نگاهی به مارجین و معیارهای سنجش آن در فارکس
مارجین یا مارجین تریدینگ بزرگترین وجه تمایز فارکس با دیگر بازارهای مالی است. به کمک مارجین شما این امکان را دارید تا با مقداری بیشتر از مبلغ واریزی خود وارد معامله شوید. هر حساب فارکسی برای مارجین تریدینگ با معیارهای زیر سر و کار دارد:
- بالانس یا مبلغ واریزی (Balance)
- مارجین مصرفی (Used Margin)
- مارجین آزاد (Free Margin)
- P/L تحقق نیافته
- دارایی (Equity)
- سطح مارجین (Margin Level)
هر یک از این معیارها برای سنجش المانی مهم در فارکس به کار برده میشود. برای مثال، بالانس به این معنی است که در هر لحظه در حساب شما چه مقدار پول موجود است.
در این مطلب از کافیکس قصد داریم نگاهی به مارجین و معیارهای سنجش آن داشته باشیم.
مارجین چیست؟
مارجین را میتوان نوعی از سپرده یا ودیعه دانست که معاملهگر نزد بروکر قرار میدهد تا بتواند معاملههای خود را باز کند. دلیل اینکه به مارجین سپرده میگویند این است که باید ضمانتی نزد بروکر قرار بگیرد تا شما به عنوان معاملهگر توانایی باز نگه داشتن معاملههای خود را (تا وقتی که بسته شوند) داشته باشید.
عدهای تصور میکنند که مارجین همان هزینه یا کمیسیون تراکنش است اما مارجین قسمتی از سرمایه است که بروکر آن را از بالانس (سرمایه اصلی) برداشته و بلوک میکند تا شما بتوانید ترید خود را باز نگه دارید و در صورتی که معامله شما وارد ضرر شد، هنوز فرصت ماندن در معامله را داشته باشید.
به عبارتی تا زمانی که پوزیشن باز باشد، این بخش از سرمایه قفل خواهد ماند و به محض اینکه معامله بسته شود، مبلغ قفل شده یا همان مارجین به حسابتان بازمیگردد و حال میتوانید دوباره برای باز کردن معامله جدید از آن استفاده کنید.
درگیری یا نیاز مارجین
مارجین درصدی از پوزیشن است و به ارزش مفهومی (Notional Value) پوزیشنی که تصمیم به باز کردن و ورود به آن را دارید اطلاق میشود.
میزان درگیری مارجین برای باز کردن یک پوزیشن بستگی به نوع ارز و همینطور بروکری دارد که با آن کار میکنید و میتواند درصدهای مختلفی مثل 2.5% ، 0.5% ، 1% ، 2% ، 5% ، 10% و حتی بیشتر باشد.
مارجین مورد نیاز چیست و چگونه محاسبه میشود؟
مارجین مورد نیاز یا Required Margin همان مبلغی و مقدار مشخصی از حساب است که در ابتدا به آن اشاره شد. در واقع با توجه به معاملهای که باز میکنید ، مقداری از سرمایه شما قفل میگردد که این مقدار همان Required Margin است.
زمانی که با حسابی مارجین دار به معامله میپردازید، مقدار مارجین مورد نیاز برای باز ماندن حساب شما با در نظر گرفتن حجم معامله به شکل درصدی محاسبه میگردد. علاوه بر این، این مقدار با توجه به ارز پایه مشخص میشود. در صورتی که ارز پایه با ارز حساب معاملاتی شما فرق کند، Required Margin لازم است که به ارز حساب شما تبدیل گردد.
برای محاسبه مارجین مورد نیاز میتوانید از فرمولهای زیر استفاده کنید:
در صورتی که ارز پایه و ارز حساب معاملاتی یکی باشد:
Required Margin = ارزش مفهومی درگیری مارجین
در صورتی که ارز پایه و حساب معاملاتی یکی نباشد:
Required Margin = ارزش مفهومی درگیری مارجین نرخ بین ارز پایه و ارز حساب
افرادی که در فارکس معامله میکنند، باید این را بدانند که قدرت آنها برای باز کردن معامله چندان ربطی به میزان بالانس شما ندارد و موضوع مهم و اصلی مارجین است.
مارجین مصرفی چیست؟
هر معاملهای در فارکس مارجین مورد نیاز خود را دارد. زمانی که بیش از یک پوزیشن یا معامله باز به صورت هم زمان داشته باشید، با جمع کردن مارجین مورد نیاز تمام معاملات میزان مارجین مصرفی یا مارجین استفاده شده را به دست میآورید. در واقع، مارجین مصرفی (Used Margin) مقدار کل مارجینهای مورد نیاز در پوزیشنهای مختلف است.
اکوئیتی (Equity) چیست؟
اکوئیتی به ارزش فعلی حساب با در نظر گرفتن سود و زیان غیر واقعی گفته میشود. بنابراین زمانی که یک یا چند پوزیشن باز داشته باشید، تغییرات اکوئیتی را شاهد خواهید بود. پس Equity وضعیت بالانس پس از بسته شدن پوزیشنهای باز است.
