ماهوارههای گلوبالاستار مانند آینههای فضایی یا آنتنهای خمیده سیگنالها را از ۸۰ درصد سطح زمین جمعآوری میکند. ماهوارههای ما ازطریق فناوری CDMA سیگنالهای مشتریان را به آنتنهای زمینی منتقل میکنند؛ سپس، سیگنالها ازطریق شبکهی محلی ارسال میشوند.
مقایسه ارتباط ماهوارهای اسپیس ایکس و تی موبایل با خدمات اضطراری ماهوارهای آیفون 14
درحالیکه مدتها است شرکت اسپیس ایکس با همکاری تی موبایل بهدنبال فراهمکردن سرویس ارتباط ماهوارهای است، اپل امسال امکان برقراری ارتباط اضطراری ماهوارهای را در آیفون ۱۴ فراهم کرد؛ اما تفاوت این دو سرویس در چیست و کدامیک گزینهی بهتری محسوب میشود؟
اپل در رویداد Far Out اعلام کرد که سری گوشیهای آیفون ۱۴ به ارتباط ماهوارهای مجهزاند. پیشتر نیز اسپیس ایکس و تی موبایل از عرضهی ارتباط ماهوارهای برای همهی گوشیهای مجهز به فناوری 5G خبر دادند. حالا سؤال این است که تفاوت این سرویسها در چیست؟ کدام بهتر است؟ و آیا میتواند تصمیم شما برای خرید مدل گوشی را تغییر دهد یا خیر؟
ارتباط ماهوارهای موبایلی
برقراری ارتباط ماهوارهای بسیار دشوار است. استفادهی سرویسدهندگان اینترنت ماهوارهای مثل استارلینک از ترمینالهای عظیم روی زمین و آنتنهای بزرگ در فضا برای برقراری ارتباط با آنها بیدلیل نیست. رویکرد اسپیس ایکس و اپل برای ارائهی خدمات اینترنت ماهوارهای کاملاً متفاوت است. سرویس مشترک اسپیس ایکس و تی موبایل از صدها آنتن فضایی برای دریافت و ارسال سیگنال به گوشیهای معمولی مجهز به مودم 5G استفاده میکند. درست است که چنین روشی به زیرساختهای پیشرفتهتری در فضا نیاز دارد؛ ولی بهرهمندی از آن ازطریق گوشیهای فعلی نیز ممکن است.
باوجود اینکه اپل بهدلیل همکاری تی موبایل با اسپیس ایکس در زمینهی فضایی دست برتر را ندارد، همکاریاش با گلوبالاستار توانستهاست امکانات لازم را برایش فراهم کند. گلوبالاستار ماهوارههایی در مدار دارد که کاربران میتوانند ازطریق آنتن جدید تعبیهشده در آیفون ۱۴ به آنها متصل شوند. برای انجام این کار لازم است کاربران گوشی را بهسمت یکی از ماهوارهها هدایت کنند تا اتصال برقرار شود.
مقایسهی خدمات ماهوارهای اپل و اسپیس ایکس
درحالیکه اسپیس ایکس و اپل هر دو خدماتشان را جهت مقاصد امدادی در مناطق دورافتاده ارائه میکنند، سرویس اسپیس ایکس میتواند برای افراد معمولی در شرایط خطر کاربرد بسیار بیشتری داشته باشد. زمانی که این سرویس عرضه شود، امکان ارسال پیامهای متنی ازطریق ارتباط ماهوارهای فراهم میشود. همچنین، در آن زمان ممکن است امکان برقراری تماس صوتی نیز بهوجود آید.
