مدیریت و کنترل هیجان در بازار بورس
هفته ها و ماه ها صرف یادگیری اصول بورس می کنید و قراره به صورت واقعی در بورس سرمایه گذاری کنید. با اعتماد به نفس بالا وارد بازار می شوید ولی در اولین معامله ضرر می کنید. به خودتان می گویید شکست لازمه موفقیت است و کوتاه نمی آیید. چون از خودتان مطمئن هستید باز هم به معاملات ادامه می دهید. اما این بار هم شکست می خورید و ضرر می کنید. بالاخره در شکست دوم یا سوم از لحاظ روحی هم آسیب می بینید چرا که به این نتیجه می رسید که با این همه آموزش پس چرا باز هم ضرر؟
اگر فرض را بر این بگذاریم که آموزش های شما صحیح و کافی بوده باشه، باید بدونید شما تحت کنترل خودتون نیستید. شما معاملات را انجام نمی دهید بلکه احساسات شماست که معامله می کند.
جالبه بدونید یک فرد بورس باز چهار حس دارد!
طمع، ترس، امید و پشیمانی …
داستان اینجاست که باید بفهمیم هر کدام از این حواس در ما چقدر غالب است؟ ساده تر بگیم. چقدر طمع کار هستیم؟ چقدر دست و دل مون میلرزه برای معامله؟ چقدر امید درست یا واهی داریم؟ و آیا مدام از تصمیمات خودمون پشیمون می شیم؟ معامله گرهای موفق هر روز برای مدیریت احساسات خودشون وقت میذارند و معقوله خودشناسی را خیلی جدی می گیرند. این تست ساده را برای خودتون پاسخ بدین:
چقدر در مواقع حساس در معاملات طمع کردید؟ چقدر پیش اومده فهمیدین سهمی به اوج رشد خودش رسیده و باز هم دلتون نیومد سهم را بفروشید؟
چقدر در معاملات می ترسید؟
امید شما در معاملات نسبت به سهم ها چقدر است؟
چقدر از تصمیمات خود پشیمان می شوید؟
باید یاد بگیریم که اول کنترل قلب خود را به دست بگیریم و اجازه بدیم مغر ما تصمیم بگیره! جالبه بدونید در بازار جهانی اکثر معاملات را کامپیوتر ها انجام میدن و دست انسان از بسیاری از معاملات کوتاه شده… اول به خاطر سرعت کم تصمیم گیری انسان و دوم به خاطر دخالت احساسات! این یعنی منطق محض!
باید کامپیوتر باشید تا در بازار سرمایه همیشه سود شما بیشتر از ضرر باشه! درصد آدم های بازنده در معاملات خیلی بیشتر از آدم های برنده است. چون نمی دونند چطوری باید احاساسات خودشون را کنترل کنند.
اولین راه برای کنترل کردن احساس رسیدن به خودشناسیه! یعنی جواب همون سوالات ساده!
باید اول شخصیتت رو بشناسی که مثلا با سود کم و ریسک کم در دراز مدت سازگاره یا با سود بیشتر و ریسک بیشتر در کوتاه مدت؟ و هزار سوال دیگه..
در کل باید گفت تسلط بر احساسات نقش مهمی در بازدهی معاملات شما داره!
پژوهش های زیادی در زمینه بررسی احساسات معامله گران و بازدهی بازار در بورس تهران انجام شده. نتایج دور از انتظار نبود! با اطمینان 95 درصدی مشخص شد که احساسات سرمایه گذاران تاثیر مستقیمی بر شرایط بورس داره. این تحقیق نشون داد با افزایش و یا کاهش تصمیمات احساسی سرمایه گذاران بورس پویایی و بازده بازار افزایش یا کاهش پیدا می کنه.
روانشناسی بازار: مقاله دوم
هفته ها و ماه ها صرف یادگیری اصول بورس می کنید و قراره به صورت واقعی در بورس سرمایه گذاری کنید. با اعتماد به نفس بالا وارد بازار می شوید ولی در اولین معامله ضرر می کنید. به خودتان می گویید شکست لازمه موفقیت است و کوتاه نمی آیید. چون از خودتان مطمئن هستید باز هم به معاملات ادامه می دهید. اما این بار هم شکست می خورید و ضرر می کنید. بالاخره در شکست دوم یا سوم از لحاظ روحی هم آسیب می بینید چرا که به این نتیجه می رسید که با این همه آموزش پس چرا باز هم ضرر؟
اگر فرض را بر این بگذاریم که آموزش های شما صحیح و کافی بوده باشه، باید بدونید شما تحت کنترل خودتون نیستید. شما معاملات را انجام نمی دهید بلکه احساسات شماست که معامله می کند.
جالبه بدونید یک فرد بورس باز چهار حس دارد!
طمع، ترس، امید و پشیمانی .
داستان اینجاست که باید بفهمیم هر کدام از این حواس در ما چقدر غالب است؟ ساده تر بگیم. چقدر طمع کار هستیم؟ چقدر دست و دل مون میلرزه برای معامله؟ چقدر امید درست یا واهی داریم؟ و آیا مدام از تصمیمات خودمون پشیمون می شیم؟ معامله گرهای موفق هر روز برای مدیریت احساسات خودشون وقت میذارند و معقوله خودشناسی را خیلی جدی می گیرند. این تست ساده را برای خودتون پاسخ بدین:
چقدر در مواقع حساس در معاملات طمع کردید؟ چقدر پیش اومده فهمیدین سهمی به اوج رشد خودش رسیده و باز هم دلتون نیومد سهم را بفروشید؟
چقدر در معاملات می ترسید؟
امید شما در معاملات نسبت به سهم ها چقدر است؟
چقدر از تصمیمات خود پشیمان می شوید؟
باید یاد بگیریم که اول کنترل قلب خود را به دست بگیریم و اجازه بدیم مغر ما تصمیم بگیره! جالبه بدونید در بازار جهانی اکثر معاملات را کامپیوتر ها انجام میدن و دست انسان از بسیاری از معاملات کوتاه شده. اول به خاطر سرعت کم تصمیم گیری انسان و دوم به خاطر دخالت احساسات! این یعنی منطق محض!
باید کامپیوتر باشید تا در بازار سرمایه همیشه سود شما بیشتر از ضرر باشه! درصد آدم های بازنده در معاملات خیلی بیشتر از آدم های برنده است. چون نمی دونند چطوری باید احاساسات خودشون را کنترل کنند.
اولین راه برای کنترل کردن احساس رسیدن به خودشناسیه! یعنی جواب همون سوالات ساده!
باید اول شخصیتت رو بشناسی که مثلا با سود کم و ریسک کم در دراز مدت سازگاره یا با سود بیشتر و ریسک بیشتر در کوتاه مدت؟ و هزار سوال دیگه..
در کل باید گفت تسلط بر احساسات نقش مهمی در بازدهی معاملات شما داره!
