حاشیه سود یعنی چه؟


یکی از نسبت های سودآوری حاشیه سود می باشد که روش به دست آمدن آن بصورت تقسیم درآمد خالص بر درآمد، یا سود خالص بر فروش می باشد. میزان درآمد یا سود خالص امکان دارد با تفریق همه هزینه های شرکت (هزینه هایی مانند؛ هزینه مواد اولیه، هزینه های عملیاتی و هزینه های مالیاتی) از کل درآمد به دست بیاید.

حاشیه سود یعنی چه؟

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / حاشیه سود خالص در بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی شرکت ها

حاشیه سود خالص در بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی شرکت ها

حاشیه سود خالص از نسبت های پرکاربرد در تحلیل بنیادی می باشد و برای به دست آوردن آن میتوانید به گزارش عملکرد دوره ای شرکت مورد نظر مراجعه نمایید و از این طریق تغییرات سود هر سهم را به دست آورید و سپس اقدام به خرید سهم نمایید. ما در این مطلب قصد داریم به بررسی حاشیه سود خالص در بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی شرکت ها بپردازیم.

حاشیه سود خالص در بورس

حاشیه سود خالص از نسبت های پرکاربردی است که برای انتخاب یک سهم از آن استفاده میشود و در تحلیل بنیادی کاربرد دارد در واقع تغییرات حاشیه سود خالص میتواند نشان دهنده تغییرات سود هر سهم باشد و هر شخصی که قصد سرمایه گذاری و خرید سهام یک شرکت را دارد میتواند در گزارشات دوره ای میزان تغییرات را پیش بینی نماید و در نهایت اقدام به خرید سهم در قیمت های مناسب نماید.

حاشیه سود خالص چیست؟

حاشیه سود خالص در بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی شرکت ها

یکی از نسبت های سودآوری حاشیه سود می باشد که روش به دست آمدن آن بصورت تقسیم درآمد خالص بر درآمد، یا سود خالص بر فروش می باشد. میزان درآمد یا سود خالص امکان دارد با تفریق همه هزینه های شرکت (هزینه هایی مانند؛ هزینه مواد اولیه، هزینه های عملیاتی و هزینه های مالیاتی) از کل درآمد به دست بیاید.

حاشیه سود به صورت درصد حاشیه سود نمایش داده میشود و در حاشیه سود یعنی چه؟ حقیقت این نسبت حاشیه سود خالص بیان میکند که‌ از یک‌تومان فروش شرکت، چه ‌میزان از آن به سود خالص تبدیل‌ گردیده است. به‌ طور مثال، حاشیه‌ سودخالص ۴۰ درصدی بیان میکند که‌ از ۱۰۰۰ تومان فروش محصولات شرکت، ۴۰۰ تومان سودخالص حاصل شده است.

مفهوم حاشیه سود معمولا برای اشاره به حاشیه سود خالص مورد استفاده قرار می‌گیرد.
فرمول محاسبه حاشیه سود :

حاشیه سود خالص و کاربرد آن در تحلیل بنیادی

کاربرد حاشیه سود خالص در تحلیل بنیادی شرکت ها

حاشیه سود خالص در بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی شرکت ها

حاشیه سود خالص از نسبت های پر کاربرد در تحلیل بنیادی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن میتوانند سود شرکت ها را پیش بینی کنند.

نحوه محاسبه سود خالص و حاشیه سود خالص :

در صورت های مالی شرکت ها سود خالص سودی می باشد که بعد از کسر درآمدهای شرکت و سایر هزینه ها به دست خواهد آمد. از سود خالص به منظور تقسیم سود نقدی در مجامع استفاده مینمایند به بیان ساده تر یعنی قسمتی از سود خالص در مجمع بین سهامداران شرکت توزیع خواهد شد.

به همین ترتیب حاشیه سود خالص شرکت نیز از تقسیم سود خالص بر مبلغ فروش شرکت به دست می اید.

درصد حاشیه سود خالص شرکت که در فوق به نوضیح آن پرداختیم نشان می دهد که از هر ۱ تومان فروش شرکت چقدر از آن به سود خالص تبدیل شده است.

به طور مثال اگر حاشیه سود خالص شرکت ۱۵ درصد باشد یعنی از هر ۱۰۰ تومان فروش شرکت ۱۵ تومان آن به سود خالص تبدیل شده است.

شرکت ها از دو طریق که عملیاتی هم میباشد می توانند سود خالص خود را افزایش دهند که دربر گیرنده موارد زیر است:

  1. افزایش مبلغ فروش شرکت
  2. کاهش هزینه های شرکت

نکات مهم در رابطه با حاشیه سود خالص:

۱-تغییرات حاشیه سود خالص و حاشیه سود ناخالص میتواند نشان دهنده تغییرات سود هر سهم باشد و هر شخصی که قصد سرمایه گذاری و خرید سهام یک شرکت را دارد میتواند در گزارشات دوره ای میزان تغییرات را پیش بینی نماید و در نهایت اقدام به خرید سهم در قیمت های مناسب نماید.

