خط روند (Trendline)
خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهند.
خطوط روند همچنین نشاندهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازههای زمانی مختلف هستند.
نکات کلیدی:
- یک خط روند واحد را میتوان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
- خطوط روند را میتوان به کفها و سقفهای قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
- دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده میشوند برای هر معاملهگر متفاوت هستند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) میگردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مسیر کنونی قیمتهای بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگران مایلند از بازههای زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر میگیرند.
برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.
آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند میشود این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله میشود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت میکند.
اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.
با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.
ساختار کلی خط روند
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
روند سه جهت دارد
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود.
این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد.
روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند.
آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند
علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
مثالهایی واقعی از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.
معاملهگر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میلهای و…) نمایش میدهند.
در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را میبینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.
این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان میدهد و میتوان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.
در این مورد، معاملهگر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.
اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایینتر رود، معاملهگر میتواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معاملهگر اجازه میدهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال میکند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.
خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معاملهگر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن مفهوم قدرت روند است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معاملهها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعدهمند داشته باشند.
نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش میدهد:
فیلم آموزش رسم خط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
به این ترتیب یاد گرفتید چطور خط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای مفهوم قدرت روند اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
تفاوت بین خطوط روند و کانالها
بر یک نمودار بیش از یک خط روند را میتوان اعمال کرد.
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند. کانال میتواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
محدودیتهای خط روند
خطوط روند محدودیتهایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.
هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.
یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معاملهگران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب میکنند.
ممکن است خط روندی که توسط یک معاملهگر رسم شده، توسط معاملهگران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.
به عنوان مثال، برخی معاملهگران در یک بازه از کفهای قیمت استفاده میکنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.
نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوبهای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
انواع واگرایی مخفی (Hidden Divergence) و کاربردهای آن در تحلیل تکنیکال
یکی از مفاهیم مهم در تحلیل تکنیکال، واگرایی یا (Divergence) است که به معامله گران کمک میکند تا تغییر احتمالی روندهای بازار را پیش بینی کنند. واگرایی نشان از عدم هماهنگی قیمت و حرکت اندیکاتور دارد، به این معنی که قیمت پتانسیل بالاتری برای اصلاح یا برگشت روند موجود را دارد.
به صورت کلی در تحلیل تکنیکال سه نوع واگرایی معمولی، واگرایی مخفی و واگرایی زمانی وجود دارد که در این مقاله قصد داریم به مفهوم واگرایی مخفی و انواع آن اشاره کنیم.
پیشنهاد مطالعه: بازار روند دار
واگرایی مخفی (Hidden Divergence) چیست؟
هنگامی شاهد واگرایی مخفی یا (Hidden Divergence) در تحلیل تکنیکال هستیم که قیمت و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند.
واگرایی مخفی هنگامی تشکیل میشود که قیمت در حال اصلاح است و با تشکیل شدن واگرایی مخفی، روند قیمتی در جهت روند غالب حرکت میکند و نشاندهنده قدرت روند غالب و از سرگیری آن هستند.
با این وجود باید این مورد را هم در نظر داشت که در تحلیل تکنیکال هیچ چیز صد در صدی در بازار وجود ندارد و گاهی اوقات ممکن است با سیگنالهای اشتباه مواجه شویم.
واگرایی مخفی ممکن است در هر دو روند صعودی و نزولی رخ دهد و در این نوع واگراییها باید به حرکت قیمت توجه کنیم.
واگرایی مخفی در روند صعودی
هنگامی واگرایی مخفی در روند صعودی رخ میدهد که قیمت استراحت خود را رو به پایین انجام دهد و کف دوم در اندیکاتور نسبت به کف اول پایینتر قرار داشته باشد اما در نمودار قیمت، کف دوم بالاتر از کف اول شکل گرفته باشد. چنین وضعیتی نشان از قدرت گیری دوباره خریداران نسبت به فروشندگان دارد و بیانگر رشد احتمالی قیمت میباشد.
پیشنهاد مطالعه: روش رسم خط روند
واگرایی مخفی در روند نزولی
واگرایی مخفی در روند نزولی، زمانی تشکیل میشود که قیمت در انتهای روند اصلاحی خود در روند نزولی قرار دارد. در این نوع واگرایی سقفهای قیمتی در روند نزولی باید با یک دیگر مقایسه شود و اگر سقف دوم در قیمت پایینتر از سقف اول تشکیل شد اما در اندیکاتور سقف دوم بالاتر از سقف اول آن تشکیل شد نشان از واگرایی مخفی و احتمال ادامه روند نزولی و ریزش قیمت دارد.
چنین وضعیتی نشان از قدرت گیری دوباره فروشندگان نسبت به خریداران دارد.
اندیکاتورهای مورد استفاده برای تشخیص واگرایی مخفی
همانطور که پیشتر در مقاله اشاره شد، واگرایی به معنای عدم هماهنگی قیمت و حرکت اندیکاتور است. در تحلیل تکنیکال انواع مختلفی اندیکاتور وجود دارد که هر کدام دارای قابلیتهای خاصی میباشد. برای تشخیص واگرایی مخفی باید از اندیکاتورهای پیشرو یا (Leading) استفاده کنیم.
پیشنهاد مطالعه: اندیکاتور پیشرو و پسرو
از اندیکاتورهای محبوب برای تشخیص واگرایی مخفی میتوان به: اندیکاتور RSI ، اندیکاتور MACD ، اندیکاتور OBV ، اندیکاتور Stochastic ، اندیکاتور CCI و اندیکاتور Momentum اشاره کرد.