پژوهش های زیادی در زمینه بررسی احساسات معامله گران و بازدهی بازار در بورس تهران انجام شده. نتایج دور از انتظار نبود! با اطمینان 95 درصدی مشخص شد که احساسات سرمایه گذاران تاثیر مستقیمی بر شرایط بورس داره. این تحقیق نشون داد با افزایش و یا کاهش تصمیمات احساسی سرمایه گذاران بورس پویایی و بازده بازار افزایش یا کاهش پیدا می کنه.
مدیریت سرمایه و استراتژی
مشکل از کجاست، چرا در بازار موفق نمیشوم؟
مسیر صحیح گام برداشتن در بازار چیست؟
امروز باهم به این سوالات پاسخ خواهیم داد.
برای کسب موفقیت در بازار باید قبل از هر موضوعی به چند مورد اشراف داشته باشید.
مورد اول : آشنایی با بازار هدف است. شما بدون آشنایی از بازار ریسک معاملات خود را افزایش میدهید پس شرط اول
حضور در یک بازار شناخت آن بازار است.
مورد دوم : آموزش جامع تحلیل تکنیکال میباشد، یادگیری این تحلیل به شما کمک میکند تا در کف قیمتی بتوانید خرید کنید و در سقف قیمتی با توجه به دوره زمانی مد نظرتان بفروشید.
مورد سوم : به جرعت میتونیم بگیم مهم ترین نکته در خصوص معامله گری روانشناسی معامله گر است که موضوع صحبت ما هم در همین خصوص است.
بریم سوال دوم رو بررسی کنیم مسیر صحیح گام برداشتن در بازار چیست؟
شما بعد از کسب دانش در بازار و یادگیری ابزار های تحلیلی ( چه فاندامنتال چه تکنیکال ) باید در یک سیستم مختص به خودتون معامله کنید.
یعنی چی؟
یعنی اینکه با توجه به ابزاری که دارید برای بررسی برای خودتون یک سیستم معاملاتی طراحی میکنید که استراتژی نام دارد.
در بازار شما بعد از مطالعه همه مطالب ۲ مطلب را باید با تجربه بدست بیارید اولین مورد طراحی استراتژی و دومین مورد روانشناسی بازار است.
بعد از تسلط بر این 2 شما یک معامله گر موفق خواهید بود.
منظور از روانشناسی بازار چیست؟
بگذارید با مثال توضیح بدیم قالبا دیدید وقتی شما یک خرید انجام میدید وقتی به سود میرسید عجله برای خارج شدن دارید و وقتی ضرر میکنید صبرتون صبر ایوب میشود.
دقیقا نکته اینجاست که شما باید علاوه بر پایبند بودن به استراتژی شخصی روی ذهنتون کار کنید که به غیر از دستور سیستم معاملاتی کاری هیجانی و در لحظه انجام ندهید.
برخی احساس میکنند در بازار تمامی سود های بازار برای آن ها است گرچه این تصور بسیار غلط است.
بگذارید با یک مثال برای شما این موضوع را توضیح دهیم.
فرض کنید یک شیر میخواهد به گله گوخر ها حمله کند آیا شیر به این فکر میکند که همه گورخر ها را شکار کند؟
خیر، اتفاقا شیر یک گورخر را زیر نظر میگیرد و با استراتژی مناسب خودش به گله حمله میکند و فقط و فقط به دنبال همان گورخر که زیر نظر داشته میدود اگر شیر بخواهد همه گورخر ها را شکار کند قطعا موفق نخواهد شد کما اینکه ممکن است زیر دست و پای گورخر ها کشته شود.
بگذارید این موضوع را به بازار بست بدهیم ما در بازار دقیقا مثل یک شیر باید عمل کنیم و با استراتژی مشخص به دنبال گورخر مدنظرمان برویم و شکار کنیم اگر بخواهیم همه گورخر های بازار را بدست بیاوریم به احتمال زیاد شکست خواهیم خورد.
نسبت ریسک به ریوارد در بازار فارکس و نحوه محاسبه آن
یکی از مباحث مهم و گسترده در بازار های مالی مدیریت سرمایه میباشد.
مدیریت سرمایه زیر شاخه های زیادی دارد، که مهم ترین آن نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت سود به ضرر می باشد.
زمانی که وارد بازار های مالی خصوصا فارکس میشوید، بهتر است ابتدا آشنایی کلی با بازار داشت باشید و به این صورت رفتار بازار را مورد ارزیابی قرار دهید، و همچنین باید ریسک آن را قبول کرد و در نظر گرفت، تا در صورتی که ضرر اتفاق افتاد، به حساب معاملاتی آسیب زیادی وارد نشود، و حتما قبل از ورود به معامله باید نسبت سود به زیان معامله بررسی شود.
اغلب معامله گران از نسبت ریسک به ریوارد، برای تعیین ورود یا خروج از معامله انجام میدهند، و تصمیم نهایی معاملاتی خود را بر اساس این فاکتور در نظر میگیرند.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت سود به ضرر، یک نوع شاخص برای سنجش میزان حد ضرر در مقابل حد سود میباشد.
در واقع مفهوم نسبت سود به ضرر، در کار های روزمره استفاده میشود، اما وقتی در بازار های مالی با آن رو به رو میشویم باید به صورت علمی تر به این قضیه نگاه کرد.
به عقیده بسیاری از تحلیل گران و بزرگان بازار سرمایه، افرادی که به نسبت سود و ضرر خود در معاملات پایبند میمانند، در بازار های مالی بسیار موفق هستند.
کاربرد نسبت ریسک به ریوارد در تمام بازار های مالی مفهوم یکسانی دارد، و به بیان ساده آن را میتوان اینگونه تعریف کرد که در مقابل چه میزان سود حاضر هستید که چه میزان از سرمایه خود را به خطر بیاندازید.
مفهوم کلی ریسک تفاوت بین قیمت و حد ضرر میباشد، به همین منظور یک معامله گر باید ابتدا بتواند از سرمایه خود محافظت کند تا بعدا بتواند از بازار سود کسب کند،، و مفهوم ریوارد تفاوت بین قیمت و حد سود آن میباشد.
مشاهده بیشتر: دوره آموزش جامع فارکس
محاسبه ریسک به ریوارد
طریقه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد بسیار ساده میباشد، ابتدا باید مقدار حد ضرر و سپس مقدار حد سود را به پیپ محاسبه کرد، و در نهایت آن ها را به هم تقسیم کرد.
- برای مثال معامله خریدی روی Gbp-Usd بر روی قیمت 1.1330 انجام داده اید، حد ضرر در نقطه 1.1300 و حد سود را در نقطه 1.1390 قرار دارد.
- حد ضرر: 30 پیپ
- حد سود: 60 پیپ
- ریسک به ریوارد: 60/30=2
در این معامله نسبت ریسک به ریوارد 1 به 2 شد، پس در این معامله میتوان وارد شد اما اگر نسبت آن از دو کمتر باشد ارزش به خطر انداختن سرمایه را ندارد و بهتر است که وارد معامله نشد.
البته میزان ریسک پذیری هر فرد، عامل بسیار مهم و اساسی در کنار نسبت ریسک به ریوارد میباشد.