از آنجا که قیمتها در بازار فارکس مدام در حال تغییر هستند، سود و ضرر معاملات هم در لحظه تغییر میکند و اکوئیتی پارامتری است که این تغییرات را نشان میدهد.
تفاوت بین بالانس و اکوئیتی در این است که مقدار بالانس با محاسبه سود و زیان معاملات بسته شده (سود و زیان واقعی) به دست میآید ولی اکوئیتی تأثیرات سود و زیانهای شناور را به صورت لحظهای در حساب اعمال میکند. بنابراین اگر پوزیشن بازی در بازار نداشته باشید، اکوئیتی و بالانس حساب با هم برابر خواهند بود.
برای محاسبه اکوئیتی میتوانید از فرمول زیر استفاده کنید:
Equity = Account Balance + Floating Profits or Losses
فری مارجین (Free Margin) چیست؟
فری مارجین (Free Margin) به مقدار نحوه عملکرد مارجین کال سرمایهای اشاره دارد که حسابی تا کال مارجین یا استاپ اوت فاصله دارد. برای آشنایی بیشتر با کال مارجین میتوانید سری به مقاله “دلایل مارجین کال و راه های جلوگیری از آن” بیندازید.
به عبارت دیگر، فری مارجین اختلاف بین اکوئیتی و مارجین مصرفی است. به این نوع مارجین، مارجین قابل استفاده (Usable Margin، Sable Maintenance Margin، Available Margin، Available to Trade) هم گفته میشود چرا که فری مارجین همان مقدار بودجه قابل دسترس برای انجام معاملات جدید است.
فری مارجین یا مارجین قابل استفاده دو مفهوم اصلی را در بر میگیرد:
- مقدار بودجه قابل دسترس برای ورود به پوزیشنی جدید
- مقدار نحوه عملکرد مارجین کال بودجه مورد نیاز برای باز ماندن معاملات و تحمل ضرر و زیانها
برای به دست آوردن فری مارجین باید اختلاف بین Equity و مارجین مصرفی را محاسبه کنید.
Free Margin = Equity – Used Margin
در صورتی که پوزیشنی باز با سودی شناور دارید، Equity حساب افزایش مییابد و این به این معنی است که فری مارجین شما بیشتر خواهد بود. در نتیجه سودهای متغیر منجر به افزایش اکوئیتی میگردد و این موضوع حاشیه آزاد را بیشتر میکند. در صورتی که پوزیشنهای باز با ضررهای شناور درگیر باشند، کاهش Equity را خواهیم داشت. در پی این اتفاق حاشیه آزاد هم کم میشود.
فری مارجین مقدار پولی است که برای باز کردن معاملات جدید استفاده میگردد. زمانی که مقدار فری مارجین صفر یا کمتر باشد، امکان باز کردن معامله جدید وجود ندارد.
سطح مارجین چیست؟
سطح مارجین (Margin Level) به ارزش درصدی بر اساس مقدار اکوپیتی در مقابل مارجین مصرفی گفته میشود. به کمک این مفهوم بازار فارکس میتوانید مقدار نحوه عملکرد مارجین کال بودجه برای ورود به معاملات جدید را محاسبه کنید. هر قدر Margin Level حساب شما بیشتر باشد، مارجین بیشتری برای ورود به معاملات جدید دارید. درست برعکس، اگر که سطح مارجین شما کم باشد، برای باز کردن پوزیشنهای جدید مارجین کمتری داشته و خطر مارجین کال یا استاپ اوت در انتظارتان خواهد بود.
پلتفرمهای معاملاتی به صورت خودکار سطح مارجین را محاسبه میکنند و به نمایش میگذارند. با این حال برای محاسبه Margin Level میتوانید فرمول زیر را به کار ببرید:
Margin Level = Equity / Used Margin 100%
در صورتی که هیچ معامله بازی نداشته باشید، سطح مارجین شما صفر خواهد بود. میزان سطح مارجین به شما خواهد گفت که امکان باز کردن پوزیشنی جدید را دارید یا خیر.
قرارداد دائمی ارز دیجیتال چیست؟
قرارداد دائمی (Perpetual Swap) نوعی محصول بازار مشتقه است که طی سالیان اخیر در بین معاملهگران ارزهای دیجیتال محبوبیت زیادی پیدا کرده است؛ به طوری که حجم معاملات روزانه آن از 180 نحوه عملکرد مارجین کال میلیارد دلار بیشتر میباشد. پیدایش این قراردادها به 13 مه سال 2016 بازمیگردد. قراردادهای دائمی، این فرصت را برای معاملهگران فراهم میکند تا با پول کم، موقعیتهای معاملاتی بزرگی را برای یک رمز ارز ایجاد کنند. این ویژگی منحصر به فرد، افراد بسیاری را به استفاده از این نوع قراردادها ترغیب میکند اما باید در نظر داشت که چنین فرصتی ریسک زیادی نیز به همراه دارد.