در ادامه به بررسی اندیکاتورهای معتبر و محبوبی که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند میپردازیم.
تشخیص واگرایی مخفی در اندیکاتور RSI
یکی از پر کاربردترین و معتبرترین اندیکاتورهای موجود در تحلیل تکنیکال اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا RSI میباشد. برای تشخیص واگرایی مخفی در RSI برای مثال در روند صعودی باید دو کفی که در شاخص نمودار RSI تشکیل میشود پایینتر از یک دیگر باشد و در همان راستا، قیمت آن دو کف بالاتر از یک دیگر شکل گرفته باشد.
یکی دیگر از نکاتی که در RSI باید در نظر گرفته شود و این سیگنال را معتبرتر میکند این است که واگرایی مخفی باید در کف زیر شاخص عدد 30 یا در سقف بالای شاخص 70 قرار داشته باشد.
مشاهده بیشتر: آموزش فارکس
تشخیص واگرایی مخفی در اندیکاتور مکدی
اندیکاتور مکدی جزو 5 اندیکاتور پر استفاده در تحلیل تکنیکال توسط معامله گران میباشد، نحوه گرفتن سیگنال از این اندیکاتور همانند اندیکاتور RSI است و بیشتر برای گرفتن سیگنال واگرایی باید به هیستوگرام آن توجه شود.
یعنی اگر در هیستوگرام مکدی دو کف پایینتر از هم تشکیل شد و در روند دو کف بالاتر از هم قرار گرفت، نشان از قدرت خریدارن دارد و احتمالا ادامه حرکت صعودی میباشد. تنظیمات زمانی MACD بهتر است به ترتیب بر روی اعداد ۹، ۱۲ و ۲۶ قرار داشته باشد.
نکاتی در مورد واگرایی مخفی
- اولین نکتهای که باید در واگرایی مخفی در نظر داشت این است که واگرایی همیشه منجر به تغییر روند قدرتمندی نمیشود و گاهی ممکن است که قیمت پس از ایجاد یک واگرایی مخفی وارد یک روند رنج شود.
- دومین مورد این است که، باید روند غالب بازار درست تشخیص داده شود و در غیر این صورت ممکن است که قیمت برخلاف پیش بینی معاملهگر و برخلاف واگرایی مخفی عمل کند.
- سومین نکته که خیلی در بحث واگراییها مهم میباشد، تشخیص سقف و کفهای اصلی در هر تایم فریم است و باید واگراییها را در سقف و کفهای اصلی هر تایم فریم و در کنار یک دیگر بررسی کرد.
- در واگرایی مخفی، به عنوان مثال در روند نزولی، اگر در نمودار دو سقف پایینتر از یک دیگر شکل گرفت و در اسیلاتور این دو سقف در یک راستا قرار داشت، نشان از واگرایی خفیف دارد، حال اگر در نمودار دو سقف در یک راستا تشکیل شد اما در اسیلاتور در همان راستا دو سقف پایینتر از یک دیگر شکل گرفت نشان از افت مومنتوم مفهوم قدرت روند در بازار دارد.
- در نهایت باید سیگنال واگرایی مخفی را همانند سایر سیگنالها به صورت نسبی در نظر بگیریم و این احتمال را بدهیم که ممکن است سیگنال خلاف پیش بینی ما عمل کند.
جمع بندی نهایی
یکی از روشهای مورد استفاده برای پیش بینی قیمت در تحلیل تکنیکال، استفاده از واگراییها است. به منظور شناسایی واگراییها میتوان از اندیکاتورهای مختلفی مانند اندیکاتور RSI، اندیکاتور MACD ، اندیکاتور CCI و دیگر اندیکاتورهایی که اشاره شد استفاده کرد.
همچنین هر چه تایم فریم واگرایی مخفی بالاتر باشد، اعتبار واگرایی مخفی پیدا شده بیشتر میشود. در نهایت باید در نظر داشت که باوجود اینکه واگرایی مخفی نشانهای قدرتمند از تغییر جهت حرکت بازار است، اما نباید تنها به آن اتکا کرد و آن را باید با سایر سیگنالهای مربوطه تحلیلی ترکیب و از آن استفاده کرد.
پیشنهاد میشود برای درک بهتر مفهوم واگرایی مخفی و نحوه سیگنالگیری از آن به مقالات اندیکاتور RSI و اندیکاتور MACD و همچنین به ویدیو مربوطه آن در بخش ویدیوهای آموزشی فارکس مراجعه کنید.
همه چیز در مورد اندیکاتور RSI
یکی از محبوبترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در میان معاملهگران، اندیکاتور RSI است. دلایلی مانند انعطافپذیری و ارائه سیگنالهای معاملاتی قدرتمند – البته در صورت استفاده درست – باعث شده تا معاملهگران علاقه زیادی به این اندیکاتور از خود نشان دهند. «RSI» اندیکاتوری از خانواده «مومنتوم» است. یکی از اصلیترین کاربردهای این اندیکاتور، تشخیص جهت و قدرت تحرکات قیمتی به شمار میرود. برای آشنایی هر چه بیشتر با این اندیکاتور با خانه سرمایه همراه باشید.