آیا ریسک به ریوارد تنها عامل برای انجام معاملات میباشد؟
نسبت ریسک به ریوارد تنها براساس پارامتر های احتمالی و اعداد تعیین میشود، و بیشتر کاربرد این نسبت، برای اولویت بندی و سنجش میزان ریسک در معاملات میباشد.
به طور مثال اگر برای خرید یا فروش چند جفت ارز مردد هستید، به کمک این شاخص میتوان بهترین و پر سود ترین را انتخاب کرد.
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد میتواند یک عامل کمکی مهم در معاملات باشد، تا به وسیله آن بتوان از میزان استرس و ضرر زیاد جلوگیری کرد.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه کار میکند؟
معامله گران بیشتر در استراتژی خود نسبت ریسک به ریوارد ایده آل برای معاملات خود را 1 به 2 در نظر میگیرند، و همیشه از حد ضرر stop loss و حد سود take profit استفاده میکنند.
اما باید اضافه کرد که این نسبت در استراتژی های مختلف متفاوت میباشد، و معمولا برای تعیین ریسک به ریوارد منطقی در یک استراتژی از روش آزمون و خطا میتوان استفاده کرد، اما بیشتر معامله گران از نسبت ریسک به ریوارد تعیین شده استفاده میکنند.
چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟ چگونه با استفاده از چرخه ها سود کنیم؟
چرخه بازار (Market Cycle) یک اصطلاح کاملاً گسترده است که به روندها و الگوهایی اشاره دارد که در بازارها یا محیطهای مختلف تجاری ظاهر میشوند. در طول یک چرخه بازار ممکن است برخی از رمزارزها یا کلاس دارایی (Asset class) از سایرین بهتر باشد؛ زیرا مدلهای تجاری آنها با شرایط رشد مطابقت بیشتری دارند. چرخههای بازار به دورهای بین دو حد بالاترین یا پایینترین سطح یک شاخص مشترک مانند ارزش کل بازار اشاره دارند که عملکرد مالی را در بازارهای صعودی و نزولی نشان میدهند.
چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟
در ادامه پاسخ به سؤال چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟ باید به موارد کلیدی ذیل اشاره کنیم:
- چرخه به روندها یا الگوهایی اشاره میکند که در محیطهای مختلف تجاری ظاهر میشوند.
- چارچوب زمانی چرخه بازار اغلب برای هر فرد بسته به گرایشها و اهدافی که به دنبالشان است، متفاوت خواهد بود.
- یک چرخه بازار اغلب دارای چهار فاز مجزا از یکدیگر است.
- تقریباً امکان شناسایی فاز چرخه بازاری که هم اکنون داخل آن قرار داریم، غیرممکن است.
- در مراحل مختلف یک چرخه بازار کامل، ارزهای دیجیتال مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی دارند.
نحوه کارکرد چرخه بازار
زمانی چرخههای بازار نو در یک بخش از صنعت به وجود میآیند که روندهایی در پاسخ به نوآوریهای معنیدار، تولیدات جدید یا تغییرات محیط نظارتی ایجاد شوند. این چرخهها یا روندها اغلب سکولار نامیده میشوند. در طول این دورهها، درآمد و سود خالص ممکن است الگوهای رشد مشابهی را در بین بسیاری از شرکتهای ارز دیجیتال که اغلب ماهیت چرخهای دارند نشان دهد.
عمدتاً تعیین چرخه بازار مادامی که به وقوع نپیوسته باشد بسیار دشوار است و به ندرت دارای یک نقطه شروع یا پایان مشخص و واضح هستند که در نتیجه منجر به سردرگمی یا اختلاف نظر در مورد ارزیابی سیاستگذاریها و راهبردها میشود. با این وجود اما اکثر کارکشتگان بازار معتقدند که نقاط شروعی و انتهایی چرخه بازار وجود دارند. از این رو، بسیاری از سرمایهگذاران راهبردهای سرمایهگذاری را دنبال میکنند که هدف آنها سودآوری از طریق تجارت رمزارزها قبل از تغییرات جهت چرخه بازار است. همچنین، ناهنجاریهایی در بازار کریپتو وجود دارند که نمیتوان آنها را توجیه کرد، با این وجود سال به سال رخ میدهند.
چرخه بازار -با توجه به بازار مورد نظر- میتواند از چند دقیقه تا چند سال به درازا بکشد؛ چراکه بازارهای زیادی برای بررسی وجود دارند و افقهای زمانی برای تجزیه و تحلیل آنها محدود هستند. حرفههای مختلف جنبههای گوناگون دامنه را بررسی خواهند کرد؛ یک تریدر روزانه ممکن است به نمودرهای پنج دقیقهای نگاه کند، در حالی که یک سرمایهگذار در بخش املاک ممکن است چرخه 20 ساله بازار را مورد بررسی قرار دهد.
انواع چرخه بازار
چرخه بازار عموماً دارای چهار مرحله (فاز) است. در مراحل مختلفِ یک چرخهِ کاملِ بازار، اوراق بهادار مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی نشان میدهند. به عنوان مثال، در طول جهش بازار، کالاهای لوکس تمایل دارند که عملکرد بهتری از خود نشان دهند؛ چراکه مردم برای خرید قایقهای تفریحی و موتورسیکلتهای هارلی دیویدسون احساس راحتی بیشتری میکنند. در مقابل، در زمانه نزول بازار، صنایعی که مربوط به زندگی روزانه و معمولی مردم هستند، عملکرد بهتری از خود نشان میدهند، دلیل این امر این است که مردم در هنگام نزول بازار مصرف خمیر دندان و دستمال توالت خود را کاهش نمیدهند!
چهار مرحله یک چرخه بازار شامل مراحل انباشت، روند صعودی، توزیع و روند نزولی است:
1. فاز انباشتگی
انباشت پس از به کف رسیدن قیمتها در بازار اتفاق میافتد و افراد خبره و معمولی -با توجه به اینکه بدترین دوران پشت سر گذاشته شده شروع به خرید میکنند.
2. فاز صعودی
این فاز زمانی اتفاق میافتد که بازار برای مدتی ثابت بوده و از نظر قیمت بالاتر از سطح مورد نظر حرکت میکند.
3. فاز توزیع
فروشندگان با رسیدن سهام به بالاترین حد خود شروع به تسلط در بازار میکنند.
4. فاز نزولی
روند نزولی زمانی رخ میدهد که قیمت سهام در حال سقوط باشد.
چرخههای بازار با تکیه بر قیمت اوراق بهادار و سایر مبناها به عنوان معیار سنجش رفتار چرخهای، شاخصهای بنیادی و فنی (نموداری) را در نظر میگیرند. برخی از این نمونهها شامل چرخه تجاری، چرخههای نیمه هادی/سیستم عاملی درحوزه فناوری و حرکت سهامهای حساس مالی با نرخ بهره هستند.
