محاسبه یک مثال دیگر بیان می کنم.
فرض کنید ۱۰۰۰ سهم را در قیمت ۵۰۰ تومان خریداری کرده ایم حال قیمت سهم افت کرده و به ۳۰۰ تومان رسیده است.
در قیمت ۳۰۰ تومان ۸۰۰ سهم دیگر جهت میانگین کم کردن خریداری می کنیم. قیمت سر به سر آن به صورت زیر محاسبه می شود.
(تعداد سهم خریداری شده در قیمت اول × قیمت آن + تعداد سهم خریداری شده در قیمت دوم × قیمت دوم + …)
تقسیم بر تعداد کل سهامی که تا حال حاضر از این سهم خریداری کرده ایم.
۴۱۱ به دست خواهد آمد. یعنی اگر قیمت سهم به ۴۱۱ تومان برسد ضرر شما جبران شده و بعد از ۴۱۱وارد سود خواهید شد.
نکته طلایی:
به عنوان یک معامله گر باید بپذیریم که ممکن است اشتباه کنیم. تمام معامله گران بزرگ دنیا اشتباهاتی داشته اند ولی فرق آن ها
با معامله گران مبتدی در پذیرفتن اشتباه است. افراد مبتدی وقتی ضرر میکنند به جای فروش سهم میخواهند به بازار اثبات کنند
که رئیس کیست!؟ این بازار است که اشتباه حرکت می کند و تحلیل آنها درست است.
اگر معامله گران این توهمات را داشته باشند تمام سرمایه شان را از دست خواهند داد و در نهایت بازار، جهت حرکت باد، توییت های
سران کشور و افزایش گاز های گل خانه ای را در ضررشان مقصر خواهند دانست اما خودشان و تحلیل شان را هرگز!
شرکت هایی که ریسک افت قیمت دارند، گزینه مناسبی برای کاهش میانگین خرید نیستند
اینکه شما عجولانه یک سهام را خریداری کرده اید. یا اینکه یکی از سهام های طولانی مدتتان که اتفاقا سود زیادی هم از آن کسب
می کردید ناگهان به سمت شکست پیش رود حقایقی است که بهترین کار پذیرش آن هاست!
بدترین کاری که می توانید انجام دهید. این است که از روی غرورتان واقعیت را نپذیرید و باز با تزریق پول های جدید
سرمایه گذاری شکست خورده را ادامه دهید. هر گاه قیمت سهام شما کاهش چشمگیری داشته باشد، سعی کنید دلایل تغییر را
پیدا کنید و ارزیابی کنید که آیا این شرکت برای سرمایه گذاری در آینده خوب است یا نه؟
اگر چنین نیست، به جیبتان رحم کنید و پولتان را به شرکتی ببرید که چشم انداز بهتری داشته باشد.
حد ضرر یا استاپ لاس چیست و چه اهمیتی دارد
به طور کلی دستورات توقف معامله به دو دسته “تیک پروفیت” و “استاپ لاس” تقسیم می شود. معنی stop loss توقف معامله در زیان و تیک پروفیت توقف در سود است. این دو اردر برای کنترل پوزیشن های باز به کار می رود که از اهمیت بسیاری در مدیریت سرمایه برخوردار است.
دستور | معنی | مفهوم |
---|---|---|
Stop loss | حد زیان | حداکثر زیان در یک معامله |
Take profit | حد سود | حداکثر سود در یک معامله |
استاپ لاس چیست؟
استاپ لاس (stop loss) در لغت به معنی “توقف ضرر” است. استاپ لاس در تمام بازار های مالی به توقف معامله در قیمتی از قبل مشخص شده اشاره دارد به عبارت دیگر دستور از قبل تعیین شده برای توقف معامله در زیان را ( stop loss ) می گویند.
یکی از مواردی که در هنگام باز کردن معامله می توان آن را مشخص کرد توقف ضرر است. در بخش ایجاد اردر در هر پلتفرم معاملاتی قسمتی با نام (stop loss) وجود دارد که تریدر با استفاده از آن می تواند حد ضرر را برای معامله تعیین کند. بازار فارکس به دلیل نوسان شدید در دوره های زمانی مختلف بیش از حد ناپایدار است و به همین جهت استفاده از حد ضرر برای جلوگیری از زیان های بزرگ ضروری است. (stop loss) برای هر دو اوردر خرید و فروش در فارکس قابل اجرا است.
