فرمول حاشیه سود در بانکها
· طبق نرخ سود بانک تجارت. اگر 100 میلیون تومان پول در بانک تجارت به صورت بلندمدت سپردهگذاری شود. هر ساله 18 درصد از آن معادل 18 میلیون تومان سود. به سپردهگذار پرداخت میشود. 18000000 = 0.18 × 100000000 :سود 688: 2 s
فرمول حاشیه سود در بانکها
حاشیه سود خالص و ناخالص حاشیه سود خالص چیست؟ نسترادابورس.
· حاشیه سود ناخالص. یکی از نسبت های مهم در تحلیل بنیادی شرکت ها حاشیه سود ناخالص می باشد که با بررسی آن در طی دوره های مالی می توان به اطلاعات خوبی از عملکرد شرکت ها دست یافت
این مطلب در سایت ویکی پاوه نوشته شده است.
حاشیه سود خالص چیست؟ – بورسینس.
فرمول محاسبه حاشیه سود : درآمد خالص حاشیه سود = _____ فروش خالص. نوع دیگر حاشیه سود. روش محاسبه متفاوتی دارد و برای اهداف مختلفی بکار برده میشود
حاشیه سود چیست؟ اخبار حسابداری با سید ایمان نامنی.
· حاشیه سود برابر با سودتقسیم بر فروش خالص است. کاربرد حاشیه سود چیست؟ حاشیه سود. فرمولی است که نشان دهنده توانایی یک شرکت درکنترل هزینه هاست. هرچه عدد بدست آمده این فرمول بیشتر باشد. یعنی سود دهی ان شرکت در مهار وکاهش
فرمول حاشیه سود در بانکها
حاشیه سود چیست و چه نقشی در عملکرد مالی بهتر دارد؟ کاربوم.
حاشیه سود چیست؟عملکرد حاشیه سود چگونه است؟چرا حاشیهی سود مهم است؟کاهش حاشیه سود چه تاثیری بر قیمت دارد؟آیا در دسترس بودن بر حاشیه سود تأثیر میگذارد؟به عنوان مثال. فرض کنید یک جفت کفش به قیمت ۴۰ دلار فروخته میشود. اما مصرفکننده حاضر است ۵۰ دلار برای این کفش پرداخت کند. حاشیه سود حداکثر ۵۰ دلار خواهد بود. این بدان معناست که حاشیه سود حداکثر ۱۰ دلار بیشتر از قیمت واقعی کفش است. همچنین. لازم است بگوییم که با مصرف کالاها یا خدمات بیشتر. حاشیه سود کاهش مییابد. زیرا هرچه مصرفکننده محصول یا خدمات موردنظر بیشتری داشتهباشد. تمایلش به خرید مجدد کاهش مییابد. حاشیه سود را درآمد نهایی نیز مینامند. از نظر شغلی. هرچه خریدار کالا یا خدمات اضافی . karboom.io4.Published:
آموزش مفهوم حاشیه سود در تحلیل بنیادی.
حاشیه سود خالص شرکت برابر است با سود خالص تقسیمبر فروش: ۱۴۲۰۳۰/۳۱۲۵۳۳۲۰=۰٫۴۵% حاشیه سود عملیاتی شرکت برابر است با سود عملیاتی تقسیمبر فروش: ۲۲۵۹۲۴۰/۳۱۲۵۳۳۲۰=۷٫۲%
برآوردی از حاشیهی سود بانکی در ایران مؤسسه مطالعات و .
نرخ سود سپردهها یک طرف فرمول سادهی محاسبهی حاشیهی سود بانکی. سود پرداختی به سپردههاست. اما در محاسبهی این عدد نکتهای وجود دارد که در برخی موارد تعمداً مورد غفلت قرار میگیرد
فرمول حاشیه سود در بانکها
تجزیه و تحلیل بانکها – ABACUS.
داراییهای درآمدزا در بانک شامل تسهیلات اعطایی. سرمایهگذاری در اوراق مشارکت. سپردههای بانکی و سرمایهگذاری در سهام شرکتهای بورسی و غیربورسی است
بیشترین سود سپرده بانک ها در سال 1400 +جدول کامل رده Rade.
· پولتون رو بذارید تو بیمه زندگی و سرمایه گذاری باران (مورد تأیید بیمه مرکزی ایران) در مقایسه با بانک سود بیشتری میده.اگر بانک سالیانه حداکثر 18 درصد سود بده. بیمه سرمایه گذاری ۵ ساله حداقل
نحوه محاسبه سود وام های بانکی – سیدرضا بازیار.
فرمول کلی محاسبه سود برای تسهیلات با اقساط مساوی ماهیانه (چند قسطه مثل وام فروش اقساطی) که معمولا تعداد زیادی از تسهیلات دریافتی را شامل میشود مانند زیر محاسبه می شود نحوه محاسبه سود وام های بانکی با روش قدیمی مثال: اگر
نسبتهای مالی چیست؟ + معرفی و فرمول 5 نسبت مالی پرکاربرد.
در واقع این نسبت حاشیه ایمنی خاصی را از نظر طلبكاران منعكس میكند و نشان میدهد كه شركت چه مقدار كاهش در سود را میتواند تحمل كند و هنوز قادر به پرداخت هزینه بهره باشد. سود قبل ازبهره و مالیات
محاسبه آنلاین سود سپرده – کیت ست.
کیت ست: با سلام. قطعا سپرده سالانه سود بالاتری دارد. با نرخ سود 10 درصد سپرده کوتاه مدت روز شمار ماهانه 2,054,794 ریال معادل 205 هزار تومان و با نرخ سود 15 درصد سپرده بلندمدت سالانه 3,082,191 ریال ماهانه 308
دوپانت فرمول – به عنوان مثال محاسبه.
در زیر پارامترهای از نوع فاکتوریل. یعنی حاشیه سود (بازده فروش) و گردش دارایی هستند. فرمول دوپونت بدان معنی است که بازگشت سرمایه گذاری به کالا از سود حاصل از فروش دارایی های جاری برابر خواهد شد
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی پرشین حساب.
· اگر حاشیه سود عملیاتی برابر با 0 باشد. یعنی شرکت از هر ۱۰۰ تومان فروش عملیاتی. 6 سود داشته است. 4.2) حاشیه سود ناخالص: اگر حاشیه سود ناخالص 0.35 باشد. یعنی هزینه تولید کالایی که به بهای 100 فروخته
تحقیق در مورد بهره وری در شبکه بانکی.
چنین مدلی در هیچ جای دنیا تاکنون مشاهده نشده است . در کشورهای توسعه یافته به طور عمده نسبت به نرخ واقعی تورم درصدی حاشیه سود تعریف می شود و نرخ تسهیلات اعطایی بانکها به مشتریان تعلق می گیرد
محاسبه سود واممحاسبه سود سپردهفرمول وامنحوه محاسبه سود سپرده بانکیمحاسبه نرخ سود بانکینحوه محاسبه سود بانکیفرمول محاسبه سود بانکیمحاسبه اقساط بانک رفاه
صورت سود و زیان
یکی از اصلی ترین و اساسی ترین صورت های مالی حسابداری پس از ترازنامه، صورت سود و زیان است. صورت سود و زیان در واقع گزارشی است بر درآمد و هزینه های یک شرکت در یک دوره خاص زمانی که درآمدها تحقق یافته باشند.