درهمینحال، اپل ارتباط ماهوارهای خود را صرفاً به قابلیتی برای مواقع اضطراری محدود کرده است و امکان برقراری تماس یا ارسال پیامهای معمولی وجود ندارد. درعوض، پس از تلاش ناموفق برای تماس با خدمات امدادی و انتظامی، گزینهای برای ارسال پیام اضطراری ازطریق ماهواره دراختیار کاربر قرار میگیرد. در چنین مواقعی، باید به تعدادی سؤال روی صفحه دربارهی موقعیت اضطراری خود جواب دهید؛ سپس، پیام موردنظر بههمراه شناسهی پزشکی، مخاطبان اضطراری، موقعیت و درصد شارژ باتری گوشی با یکی از مراکز امدادی به اشتراک گذاشته میشود. اگر آن مرکز از پیام متنی پشتیبانی نکند، اپل مراکز تماسی دارد که ازجانب شما پیامی صوتی ارسال میکند. همچنین، اپل از بهروزرسانی موقعیت ازطریق ماهواره در Find My پشتیبانی میکند.
دسترسیپذیری خدمات
تماس اضطراری SOS ماهوارهای اپل از نوامبر ۲۰۲۲ با ارائهی یک بهروزرسانی iOS 16 برای آیفون ۱۴ فعال میشود. از طرف دیگر، ایلان ماسک در رویداد معرفی اعلام کرد که اولین نسخهی سرویس ماهوارهای آنها اواخر ۲۰۲۳ دردسترس قرار میگیرد. بااینحال، زمانبندی اعلامشده بیشازحد خوشبینانه بهنظر میرسد و ارتقای سرویس مذکور به زمان بیشتری نیاز دارد.
سرویس هشدار اضطراری ماهوارهای اپل فقط در ایالات متحده آمریکا و کانادا دردسترس است. این درحالی است که سرویسدهی اسپیس ایکس و تی موبایل به ایالات متحده، هاوایی، بخشهایی از آلاسکا، پورتریکو و آبهای سرزمینی محدود است. همچنین، اسپیس ایکس و تی موبایل در رویداد معرفی خدمات ماهوارهای خود از تمایلشان به همکاری با سایر اپراتورهای جهان برای بهرهمندی از تجهیزات آنها برای گسترش پوشش خدماتشان خبر دادند. اگر این همکاریها شکل بگیرند، پوشش خدمات آنها به سایر کشورها نیز گسترش مییابد. گفتنی است اپل نیز به افزایش سطح پوشش خدمات خود در خارج از آمریکای شمالی ابراز علاقه کرده است.
مقایسهی ماهوارههای گلوبالاستار و استارلینک
اپل برای ارائهی خدمات ماهوارهای خود با گلوبالاستار همکاری میکند؛ شرکتی که با بهرهمندی از ۲۴ ماهواره در مدار پایینی زمین خدماتی مرتبط با گوشیهای ماهوارهای و ارتباطات دادهای کمسرعت ارائه میکند. ماهوارههای گلوبالاستار سیگنالهای دریافتی را مجدداَ منتقل میکنند تا ایستگاه زمینی بتواند آنها را دریافت کند.
ماهوارههای گلوبالاستار مانند آینههای فضایی یا آنتنهای خمیده سیگنالها را از ۸۰ درصد سطح زمین جمعآوری میکند. ماهوارههای ما ازطریق فناوری CDMA سیگنالهای مشتریان را به آنتنهای زمینی منتقل میکنند؛ سپس، سیگنالها ازطریق شبکهی محلی ارسال میشوند.
تی موبایل و اسپیس ایکس از نسل دوم ماهوارههای استارلینک این شرکت استفاده میکنند که بسیار بزرگترند و سال آینده با راکتهای استارشیپ به فضا پرتاب میشوند. راکت مذکور هنوز به مدار نرسیده است و ارسال ماهوارههای بزرگتر V2 به فضا نیز برای برقراری ارتباط ماهوارهای ضروری است که با راکتهای فعلی فالکون ۹ امکانپذیر نیست. ماهوارههای V2 آنتنهایی اضافی با ابعاد ۲۵ مترمربع دارند که بهطور ویژه برای برقراری ارتباط با گوشیهای کوچک و کممصرف 5G طراحی شدهاند. اگرچه استارلینک به فراهمکردن اتصال سریع برای مناطق دورافتاده مشهور شده است، این موضوع در برقراری ارتباط سلولار صدق نمیکند؛ چراکه به گفتهی ماسک، آنها تنها پهنایباندی در حدود دو تا چهار مگابیت در هر منطقهی سلولی دارند که ممکن است هزاران نفر در آن ساکن باشند.