استاپ لاس دستوری است که به صورت خودکار توسط پلتفرم معاملاتی در قیمتی که تریدر مشخص می کند، اجرا می شود. در بازار پر نوسان فارکس تمام تحرکات غیر قابل پیش بینی است و دستورات توقف معامله از جمله استاپ لاس (stop loss) و تیک پروفیت (take profit) از معدود مکانیسم هایی است که معامله گران باید از آن برای مدیریت سرمایه خود استفاده کنند.
چرا استاپ لاس (stop loss) مهم است؟
هرگر نمی توان آیند را دید!! در بعضی از دوره های زمانی در بازار فارکس نوسانات و تغییرات قیمت به گونه ای می شود که کمتر کسی انتظار آن را دارد.
در واقع هیچ چیز به طور کامل قابل پیش بینی نیست و ریسک به طور دائمی در تمام معاملات باز وجود دارد و نمی توان آن را نادید گرفت. در ادامه به اهمیت مدیریت پوزیشن در ضرر می پردازیم و موارد پیشرفته را در مدیریت سرمایه بررسی می کنیم.
وبسایت پژوهشی (DailyFX) در تحقیقاتی از 12 میلیون تریدر که در سراسر دنیا در حال معامله بودن به یک یافته کلیدی دست پیدا کرد، تریدرها بیش از نیمی از کل معاملات خود در یک بازه یک ساله را با موفقیت به پایان رسانده بودند.
به طور دقیق تر این پژوهش بروی مشتریان شرکت (FXCM) در سراسر دنیا بین سال های 2009 تا 2010 انجام شده که با نتایج فوق العاده همراه بود. در تصویر بالا 15 جفت ارز که بیشترین معامله را در این تحقیقات داشته اند لیست شده است، نکته قابل تامل برتری نسبی پوزشن های سود آور است .
به طور مثال در جفت ارز (AUD/NZD) بیش از 70 درصد معاملات با سود بسته شده اند و کمتر از 30 درصد با شکست روبرو بوده است. به جز جفت ارز (AUD/JPY) که تقریبا تعداد معاملات موفقیت آمیز با شکست خورده برابر است در سایر جفت ها معامله گران پوزیشن های خود را با سود بسته اند.
تا به اینجا با یک تناقض بزرگ روبرو هستیم، در این تحقیقات با معامله گرانی که بیش از نیمی از معاملاتشان در سود بسته می شود روبرو هستیم در حالی که بیشتر کسانی که به عنوان تریدر وارد بازار فارکس می شوند با تجربه تلخ از آن خارج می شوند.
همه چیز در نمودار زیر مشخص می شود:
رنگ آبی، میانگین تعداد پیپ های معامله گران حاصل از معاملات سودآور را بیان می کند و رنگ قرمز، میانگین تعداد پیپ های از دست رفته در معاملات را نشان می دهد.
نتیجه و برآیند معاملات 12 میلیون نفر از دست دادن میانگین 42 پیپ در هر جفت بوده است. در اینجا متوجه می شویم که توقف ضرر برای یک معامله به چه میزان اهمیت دارد. در واقع عاملی که باعث شکست تریدرها در فارکس می شود عدم مدیریت معامله در ضرر است. به عبارت دیگر در معاملات شکست خورده، پیپ های زیادی از دست تریدرها خارج می شود که همین امر برآیند معاملاتی آنها را منفی می کند.
تا به اینجا به مفهوم و معنی استاپ لاس پرداختیم در ادامه به طور اختصار در مورد مدیریت حد ضرر می پردازیم.
استراتژی های مدیریت استاپ لاس در فارکس
حال با در نظر گرفتن این موضوع 5 استراتژی برای مدیریت معاملات باز در فارکس را طبق گفته dailyFx بررسی می کنیم.
- استاتیک استاپ
- استاتیک استاپ با اندیکاتور
- توقف های دستی دنباله دار
- توقف دنباله دار
- توقف دنباله دار ثابت
استاتیک استاپ (static stop)
تنظیم توقف ضرر یا استاپ لاس در یک قیمت مشخص بدون تغییر را استاتیک استاپ (static stop) می گویند. در این روش تا زمانی که معامله به قیمت توقف یا محدوده مشخص شده نرسیده است، دستور استاپ لاس اجرا نمی شود. به عبارت دیگر اگر تریدر این روش را پیش بگیرد در جریان معامله نباید حد ضرر را تغییر بدهد و طبق برنامه در قیمت مشخص شده با ضرر از معامله خارج می شود.