صورت سود و زیان چیست:
صورت سود و زیان گزارشی است که میزان سود و زیان، درآمد و به طور کلی گزارش عملکرد فعالیت های مالی شرکت در دوره مالی نشخص یا پایان سال مالی نشان می دهد. کلیه شرکت ها موظف هستند در پایان سال مالی با ارائه صورت سود و زیان میزان سودآوری خود را به سهامداران نشان دهند. به عبارت دیگر صورت سود و زیان گزارش خلاصه ای است که هزینه ها و درآمدهای شرکت که با انجام فعالیت های عمیاتی و غیر عملیاتی در یک دوره مالی به دست آمده را نشان می دهد. برای تهیه این گزارش مالی باید هزینه های غیر عملیاتی را از میزان فروش کم کنید تا صورت سود و زیان به دست بیاید.
برای مطالعه مقاله ماده 238 قانون مالیات مستقیم می توانید از این لینک استفاده نمایید.
شیوه تهیه صورت سود و زیان:
- مرحله اول، تهیه صورت سود و زیان تعیین دوره مالی است که عموماً 3 ماهه، 6 ماهه و یا یک ساله است.
- مرحله دوم، محاسبه درآمدهای حاصل از فروش محصولات و ارائه خدمات است.
- در مرحله سوم، قیمت تمام شده کالای فروخته شده باید مشخص شود.
- مرحله چهارم؛ باید بهای تمان شده کالا ار از درآمد دوره مالی مورد محاسبه کسر کرد تا سود ناخالص را پیدا کنید.
- مرحله پنجم، ثبت هزینه های عملیاتی شرکت مانند هزینه عمومی؛ توزیع، فروش و غیره است.
- مرحله ششم، هزینه های فروش و اداری را از سود ناخالص شرکت کسر کنید تا مبلغ قبل از کسر مالیات را به دست بیاورید.
- مرحله هفتم؛ مالیات بر درآمد را در صورت مالی ثبت کنید تا سود خالص محاسبه شود.
- مرحله هشتم؛ مالیات را از درآمد کسر کنید تا درآمد ناخالص به دست بیاید.
- مرحله نهم یا نهایی اطلاعاتی مانند نام شرکت، سال مالی، عنوان گزارش و غیره است که باید در بالای برگه ثبت شود.
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان:
صورت سود و زیان گزارش دوره ای و منتهی به یک بازه زمانی در شرکت است در حالی که ترازنامه تصویری لحظه ای است که وضعیت شرکت را در یک تاریخ مشخص که در ترازنامه هم ذکر شده نشان می دهد.
برای مطالعه مقاله استعلام بدهی مالیاتی می توانید از این لینک استفاده نمایید.
هدف از تهیه صورت سود و زیان:
همان طور که گفته شد صورت سود و زیان، عملکرد دوره ای و سود و زیان شرکت را نشان می دهد. صورت سود و زیان برای موارد زیر کاربرد دارد.
- تغییر درآمد ناشی از فروش نسبت به رشد صنعت.
- تغییر حاشیه سود ناخالص شرکت یا موسسه ناشی از سود عملیاتی و ناخالص دوره.
- بررسی افزایش یا کاهش سود عملیاتی ناخالص در دوره محاسبه شده.
- مقایسه سود آوری واحد تجاری مورد بررسی با سازمان و ادارات مشابه که کالا و خدمات مشابهی تولید کرده و ارائه می دهند.
روش های تهیه گزارش سود و زیان:
گزارش صورت سود و زیان به دو روش تهیه می شود. به عبارت دیگر برای تهیه صورت سود و زیان می توان از دو شیوه زیر استفاده کرد.
روش اول، محاسبه تک مرحله ای:
این روش که به روش تک مرحله ای معروف است ابتدا همه درآمد شرکت را نوشته و زیر آن کلیه هزینه ها را درج کرده و در نهایت از تفاضل این دو رقم سود و زیان قبل از کسر مالیات را می توانید محاسبه کنید.
روش دوم، محاسبه چند مرحله ای:
در این روش باید درآمدهای عملیاتی را از هزینه های عملیاتی کسر کرده تا سود یا زیان ناویزه را به دست بیاورید. سپس درآمدهای عملیاتی و هزینه های غیر عملیاتی را باید زیر هم نوشته تا از تفاضل این مرحله و مرحله قبل به میزان سود و زیان قبل از کسر مالیات می برسیم.
برای مطالعه مقاله تراز آزمایشی چیست می توانید از این لینک استفاده نمایید.
اقلام درج شده در صورت حساب سود و زیان:
اقلام مهمی که درج آن در صورت سود و زیان از اهمیت بالایی برخوردار است درآمدها، هزینه ها و مالیات هستند. سودهایی که در صورت سود و زیان ثبت می شوند 4 نوع هستند. درآمدها و هزینه ها نیز انواع مختلفی دارند که به شرح هر کدام می پردازیم.
سود ناخالص:
سود ناخالص از کم کردن میزان فروش و هزینه های تمام شده کالا به دست می آید.
سود ناخالص = هزینه تمام شده کالا – میزان فروش کالا
سود عملیاتی:
به سود عملیاتی سود قبل از کسر مالیات نیز گفته می شود. برای محاسبه سود عملیاتی باید سود ناخالص را از هزینه های عملیاتی و هزینه استهلاک کم کرد. این معادله به این ترتیب است:
سود عملیاتی = هزینه استهلاک – هزینه عملیاتی – سود ناخالص
سود خالص:
برای به دست اوردن سود خالص می توانید درآمدهای غیر مالیاتی چون سود بانکی را با هزینه های غیر عملیاتی جمع کرده و از سود عملیاتی کم کنید.
سود خالص = مالیات – درآمدهای غیر عملیاتی + هزینه غیر عملیاتی – سود عملیاتی
سود ویژه:
این صورت مالیاتی نتیجه فعالیت های یک شرکت است که با بررسی آن می توانید روش محاسبه حاشیه فروش از نتایج فعالیت های شرکت مطلع شوید که آیا فعالیت های شرکت در این مدت سود آور بوده یا زیان ده.
برای مطالعه مقاله احسابرسی مالیاتی چیست می توانید از این لینک استفاده نمایید.
درآمدهای درج شده در صورت سود و زیان:
درآمدهایی که در صورت سود و زیان برای دوره مالی مشخص باید درج شود شامل عناصر زیر است.
