تحليل تكنيكال چيست؟


علی مومنی عضو تحریریه

تحلیل تکنیکال چیست؟ صفر تا 100 تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال

از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال، بازاری پر نوسان است، شما نیاز به استراتژی دارید که در این بازار پر تلاطم نحوه تریدینگ و معاملات شما را هدایت کند. بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای ساخت استراتژی خود کمک می‌گیرند. این نوع از تحلیل، با نگاه به گذشته حرکت قیمت‌ها به شما کمک می‌کند تا حرکت قیمت‌ها در آینده را پیش بینی کنید. اگر نمی‌دانید تحلیل تکنیکال چیست، تحلیل تکنیکال چه کاربردی در ارزهای دیجیتال دارد و چگونه باید از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت‌ها استفاده کنیم، پیشنهاد می‌کنیم با داجکس تا انتهای این مطلب همراه باشید تا صفر تا صد تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال آشنا شویم و به این سؤالات مهم پاسخ دهیم.

تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به زبان ساده

برای اینکه درک درستی از تحلیل تکنیکال درترید ارزهای دیجیتال پیدا کنید، باید ابتدا به سؤال تحلیل تکنیکال چیست پاسخ دهیم. به زبان ساده، تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis، شامل استفاده از اطلاعات واقعی به دست آمده از وضعیت فعلی یا گذشته بازار، برای پیش بینی قیمت و آینده بازار است. در تحلیل تکنیکال ما به اطلاعات گذشته مانند حجم و حرکت قیمت به همراه سایر فاکتورهای اساسی توجه می‌کنیم.

تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست

روش رایج دیگر، تحلیل بنیادی است که در آن تلاش می‌کنیم ارزش ذاتی بازار را اندازه بگیریم. با کمک آموزش فاندامنتال می‌توانید اطلاعات بیشتری در مورد این روش به دست آورید. برخلاف تحلیل فاندامنتال، در تحلیل تکنیکال از الگوها، شاخص‌ها، ابزارهای نمودار و … کمک گرفته می‌شد تا نقاظ قوت و ضعف ارز دیجیتال را شناسایی کنیم. معامله گران در بازارهای دیگر همچون سهام، کالا، معاملات آتی و فارکس نیز از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. تحلیل تکنیکال در همه این بازارها تقریباً مشابه هم است و تفاوت زیادی با با بازار ارزهای دیجیتال ندارد.

تئوری داو، اساس تجلیل تکنیکال

اساس تحلیل تکنیکال چیست؟

به طور کلی اساس تحلیل تکنیکال در همه بازارهای مالی بر نظریه DOW استوار است. چارلز داو مؤسس، نویسنده و سردبیر روزنامه وال استریت ژورنال بود که در قرن 19 و اوایل قرن 20 مبانی اصلی تحلیل تکنیکال را در مقالات خود بازتاب داد. بعد از مرگ چارلز داو، با جمع آوری این مقالات، تئوری داو شکل گرفت و با گذشت نزدیک به 100 سال هنوز هم اساس تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بر اساس این تئوری استوار است. نظریه Dow در واقع 6 اصل مهم دارد:

  • اصل۱: بازار از مجموعه‌ی اخبار و عوامل بیرونی تأثیر می‌پذیرد.
  • اصل۲: در بازار ۳ نوع روند اتفاق می‌افتد شامل: وند اصلی، روند اصلاحی و روند جزئی.
  • اصل 3: هر روند اصلی شامل ۳ مرحله است شامل: جمع آوری، مشارکت عمومی، زیاده روی یا ترس.
  • اصل 4: شاخص‌های مختلف یکدیگر را تأیید می‌کنند.
  • اصل 5: روندها توسط حجم معاملات تأیید می‌شوند.
  • اصل 6: روندها تا زمانی که سیگنال برگشت دیده نشده، ادامه‌دار هستند.

در آموزش مقدماتی ترید ارز دیجیتال می‌توانیم این اصول مهم را درک کنیم و حتی در معاملات خود از آن‌ها استفاده کنیم. تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال بدون رعایت این اصول امکان پذیر نیست.

مهم ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال

مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال

همانند هر نوع تحلیل دیگری، تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال نیز به کمک ابزارهایی انجام می‌شود. به طور کلی معمولاً برای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال از الگوهای نمودار، اندیکاتورها یا ترکیبی از این دو کمک می‌گیرند. یکی از اهداف آموزش پیشرفته ارز دیجیتال این است که بتوانید در استفاده از این ابزارها به مهارت برسید. در اینجا مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال را معرفی می‌کنیم:

  • الگوهای کندل استیک
  • خطوط روند
  • خط مقاومت و حمایت
  • حجم معاملات
  • شاخص قدرت نسبی یا RSI
  • میانگین متحرک
  • باندهای بولینگر
  • فیبوناچی
  • ابرهای ایچیموکو

این موارد تنها بخشی از ابزارهای مهمی هستند که هر تریدری باید با آن‌ها آشنا باشد. در سایت‌های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال می‌توانید به ابزارهای بیشتری نیز دست پیدا کنید.

بهترین سایت برای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال

یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، سایت‌هایی مانند کوین مارکت کپ و تریدینگ ویو هستند. اگر به دنبال بهترین سایت برای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال می‌گردید که همه ابزارهای لازم از ابزارهای تحلیل نمودار تا اندیکاتورهای ساده و پیشرفته را در اختیار شما قرار دهد، تریدینگ ویو احتمالاً بهترین گزینه برای شما است. در کنار تریدینگ ویو، کوین مارکت کپ نیز نقش بسیار مهمی دارد و نمودار قیمتی آن در تحلیل تکنیکال به ما کمک می‌کند.

