فضای بین خط پیشروی A و خط پیشرو B، چیزی ست که ابر کومو را تولید میکند، که به نظر میرسد مهمترین بخش سیستم ایچیموکو باشد. این دو خط با شیفت دادن ۲۶ دوره به جلو، یک پیشبینی از آینده را ارائه میدهند، به همین دلیل به عنوان شاخصهای پیشرو در نظر گرفته می شوند.
اندیکاتور محبوب MA (میانگین متحرک) و انواع آن
تحلیل تکنیکال ( Technical Analysis ) در دنیای تجارت و سرمایه گذاری ابزاری نو و جدید نیست . از پرتفو های سنتی ( Portflios ) گرفته تا کریپتوکارنسی هایی مانند بیت کوین ( Bitcoin ) و اتر(Ether ) ، استفاده از اندیکاتور تحلیل تکنیکال یک هدف ساده دارد : با استفاده از داده های موجود تصمیم آگاهانه تری بگیریم و به نتایج مطلوب تری برسیم . هرچه بازارها رشد میکنند ، پیچیده تر میشوند ؛ در دهه های گذشته صدها نوع اندیکاتور تحلیل تکنیکال مختلف ساخته شده است اما تعداد کمی از آن ها به محبوبیت و میزان استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک ( Moving Average ) رسیده اند .
اگرچه در میانگین های متحرک ، متغیرهای مختلفی وجود دارد اما هدف اصلی آنها ایجاد نظم و ترتیب و وضوح در نمودار معاملات است . برای ساده کردن نمودار ها ابتدا گراف ها را ساده میکنیم تا به راحتی قابل رمزگذاری باشند . از آنجایی که این میانگین های متحرک مبتنی بر داده های گذشته است ، آن ها به عنوان اندیکاتور های مربوط به گذشته و اندیکاتور های گرایش بعدی درنظر گرفته میشوند . صرف نظر از این مورد ، این میانگین ها هنوزهم قدرت بسیار خوبی برای کاهش اختلال بازار دارند و روند بازار را به خوبی نشان میدهند .
انواع مختلف میانگین متحرک
انواع مختلفی از میانگین متحرک وجود دارد که معامله گران نه تنها در معاملات روزانه و معاملات نوسانی بلکه در مجموعه معاملات طولانی مدت نیز از آن ها استفاده میکنند . باوجود اینکه انواع مختلفی از میانگین متحرک وجود دارد اما MAها معمولا به دودسته جداگانه تقسیم میشوند : میانگین متحرک ساده ( SMA) و میانگین متحرک نمایی ( EMA) . باتوجه به وضعیت بازار و نتیجه مطلوب و موردنظر سهامداران ، آنها میتوانند اندیکاتوری را انتخاب کنند که سود بیشتری را برای آنها تخمین بزند .
میانگین متحرک ساده:
میانگین متحرک ساده اطلاعات را از یک دوره زمانی مشخص میگیرد و باتوجه به اطلاعات دریافتی ، میانگین قیمتی این اوراق قرضه را تخمین میزند . تفاوت بین میانگین متحرک ساده و میانگین قیمت های گذشته در این است که در میانگین متحرک ساده به محض وارد کردن اطلاعات جدید ، اطلاعات قدیمی پاک می شوند . بنابراین اگر میانگین متحرک ساده ، میانگین داده های مبتنی بر 10روز را محاسبه کند ، کل مجموعه داده ها دائما به روز میشوند تا تنها شامل داده های 10روز گذشته باشند .
توجه داشته باشید که تمامی داده های وارد شده در میانگین متحرک ساده ، بدون توجه به زمان واردشدن آنها به سیستم ، از وزن یکسانی برخوردارند . برخی از معامله گران معتقدند که جدیدترین داده های موجود قابل استناد تر هستند ، این افراد اغلب اظهار میکنند وزن برابری که میانگین متحرک ساده برای تمامی داده ها قائل میشود باعث تجزیه و تحلیل اشتباه در تحلیل تکنیکال نمودارها میگردد . میانگین متحرک نمایی ( EMA ) برای رفع این مشکل ایجادشده است .
میانگین متحرک نمایی یا EMA:
میانگین متحرک نمایی شبیه میانگین متحرک ساده است زیرا هردوی آنها بر اساس نوسانات قیمت های گذشته نمودار تحلیل تکنیکال را ارائه میدهند . بااین حال معادلات میانگین متحرک نمایی کمی پیچیده ترند زیرا وزن و ارزش بیشتری را به تازه ترین قیمت های ورودی اختصاص میدهند . اگرچه هردو میانگین دارای ارزش هستند و کاربرد گسترده ای دارند ، اما میانگین متحرک نمایی در برابر نوسانات ناگهانی قیمت و موقعیت های برگشتی ( ریورسال ) حساس تر است .
از آنجایی که میانگین متحرک نمایی در قیمت و موقعیت های برگشتی ، بهتر و سریع تر از میانگین متحرک ساده عمل میکند سهامدارانی که به صورت کوتاه مدت سرمایه گذاری میکنند ترجیح میدهند از این میانگین استفاده کنند . یک سهامدار یا یک سرمایه گذار باید نوع میانگین متحرک مورد استفاده خود را باتوجه به استراتژی ها و اهداف شخصیش انتخاب و تنظیمات این اندیکاتور را مطابق با آن استراتژی تنظیم کند .