حدلقل ریسک به ریوارد در این روش باید یک به یک در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، اگر بخواهیم یک معامله با هدف خرید در جفت ارز یورو دلار قرار دهیم با روش یک به یک در ساده ترین حالت ممکن با در نظر گرفتن ایکویتی (equity) حساب، 50 پیپ را به عنوان استاپ لاس معامله قرار می دهیم بدون این که تغییری در آن ایجاد کنیم،
به همین ترتیب تیک پروفیت یا سودی را که برای معامله در نظر می گیرم 50 پیپ است.
استاتیک استاپ با اندیکاتور (Static Stops based on Indicators)
روش دیگری که تریدر ها از آن برای قرار دادن استاپ لاس استفاده می کنند، حد ضرر ثابت با کمک اندیکاتور است. اندیکاتور (Average True Range) گزینه مناسب برای استفاده معامله گران برای تعیین حد ضرر می باشد. (این اندیکاتور در بخش اندیکاتورها در متاترید است)
اما استفاده از اندیکاتور کجا به معامله گر در تعیین حد ضرر کمک می کند، مثال ریسک به ریوارد، یک به دو را نظر بگیرد.( 50 پیپ ضرر و 100 پیپ سود). این توقف 50 پیپ در بازار ناپایدار به چه معناست و آن توقف 50 پیپ در یک بازار آرام چه معنی می دهد.
اندیکاتور ATR یک وضعیت نسبی از قدرت بازار است که زمانی که بازار دارای نوسان است می تواند به تریدر کمک کند.
اگر بازار آرام باشد، 50 پیپ می تواند یک حرکت بزرگ باشد و اگر بازار بی ثبات باشد، همان 50 پیپ را می توان یک حرکت کوچک دانست. استفاده از شاخصی مانند میانگین محدوده واقعی، (Average True Range) می تواند به معامله گران اجازه دهد تا از اطلاعات اخیر در بازار برای تجزیه و تحلیل دقیق تر گزینه های مدیریت ریسک خود کمک بگیرند.
Average True Range می تواند به معامله گران در تنظیم توقف معامله کمک کند.
توقف های دنباله دار به صورت دستی (Manual Trailing Stops)
برای معامله گران که بیشترین سطح کنترل بروی معامله خود را می خواهند، روش تغییر حد ضرر به صورت دستی پیشنهاد می شود در این روش موقعیت طبق برنامه پیش می رود و حد ضرر نیز به دنبال آن تغییر پیدا می کند.
نمودار زیر حرکت توقف ها در یک موقعیت فروش نشان می دهد. با حرکت بیشتر موقعیت به نفع معامله (پایین تر)، معامله گر متعاقبا سطح توقف را پایین می آورد. هنگامی که روند در نهایت معکوس می شود (و اوج های جدیدی ایجاد می شود)، موقعیت متوقف می شود یا به عبارت دیگر استاپ لاس می خورد.
استاپ لاس به روش (Trailing Stops)
توقف های استاتیک می تواند روش مناسبی برای معامله گران مبتدی باشد، اما سایر معامله گران برای به حداکثر رساندن مدیریت معامله خود از توقف به روشی دیگر استفاده می کنند.
تریلینگ استاپ، توقفی است که با حرکت معاملات به نفع معامله گر تنظیم می شود تا بتوانند خطر نادرست بودن در معاملات را بیشتر کاهش دهد.
به طور مثال در قیمت 1.3723 در جفت ارز پوند دلار موقعیت خرید می گیرم و حد ضرر را حدود 30 پیپ پایین تر در قیمت 1.3692 قرار می دهیم، پس از این که معامله در جهت ترید ما پیش رفت استاپ لاس را به عدد 1.3723 یا همان قیمت ورود خود به بازار تغییر می دهیم تا اگر بازار خلاف جهت معامله ما قصد حرکت داشت با ضرر مواجه نشویم.
این نوع استاپ لاس به معامله گر اجازه می دهد تا ریسک اولیه خود را در معاملات حذف کند.
توقف دنباله دار ثابت (Fixed Trailing Stops)
در این روش با حرکت قیمت به نفع معامله، حد ضرر به همان اندازه به سمت حرکت شیوه تعیین حد ضرر در بورس قیمت تغییر پیدا می کند. به طور مثال معامله گر می توانند برای هر 10 پیپ حرکت به نفع خود، استاپ لاس را نیز 10 پیپ تغییر دهند.
اگر در جفت ارز یورو دلار در قیمت 1.3100 پوزیشن خرید قرار دهیم و حد ضرر اولیه را در 1.3050 در نظر بگیریم با حرکت قیمت به نرخ 1.3110، استاپ لاس را نیز 10 پیپ تغییر داده و به عدد 1.3060 ارتقا می دهیم. توقف ثابت نیز از روش های مناسب برای مدیریت معامله است.