بازار گاوی به چه نوع بازاری گفته میشود؟
به طور کلی، زمانی میتوان گفت بازار گاوی شده که قیمت سهام یا ارز دیجیتال در یک شاخص حداقل 20 درصد از افت قبلی افزایش بیابد. بازارهای گاوی نیز به عنوان یک بازه زمانی مشخص میشوند که طی آن قیمت رمزارز در حال افزایش است. بازار منطق سود کردن در بازار گاوی معمولاً نشاندهنده اقتصاد قوی و اعتماد بالای سرمایهگذاران است. وقتی سرمایهگذاران اطمینان کافی داشته باشند، تقاضا برای خرید رمزارز افزایش مییابد و در نتیجه بازارها نیز به طور کلی روندی صعودی را در پیش میگیرند.
بازار خرسی به چه نوع بازاری گفته میشود؟
بازار خرسی برعکس بازار گاوی است و به طور کلی به بازه زمانیای اطلاق میشود که (ارزش) رمزارز در حال سقوط است. به طور کلی، زمانی میتوان اذعان کرد بازار خرسی است که قیمت شاخص 20 درصد یا بیشتر از بالاترین سطح قبلی کاهش یابد؛ بازار خرسی (نزولی) اغلب پس از بازار صعودی (گاوی) رخ میدهد.
در طول بازار خرسی، سرمایهگذاران عموماً به آینده بازار بدبین هستند و به بازار کریپتو اطمینان ندارند و ممکن است به دنبال فروش سرمایهگذاری خود و نگهداری پول به صورت نقدی باشند. این عدم تقاضای سرمایهگذاران میتواند منجر به فروش بیش از اندازه در بازار و ایجاد روند نزولی بازارها شود.
هنگامی که قیمتهای بازار به طور فزآیندهای بیثبات میشود (همانطور که ما معتقدیم در سال 2018 این اتفاق به کرات افتاد)، ممکن است فکر کنید بازار گاوی به بازار خرسی تبدیل شده است. اما ما معتقدیم که این بیثباتی احتمالاً اصلاح بازار باشد و نه تبدیل شدن بازار به بازار خرسی.
اصلاح بازار
در ادامه مبحث چرخه بازار هنگامی که به بازارهای صعودی و نزولی رسیدیم، با عبارت جدیدی به نام اصلاح بازار برخورد کردیم. معمولاً، اصلاح بازار زمانی رخ میدهد که قیمت ارزهای دیجیتال، قیمتهای سهام و اوراق بهادار 10 درصد یا بیشتر از بالاترین قیمت قبلی کاهش مییابند. به یاد بیاورید، ما زمانی میگوییم بازار خرسی یا نزولی شده است که قیمتها 20 درصد یا بیشتر افت کنند. این اتفاق در ماههای پس از بحران مالی سال 2008 و 2009 رخ داد؛ درست زمانی که برخی از سهام تقریباً 50 درصد ارزش خود را از دست دادند.
اصلاح بازار چیزی نیست که سرمایهگذاران باید از آن هراس داشته باشند. به دنبال بحران مالی جهانی، ما یکی از طولانیترین بازارهای گاوی (صعودی) تمام تاریخ را در بازار سهام پشت سر گذاشتیم، از اینرو سرمایهگذاران نباید از بازارهای خرسی نیز واهمه داشته باشند.
اصلاح بازار و بازارهای نزولی هر دو بخشی از چرخه بازار هستند، بنابراین این مفاهیم را در نظر داشته باشید و اگر بازارها افت شدیدی پیدا کردند و شما تمایل به فروش داشتید، بدانید که بازار گاوی خوبی در انتظار شما است.
نوسانات بازار
یکی دیگر از مباحثی که در چرخه بازار به آن برمیخوریم، نوسان بازار است. به طور کلی، نوسانات بازار میزان انحراف از قیمت متوسط را میسنجد. به عبارت سادهتر، نواسانات بازار همان تغییر قیمت اوراق بهادار در طول زمان است.
در مورد سرمایهگذاریهایی مانند سهام، اوراق قرضه، ETF و رمزارزها و غیره، نوسان عاملی است که منطق سود کردن در بازار برای سنجش ارزش دارایی در یک بازه زمانی معین در مقایسه با میانگین شاخص مورد استفاده قرار میگیرد. هرچه قیمت دارایی بیشتر تحرک داشته باشد، نوسان آن بیشتر در نظر گرفته میشود.
عموماً، قیمت یک رمزارز نسبت به اوراق قرضه، ETF و وجوه مدیریتشده (طرحهای سرمایهگذاری جمعی) ناپایدارتر خواهد بود. این موضوع به این دلیل است که سهام توسط یک شرکت واحد منتشر میشود و عوامل زیادی در داخل و خارج از شرکت میتوانند بر نحوه عملکرد آن شرکت تأثیر بگذارند.
نوسانات بازار لزوماً نگرانکننده نیستند، اما باید از میزان نوساناتی (یعنی میزان ریسکی) که میتوانید کنترل کنید آگاه باشید. یکی از بدترین کارهایی که میتوانید در مورد سرمایه خود انجام دهید این است که هنگام نوسانات بازار رمزارز یا سهام خود را بفروشید یا در زمانی که مناسب فروش است، خرید کنید.
سخن پایانی
وقتی احساسات بازار مثبت باشد، قیمتها رو به بالا حرکت میکنند و بازار بهاصطلاح گاوی (Bull market) میشود. وقتی هم احساسات منفی شوند و بازار رو به پایین برود، بازار خرسی (Bear market) است.
همه بازارها وارد چرخههای انبساط و انقباض میشوند. وقتی بازاری وارد مرحله انقباض (بازار گاوی) میشود، جوّی از خوشبینی، باور و طمع بهوجود میآید. اینها احساساتی هستند که منجر به خرید گسترده میشوند.
گاهی احساس طمع و باور بیشازحد به بازار ارز دیجیتال باعث ایجاد حباب قیمتی میشود. در این حالت سرمایهگذاران منطق خود را ازدست داده و بدون توجه به ارزش واقعی رمزارزها آنها را خریداری میکنند. در این شرایط قیمت بهشدت رو به بالا میرود و به نقطهی حداکثر ریسک مالی میرسد.
لازم به ذکر است که هیچ وقت نمیتوان مشخص کرد که ما در حال حاضر در یک چرخه بازار قرار داریم. این تحلیل تنها بعد از رخ دادن چرخه قابل انجام است. چرخههای بازار به ندرت نقطه شروع و پایان مشخصی دارند. در واقع ما در زمان جاری، یک دیدگاه بسیار جانبدارانه نسبت به وضعیت بازار مالی داریم.
سهامداران در زمان ریزش بورس چه باید کنند؟
تهران- ایرنا- بازار سرمایه در ماههای اخیر دچار افت و خیزهایی شده که ضرر و زیان سهامداران را به دنبال داشته است؛ نوسانهای متعدد بورس باعث شده که برخی سهامداران به ویژه تازهواردها بدون هیچگونه تحلیلی اقدام به رفتارهای هیجانی در این بازار کرده و در صفهای خرید و فروش قرار منطق سود کردن در بازار بگیرند.