چگونه از میانگین متحرک استفاده کنیم ؟
از آنجایی که میانگین های متحرک به جای قیمت های فعلی از قیمت های گذشته استفاده میکند ، یک دوره تاخیر مشخص دارند . هرچه مجموعه داده ها گسترده تر باشد ، میزان تاخیر بیشتر میشود . برای مثال یک میانگین متحرک که نوسانات 100روز گذشته را تجزیه و تحلیل میکند با میانگین متحرکی بی تفاوتی بورس به محرکها که به بررسی نوسانات 10روز گذشته میپردازد ، کندتر عمل میکند ؛ و علت این امر این است که اطلاعات واردشده جدید در یک مجموعه اطلاعاتی تاثیر کمتری بر تغییر کل اطلاعات خواهد داشت .چون دائما میانگین مجموع اعداد محاسبه میشود.
باتوجه به نوع سرمایه گذاری افراد ، هردو میتوانند مفید باشند . افرادی که سرمایه گذاری طولانی مدت دارند با استفاده از مجموعه اطلاعاتی بزرگتر به سود بیشتری خواهند رسید ، زیرا به دلیل وجود یک یا دو نوسان بزرگ تغییرات کمی ایجاد خواهند شد . افرادی که تمایل به سرمایه گذاری کوتاه مدت دارند به مجموعه داده های کوچکتر اکتفا میکنند زیرا این مجموعه داده ها به افراد اجازه میدهد تا یک تجارت ارتجاعی داشته باشند .
در بازارهای سنتی ، میانگین متحرک های 50 ، 100 و 200 روزه بیشترین استفاده را دارند . میانگین های متحرک 50 و 200 روزه توسط سهام داران پیگیری می شوند و هرگونه برک ( Break ) بالاتر یا پایین تر از این خط ها معمولا به عنوان سیگنال های مهم تجاری تلقی می شوند به خصوص اگر بعد از تغییرات مهم این سیگنال ها به وجود آمده باشند . همین امر در مورد معاملات کریپتوکارنسی نیز صدق می کند اما به دلیل بازارهای بی ثبات 7/24 ، تنظیمات میانگین متحرک و استراتژی معاملاتی افراد ممکن است با توجه به مشخصات سرمایه گذاران متفاوت باشند .
سیگنال های متقاطع ( CrossOver )
طبیعتا یک میانگین متحرک در حال افزایش ، روند صعودی را نشان می دهد و افت یک میانگین متحرک نشان دهنده روند نزولی است . هرچند یک میانگین متحرک به تنهایی قابل اعتماد نیست و اندیکاتوری قوی به شمار نمی رود . بنابراین به طور مداوم از میانگین های متحرک برای مشاهده سیگنال های متقاطع صعودی و نزولی ( کراس اوور ) استفاده می شود .
سیگنال متقاطع زمانی ایجاد می شود که دو میانگین متحرک متفاوت در نمودار یکدیگر را قطع کنند . یک تقاطع صعودی هنگامی به وجود می آید که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از یک میانگین متحرک بلند مدت عبور کند ؛ این تقاطع نشانگر یک روند صعودی است . در مقابل ، یک تقاطع نزولی وقتی به وجود می آید که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از زیر یک میانگین بلند مدت عبور کند که نشان دهنده آغاز یک روند نزولی است .بی تفاوتی بورس به محرکها
فاکتورهای دیگری که ارزش توجه دارند
نمونه هایی که ذکر شد باتوجه به روزهای دوره شان بررسی شده اند ، دقت داشته باشید که این مورد برای تجزیه و تحلیل میانگین متحرک مورد نیاز نیست . ممکن است افرادی که مشغول تجارت روزانه هستند علاقمند باشند که بدانند چگونه یک سهام طی دو یا سه ساعت ، و نه دو یا سه ماه ، سیر صعودی طی کرده اند . همه فریم های مختلف زمانی می توانند به معادلات مورد استفاده برای محاسبه میانگین های متحرک متصل شوند و تا زمانی که این بازه های زمانی با استراتژی تجارت سرمایه گذاران مطابقت داشته باشد ، اطلاعات می توانند مفید باشند .
یکی از مهم ترین افت های میانگین متحرک ، زمان تاخیر آن هاست . از آن جایی که اندیکاتور میانگین متحرک ، تحرکات قبلی قیمت ها را در نظر می گیرند سیگنال های آن ها اغلب همراه با تاخیر تغییرات را نشان می دهند . برای مثال ممکن است یک تقاطع صعودی پیشنهاد خرید بدهد اما این احتمال وجود دارد که این سیگنال تنها پس از افزایش قابل توجه قیمت سهام به وجود آمده باشد .
این بدان معنی است که حتی اگر یک روند صعودی ادامه دار باشد ، ممکن است سود بالقوه یک سهام در دوره بین افزایش قیمت و سیگنال متقاطع از بین رفته باشد . یا حتی بدتر اینکه یک تقاطع صعودی کاذب ممکن است سهام دار را به سمت خرید سهام، درست قبل از افت قیمت ها سوق دهد . از این سیگنال های جعلی خرید معمولا به عنوان تله گاوی (Bullish Trap)یاد می شود .
افکار بسته
میانگین های متحرک یکی از قدرتمندترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به شمار می روند که بسیار پرکاربرد هستند . توانایی تجزیه و تحلیل روند بازار به صورت داده محور ، بینش خوبی درمورد عملکرد یک بازار ارائه می دهد . البته به خاطر داشته باشید که میانگین های متحرک و سیگنال های متقاطع نباید به تنهایی مورد استفاده قرارگیرند و همیشه برای جلوگیری از به وجود آمدن سیگنال های جعلی ، استفاده از تریکب اندیکاتورهای مختلف تحلیل تکنیکال توصیه می شود .