تلاش برای درک ماهیت اندیکاتور «RSI»
عدد ۱۴ به عنوان تنظیمات دورهای پیشفرض «RSI» انتخاب شده است؛ یعنی این اندیکاتور دادههای قیمتی ۱۴ کندل یا میله اخیر را تحلیل و مقایسه میکند. در واقع «RSI» طی آن دوره، میانگین افزایش و کاهشها، تعداد و همچنین اندازه کندلهای صعودی و نزولی را بررسی میکند و آنها را نسبت به یکدیگر میسنجد. خروجی اندیکاتور «RSI» به صورت یک عدد بین ۰ تا ۱۰۰ و در قالب یک محدوده نموداری جداگانه نمایش داده میشود. به همین دلیل، «RSI» به عنوان یک «اسیلاتور» شناخته میشود. مثلا اگر چند کندل اخیر صعودی باشند، احتمالا اندیکاتور «RSI» عدد ۱۰۰ را نشان میدهد.
در نقطه مقابل با تشکیل چند کندل نزولی، مقدار «RSI» به سمت صفر میل میکند. اگر شرایطی را در نظر بگیریم که نیمی از کندلها صعودی و بقیه نزولی باشند و اندازه آنها نیز به هم شبیه باشد به احتمال زیاد، خروجی این اندیکاتور، عددی در محدوده ۵۰ خواهد بود. البته متناسب با جهت – صعودی یا نزولی – قدرت و اندازه کندلاستیکها، مقدار «RSI» نیز به سمت ۰ یا ۱۰۰ میل میکند. چیزهایی که تا اینجا گفتیم، تفسیرهایی ابتدایی از این اندیکاتور هستند. در ادامه با دو مثال، جزئیات بیشتری از نمودار قیمت را تحلیل و بررسی کنیم.
نمودار مثال اول: روند صعودی جریان قیمت
در تصویر زیر، محدوده مشخص شده یک روند صعودی را در جریان ۱۴ کندل متوالی نشان میدهد که تمام آنها به جز دو مورد، شمعهای صعودی بودهاند. همچنین تعداد زیادی از این کندلهای افزایشی تقریبا بزرگ هستند و سایه چشمگیری نیز ندارند. در نتیجه «RSI» عدد ۷۵ را نشان داده و روند صعودی با مومنتوم بالا را تایید میکند.
اندیکاتور «RSI» اندازه و جهت ۱۴ کندلاستیک اخیر را بررسی نموده و قدرت حرکات فعلی قیمتی را نشان میدهد.
نمودار مثال دوم: روند نزولی جریان قیمت
در تصویر زیر، سه ناحیه متفاوت از نمودار قیمت به صورت مستطیلهای عمودی مشکیرنگ مشخص شدهاند. در قسمت اول یک روند نزولی قوی را مشاهده میکنیم که در جریان آن تقریبا تمام کندلها به جز چند شمع کوچک دوجی همگی نزولی بودهاند. بنابراین مقدار «RSI» به ۱۷ رسیده و برقراری روند نزولی قوی را تایید کرده است. ناحیه وسط یک روند صعودی نسبتا قوی را نشان میدهد که در آن «RSI» تا سطح ۷۰ افزایش یافته و اندازه کندلهای نزولی نیز پیوسته در حال کاهش بوده است. در مفهوم قدرت روند واقع، وجود چنین شرایطی نشاندهنده این است که بیشتر معاملهگران، خریدار هستند. بخش سوم نیز یک بازار تقریبا خنثی را طی ۱۴ کندل به تصویر میکشد. خروجی «RSI» عدد ۴۲ است که عدم وجود روند در بازار را گوشزد میکند. اگرچه قیمت، کمی افت کرده و این موضوع به واسطه «RSI» کمتر از ۵۰ نیز قابل تایید است. اما تقریبا نسبت قدرت بازیگران بازار متعادل به شمار میرود.
میتوان از اندیکاتور «RSI» در جریان فازهای روندی و خنثی بازار استفاده کرد.
همواره به این نکته دقت داشته باشید که استفاده از اندیکاتورها شرط لازم و کافی تحلیل دقیق نمودار قیمت نیست. اما در بیشتر مواقع، استفاده از این ابزار راهکار مناسبی برای تحلیل سریع نمودار قیمت و تایید پیشبینیهای سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
افسانه ای به نام «نواحی اشباع خرید و فروش»
با رواج تفکرات غلط، مفهوم نواحی اشباع خرید و فروش به یکی از بزرگترین سوءتفاهمها در مورد اندیکاتورها تبدیل شدهاند. تعریف ساده این نواحی در اندیکاتور «RSI» به شرح زیر است:
- اشباع خرید: مقدار «RSI» بین ۷۰ تا ۱۰۰
- اشباع فروش: مقدار «RSI» بین ۳۰ تا ۰
بسیاری از معاملهگران به اشتباه معتقد هستند که در آن نواحی، قیمت تمایل بیشتری به بازگشت دارد. اما این تصور کاملا اشتباه است. زیرا همانگونه که مشاهده کردیم، مقدار بالای «RSI» روند صعودی قوی و مقادیر کم اندیکاتور «RSI» روند نزولی قدرتمند را نشان میدهند. در واقع، قرار گرفتن خط «RSI» در نواحی انتهایی بازه نوسانی خود همیشه ضعف و بازگشت زود هنگام روند را نشان نمیدهد. بلکه فقط وجود مومنتوم حرکتی بالا در وضعیت جاری را تایید میکند. معاملهگری که تنها به دلیل ورود قیمت به ناحیه اشباع خرید در جریان یک روند صعودی میخواهد در موقعیت معاملاتی فروش قرار بگیرد بسیار سریع متوجه اشتباه خود خواهد شد.