1) درآمد فروش:
هر میزان درآمد که شرکت از فروش کالا و ارائه خدمات به دست می آورد، درآمد فروش نامیده می شود که در قسمت بالای صورت سود و زیان نوشته می شود. درآمد درج شده در صورت سود و زیان ناخالص است، چون هزینه های مرتبط با تولید کالای فروخته و ارائه خدمات در آن لحاظ نمی شود. به عبارت دیگر درآمدی در صورت سود و زیان ثبت می شود که ناشی از فعالیت های اصلی موسسه باشد. به طور مثال کسی که دکه فروش مطبوعات و روزنامه دارد، در کنار کار اصلی اش که فروش مطبوعات است، خوردنی ها و نوشیدنی هایی هم برای فروش به مشتریان می دهد. درآمد اصلی این فرد از فروش روزنامه است و درآمد ناشی از فروش سایر تنقلات و خوردنی ها درآمد فرعی او محسوب می شود.
2) بهای تمام شده کالای فروش رفته:
بهای تمام شده کالای روش محاسبه حاشیه فروش فروش رفته را هزینه فروش نیز می گویند. هزینه فروش، هزینه ای است که صرف فروش کالا یا خدمات ارائه شده در طول دوره مالی شده است. این صورت مالی هزینه های مستقیم مرتبط با تولید و فروش محصولات را نشان می دهد. در یک موسسه خرده فروشی برای محاسبه هزینه فروش باید مجموع موجودی آغاز دوره را به اضافه خرید طول دوره منهای موجودی انتهای دوره کرد.
بهای تمام شده کالای فروش رفته برای شرکت های خدماتی که تولید کالا نداشته و فقط مشغول ارائه خدمات به مشتریان هستند، تحت عنوان هزینه فروش ثبت می شود. به عبارت دیگر در این بخش از صورت سود و زیان می توان خروجی حسابداری شرکت را برآورد کرد. برای محاسبه بهای تمام شده باید نیروی انسانی، مواد اولیه، سربار تولید و هزینه های دیگر مانند استهلاک را نیز در نظر گرفت.
در صورتی که شرکت تولید کننده کالا باشد باید به هزینه فروش، هزینه احتمالی تولید در طول دوره را نیز اضافه کرد. هزینه های تولید شامل دستمزد مستقیم کارکنان برای کار انجام شده، مصرف مستقیم مواد اولیه برای تولید، استهلاک کارخانه، ماشین آلات و سربار ساخت و غیره است.
3) سایر درآمدها:
سایر درآمدها بخشی از درآمد است که از فعالیت اصلی موسسه به دست نمی آید و ناشی از فعالیت های جانبی است. مانند همان فروش تنقلات در کنار فروش روزنامه.
برای مطالعه مقاله ااظهارنامه عملکرد اشخاص حقوقی می توانید از این لینک استفاده نمایید.
هزینه های درج شده در صورت سور و زیان:
هزینه هایی که در صورت سود و زیان ثبت می شود بسته به نوع و فعالیت شرکت متفاوت است.این هزینه ها به شرح زیر است:
1- هزینه های توزیع و فروش:
این هزینه ها را می توان در شمار هزینه های احتمالی موسسه برای ارائه کالا به مشتریان به حساب آورد. از این نوع هزینه ها می توان هزینه بازاریابی، نقل و انتقال محصول، تبلیغات و ترویج مصرف را نام برد. این هزینه ها که همگی برای افزایش فروش هستند باید در یک گروه با هم جمع بندی شوند.
2- هزینه اداری:
این هزینه ها به طور مستقیم ارتباطی به فروش کالا یا ارائه خدمات ندارند و شامل هزینه هایی چون مدیریت پشتیبانی، هزینه های عمومی و اداری و غیره می شود. به عبارت دیگر هزینه های اداری هزینه های غیر مستقیمی هستند که ارتباطی با کسب و کار واحد اقتصادی مربوطه ندارند. هزینه حقوق و دستمزد کارکنان غیر تولیدی، هزینه های جاری مانند بیمه، هزینه ماموریت، استهلاک و غیره می شود. لیست هزینه های اداری شامل:
هرینه روش محاسبه حاشیه فروش حقوق و دستمزد مدیریت اجرایی، هزینه های حقوقی و حرفه ای است. استهلاک ساختمان، اجاره بها و هزینه های بخش های منابع انسانی و مدیریت را نیز می توان در همین گروه قرار داد.
3- هزینه مالی:
این هزینه غالبا شامل بهره وام های دریافتی و بهره اوراق قرضه می شود.
4- هزینه استهلاک:
نوعی هزینه غیر نقدی که توسط حسابداران محاسبه می شود. این هزینه که به صورت نقدی نیست مربوط به مالیات نیز می شود. اگر هزینه استهلاک را از سود خالص شرکت کم کنیم منجر به کاهش مالیات پرداختی شرکت می شود. برای محاسبه هزینه استهلاک می توان از استانداردهای ارائه شده بر اساس قانون مالیات مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرد. برای آشکار شدن مفهوم این هزینه ها باید برایتان بگوییم که دارایی های بلند مدت شرکت که در طول زمان دچار فرسودگی شده و از ارزش و قیمتشان کاسته می شود استهلاک می گویند. این دارایی های شامل تجهیزات ساختمان وسایل نقیله و غیره است.
5- سایر هزینه ها:
سایر هزینه ها را می توان هزینه هایی که به طور کلی در رده هزینه ها جایی ندارند به شمار آورد این هزینه ها که خیلی هم چشمگیر نیستند ولی منجر به افزایش سوددهی در آینده و بالا رفتن توان شرکت می شوند، مانند توسعه فناوری، تحقیق و توسعه، غرامت مبتنی بر سهام، هزینه اختلاس در ارزش سود و زیان ناشی از فروش سرمایه گذاری ها و سایر هزینه هایی که مربوط به صنعت یا شرکت است.
روش محاسبه حاشیه فروش
سیستم بهای تمام شده
اهمیت حسابداری بهای تمام شده
در واقع حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده یک ابزار بسیارمهم در اختیار مدیریت میباشد تا مدیران را در برنامه ریزی، کنترل ونظارت وبررسی نتایج فعالیتها، یاری نماید.
مدیریت با استفاده از حسابداری صنعتی ،بهای تمام شده تولیدات را محاسبه میکند و کنترل خود را برروی هزینه های مواد ،دستمزد و و سایر هزینه های تولید اعمال میکند.
مدیران اگر گزارشات دقیق و صحیحی از عوامل هزینه نداشته باشند در تصمیم گیری خود در جهت افزایش تولید یا سایرتصمیم گیریها و راه انجام تصمیمات خود با مشکل مواجه خواهندشد .
قابلیت های سیستم بهای تمام شده کالا
امروزه با رشد فناوریهای نوین و استفاده از ابزارهای همراه، کسبوکارهای بسیار متنوعی در جهان پدید آمده است. یکی از مهمترین اهداف هر کسبوکار و هر واحد اقتصادی، فروش محصول یا خدمت و به دنبال آن کسب سود و درآمد است.
برخی کارشناسان معتقدند انگیزه سود ، مهمترین و قدرتمندترین محرک اداره امور کسبوکارها قلمداد میشود. یک راه مهم برای نیل به این هدف، توانایی و امکان محاسبه هزینههایی است که برای تولید کالا یا ارائه خدمت، به سازمان تحمیل شده است.