کانالهای تلگرام ما : T.me/beyondfundamental
T.me/beyondtechnicall
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؛ آموزش استفاده در تحلیل تکنیکال
برای اینکه بتوانیم در بازار ارزهای دیجیتال یا بسیاری از بازارهای مالی دیگر مانند بورس و فارکس سرمایهگذاری موفقی داشته باشیم، لازم است حتما با علم تحلیل تکنیکال آشنا باشیم. در ادامه با ما همراه باشید تا یکی از ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال به نام ابر ایچیموکو را یاد بگیریم.
ابر ایچیموکو یک روش برای تحلیل تکنیکال است که چندین اندیکاتور را در یک نمودار واحد ترکیب میکند. این روش در نمودارهای شمعی به عنوان یک ابزار ترید یا معامله استفاده میشود که دید بسیار خوبی از نواحی حمایتی و مقاومتی قیمت در اختیارمان قرار میدهد.
این ابزار همچنین برای پیشبینی مورد استفاده قرار میگیرد و بسیاری از معاملهگران از آن برای تعیین جهت روند آینده و حرکت بازار استفاده میکنند.
مفهوم ابر ایچیموکو در اواخر سال ۱۹۳۰ میلادی توسط یک روزنامهنگار ژاپنی به نام گویچی هوسادا مطرح شد. اما استراتژی معاملاتی خلاقانه او در سال ۱۹۶۹، یعنی بعد از چند دهه مطالعات و پیشرفتهای تکنیکال ارائه شد.
هوسادا نام ابزار نوآورانه خود را ایچیموکو کینکو (Ichimoku Kinko) گذاشت که در زبان ژاپنی به معنای «نمودار تعادل در یک نگاه» است.
چگونه کار میکند؟
سیستم ابر ایچیموکو اطلاعات را بر پایه اندیکاتورهای پیشرو و پسرو نشان میدهد و نمودار آن از ۵ خط تشکیل شده است:
- خط تغییر روند یا تنکان سن(Tenkan-sen): میانگین متحرک ۹ دوره (خط آبی رنگ)
- خط استاندارد یا کیجون سن(Kijun-sen): میانگین متحرک ۲۶ دوره
- خط پیشرو یا سنکو اسپن آ(Senkou Span A): میانگین متحرک خط روند و خط استاندارد است که به اندازه ۲۶ دوره به سمت راست، یعنی به آینده منتقل شده است.
- خط پیشرو یا سنکو اسپن بی(Senkou Span B): میانگین متحرک ۵۲ دوره که با انتقال شمعها به اندازه ۲۶ دوره به سمت راست (به جلو)، بدست میآید.
- خط تاخیر یا چیکو اسپن(Chikou Span): قیمت بسته شدن در ۲۶ دوره گذشته.
فضای بین خط پیشروی A و خط پیشرو B، چیزی ست که ابر کومو را تولید میکند، که به نظر میرسد مهمترین بخش سیستم ایچیموکو باشد. این دو خط با شیفت دادن ۲۶ دوره به جلو، یک پیشبینی از آینده را ارائه میدهند، به همین دلیل به عنوان شاخصهای پیشرو در نظر گرفته می شوند.
چیکو اسپن بی تفاوتی بورس به محرکها یا خط تاخیر، یک شاخص پسرو است که با انتقال ۲۶ دوره به چپ یا عقب بدست میآید.
به صورت پیشفرض، این ابرها به رنگهای سبز و قرمز نمایش داده میشوند تا خواندن آن آسانتر شود.
یک ابر سبز رنگ زمانی ایجاد میشود که خط پیشروی A (خط ابر سبز رنگ)، بالاتر از خط پیشروی B (خط ابر قرمز رنگ) قرار گیرد.
طبیعتا اگر شرایط برعکس چیزی که گفته شد باشد، ابر قرمز رنگ تشکیل میشود.
لازم به ذکر است که بر خلاف روشهای دیگر، میانگینهای متحرکی که توسط استراتژی ایچیموکو استفاده میشوند، بر پایه قیمت بسته شدن شمعها کار نمیکنند. بلکه بر اساس بالاترین و پایینترین نقاط ثبت شده در یک دوره مشخص (میانگین بالا- پایین) محاسبه میشوند.
به عنوان مثال، معادله استاندارد برای یک خط تغییر روند ۹ روزه به صورت زیر است:
۲/(بیشترین مقدار ثبت شده در دوره ۹ روزه +کمترین مقدار ثبت شده در دوره ۹ روزه)=خط تنکان سن
تنظیمات ایچیموکو
پس از گذشت ۳ دهه تحقیق و آزمایش، گویچی هوسادا نتیجهگیری کرد که تنظیمات دورههای زمانی (۹,۲۶,۵۲) بهترین نتیجه را دارد. در آن زمان، برنامه کاری در ژاپن شامل شنبهها هم بود (فقط یکشنبهها تعطیل بود)، بنابراین عدد ۹، یک هفته و نیم (۶+۳ روز) را نشان میداد. اعداد ۲۶ و ۵۲ نیز به ترتیب یک و دو ماه را نشان میدادند.
در حالی که این تنظیمات هنوز هم در اکثر زمینه های معاملاتی ترجیح داده میشوند، کارشناسانی که از نمودارها استفاده میکنند، همیشه قادر به تنظیم این اعداد برای تطابق با استراتژیهای مختلف هستند.