به گزارش روز شنبه ایرنا، معاملات بورس از مدتها قبل، تحت تاثیر هیجانات ایجاد شده در این بازار وارد دوران نوسانی شد، این امر باعث ترس سرمایه گذارانی شد که به امید کسب بازدهیهای معقول از بازار سهام از ورود سرمایه های خود به دیگر بازارهای سرمایهگذاری چشمپوشی و اقدام به ورود نقدینگی به بازار سرمایه کردهاند.
با توجه به ورود شاخص بورس بر مدار نزولی از سال گذشته، آمارهای ارائه شده از جریان نقدینگی سهامداران حقیقی، نشاندهنده خروج پول سهامداران خرد از بورس طی چند ماه اخیر بود که این موضوع منجر به اتخاذ تصمیمات جدید برای تشویق بازگشت دوباره رشد به معاملات بورس و نیز کاهش ترس سهامداران از سرمایهگذاری دوباره در این بازار شد.
به دنبال حمایت های صورت گرفته از بورس توسط دولت، زمینه ورود سرمایه حقیقی ها به این بازار و نیز بازگشت شاخص بورس به مدار تعادلی فراهم شد، البته عمر اعتمادهای بازگشته به مردم برای سرمایهگذاری در بورس کوتاه بود و بار دیگر سهامداران تحت تاثیر کوچکترین نوسانی در بازار تصمیم به فروش سهام و خروج از این بازار گرفتند.
زمان مناسب فروش سهام
"مصطفی امیدقائمی"، کارشناس بازار سرمایه امروز (شنبه) در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی ایرنا با ارائه پیشنهاداتی به سهامداران، گفت: زمانی که روند بازار بر مدار نزولی قرار می گیرد، به هیچ عنوان فروش سهام یا خروج از سرمایه گذاری در بازار سرمایه به نفع سهامداران نیست.
وی اظهار داشت: تجربه ثابت کرده است، فقط سهامداران عجول تحت تاثیر هیجانات حاکم در بازار، تصمیمات نوسانی در بازار سرمایه اتخاذ می کنند و با کوچکترین هیجانی از این بازار خارج می شوند که با این اقدام، زمینه ضرر و زیان بیشتر در بازار سهام را فراهم میکنند.
امیدقائمی افزود: سهامداران بهتر است صبوری کنند و در صورت لزوم برای خروج از این بازار در روزهای صعودی شاخص بورس، اقدام به فروش سهام در بازار کنند.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه در مجموع با توجه به افزایش قیمت های جهانی، بازار از پتانسیل خوبی برای سرمایه گذاری برخوردار است، گفت: شاخص ارزی و سودآوری شرکتها نشاندهنده آن است که دوران رونق، پیش روی بازار قرار دارد و می توان در صورت انتخاب سهام درست، بازدهی معقولی را از این بازار کسب کرد.
وی اظهار داشت: سهامداران باید با توجه به وجود چنین وضعیتی در بازار با تحلیل، صبر و نیز دیدگاه بلندمدت وارد بازار سرمایه شوند و به نحوی پرتفوی خود را انتخاب کنند که در بلندمدت سود قابل توجهی را از این بازار کسب کنند.
امید قائمی افزود: با توجه به تغییرات ایجاد شده در قیمت های جهانی و نیز بهبود اقتصاد کشور بعد از کرونا، به نظر می رسد تا هشت یا ١٠ ماه آینده، زمینه رونق منطقی در بازار سرمایه ایجاد شود و شاهد بازدهی معقول در بازار سهام نسبت به سایر بازارهای سرمایه گذاری باشیم.
سهامداران نگران وضعیت نرخ دلار نباشند
همچنین "مصطفی صفاری"، کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی ایرنا به سهامداران توصیه کرد: سهامداران در وضعیت فعلی بازار باید صبوری کنند و به سمت سرمایه گذاری در سهام شرکت های صادرات محور بروند.
وی اظهار داشت: سهامداران نباید به هیچ عنوان بدون توجه به تحلیل شرکت ها به سمت سرمایه گذاری در هر سهامی پیش بروند، چراکه به طور حتم با این اتفاق متضرر می شوند و بخش زیادی از سرمایه خود را از دست خواهند داد.
صفاری ادامه داد: برخی از سهامداران نگران توافق احتمالی مذاکرات هستهای و کاهش قیمت دلار هستند، در حالی که سهامداران باید نسبت به این موضوع آگاه باشند که مذاکرات نمی تواند تاثیر چندان زیادی بر روند بازار داشته باشد.
وی ادامه داد: سهامداران باید با افق بلندمدت وارد این بازار شوند و با انتخاب سهام مناسب برای مدت طولانی در این بازار حضور داشته باشند.
امکان رشد بازار سهام زیاد است
در ادامه "علیرضا کدیور"، دیگر کارشناس بازار سرمایه خطاب به سهامداران اعلام کرد: اکنون رفتار معاملات بورس به دلیل وضعیت حاکم در بازار غیرقابل پیشبینی شده است.
وی با تاکید بر اینکه بازار در وضعیتی قرار دارد که امکان رشد آن بسیار زیاد است، گفت: تنها توصیه ما به سهامدار حقیقی این است که افراد ریسکپذیر در بازار حضور داشته باشند و سهامدارانی که تحمل پذیرش نوسان یا ریسک سرمایه گذاری در این بازار را ندارند از طریق صندوق های سرمایه گذاری و با کمک کارشناسان خبره اقدام به سرمایه گذاری در بازار کنند.
کدیور خاطرنشان کرد: سهامداران خرد می توانند در زمانی که ورود پول سهامداران حقیقی در بازار تداوم پیدا منطق سود کردن در بازار می کند اقدام به ورود در این بازار کنند زیرا این زمان بهترین فرصت برای خرید و سرمایه گذاری در بازار سهام است.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: افرادی که به دنبال نوسان گیری از بورس هستند با احتساب کارمزد نمی توانند سود قابل توجهی را از این بازار کسب کنند؛ بنابراین به هیچ عنوان به کار گرفتن شیوه نوسان گیری از بازار سهام توسط سهامداران درست نیست.
وی خاطرنشان کرد: سهامداران برای کسب بازدهی معقول از این بازار حداقل باید تا پایان امسال در بازار حضور داشته باشند و نباید با کوچکترین هیجان و نوسانی، تصمیم به خروج از بازار بگیرند.
تصور اشتباه سهامداران از سرمایهگذاری بلندمدت در بورس
همچنین "مهدی سوری"، کارشناس بازار سرمایه به خبرنگار ایرنا گفت: در شرایط فعلی اگر فردی به دنبال سرمایه گذاری در بورس است، باید گزینه و سهام کم ریسک را برای سرمایه گذاری انتخاب کند.
وی گفت: کم ریسک ترین گزینه ها، گزینه هایی هستند که نسبت قیمت به سود تقسیمی آنها (P/E) پایین بوده و سودآوری آنها وابسته به پارامترهایی است که از ابهام کمتری در اقتصاد کشور برخوردارند.