اسپیس ایکس در بلندمدت میتواند پوششدهی خود را به مناطق دورتری نیز توسعه دهد؛ مناطقی که از ایستگاههای زمینی فاصلهی بسیار زیادی دارند. ماهوارههای مذکور میتوانند ازطریق لیزر با هم ارتباط برقرار کنند و نیازی به ارسال اطلاعات به ایستگاه زمینی وجود ندارد. بنابراین، امکان انتقال سیگنالها بین ماهوارهها تا زمان رسیدن به یکی از ماهوارههای متصل به ایستگاه زمینی وجود دارد.
رقابت؟
فعلاً نمیتوان رقابتی بین سرویس تی موبایل و اسپیس ایکس و خدمات ماهوارهای اپل متصور بود. ازآنجا که زمان زیادی تا عرضهی سرویس اسپیس ایکس باقی مانده است، نمیتواند در تصمیم افراد برای خرید گوشی موردنظرشان تأثیرگذار باشد. در بلندمدت نیز، خرید و استفاده از آیفون مانع بهرهمندی از خدمات تی موبایل و اسپیس ایکس در آینده نمیشود؛ بنابراین، امکان بالقوهی استفادهی همزمان از ارتباط ماهوارهای اسپیس ایکس و خدمات تماس اضطراری SOS اپل وجود دارد.
ایلان ماسک، مدیرعامل اسپیس ایکس، حتی در توییتر از گفتوگوهای امیدوارکنندهای با اپل خبر داد؛ ولی نحوهی همکاری این شرکت با اپل هنوز مشخص نیست. درهرصورت، درحالحاضر ارتباط ماهوارهای فراهم شده است و بهجای خرید تلفنهای ماهوارهای، میتوان با استفاده از آیفون ۱۴ از هر نقطهای از آمریکا تماس اضطراری برقرار کرد که طی یک تا دو سال این قابلیت در تمامی گوشیها دردسترس خواهد بود.
استراتژی هوشمندانه و شادیآور انسان برای بقا!
در مروری بر دادهها در مورد خنده، به فرضیهای در این باره میرسیم که چرا افراد عاشق فردی که آنها را میخنداند میشوند. این فقط بحث خندهدار بودن و بانمک بودن فرد نیست و ماجرا میتواند پیچیدهتر از این باشد.
تا به امروز تئوریهای متعددی بهدنبال توضیح این موضوع بودند که چه چیزی، یک موضوع را آنقدر بانمک میکند که باعث خنده ما شود.
به گزارش خبرآنلاین، به نقل از ساینس آلرت، مسائل ممنوعه، خدشهدار شدن حس غرور یا برتری و مسخره کردن افراد و همچنین ناهماهنگی و ناسازگاری از جمله مواردی است که میتواند باعث خنده شود. آیا با بررسی تمام ادبیات موجود در زمینه شوخی و خنده که درده سال اخیر به زبان انگلیسی منتشر شده میتوان به جمعبندی دیگری رسید؟ بعد از بررسی بیش از ۱۰۰ مقاله، در این مطالعه به یک توضیح احتمالی جدید رسیدم: خنده ابزاری است که طبیعت برای کمک به زنده ماندن برای ما فراهم کرده است.