برای مثال، در بازار ارزهای دیجیتال، بسیاری از معاملهگران، تنظیمات ایچیموکو را بر اساس بازار ۷/۲۴ (در بازار ارزهای دیجیتال تعطیلی وجود ندارد و این بازارها ۲۴ ساعته و هفت روزه هفته فعال هستند) از (۹,۲۶,۵۲) به (۱۰,۳۰,۶۰) تغییر میدهند. برخی دیگر پا فراتر گذاشته و تنظیمات را به (۲۰,۶۰,۱۲۰) تغییر میدهند تا سیگنالهای نادرست را کاهش دهند.
با این حال، هنوز هم در مورد اینکه بهترین اصلاحی که میتواند برای این تنظیمات صورت گیرد، بحث و اختلافنظر وجود دارد.
برخی استدلال میکنند که با توجه به چیزی که در مورد زمانبندی بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد، منطقی است تنظیمات آن را تغییر دهند، اما برخی دیگر ادعا میکنند که تغییر تنظیمات از حالت استاندارد اولیه خود ممکن است تعادل سیستم را بهم زده و سیگنالهای نامعتبر زیادی تولید کند.
تجزیه و تحلیل نمودار
سیگنالهای معاملاتی ایچیموکو
با توجه به عناصر متعددی که در ایچیموکو استفاده شده، ابر ایچیموکو انواع مختلفی از سیگنال را تولید میکند، که میتوان آنها را به سیگنالهای روند و سیگنالهای حرکتی تقسیم کرد.
سیگنالهای حرکتی: این سیگنالها با توجه به رابطه بین قیمت بازار، خط استاندارد و خط برگشتی تولید میشوند.
سیگنالهای حرکت صعودی زمانی ایجاد میشوند که یکی یا هر دو خط برگشتی و قیمت بازار بالای خط استاندارد حرکت کنند.
سیگنالهای حرکت نزولی زمانی ایجاد میشوند که یکی یا هر دو خط برگشتی و قیمت بازار زیر خط استاندارد حرکت کنند.
محل تقاطع بین خط برگشتی (تنکان سن) و خط استاندارد (کیجون سن) اغلب به عنوان یک عبور خط برگشتی (TK cross) شناخته میشود.
سیگنالهای روندی: این سیگنالها بر اساس رنگ ابر کومو و با توجه به موقعیت قیمت بازار نسبت به ابر ایجاد میشوند.
همانطور که گفته شد، رنگ ابر نشاندهنده تفاوت بین دامنههای خطوط پیشروی A و B است.
به سادگی میتوان گفت هنگامی که قیمتها بطور مکرر بالاتر از ابر قرار گیرند، احتمال زیادی وجود دارد که آن دارایی در روند صعودی قرار بگیرد. در مقابل، وقتی قیمتها زیر ابر باشند، میتواند نشانهای از شروع یک روند نزولی را به ما بدهد.
به جز چند استثنا، وقتی قیمتها حرکت رو به جلو در داخل ابر داشته باشند، میتواند نشانهای از یک روند مسطح یا خنثی باشد.
چیکو اسپن یا خط تاخیر، که یک شاخص پسرو است، یکی دیگر از ابزارهایی است که میتواند به معاملهگران کمک کند و روندهای بازگشتی را تایید کند. این شاخص دید خوبی از حرکت قیمتی (پرایس اکشن)، میدهد که میتواند روند صعودی را هنگامی که این شاخص بالای قیمتهای بازار حرکت میکند تشخیص دهد یا بالعکس روند نزولی را هنگامی که این شاخص زیر قیمتهای بازار حرکت میکند، تشخیص دهد.
بطور معمول، خط تاخیر به صورت تنها کاربردی نیست و در ترکیب با سایر اجزای ابر ایچیموکو مورد استفاده قرار میگیرد.
جمعبندی
سیگنالهای حرکتی
اگر قیمت بازار بالای خط استاندارد حرکت کند، سیگنالی برای تشخیص روند صعودی و اگر زیر خط استاندارد حرکت کند، تاییدی بر روند نزولی است.
عبور خط برگشتی (TK cross): اگر خط تغییر روند بالای خط استاندارد حرکت کند (روند صعودی) و زیر خط استاندارد حرکت کند (روندنزولی) است.
سیگنالهای دنبال کننده روند
قیمت بازار بالای ابر ایچیموکو حرکت کند (روند صعودی) و زیر ابر حرکت کند (روند نزولی).
رنگ ابر از قرمز به سبز تغییر کند (روند صعودی) و از سبز به قرمز حرکت کند (روند نزولی).
خط پسرو یا تاخیر بالای قیمتهای بازار باشد، روند صعودی و زیز قیمتهای بازار باشد، روند نزولی است.
سطوح حمایت و مقاومت
نمودار ایچیموکو میتواند برای تشخیص نواحی حمایتی و مقاومتی نیز بکار رود. بطور معمول، خط پیشروی A (خط ابر سبز زنگ) در طول روند صعودی به عنوان یک خط حمایتی عمل میکند و در طول روند نزولی به عنوان یک خط مقاومتی عمل میکند.
در هر دو مورد، شمعهای نمودار تمایل دارند به خط پیشروی A نزدیکتر شوند، اما اگر قیمت در داخل ابر حرکت کند، خط پیشروی B نیز ممکن است به عنوان یک خط حمایتی/مقاومتی عمل کند. علاوه بر این، این واقعیت وجود دارد که هر دو خط پیشروی A و B با پیشبینی ۲۶ دوره آینده، این امکان را برای معاملهگران فراهم میکند که نواحی حمایتی و مقاومتی را پیشبینی کنند.