۲-برای تجزیه و تحلیل و بررسی حاشیه سود خالص و ناخالص شرکت باید از گزارش عملکرد دوره ای شرکت کمک گرفت چون امکان دارد شرکتی در پیش بینی های خود محتاطانه عمل کند و حاشیه سود خالص یا حاشیه سود ناخالص را کمتر نشان دهد اما در بررسی گزارش میان دوره ای حاشیه سود خالص، یا ناخالص شرکت به نسبت پیش بینی بیشتر باشد.

توجه فرمایید این موضوع میتواند یکی از نشانه های بهبود حاشیه سود شرکت در آینده و تعدیل آن به نسبت گزارش ها در گذشته باشد. بر همین اساس حتما باید در گزارش های میان دوره، میزان حاشیه سود خالص و ناخالص را محاسبه نماییم.

به این صورت که سود ناخالص و یا سود خالص شرکت را بر مقدار فروش شرکت تقسیم میکنیم و سپس این نسبت به دست می آید و مقدار تغییرات آن را در گزارش های میان دوره ای بررسی و عملکرد شرکت را مورد سنجش قرار می دهیم.

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim حاشیه سود یعنی چه؟ veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.

حاشیه سنگ سود

· حاشیه سود خالص = (۲.۰۰۰.۰۰۰$ – ۱.۵۰۰.۰۰۰$) ÷ ۲.۰۰۰.۰۰۰$ = ۲۵% انتظار می رود حاشیه سود خالص بیشتر کسب وکارها کمتر از حاشیه سود ناخالص آن ها باشد. این مسئله ناشی از اضافه شدن هزینه های غیرعملیاتی است.

حاشیه سنگ شکن

حاشیه های سنگ شکن خبرگزاری تسنیم آبمیوه های سنگ شکن آبمیوه های سنگ شکن شناسه خبر: 920811 سرویس: رسانه ها ۲۸ آبان ۱۳۹۴ ۰۵:۳۲ . سنگ شکن فک PE PE Jaw Crusher معمولا به عنوان سنگ شکن اصلی در خطوط تولید معدن استفاده می شود .

حاشیه سود، سنگ محک توانایی یک شرکت

· حاشیه سود، فرمولی برای اندازه گیری توانایی یک شرکت در کنترل هزینه ها است. حاشیه سود، سنگ محک توانایی یک شرکت سه‌شنبه 25 خرداد 1400

Hamfekran | مجمع پر حاشیه فولاد برگزار شد

مجمع پر حاشیه فولاد برگزار شد مجمع عمومی عادی سالانه شرکت فولاد مبارکه اصفهان روز دوشنبه 11 مرداد 1400 برگزار شد. در این مجمع مدیرعامل گزارش فعالیت یکساله شرکت را ارائه کرد و سپس حسابرس گزارش خود را خواند و مدیران به .

4 اوره‌ساز بورسی چقدر سود می‌کنند؟ | دنیای بورس

4 اوره ساز بورسی در شرایط فعلی چقدر سود انباشت کردند؟ دورنمای صنعت اوره در داخل و خارج کشور با توجه به حاشیه سود ناخالص چگونه است؟ وضعیت صنعت اوره در جهان اوره مهم ترین و پرمصرف ترین کود شیمیایی و یک ترکیب آلی بوده که .

بخش معدن در حال حاضر بالاترین حاشیه سود را دارد/ گرانی سنگ آهن تحمیل …

· آمارهای اقتصادی و صورت های مالی منتشر شده توسط شرکت های معدنی، نشان دهنده این است که با قیمت های کنونی سنگ آهن نیز، این شرکت ها از حاشیه سود بسیار بالا و قابل توجهی برخوردار هستند به نحوی که در حال حاضر کمتر بخش اقتصادی .

حاشیه سود چیست؟

گرچه حاشیه سود نسبت مفید و محبوبی برای اندازه گیری سودآوری شرکت ها است، اما مثل هر معیار یا نسبت مالی دیگری دارای محدودیت هایی است که سرمایه گذاران باید در هنگام بررسی حاشیـه سود این محدودیت ها را در نظر بگیرند.

گنجور » سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۹

در ۸ سال و ۱ ماه قبل، یک شنبه ۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۳۰ نوشته: کسی که طعم زبان عسل نمی فهمد تو هرچه هم که بخوانی غزل نمی فهمد حکایت نرود میخ آهنین در سنگ نگو به سنگ که ضرب المثل نمی فهمد

حاشیه سود یعنی چه؟

اين سايت در زمينه خدمات مالي و حسابداري/ مقالات برگزيده/ منابع كنكور/ معرفي دانشگاهها/قوانین مالی و مالیاتی/ مديريت و امور بانكداري و . فعاليت مي كند.

نكاتي در مورد وبلاگ:

*كليه مطالب وبلاگ در قسمت موضوعات وب طبقه بندي شده است.

*براي مشاهده متن كامل هر مطلبي مي توانيد روي گزينه ادامه مطلب كليك كنيد.

*سوالات و نظرات خود را مي توانيد در قسمت آرشيو نظرات يا نظر بدهيد وارد كنيد.