واضح است که این موضوع از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میباشد؛ زیرا با محاسبه بهای تمام شده و تحلیل آن میتوان علاوه بر مدیریت صحیح هزینهها و برنامهریزی منسجم برای آینده سازمان، پاسخهای مستدل و دلگرمکننده به سهامداران و سرمایهگذاران ارائه نمود.
حسابداری صنعتی (بهای تمام شده)
حسابداری صنعتی شاخه ای از علم و فن حسابداری است که وظیفه جمع آوری اطلاعات مربوط به عوامل هزینه و محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات را بر عهده داشته و باتجزیه و تحلیل گزارش هاو بررسی راه های تولید روش های تقلیل بهای تمام شده تولیدات را بیان می کند
«بهای تمام شده کالای فروش رفته» هزینه ایجاد محصولاتی است که یک شرکت به فروش میرساند؛ بنابراین تنها، هزینههایی لحاظ میشوند که به صورت مستقیم به تولید محصولات مربوط هستند و در این فرآیند، هزینههای غیرمستقیم – مثل ،هزینههای توزیع، فروش و بازاریابی – معمولا مدنظر قرار میگیرد..
«بهای تمام شده کالای فروش رفته» در صورت سود و زیان ظاهر میشود و میتواند برای محاسبه حاشیه سود ناخالص شرکت از درآمد کسر شود.امروزه با توجه به تنوع کسبو کارها، هزینههای دقیقی که در محاسبه «بهای تمام شده کالای فروش رفته» دخیل است، متفاوت بوده و به نوع بیزینس کسبوکار مربوط میشود.
اهمیت حسابداری بهای تمام شده
در واقع حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده یک ابزار بسیارمهم در اختیار مدیریت می باشد تا مدیران را در برنامه ریزی، کنترل ونظارت وبررسی نتایج فعالیت ها، یاری نماید.
مدیریت با استفاده از حسابداری صنعتی ،بهای تمام شده تولیدات را محاسبه می کند و کنترل خود را برروی هزینه های مواد ،دستمزد و سایر هزینه های تولید اعمال می کند.
مدیران اگر گزارشات دقیق و صحیحی از عوامل هزینه نداشته باشند در تصمیم گیری خود در جهت افزایش تولید یا سایرتصمیم گیری ها و راه انجام تصمیمات خود با مشکل مواجه خواهندشد .
به عنوان مثال فرض کنید در صورتی که هدف تغییر نوع محصول تولید شده یا افزایش تولید باشد باید اطلاعات دقیقی از هزینه تولید وجود داشته باشد تا بتوان تصمیم گرفت که اگر ماشین آلات جدید خریداری شوند مقرون به صرفه است و یا ماشین آلات تعویض شوند، یا اینکه ماشین آلات اجاره گرفته شوند، یا بهتر است حقوق پرسنل افزایش داده شود و یا باید مقدار پرسنل افزایش داده شودو بسیاری از انواع تصمیمات مدیریت درموارد مشابه فوق الذکر مشروط بر اطلاعات حسابداری بهای تمام شده می باشد .
کاربرد محاسبه بهای تمام شده کالا ابزاری برای مدیران:
بهای تمام شده کالا اطلاعات مفید و مهمی را در اختیار مدیران صنایع قرار میدهد.ودراتخاذ تصمیمهای بلند مدت و کوتاه مدت موثر است. این اشخاص با بررسی بهای تمام شده کالا و میزان تاثیر عوامل مختلف در آن اقداماتی را در راستای کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری ترتیب میدهند. در واقع گزارشهای حسابداری که هزینههای تولید را مورد بررسی قرار داده و قیمت تمام شده محصول را روش محاسبه حاشیه فروش ارائه میکند ابزاری قدرتمند در دست مدیران صنایع مختلف است. چرا که این گزارشها حاوی جزئیات کامل و دقیق از قیمت مواد اولیه، میزان دستمزد و هزینههای سربار است. یک مدیر موفق با استفاده از این اطلاعات میتواند راهکارهایی را برای کاهش هزینهها در هر کدام از بخشهای مربوطه ارائه بدهد.
محاسبه دقیق سود و قیمت گذاری:
بدون بررسی هزینههای تولید کالا امکان قیمت گذاری اصولی بر محصول وجود ندارد. هرچند متاسفانه بیشتر واحدهای صنعتی به این مسئله توجهی ندارند. این در حالی است که مهمترین انگیزه برای هر کسب و کاری کسب سود و درآمد است. نکتهای که کمتر به آن پرداخته میشود، این است که بدون محاسبه هزینههای تولید میزان دقیق سود مشخص نخواهد شد. چه بسا فعالیت تولیدی که در حال انجام است دچار زیان شود ولی مدیران مجموعه در خلال گردشهای مالی متوجه آن نشده و در بلند مدت دچار ورشکستگی شوند.
مالیات شفاف:
حسابرسیهای مالیاتی بر مبنای هزینههای تولید و میزان سود شناسایی شده، شکل میگیرند. بهای تمام شده کالا بخش بزرگی از هزینهها را شامل میشود و بدون محاسبه دقیق آن، محاسبه میزان سود و مالیات بر آن نیز میسر نخواهد بود.
دریافت تسهیلات:
دریافت تسهیلات بانکی به خصوص در صنایع دانش بنیان و تازه تاسیس همواره مورد نیاز است. دریافت روش محاسبه حاشیه فروش این نوع از تسهیلات در شرایط قانونی، منوط به ارائه طرح توجیهی خواهد بود. در طـرح توجیهی یکی از مباحث، محاسبه دقیق هزینهها و میـزان ســود است. بر همین اساس محاسبه بهای تمام شده کالا ضروری خواهد بود. البته در طرحهای توجیهی، در مواقعی که دریافت تسهیلات پیش از شروع فعالیتهای تولیدی مورد نیاز باشد محاسبه هزینهها بر اساس تجارب مشابه و استعلام قیمتهای مواد و دستمزد انجام میشود. در روش محاسبه حاشیه فرروش محاسبه حاشیه فروش وش اصل محاسبات به صورت پیشبینی شکل میگیرد.
بهای تمام شده؛ کمک کار مدیران
حسابداری بهای تمام شده یک ابزار بسیار مهم در اختیار مدیریت به شمار میرود زیرا مدیران با استفاده از آن میتوانند بهای تمام شده تولیدات یا کالاهای خریداری شده یا فروش رفته را محاسبه کنند.
این کار باعث میشود مدیران اولاً کنترل خود را بر روی هزینههای تولید از قبیل خرید مواد اولیه، هزینه استفاده از ماشینآلات، دستمزد پرسنل و غیره اعمال نمایند و ثانیاً با نشان دادن مدیریت قدرتمند خود، کاهش هزینههای سازمانی، افزایش بهرهوری و ارتقاء سطح انگیزه پرسنل را فراهم آورند.