قدرت سیگنال
قدرت سیگنالهای تولید شده توسط ابر ایچیموکو به شدت به اینکه آیا آنها با روند گستردهتر همخوانی دارند یا خیر بستگی دارد. یک سیگنال که بخشی از یک روند واضحتر و بزگتر است، همیشه قویتر از آن سیگنالی است که در جهت مخالف روند غالب قرار میگیرد.
به بیانی دیگر، اگر یک سیگنال صعودی با روند صعودی همراه نباشد، ممکن است آن سیگنال گمراه کننده و نادرست باشد. بنابراین، زمانی که یک سیگنال تولید میشود، رنگ و موقعیت آن نسبت به ابر بسیار مهم است. حجم معاملات نیز پارامتری است که حتما باید آن را در نظر گرفت.
باید توجه داشت که استفاده از ایچیموکو در تایمفریمهای کوچکتر (نمودارهایی با تایم فریمهای کمتر از روزانه)، منجر به تولید سیگنالهای نادرست میشود. بطور کلی، تایمفریمهای طولانیتر (روزانه، هفتگی، ماهیانه) حرکتهای قیمتی قابل اطمینانتر و سیگنالهای تعیینکننده روند درستتری را تولید میکنند.
حرف آخر
گویچی هوسادا، بیش از ۳۰ سال از عمر خود را وقف ایجاد و اصلاح سیستم ایچیموکو کرد که حالا توسط میلیونها معاملهگر در سراسر جهان استفاده میشود.
به عنوان یک روش نموداری جامع، ابرهای ایچیموکو هم برای تشخیص روند بازار استفاده میشوند و هم برای تعیین حرکت بازار. همچنین، خطوط پیشرو، تشخیص سطوح مقاومتی و حمایتی بالقوه را که هنوز تست نشدهاند، برای معاملهگران آسانتر میکند.
اگرچه ممکن است در ابتدا نمودار بی تفاوتی بورس به محرکها بیش از حد شلوغ و پیچیده به نظر برسد، اما مانند بقیه روشهای تحلیل تکنیکال به دخالت ذهن انسان (مانند رسم خطوط روند) وابسته نیست.
با وجود چالشهایی که در مورد تنظیمات ایچیموکو وجود دارد، استراتژی آن برای استفاده نسبتا آسان است.
این سیستم باید با ترکیب با سایر روشها استفاده شود تا بتواند به درستی برای تایید روند و کم کردن خطاهای معامله مورد استفاده قرار گیرد.
مقدار اطلاعاتی که این نمودار نشان میدهد ممکن است برای مبتدیان خیلی زیاد و گیجکننده باشد. در نتیجه برای اینگونه معاملهگران، غالبا پیشنهاد میشود قبل از شروع کار با ابر ایچیموکو، با اندیکاتورهای پایهایتر کار کنند.
شما همچنین میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید مجرب، نحوه ترید با ایچیموکو را یاد بگیرید. بخشی از آموزش ایچیموکو در دوره اطلس ارزدیجیتال پلاس:
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. حمایت ها و مقاومت ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
محتوی این مقاله توسط گروه آموزش کالج تی بورس تهیه گردیده است و برای علاقه مندان به آموزش ارز دیجیتال ، پروتیم آکادمی آینده آنرا بازنویسی و بازنشر نموده است .
تاثیر عرضه و تقاضا بر شکل گیری مقاومت و حمایت
فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار یا حرفه ای در بورس باشید. تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال .technical analysis در دوره آموزش ارز دیجیتال است. در بازارهای اقتصادی و مالی ، قیمت ها توسط عرضه و تقاضا هدایت می شوند . عرضه با کاهش قیمت ها، فروشندگان و فروش هم ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت ها، خریداران و خرید هم ردیف است. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می آیند.
محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پرقدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف بی تفاوتی بورس به محرکها می شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می شود.
محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می یابد و روند افزایش قیمت متوقف می شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.
حمایت و مقاومت استاتیک
به سطوحی گفته می شود که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
ساده ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.
حمایت و مقاومت داینامیک
به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس باتوجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد. که مقاومت ها در قالب کانال صعودی نمایش داده شده اند. مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.
حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال صعودی مشخص گردیده است. و تفاوت های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می کند.
طریقهی رسم مقاومت داینامیک به این شکل است. که سقف های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می دهیم. لازم به ذکر است حمایت های روند صعودی و مقاومت های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است. اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.
نتیجه گیری
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگرچه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است. اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیشبینی به شدت بهبود مییابد. اگر قیمت یک ارز دیجیتال به یک سطح مهم نزدیک شود. باید آنرا به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی تغییر رابطهی بین عرضه و تقاضا است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید. خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشتهی قیمتی خود عبور میکند. میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیش بینی کرد. به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن خواهد بود.
آزادسازی ۹هزار بی تفاوتی بورس به محرکها میلیارد تومان نقدینگی برای ورود به بورس
صندوقهای بادرآمد ثابت از این پس مجازند تا ۱۵درصد از ارزش کل داراییهایشان را در سهام و گواهی سپرده کالایی سرمایهگذاری کنند، پیشبینی میشود با اجرای این ابلاغیه تا ۹هزار میلیارد تومان از منابع مالی صندوقها آزاد شود.