تصویر زیر، مثالی از این شرایط را نشان میدهد. در مستطیل سمت چپی قیمت برای اولین بار به بیش از سطح ۷۰ رسیده و وارد ناحیه اشباع خرید شده است. همانگونه که مشاهده میکنید روند صعودی برای طولانیمدت ادامه یافته و حتی با وجود مسطح شدن حدودی روند نیز بازگشت قیمت رخ نداده است. در بخش دوم تصویر نیز مفهوم قدرت روند «RSI» دوباره به ناحیه اشباع خرید بازگشته و قیمت، روند صعودی خود را از سر گرفته است. در نتیجه میتوان اینطور برداشت کرد که مقادیر بیش از ۷۰ یا کمتر از ۳۰ اندیکاتور «RSI» تنها به معنی قدرت بالای روند صعودی یا نزولی هستند و مسلط بودن یک گروه غالب از بازیگران بازار (خریداران یا فروشندگان) را نشان میدهد. به عبارت دیگر، ورود به نواحی اشباع خرید و فروش دلیل قاطعانهای برای تغییر جهت قیمت و گرفتن موقعیتهای معاملاتی برخلاف روند نخواهد بود.
نواحی اشباع خرید و فروش، نشانههایی برای بازگشت زود هنگام روند قیمت نیستند. اما وجود یک روند قوی در جهتی مشخص را به معاملهگران یادآوری میکنند.
اندیکاتور «RSI» به عنوان حمایت و مقاومت
از آنجا که این اندیکاتور در تحلیل مومنتوم و قدرت حرکات روند، عملکرد مناسبی دارد میتوان از آن برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت مهم در نمودار قیمت استفاده کرد. در تصویر زیر، خط افقی یک سطح مقاومتی قوی در نمودار قیمت را نشان میدهد که قیمت، بارها آن را لمس کرده است. در بررسی اندیکاتور «RSI» نیز وجود این ناحیه مقاومتی کاملا مشخص است. در دو نقطه تماس اولیه، مقدار ۵۰ عدد «RSI» و ۶۱ بوده که نشان از قدرت بیشتر خریداران در حالت معمولی و بدون اکثریت مطلق است. در سومین نقطه تماس، «RSI» مقدار ۶۸ را نشان داده، که وجود تحرکات قیمتی قدرتمندتری را به نمایش میگذارد. اگرچه قیمت در این نقطه ناتوان از شکست آن سطح مقاومتی بوده است اما خیلی سریع به سمت این نقطه باز میگردد.
همانطور که با هم گفتیم، بازگشت سریع قیمت به سطوح قیمتی گذشته، ناشی از افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. در جریان آخرین تلاش برای شکست نهایی مقاومت، «RSI» به سطح ۷۴ رسیده است. با بررسی دقیق نمودار قیمت متوجه میشویم که کندلهای صعودی قوی در نهایت منجر به شکست این سطح نموداری شدهاند. این شکست با یک جهش قیمتی همراه بوده است که اغلب اوقات یک سیگنال قوی برای خرید به شمار میرود. باید بر این نکته تاکید کنیم که سیگنال نهایی شکست با بسته شدن قیمت بالاتر یا پایینتر از یک سطح قیمتی صادر میشود.
اندیکاتور «RSI» میتواند در معاملهگری بر اساس شکست سطوح نیز مورد استفاده قرار گیرد. در نمودار بالا شکست قیمت به همراه مقادیر بیش از ۷۰ «RSI» شانس موفقیت موقعیت معاملاتی را افزایش میدهد.
واگرایی «RSI» محبوب و پرطرفدار
ایجاد واگرایی در اندیکاتور «RSI» یکی از محبوبترین سیگنالهای معاملاتی است. برخلاف نواحی اشباع خرید و فروش، واگراییها به معنای واقعی، نشانهای از وجود پتانسیل بازگشت قیمت هستند. واگرایی شرایطی را در نمودار قیمت نشان میدهد که وضعیت قیمت و اندیکاتور مطابقت نداشته باشد. مثلا یک واگرایی نزولی زمانی رخ میدهد که با وجود ایجاد یک نقطه سقف بالاتر در جریان روند صعودی، اندیکاتور سقف پایینتری ایجاد کرده باشد. در تصویر زیر، نمودار سمت چپ یک واگرایی کلاسیک نزولی را نشان میدهد. در این شرایط، قیمت، سقفهای بالاتری را ایجاد میکند. واگرایی اندیکاتور «RSI» نیز نشاندهنده ضعیفتر بودن موج صعودی اخیر نسبت به حرکات قبلی است.
واگرایی «RSI» میتواند تغییر در جهت روند بازار را از قبل پیشبینی کند. زیرا نشاندهنده کاهش مونتوم حرکت قیمت است.
بنابراین، یک واگرایی زمانی به وجود میآید که بر اساس قیمت، پتانسیل ادامه روند وجود داشته باشد. اما وضعیت اندیکاتور «RSI» بیانگر تغییر در نسبت قدرت بین خریداران و فروشندگان و ضعف موج قیمتی اخیر است. در نمودار تصویر زیر و در پایان روند نزولی، اندیکاتور «RSI» یک واگرایی ایجاد کرده است و جهت آتی روند را قبل از بازگشت قیمت، پیشبینی میکند. اگرچه قیمت کف پایینتری را ثبت کرده اما موج قبلی نزولی به طرز قابل ملاحظهای کوتاهتر و در نتیجه ضعیفتر بوده است. در چنین وضعیتی، قیمت به سختی توان ایجاد یک کف جدید را دارد. این کاهش قدرت در روند بازار به واسطه ایجاد واگرایی در «RSI» تایید میشود. در واقع، دانش ما از شیوه تحلیل امواج قیمت، تحلیل نمودار به واسطه «RSI» را تکمیل میکند. با این وصف این تئوری کاملا قابل درک است که امواج قیمت، پایههای اصلی مفاهیم روند و تحلیل نموداری را تشکیل میدهند.