بازار مشتقات ارزهای دیجیتال چیست؟
مشتقات، ابزارهایی مالی هستند که ارزش ذاتی خود را از یک دارایی دیگر میگیرند. همانند سایر انواع مشتقات از جمله معاملات آتی و اختیار، قراردادهای دائمی نیز ابزاری برای سفتهبازی و سوداگری بر روی ارزش یک دارایی خاص حین انعقاد قرارداد میباشد.
نحوه کار آنها بسیار به قراردادهای آتی که این امکان را برای سرمایهگذاران فراهم میکند تا با پذیرفتن تعهد خرید یا فروش یک دارایی خاص در تاریخی معین در آینده با قیمتی از پیش تعیینشده، در رابطه با قیمت آینده آن دارایی حدس و گمان بزنند شباهت دارد. از سوی دیگر، در معاملات اختیار، اجباری برای پذیرش تعهد مطرح نیست اما معاملهگر حق انجام این کار را دارد.
به طور کلی، بازار مشتقات ارزهای دیجیتال به معاملهگران روشی منعطف برای کسب سود از تحولات قیمتی داراییهای دیجیتالی ارائه میدهد؛ زیرا بدون این که آنها با این داراییها ارتباط مستقیمی داشته و یا با دردسرهای مربوط به نگهداری از آنها مواجه باشند؛ به عبارت دیگر، در بازار مشتقات، با ارزهای دیجیتال سروکار دارید بی آنکه واقعا این داراییها را در اختیار داشته باشید.
دوره ارزهای دیجیتال در بهترین آکادمی و مجتمع٬ برای اطلاعات بیشتر به لینک مراجعه نمایید
قرارداد آتی چیست؟
قرارداد آتی همانطور که از نام آن مشخص است، اساساً یک قرارداد مالی منعقد شده بین دو طرف برای خرید و فروش یک دارایی خاص با قیمتی تعیینشده در آینده است. به عبارت دیگر، قراردادهای آتی این امکان را برای طرفین فراهم میکنند تا در رابطه با قیمتی که قصد دارند یک دارایی را در آینده با آن معامله کنند، توافق داشته باشند.
اگرچه مدت قراردادهای آتی میتواند متفاوت باشد، اما تاریخ تسویه هر قرارداد همیشه ثابت است. بنابراین پیش از این که طرفین قرارداد ببندند، باید در رابطه با تاریخ تسویه آن توافق نمایند.
قرارداد دائمی چیست؟
قراردادهای دائمی (Perpetual Swap) تا حدودی به قراردادهای آتی شباهت دارند و این امکان را برای معاملهگران فراهم میکنند تا در رابطه با قیمت آینده داراییهای دیجیتال گمانهزنی کنند. تفاوت اصلی میان آنها این میباشد که برخلاف یک قرارداد آتی معمولی، قراردادهای دائمی تاریخ انقضا ندارند. این موضوع معاملهگران را نسبت به ایجاد دوباره موقعیت خرید و فروش استقراضی بینیاز میسازد. به همین خاطر، قیمت قراردادهای دائمی باید با قیمت دارایی مرتبط در بازار اسپات مرتبط باشد. در رابطه با قراردادهای آتی اما نیازی به حفظ قیمت وجود ندارد چرا که ارزش قرارداد و دارایی اصلی بهطور خودکار با نزدیک شدن به تاریخ انقضا به یکدیگر نزدیک میشوند.
به دلیل عدم وجود تاریخ انقضا در قراردادهای دائمی، صرافی ها از مکانیسم فاندینگ ریت (Funding Rate) یا تامین وجه برای کنترل قیمت استفاده میکنند. این مکانیسم در حقیقت با هدف ایجاد تعادل میان موقعیتهای خرید و فروش استقراضی وجود دارد.
فاندینگ ریت چگونه در صرافیها محاسبه میشود؟
مکانیسم فاندینگ ریت به حفظ قیمت قراردادهای دائمی همگام با قیمت دارایی مرتبط با آنها کمک میکند. به بیان سادهتر، فاندینگ ریت از واگرایی قیمتی بین دو بازار فیوچرز و اسپات جلوگیری مینماید. به عنوان مثال، در صورتی که قیمت فعلی بیت کوین در صرافیهای ارز دیجیتال 50 هزار دلار باشد، فاندینگ ریت این اطمینان را فراهم خواهد کرد که قیمت قرارداد دائمی بیت کوین نیز نزدیک به 50 هزار دلار نگه داشته شود.
به طور کلی، صرافیها از یک نشانگر نوسان قیمت برای تعیین مقدار مبلغی که معاملهگران با موقعیتهای خرید یا فروش استقراضی بایستی پرداخت کنند، استفاده مینمایند و هنگامی که فاندینگ ریت مثبت باشد، قیمت قرارداد دائمی بالاتر از قیمت دارایی اصلی است. در این سناریو، معاملهگرانی که در موقعیتهای خرید استقراضی یا لانگ قرار دارند بایستی مبلغ ناچیزی را به معاملهگرانی که در موقعیت فروش استقراضی یا شورت هستند بپردازند.
در مقابل، در صورتی که با کاهش قیمت قرارداد دائمی از قیمت دارایی اصلی فاندینگ ریت منفی شود، معاملهگران با موقعیتهای شورت، بایستی مبلغی را به معاملهگران لانگ پرداخت نمایند.