براساس ابلاغیه جدید سازمان بورس صندوقهای بادرآمد ثابت از این پس مجازند تا ۱۵درصد از ارزش کل داراییهایشان را در سهام و گواهی سپرده کالایی سرمایهگذاری کنند، پیشبینی میشود با اجرای این ابلاغیه تا ۹هزار میلیارد تومان از منابع مالی صندوقها آزاد شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبارپول به نقل از همشهری، شاپور محمدی، رئیس جدید سازمان بورس به سرعت اقداماتی را اجرا میکند که اقتصاددانان، کارشناسان و فعالان بازار سرمایه در انتظار آن بودند.رئیسسازمان بورس قبلا در نشست خبری خود درباره اینکه بخش زیادی از منابع صندوقهای سرمایهگذاری با در آمد ثابت در حسابهای بانکی ذخیره شده است تذکر داده بود.
به این ترتیب با صدور این ابلاغیه از این پس در زمان تاسیس، صندوقهای «تنها در اوراق بهادار با درآمد ثابت» و «در اوراق بهادار با درآمد ثابت» مجاز به سرمایهگذاری حداکثر ۶۰درصد از داراییهای خود در گواهی سپرده بانکی و سپردههای بانکی هستند. صندوقهای «در اوراق بهادار با درآمد ثابت» مجاز به سرمایهگذاری در سهام و حق تقدم پذیرفته شده در بورس تهران یا بازار اول و دوم فرابورس ایران، گواهی سپرده کالایی پذیرفته شده در بورس تا حداکثر ۱۵درصد از ارزش کل داراییهای صندوق هستند.
همچنین براساس این ابلاغیه با تمدید فعالیت یا تقاضای افزایش سقف صندوقهایی که نصابهای مذکور در امیدنامۀ خود را بهگونهای نقض کردهاند که بیش از ۸۵درصد از داراییهای آنها را گواهی سپرده بانکی و یا سپرده بانکی تشکیل میدهد، موافقت نمیشود.
تا امروز همه صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت میتوانستند تا ۱۰درصد از داراییهای خود را به خرید سهام اختصاص دهند اما اکنون این میزان درصورت اصلاح امید نامه صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت میتواند به ۱۵درصد نیز افزایش یابد.
تزریق خون تازه در رگ بورس
محمود رضا خواجه نصیری، مدیرعامل تأمین سرمایه آرمان گفت: بزرگترین مشکل بازار نقدینگی است. جریانهای پولی و مالی کشور به سمتی پیش میرود که نقدینگی وارد بازار نمیشود و نیاز به محرک دارد. او با اشاره به استقبال نکردن مدیران صندوقهای سرمایهگذاری از ورود به بورس ادامه داد: در شرایط فعلی مدیران صندوقهای سرمایهگذاری مانند بسیاری از اشخاص حقیقی ترجیح میدهند که به جای تحمل زحمت و تحلیل سرمایهگذاری و استفاده از ظرفیت بازار سهام به دریافت سودهای ثابت و بدون ریسک از بانکها روی بیاورند و حتی ریسک بانک را در تصمیمگیریهایشان لحاظ نکنند. او با بیان اینکه سرمایه صندوقها ۹۵هزار میلیارد تومان است، گفت:پیش از این صندوقهای سرمایهگذاری ۹۰درصد منابعشان را در شرایطی که فرصتهای سرمایهگذاری خیلی خوبی در بازار سرمایه وجود داشت در بانکها سپردهگذاری میکردند. این رویه معنایی ندارد جز اینکه عملا به نفع بازار پول که هماکنون جزو بازارهای پر ریسک محسوب میشود بازار سهام را تضعیف کردهایم.این کارشناس ارشد بازار سرمایه با بیان اینکه اگر ۱۰درصد این نقدینگی معادل ۹هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه تزریق شود، تحرک بسیار خوبی در بازار سرمایه رقم میخورد، گفت: مطمئن باشید و شک نکنید اگر این پول به سمت بازار سرمایه روانه شود، ارزش سهامی که امروز با بیتفاوتی به آن نگاه میشود به ارزش واقعی خود میرسد.
منابع صندوقها، ۱۰۰هزار میلیارد تومان
علی اسلامی بیدگلی، رئیس هیأت مدیره شرکت مشاور سرمایهگذاری آرمان آتی گفت: درحالیکه حجم کل منابع گردآوری شده در صندوقها در سال گذشته کمتر از ۴۰هزار میلیارد تومان بود، امسال این منابع به محدوده ۱۰۰هزار میلیارد تومان نزدیک شده است.وی با بیان اینکه ضریب حضور صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه در مصوبات جدید سازمان بورس ۱۰درصد افزایش پیدا کرده است، تأکیدکرد: این میتواند این نوید را بدهد که ما سهم بازار سرمایه را از پساندازهای مردم به شکل قابلتوجهی افزایش دهیم و بهای بیشتری به بازار سرمایه دهیم. او با بیان اینکه ۸۰هزار میلیارد تومان از منابع مردم در صندوقهایی با درآمد ثابت سرمایهگذاری شدهاند، گفت: هماکنون برخی منابعی که گردآوری شده، بهجای بازار سرمایه منجر به توسعه بازار پول شده است؛ یعنی این ابزارها تبدیل به راهکاری برای حل بحران بانکی و چالشهای صنعت بانکداری در کشور شدهاند. وی افزود: صندوقهای سرمایهگذاری باید منجر به توسعه بازار سرمایه شود نه توسعه بازارهای رقیب مانند بازار پول در غیراین صورت، اهداف ما برآورده نشده است.