سوری با بیان اینکه پارامترهای سودآوری شرکت ها وابسته به برخی از تصمیمات است که نتیجه آن مشخص نیست، ادامه داد: سهامداران باید تنوع بخشی در پرتفوی سهامداری را سرلوحه فعالیت خود در بورس قرار دهند و به اصول مدیریت در سرمایه را مدنظر داشته باشند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: سرمایه گذاری در بورس باید با سرمایه های مازاد صورت بگیرد، همچنین در این میان سهامداران باید در بازار سرمایه به حد سود و زیان پایبند باشند و زمان مناسبی را برای ورود یا خروج از این بازار مدنظر قرار دهند.
وی خاطرنشان کرد: دید بلندمدت به معنای حضور طولانی سرمایه گذار در بازار سرمایه است و بدین معنا نیست که سرمایه گذار، سهام اشتباهی را در بازار انتخاب و تحت هر شرایطی در آن سهام صبوری کند زیرا این اتفاق باعث ضرر بیشتر فرد خواهد شد.
سوری اظهار داشت: سهامداران اگر سهام درست بازار را براساس برخی از پارامترها انتخاب کنند قادر به بازدهی معقولی از این بازار خواهند بود.
نگاه سرمایهگذاری در بورس باید مشابه سرمایه گذاری در مسکن باشد
در ادامه "احمد اشتیاقی"، کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا معتقد است که اکنون بازار در حالت نوسانی قرار دارد؛ بنابراین سهامداران باید برای سرمایه گذاری در بورس سهام EPS محور را انتخاب و با نگاه دو ساله در این بازار حضور پیدا کند.
وی با بیان اینکه اکنون شاهد حضور سهام بزرگ و بنیادی در بازار هستیم که می توانند سود خوبی را در اختیار سهامداران قرار دهند، افزود: سهامداران با خرید این سهام و نیز نگهداری بلندمدت آن قادر به کسب بازدهی معقول از این بازار خواهند بود و بازدهی بیشتری را نسبت به سایر بازارها کسب می کنند.
اشتیاقی سهامداری را مقوله ای بلندمدت دانست و گفت: متاسفانه اکثر افرادی که وارد بازار شده اند با تمرکز بر مثبت و منفی های تابلوی بورس اقدام به تصمیم فوری برای سرمایه گذاری در بازار سهام یا خروج از این بازار می گیرند.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه سهامداران باید نگاه خود به سرمایه گذاری در بورس را مشابه سرمایه گذاری در بازار مسکن کنند، افزود: سرمایه گذاری که اقدام به خرید مسکن می کند هر روز به دنبال بررسی قیمت آن نیست، در حالی که در مورد سهام هم باید اینگونه برخورد کرد و در خرید سهام مانند خرید مسکن نگاه بلندمدت داشته باشند.
وی با بیان اینکه روند منفی شاخص بورس نمی تواند ادامه دار باشد، تاکید کرد: شرکت ها همچنان در حال فروش منطق سود کردن در بازار و شناسایی سود هستند، این امر نشان دهنده آن است که بازار دوباره به روندصعودی باز می گردد.
اشتیاقی با اشاره به اینکه روند نزولی بازار ناشی از بنیاد شرکتها نیست بلکه این امر تحت تاثیر کمبود نقدینگی در بازار سرمایه صورت گرفته است، گفت: ابهام موجود در بازار با انتشار گزارش ٩ ماه و یکساله شرکت ها برطرف می شود و قیمت سهام شرکت ها به قیمت های ذاتی خود دست پیدا می کنند.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: اکنون قیمت فعلی سهام شرکت ها به دلیل اصلاحی که تجربه کرده است در بهترین فرصت برای خرید و نگهداری آن قرار دارد.
خودداری از ورود سرمایههای ضروری به بورس
به گزارش ایرنا، به دنبال توصیه های کارشناسان به سهامداران برای کاهش ضرر و زیان های متحمل شده از معاملات بورس، فعالان بازار پیشنهاد یکسانی را برای سرمایه گذاری در بازار سهام، ارائه و اعلام کردند که سهامداران باید از ورود هر گونه ورود سرمایه های ضروری خود به این بازار خودداری کرده و فقط به شرط داشتن نگاه بلندمدت به بازار سرمایه اقدام به سرمایه گذاری در این بازار کنند.
کارشناسان بارها به سهامداران توصیه کردند که بهتر است سرمایه گذاران به منظور جلوگیری از ضرر و زیان های احتمالی، از ورود مستقیم به بازار خودداری کنند و با کمک صندوق های سرمایه گذاری و استفاده از تجربیات کارشناسان باتجربه در بازار، سرمایه گذاری غیرمستقیم به این بازار داشته باشند تا بتوانند از این طریق بازدهی معقولی را در مقابل نوسان های حاکم در بازار کسب کنند.
با وجود مطرح شدن چنین پیشنهادی از سوی کارشناسان، اما باز هم سرمایه گذاران به محض باگشت رشد به شاخص بورس، سرمایه های خود را تحت تاثیر رفتارهای هیجانی و بدون توجه به توصیه های ارائه شده توسط کارشناسان به صورت مستقیم وارد این بازار می کنند که همین امر، زمینهساز زیان بخشی از سهامداران شد.
مشکلات شغلی یک تریدر
تریدر بودن در بازارهای مالی شغلی است که صدای طبلش از دور برای همه بسیار جذاب و خوش است. اما وقتی که واردش میشوید تازه میفهمید که مشکلات شغلی یک تریدر چیست؟ و چگونه روی زندگی یک فرد میتواند اثر بگذارد. میخواهم امروز با شما کمی خودمانیتر بنشینیم و حرفهایی بزنیم که در هیچ کتابی به شما نمیگویند. پس اگر شما هنوز وارد این شغل نشدهاید و قصد دارید که وارد این حرفه جذاب اما دشوار شوید، ابتدا ذهن خود را از همه چیز پاک کنید و لطفا تا پایان این مقاله با من همراه باشید.
قصه از کجا شروع شد
روزی روزگاری که خدا نصیب گرگ بیابان هم نکند، بازار کار خراب شد. تورم بهشدت بالا رفت و رکود عجیبی کل جامعه رو گرفته بود. طوری که اگر هر پیشنهاد کاری به شما میشد، با یک دو دوتا چهارتای ساده میشد فهمید که اگر همان سرمایه را در بانک بگذاریم سودش بیشتر است، پس صرف ندارد.
روزی در یک آژانس (خدا خیرش بدهد) درحال رفتن به سمت مقصد بودم که با راننده مشغول گفتگو شدیم. هیچوقت یادم نمیرود که به من گفت منم مثل شما بودم اما اکنون در اوقات بیکاریم در بازارهای مالی بورس و فارکس مشغول مطالعه و ترید هستم.
تا رسیدن به مقصد برایم کمی تعریف کرد اما من راستش چیزی متوجه نشدم. تنها گزینه مثبتی که داشت این بود که به من نرمافزار متاتریدر را معرفی کرد که میتوانی بهصورت آزمایشی با آن معامله کنی تا در آینده یک تریدر شوی.