اگرچه آخرین موج قیمت یک کف جدید ثبت نموده است، اما واگرایی اندیکاتور «RSI» نشان از این دارد که آخرین موج، روند قدرت خود را از دست داده است. بنابراین در ادامه میتوانیم بازگشت مجدد قیمت را مشاهده کنیم.
حجم معاملات؛ معیاری برای قدرت روند قیمتها در بورس
معاملهگران و سرمایهگذاران به شاخص کل توجه ویژهای دارند و تغییرات آن را مد نظر قرار میدهند. ولی این تنها نکتهای نیست که باید مورد توجه فعالان بازار سرمایه قرار گیرد. در کنار عواملی مانند شاخصها و قیمت سهام، حجم معاملات نیز عامل مهمی است که باید در تحلیل روند سهام در بورس به آن توجه کرد. به همین دلیل مفهوم قدرت روند است که افراد بسیاری هر روز نمودار حجم معاملات را بررسی می کنند. حجم معاملات در واقع نشانگر قدرت یک روند است و بررسی آن از این جهت اهمیت دارد. در ادامه این مطلب توضیح میدهیم که حجم معاملات نشانگر چیست و چگونه بر وضعیت سهام تاثیر میگذارد.
حجم معاملات در بازار بورس چیست؟
هر روز در بازار بورس معاملات زیادی در نمادهای مختلفی انجام میشود. این میزان معاملات دستخوش تغییراتی میشود که در روند سهام اثرگذار است. این تغییر میتواند در قالب اثرات مثبت و یا منفی در سهام بروز کند. تعداد این معاملات در بورس در قالب مفهومی به نام حجم معاملات شناخته میشود. حجم معاملات در بورس را میتوان در بازههای زمانی متفاوت (روزانه، هفتگی، ماهانه) مورد بررسی قرار داد. این آمار همچنین میتواند به طور جداگانه در تحلیل شاخص بورس، یک سهم خاص و یا شاخص صنعت بررسی شود. حجم معاملات هر سهم را میتوان در صفحه مربوط به هر نماد در سایت tsetmc.com مشاهده کرد.
توجه به این نکته ضروری است که این حجم، باید در راستای تایید روند معاملات باشد. اگر بخواهیم این جمله را سادهتر بیان کنیم، میتوانیم بگوییم که هنگامی که حجمی سنگین را مشاهده میکنیم، این امر نشان از وجود میل به خرید یا فروش دارد. در واقع این مسئله به صورت موازی با روند سهم رخ میدهد. اگر سهمی درگیر روند نزولی باشد، حجم معاملات سنگین در روزهای منفی بازار، حاکی از ادامه روند نزولی خواهد بود. در سمت مقابل نیز برای استمرار روند صعودی یک سهم، به افزایش این حجم در روزهای مثبت بازار نیاز داریم. این امر بیانگر ارتباط میان میزان معاملات بازار و قدرت روند سهم است.
اندیکاتور حجم معاملات چیست؟
گفتیم که روند معاملات، متاثر از میزان حجم آن است. دو سهم A و B را با روند صعودی در نظر بگیرید. همچنین فرض کنید که سهم A میزان معاملات بیشتری در قیاس با سهم B دارد. نکتهای که از این مطلب میتوان دریافت، برتری سهم A بر سهم B است.
افرادی که طبق تحلیل تکنیکال اقدام به سرمایهگذاری در بازارهای مالی میکنند، از اندیکاتورهای مختلفی استفاده میکنند. یکی از مهمترین و معروفترین اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال سهام در بورس نیز استفاده میشود، اندیکاتور حجم معاملات است. این اندیکاتور را در نمودارها میتوان به شکل میلههای قرمز و سبز رنگ مشاهده کرد. در این اندیکاتور، افزایش حجم با رنگ سبز و کاهش آن با رنگ قرمز نمایش داده میشود. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها، توصیه میکنیم که مقاله «اندیکاتور چیست» را مطالعه کنید.
در بخش قبل، از رابطه مستقیم میان میزان معاملات و روند حرکتی سهم در بازار بورس صحبت کردیم. زمانی که قیمت سهم بالا میرود، باید در پی آن افزایش حجم داشته باشیم. مشابه این مطلب در افت قیمت نیز صادق است. اما هنگامی که این رابطه منطقی میان حجم و قیمت از بین میرود، این امر را باید به عنوان اختلال در روند سهم تلقی کرد. اصطلاحی که برای این وضعیت به کار برده میشود، واگرایی نام دارد.
بیشتر بخوانید
حجم معاملات کاربردهای دیگری نیز در تحلیل تکنیکال بازار بورس دارد. یکی از این کارکردها، تثبیت الگوهای بازگشتی یا الگوهای ادامه دهنده است که در این روش تحلیلی وجود دارد. الگوهایی مانند الگوی دوقلوی کف یا سقف، مثلث، سر و شانه، کانال و یا پرچم بر مبنای این مفهوم تایید میشوند. در صورتی که افزایش حجم در قسمتهای حساس این الگوها مشاهده شود ولی این افزایش در راستای تایید این الگوها نباشد، آنگاه کیفیت این الگوها زیر سوال خواهد رفت و قطعا نمیتوان بر آنها تکیه کرد.