ما در سایت داجکس نیز در کنار پاسخ گویی به سؤالات مهم شما مانند صرافی غیر متمرکز چیست، امکان مشاهده نرخ ارز دیجیتال را هم فراهم کرده‌ایم. علاوه بر این اگر نیاز به آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال دارید، دوره‌های آموزشی داجکس بهترین گزینه برای شما خواهد بود.

دوره آموزشی داجکس، بهترین دوره آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال

اگر به دنبال بهترین دوره آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال هستید، دوره آموزش حرفه‌ای ارزهای دیجیتال داجکس بهترین گزینه برای شما است. ما در داجکس تلاش می‌کنیم که ابتدا تمامی مبانی تحليل تكنيكال چيست؟ تحلیل تکنیکال را به شما بیاموزیم و سپس نحوه استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال را آموزش می‌دهیم. در نهایت بهترین اساتید ارز دیجیتال ایران در کنار شما هستند تا به صورت واقعی کاربرد تحلیل تکنیکال را مشاهده کنید. مطالعه مقاله چطور ارز دیجیتال معامله کنیم می‌تواند به کسب اطلاعات بیشتر به شما کمک کند.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال کدام بهتر است؟

بعضی از تریدرها، خصوصاً تریدرهای پرایس اکشن و روزانه معقتد هستند که تحلیل تکنیکال تنها چیزی است که برای پیش بینی قیمت و تحلیل بازار در آینده باید به آن توجه کرد. در معاملات کوتاه مدت و ساعتی شاید تحلیل فاندامنتال چندان به کار نیاید. اما در هر صورت، نمی‌توان نقش فاندامنتال را به طور کامل زیر سؤال برد. گاهی اوقات یک خبر چند خطی در بازار ارزهای دیجیتال مهمتر از هزاران تحلیل پیچیده تکنیکال است. بنابراین توصیه می‌شود که از فاندامنتال و تکنیکال به عنوان دو بال پرواز در بازارهای مالی استفاده کنید. آموزش دیدن در هر دو مورد برای تریدرهای تازه کار توصیه می‌شود. بهترین روش یادگیری ارز دیجیتال شرکت در دوره تدریس خصوصی ارز دیجیتال است. با شرکت در این دوره می توانید به صورت حضوری با بهترین استاد ارز دیجیتال ایران زیر و بم ارزهای دیجیتال را آموزش ببینید.

آموزش ارز دیجیتال را با داجکس شروع کنید

در این مقاله سعی کردیم به سؤال تحلیل تکنیکال چیست پاسخ دهیم و با اساس تحلیل تکنیکال، کاربردها و ابزارهای آن آشنا شویم. تحلیل تکنیکال به شما قدرت پیش بینی وضعیت آینده بازار و قیمت‌ها را می‌دهد. در نتیجه می‌توانید بر اساس یک تحلیل خوب، سود زیادی کسب کنید. اما برای اینکه بتوانید به تحلیلگر حرفه‌ای بازار ارزهای دیجیتال تبدیل شوید، باید دوره‌های آموزشی مقدماتی و حرفه‌ای ارزهای دیجیتال را پشت سر بگذارید. ما در داجکس این فرصت را برای شما فراهم کرده‌ایم تا با شرکت در دوره‌های آموزشی ارزهای دیجیتال در کوتاه‌ترین زمان به یک تریدر حرفه‌ای تبدیل شوید و تسلط کافی بر تکنیکال و فاندامنتال پیدا کنید. برای شروع کافی است تا همین حالا در یکی از دوره‌های داجکس ثبت نام کنید.

تحلیل تکنیکال در بورس چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست

سرمایه گذاری در تحليل تكنيكال چيست؟ بورس یکی از راه های مناسب برای کسب سود است. ورود به بورس از دو روش (سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم) امکان پذیر است. در روش اول یا سرمایه گذاری مستقیم، شخص سرمایه گذار باید اقدام به خرید و فروش سهام کند. روش دوم یا سرمایه گذاری غیرمستقیم به دو شکل صندوق های سرمایه گذاری و سبدگردانی اختصاصی انجام می شود و برای افرادی مناسب است که وقت و دانش کافی برای انجام معاملات مستقیم در بازار بورس ندارند.

همان طور که گفته شد ورود به بازار بورس مستلزم داشتن اطلاعات کافی در حوزه‌های مرتبط با بورس و سرمایه‌گذاری است. این اطلاعات در کنار دانش بورسی می تواند موفقیت در بورس را ممکن کند. اطلاعات کافی باید به همراه استفاده از تحلیل‌های مورد نیاز برای بررسی وضعیت بازار سهام و همچنین پیگیری اخبار مرتبط باشد تا سرمایه‌گذاری به صورت هوشمندانه انجام شود و ریسک‌های موجود را کاهش دهد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال مهم‌ترین روش‌های مورد استفاده فعالان بازار بورس برای شناخت و انتخاب بهتر گزینه‌های سرمایه‌گذاری در بورس هستند. در این مطلب قصد داریم به بررسی تحلیل تکنیکال بپردازیم.

برای رسیدن به این هدف ابتدا باید بتوان به دو سؤال مهم پاسخ داد!

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال

به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیک‌ها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می‌پردازد. در ادامه به تعریف کاملی از تحلیل تکنیکال در بورس می‌پردازیم.

تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و تعیین فرصت‌های معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیت‌های معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده می‌کند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال می‌تواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است مورد استفاده قرار گیرد. این موارد می‌توانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا، ، و سایر اوراق بهادار باشند. اما ابزار تحلیل تکنیکال بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس استفاده می‌شود.

  • تجزیه و تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایه‌گذاری‌ها را ارزیابی و فرصت‌های معاملاتی را با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودارها مشخص می‌کند.
  • تجزیه و تحلیل تکنیکال بیان می‌کند که فعالیت‌های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمتی یک سهم می‌تواند نشانه‌های ارزشمندی از تحرکات آتی قیمت سهم باشد.

طی سالیان متمادی از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تا امروزه هزاران الگو و تکنیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. تحلیلگران تکنیکال بسیاری از این الگوها و تکنیک‌ها را باهم ترکیب می‌کنند تا به استراتژی بهینه معاملاتی خود دست یابند و با استفاده از استرانژی خود به خرید و فروش سهام بپردازند.

فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال چیست؟

همان طور که چارلز داو هم عنوان کرده است، اولین و مهم‌ترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را نشان می‌دهد. در حقیقت تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه می‌کند و تلاش می‌کند تا با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روند قیمت آینده را پیش‌بینی کند. داو همچنین معتقد است که در بازارهای کارا عواملی که بر قیمت سهام تاثیرگذارند مشخص است و در هر نقطه از زمان قیمت همه اطلاعات مورد نیاز معامله‌گران را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. با این که ممکن است این فرضیه در حالت کلی درست باشد اما امکان نوسان قیمت سهم در کوتاه‌مدت یا بلندمدت توسط اخبار یا اطلاعیه‌ها وجود دارد. در حالتی که کارایی بازار تا حد کمی وجود داشته باشد تحلیل تکنیکال به خوبی قابل استفاده است.

یکی دیگر از فرضیات تحلیل تکنیکال که توسط داو بیان شده است این است که نوسانات قیمتی بازار تصادفی نیستند و الگوها و روندها طی زمان تکرار می‌شوند. این فرضیه نشان می‌دهد که روندها در کوتاه‌مدت و بلندمدت به وجود می‌آیند و معامله‌گران را قادر می‌سازند تا با استفاده از تحلیل این روندها کسب سود کنند.

امروزه تحلیل تکنیکال در بورس بر ۳ اصل استوار است:

۱.قیمت همه چیز را نشان می دهد:

بسیاری از منتقدان تحلیل تکنیکال این موضوع را که تنها در نظر گرفتن تحرکات قیمتی برای پیش‌بینی رفتار سهم کافی است و عوامل بنیادی مورد توجه قرار نمی‌گیرند را قبول ندارند. تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز از جمله اصول بنیادی نیز در قیمت سهم مشخص است و توجه به آن سبب حذف سایر عوامل قبل از تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری است. تنها چیزی که مهم است تحرکات قیمتی است که میزان عرضه و تقاضای بازار را نشان می‌دهد.

۲.قیمت در روند نمودار حرکت می‌کند:

تحلیلگران تکنیکالی معتقدند که قیمت‌ها در روندهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت، حرکت و روندهای گذشته را تکرار می‌کنند.

۳.گذشته تمایل دارد تا تکرار شود:

طبیعت روند قیمت بدین گونه است که تکرار شود. در واقع براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار می‌شود. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل می‌کند و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام می‌پردازد. برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای روندهای ۱۰۰ ساله است که مورد استفاده قرار گرفته‌اند؛ زیرا تحلیلگران بر این باورند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را تکرار می‌کنند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چگونه مورد استفاده قرار می‌گیرد؟

تحلیلگر تکنیکال تلاش می‌کند تا برای هر نوع اوراق بهادار تحرکات قیمتی را پیش‌بینی کند. او می‌تواند در کنار استفاده از قیمت سهم، حجم معاملات سهم را نیز برای تحلیل خود به کار برد. در هر صنعتی از بازار، هزاران الگو و سیگنال وجود دارد که در تحلیل تکنیکال به کار می‌رود. برخی از ابزارها و اندیکاتورها بر تعیین وضعیت فعلی بازار تمرکز می‌کنند و برخی دیگر بر وضعیت آینده بازار. برای مثال حدود حمایت و مقاومت بر تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن استفاده می‌شود.

محدودیت‌های تحلیل تکنیکال

با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال در بورس است، یکی از محدودیت های آن نیز می تواند باشد. طبق این فرضیه قیمت‌های بازار، همه اطلاعات گذشته و حال را منعکس می‌کند و بنابراین هیچ راهی برای کسب منفعت از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارایی کامل نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار می‌تواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمت‌ها تصادفی حرکت می‌کنند.

دومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که این روش در برخی از اوقات کاربرد دارد. برای مثال اگر معامله‌گران حد ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، با رسیدن سهم به قیمت نزدیک حد ضرر بسیاری از سهامداران شروع به فروش می‌کنند و این موضوع سبب می‌شود که قیمت سهم پایین بیاید و پیش‌بینی‌ها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیش‌بینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.

مهم ترین تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی پرکاربردترین روش‌های معاملاتی هستند. هر دوی این روش‌ها برای جستجو، تحلیل، پیش‌بینی و انتخاب اوراق بهادار و سهام هستند و مانند هر روش سرمایه‌گذاری دیگری حامیان و منتقدان خود را دارند.

تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی می‌کند. این تحلیل دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکت‌ها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی مهم است.