چند هفتهای طول کشید تا سردربیاورم که داستان از چه قرار است. در آن زمان هم هنوز شبکههای اجتماعی وجود نداشت. در نهایت هم به دلیل نبودن سایتها و فیلمهای آموزشی و کسی که به عنوان پیشکسوت مرا راهنمایی کند، شاید اندازه 10 بار خرید یک محصول آموزشی، من زیان دادم تا به اشتباهات خود پی ببرم. در نهایت راه زندگی کردن بهعنوان یک تریدر را از بازار با هزینه گزافی آموختم.
چرا مردم تریدر میشوند
میتوانم با قطعیت بگویم که اکثر (بیش از 90%) مردم با امید ثروتمندشدن میخواهند در بازارهای مالی تریدر شوند. حقیقت این است که همه ما تحت تاثیر تبلیغات زندگی آسان، لوکس و بدون دغدغه مالی هستیم که دوری از این وسوسهها بسیار دشوار است. خود من هم بزرگترین سیلیهای بازار را به همین دلیل خوردم.
تریدر بودن یا نبودن، مسئله این است
چه کسی دوست ندارد در یک متر مربع جا و با آرامش کامل درحال نوشیدن یک فنجان نوشیدنی (غیرالکلی) و بدون نیاز به یک کارفرما وبدون محدودیت تایم کاری یا دغدغههای روزانه دیگر مثل ترافیک و گرما و سرما و مردم بعضا عصبانی در کوچه و خیابان، از هرجای دنیا سودآوری کند و درآمد داشته باشد؟
این ایدهآلترین تعریف از شغل یک تریدر است. از نظر شخصی من هرکسی چنین پیشنهاد شغلی جذابی را رد کند، در این دنیا زندگی نکرده است!
اما مشکل اینجاست که همیشه تعاریف ما از زندگی با آنچه که در واقعیت وجود دارد، کمی بیشتر از خیلی خیلی زیاد متفاوت است. چرا؟
چون اکثر مردم برا تریدر شدن، بدون داشتن هدفی مشخص و فقط برای کسب درآمد وارد بازارهای مالی میشوند. معمولا این افراد را میتوان در سه گروه زیر دستهبندی کرد
تریدرهای گروه اول
افرادی که ناخودآگاه و برای دستگرمی و ایجاد یک حس خوب و گذرا و با هدف بالا بردن آدرنالین خون خود، وارد بازارهای مالی میشوند. این افراد را میتوان با قماربازان ناف لاسوگاس نیز مقایسه کرد. آنها معمولا علاقهای به کسب درآمد ندارند و با هر نتیجهای خوشحالند. از این نوع تریدرها به بازندگان حرفهای نیز میتوان نام برد.
معمولا این افراد در مشاغل خود درآمد خوبی را دارند، اما همچنان اصرار دارند که مقداری از سرمایه خود را با سرمایهگذاری و ترید کردن در بازارهای مالی از دست بدهند.
تریدرهای گروه دوم
گروه دوم افرادی هستند که بسیار آرمانگرا و بلند پروازند. آنها میخواهند که در بازارهای مالی، یک تریدر شوند تا به همه ثابت کنند که شخصیتی منحصر بهفرد هستند تا پدر و مادرش و عمه کتی به او افتخار کنند. اگر این افراد را ریشهیابی کنید میبینیم که نهایتا با یک ویدیویی انگیزشی به این بازار وارد شدند و اصلا تمرکزی روی کار ندارند و بعد از مدتی میبینند که اصلا علاقهای هم به تریدر بودن در آنها وجود نداشته است.
یکیدیگر از افرادی که در همین دسته تریدرهای بلندپرواز جای میگیرند، افراد بدهکار و مالباخته هستند. امیدوارم که برای هیچکس پیشنیاید، اما من پیامهای بسیاری دریافت میکنم که بهعنوان مثال میگویند که ما سرمایهمان را در فلان کار از دست دادیم و اکنون میخواهیم با معامله در این بازار جبران گذشته را بکنیم و یا اینکه من بدهکارم و میخواهم با اینکار بدهیم را پرداخت کنم.
واقعیت این است که دو نوع جواب برای این افراد وجود دارد. یکی اینکه واقعیت را بگوییم و دیگری اینکه واقعیت را نگوییم.
برایتان مثالی میزنم. حتما همه شما روی لبه جدول راه رفتهاید. حتی من دیدهام که بعضیها میدوند، میپرند و . اما بیایید همین جدول را ببریم و بالای برج میلاد بگذاریم، آیا بازهم میتوانید روی آن راه بروید؟
مشکل دقیقا همینجاست، وقتی که ذهن شما از چیزی بترسد، دیگر مغزتان کارایی لازم را نخواهد داشت. وارن بافت هم که باشید در چنین شرایطی فرقی نخواهد کرد.
تریدرهای گروه سوم
تریدرهای حرفهای و افرادی که برای زندگی این شغل را برمیگزینند. این افراد معمولا از لحاظ تیپ شخصیتی، انسانهای گوشهگیری هستند، کمصحبت، منظم، آرمانگرا، اما صبورند و عموما افراد باهوشی هستند. در ادامه بیشتر راجع به این افراد صحبت میکنیم.
هر فردی که میخواهد وارد بازارهای مالی و به اصطلاح تریدر شود، باید به این سوال پاسخ دهد که چرا بازارهای مالی را انتخاب کردهام؟
اشتباه نکنید، تریدر بودن یک بازی نیست، یک شغل است. افرادی که در بازارهای مالی کار میکنند، درواقع از این راه زندگی میکنند. درست مثل کسی که میخواهد مهندس یا یک حسابدار. اگر شخصی فقط برای اینکه پولدار شود، شغلش را انتخاب کند، بعد از اینکه به نتیجه مورد نظر نرسد، کاملا سرخورده خواهد شد. پس اگر هدفتان ماندن در بازارهای مالی است، تریدر بودن در بازارهای مالی را به چشم یک شغل ببینید و نه فقط میانبری برای پولدار شدن. در این حرفه نیز مثل بقیه شغلها، هم روزهای خوب هست و هم روزهای بد.
مشکلات شغلی یک تریدر
اما شغل تریدری در بازارهای مالی هم مثل خیلی از مشاغل دیگر میتواند معایب و مشکلات زیادی خصوصا از لحاظ سلامت فیزیکی و روانی، برای ما ایجاد کند. این عوارض چه بخواهیم و چه نخواهیم در زندگی ما اثرگذار خواهد بود؛ پس سعی کنید قبل از اینکه وارد این حرفه شوید عوارض آن را خوب بشناسید و خود را با آن وفق دهید.
تریدر بدون امنیت شغلی
معمولا درصد زیادی از تریدرهای فعال در ایران بیمه و سابقه کار ندارند. بعد از سالها تحلیل و ترید در بازارهای مختلف به خودتان میآیید و میبینید که فقط خودتان هستید و خودتان، کسی از یک تریدر حمایت نمیکند، هیچ صنف یا سازمانی برای رسیدگی به مشکلات و شکایات وجود ندارد، جالبتر اینکه اگر دربازارهای جهانی هم فعال باشید، دستتان بهجایی نمیرسد.