واضح است که اگر مدیران گزارشهای دقیق و صحیحی از هزینهها نداشته باشند، در تصمیمگیریهای مالی و مدیریتی خود با مشکلات عدیدهای مواجه خواهند شد. از آن جا که سیستم های سنتی بهای تمام شده دارای اشکالات زیر می باشد سازمان نیازمند سیستم بهای تمام شده می باشد.
سیستمهای سنتی محاسبه بهای تمام شده و اشکالات آن
اصولاً برای تعیین قیمت تمام شده دو رویکرد مدنظر است: رویکرد سنتی و رویکرد نوین. در سیستمهای سنتی هزینهیابی، برای تخصیص هزینه سربار معمولاً از هزینه (ساعت) کار مستقیم به عنوان مبنای تخصیص استفاده میشود؛ در حالی که امروزه هزینه کار مستقیم اغلب کمتر از 15 درصد است و در مقابل، هزینههای سربار بیش از 50 درصد از هزینه محصول را دربر میگیرد. بنابراین تخصیص هزینههای سربار بر اساس مبناهایی همچون هزینه (ساعت) کار مستقیم، باعث محاسبه نادرست بهای تمام شده محصولات میشود. در نظام سنتی، بهای تمام شده محصول طی فرایند زیر محاسبه میشود:
1. ردیابی (اختصاص) مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به محصولات یا خدمات
2. تخصیص هزینههای سربار به محصولات یا خدمات بر مبنای یک نرخ جذب معین
3. محاسبه بهای تمام شده محصولات به این شیوه محاسبه بهای تمام شده ایراداتی وارد شده است که میتوان موارد زیر را بیان کرد:
• هزینه کار مستقیم اهمیت خود را از دست میدهد.
• در جریان تولید پیچیده و غیرمعمول، این سیستم جوابگو نیست.
• اطلاعاتی صحیح و واقعی در مورد بهای تمام شده و سودآوری شرکت ارائه نمیکند.
• استفاده از یک مبنای تخصیص نمیتواند به طرز مناسبی تمام روابط بین هزینهها را نشان دهد.
• علیرغم بالا بودن سهم هزینه سربار در هزینه محصول، نحوه تخصیص هزینه سربار به هر اندازه که باشد فاقد اهمیت است.
آشنایی با سیستم بهای تمام شده الگوریتم پویا
ماموريت اصلي سيستم بهاي تمام شده صنعتی الگوریتم پویا با برند توسن به عنوان يكي ازاجزاء مجموعه سيستمهاي يكپارچه عبارتست از :
جمع آوري ، طبقه بندي ، كنترل و تسهيم هزينه هاي واقعي (مواد ، دستمزد و سربار ) و محاسبه بهاي تمام شده محصولات توليدي و خدمات ارائه شده و محاسبه انحرافات ناشي از تعامل بهاي تمام شده واقعي و استاندارد که معمولا اين رسالت را از طرق ارتباط با سيستم هايي چون حسابداري مالي ، انبار و حسابداري انبار،کنترل توليد، مهندسي محصول، انجام مي دهد. این سیستم اهداف زیر را دنبال می نماید:
1- گزارش به مدیریت در مورد وقایع روزمره شرکت
2- گزارش به مدیریت درمورد تصمیمات بلندمدت
3- گزارشگری خارجی یا برون سازمانی
در سیستم توسن تمام يا قسمتي از هزينه هاي واحدهاي خدماتي به عنوان سربار غير مستقيم به واحدهاي توليدي تسهيم مي شود . تسهيم هزينه ها با روش يك طرفه (پلكاني ) که شامل تخصيص هزينه هاي دواير خدماتي به يكديگر برمبناي اولويت هاي از پيش تعيين شده و درنهایت به دواير توليدي است صورت می گیرد و انحرافات سربار با روش سه انحرافي ( انحراف حجم ،انحراف ظرفيت بلا استفاده ،انحراف كارآيي سربار ) انجام می شود.
امکانات سیستم بهای تمام شده توسن:
_ تعریف تنظیمات سیستم به ازای هر دوره محاسباتی
_ تعریف چندین دوره محاسبه با طول زمان های متفاوت
_ تعریف نسخه های پیش بینی برای محاسبه قیمت تمام شده پیش بینی
_ معرفی انبارها و کالاهای مجاز برای محاسبه
_ امکان ثبت BOM و OPC (درخت محصول) محصولات و زمان استاندارد ساخت محصولات
_ امکان کپی اطلاعات مبانی و پایه بین دوره های مختلف مورد محاسبه
_ امکان تعیین ماهیت مراکز هزینه (تولیدی- خدماتی- عمومی- اداری- فروش و توزیع- پیمانکاری)
_ امکان تقسیم مراکز هزینه به واحدهای کوچکتری به نام ایستگاه کاری و محاسبه قیمت تمام شده در سطح ایستگاه کاری
_ امکان معرفی ماشین آلات وابسته به مرکز هزینه و ایستگاه کاری و زمان در دسترس آنها به ازای هر دوره محاسبه
_ امکان ثبت تقویم کاری و تعیین زمان دستمزد و سربار به ازای هر ایستگاه کاری
_ امکان ثبت نرخ استاندارد دستمزد و سربار به تفکیک ایستگاه های کاری به ازای هر دوره محاسبه
_ امکان دریافت هزینه های مراکز از سیستم حسابداری به ازای هر دوره محاسبه (با قابلیت ویرایش اطلاعات با توجه به تنظیمات سیستم)
_ امکان دریافت اطلاعات ریالی و تعدادی مواد اولیه به ازای هر مرکز هزینه از سیستم انبار به روش محاسبه حاشیه فروش ازای هر دوره محاسبه (با قابلیت ویرایش اطلاعات با توجه به تنظیمات سیستم)
_ امکان معرفی مبانی تسهیم و مقدار دهی به مبانی تسهیم به تفکیک مراکز و ایستگاه ها به صورت دستی و سیستمی
_ امکان تعیین ماتریس سهم برای مراکز هزینه از یکدیگر با توجه به مبنای تسهیم
_ امکان تسهیم هزینه های مراکز خدماتی، اداری یا عمومی با توجه به ماتریس سهم بری به روش یک طرفه پلکانی
_ امکان محاسبه موجودی پای کار پایان دوره به ازای هر ایستگاه کاری به صورت سیستمی
_ امکان تحلیل ضایعات و شناسایی درصد ضایعات عادی و غیر عادی
_ امکان ثبت برگه های تولید
_ امکان محاسبه انحرافات
_ امکان محاسبه بهای تمام شده محصولات به صورت پیش بینی واقعی
_ امکان تسهیم مواد ارسالی از انبار با استفاده از معادل آحاد مصرف مواد در کالاها
هزینه فرصت چیست و چگونه محاسبه میشود؟
هزینه فرصت نشانگر مزایا و سود بالقوه از دست رفته یک شخص، سرمایه گذار و یا یک کسب و کار در زمان انتخاب یک گزینه و ترجیح آن بر دیگری به منظور سرمایه گذاری است. اگر با سرمایهای که در دست دارید و اقدام به خرید خانه میکنید و بعد از تصمیم گیری در رابطه با صرف هزینه خود به دیگر سرمایه گذاریهای دیگری که میتوانستید انجام دهید، فکر میکنید، در واقع هزینه فرصت خود را میسنجید. در این مقاله به دنبال ارائه توضیحاتی در خصوص هزینه فرصت، فرمول به دست آوردن آن، چگونگی محاسبه آن، پیامدهای اصلی آن و تفاوت آن با هزینههای غیر بازگشت هستیم؛ در ادامه با اکو ساختمان همراه باشید.