تعیین حد ضرر
در مباحث قبلی برایتان گفتیم استراتژی معاملاتی چیست و نقطه ورود و حد سود را توضیح دادیم٬ در این بخش از سلسله مطالب استراتژی معاملاتی برایتان از حد ضرر صحبت خواهیم کرد.
حد ضرر چیست؟
همان طور که از نام حد ضرر (نقطه خروج در شرایط ضرر ده بودن معامله) پیداست می توان حدس زد که چیست و قرار است چه کاری انجام دهد!
وقتی قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش بینی های معامله گر قیمتش کاهش پیدا می کند ٬ محدوده قیمتی را که معامله گر برای خروج از سهم در صورت کاهش قیمت پیش بینی کرده را حد ضرر می گویند.
یکی از مهم ترین دلایل ضرر در بورس عدم تعیین حد ضرر است: عدم اجرای دستورات توقف زیان یا عاملی اثر گذار در ضرر کردن
چرا تعیین حد ضرر مهم است؟
یکی از بزرگترین خطاهای هر معامله گری مخصوصا معامله گر تکنیکال تعیین نکردن محدوده ضرر است. وقتی بازار بر خلاف پیش بینی و انتظار شما عمل کرد و قیمت سهم افت کرد تا کجا می خواهید سهم را نگه دارید؟ تا کجا می خواهید شاهد کاهش قیمت سهم باشید؟ استراتژی معاملاتی تان تا کجا به شما اجازه ضرر کردن می دهد؟ معامله گران بعد از اینکه قیمت سهم شان افت می کند منتظر می مانند تا قیمت سهم دوباره رشد کند٬ به نقطه خریدشان بازگردد سپس بفروشند و از سهم خارج شوند. ولی احتمال رخ داد چنین شرایطی چقدر است؟ حالا ممکن است سه سال زمان ببرد تا قیمت سهم دوباره به قیمت خرید برسد! آیا همچنان می خواهید صبر کنید؟
پاسخ به این سوالات ضرورت تعیین حد ضرر را مشخص می کند. معامله گر باید برای خرید و فروش هایش برنامه داشته باشد و بداند در شرایط مختلف بر اساس استراتژی معاملاتی که دارد چه اقدامی انجام خواهد داد.
اگر تکنیکالی هستید حتما در استراتژی معاملاتی تان حد ضرر تعیین کنید و بدون تعیین محدوده ضرر هیچ وقت معامله نکنید. سیستم معاملاتی که حد ضرر ندارد ممکن است روزی تمام سرمایه مان را نابود کند.
نکته مهم : اصولا برای تحلیل های بنیادی نیازی به تعیین حد ضرر نیست و زمانی که قیمت سهم کاهش پیدا می کند این معامله گران میانگین کم می کنند.
این مطلب را از ذست ندهید: تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی ؟
مثال تعیین حد ضرر
فرض کنید در شیوه تعیین حد ضرر در بورس تصویر زیر که مربوط به سهم سایپا می باشد در محدوده ۱ که با فلش سبز مشخص شده معامله گر سهم را می خرد. بعد از اندکی سود قیمت سهم کاهش پیدا می کند. معامله گر بر اساس ابزاری که دارد می توانست محدوده ۲ را به عنوان حد ضرر تعیین کند و در صورتی که قیمت سهم به آن محدوده رسید سهم را بفروشد و از آن خارج شود.
ولی معامله گری که حد ضرر ندارد نمی داند باید در کدام محدوده قیمتی سهم را بفروشد و همین طور منتظر می ماند تا قیمت سهم دوباره رشد کند و حداقل به نقطه خرید برسد سپس سهم را بفروشد. ولی آیا این اتفاق واقعا خواهد افتاد؟ اگر قیمت سهم دوباره رشد کند و به قیمت سابق برسد چه مدت زمانی برای این رشد مجدد نیاز دارد؟
اصولا معامله گران زمانی که در سود هستند برای فروش عجله می کنند و زمانی که در ضرر هستند صبر ایوب پیشه می کنند و سهام داری می کنند.
این مطلب می تواند برای شما بسیار مفید باشد: تحمل زیان واقعی برای اجتناب از زیان روانی در بورس
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید معامله گر سهم را با قیمت ۱۱۲ تومان خریده و بعد سودی اندک قیمت سهم تا ۶۵ تومان کاهش پیدا کرده و بعد از هجده ماه قیمت سهم دوباره به محدوده خرید برگشته.
چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟
تعیین محدوده ضرر بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمی توان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. بر اساس اینکه خریدهایتان را بر طبق تحلیل تکنیکال انجام می دهید و یا بنیادی تعیین حد ضرر می تواند برای معامله گران متفاوت باشد.
مهم تعیین حد ضرر و پایبندی به آن است و نه ابزاری که برای تعیین این محدوده استفاده می کنید.
سعی کنید اگر تکنیکالی هستید حتما به این موضوع اهمیت دهید. برای زمانی که بازار یا سهم شرایط مساعدی دارد می توانید به جای حد ضرر ثابت از حد ضرر شناور استفاده کنید. اگر در خرید یک سهم اشتباه کردید و الان در ضرر هستید خودتان را سرزنش نکنید و با شجاعت سهم خود را بفروشید و از سهم خارج شوید. حتی وارن بافت هم اشتباه می کند.
چه خبر از بورس خرسی ایران؟
واقعیت این است که بازار سهام در بلاتکلیفی قرار دارد، آینده مبهم سیاستهای اقتصادی دولت و همچنین وضعیت نامشخص برجام موجب شده تا بورس در یک وضعیت بلاتکلیف قرار داشته باشد.
خرداد: شاخص کل بورس امروز بیش از ۵ هزار واحد افت کرد.
شاخص کل بورس امروز با افت ۵ هزار و ۹۴۵ واحدی به عدد یک میلیون و ۴۲۰ هزار و ۸۳۳ واحد رسید و شاخص هم وزن با رشد ۳۹۹.۱۷ واحدی به عدد ۴۲۰ هزار و ۷۴۴ واحد رسید.
نمادهای شاخصساز فارس، فملی، شستا، شپدیس، شبندر، حکشتی و شپنا بیشترین تاثیر را بر افت شاخص کل بورس گذاشتند و نمادهای هایوب، خساپا، خگستر، شستا، خودرو، شپنا و کالا از جمله نمادهای پرتراکنش امروز بودند.
در فرابورس شاخص با افت ۱۹.۴۴ واحدی به عدد ۱۹ هزار و ۱۷۶ واحد رسید.
نمادهای شاخصساز آریا، شاوان، کگهر و شگویا بیشترین تاثیر را بر افت شاخص کل گذاشتند و نمادهای شاخصساز فغدیر، خدیزل و وملل امروز سبزپوش بودند.
برجام چوب دو سر طلا برای بورس
واقعیت این است که بازار سهام در بلاتکلیفی قرار دارد، آینده مبهم سیاستهای اقتصادی دولت و همچنین وضعیت نامشخص برجام موجب شده تا بورس در یک وضعیت بلاتکلیف قرار داشته باشد. این در حالی است که اگر قیمت سهام شرکتهای بورسی و فرابورسی را بر اساس ارزش جایگزینی محاسبه کنیم، بورس عقبماندگی بسیار زیادی از بازارهای موازی دارد.
اما علیرغم این موضوع، وضعیت ابهامآمیز سیاسی و اقتصادی موجب شده تا سودآوری شرکتها با کاهش روبرو شود. در این زمینه وجود رکود تورمی در اقتصاد کشور و کسری شدید بودجه دولت از جمله دلایلی است که باعث شده سودآوری شرکتها با کاهش روبرو همراه شود.
از سویی راهکارهای در دسترس برای تامین کسری بودجه دولت، باعث فشار زیادی بر فعالان اقتصادی و شرکتها شده و از سوی دیگر سیاستهای افزایش مالیات، افزایش تعرفهها، افزایش نرخ بهره مالکانه، وضعیت نرخ خوراک و رشد بهای مواد اولیه شرکتها را با کاهش سودآوری روبرو ساخته است.
برجام چه بر سر بورس آورده است؟
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سهام در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه اخبار برجامی طی چند وقت اخیر، بازار سهام را نوسانی کرده است، اظهار داشت: «طی چند ماه اخیر همواره اخبار مثبت یا منفی زیادی از برجام مخابره شده؛ هر بار این اخبار روی بورس یک تاثیر یک و یا دو روزه میگذارد و همین موضوع ریسک بازار سهام را افزایش داده است.»
وی افزود: «به عنوان مثال روز شنبه بعد از اینکه اخبار منفی از برجام منتشر شد، بسیاری از نمادهای بزرگ بازار سهام از جمله گروههای خودرویی و بانکی که بیشترین منفعت را از احیای برجام را میبرند، با رنجهای منفی تماماً به ساخت فروش نشستند و در آخر کار نیز شاخص کل بورس با نزول نزدیک ۱۲ هزار واحدی روبرو شد.»