مبلغ پرداختی یا دریافتی به اندازه موقعیت باز هر معاملهگر بستگی دارد. به عنوان مثال، در صورتی که فاندینگ ریت قرارداد دائمی جفت ارز بیت کوین/دلار ۰.۰۱۰ درصد باشد، معاملهگری که معامله لانگ بازی به ارزش ۴۰ هزار نحوه عملکرد مارجین کال دلار ایجاد کرده است بایستی ۴ دلار کارمزد پرداخت کند. این کارمزد از حاصلضرب مبلغ قرارداد در فاندینگ ریت به دست آمده است.
چرا به قرارداد دائمی نیاز داریم؟
اکنون بهتر است که علت وجود و نیاز ما برای استفاده از قرارداد دائمی را توضیح دهیم. فرض کنید بر اساس روشهای تحلیلی، به این نتیجه رسیدهاید که قیمت بیتکوین صعودی خواهد بود. شما برای استفاده از این تحلیل سه انتخاب دارید:
- بازار اسپات
بازار اسپات یا نقدی، معمولترین بازار ارز دیجیتال است. در معاملات اسپات با پرداخت پول، دارایی مورد معامله بلافاصله از فروشنده به خریدار منتقل میشود. کافی است یک صرافی معتبر را انتخاب کنید و مقداری بیتکوین بخرید.
مزایای بازار اسپات
این روش بسیار ساده است. در تمام صرافیها میتوان به سادگی از طریق معاملات اسپات داراییهای دیجیتال را خریداری کرد.
معایب بازار اسپات
در معاملات عادی اسپات، نمیتوان از اهرم برای افزایش سود استفاده کرد.
دارایی شما در اختیار صرافی است و شما کنترلی بر آن ندارید. به هر دلیلی صرافی هک و یا با مشکلی مواجه شود، دارایی شما در معرض خطر خواهد بود.
توجه کنید که نوع خاصی از بازار اسپات وجود دارد که به آن بازار مارجین (اهرمی) میگویند. در این بازار با استفاده از اعتبار میتوانید قدرت خرید خود را افزایش دهید. روش کار به این صورت است که سرمایهی خود را به عنوان وثیقه قرار میدهید و چند برابر آن اعتبار دریافت میکنید.
- قرارداد آپشن (اختیار معامله)
یک رویکرد پیشرفتهتر، استفاده از قرارداد آپشن (اختیار معامله) است. با استفاده از قرارداد آپشن شما اختیار این را دارید بیتکوین را در تاریخ مشخص با قیمت از پیش تعیین شده بخرید و یا بفروشید. در قراردادهای آپشن شما تعهد نمیدهید و در زمان سررسید، مختارید از اختیار معامله استفاده کنید یا خیر. چون در مثال ما، تحلیل بر صعودی بودن است از اختیار خرید میتوانید استفاده کنید. در روندهای نزولی نیز قراردادهای اختیار فروش در دسترس هستند. در بازارهای دو طرفه این به معنای کسب سود از روند نزولی است.
کانال خرید و فروش طلای آب شده
کانال خرید و فروش طلای آب شده در معاملات طلا بارها و بارها شاهد ایجاد مشکلات و کلاهبرداری از مردم هستیم که این موارد در ماههای اخیر افزایش بسیار زیادی داشته و آمار شکایات حکایت از رشد کلاهبرداری دارد، اما همواره این افراد به فعالیت خود ادامه میدهند و هیچ نهادی غیر از اظهار نظر و هشدار حرکت جدی برای مقابله با این خرید و فروشها در فضای مجازی نمیکند.
در همین رابطه رییس اتحادیه طلا و جواهر هشدار داد: مراقب کلاهبرداران در فضای مجازی باشند. آیت محمدولی ادامه داد: به دنبال فعالیت برخی کانالهای تلگرامی جعلی به نام اتحادیه طلا و جواهر، رییس این اتحادیه به مردم هشدار داد.
وی افزود: اکنون در حال نامه نگاری و اقدام قانونی برای برخورد با کانال خرید و فروش طلای آب شده و سایتهای کلاهبرداری هستیم. محمدولی در پاسخ به این پرسش که چه ارگانی مسئول رسیدگی به فعالیت این ارگان هاست؟
طبق قانون، در فضای مجازی، رسیدگی به این پرونده بر عهده پلیس فتا است. رئیس اتحادیه طلا و جواهر گفت: بحث خرید و فروش طلا در فضای مجازی و به صورت اینترنتی همچنان ممنوع است و هیچ دستورالعملی جدیدی هم در این خصوص صادر نشده است. رئیس پلیس فتا نیز از نظارت بر کانال خرید و فروش طلای آب شده و سایتهایی که در بازار طلا و ارز حباب سازی و خبرسازی میکنند، خبر داد و گفت: برخورد با این سایتها و کانالها همچنان در دستور کار پلیس قرار دارد و از مردم میخواهیم فریب خبرسازیهای بیمورد در این حوزه را نخورد؛
معیار اعلام قیمت بانک مرکزی است. هادیان فر یادآور شد: پرونده “سکه ثامن” را فراموش نکنیم، سکهای که به صورت مجازی خرید و فروش میشد و مشکلات عدیدهای را برای تعداد زیادی از مالباختگان به وجود آورد که پلیس با درایت و تیزهوشی توانست نسبت به بلوکه شدن پولهای داخل کشور اقدام کرده، مجرم و همدستانش را به کشور بازگردانده و اکنون نیز دستور پرداخت پولهای مالباختگان توسط مقام قضایی صادر شده است. افراد فعال در اتاقهای طلا هیچ رد و نشانی ندارند تقریبا تمام مردم در تلگرام، به کانالهایی که در آن معاملات طلا یا معاملات سکه و یا معاملات دلار و…انجام میشود، برخورد کردهاند.