*براي دسترسي سريع به سايتهاي مرتبط با موضوع حسابداري و مديريت به قسمت لينك دوستان مراجعه كنيد.

مدير وبلاگ: میلاد بلندي فر

نتيجه نهايي عملكرد يك شركت يا بهتر بگوييم سود خالص آن اولين معياري است كه بيشتر سرمايه‌گذاران در رابطه با سوددهي يك شركت مدنظر قرار مي‌دهند متاسفانه توجه محض به عوايد و سودهاي خالص يك شركت، بسيار اغواكننده مي‌تواند باشد و هميشه تصويري دقيق از عملكرد شركت ارائه نخواهد داد و تكيه بر اين مقادير به تنهايي، مي‌تواند عواقب بدي را به همراه داشته باشد.در مقابل نسبت‌هاي حاشيه سود حاشیه سود یعنی چه؟ قادر هستند كه ديدگاه عميق‌تري به كارآيي مديريت در اختيار سرمايه‌گذاران قرار دهد. اين نسبت‌ها به جاي در نظر گرفتن اينكه مديريت شركت، چه ميزان از دارايي‌ها، سهام و سرمايه‌گذاري‌هاي شركت به دست آورده، مقدار پولي را كه شركت از تمام درآمدها حاصل از «فروش محصولات» دارايي‌ها و سرمايه‌گذاري‌ها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار مي‌دهد.
حاشيه‌ها به بيان ساده، عوايدي هستند كه به صورت نسبت يا درصدي از فروش شركت، بيان مي‌شوند. اين درصد سرمايه‌گذاران را قادر مي‌سازد كه سوددهي شركت‌ها را به مقايسه بگذارند كه اعداد و ارقام بدست آمده از صورت‌هاي مالي شركت‌ها، چنين توانايي را ندارند.
يك مثال در اين زمينه مي‌تواند بسيار روشن‌گر باشد. در اولين فصل سال 2003، شركت سازنده كامپيوترهاي شخصي Dell از 175 ميليارد دلار فروش خود، سودي برابر 749 ميليون دلار كسب كرد. رقيب اصلي اين شركت، يعني شركت HP نيز از فروش 9/19 ميليارد دلاري خود، 990 ميليون دلار سود به دست آورد. مقايسه سود اين دو شركت به شما ثابت مي‌كند كه HP بهتر از Dell به سود رسيده است. اما آيا اين مقايسه مي‌تواند حرفي پيرامون سوددهي و كارآيي اين دو شركت داشته باشد؟
اگر به حاشيه سود يا به عبارتي عوايدي كه از هر دلار حاصل از فروش شركت به دست مي‌آيد توجه كنيد خواهيد ديد كه Dell به ازاي هر دلار، 65 سنت به دست آورده و اين در حالي است كه همين نسبت براي شركت HP كمتر از 5 سنت است اين اختلاف چندان زياد نيست اما همين نكته، يكي از دلايلي است كه ارزش بازار Dell بيشتر از HP است.


فروش كل/ بهاي تمام شده كالاي فروش رفته - فروش = حاشيه سود ناويژه


فروش كل/سود قبل از كسر ماليات (سود عملياتي) = حاشيه سود عملياتي

فروش كل / سود خالص پس از كسر ماليات= حاشيه سود خالص

در بحث حاشيه سود با سه دسته متفاوت روبرو هستيم: حاشيه سود ناويژه، حاشيه سود عملياتي، حاشيه سود خالص حاشيه سود ناويژه حاشيه سود ناويژه، سوددهي شركت را با در نظر گرفتن هزينه‌هاي فروش يا بعبارتي بهاي تمام شده كالاي فروش رفته بيان مي‌كند. به عبارتي بيان مي‌كند كه كارآيي مديريت در بكارگيري منابع و نيروي كار در چه سطح است. براي مثال، شركتي كه فروشي معادل يك ميليون دلار و بهاي تمام شده كالاي فروش رفته 600 هزار دلار داشته باشد در نتيجه حاشيه سود ناويژه شركت برابر 40 درصد است. شركت‌هايي با حاشيه سود ناويژه بالا، منابع زيادي در دست دارند تا در زمينه‌هاي ديگر از جمله طرح و توسعه يا بازاريابي صرف كنند. پس روندهاي نزولي در حاشيه سود ناويژه را جدي بگيريد زيرا مي‌تواند نشان‌دهنده مشكلات آتي شركت در سوددهي باشد. روند منفي و مداوم حاشيه سود ناويژه ممكن است نشان‌دهنده عدم كارآيي مديريت در مهار افزايش اقلام تشكيل‌دهنده بهاي تمام شده كالاي فروش رفته باشد. البته توجه داشته باشيد كه حاشيه سود ناويژه براي هر صنعت، متفاوت است. پس همه را به يك چشم نگاه نكنيد.