تحلیل تکنیکال از این حیث با تحلیل بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام را تنها ورودی‌های این روش می‌توان برشمرد. در تحلیل تکنیکال تلاش نمی‌شود تا ارزش ذاتی سهام تعیین شود و به جای آن از نمودار سهام استفاده می‌شود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.

سخن آخر:

با توجه به مطالب عنوان شده در این مطلب می‌توان نتیجه‌گیری کرد تحلیل تکنیکال می‌تواند یکی از کاربردی‌ترین روش‌های مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیک‌های مختلف موجود در این روش همه افراد می‌توانند برای انتخاب گزینه‌های سرمایه‌گذاری خود از آن استفاده کنند و به پیش‌بینی روند قیمت‌ها بپردازند. این نوع %D

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

علی مومنی عضو تحریریه

زمان مطالعه : 6 دقیقه

تحلیل تکنیکال چیست؟

برای بوکمارک این نوشته وارد شوید

در این مطلب می‌خوانید

ورود به بازارهای مالی بدون فراگیری ابزارهای مناسب تحلیل بازار مانند قدم گذاشتن در خیابان با چشم بسته است. در این صورت هیچ تضمینی وجود ندارد که سرمایه‌گذاری در این بازارها چه عاقبتی برای افراد رقم بزند. تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) در کنار تحلیلی بنیادی اگر چه تضمینی برای کسب سود در بازار نمی‌دهد اما کمک می‌‌کند قدم گذاشتن در این خیابان شلوغ با ریسک کم‌تری همراه باشد.

در این مطلب قصد داریم تحلیل قصد داریم به معرفی تحلیل تکنیکال و اصطلاحات مربوط به آن بپردازیم و مزایا و معایب این روش را بررسی کنیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی تحلیلی است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع‌آوری‌شده از فعالیت‌های معاملاتی، مانند حرکت قیمت و حجم، استفاده می‌شود. این روش بر خلاف تحلیل بنیادی که سعی می‌کند ارزش دارایی را بر اساس مولفه‌هایی مانند میزان فروش و درآمد شرکت صاحب دارایی بررسی کند، روی ارزیابی حجم و قیمت تمرکز می‌کند.

کاربرد تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال در واقع با مطالعه فعالیت‌های گذشته بازار، رفتار بازار در آینده را می‌سنجد. در تحلیل بنیادی بررسی ویژگی‌های یک شرکت صاحب دارایی اهمیت زیادی دارد اما تحلیل تکنیکال روند حرکتی قیمت در بازار را مهم می‌شمارد. در واقع فرض پایه‌ای تحلیل تکنیکال این است که آنچه در گذشته رخ داده است آینده را قابل پیش‌بینی می‌کند.

تحلیل تکنیکال بر سه فرض اصلی استوار است:

  1. قیمت همه چیز را نشان می‌دهد: طبق این فرض مهم‌ترین نکته که عرضه و تقاضا در بازار را نمایان می‌کند قیمت است. اگر می‌خواهیم قیمت سهمی را پیش‌بینی کنیم تنها توجه به تحرکات قیمت آن کافی است و نیازی به تحلیل‌های بنیادی نیست.
  2. قیمت‌ها روی روندها حرکت می‌کنند: این فرض به ما می‌گوید تحرکات قیمتی از روند خاصی پیروی می‌کنند و این روندها تکرار می‌شوند.
  3. اتفاقات گذشته تکرار می‌شوند: چرخه‌های قیمتی که در گذشته وجود داشته‌اند در آینده نیز تکرار می‌شوند. روانشناسی بازار می‌گوید احساساتی مانند ترس از وقایع آینده و هیجان باعث می‌شوند چرخه‌های قیمتی همواره تکرار شوند.

ابزارهای خاص تحلیل تکنیکال

سه نمودار اصلی در تحلیل تکنیکال به کار گرفته می‌شود که به توضیح هر یک خواهیم پرداخت.

۱.نمودار خطی (Line Chart): نمودار خطی قیمت‌های بسته شدن (close price) یک بازه معاملاتی را نشان می‌دهد. هر نقطه روی نمودار خطی، قیمت بسته شدن در آن روز را نشان می‌دهد. با اتصال این خطوط به یکدیگر نمودار خطی به دست می‌آید. اشکال این نمودار این است که تنها قیمت بسته شدن را نشان می‌دهد و امکان اطلاع از قیمت‌های بالا، پایین و قیمت باز شدن دارایی در یک روز را فراهم نمی‌کند.

۲.نمودار میله‌ای (Bar Chart):‌ نمودار میله‌ای با افزوده شدن اطلاعاتی مهم‌تر به نمودار خطی به دست می‌آید. روی نمودار میله‌ای چند خط تیره وجود دارد که هر کدام از این خطوط نمایانگر داده‌ای است. قیمت‌های بالا، قیمت‌های پایین، قیمت بسته شدن و قیمت باز شدن روی نمودار میله‌ای مشخص است. خط تیره سمت چپ میله قیمت باز شدن و خط تیره سمت راست قیمت بسته شدن را نشان می‌دهد.

۳.نمودار شمعی (Candlestick Chart): نمودار شمعی بیشترین اطلاعات از بازار را نشان می‌دهد. این نمودار مانند نمودار میله‌ای بوده با این تفاوت که به سادگی قابل تفسیر است. روی هر شمع یا به اصطلاح بدنه قیمت باز شدن و بسته شدن مشخص است. قیمت پایین و قیمت بالا نیز بالا و پایین میله‌ای که شمع میان آن قرار دارد نمایش داده می‌شود. به قسمت‌ بالای شمع سایه بالا و به قسمت پایین آن سایه پایین گفته می‌شود. همچنین اگر رنگ نمودار شمعی سفید باشد یعنی بازار در آن روز صعودی بوده و اگر مشکی باشد نشان از نزولی بودن بازار دارد.