اگر وارد این نوع کانالها شده باشید، میدانید که روزانه افراد مختلف با ثبت اطلاعات هویتی و مالی خود میتوانند با یکدیگر معامله کنند و طلا و دلار و… بخرند و بفروشند و درصدی از این معامله هم به مدیران کانال میرسد. در نگاه اول همه چیز عادی و قابل توجیه است. مثل هر بنگاه دیگری، خریدار و فروشنده معامله میکنند و درصدی از معامله هم به بنگاه میرسد. اما در این بین چنداتفاق دیگر هم میافتد که اگر آنها را بدانید، شاید موضوع برای شما از حالت یک معامله عادی خارج شود.
فرض کنید قرار است این معامله را در یک بنگاه حقیقی و با حضور آدمهای واقعی انجام دهید. در این حالت علاوه بر اینکه نام و هویت و آدرس طرف معامله و بنگاه واسطه معامله را میدانید، پس از توافق درباره مبلغ معامله، شما پول را پرداخت و کالا را تحویل میگیرید. درباره بازارهای مالی مانند بورس هم، متولیان این بازارها موظف به احراز هویت معاملهگران هستند و شخصیت حقوقی متولیان بازار هم شناخته شده و تایید شده و قابل پیگیری است. اما با وجود همه این تمهیدات، شما هیچگاه اطلاعات محرمانه حسابهای بانکی خود را در اختیار معاملهگران کارگزاران معاملات بورسی یا واسطههای معاملات حقیقی قرار نمیدهید. حالا بیایید وضعیت را در کانالهای تلگرامی معاملات طلا و ارز بررسی کنیم.
هویت افردا کانال های خرید و فروش طلا :
شما در این اتاقهای معاملاتی با افرادی طرف هستید که مطلقا هیچ رد و نشانی از آنها در جایی وجود ندارد و تنها اکانتهایی تلگرامی هستند که در بهترین حالت توسط ادمین کانال، احراز هویت شدهاند. اما ادمین کانال کیست و چه شرایطی دارد. این، جالبترین بخش ماجراست، چرا که هر فرد عادی تنها با داشتن یک اکانت تلگرامی که ساختن آن بر روی هر خط تلفن همراه، ساده و بی هزینه است، میتواند یک کانال خرید و فروش ارز یا طلا و … راهاندازی کند. کل سرمایه مورد نیاز برای این کار هم چیزی در حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان هزینه برای خرید و نصب یک ربات (یعنی یک برنامه خودکار که قالبهای مختلف آن توسط برنامه نویسان نوشته شده و در اینترنت قابل خرید و دانلود است) کانال خود را تبدیل به اتاق معاملاتی طلا کند. به این ترتیب ما با بنگاهی طرف هستیم که هیچ اطلاعی از نام و نشان مسئول آن نداریم و در هر لحظهای که این اکانت تلگرامی غیرفعال شود، تمام بنگاه و اطلاعات و طرفهای معاملاتی آن در یک لحظه از دسترس خارج میشوند.
نحوه کار کانال خرید و فروش طلای آب شده :
معامله گران در بازارهای مالی از نوسانات قیمت سود می برند و با افزایش طلا، معامله گران توجه بیشتری به طلا نشان میدهند. ربات تلگرام معاملات طلا ایراکد قابلیت نصب بر روی گوشی های موبایل را داشته و معاملات طلا بین نحوه عملکرد مارجین کال خریدار و فروشنده را ثبت و ضبط می کند.
برنامه یا ربات ما مجهز به اپدیت لحظه ای مظنه در گروه معاملات ،حسابداری دوبل و اتومات بدون نیاز به تایید زن سیستم حراج یا کال مارجین و
ضریب اهرمی هست
ضریب اهرمی این امکان را میدهد که معامله گر چندین برابر حالت عادی بتواند معامله کند.
ربات تلگرام معاملات طلا ایراکد با تکنولوژی بالا میتواند ابزارهای مناسبی را در اختیار افراد قرار دهد تا بتوانند به روش هایی که تمایل دارند معامله خود را انجام دهند. ربات معاملات طلا ایراکد با طراحی و امنیت بالا توانایی آن را داشته که در ۲۴ ساعت شبانه روز معاملات افراد را ثبت کند و مشغول به کار باشد.