حاشيه سود عملياتي


با در نظر گرفتن سود شركت قبل از كسر ماليات، حاشيه سود عملياتي منعكس‌كننده موفقيت مديريت شركت در ايجاد سود از عمليات جاري شركت است.
اين نسبت نشان‌دهنده اين واقعيت است كه به ازاي هر واحد پولي، از فروش، چه ميزان سود عملياتي (سود پس از كسر هزينه‌هاي عملياتي) عايد شركت شده است. نسبت‌هاي بالاي حاشيه سود عملياتي نشان‌دهنده توفيق مديريت در كنترل هزينه‌هاي شركت و يا پيشي گرفتن رشد فروش شركت به رشد هزينه‌هاي آن است.
حاشيه سود عملياتي در عين حال امكان مقايسه سوددهي شركت‌هايي كه معمولاً هزينه‌هاي عملياتي و بهاي تمام شده كالاي فروش رفته را افشا نمي‌كند، براي سهامداران فراهم كند. اين نسبت معمولاً قابل اتكاتر به شمار مي‌آيد. زيرا كمتر مورد دستكاري توسط حقه‌هاي حسابداري قرار مي‌گيرد.
به طور طبيعي به علت اينكه اين نسبت شامل تمام هزينه‌ها از جمله هزينه‌هاي فروش و هزينه‌هاي عملياتي است، مقدار آن از حاشيه سود ناويژه كمتر است.


سود خالص شركت، پس از كسر ماليات به دست مي‌آيد و به عبارتي سود قابل تقسيم شركت لقب مي‌گيرد. پس اين نسبت سود خالص شركت را با فروش كل مقايسه مي‌كند و نتيجه نهايي مديريت را به نمايش مي‌گذارد.
همانند دو نسبتي كه قبلاً توضيح داده شد، اين نسبت هم از صنعتي به صنعتي ديگر در تغيير است. با مقايسه حاشيه‌هاي سود خالص و ناويژه يك شركت، مي‌توان درك خوبي از هزينه‌هاي غيرتوليدي، غير عملياتي و غير مستقيم مانند هزينه‌هاي مالي، اداري و بازاريابي فراهم مي‌كند.
براي مثال، شركت‌هاي هوايي بين‌المللي مانند British Airline حاشيه سود ناخالص در حدود پنج درصد دارند و حاشيه سود ناخالص آن‌ها در حدود چهار درصد است. در مقابل شركت‌هاي هوايي كوچك‌تر و داخلي‌تر از حاشيه سود ناويژه 29 درصد و حاشيه سود داخل يك صنعت خاص هم تفاوت عمده‌اي وجود دارد.
در عين حال در صنايع نرم‌افزاري، شاهد حاشيه سود ناويژه 90 درصدي هستيم كه رقم بسيار بالايي است كه البته حاشيه سود خالص آن به حدود 27 درصد مي‌رسد كه نشان‌دهنده هزينه‌هاي بالاي بازاريابي و اداري و در مقابل هزينه‌هاي عملياتي پايين است.
زماني كه يك شركت حاشيه سود بالايي دارد، نشان‌دهنده اين است كه در عرصه رقابت خود از نقاط قوتي برجسته‌تر نسبت به سايرين برخوردار است. شركت‌هايي كه از حاشيه سود خالص بالاتري برخوردارند امنيت بيشتري در مواجهه با موقعيت‌هاي سخت دارند و شركت‌ها با حاشيه سود پايين، در دوران افول بازار، وضعيت تاسف‌باري را پشت سر خواهند گذاشت.


تحليل حاشيه‌هاي سود شركت‌ها، ابزار مفيدي براي درك سوددهي آن‌هاست. اين نسبت‌ها اثربخشي مديريت شركت را در كسب سود، شكار فرصت‌ها در بازار در حال افول و دفع خطرات و اشتباهات را آشكار مي‌سازند.
اما مانند ساير نسبت‌هاي مالي، حاشيه‌هاي سود نمي‌توانند معيار مطلقي براي تصميم‌گيري باشند و اثر بخشي آن‌ها به نسبت درك صحيح از وضعيت صنعت و شركت مورد توجه، در تغيير است.

مارجین یا مارژین چیست؟

در این مطلب سعی بر این است که موضوع مارژین و یا مارجین از زوایای سوالات ذیل مورد بحث قرار گیرد.

1-مارژین یا مارجین چیست؟

2-مارجین و مارک آپ چگونه محاسبه می گردد؟

3- رابطه مارجین و زنده مانده محصول، چگونه است؟

4- مارجین در طول عمر محصول چگونه تعریف می شود؟

5-رابطه بین مارجین و پروموشن چیست؟

6- رابطه بین مارژین و سودآور بودن محصول چگونه تعریف می شود ؟

7- دامنه قیمت گذاری و مارجین تا کجاست؟

8-چه اجزایی در تعیین مارژین یک محصول می توانند اثر گذار باشد؟

9- یک مثال از پیچیدگی تعیین مارجین محصول

1-تعریف مارژین یا مارجین چیست

اصطلاح رایج در بازار که امروز به عنوان سود و یا حاشیه سود مطرح می شود .(+) از تفاوت بین قیمت خرید و فروش حاصل می شود و برای هر مشتری میتواند متفاوت تعریف شود. هدف از تعیین مارژین تعیین جذابیت خرید برای مشتری است، که منافع حاصل از خرید و عرضه این محصول را بیان میکند.