هزینه فرصت چیست؟
همانطور که عنوان شد هزینه فرصت (Opportunity Cost) نشان دهنده سود و مزایای از دست رفته یک شخص حقیقی یا حقوقی، سرمایه گذار و یا یک کسب و کار در زمان انتخاب یک گزینه و ترجیح آن بر دیگری به منظور سرمایه گذاری است. ازآنجاییکه در گزارشات مالی هزینههای فرصت را عنوان نمیشود؛ صاحبان کسب و کار میتوانند از آن برای اتخاذ تصمیمات مهم در زمانی که گزینه های زیادی پیش رو دارند، بهره ببرند. به معنی سادهتر هزینه فرصت تفاوت در سود از یک سرمایه گذاری انجام شده (سود کمتر) و یک فرصت سرمایه گذاری صورت نگرفته (سود بیشتر) است.
فرمول هزینههای فرصت چیست؟
هزینه فرصت = بازگشت بهترین گزینه های از دست رفته – بازگشت گزینه انتخابی
محاسبه هزینه فرصت چگونه است؟
اجازه دهید چگونگی محاسبه هزینه فرصت را با یک مثال توضیح دهم؛ فرمول محاسبه هزینه فرصت در واقع تفاوت بین بازده هر گزینه است. تصور کنید که گزینه «الف» را در اختیار دارید، برای سرمایه گذاری در بازار سهام منجر به تولید بازده سود سرمایه میشود. گزینه «ب» بهمنظور بازگرداندن دوباره پول خود به یک کسب و کار است که انتظار میرود تجهیزات جدید تولید راندمان تولید را افزایش دهد و منجر به کاهش هزینههای عملیاتی و حاشیه سود بالاتر میشود. تصور کنید بازده مورد انتظار بر روی سرمایه برای یک سال آینده در بازار سهام ۱۲ درصد باشد و شرکت شما نیز انتظار دارد با بهروزرسانی تجهیزات، در این بازه ۱۰ درصد بازده سود را افزایش دهد. هزینه فرصت انتخاب تجهیزات و ترجیح آنها بر بازار سهام ۱۲ درصد منهای ۱۰ درصد بوده که برابر با دو درصد است؛ به عبارت دیگر، با سرمایه گذاری در کسب و کار، شما فرصت به دست آوردن بازده بیشتری را خواهید داشت.
ازآنجاییکه هزینه فرصت محاسبهای رو به جلو است، نرخ واقعی برای هر دو گزینه ناشناخته است. تصور کنید که شرکت در مثال بالا، تجهیزات جدید را در اولویت قرار ندهد و در عوض بر روی سهام بازار سرمایه گذاری میکند. اگر اوراق بهادار انتخاب شده با کاهش ارزش روبرو شوند، شرکت با از دست دادن کل سرمایه ورشکسته خواهد شد و از بازده ۱۲ درصدی بهرهای نمیبرد.
به منظور سادهتر کردن این مفهوم، تصور کنید که سرمایه گذاری بازده صفر درصدی داشته است و این بدان معنی است که شرکت دقیقاً همان سرمایهای که وارد کرده را به دست میآورد. هزینه فرصت برای انتخاب این گزینه ۱۰ درصد منهای صفر درصد است که در واقع همان ۱۰ درصد میشود. به همین صورت، اگر شرکت تجهیزات جدید را انتخاب کند ممکن است هیج تأثیری در بهره وری تولید نداشته باشد و سود مجدداً ثابت باقی بماند. هزینه فرصت برای انتخاب این گزینه در واقع ۱۲ تا ۲ درصد است که از پیش انتظار میرفت.
تفاوت بین هزینه فرصت و هزینههای غیر قابل بازگشت
تفاوت بین هزینه فرصت و هزینه غرامت (Sunk Cost) در واقع تفاوت بین پول صرف شده و بازده بالقوهای است که به علت انباشت و صرف سرمایه در بخشهای دیگر، در یک سرمایه گذاری به دست نیامده است. بهعنوانمثال، خرید ۱۰۰۰ سهام شرکت «الف» با ۱۰،۰۰۰ تومان به ازای هر سهم، نشان دهنده هزینه غیر قابل بازگشت ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ تومانی است. در واقع این هزینهای است که برای سرمایه گذاری صرف میشود و بازگرداندن این سرمایه نیازمند تسویه سهام به قیمت مشابه یا بالاتر از هزینه خرید است.
از نظر حسابداری، هزینه غیر قابل بازگشت میتواند به مبلغ صرف شده اولیه برای خرید یک قطعه گران قیمت از تجهیزات سنگین که به مرور زمان مستهلک میشود و غیر قابل بازگشت است، نیز اشاره داشته باشد. هزینه فرصت میتواند خرید یک قطعه تجهیزات سنگین با بازده مورد انتظار سرمایه گذاری با نرخ بازگشت سرمایه ۵ یا ۴ درصد باشد. همانطور که مشاهده کردید، هزینه فرصت تعریف کننده بازدهای است که میتوانست در صورت سرمایه گذاری بر موردی دیگر به دست آید.
تفاوت بین ریسک و هزینه فرصت
در علم اقتصاد، از ریسک به عنوان احتمال اینکه درآمد واقعی و پیش بینی شده سرمایه گذاری متفاوت باشد و روش محاسبه حاشیه فروش سرمایه گذار بخش یا کل سرمایه خود را از دست دهد، یاد میشود. هزینه فرصت مربوط به این امر است که بازده سرمایه گذاری انتخابی کمتر از بازده سرمایه گذاری حذف شده (انتخاب نشده) باشد. تفاوت اصلی که منجر به ریسک میشود، مقایسه عملکرد واقعی یک سرمایه گذاری با عملکرد پیش بینی شده از همان سرمایه گذاری است، درحالیکه هزینه فرصت به مقایسه عملکرد واقعی یک سرمایه گذاری با عملکرد واقعی سرمایه گذاری دیگری است.
کاربرد هزینه فرصت در خرید روزمره؟
وقتی تصمیمات بزرگی مانند خرید خانه یا راه اندازی یک کسب و کار را در نظر میگیرید، احتمالاً تحقیقات زیادی درباره نقاط قوت و ضعف آن انجام میدهید. مشکلات زمانی رخ میدهند که هیچگاه به کارهای دیگری که میتوانستید با سرمایه فعلی خود انجام دهید، یا بدون در نظر گرفتن فرصتهای از دست رفته، مورد دیگری را خریداری کنید، نمیاندیشید. خرج کردن برای ناهار و صرف آن بیرون از خانه گزینه خوبی است زیرا فرصت استراحت در بین کار را در اختیار شما قرار میدهد.