اعتماد به کانال خرید و فروش طلای آب شده :
اول از همه همانطور که رئیس اتحادیه طلا فروشان هم به آن اشاره کرد طلای آبشده را از جای معتبر و طلافروشان زیر نظر اتحادیه خریداری کنید. چراکه مطمئن شدن از عیار طلای آب شده کار دشواریست؛ در نتیجه یک مغازهی معتبر طلا فروشی که زیر نظر اتحادیه است جای خوبی برای خرید و فروش طلای آبشده است.
دوماً ممکن است طلای اب شده ناخالصی داشته باشد و عیار آن بسیار پایین باشد. برای بررسی عیار طلای آب شده دو راه وجود دارد یکی اینکه توسط فردی ماهر و حرفهای طلای آب شده قیچی بخورد یا اینکه طلای اب شده را از اول ذوب کنند و دوباره انگ بزنند تا از عیار آن مطمئن شوند.
نکتهی سومی که باید به آن توجه کنید کد ریگیری است که باید روی طلای آب شده حک شده باشد؛ ریگیری آزمایشگاهی است که در آنجا عیار طلای آبشده را مشخص میکنند و کدی روی آن قطعه میزنند که با داشتن این کد میتوان از تقلبی نبودن طلای آبشده مطمئن شد.
و چهارم اینکه باید به مشخصاتی که روی قالب طلای اب شده حک شده است توجه کنید، قالبهای طلای آبشده مخصوص هر کارگاهی است که طلا آنجا ذوب میشود این قالبها که به ریژه معروفند مشخصات آن کارگاه ذوب کننده را روی آن حک میکنند طلای مذاب را وقتی که در این قالبها میریزند نام کارگاه روی طلای اب شده قرار میگیرد که خود اعتباری برای طلای آب شده محسوب میشود.
برای خرید و نحوه عملکرد مارجین کال فروش لحظه ای طلا از کجا شروع کنم :
لطفا صفحه ما در اینستاگرام ، آپارات و یا تلگرام را مشاهده نمایید در صورتی که سوالی داشتید با پشتیبانی تماس بگیرید.
سپس راحت، سریع و مطمئن معامله کنید جهت ثبت نام وارد لینک ثبت نام شوید.
یا میتوانید برای راهنمایی بیشترجهت ورود به اتاق معاملات طلای اب شده ، راهنمای خرید و فروش لحظه ای طلای کیوان را مطالعه فرمایید.
تله خرسی (Bear Trap)
تله خرسی (bear trap) یک الگوی تکنیکال است. این الگو زمانی اتفاق میافتد که عملکرد قیمت یک سهام، شاخص یا ابزار مالی دیگر، به اشتباه بازگشت روند نزولی به روند صعودی را سیگنال می دهد. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است تصور کند که معامله گران نهادی در تلاش برای وسوسه کردن سرمایه گذاران خرد برای خرید، تلهی خرس ایجاد کنند.
تله خرسی چیست؟
تله خرسی (bear trap) یک الگوی تکنیکال است. این الگو زمانی اتفاق میافتد که عملکرد قیمت یک سهام، شاخص یا ابزار مالی دیگر، به اشتباه بازگشت روند نزولی به روند صعودی را سیگنال می دهد. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است تصور کند که معامله گران نهادی در تلاش برای وسوسه کردن سرمایه گذاران خرد برای خرید، تلهی خرس ایجاد کنند. اگر معامله گران نهادی موفق شوند، قیمت برای مدت کوتاهی بالاتر می رود. آنها می توانند موقعیتهای بزرگتری از سهام را بفروشند و اگر موفق نشوند قیمت کاهش می یابد.
نکات مهم
- تله خرسی یک شاخص تکنیکال نادرست از بازگشت روند نزولی بازار است، که می تواند سرمایه گذاران ناآگاه را فریب دهد.
- این تله های خرسی در انواع بازارهای دارایی، از جمله اوراق بهادار، معاملات آتی، اوراق قرضه و ارزها رخ می دهند.
- تله خرسی اغلب با کاهش قیمتی ایجاد میشود که معامله گران را ترغیب میکند تا سهام خود را بفروشند، که باعث می شود در بازگشت روند هنگامی که معامله گران باید فروش خود را پوشش دهند ضرر کنند.
تله خرسی چگونه عمل میکند؟
ممکن است در برخی بازارها، سرمایهگذاران زیادی به دنبال خرید سهام باشند، اما تعداد کمی از فروشندگان حاضر به پذیرش پیشنهادات آنها هستند. در این شرایط، خریداران احتمالا قیمت پیشنهادی خود را افزایش دهند، این موضوع احتمالاً موجب افزایش فروشندگان بازار می شود و به دلیل عدم تعادل بین فشار خرید و فروش، بازار صعود می کند.
با این حال، هنگامی که سهام خریداری می شود، آنها به طور خودکار تحت فشار فروش آن سهام قرار می گیرند زیرا سرمایه گذاران تنها در هنگام فروش سود کسب می کنند. بنابراین، اگر افراد زیادی سهام را خریداری کنند، فشار خرید را کاهش داده و فشار فروش بالقوه را افزایش می دهد.