ابلاغ مصوبه بهمعنای تزریق نقدینگی نیست
بهنام چاوشی، رئیس اداره نظارت بر امور نهادهای مالی سازمان بورس گفت: ابلاغیه جدید صندوقهای سرمایهگذاری فعال کنونی الزام آور نبوده و فقط برای ارائه گزینهای جدید به آنها در راستای فعالیت بیشتر در بازار سرمایه است.او با بیان اینکه افزایش سقف خرید ۱۵درصدی سهام الزامی برای صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت ندارد، گفت: اجرای این ابلاغیه بهمعنای تزریق نقدینگی جدید از طریق صندوقها در بازار سرمایه نیست. او افزود: صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت که تاکنون ملزم به تخصیص ۳۰درصد از حجم داراییهای خود به انواع اوراق ثبت شده نزد سازمان بورس اعم از انواع اوراق قابل معامله در بازار بدهی بودهاند از این پس مجاز خواهند بود که این سقف را تا ۴۰درصد افزایش دهند. بهگفته وی این تغییرات برای آن دسته از صندوقهای با درآمد ثابتی که از این به بعد قصد فعالیت در بازار دارند الزامی است اما برای صندوقهای فعلی موجود چنین الزامی وجود ندارد.وی ادامه داد: براساس این ابلاغیه صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت از این پس اختیار خواهند داشت تا ۱۵درصد از منابع خود را به خرید سهام و ۴۰درصد را نیز به خرید انواع اوراق بدهی که نزد سازمان بورس تثبیت شده اختصاص دهند و ۶۰درصد مابقی این رقم را مجاز خواهند بود در سایر داراییها سرمایهگذاری کند.
انتهای پیام
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیشبینی آینده میپردازد. تحلیل بنیادی با توجه به عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد شرکتها و بررسی فرصتها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت در اقتصاد شرکتها و همچنین صورتهای مالی ، گزارشات تولید و فروش به بررسی سودآوری سهم در سال جاری و آتی میپردازد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی به ارزشیابی ارزش ذاتی اوراق بهادار و بطور ویژه سهام در بازار سرمایه با بررسی عوامل اقتصادی و مالی موجود در بازار گفته میشود.(1) منظور از ارزش ذاتی سهام، ارزش واقعی محاسبه شده آن سهم براساس اطلاعات عمومی موجود است، که در روش تحلیل بنیادی بدست میآید.
پس از آن، این ارزش با ارزش سهم موجود در بازار سرمایه مقایسه میشود تا سرمایهگذار بداند سهام مورد بحث نسبت به ارزش محاسبه شده چه شرایطی دارد و اگر ارزش آن از ارزش ارائه شده در بورس بالاتر باشد، نشان میدهد که سهام مورد نظر ارزش بالایی برای سرمایهگذاری یا نگهداری دارد.(2)
تحلیلگران بازار سرمایه در تحلیل فاندامنتال هرآنچه که بتواند بر ارزش سهام تاثیر گذارد را مطالعه میکنند. بنابراین میتوان تحلیل فاندامنتال را به سه بخش کلی تقسیم نمود (3) :
1.تحلیل کسب و کار (بررسی زمینه کاری شرکت و فضای کسب و کار)
3.تحلیل اقتصادی (اقتصاد کلان)
در بی تفاوتی بورس به محرکها تحلیل فاندامنتال دو فرض بسیار مهم مبنا قرار میگیرد:
1.در بلند مدت، بازار سهام خود را تصحیح میکند (3).
2.میتوان سهامی که ارزش واقعی بالاتری نسبت ارزش اسمی دارد را خرید و منتظر ماند تا سهام ارزش اسمی تصحیح شده و ارتقا یابد (3) .
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به بررسی و مطالعه حرکت قیمت سهام و تشخیص روندهای تکرار پذیر نوسان قیمت آن که به عنوان الگو یاد میشود، میپردازد. در واقع تحلیل تکنیکال نظم معاملاتی است که به منظور ارزیابی سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای معاملاتی که به کمک تحلیل روندهای آماری جمعآوری شده از تحرکات معاملاتی نظیر حرکت قیمت و حجم، بدست آمده است. تحلیل تکنیکال بر روی انواع اوراق بهادار که دادههای سوابق مالیاتی دارند، قابل استفاده است.(4)
در تحلیل تکنیکال باور به این فرض وجود دارد که نوسانات قیمت، صرفا تصادفی نیست بلکه در داخل الگو و روندهای قابل تشخیص قرار میگیرد که تمایل به تکرار دارد. بنابراین حرکت قیمت در هر نقطه از زمان، حاوی اطلاعات متنوعی است و بنابراین ارزش واقعی اوراق بهادار را بازتاب میدهد. این مهم از فرضیه بازار کارا ( The Efficient Market Hypothesis ) نشات میگیرد که بازار را به صورتی توصیف میکند که اطلاعات به سرعت بر آن اثر میگذارد.(4)
بنابراین تحلیل تکنیکال بر اساس سه فرض است:
1.بازار همه چیز را تقلیل میدهد. بسیاری معتقدند تحلیل تکنیکال اثر عوامل بنیادی (فاندامنتال) را نادیده میگیرد. تحلیلگران تکنیکال معتقدند همه عوامل بنیادی از روانشناسی بازار تا عوامل اقتصاد کلان، در دل این روند جای دارد و پیش بینی شده است.(4)
2.قیمت در روندها تغییر میکند.(4)
3.بازار، روند تاریخی خود را تکرار میکند.(4)