جمعبندی
یکی از مهمترین فاکتورهایی که در بررسی روندها در بازارهای مالی مورد بررسی قرار میگیرد، حجم معاملات است. حجم معاملات بیانگر تعداد معاملات است که در بازههای مختلف زمانی یا در هر صنعت، بازار یا سهم صورت گرفته است. میزان این عدد در واقع بیانگر قدرت یا سستی یک روند است. از همین رو، از اندیکاتور حجم معاملات در تحلیل تکنیکال بورس یا بازارهای دیگر استفاده فراوانی میشود.
فارغ از اینکه روند سهم مثبت است یا منفی، بالا بودن میزان حجم معاملات در آن نکتهای مثبت است و به معنای قدرت نقدشوندگی بالای سهام است. قدرت نقدشوندگی به این دلیل حائز اهمیت است که به سهامداران این اطمینان را میدهد که در هر روندی (چه مثبت و چه منفی)، امکان خرید و فروش سهم به میزان مناسبی وجود خواهد داشت.
اندیکاتور چیست؟ + مهمترین انواع اندیکاتورها
اندیکاتور (Indicator) یکی از مهمترین مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که استفاده آسان، سهولت تحلیل و فهم سریع بر محبوبیت آنها بین تحلیلگران افزوده است. شناسایی قدرت و جهت روند (تایید روند فعلی یا اخطارهای بازگشت روند)، مناطق اشباع خرید و فروش (Overbought & Oversold) و پیشبینی آینده قیمت از کاربردهای اصلی اندیکاتورهاست و در تمامی بازارهای مالی مثل سهام (بورس)، فارکس، ارزهای دیجیتال، CFD و … کاربرد دارند. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به معنی و مفهوم Indicator خواهیم پرداخت. سپس به بررسی تعدادی از محبوبترین و بهترین اندیکاتورها و کاربرد آنها خواهیم پرداخت.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها (Technical Indicator: در لغت به معنی “نشانگر”) یک سری معادلات ریاضی هستند که ورودی آنها اطلاعات معاملاتی گذشته شامل قیمت (تمام اطلاعات قیمتی یک کندل یعنی Close، Open، High و Low)، حجم معاملات، تغییرات قیمت و زمان است. خروجی اندیکاتورها بصورت نمودارهای گرافیکی روی چارت اصلی قیمت یا بصورت جداگانه در پایین نمودار ترسیم میشود و به تحلیلگران در اعتبارسنجی روند کمک میکند. در واقع تحلیلگران با استفاده از نمودار قیمت، روند را شناسایی کرده و با استفاده از Indicator و بررسی واگرایی، به تایید یا رد تحلیل میپردازند. در ادامه آموزش توضیحات مفصلی را ارائه خواهیم کرد.
هر اندیکاتور استراتژی معاملاتی خاص خود را دارد و باید اصول و استراتژیهای حاکم بر آن را به خوبی یاد بگیرید. اما دقت کنید که صرفا استفاده از یک یا چند اندیکاتور به هیچ وجه نمیتواند استراتژی معاملاتی یک معاملهگر باشد. استفاده از آنها باید به عنوان ابزار کمکی در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خط روند، سطوح حمایت و مقاومت، ابزارهای فیبوناچی، امواج الیوت، الگوهای قیمتی و… باشد.
در واقع اندیکاتورها نباید مبنای خرید و فروش باشند بلکه باید ابزاری کمکی برای تصمیمگیری بهتر تریدر درنظر گرفته شوند. با توجه به منطق و مفهوم تحلیل تکنیکال، اولین و مهمترین ابزار تحلیل و تصمیمگیری یک معاملهگر، نمودار قیمت است. سایر ابزارها مثل Indicator، در کنار آن، به تایید یا اخطار بازگشت روند و بررسی نوسانات بازار کمک میکنند.
انواع اندیکاتورها
حال به واکاوی انواع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت. با توجه به نوع کارکرد و رفتار آنها تقسیمبندیهای متفاوتی دارند. در حالت کلی با توجه به زمان هشدار و نوع حرکت نسبت به نمودار قیمت، به 2 دسته تقسیم میشوند:
- پیشرو (Leading indicators): این اندیکاتورها جلوتر از نمودار قیمت حرکت میکنند و قبل از شکلگیری روند، اخطارهای لازم را میدهند! در بازارهای بدون روند (خنثی) و بازههای کوتاه مدت عملکرد بهتری دارند.
- تاخیرکننده (lagging indicators): اندیکاتورهای پسرو یا تاخیری همیشه یک گام عقبتر از قیمت حرکت میکنند. در واقع بعد از شکلگیری روند، سیگنال تایید یا شکست روند را صادر میکنند. در بازههای بلندمدت و بازارهای رونددار کارایی بهتری دارند.
طبق یک دستهبندی دیگر، 5 نوع اندیکاتور داریم:
- اندیکاتورهای روندی یا روند نما (مفهوم قدرت روند مفهوم قدرت روند Trend): برای بررسی قدرت و جهت روند مورد استفاده قرار میگیرند. مثل MACD، مووینگ اوریج.
- مومنتوم (تکانه): سرعت و قدرت حرکت روند را با محاسبه نرخ افزایش یا کاهش قیمتها تعیین میکند مثل: Momentum و استوکاستیک (Stochastic).