برای افزایش تقاضا و افزایش قیمت سهام، موسسات ممکن است قیمت ها را پایین بیاورند تا بازارها نزولی به نظر برسند. این امر باعث می شود سرمایه گذاران مبتدی سهام را بفروشند. هنگامی که سهام کاهش می یابد، سرمایه گذاران دوباره به نحوه عملکرد مارجین کال بازار می روند و قیمت سهام با افزایش تقاضا افزایش می یابد.
ملاحضات خاص
تله خرسی میتواند منجر به فریب معامله گر شود در این حالت معامله گر تصور می کند ارزش ابزار مالی در حال کاهش است و دارایی را میفروشد. با این حال، ارزش دارایی ثابت می ماند یا در این سناریو افزایش می یابد و معامله گر متحمل ضرر می شود.
یک معامله گر گاوی ممکن است، یک دارایی رو به کاهش را بفروشد تا سود خود را حفظ کند، در حالی که یک معامله گر خرسی ممکن است پس از کاهش قیمت به یک سطح معین، دارایی را بفروشد تا آن را بازخرید کند. اگر این امر روند نزولی هرگز رخ ندهد یا پس از یک دوره کوتاه معکوس شود، معکوس شدن قیمت به عنوان تله خرسی شناخته می شود.
معامله گران اغلب برای تحلیل روندهای بازار و ارزیابی استراتژی های سرمایه گذاری از الگوهای تکنیکال استفاده می کنند. معامله گران تکنیکال سعی می کنند تله های خرسی را شناسایی کرده و با استفاده از ابزارهای تحلیلی متنوعی که شامل اصلاحات فیبوناچی، نوسانگرهای قدرت نسبی و شاخص های حجم هستند، از آنها اجتناب کنند. این ابزارها می توانند به معامله گران در درک و پیش بینی روند فعلی قیمت اوراق بهادار قانونی کمک کنند.
مقایسه تله خرسی با فروش استقراضی
خرس یک سرمایه گذار یا معامله گر در بازارهای مالی است که معتقد است قیمت اوراق بهادار در شرف کاهش است. خرسها ممکن است بر این باور باشند که جهت کلی بازار مالی ممکن است در حال کاهش باشد. یک استراتژی سرمایهگذاری نزولی تلاش میکند از کاهش قیمت دارایی سود ببرد، و اغلب برای اجرای این استراتژی، موضع معاملاتی فروش اجرا میشود.
موقعیت فروش یک تکنیک معاملاتی است که سهام یا قراردادهای یک دارایی را به وسیله یک حساب مارجین از کارگزار قرض می گیرد. سرمایه گذار آن ابزارهای قرض گرفته شده را می فروشد تا در صورت کاهش قیمت، آنها را بازخرید کند و سود حاصل از کاهش را رزرو کند. هنگامی که یک سرمایه گذار گاوی به اشتباه کاهش قیمت را شناسایی می کند، خطر گرفتار شدن در تله خرسی افزایش می یابد.
فروشندگان استقراضی با افزایش قیمت ها برای به حداقل رساندن ضرر، موقعیت های معاملاتی خود را پوشش می دهند. افزایش خرید می تواند باعث افزایش بیشتر قیمت شود. پس از خرید سرمایه گذاران استقراضی، ابزارهای مورد نیاز موقعیت های فروش خود را پوشش می دهند و شتاب صعودی دارایی کاهش می یابد.
هنگامی که ارزش یک شاخص یا سهام به افزایش خود ادامه می دهد، فروشنده استقراضی با حداکثر رساندن ضرر یا ایجاد مارجین کال ریسک می کند. یک سرمایهگذار میتواند آسیب ناشی از تلهها را با قرار دادن حد ضرر در هنگام اجرای سفارش بازار به حداقل برساند.
مزایا و معایب معاملات CFD
تعداد افرادی که تمایل پیدا کردند وارد بازارهای مالی بشوند، روز به روز در حال افزایش است. عمدهترین نحوه عملکرد مارجین کال دلیل آن هم پتانسیل کسب درآمد دلاری است. اما هرکسی در این بازار موفق نمیشود مگر آنکه اطلاعات کافی به دست آورد و دانش خود را به روز نگه دارد. در بازارهای مالی اصطلاحات و مفاهیم متعددی وجود دارد که تریدر باید از آنها اطلاعات داشته باشد. یکی از این نحوه عملکرد مارجین کال مفاهیم معاملات CFD است.
معامله CFD کوتاه شده عبارت «Contract For Difference» است و در فارسی قرارداد مابهالتفاوت ترجمه میشود. در حقیقت این معامله نشان دهنده تغییرات قیمت یک دارایی معین است. در این قرارداد خریدار و فروشنده باهم توافق میکنند که تفاوت قیمت دارایی مورد معامله را در زمان سررسید معامله پرداخت کنند.
قرارداد مابهالتفاوت و نحوه عملکرد آن ممکن است برای عدهای سوال باشد. به همین جهت ما این مطلب را آماده کردیم تا شما را با چگونگی عملکرد این معامله و همچنین با مزایا و معایبی که دارد آشنا کنیم. پس همراه ما باشید.