اندیکاتورها یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار می‌روند که در واقع نمودارهایی هستند که از ترکیب قیمت، زمان و حجم با توابع ریاضی ساخته به دست می‌آیند. این ابزار در بازارهای مالی روند حرکت و قیمتی دارایی در آینده را مشخص می‌کنند. ایندیکاتورها به تحلیلگر تکنیکال، سیگنال‌های خرید و فروش می‌دهد. این ابزار سه نقش اصلی برای تحلیلگر ایفا می‌کند.

۱- هشدار: اندیکاتور‌ها می‌توانند با توجه به تغییرات قیمتی که در دارایی به وجود آمده است نسبت به تغییرات روند احتمالی که در آینده طی می‌کند هشدار دهند. به نوعی این ابزار قبل از شروع این روندهای احتمالی، وقوع آنها را هشدار می‌دهد.

۲- تایید: اندیکاتورها روندی که دارایی‌ها طی می‌کنند را در آینده تایید می‌کنند تا زمان مناسب برای ورود به بازار را مشخص کنند.

۳- پیش‌بینی: قیمتی که مناسب ورود به دارایی (سهم، رمزارز و…) مناسب است توسط اندیکاتورها پیش‌بینی می‌شوند.

مزایا و محدودیت‌های تحلیل تکنیکال

مزایای استفاده از تحلیل تکنیکال عبارت‌اند از:

  • سادگی: نمودار روند قیمت به وضوح رابطه بین متغیرهای مختلف را نشان‌ می‌دهد و روابط پیچیده را به یک نقشه ساده تاریخچه قیمت تبدیل می‌کند که درک روند تغییر قیمت را تسهیل می‌کند.
  • عینیت: اگرچه مواد و داده‌های تحلیل بنیادی عینی هستند، اما پیش‌بینی‌کنندگان اغلب هنگام تحلیل روند قیمت احساسات شخصی را دخیل می‌کنند. تحلیل تکنیکال متفاوت است، فرقی نمی‌کند نمودار سیگنال خرید یا فروش باشد، عینی است و به اراده معامله‌گران بستگی ندارد.

معایب استفاده از تحلیل تکنیکال عبارت‌اند از:

  • عدم اعتبار در بلند مدت: اعتبار تحلیل تکنیکال در بلندمدت مورد شک است. برای مثال تجزیه و تحلیل نرخ ارز در بلند مدت و پیش‌بینی قیمت آن در بلند مدت به کمک تحلیل تکنیکال، کار آسانی نیست. نرخ ارز تا حدود زیادی به سیاست‌های پولی و مالی بانک‌های مرکزی کشورها و تغییرات شرایط سیاسی آنها وابسته است و این روش تحلیل نمی‌تواند آینده آن را در بلندمدت پیش‌بینی کند.
  • عدم قطعیت سیگنال‌های خرید و فروش: در تحلیل تکنیکال معمولا بین سیگنال خرید و فروش و بالاترین قیمت یا پایین‌ترین قیمت فاصله وجود دارد. عدم قطعیت سیگنال خرید و فروش اغلب باعث می‌شود معامله‌گران تصمیمات اشتباه بگیرند.
  • قیمت و زمان نامشخص: تحلیل تکنیکال فقط روند کلی قیمت را در یک دوره زمانی در آینده پیش‌بینی می‌کند. نمی‌توان مشخص کرد بالاترین قیمت در آن دوره کجاست، کمترین قیمت در آن دوره کجاست و مدت زمان هر افزایش یا کاهش چقدر است.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

زمان دقیقی برای پیداش تحلیل تکنیکال مطرح نیست اما شاید بتوان تاریخ پیدایش آن را به تاریخ پیدایش سهام و معامله‌گری کالا، نزدیک دانست. چرا که تحلیل تکنیکال با مشاهده وضعیت معامله‌گری آغاز شده است. یکی از حدس‌ها در مورد تاریخچه تحلیل تکنیکال به فردی به نام «جوزف وگا» برمی‌گردد. جوزف وگا اهل هلند بود و با بررسی نسبت روند قیمت‌ها در بازار هلند، معاملاتی انجام می‌داد. اما آنچه که به طور مشخص از تاریخچه تحلیل تکنیکال در دست است به شخصی نام «چارلز داو» می‌رسد. چارلز داو در نوامبر ۱۸۵۱ در آمریکا به دنیا آمد و در ۲۹ سالگی به نیویورک رفت تا به عنوان یک روزنامه‌نگار در بخش مالی یکی از روزنامه‌های آمریکایی مشغول به کار شود. در نوامبر ۱۸۸۲ داو به همراه شخصی به نام «دیویس جونز» خبرگزاری مشترک‌شان را به نام «داو، جونز و شرکا» راه‌اندازی کرد. خبرگزاری آنها خیلی زود تبدیل به مهم‌ترین منبع اخبار سرمایه‌گذاری شد. تحلیل‌های داو در این روزنامه کم کم تبدیل به یک نظریه و به نظریه «داو» معروف شد. نظریه داو به نوعی شروع کننده تحلیل تکنیکال و پایه‌ای بود که تحلیل تکنیکال روی آن شکل گرفت. در واقع می‌توان تاریخچه تحلیل تکنیکال را بیش از هرچیزی به چارلز داو و نظریه او برگرداند.