مقالات تحقیقاتی در مورد تئوریهای شوخطبعی که اطلاعات جالب توجهی در سه حوزه را ارائه میکرد را مورد بررسی قرار دادم: ویژگیهای فیزیکی خنده، مراکز مغز مرتبط با تولید خنده و مزایای خنده در سلامت افراد. این بررسی شامل بیش از ۱۵۰ مقاله بود که شواهدی را برای ویژگیهای مهم درمورد شرایطی که انسان را به خنده میاندازد ارائه میکرد.
با سازماندهی تمام تئوریها در حوزههای خاص، توانستم روند خنده را در سه مرحله اصلی خلاصه کنم: بهت و حیرت، شفافیت و وضوح و یک سیگنال بالقوه کاملا واضح که در ادامه در مورد آن توضیح داده خواهد شد.
بدینترتیب این احتمال که خنده ممکن است انتخابی طبیعی در طول هزارههای گذشته برای کمک به بقای انسان بوده باشد، افزایش خواهد یافت. همچنین میتواند توضیح خوبی برای این باشد که ما چرا جذب افرادی میشویم که ما را میخندانند.
سیر تکاملی خنده
تئوری ناسازگاری و ناهماهنگی در توضیح خنده مبتنی بر شوخطبعی، گرچه تئوری خوبی است، اما کافی نیست. در این مورد، خندیدن تنها به این معنا نیست که همه چیز را از هم گسیخته یا ناسازگار بدانیم. بلکه به یافتن خودمان در موقعیتی خاص که انتظارات ما را از عادی بودن زیر و رو و متحول میکند، برمیگردد.
به عنوان مثال، اگر ما ببری را ببینیم که در حال قدم زدن در یکی از خیابان های شهر است، ممکن است حسی ناسازگار و نامتجانس به ما دست بدهد ولی اصلا سوژه خندهداری نیست و برعکس، وحشتناک خواهد بود. ولی اگر همین ببر مثل یک توپ روی زمین غلت بزند، ماجرا خندهدار میشود.
انیمیشن ضد قهرمان سیمپسون وقتی از روی سقف خانهاش می افتد و مثل توپ به زمین برخورد میکند، باعث خنده ما میشود؛ یا وقتی که سعی میکند تا پسرش بارت را خفه کند، چشمهایش قیلی ویلی میرود و زبانش میچرخد، ما را به خنده وا میدارد.
اینها مثالهایی از تجربه انسانی هستند که به نسخه اغراقآمیز و کارتونی از دنیا تغییر یافته ؛ دنیایی که هر چیز به ویژه اتفاقات خندهدار ممکن است در آن رخ دهند.
ولی برای خندهدار بودن، هر اتفاق و رویدادی باید بیضرر تلقی شود. ما میخندیم، چون حس میکنیم که ببر یا سیمپسون، هرگز به دیگران و یا به خودشان آسیب نمیزنند؛ چرا که اساسا دنیای آنها واقعی نیستند.
بدینترتیب میتوانیم خنده را به یک فرآیند سه مرحلهای دستهبندی کنیم. اول از همه اینکه به شرایطی نیاز است که عجیب به نظر برسد و شامل حس ناسازگاری و ناهماهنگی و (حتی سرگشتگی یا وحشت) باشد.
دوم نگرانی یا استرسی که این موقعیت ناسازگار و نامتجانس برانگیخته باید برطرف شده، بر آن غلبه شده و حل و فصل شود. و سوم اینکه خنده واقعی به عنوان یک آژیر کاملا واضح عمل میکند تا به تماشاگران هشدار دهد و خیالشان را راحت کند که ایمن هستند.
خنده میتواند نشانهای از مردمی باشد که هزاران سال از آن بهره بردهاند تا به دیگران نشان دهند که نیازی به مبارزه و فرار نیست و تهدیدی که درک کردهاند، از بین رفته است.
به همین دلیل است که خندیدن در بسیاری مواقع مسری است: ما را متحد میکند، باعث میشود تا اجتماعیتر باشیم و نشاندهنده پایان ترس یا نگرانی است؛ خنده در واقع تائید کننده زندگی است.