تفکر در مورد هزینههای فرصت برای هر تصمیم گیری ساده و روزمره ممکن است در ابتدا امری دشوار به نظر برسد. حتی استفاده از سوپر مارکتهای همواره تخفیف در مقابل سوپر مارکتهای معمولی میتواند مثالی از هزینههای فرصت باشد. هزینههای فرصت در هر روش محاسبه حاشیه فروش مکانی وجود دارند و ممکن است درباره هر تصمیمی، خواه بزرگ یا کوچک صدق کنند.
سخن آخر
کاربرد هزینه فرصت در صنعت ساخت و ساز میتواند بسیار سادهتر از دیگر صنایع و بازارهای سرمایه گذاری باشد؛ ولی ازآنجاییکه بازار مسکن در ایران همیشه پر سود و با ریسک کم بوده است؛ بنابراین افراد به مطالعات پیش از سرمایه گذاری در این بازار نیازی نداشتند. امروزه با بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری در این بازار، نوسان قیمت مسکن و مصالح ساختمانی و کاهش قدرت خرید، خریداران واقعی میتواند بر هزینه فرصت تأثیر گذار باشد. برای انجام مطالعات امکان سنجی و پیش امکان سنجی و همچنین پیش بینی قیمت مسکن به اکو ساختمان مراجعه کنید.
حسابداری - accounting
آخرین اخبار - اطلاعات و هر آنچه از حسابداری میخواهید
هزینه یابی جذبی و متغیر
ـ روش هزينه يابي مستقيم يا متغير
در روش هزينههاي جذبي :
كليه هزينههاي توليدي نظير مواد مستقيم ـ دستمزد مستقيم، سربار متغير ساخت، سربار ثابت ساخت، دربهاي تمام شده موجودي كالاي در جريان ساخت منظور ميگردد.
روش هزينه يابي مستقيم يا متغير:
فقط آن قسمت هزينههاي ساخت به محصولات منظور ميگردد كه مستقيماً با حجم توليد تغيير مينمايد.
در روش فوق مواد مستقيم دستمزد مستقيم سربار متغير ساخت كه هزينههاي متغير توليدي مي باشد در حساب كالاي در جريان ساخت و در بهاي تمام شده موجوديهاي آخر دوره به عنوان هزينههاي دوره در صورتحساب سود و زيان منظور ميگردد.
سربار ساخت را اقلامي مانند هزينه اجاره ـ هزينه استهلاك حقوق و دستمزد و سرپرستان تشكيل ميدهد و بستگي به تعداد توليد ندارد.
هزينه غير توليدي همراه با هزينههاي اداري و تشكيلاتي و هزينههاي توزيع و فروش در هزينهيابي مستقيم در صورتحساب سود و زيان نشان داده ميشود.
تفكيك هزينههاي سربار به دو بخش ثابت و متغير به مديريت امكان ميدهد كه اقلام سربار متغير توليد را بيشتر كنترل نمود.
هزينههاي اداري و تشكيلاتي و هزينههاي توزيع و فروش در هر دو روش هزينههاي طي دوره شناخته شده و در صورتحساب سود و زيان منظور ميگردد.
منظور از طبقهبندي طبيعي هزينهها، طبقه بندي براساس تصميمات اصولي بهاي تمام شده كالاي فروش رفته و هزينههاي توزيع و فروش و هزينههاي اداري و عمومي است.
در هزينهيابي مستقيم با متغير هزينهها طبق گرايش هزينه به ثابت و متغير تقسيم بندي ميگردد.
دو اختلاف اساسي بين هزينهيابي جذبي و هزينهيابي مستقيم وجود دارد در رابطه با هزينههاي سربار ثابت ساخت.
1ـ در هزينه يابي جذبي در گزارش توليد هزينههاي سربار ثابت نشان داده ميشود.
در هزينه يابي مستقيم هزينههاي سربار ثابت ساخت به عنوان هزينههاي طي دوره در صورت سود و زيان نشان داده ميشود.
2ـ در ارائه هزينهها در صورتحساب سود و زيان كه در هزينه يابي جذبي با تقسيم بندي طبيعي ولي در هزينهيابي مستقيم به عوامل ثابت و متغير تقسيم گرديده است.
به هزينهيابي جذبي هزينهيابي كامل نيز ميگويند: زيرا انواع هزينههاي ساخت بهاي تمام شده كالاي ساخت شده را تشكيل ميدهد.
سرباز ثابت ساخت مكمل است هنگامي كه توليد متوقف باشد نيز وجود داشته باشد در حقيقت سربار ثابت ساخت بستگي به مقدار توليد ندارد بلكه تابعي از زمان ميباشد.
هزينههاي غير توليدي به شحر زير طبقهبندي گرديده است 1ـ هزينههاي توزيع و فروش ـ هزينههاي عمومي و اداري ـ هزينههاي غير توليدي
تعيين هزينههاي ثابت و تعميم در تجربه و تحليل بهاي تمام شده در مقايسه با حجم فعاليت و سود بينهايت مهم ميباشد.
فقط هزينههاي متغير در بهاي تمام شده كالاي ساخته شده منظور ميگردد و سربار ثابت ساخت به عنوان هزينههاي دوره تلقي ميگردد.
بهاي تمام شده كالاي فروش رفته در هزينهيابي مستقيم شامل اقلام متغير بهاي تمام شده كالاي فروش رفته است كه از فروش كسر ميشود مبلغ بدست آمده را حاشيه فروش توليد ناميده ميشود.
حاشيه فروش توليد مشخص ميكند كه چه مبلغ درآمد وجود دارد تا تمام هزينههاي دوره را بپوشاند و سود مورد انتظار شركت را تأمين مينمايند.
هنگامي كه هزينههاي متغير غير توليدي از حاشيه فروش و تويليد گر گروه حاشيه فروش خالص بدست ميآيد به طوري كه تفاوت بين جمع فروش و هزينههاي متغير را حاشيه فروش مينامند.
موارد استفاده از هزينهيابي مستقيم: راهنمايي براي مديران در رابطه با تصميم گيري در مواردي كه كدام محصول را بيشتر توليد نمايند يا اينكه توليد كدام محصول را محدود نمايند.
مديريت با كمك حاشيه فروش به آساني ميتواند روش محاسبه حاشیه فروش در مورد توقف توليد يك محصول تصميم بگيرد.
در ارزيابي تعميرات حاصله ناشي از كاهش قيمتها و تخفيف ميتواند مورد استفاده قرار گيرد. در محابه سود برآوردي به مديران كمك ميكند در قيمت گذاري محصولات و رابطه بين هزينهها حجم قسمت و سود به مديران كمك مي كند
و گزارشگري مالي
از تقسيم مجموع هزينههاي ثابت و سود مورد انتظار بر حاشيه فروش يك واحد تعداد واحدهاي فروش رفته بدست ميآيد.
حاشيه فروش اطلاعات لازم را براي يك تصميم صحيح در مورد محصولي كه بيشترين حاشيه فروش و سود را تأمين كند در اختيار ما قرار ميدهد.