2-تفاوت مارژین و مارک آپ

مارک آپ نسبت حاشیه سود محصول به قیمت خرید تعریف می شود.

مارجین نسبت حاشیه سود محصول به قمیت مصرف کننده تعریف می شود.

مارجین در واقع حاشیه سود برای مشتری است.

نحوه محاسبه آن، “تفاوت بین قیمت خرید و فروش محصول است.” یکی از راههای سود آوری محصول چگونگی تعریف و تعیین میزان مارجین محصول است.

بین مارجین، میزان فروش محصول، میزان سود آوری، ضریب همبستگی وجود دارد.(+)

حاشیه سود گاهی به عنوان یک مکمل و کاتالیزوری جهت فروش محصول عمل می نماید.

در صنعت پخش مارژین یا مارجین با در نظر گرفتن” نوع محصول، سبد ارائه محصول، کشش بازار، قدرت برند، میزان جذابیت محصولی تعیین می شود.”

راههای تعیین مارجین یا مارژین میتواند از روش های ذیل صورت گیرد.

1-بنچ مارک از رقبا

2-قیمت تمام شده محصول بعلاوه سود مد نظر

3-ترکیبی از دو روش فوق

4-کانال مشتری و نماینده فروش

محاسبه مارژین و مارک آپ با نرم افزار (+)

3- رابطه مارژین و زنده مانده محصول چگونه است؟

یکی از دلایل اصلی زنده مانده محصول در بازار میزان مارژینی است، که برای آن تعیین می شود، شرکتها از مارژین برای اهداف و مقاصد مختلف استفاده میکنند که در طول عمر محصول میتواند متفاوت باشد.

مثلا گاهی برای معرفی محصول، گاهی برای رقابت با سایر رقبا، گاهی برای افزایش تنوع سبد عرضه مارژین یک محصول متفاوت تعریف میشود و هدف اصلی هم ایجاد جذابیت برای خریدار است.

هر چقدر محصول، جز محصولات بادوام و کند فروش باشد، رابطه مارژین و خرید معنا دارتر میشود.( رابطه جذابیت سود حاصل از خرید کبریت و سود حاصل از خرید یخچال).

برخی از شرکت ها به دلیل اشتباه در محاسبه قیمت تمام شده محصول و در نظر نگرفتن برخی از جنبه هایی که مستقیم به میزان مارجین محصول ربط دارند، باعث ضرر و زیان به شرکت شده است.

در نهایت به دلیل عدم تحمل میزان زیان وارده به شرکت، تولید محصول متوقف و از چرخه عرضه خارج و به حذف محصول از بازار منجر می گردد و به اصطلاح بازار ” جوان مرگ” می گردد.

4- مارژین در طول عمر محصول چگونه تعریف می شود؟

مارژین کالا در تمام فرایند طول عمر کالا شامل، مرحله معرفی، رشد، بلوغ و مرگ می تواند متفاوت تعریف گردد. قاعدتا در مراحل اولیه محصول دارای مارژین بهتر و بیشتری برای خریدار خواهد بود و در مراحل بعدی (بلوغ و مرگ) مارژین به نسبت عرف صنعت متعادل تر می گردد.

هنر تعیین مارژین کالا بسیار مهم می باشد و بسیار ساده انگارانه است که تصور کنیم با یک محاسبه سرانگشتی و قیمت رقبا میتوان به یک قیمت رقابتی از محصول رسید.

مثلا در همین فروشگاههای زنجیره حاشیه سود یعنی چه؟ ای رفاه، اتکا، هاپیراستار، جامبو، کوروش اگر به قیمتها نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که چرا برخی از محصولات در بعضی از فروشگاه ها به راحتی فروش می رود و همان محصول در فروشگاه رقیب به سختی به فروش میرود .

تعیین مارژین محصول برای هر کانال در بازار معمولا جداگانه تعریف می شود و این بستگی نوع کانال عرضه و اهمیت حضور در آن کانال و میزیان و نوع خرید کالا برای شرکت عرضه کننده دارد.

مثلا محصولات تک نفره در کترینگ ها بخصوص هواپیمایی کشور در اکثر مواقع نه تنها سودی برای شرکت عرضه کننده ندارد،، بلکه در بهترین حالت سود در نقطه سر به سر محاسبه می گردد، زیرا حضور در این نوع کانال های فروش، نوعی از دیده شدن در بین معرض بزرگان جامعه است.

5-رابطه بین مارژین و پروموشن چیست؟

مارژین یا مارجین یا حاشیه سود به عنوان نمادی از ارزش افزوده برای مشتری تلقی میگردد.

پروموشن معمولا در قالب یک تخفیف محصولی، که به صورت ریالی،تعدادی، تناژی تعریف می گرد.

با توجه به سیاست های شرکت عرضه کننده می تواند به صورت مقطعی، و یا در پروسه های زمانی خاصی، به عنوان کاتالیزو فروش مورد استفاده قرارگیرد. برای هر کانال فروش می تواند متفاوت باشد، اما هزینه پرموشن را به عنوان اضافه مارژین می توان در نظر گرفت.