آقابزرگی گفت: «بنابراین تا زمانی که تعیین تکلیف برجام صورت نگیرد، به نظر میرسد این وضعیت ادامه پیدا کند، به اعتقاد بنده، اگر این روند به همین منوال ادامه پیدا کند، برجام به نوعی یک چوبِ دو سر طلا برای بازار سرمایه محسوب میشود. هربار اخبار مثبت از برجام منعکس شد، نرخ ارز با کاهش روبرو شد و حتی کارشناسان عددهای ۲۶ و ۲۷ هزار تومان برای دلار پیشبینی میکردند، اما در این وضعیت باز هم بورس، مسیر نزول را در پیش گرفت.»
این کارشناس بازار سهام اضافه کرد: «در مقابل نیز؛ علیرغم افزایش قیمت دلار در روز شنبه، تحت تاثیر اخبار منفی، باز هم بورس به این موضوع واکنش نشان داد و مسیر کاهشی را در پی گرفت؛ زیرا بسیاری از سهام داران این واهمه را دارند در صورتی که برجام به هر دلیلی احیا نشود، این موضوع باعث افزایش تنش در سیاست خارجی کشور شود. بنابراین این موضوع باعث فروش سهام از سوی سهامداران میشود. این در حالی است که ارز نیمایی برای شرکتهای بازار سهام از اهمیت بسزایی برخوردار است که طی یک ماه گذشته چندان با نوسان روبرو شیوه تعیین حد ضرر در بورس نبوده و به نوعی در ثبات قرار داشته باشد.»
وی ادامه داد: «در چنین شرایطی میتوان نتیجه گرفت اثر برجام روی بازار سهام به خصوص در کوتاه مدت باعث ضرر و زیان برای افراد مبتدی در بازار سهام شده که تحت شرایط خرید و فروش هیجانی قرار دارند؛ زیرا اثر مثبت و یا منفی اخبار برجامی در بازار نهایتاً دو روزه است و بعد از فرو نشستن هیجان بازار به حالت طبیعی بر میگردد، اما این افراد به دلیل اینکه صرفاً از روی هیجان اقدام به معامله در لحظه میکنند، بدون هیچ استرتژی، مبادرت به داد و ستد میکنند؛ بنابراین این نکته مهمی است که افراد مبتدی و سرمایه گذاران خُرد در بازار سرمایه باید به آن توجه داشته باشند.»
آقابزرگی با تاکید بر اینکه روند بورس را اقدامات سیاستگذاران بازار سرمایه رقم میزند، اضافه کرد: «در حال حاضر با توجه به اینکه اراده بر این است که بورس کنترل شود، علیرغم اینکه از ابتدای سال تا خردادماه بازار با یک بازدهی مناسب روبرو بود و شاخص کل بورس در سه ماه اول سال به اندازه کل سال گذشته بازدهی دو برابری داشت، اما در فصل تابستان نزول را شاهد بودیم. بنابراین به نظر میرسد به دلیل تجربیات سال ۹۹ و ریزش سنگین بورس متولیان بازار و همچنین و دولت تمایل داشته باشد که بورس اگر قرار باشد در مسیر رشد نیز قرار بگیرد، به صورت کنترل شده باشد و دیگر از رشد شارپ و سریع خبری نخواهد بود، نتیجه نیز این خواهد بود که بازار به صورت نوسانی بالا خواهد رفت و در این باره داشتن استراتژی معاملاتی و رعایت حد سود و ضرر از اهمیت بسزایی برخوردار است.»
این مدیر بورسی در ادامه با اشاره به اینکه چند وقتی میشود که دیگر عرضه اولیهها آن چنان به سهامداران خرد اختصاص نمیباید و فقط به صندوقهای سرمایهگذاری نمادهای خالص را میدهند، عنوان کرد: «منابع صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه، بالغ بر ششصد و بیست هزار میلیارد است که از این مبلغ، حدود هفتاد و پنج درصد آن یعنی بالغ بر چهارصد شیوه تعیین حد ضرر در بورس و هفتاد همت (میلیارد تومان)، فقط صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت است. بر اساس تکالیف سازمان بورس، این صندوقها مکلفند بخشی از منابع خود را به خرید اوراق دولتی یا اوراق بدهی اختصاص دهند، این درحالیست که کل منابع صندوقهای سرمایهگذاری در سهام کمتر از پنجاه و هفت همت است.