اگر نسبت حاشيه فروش بيشتر باشد به همان نسبت سود حاصل از فروش محصولات نيز اضافه خواهد شد و بر عكس
اضافه يا كسر جذب سربار دو عامل ميتواند داشته باشد انحراف هزينه يا انحراف كارايي
اگر هزينه سربار ثابت واقعي با هزينه سربار ثابت مورد انتظار تفاوت داشته باشد انحراف هزينه سربار بوجود خواهد آمد.
اگر ظرفيت واقعي مورد انتظار با ظرفيت مورد استفاده تفاوت داشته باشد انحراف حجم بوجود ميآيد.
كسر جذب سربار = هزينة سربار ثابت مورد انتظار > هزينه سربار ثابت واقعي
اضافه جذب سربار = هزينة سربار ثابت مورد انتظار ظرفيت واقعي
ضعف انحراف حجم نامساعد باعث افزايش قيمت تمام شده كالاي فروش رفته و خلاف انحراف مساعد انحراف باعث كاهش قيمت تمام شده كالاي فروش رفته خواهد شد.
حاشيه فروش هر واحد محصول از تفاوت فروش يك واحد و هزينهيابي متغير هر واحد بدست ميآيد در نتيجه در سالهايي كه حجم فروش مساوي باشد حاشيه توليد نيز مساوي خواهد بود
انحراف حجم به هيچ وجه در هزينهيابي مستقيم وجود ندارد: زيرا هزينهيابي ثابت به حساب توليد تخصيص نمييابد جمع هزينههاي ثابت كه در هر سال در حاصل نشان روش محاسبه حاشیه فروش داده ميشود هزينههاي واقعي است.
صورتحساب سود و وزيان در هزينه يابي مستقيم براي برنامهريزي كنترل و تصميم گيري داخل ساختمان بسيار مفيد تراز هزينه يابي جذبي ميباشد.
اگر هزينههاي استاندارد مورد استفاده قرار گيرد و انحراف به هزينه برده شود مبلغ انحراف به شرح زير محاسبه ميشود.
اختلاف سوددر هزينه يابي جذبي و هزينه يابي مستقيم = (نرخ جذب سربار) × (تغييرات در تعداد موجوديها)
سود بيشتر يا كمتر چه در هزينهيابي جذبي و چه در هزينهيابي مستقيم بستگي به رابطه توليد و فروش دراد اگر توليد و فروش مساوي باشد سود در هزينههاي جذبي با هزينههاي متغيير يكسان خواهد بود.
اگر توليد بيشتر از فروش باشد سود در هزينهيابي جذبي بيشتر از هزينهيابي متغير خواهد بود. زيرا قسمتي از هزينههاي سربار ثابت در بهاي موجودي كالاي پايان دوره منظور مي شود.
اگر تعداد توليد كمتر از فروش باشد سود در هزينهيابي جذبي كمتر از سود در هزينهيابي متغير خواهد بود.
در صورتي كه توليد از سطح فعاليت عادي منحرف گشته باشد انحراف جمع به وجود ميآيد كه مقدار انحراف حجم برابر مي شود با:
حاصل ضرب نرخ سربار در تفاوت حجم واقعي توليد و سطح فعاليت عادي
انحراف حجم توليد فقط در روش هزينهيابي جذبي و هزينهها براساس طبقهبندي طبيعي مانند هزينههاي توليد بازاريابي اداري طبقهبندي ميشود در هزينهيابي مستقيم هزينهها براساس گزارش هزينهها به متغير (هزينههاي متغير و هزينه ثابت) طبقهبندي ميشود.
چهار دسته اختلاف بين هزينه يابي جذبي و هزينه يابي مستقيم: 1 ـ تركيب هزينههاي توليد 2ـ ساختار فهرست حسابها 3ـ پردازش جمع آوري اطلاعات 4ـ نحوه تنظيم صورتحساب سود و زيان
توليد است. كه در هزينه يابي جذبي به عنوان هزينههاي توليدي در هزينه يابي متغير به عنوان اختلاف عمده در مورد سود هزينههاي سربار ثابت
هزينههاي چادي دوره تلقي ميشود كه باعث متغير در بهاي تمام شده و تنظيم صورتحساب سود و زيان ميگردد.
هماهنگي بين 2 روش : 1
ـ از يك منبع اطلاعاتي هزينه استفاده ميكند
2ـ هزينههاي مواد مستقيم سربار متغير كارخانه يكسان است و به عنوان هزينههاي توليد شناخته ميشود
3ـ هزينههاي فروش اداري به عنوان هزينههاي جادي دوره محسوب ميشود.
4ـ به جز حسابهاي كالاي در جريان ساخت و كالاي ساخته شده ساير حسابها مشابه يكديگر ميباشد.
مثال : - مديريت شركت آلفا صورت سود و زيان سال مالي منتهي به 30 اسفند ماه 1387 را به روش هزينه يابي متغير ( مستقيم ) تهيه كرده است و اطلاعات زير در اختيار مي باشد :
بودجه ساعات كار مستقيم 360،000 ساعت
بودجه سربار ثابت كارخانه 3،600،000 ريال
ساعات استاندارد كار مستقيم براي توليد هر واحد محصول 2 ساعت
سود عملياتي به روش هزينه يابي متغير 2،480،000 ريال
توليد واقعي در سال 1387 ، 10،000 واحد بيشتر از فروش همين سال مي باشد ،؛ كليه انحرافات به قيمت تمام شده كالاي فروش رفته بسته مي شود ، هزينه استاندارد ساخت يك واحد محصول در سال هاي 1386 و 1387 يكسان مي باشد
سود عملياتي سال 1387 به روش هزينه يابي جذبي چند ريال مي باشد ؟
1) 2،680،000 2) 2،580،000 3) 2،480،000 4) 2،380،000
جواب : پاسخ صحیح گزینه 1 ) 2،680،000
در هزینه یابی متغیر سربار ثابت به عنوان هزینه دوره ثبت میشود اما در هزینه یابی جذبی سربار ثابت هم مثل هزینه های متغیر به هر واحد کالای ساخته شده تخصیص داده میشود و بنابراین در بهای تمام شده کالای فروش رفته در هزینه یابی جذبی فقط هزینه سربار ثابت کالایی که فروش رفته وجود داره نه کل سربار ثابت دوره .
روش هزینه یابی متغیر روش هزینه یابی جذبی
---------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------
فروش **** فروش ****
بهای تمام شده کالای فروش رفته(****) بهای تمام شده کالای فروش رفته:
هزینه های متغیر (****)
هزینه سربار ثابت (3،400،000)
------------ -------------
سود ناخالص **** سود ناخالص ****
هزینه سربار ثابت (3،600،000)
------------- ------------
سود خالص 2،480،000 سود خالص 2،680،000
------------- --------------
(هزینه سربار ثابت 10،000 واحد که فروش کمتر از تولید بوده 200،000 ریال است)
200،000 = 10،000 * 2 * 360،000 / 3،600،000
دیدگاه شما