ما میتوانیم این را مستقیما به فیلم "دوران مدرن" که در سال ۱۹۳۶ ساخته شده مرتبط کنیم ؛ فیلمی که شخصیت کمیک چارلی چاپلین با وسواس مثل یک ربات، به جای یک انسان، در کارخانهای مشغول به کار است. این صحنه ما را به خنده وا میدارد؛ چرا که به صورت ناخودآگاه میخواهیم به دیگران نشان دهیم که صحنه آزاردهنده مردی که به یک ربات تبدیل شده، تخیلی است. او یک انسان است و نه یک ماشین!
طنز چطور میتواند موثر باشد؟
در مطالعه قبلی درباره رفتار انسان در هنگام گریه، مشاهده شد که خنده اهمیت بالایی در فیزیولوژی بدن ما دارد. خنده هم مثل گریه کردن، جویدن، نفس کشیدن یا حتی راه رفتن، یک رفتار موزون است که مکانیسم رهاسازی بدن به حساب میآید.
مراکزی در مغز که خنده را تنظیم میکنند، همان مراکزی هستند که احساسات، ترسها و اضطرابمان را کنترل میکنند و رهاسازی خنده، استرس یا تنش موقعیت را شکسته و بدن را سرشار از آرامش مینماید.
شوخ طبعی گاهی در بیمارستانها نیز مورد استفاده قرار میگیرد تا به بهبودی بیماران کمک شود و این در ربات سیگنال چیست؟ مطالعاتی تحت عنوان دلقک درمانی مورد بررسی قرار گرفته. شوخطبعی همچنین باعث بهبود فشار خون و سیستم دفاعی ایمنی بدن میشود و به افراد در مسیر غلبه بر اضطراب و افسردگی کمک زیادی میکند.
در تحقیقات مشخص شده که شوخطبعی در آموزش هم نکته مهمی است و برای تاکید بر مفاهیم و افکار مورد استفاده قرار میگیرد. شوخطبعی مربوط به مطالب درسی، باعث میشود تا افراد توجهشان را برروی موضوع حفظ کرده و محیط یادگیری آرامتر و سازندهتری را ایجاد مینماید. در یک محیط آموزشی، شوخطبعی باعث کاهش اضطراب شده و مشارکت وانگیزه افراد را بالا میبرد.
خنده و عشق
در مروری بر دادهها در مورد خنده، به فرضیهای در این باره میرسیم که چرا افراد عاشق فردی که آنها را میخنداند میشوند. این فقط بحث خندهدار بودن و بانمک بودن فرد نیست و ماجرا میتواند پیچیدهتر از این باشد.
اگر خنده فرد دیگری ما را به خنده وا میدارد، آن شخص این پیغام را به ما منتقل میکند که ما میتوانیم ایمن و در آرامش باشیم و همین حس، حس اعتماد را ایجاد میکند.
اثر خنده در نتیجه شوخی و جوکهای یک فرد این است که به ما کمک میکند تا بر ترسهای ایجاد شده در پی شرایطی عجیب و ربات سیگنال چیست؟ ناآشنا غلبه کنیم. اگر توانایی فردی برای بانمک بودن، به ما کمک کند تا بر ترسهایمان غلبه کنیم، بیشتر به سمت آنها ربات سیگنال چیست؟ جذب میشویم. این بیانگر این است که چرا ما افرادی که ما را به خنده وا میدارند را تحسین میکنیم.
البته در دوران معاصر، ما برای خندیدن، درنگ نمیکنیم و از خندیدن بهعنوان تجربهای نشاطآور و برای حس خوبی که به ما هدیه میدهد، لذت میبریم. از منظر تکاملی، این رفتار انسانی، شاید کارکرد مهمی را از نظر آگاهی از خطر و حفظ خود درانسان برآورده میکند.
دیدگاه شما