چگونگی عملکرد معاملات CFD
درباره عملکرد معاملات CFD نحوه عملکرد مارجین کال باید بگویم که در حالت عادی و در بازار سنتی شما نمیتوانید از کاهش قیمت دارایی سود ببرید و تنها با بالا رفتن ارزش آن میتوانید سود به دست آورید. اما معامله CFD ابزاری است که به شما این امکان را میدهد که حتی از حالت نزولی بازار هم سود ببرید. پس همانطور که میتوانید با افزایش قیمت از بازار سنتی کسب سود کنید، میتوانید با باز کردن یک معامله CFD با کاهش قیمت بازار هم سود به دست آورید.
اجازه دهید با یک مثال عملکرد این معامله را بهتر برایتان توضیح دهم.
تصور کنید که شما میخواهید یک سهامی را خریداری کنید، اما بازار آن سهام روند کاهشی دارد. برای آنکه از روند کاهشی هم سود به دست بیاورید، باید یک معامله CFD باز کنید. یعنی به طور مثال شما سهامی دارید که قیمت فروش امروز آن 25 دلار است ولی در آینده پیش بینی میشود که به قیمت 23 دلار برسد. در این حالت شما بخشی از این سهام را میفروشید.
سپس در چند روز آینده اگر پیش بینی درست بود و قیمت سهام کاهش پیدا کرد، شما سهام را با قیمت کمتر خریداری کرده و در نتیجه سود میکنید. اما اگر پیش بینی درست نباشد و قیمت سهام افزایش پیدا کند، شما ضرر کردهاید.
معاملات CFD همان معاملات فیوچرز است؟
احتمالا با خوندن عملکرد معامله CFD این سوال برایتان پیش آمده که این معامله همان معاملات فیوچرز است؟ در جواب باید گفت که این دو معامله از جهاتی شبیه و از جهاتی با هم متفاوت هستند. به عنوان مثال این دو قرارداد از جهت دو طرفه بودن مشابه بوده ولی از جهت مدت زمان، باهم فرق دارند.
معاملات فیوچرز مدت معینی دارد و با رسیدن زمان سررسید، معامله بسته میشود. در معامله فیوچر باید آنچه که مورد معامله قرار گرفته به قیمت روز به فروشنده پرداخت شود. در این معامله اگر قیمت سهام یا ارزش خریداری شده بالا برود، خریدار ضرر میکند. برای اینکه این مشکل حل شود معاملات CFD به وجود آمد که در آن سررسید حذف شد. به وسیله این معامله تریدرها میتوانند معامله را مدیریت کرده و هرموقع صلاح دیدند معامله را به کوتاه مدت یا بلند مدت تبدیل کنند. در این حالت دیگر معامله گر استرسی برای سررسید معامله ندارد و اگر در پیش بینی قیمتها مهارت داشته باشد میتواند سود خوبی به دست آورد.
CFD چه مزایایی دارد؟
معاملات CFD مزایایی دارد که باعث ترغیب تریدر به انجام چنین معاملهای میشود. در ادامه به تعدادی از مزایای این معامله اشاره میکنیم.
- امکان استفاده از اهرم مالی (Leverage): یکی از مزیتهایی که معاملات CFD دارد این است که تریدر میتواند در آن از لوریج استفاده کند. به این ترتیب با سرمایه کمتر میتواند سرمایه گذاری بزرگتری کرده و سود بیشتری به دست آورد. علاوه بر آن معامله با اهرم این امکان را به تریدر میدهد که از تغییرات کوچک هم سود خوبی به دست آورد.
- کسب سود از کاهش قیمت: مهمترین مزیت این معامله این است که تریدر میتواند علاوه بر کسب سود از افزایش قیمت، از نزولی بودن بازار هم سود به دست آورد. به همین دلیل است که در زمان نزولی بودن بازار اکثر تریدرها رو به CFD میآورند.
- دسترسی داشتن به بازار جهانی: تریدرها برای معامله CFD محدودیت زیادی نداشته و میتوانند در طیف وسیعی از بازارهای جهانی آن را انجام دهند. علاوه بر آن انجام این معامله به صورت شبانهروزی ممکن است.
- فقدان محدودیت در معاملات روزانه: انجام معامله در بعضی از بازارها نیاز به حداقلهایی مانند حداقل سرمایه دارد و یا محدودیتهایی در تعداد معاملات روزانه برای حسابهای خاص ایجاد میکند. اما CFD این شرایط را نداشته و همه دارندگان حساب امکان معامله را دارند.
- محدودیت نداشتن در معاملات فروش: در معاملات CFD تریدر مالک آن دارایی نیست هر زمانی که بخواهد میتواند معامله شورت انجام دهد.
- عدم الزام پرداخت مالیات: معالمه گران CFD نیازی به پرداخت مالیات ندارند چون مالک آن دارایی که مورد معامله قرار گرفته نیستند.
معایب معاملات CFD چیست؟
باوجود تمام مزایای CFD، معایبی هم دارد که بیتوجهی به آنها ممکن است زیان به باور آورد. برخی از عیبهای CFD از قرار زیر است:
دیدگاه شما