وی افزود: «این رویه و مکانیزمی که حتی نمود آن را در عرضههای اولیه میبینیم که عرضههای اولیه به صندوقها تخصص پیدا میکند، عمدتاً به دلیل تکالیفی است که سازمان بورس به آنها واگذار کرده. این درحالیست که نیمی از صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت الان نه تنها به سودی که پیشبینی کرده بودند، نرسیدهاند، بلکه برخی از آنها حتی زیانده شدند، یعنی سودی تقسیم کردن نکردهاند.»
آقابزرگی تصریح کرد: «این زیاندهی برای خرید اوراقی است که صندوقها انجام میدهند. در سوی مقابل تخصیص عرضههای اولیه به نوعی یک رانت نیز محسوب میشود و یک سود تضمین شده دارد، به دلیل اینکه قیمت هر سهم عرضه اولیه را زیر ارزش ذاتی تعیین میکنند، تا این سود ۱۰۰ درصد باشد. با توجه به این اقدام سازمان بورس در تخصیص عرضه اولیه به صندوقها برای جبران خرید اوراق دولتی از سوی آنها، این موضوع یک رانت به حساب میآید، چرا شیوه تعیین حد ضرر در بورس که در گذشته این عرضه اولیه به سهامداران خرد اختصاص پیدا میکرد و این خرید برای آن یک سرمایه گذاری بدون ریسک بود.»
وی گفت: «این کار عملاً اقدامی است که از این طرف صندوقها یک سرمایهگذاری تضمین شده انجام بدهند و در طرف مقابل سازمان بورس با این اقدام تکالیف خود به صندوقها چه خرید اوراق و چه سهام را اعلام میکند و آنها نیز انجام میدهند. این موضوع در حقیقت ایفای نقش سیاستگذار در راستای حمایت از سرمایهداران بزرگ تلقی میشود، در حالی که این مسئله برخلاف اهداف اولیه و تعریف شدهی بورس و سیاستگذار در بازار سرمایه است که حفظ منافع بلندمدت سهامداران به خصوص سرمایهگذاران خُرد باید مدنظر سازمان بورس قرار بگیرد، به نوعی مسئولان در حال حاضر در جهت عکس این موضوع در حال حرکت هستند که این مسئله در نهایت به ضرر کلیت بازار سهام است.»
چگونه حد سود تعیین کنیم؟
اگر در بازار مدتی فعالیت داشته اید و با مفاهیم کلی آن آشنایی داشته باشید، به احتمال زیاد با مفهوم “حد سود” و “حد ضرر” نیز آشنایی دارید.
اگر هم مبتدی هستید و به تازگی وارد دنیای معامله گری شده اید، هیچ اشکالی ندارد. ما در این مقاله به ساده ترین شکل ممکن به تعریف
حد سود و انواع آن پرداختیم و یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم.
حد سود و حد ضرر چیست؟
حد سود یا Take Profit: هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید مکانی را برای خارج شدن از آن
معامله با سود در نظر بگیریم. مکان قرار گیری حد سود جایی است که ما این احتمال را میدهیم که معامله انجام شده مجددا در خلاف جهت ما
برگشت کند و سودمان را کاهش دهد.
چرا تعیین حد سود مهم است؟
در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند
کی باید از سهم خارج شود و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد.
در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، میتوانیم حد سود را ارتقا دهیم ، در اصل به این عمل
تعیین حد سود شناور گفته میشود. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، میتوانیم
این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی میکند و فراموش میکند که باید
برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند، و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد و گاها سر شیوه تعیین حد ضرر در بورس به سر
یا با ضرر از معامله خارج شود
تعیین حد سود :
برای مثال یک معامله گر میگوید که سهم را در کف کانال صعودی میخرم و در سقف کانال میفروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش
تعیین نقطه خروج محسوب میشود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر میگیرد و میگوید
تا هدف دوم صبر میکنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را میفروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی میکند و نقطه ورود را تعیین میکند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته
ب اشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین میکند.
نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت میگوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر میباشد که برای موفقیت
در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد.
پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمیتوانید یک سهم را بخرید و بگویید
“حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود میفروشمش”. استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است.
این را همیشه به خاطر داشته باشید که نمیتوان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و
بفروشیم ، معامله بدون برنامه فقط منجر به ضرر خواهد شد.
چگونه حد سود را تعیین کنیم؟
تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمیتوان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. حدسود شما با توجه به اینکه
معاملاتتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید و یا تحلیل بنیادی متفاوت میباشد.