تحلیل روند در تحلیل تکنیکال
تحلیل روند، روشی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و مجموعه اقداماتی است که حرکت قیمت سهام را در آینده براساس روند داده مشاهده شده اخیر، پیش بینی میکند. بطور کلی سه نوع تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد که تحلیل روند کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت، نام دارند.(5)
استراتژیهای تحلیل روند معاملاتی مختلفی وجود دارد که در برخی اوقات بصورت ترکیبی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. معمولا سه استراتژی در تحلیل روند به منظور بررسی وضعیت سودآوری بازه خاص، مورد بررسی قرار میگیرد:
1.میانگین متحرک
این استراتژی شامل ورود به موقعیت خرید (Long Position) یعنی زمانیکه میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت عبور کرده و در بالای آن قرار میگیرد و یا ورود به موقعیت فروش ( Short Position ) یعنی زمانیکه میانگین متحرک کوتاه مدت با عبور از میانگین متحرک بلند مدت در جایگاه پایینتری قرار میگیرد، است.(5)
2.شاخصهای عددی
این استراتژی شامل ورود به موقعیت خرید در زمانیکه سهام در موقعیت قوی قرار دارد و ورود به موقعیت فروش سهام در زمانیکه سهام موقعیت قوی و مطلوب خود را از دست میدهد، است. شاخص نسبی قدرت ( RSI ) شاخص عددی و مناسب برای استفاده در این شرایط است.(5)
3.الگوهای نمودار و روندها
این نوع از استراتژیها که ارتباط بهتری با مخاطبان بی تفاوتی بورس به محرکها به دلیل ویژگیهای بصری برقرار میکند، استفاده آسانی دارد. زمانی به موقعیت خرید وارد میشویم که سهام روندی صعودی دارد و زمانی به موقعیت فروش وارد میشویم که سهام روند نزولی پیدا کند.(5)
معرفی نمودارهای تحلیل روند
با توجه به کاربرد گسترده استفاده از نمودارها برای تحلیل روند حرکت سهام، نمودارهای مختلفی برای تصویرسازی مورد استفاده قرار میگیرد.
نمودار خطی
نمودار بی تفاوتی بورس به محرکها شمعی (کندل استیک)
این نمودار میزان تغییر قیمت سهام را در بازه زمانی مورد نظر نشان میدهد (6) . این نمودار به لحاظ کارکردی، شباهت زیادی با نمودار میلهای دارد.
انواع شمعدانی و اصلاحات مرتبط با آن
شمعدانی توپر یا نزولی نشان میدهد این سهم در انتهای بازه زمانی مورد نظر، با کاهش قیمت همراه بوده و افت کرده است. نقاط باز شدن و بسته شدن به قیمت آغازین و پایانی سهم در بازه زمانی اشاره دارند. شمعدانی توپر را با رنگ قرمز یا سیاه، نمایش میدهن.د شمعدانی تو خالی یا صعودی نیز نشان میدهد سهام در بازه زمانی مشخص از زمان بازگشایی تا بسته شدن، رشد قیمت داشته است و با رنگ سبز یا سفید، نمایش میدهند.
الگوهای تحلیل روند در تحلیل تکنیکال
براساس رویکرد تحلیل تکنیکال، در تحلیل روند تغییر قیمتها و اوج گرفتن یا افت کردن آن، یک الگو دیده میشود که میتواند به تحلیلگران برای پیش بینی محدوده قیمتها کمک کند.(7)به معرفی چند نمونه از الگوهای متنوع تحلیل روند خواهیم پرداخت:
الگوی مثلثی
مثلثهای متقارن زمانی اتفاق میافتد که دو روند به یکدیگر نزدیک شوند و نشان میدهد که احتمالا باید منظر شکست سطوح قیمت ( breakout ) باشیم. اگر مثلث صعودی باشد، نشان میدهد که احتمالا سطوح قیمت افزایش قابل توجهی خواهد داشت و اگر مثلث نزولی باشد نشان میدهد که احتمالا سطوح قیمت، افت فاحشی خواهند داشت.(7)
الگوی فنجان و دسته
الگویی به شکل سهمی را نشان میدهد که که در بازگشت مجدد به سطح قبلی، یک نوسان مانند بی تفاوتی بورس به محرکها مرحله قبل اما افت کمتر را دنبال میکند. این فاز دوم به همان دست فنجان در کنار فاز اول (فنجان) معروف است.(9)
الگوی سر و شانه
این الگو دو نوسان قیمت تقریبا هم سطح و در میان آن در یک باز زمانی یک نوسان قیمت بزرگتر را نشان میدهد و در دو حالت مد نظر قرار میگیرد. در حالت دیگر این الگو که به شانه و سر معکوس نیز معروف است، شکل الگو کاملا وارونه میشود و بجای اوج گرفتن شاهد سقوط خواهیم بود.(8)
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال: از کدام تحلیل باید استفاده کرد؟
برای دههها، ترجیح تحلیلگران استفاده از تحلیل فاندامنتال بود. با پیشرفت تحلیل داده و مدلسازیهای مربوط به آن، تحلیل تکنیکال نیز پرطرفدار شد. با توجه به آنکه هرکدام جنبههای متفاوتی را در تحلیل مد نظر قرار میدهد، پاسخ ایده آل آن است که از هر دو استفاده شود. برای تحلیلهای بلند مدت، نیازمند به دادههای کلان و عوامل بزرگ و تاثیرگذار هستیم بنابراین تحلیل فاندامنتال در الویت قرار دارد. در حالتی که بخواهیم براساس نوسانات کوتاه مدت تحلیل کنیم، تحلیل تکنیکال کاربرد بیشتری خواهد داشت.(10)
دیدگاه شما