6- رابطه بین مارژین و سودآور بودن محصول چیست؟

به دلیل تنوع سیاست شرکت ها در خصوص نوع نگاه به مارژین نمی توان به قطعیت گفت، که هر محصولی که سود آورتر باشد، قاعدتا باید مارژین بالاتری هم داشته باشد.

زیرا سود آوری محصول تابعی از میزان فروش می باشد ، یعنی هر چه محصول بیشتری فروخته شود، برای سازمان سود آورتر است، اما در زمانی که محصول از مقبولیت بالای در فروش برخوردار است. مارژین را به عرف صنعت بسیار نزدیک می کنند.

شرکت ها میتوانند، زمانی که محصول در شرایط رکود و یا حاشیه سود یعنی چه؟ معرفی و طفولیت خود است به جهت شدت بخشیدن به فروش محصول و عرضه بیشتر آن با افزایش مارژین مقبولیت کالایی ایجاد نمایند.

7- دامنه قیمت گذاری و مارجین چیست؟

قمیت گذاری و مارجین رابطه تنگاتنگی با هم دارند، در صورت افزایش مارجین محصول قاعدتا قیمت نهایی محصول نیز افزایش پیدا می کند، اما این افزایش تا سطحی قابل تعریف است، که کشش بازار و تقاضای مشتری تعیین کند.

هر چه مارجین بالاتری برای محصول خود در نظر بگیرم ریسک کم شدن خرید به دلیل افزایش قیمت نهایی محصول وجود دارد، و بر عکس هر چه مارجین را کمتر از عرف صنعت بگیرم باز هم به دلیل ارزش افزوده کم برای کانال های واسط و توزیع خرید محصول کمتر می گردد و به تبع عرضه آن هم کم می شود.

مثال عرضه آب معدنی به دلیل داشتن وزن زیاد و سود کم در میان شرکت های پخش خیلی جذاب نیست و بیشتر برای حاشیه سود یعنی چه؟ تکمیل نمودن سبد عرضه استفاده می گردد.

8-چه اجزای در تعیین مارژین یک محصول می توانند اثر گذار باشد؟

اجزای زیادی در تعیین نوع مارژین دخیل هستند، که به برخی از مهمترین موارد و اجزا ء اشاره نمود :

2- تنوع سبد عرضه.

3-نوع و تعداد کانال های عرضه.

4-بسته بندی محصول (کوچک – بزرگ -متوسط).

5- طبقه محصول(کند فروش- تند فروش).

6- قدرت برند(رهبر- پبرو – حاشیه).

7-تعداد رقبا(زیاد- متوسط- کم).

8- نوع بازار (جدید،فعلی،اشباع،خالی)

مهمترین مقوله اثر گذار مارژین محصول را می توان قدرت برند ذکر کرد، به طور مثال شرکت های که دارای برند قوی تری نسبت به سایر رقبا در بازار هستند، مشتریان و خریداران از حاشیه چانه زنی کمتری در خصوص تعیین میزان مارجین کالا برخوردار هستند، به تبع آن محصولات می تواند داری مارجین پایین تری نسبت به رقبای سوم و چهارم خود در بازار باشد.

عناصر پیچیده و تاثیر گذار بر میزان مارژین محصول به عنوان یک ابزار مشوق کننده و ترغیب کننده خرید محصول:

با یک مثال این موضوع را میتوان بیشتر توضیح داد، یک شرکت تولید فراورده های لبنی آلفا تصمیم می گیرد، دوغ جدید خود را به بازار ارائه کند، متغیر های وابسته در جذابیت و مقبولیت این محصول، شامل بسته بندی، خواص ارگانولپتیگی (طعم و مزه)قدرت برند، ساختار توزیع، سبد محصولات و مارژین و…می باشد.

شرکت الفا تصمیم می گیرد با استفاده از روش بنچ مارک، از رقیب اصلی خود به تعیین حاشیه سود محصول بپردازد. در نهایت این شرکت تصمیم می گیرد که مارژین محصول را 20 درصد بیشتر، نسبت به محصول رقیب روانه بازار مصرف نماید.

در نگاه اول به نظر می آید جذابیت محصول ارائه شده مورد قبول بازار واقع گردیده، میزان فروش محصول افزایش پیدا میکند و شرکت احساس می کند با این روش توانسته محصول را مورد مقبول بازار نماید.

بعد از مدتی که شرکت رقیب اصلی متوجه کاهش سهم بازار این محصول می شود، با استفاده از قدرت برند، یا سبد محصولات و یا قدرت شبکه توزیع ، دست به مقابله به مثل می زند به شبکه عرضه خود فشار می آورد و خرید سبد محصول را منوط به خرید این محصول اصلی می نماید.

این تکنیک باعث می شود برخی از مشتریان که محصول شرکت آلفا را خریده اند با وجود مارژین بالا از خرید بعدی انصراف داده و ترجیح خود را به همکاری با شرکت بعدی تغییر دهند، زیرا شرکت رهبر بازار توانسته با افزایش جذابیت خرید اعتباری میزان مقبولیت کالای مشابه رقیب را به شدت کم نماید.