پس اگر میخواهید یک تریدر شوید من پیشنهاد میکنم که از بیمههای خویشفرما و یا بیمههای شرکتهای خصوصی برای عمر و سرمایه استفاده کنید. البته درصد کمی از تریدرها و تحلیلگران بورسی هم هستند که در شرکتهای فعال در این زمینه و یا کارگزاریهای مختلف مشغول بهکار میشوند؛ معمولا این دسته از افراد مشکلی از بابت سابقه شغلی و یا بیمه ندارند.
تریدر بی تحرک
اگر مثل من علاقهمند باشید، بعد از سالها تحلیل و ترید به خودتان میآیید و میبینید که در روز 16 تا 20 ساعت را پای نمودار و روی یک صندلی و بدون تحرک نشستهاید. خوب دیگر همه ما میدانیم که کمتحرکی و پشتمیزنشینی یکی از عوامل مضر برای سلامتی ما محسوب میشود.
پس سعی کنید جدای از کار ساعاتی را در روز و برای ورزش و تحرک کنار بگذارید. ضمن اینکه شما برای ترید نیازی به ثابت ماندن ندارید، میتوانید سفر کنید و همزمان ترید کنید. مثلا یک هفته ویلایی را با منظره عالی در یکی از شهرهای شمالی کشور اجاره و آنجا کار کنید (اینکار تاثیر بسیار چشمگیری روی عملکرد ذهنی شما خواهد گذاشت).
تریدر فراموشکار
معمولا تریدرها بهخاطر اینکه غرق در اعداد و ارقام هستند، در اکثر مواقع و حتی در خواب هم به معاملات خود فکر میکنند، برای همین خیلی بیشتر از افراد عادی در فکر فرو میروند. این قضیه در دید عموم تریدرها افراد کم توجه و بعضا فراموشکاری بهنظر بیایند.
اگر از یک تریدر بپرسید که "دیشب شام چه خوردی؟" احتمال زیادی وجود دارد که فراموش کرده باشد. اما اگر از او بپرسید که در فلان تاریخ چه اتفاقی افتاد که قیمت فلان سهم ریخت، سریع و با جزئیات کامل برایتان شرح میدهد.
پس اگر فردی را ملاقات کردید که مجبور شدید هر حرفی را چندبار برایش تکرار کنید، درحالی که او به یک گوشه خیره شده و مثل مجسمه خشک شده است؛ نگران نباشید احتمالا با یک تریدر روبهرو شدهاید.
عوارض کمخوابی و بیخوابی
یکی از مشکلاتی که تقریبا همه تریدرها با آن روبهرو میشوند، کمخوابی و بیخوابی است. براساس نوع استراتژی، تریدرها ممکن است که روزی 16 الی 18 ساعت هم مجبور باشند که پای چارت بمانند. همچنین اثر نگاه کردن طولانی به صفحه نمایشگر به مدت طولانی، مخصوصا در تایم شب، میتواند علاوهبر کمخوابی، برای یک تریدر مشکلات بینایی را نیز بههمراه داشته باشد.
برای حل این مشکل، میتوان از استراتژیهای معاملاتی میانمدت و بلندمدت استفاده کرد و یا حتی بازارهایی را انتخاب کرد که 24 ساعته نباشند.
مشکلات روانی یک تریدر
شاید یک تریدر بیشترین چالشی که دارد همین احساسات مختلفی است که در زمانهای مختلف برایش پیش میآید. من شخصی را میشناختم که وقتی ریزش قیمت را در یک سهم دید، با اینکه تنها از سودش ضرر کرده بود، بازهم سکته قلبی کرد و کارش به بیمارستان کشید.
باور کنید که این یک شوخی نیست و احساسات در تریدرها میتوانند معضلهای بسیار زیادی را برای ما بهوجود بیاورند که باعث عدم موفقیت یک تریدر باشد. در ادامه باهم چند مورد از اشتباهات شغلی یک تریدر را بررسی میکنیم.
اضطراب زیاد
برای همه تریدرها پیش آمده که در گوشهای دنج درحال معامله هستید که ناگهان بازار خراب شده و دستهای پشت پرده و همه دنیا دست بهدست هم میدهند که شما ضرر کنید.
این زمان است که استرس و اضطراب در ما پدیدار میشود. میزان بروز احساسات و آستانه تحمل فشار، در طول ترید و برای هر فردی ممکن است متفاوت باشد. اما بدون شک میزان کنترل بر استرس و اضطراب یک تریدر در نتیجه عملکرد او تاثیر مستقیم خواهد داشت.
یعنی هرقدر یک تریدر بتواند آستانه تحمل فشار بالاتری داشته باشد و بتواند احساسات خود را بیشتر کنترل کند، مسلما نتیجه عملکرد بهتری نیز خواهد داشت.
راه حل
ترس از شکست و از دست دادن سرمایه و . همه اینها در ذهن ما است. یادمان باشد که سود و زیان یک مسئله کاملا نسبی و وابسته به زمان است. یعنی وقتی یک تریدر وارد معاملهای میشود، تا زمانیکه از معامله خارج نشود، سود و زیانی ندیده است و این ذهن ما است که باعث میشود تا یک تریدر سودهایش را سریع خارج کند اما به ضررهایش اجازه پیشرفت بدهد.
اگر در زمان یک معامله استرس زیادی به شما وارد میشود پس حجم معاملاتتان را کمتر کنید. زیرا شما هنوز برای آن حجم آمادگی لازم را ندارید. سعی کنید آنقدر این تمرین را ادامه دهید تا اینکه اگر معامله بازی هم داشتید بتوانید با خیال راحت و بدون هیچ استرسی بخوابید.
احساس غرور
غرور یکی از مشکلات رایج و بسیار خطرناک در تریدری است. بسیاری از معاملهگران، دقیقا زمانیکه احساس میکنند تبدیل به استادان معاملهگری شدهاند، ضررهای بزرگی میکنند. افراد مبتدی بعد از چندین ترید موفق، اعتماد به نفس زیادی را کسب میکنند.
این امر حتی برای تریدرهای حرفهای نیز میتواند اتفاق بیفتد. موفقیتهای منظم و پشت سر هم ذهن آنها را از واقعیت دور میکند. درست همینجا است که بازار به ما درسهای بزرگی میدهد.
راه حل
برای حل این مشکل باید بگویم که سعی کنید برای خود یک استراتژی معاملاتی تهیه کنید و طبق آن عمل کنید. به امید سود بیشتر زیاد ترید نکنید و همیشه به استراتژی خود وفادار باشید، حتی اگر ضرر کردید، با دل و جان ضررها را بپذیرید.
در اینصورت اگر سود هم کردید نباید هیچگاه خارج از استراتژی خود معامله کنید. این قضه را باور کنید که همه سودهای بازار مال ما نیست. همانطور که یک شیر از یک گله فقط یک شکار را انتخاب میکند، ماهم بهاندازه سهم خود از بازار سود میکنیم. برای خود یک تارگت روزانه برای سود و ضرر تعریف کنید و اگر در روز به همان مقدار سود/ضرر کردید، دیگر در آن روز ترید نکنید.
دیدگاه شما