سوالات متداول

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی تحلیلی است است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع‌آوری‌شده از فعالیت‌های معاملاتی، مانند حرکت قیمت و حجم، استفاده می‌شود.

کاربرد تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال در واقع با مطالعه فعالیت‌های گذشته بازار، رفتار بازار در آینده را می‌سنجد. در تحلیل بنیادی بررسی ویژگی‌های یک شرکت صاحب دارایی اهمیت زیادی دارد اما تحلیل تکنیکال روند حرکتی قیمت در بازار را مهم می‌شمارد.

اندیکاتور چیست؟

اندیکاتورها یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که در واقع نمودارهایی هستند که از ترکیب قیمت، زمان و حجم با توابع ریاضی ساخته به دست می‌آیند.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال

تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که با تحلیل اطلاعات و آمار مربوط به فعالیت‌های بازار، همچون قیمت های گذشته و حجم معاملات انجام می‌شود. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه‌گیری نمی‌کنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که می‌تواند فعالیت آتی سهم را پیش‌بینی کند، بهره می‌جویند.

توضیحات مدیر مالی در مورد تحلیل تکنیکال

تحلیل گران تکنیکال عقیده دارند که عملکرد گذشته سهام و بازارها نشانگر عملکرد آینده آن‌ها است. در یک مرکز خرید، تحلیلگر بنیادی به هر مغازه سر می‌زند و محصولات را مورد بررسی قرار می‌دهد، سپس تصمیم می‌گیرد که آن را بخرد یا نه. در مقابل، تحلیل گر تکنیکال رو صندلی در مرکز خرید می‌نشیند و مردمی را که وارد مغازه‌ها می‌شوند، تماشا می‌کند. بدون توجه به ارزش داخلی کالاهای موجود در مغازه، تصمیم تحلیل گر تکنیکال بر اساس الگوها یا فعالیت مردم در هر مغازه گرفته می‌شود.

معادل‌ انگلیسی تحلیل تکنیکال عبارت است از:

Technical Analysis

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این نوشته در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در ارز دیجیتال دارد؟

تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های مبتنی بر چارت قیمت برای خرید و فروش دارایی‌های مختلف مانند بیت کوین، اتریوم، ترون و سایر ارزهای دیجیتال است.

افراد فعال در بازارهای مالی مانند بورس سهام، فارکس، رمزارزها و … از روش‌های متنوعی برای کسب سود استفاده می‌کنند. برخی از افراد سرمایه‌گذاری را ترجیح می‌دهند و تمایلشان به سمت استفاده از تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) است. در سمت مقابل، بسیاری از افراد به ترید و معامله‌گری مشغولند و تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)، پراستفاده‌ترین ابزار آنها برای کسب سود از دارایی‌های مختلف است.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال که اغلب از آن به عنوان نمودارخوانی یاد می‌شود، نوعی از تحلیل است که با هدف پیشبینی رفتار آینده بازار برپایه حرکات قیمتی (Price Action) و داده‌های حجمی معاملات (Volume Data) که در گذشته صورت گرفته، انجام می‌شود. تحلیل تکنیکال به حد زیادی در بازار سهام و دیگر بازارهای مالی سنتی به کار گرفته شده و همچنین جزئی جدایی ناپذیر از معاملات ارزهای دیجیتال در بازار کریپتوکارنسی است.

تحلیل تکنیکال

تحلیل فاندامنتال در مقابل تحلیل تکنیکال قرار دارد و رویکرد آن در بررسی یک دارایی به کلی متفاوت است. در تحلیل تکنیکال فقط روی حرکات قیمتی گذشته (Historical Price Action) تمرکز می‌شود و معامله‌گران از آن برای بازه‌های زمانی کوتاهی مانند 1 دقیقه تا چند هفته استفاده می‌کنند.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

در حالی که اولین استفاده از روش‌های تحلیل تکنیکال به قرن هفدهم میلادی در آمستردام و قرن هجدهم میلادی در ژاپن برمی‌گردد، اما اکثر روش‌های تحلیل تکنیکال امروزه حاصل تلاش‌های آقای چارلز داو (Charles Dow) است. داو کار خود را با روزنامه‌نگاری در حوزه مالی آغاز کرد و در ادامه وال استریت ژورنال (The Wall Street Journal) را بنا نهاد. داو از اولین کسانی بود که متوجه رفتارهای قیمتی مشابه بین دارایی‌های خاص شد، رفتارهایی که از یک روند مشخص تبعیت می‌کردند. کارهای او بعدتر به عنوان تئوری داو (Dow Theory) نام گرفت که پایه و اساس تحلیل تکنیکال امروزی است.

چارلز داو

در سال‌های آغازین، روش‌های موجود برای استفاده از تحلیل تکنیکال ابتدایی بود و تمام محاسبات به صورت دستی و بر روی صفحات کاغذ انجام می‌شد. اما با پیشرفت فناوری و محاسبات مدرن و امروزی کامپیوترها، تحلیل تکنیکال با سرعت بیشتری گسترش یافت و حالا یکی از ابزارهای مهم برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران شده است.

رویکرد تحلیل تکنیکال چیست؟

همانطور که گفته شد، تحلیل تکنیکال براساس مطالعه قیمت‌های جاری و گذشته یک دارایی استوار است و فرض اصلی آن این است که حرکات قیمتی یک دارایی به طور اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه “تاریخ تکرار می‌شود” و روندهای قیمتی فعلی را می‌توان با مطالعه تاریخچه قیمت و الگوهای تشکیل شده، شناسایی کرد.