- حجم (Volume): اندیکاتورهای Volume با بررسی حجم معاملات به واکاوی قدرت روندیا تایید جهت روند میپردازند. مثل: On-Balance Volume (OBV) و Money Flow Index (MFI).
- بیل ویلیامز: آقای Bill Williams مفهوم قدرت روند یکی از تریدرهای معروف و طراح اندیکاتورهای مهمی است که به افتخار او در یک دسته و با نام خودش قرار دارند.
- اسیلاتورها (Oscillator): در لغت به معنی “نوسانگر” است. اسیلاتورها بدون توجه به جهت روند به بررسی نرخ حرکت قیمت و هیجان بازار میپردازند. با نوسان بین دو سطح کلیدی یا حول یک خط مرکزی، مناطق اشباع خرید و فروش را برای تحلیلگران مشخص میکنند مثل RSI.
بهترین اندیکاتورها
همانطور که گفتیم اندیکاتورها معادلات ریاضی حاکم بر معاملات را به نمودارهای بصری و قابل فهم برای معاملهگران تبدیل میکنند. در ادامه سعی میکنیم شما را با محبوبترین و پرکاربردترین اندیکاتورها آشنا کنیم.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یا به اختصار MA با محاسبات و مفهوم ساده، کاربرد فراوانی در تحلیل تکنیکال و سایر ابزارهای معاملاتی آن دارد. دو نوع میانگین متحرک ساده (SMA: Simple Moving Average) و نمایی (EMA: Exponential Moving Average) از متداولترین انواع آن است. مووینگ اوریج که در دسته اندیکاتورهای پسرو و دنبالهرو روند قرار دارد. MA با حذف نوسانات قیمت، نمودار حرکت قیمت را هموارتر میکند.
- تنظیمات اندیکاتور Moving Average بسیار ساده است. مثلا برای یک نمودار با تایم فریم روزانه، با انتخاب 10 به عنوان “تایم دوره” و Close Price به عنوان “منبع محاسبات” هر نقطه روی نمودار MA از تقسیم مجموع قیمت پایانی 10 روز اخیر بر عدد 10 بدست میآید.
- در ابتدا با توجه به بازه تحلیلی خود (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) میتوانید تایم دورهای مناسب MA را انتخاب کنید. برای مثال مووینگ اوریج 200 روزه برای تحلیل بلندمدت عملکرد بهتری خواهد داشت.
- سیگنال خرید و فروش با تقاطع نمودار قیمت و MA: بدینصورت که با نزول قیمت ها زیر خط MA، اخطار فروش و حرکت قیمت بالای خط MA سیگنال خرید صادر میشود. در واقع اگر قیمتها بالای خط MA حرکت کنند میتوان روند را همچنان صعودی درنظر گرفت.
اندیکاتور RSI
RSI مخفف عبارت انگلیسی Relative Strength Index به معنای “شاخص قدرت نسبی” است. RSI در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد و بین دو سطح 0 و 100 نوسان میکند. سطوح 30 و 70 به عنوان سطوح کلیدی درنظر گرفته میشود. بدین صورت که با خریدهای هیجانی معاملهگران، اگر RSI بالای سطح 70 برسد میتوان آنرا هشدار اتمام روند صعودی و اشباع خرید دانست. همچنین فروشهای افراطی باعث نزول RSI به زیر سطح 30 و سیگنال پایان روند نزولی و اشباع فروش خواهد بود.
البته در روندهای صعودی پرقدرت نباید RSI بالای 70 را سیگنال فروش تلقی کرد! چرا که هیجان زیاد خریداران باعث افزایش قدرت خرید و ادامهدار بودن روند صعودی خواهد شد. همین نکته در روند نزولی پرقدرت نیز برقرار است. در واقع RSI به تنهایی قادر به پیشبینی بازگشت روند نیست. استفاده از واگرایی در اندیکاتورهایی مثل RSI و MACD باعث دریافت سیگنالهای بهتر و معتبرتری میشود.
اندیکاتور MACD
MACD مخفف عبارت انگلیسی Moving Average Convergence Divergence به معنی “میانگین متحرک همگرا واگرا” است. در دسته اندیکاتورهای تاخیری و دنبالکننده روند قرار میگیرد. شامل دو خط بنام خط مکدی و خط سیگنال و یک هیستوگرام است. نحوه محاسبه MACD Line بصورت تفاضل میانگین متحرک نمایی 12 و 26 دورهای قیمت است. Signal Line نیز میانگین متحرک نمایی 9 دورهای مکدی لاین است. هیستوگرام نیز از اختلاف این دو خط وجود میآید.
تقاطع خط مکدی (خط آبی) و خط سیگنال (خط قرمز) از پایین، سیگنال خرید و تقاطع آنها از بالا هشدار فروش است. دقت بفرمایید که در نقاط تقاطع، هیستوگرام صفر است چرا که اختلاف بین این دو خط صفر میشود! استفاده از واگرایی در MACD و استفاده همزمان از RSI نیز میتواند بر دقت تحلیل شما بیفزاید.
استوکاستیک (Stochastic)
Stochastic (استوکاستیک) در دسته اندیکاتورهای مومنتوم قرار دارد که با دقت خوبی قدرت روند را شناسایی میکند. بدینصورت که با محاسبه قیمت پایانی هر کندل با پایینترین و بالاترین قیمت یک دوره، نرخ تغییر قیمت را اندازه گرفته و در یک بازه 0 تا 100 نشان میدهد.