حد سود در تحلیل بنیـادی
یکی از مهم ترین روشهای ارزیابی وضعیت داراییها در بازار مالی، تحلیل بنیادی است. عمده تمرکز تحلیلگران بنیادی حین سرمایهگذاری
در بازار سهام، تعیین ارزش ذاتی سهم بر اساس روشها و معیارهای گوناگون است. این سبک تحلیلی که اصطلاحاً سرمایهگذاری ارزشی
نامیده میشود؛ در واقع یکی از قدیمی ترین روشهای تحلیل بنیادی میباشد.
به بیان ساده تحلیلگران ارزشی به دنبال سهامی هستند که قیمت آن در تابلوی بازار بورس، کمتر از ارزش ذاتی این سهم باشد. زیرا
این روش بیان میکند که قیمت چنین سهامی همواره به سوی ارزش واقعی خود سوق دارند.
همانطور که مشاهده میکنید در این روش حد سود، رسیدن قیمت به ارزش ذاتی سهم میباشد و عموماً زمانی هم برای کسب این سود
متصور شیوه تعیین حد ضرر در بورس نیستند. به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسید که ارزش ذاتی سهم شما 2000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار
1000 ریال میباشد، پس حد سود خود را 2000 ریال قرار میدهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج میشوید.
حد سود در تحلیل تکنیکال
پیروان تحلیل تکنیکال بر اساس گذشته قیمت، نقطه خروج از معاملات را تعیین میکنند. با توجه به تعداد بالای افرادی که از تحلیل نموداری
به منظور انجام معاملات خود در بازار مالی استفاده میکنند؛ بسیاری از سرمایهگذاران صرفاً حد سود و زیان قیمتی را میشناسند و معمولاً
تمرکز اصلی مربیان معاملهگری نیز بر آموزش این روش مدیریت معاملات است.
در واقع استفاده از نمودار قیمت برای تعیین نقاط خروج روشی مرسوم است که بعضاً معاملهگرانی که از سایر روشهای تحلیل استفاده میکنند
نیز، برای تعیین حد سود و زیان خود از علم تکنیکال بهره میبرند. تعیین حد سود و زیان بر اساس قیمت شامل روشهای مختلفی میباشد که
در ادامه به ذکر چند مورد از رایج ترین آنها میپردازیم:
حال هریک از این روش هارا باهم مرور میکنیم حتما تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید :
1- تعیین حد سود با استفاده از خطوط روند ( سطوح حمایت و شیوه تعیین حد ضرر در بورس مقاومت) :
این خطوط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل میشود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار
استفاده میکنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار میتوانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. این روش برای معامله گران
نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا ، که میتوانند عامل تغییر مسیر بازار و شکلگیری روند جدید باشند کمک میکند.
ما دو نوع خطوط روند داریم:
1-خطوط روند استاتیک
2-خطوط روند داینامیک
حمایت و مقاومت استاتیـک :
به حمایت یا مقاومتی که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست، حمایت و مقاومت استاتیک میگویند. بطور مثال
میگوییم مقاومت ۱۴۰ ریال یا مقاومت ۵۵۰ ریال، مقاومت این سهم است. هر زمانی که قیمت به این سطح نزدیک شود، ما شاهد حمایت یا
مقاومت هستیم. اگر قیمت در حال ریزش باشد شاهد حمایت و اگر در حال صعود به آن سطح قیمتی باشد به مقاومت خودش نزدیک میشود.
ساده ترین حالت همان حمایت و مقاومت افقی است که به صورت معمول داریم و جز حمایت و مقاومت های استاتیک به حساب میآید.
تصویر زیر را مشاهده کنید خط روند که نقش مقاومت دارد مشخص شده است:
حمایت و مقاومت داینامیک:
به حمایت یا مقاومتی که وابسته به زمان بوده و با توجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آن متفاوت است، حمایت و مقاومت داینامیک میگویند.
بطور مثال در مبحث خط روند ها با توجه به اینکه قیمت در کجا با خط روند برخورد میکند و در آنجا حمایت یا مقاومت دارد، مبلغ ریالی آن سطح
هم متفاوت خواهد بود.
تصویر زیر را مشاهده کنید خطوط روند داینامیک که نقش مقاومت و حمایت دارند مشخص شده است:
اساسیترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است.
به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل میشود.
نکات مهم در ارتباط با خط روند:
1- هرچه خط روند سابقه زمانی بیشتری داشته باشد از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
2- هرچقدر خطوط روند شیب کمتری داشته باشند اعتبار بیشتری خواهند داشت.
با استفاده از گذشته سهم خطوط حمایت و مقاومت را رسم میکنیم و به این صورت برای سهم حد سود و حد ضرر تعیین میکنیم.
در این مقاله به تعریف حد سود و انواع آن پرداختیم ، یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم
دیدگاه شما