هسته اصلی تحلیل تکنیکال را عرضه (Supply) و تقاضا (Demand) تشکیل می‌دهند و در واقع نمودی از احساسات بازار (Market Sentiment) را به صورت کلی به نمایش می‌گذارد. به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی حاصل تقابل فشار خرید و فروش است و این فشارها به طور ويژه با احساسات معامله گران و سرمایه گذاران (احساساتی مانند ترس و یا طمع) در ارتباط است.

ذکر این نکته ضروری است که تحلیل تکنیکال در بازارهایی که روندهای قیمتی به صورت طبیعی شکل می‌گیرند و معاملات در آن‌ها با حجم و لیکوئیدتی بالایی انجام می‌شود، قابل اعتمادتر و موثرتر است. هرچه حجم معاملات بازار بیشتر باشد، امکان دستکاری قیمت‌ها (Price Manipulation) و در نتیجه نوسانات غیرطبیعی که باعث می‌شود سیگنال‌های اشتباه در تحلیل تکنیکال ایجاد شود و از کارایی این نوع تحلیل بکاهد، کمتر خواهد بود.

یکی از ابزارهای اصلی در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها (Indicators) است. استفاده از اندیکاتورها توسط معامله‌گران باعث افزایش کارایی و سرعت در تحلیل تکنیکال می‌شود. این ابزار در جهت شناسایی روندهای موجود و همچنین فراهم کردن اطلاعات با ارزش درباره روندهایی که در تحليل تكنيكال چيست؟ آینده نزدیک شکل خواهند گرفت، به کمک معامله‌گران می آیند. از آنجایی که اندیکاتورها امکان اشتباه دارند، دسته‌ای از معامله‌گران از چندین اندیکاتور در کنار یکدیگر در جهت کاهش ریسک تحلیل های خود استفاده می‌کنند.

اندیکاتورهای متداول در تحلیل تکنیکال

افرادی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، معمولا اندیکاتورها و ابزارهای بسیار متنوعی را برای شناسایی روندهای بازار براساس نمودارها و داده‌های گذشته به کار می‌گیرند. در ادامه به معرفی چند اندیکاتور پرکاربرد در تحلیل تکنیکال می‌پردازیم.

اندیکاتور میانگین متحرک

در میان تعداد اندیکاتورهای فراوان در تحلیل تکنیکال، اندیکاتور میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) یا SMA یکی از پرکاربردترین و شناخته‌شده‌ترین اندیکاتورها است. همانطور که از نام آن مشخص است، اندیکاتور میانگین متحرک ساده براساس میانگین قیمت‌های پایانی یک دارایی در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه می‌شود. شکل دیگر و اصلاح شده از این اندیکاتور، میانگین حرکت نمایی (Exponential Moving Average) یا EMA است که در محاسبات آن برای داده‌های اخیر در یک بازه زمانی وزن بیشتری نسبت به داده های قدیمی تر قائل می شود.

اندیکاتور RSI

یکی دیگر از اندیکاتورهای متداول، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یا RSI است که در دسته‌ی نوسانگرها یا اسیلاتورها (Oscillators) قرار می‌گیرد. برخلاف اندیکاتور میانگین متحرک ساده که به صورت ساده، تغییرات قیمتی را در طول زمان دنبال می‌کند، اسیلاتورها فرمول‌های محاسباتی ریاضی را بروی داده‌های قیمتی اعمال می‌نمایند و اطلاعاتی را تولید می‌کنند که در یک بازه مشخص و از قبل تعریف شده به نمایش در می‌آیند. به طور مثال اندیکاتور RSI در بازه صفر تا صد نوسان می کند.

اندیکاتور بولینگر باند

اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bands) یا به طور مخفف BB، یکی دیگر از انواع اندیکاتورها است که محبوبیت بالایی نزد معامله‌گران دارد. اندیکاتور بولینگر باند از دو باند عرضی و جانبی تشکیل شده که در اطراف خط مرکزی که یک میانگین متحرک است، حرکت می‌کنند. از این اندیکاتور در جهت شناسایی مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در یک دارایی استفاده می‌شود. همچنین میزان نوسان بازار (Market volatility) را می توان با استفاده از این اندیکاتور اندازه گیری نمود.

اندیکاتورهای مشتق شده

در کنار ابزارهای ساده و پایه‌ای در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی نیز وجود دارند که براساس داده‌های دیگر اندیکاتورها عمل می کنند. برای مثال اندیکاتورStochastic RSI با اعمال فرمول‌های ریاضی بر روی اندیکاتور ‌RSI معمولی محاسبه می‌شود. مثال دیگری در این زمینه، اندیکاتور محبوب مک دی یا واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) است که با تفریق دو EMA که خط اصلی MACD را می‌سازند، شکل می گیرد. همچنین این اندیکاتور یک هیستوگرام دارد که براساس اختلاف دو EMA که در بالاتر به آن اشاره شده، ساخته می شود.

سینگال‌های معاملاتی

در کنار استفاده از اندیکاتورها به عنوان یک ابزار برای شناسایی روندهای کلی، آنها را می‌توان برای شناسایی نقاط احتمالی ورود و یا خروج (سیگنال های خرید یا فروش) نیز بکار گرفت. این سیگنال‌ها وقتی که اتفاقات خاصی در نمودار شکل می‌گیرد، به وجود می آیند. برای مثال فرض کنید:

اندیکاتور RSI عددی بالاتر از عدد 70 را در بازه خود به نمایش گذاشته است. این عدد می تواند به شما بیان کند که بازار در شرایط اشباع خرید (Overbought) قرار دارد. با همین منطق، وقتی که این اندیکاتور عدد زیر 30 را به نمایش می گذارد، به شما می گوید که شرایط بازار در حالت اشباع فروش (Oversold) است. این اطلاعات به شما برای یافتن نقاط ورود و خروج احتمالی کمک شایانی می‌کند.