مشتریان بعد از مدتی از خرید محصول جدید شرکت آلفا خوداری می نمایند، شرکت آلفا مجبور است، این بار با حربه ارائه پروموشن به ازای خرید محصول وارد بازی رقابت وسهم گیری شود .

همین چرخه طور دیگری شکل می گیرد و باعث ارائه امتیازات بیشتر از طرف هر دو رقیب در بازار می شود، تا جایی که گام بعدی به منظور ایجاد رضایت بیشتر مشتریان، گارانتی نمودن صدردصد محصول بدون چانه زنی است، با این حال فروش محصول جدید همچنان از فروش پایین و ضایعات بالا برخوردار است.

شاید به نظر اگر در همان ابتدا شرکت برای کسب سهم بیشتر در حاشیه سود یعنی چه؟ کوتاه مدت وارد جنگ رقابتی نمی شد، این محصول میتوانست با استفاده از ویژگی های خود محصول در نیش مارکت ها بازار خوبی را به دست آورد.

به نظر میرسد به علت مقبولیت نداشتن محصول در بازار ، شرکت در هر مرحله مجبور شده است مارجین محصول را با پروموشن افزایش دهد و در نهایت نه تنها سودی حاصل شرکت نشده، بلکه زیانی نیز محتمل شرکت می نماید.

لذا توصیه مشود که در بحث تعیین مارجین حتما شرایط حاکم بر صنعت و بازار و شرایط رقابتی شرکت و شناخت اجزاء تاثیر گذار بر مارجین محصول به دقت بررسی شود تا در برآورد کشش و تقاضای مشتری دچار خطا نشویم.

درست تر این است که هزینه پروموشن و هزینه ضایعات که مستقیم به محصول ربط دارد، را جز هزینه های حاشیه سود محصول در نظر بگیرم و بعد ببینیم آیا این محصول آنقدر ارزشمند است که با این ترکیب حاشیه سود وارد بازار شود؟

نام محصول دوغ بطری

میزان حاشیه سود : از قیمت خرید تا مصرف کننده 20 درصد

میزان هزینه پرموشن:(به ازای هر ۵ عدد یک عدد ) معادل 20 درصد ) بسته ۶ تایی(۵+۱)

میزان هزینه: برگشت محصول 6 درصد

هزینه های توزیع : مارجین برای کانال های واسط و نمایندگان توزیع کننده 20 درصد

هزینه کل و تعیین مارژین : شامل 66 درصد از قیمت تمام شده محصول می باشد.(۲۰+۲۰+۲۰+۶)

لازم به توضیح است که مشتری در یک بسته که شامل ۶ عدد دوغ است، یک عدد را به عنوان اشانتیون خرید دریافت می کند و اگر عدد یک را تقسیم بر عدد ۵ نمایم به عدد ۲۰ درصد میرسیم. یعنی از قیمت خرید مغازه دار ۲۰ درصد جایزه خرید دریافت کرده است.

سوال مهم در پایان بحث مارژین یا مارجین و یا حاشیه سود محصول این است که کدام روش تعیین مارجین می تواند در این مقطع باعث رشد محصول در بازار شود؟

آیا ترکیب مارژین محصول برای همه کانال های عرضه یکسان تعریف شود؟

آیا میزان برآورد فروش اولیه محصول می تواند، هزینه های ناشی از قیمت تمام شده را پوشش دهد؟

و سوالاتی بیشتری که به تعیین درست تر از مارژین محصول و کالا در ذهن ما شکل بگیرد؟

جدیدترین‌های «حاشیه سود خالص»:

آراد پور کار کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با خبرنگار بورس گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، در پاسخ به این پرسش که حاشیه سود چیست؟ بیان کرد:حاشیه سود در تحلیل بنیادین سه نوع است، که به خالص، ناخالص، و عملیاتی تقسیم می‌شود، که حاشیه سود ناخالص از تقسیم سود ناخالص بر مبلغ فروش شرکت‌ها ایجاد می‌شود، حاشیه سود ناخالص برای هر صنعت متفاوت است و باید متناسب با همان صنعت بررسی شود. وی افزود: شرکت‌ها علاوه بر حاشیه سود ناخالص دارای سود عملیاتی نیز هستند، این قضیه به این معنی است که، شرکت دارای یک سری هزینه و درآمد‌های عملیاتی است، که حال می‌تواند باعث افزایش یا کاهش سود شود، که این حاشیه سود عملیاتی طی فعالیت عملیاتی.

نسبت‌های مالی "شیراز" افزایشی شد

شرکت پتروشیمی شیراز در دوره منتهی به ۳۰ آذر ماه ۱۳۹۹، در مقایسه با دوره ۹ ماهه سال گذشته افزایش ۷۸ درصد درآمد‌های عملیاتی، افزایش ۱۱۶ درصد سود عملیاتی، افزایش ۱۴۶ درصد سود خالص، افزایش ۴۶ درصد دارایی‌ها و افزایش ۱۷۵ درصد سود انباشته داشته است. به گزارش پول نیوز، حاشیه سود عملیاتی شرکت پتروشیمی شیراز در دوره ۹ ماهه منتهی به ۳۰ آذر ۱۳۹۹، از ۴۳ درصد به ۵۳ درصد افزایش پیدا کرده است.حاشیه سود خالص این شرکت از ۳۱ درصد به ۴۳ درصد افزایش پیدا کرده است.جمع بدهی به جمع دارایی‌های "شیراز" از ۷۴ درصد به ۵۵ درصد کاهش پیدا کرده است.نسبت سود انباشته به دارایی‌ها در این شرکت از ۰.۱۶ به ۰.۳۹ افزایش پیدا کرده است.همچنین، P/E.