دو سطح کلیدی 80 و 20 سطوح خرید و فروش هیجانی و افراطی هستند که میتواند سیگنال اشباع خرید و اشباع فروش را به معاملهگر بدهد. استوکستیک شامل دو خط K و D است که معاملهگران میتوانند تنظیمات دورهای آنرا تغییر دهند. تنظیمات پیشفرض برای خط %K بصورت 5 یا 14 دورهای و برای خط %D بصورت 3 دورهای است.
خط D نیز با استفاده از میانگین متحرک 3 دورهای خط K بدست میاد. به همین دلیل نسبت به %K حرکت هموارتری (Smooth) دارد! در واقع واکنش آن به تغییرات قیمت آرامتر است و خط K واکنش سریعتری دارد.
با شکست و قطع دو خط K و D و نزول %K به زیر %D این مفهوم القا میشود که روند قیمتی فعلی از میانگین 3 دورهای ضعیفتر شده است و با کاهش قدرت روند مواجه هستیم. بنابراین تقاطع رو به پایین دو خط K و D در محدوده بالای سطح 80 میتواند سیگنال فروش و تقاطع رو به بالای این دو خط در محدوده زیر سطح 20 نیز میتواند سیگنال خرید تلقی شود.
اندیکاتور CCI
اسیلاتور CCI مخفف عبارت انگلیسی Commodity Channel Indicator و به معنی اندیکاتور کانال کالا است. عموما بین دو سطح 100- و 100+ نوسان میکند و حرکت خارج از این محدوده بیانگر ضعف یا قدرت زیاد روند قیمتی است. نحوه محاسبه CCI بدینصورت است که اختلاف بین میانگین قیمت و میانگین متحرک در یک دوره 20 روزه (تعداد دوره قابل تغییر است) را بر ضریبی از انحراف میانگین مطلق تقسیم میکنیم.
شکست و نزول نمودار به سطوح کمتر از 100 میتواند شروع یک روند نزولی و سیگنال فروش باشد. همچنین میتوان صعود نمودار به مقادیر بیشتر از 100- را آغازگر یک روند صعودی و سیگنال خرید تلقی کرد.
گاهی اوقات نزول CCI و ورود آن به محدودهای در سطح کمتر از 100+ میتواند صرفا یک پولبک به خط حمایت باشد نه شروع یک روند نزولی. همچنین شکست نمودار CCI و ورود به محدوده بالاتر از سطح 100- نیز میتواند پولبک به خط مقاومت باشد نه شروع یک روند صعودی. البته دقت به واگرایی بین CCI و نمودار قیمت و استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال میتواند به تحلیل دقیقتر کمک کند.
اندیکاتور MFI
MFI مخفف عبارت انگلیسی Money Flow Index به معنای شاخص جریان نقدینگی است. اسیلاتور MFI با استفاده از قیمت و حجم معاملات، میزان ورود و خروج نقدینگی به بازار را تعیین میکند و با نوسان بین 0 تا 100 آنرا نشان میدهد.
سطوح 20 و 80 به عنوان سطوح کلیدی شناخته شده در MFI سیگنال خرید و فروش را صادر میکنند. در واقع ورود نمودار به محدودهای پایین تر از 20 بیانگر تخلیه هیجان فروشندگان و کاهش خروج پول خواهد بود که طبیعتا میتواند سیگنال خرید باشد. همچنین سطوح بالای 80 نیز هشدار اشباع ورود نقدینگی و بالطبع سیگنال فروش را صادر میکنند.
پارابولیک سار (Parabolic SAR)
پارابولیک سار مخفف عبارت انگلیسی Parabolic SAR (Stop And Reversal) و جزء اندیکاتورهای روندی است. برای شناسایی نقاط بازگشت روند بکار میرود و در عین سادگی سیگنالهای مناسب و قابل اعتمادی صادر میکند! عملکرد آن بدینصورت است که با ترسیم نقاطی در بالا و پایین نمودار قیمت، اگر نقاط بالای نمودار باشد نشان از روند نزولی و اگر پایین نمودار باشد بیانگر حرکت صعودی قیمت است.
مدنظر داشته باشید Parabolic SAR در بازارهای رونددار و بلندمدت کارایی بهتری دارد. بنابراین ترجیحا در بازارهای خنثی از آن استفاده نکنید! همچنین استفاده همزمان از اندیکاتور پارابولیک، RSI، MACD و … میتوانید باعث بهبود کارایی تحلیل شود و استراتژی معاملاتی مناسبی را برای معاملهگران فراهم کند.
نحوه نصب اندیکاتور در مفید تریدر
متاتریدر یکی از محبوبترین پلتفرمهای تحلیل تکنیکال است. نسخه بومی شده آن نیز با نام مفید تریدر توسط کارگزاری مفید عرضه شده است. بسیاری از اندیکاتورهای محبوب و پرکاربرد بصورت پیشفرض در متاتریدر وجود دارد اما امکان بارگذاری و نصب اندیکاتورهای دلخواه نیز وجود دارد. بدین منظور کافی است از آدرس زیر، وارد پوشه Indicators شوید و فایل مربوطه را در این پوشه قرار دهید. یک راه سادهتر برای دسترسی به پوشه اندیکاتور مفید تریدر این است که وارد نرمافزار مفیدتریدر شوید و از منو File گزینه Open Data Folder را انتخاب کنید تا پوشه مذکور برای شما نمایان شود.
برای مثال امکان مشاهده نمودار در حالت scale Logarithmic در متاتریدر وجود ندارد! اما به راحتی میتوانید اندیکاتور رسم نمودار لگاریتمی را از لینک زیر دانلود و در مفید تریدر نصب کنید.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
دیدگاه شما