همانطور که تاکنون گفته شد، سیگنال‌های معاملاتی که با تحلیل تکنیکال ارائه می شوند همیشه دقت بالایی ندارند و تعداد بسیار زیادی از نویزها و سیگنال‌های اشتباه بوسیله اندیکاتورها صادر می‌شود. این اتفاق زمانی پررنگ‌تر می‌شود که بدانیم بازار کریپتوکارنسی بازار بسیار کوچک‌تر و پرنوسان‌تر نسبت به بازارهای سنتی است.

انتقادات به تحلیل تکنیکال

اگرچه تحلیل تکنیکال را می‌توان پراستفاده‌‎ترین ابزار برای خرید و فروش دارایی‌ها در بازارهای مختلف دانست، اما به نظر بسیاری از متخصصان این روش غیر قابل اطمینان و بحث برانگیز است و اغلب به عنوان پیش‌گویی خودآموز (Self-Fulfilling Prophecy) و توجیه رفتار خود از آن یاد می‌شود. بر اساس پیش‌گویی خودآموز، یک رویداد زمانی اتفاق می‌افتد که تعداد بسیار زیادی از مردم فکر کنند که آن اتفاق خواهد افتاد. منتقدین در این باره معتقدند:

در بستر بازارهای مالی، اگر تعداد بسیار زیادی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بر روی یک نوع از ابزار مانند خطوط حمایت و مقاومت تمرکز کنند، احتمال اینکه این ابزار بهتر عمل کند بیشتر می شود.

از سوی دیگر، بسیاری از حامیان تحلیل تکنیکال می گویند که هر شخص چارتیست و نمودارشناس، روش خاص خود برای تحلیل نمودارها را دارد و در نگاه کلان غیر ممکن است که تعداد بسیار زیادی از معامله‌گران، اندیکاتورها و روش و استراتژی یکسانی برای معامله داشته باشند.

تحلیل فاندامنتال در مقابل تحلیل تکنیکال

فرض اصلی تحلیل تکنیکا‌ل این است که قیمت یک دارایی، تمام عوامل بنیادی و فاندامنتال مرتبط با آن دارایی مشخص را به نمایش گذاشته است. اما در مقابل تحلیل تکنیکال که تمرکز اصلی آن روی داده‌های قیمتی گذشته و حجم معاملات است، در تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، استراتژی‌های تحقیقاتی و مطالعاتی بسیار گسترده‌تری وجود دارد که با هدف تعیین قیمت ذاتی یک دارایی گسترش داده شده‌اند.

تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال بر این فرض است که کارایی آینده یک دارایی به چیزی بیشتر ازداده‌های قدیمی آن وابسته است. به طور خاص، تحلیل فاندامنتال روشی برای تخمین ارزش ذاتی یک شرکت و یا دارایی براساس گستره‌ی بزرگی از شرایط و عوامل اقتصادی خرد و کلان مانند مدیریت شرکت، اعتبار، شرایط بازار، نرخ رشد و سلامت صنعت و … است.

بنابراین برخلاف تحلیل تکنیکال که بیشتر ابزاری برای پیش‌بینی حرکات قیمتی و رفتار بازار است، تحلیل فاندامنتال را روشی برای شناسایی اینکه آیا یک دارایی براساس بستر بازار و پتانسیل خود بیش از اندازه ارزش گذاری (Overvalued) شده است و یا خیر می‌دانیم. در حالی که تحلیل تکنیکال بیشتر توسط معامله‌گران کوتاه مدت به کار گرفته می‌شود، تحلیل فاندامنتال بیشتر مورد توجه مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری (Funds Managers) و سرمایه‌گذاران بلند مدت است.

علی‌رغم استفاده از داده‌های تجربی، تحلیل تکنیکال همچنان می‌تواند تحت تاثیر تعصبات شخصی و یا احساسات قرار بگیرد. برای مثال، معامله‌گری که در ذهن خود به نتیجه‌ی مشخصی درباره قیمت یک دارایی رسیده است (چه بر اساس تعصبات و چه احساسات)، به احتمال فراوان ابزارهای تحلیل تکنیکال خود را به گونه‌ای دستکاری کرده تا تعصبات و افکار شخصی خود را تایید نماید. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی و خواسته‌ی آن‌ها اتفاق می افتد. همچنین تحلیل تکنیکال می‌تواند در یک بازه زمانی که بازار الگو و روندهای مشخصی را ارائه نمی‌کند، اشخاص را بیشتر به اشتباه بیندازد.

سخن پایانی

در کنار انتقادات و سخنان بحث برانگیز که کدام روش بهتر است، برای خرید و فروش ارز تحليل تكنيكال چيست؟ دیجیتال یا هر دارایی دیگری، ترکیبی از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به عنوان انتخابی بهینه و منطقی تر توسط بسیاری از افراد پذیرفته شده است. در حالی که تحلیل فاندامنتال بیشتر به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت اشاره دارد، تحلیل تکنیکال این امکان را فراهم می‌نماید که اطلاعات مفیدی درباره شرایط کوتاه مدت بازار در اختیار شما قرار دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.