حاشیه سود، سنگ محک توانایی یک شرکت

حاشیه سود، فرمولی برای اندازه‌گیری توانایی یک شرکت در کنترل هزینه‌ها است. به گزارش تابناک اقتصادی به نقل از ایبِنا، حاشیه سود، نسبتی است که به‌ وسیله آن، سودآوری هر دلار (یا هر ریال) از فروش را، محاسبه می‌کنند؛ به این ترتیب که مقدار سود پس از کسر مالیات را بر فروش خالص تقسیم می‌کنند. کاربرد حاشیه سود چیست؟ حاشیه سود، فرمولی است که نشان دهنده توانایی یک شرکت در کنترل هزینه‌ها است. هرچه عدد به دست آمده این فرمول بیشتر باشد، یعنی سوددهی آن شرکت در مهار و کاهش هزینه ها بیشتر بوده و هر چه عدد کمتری به دست آید یعنی توانایی شرکت در کاهش هزینه‌ها بسیار کم بوده است. انواع حاشیه سود شامل: حاشیه سود خالص که برابر است با سود خالص.

بالاترین سود هر سهم و بالاترین حاشیه سود خالص بازار بورس به کویرتایر رسید

رویداد۲۴-شرکت کویرتایر بالاترین سود هر سهم و بالاترین حاشیه سود خالص بازار بورس را به خود اختصاص داد.شرکت کویرتایر براساس آخرین مقایسه شاخص‌های مالی در مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران و براساس آخرین گزارش منتشر شده توسط شرکت‌های بورسی(براساس گزارش عملکرد 9 ماهه و سالیانه) بالاترین سود هر سهم، بالاترین حاشیه سود خالص، بیشترین مقدار شاخصROE(نسبت حقوق صاحبان سهام یا به عبارتی ارزش سهام سهامدار) و بالاترینROA (نسبت بازده کل دارایی) در مقایسه باتمام شرکت‌های گروه لاستیک و پلاستیک بازار بورس ایران به خود اختصاص داده است. دو شاخص آخرROA, ROE در واقع شاخص توانایی شرکت‌ها را در ایجاد سود و بازده سرمایه‌گذاری‌ها بهره‌وری و فعالیت‌ها را نشان می‌دهد. زینلی – مدیرعامل شرکت کویرتایر درمجمع عمومی عادی سالیانه این شرکت.

رکود ساخت‌وساز مسکن، فولادسازان را به حاشیه برد

بخش عمده مصرف فولاد در بازار منوط به رونق بخش مسکن است و رکود عمیق در بازار داخلی مسکن، مستقیما بر تقاضای فولاد در بازار تاثیر گذاشت. به گزارش گروه اقتصادی آنا، یکی از اتفاقات مهمی که در سال 1394 در ایران افتاد امضاء توافق نامه برجام با هدف رونق باقتصاد کشور بود اما عملا حرکت مثبتی در صنایع و کارخانه‌های تولیدی پس از برجام انجام نشد. اگر دولتی بودن اکثر کارخانجات تولیدی فولاد که باعث کندی روند تصمیم گیری و اجرا می شود را به رکود عمیق بازار مسکن به عنوان عامل اصلی کاهش تولید فولاد در کشور اضافه کنیم، نتیجه این وضعیت افزایش بیکاری است. تولید فولاد تا میزان 40 درصد کاهش یافت و همین امر باعث.

بهره‌وری باید به قطعه‌سازان جاده مخصوص بازگردد

با توجه به اینکه صنعت قطعه‌سازی خودرو باید در چشم‌انداز 1404 به 31 میلیارد دلار درآمدزایی دست حاشیه سود یعنی چه؟ پیدا کند، اهمیت بررسی شاخص‌های شرکت‌های این حوزه برای پیشرفت سالانه ضروری است. به گزارش خبرنگار اقتصادی آنا، با توجه به ظرفیت‌ها و فرصت­‌هایی که در صنعت قطعه­‌سازی ایران وجود دارد، با رفع مشکلات و ارائه مشوق­‌ها و حمایت ‌ها از این بخش پیش­‌بینی می­‌شود میزان صادرات این صنعت در افق 1404 به 6 هزار میلیون دلار برسد. با توجه به این چشم انداز در سال­‌های 1396 نیز، 363 میلیون دلار، سال 1397، 515 میلیون دلار، 1398، 732 میلیون دلار، 1399، 1039 میلیون دلار، سال 1400، 1476 میلیون دلار، سال 1401، 2096 میلیون دلار، سال 1402، 2976 میلیون دلار و سال 1403، 4225.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.