آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایجترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرنهاست که برای شناسایی و پیشبینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایهگذاران قرار میگیرد. در ادامه میتوانید با برخی از مهمترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آنها کمک بگیرید.
چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟
در واقع الگوهای شمعی بیشماری وجود دارد که معامله گران میتوانند به کمک آنها، ناحیههای موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیمگیری کنند. از این موارد میتوان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطهنظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشاندهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیمگیری باشند.
باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آنها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانهای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده میشود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانههای گستردهتر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، میتواند در این الگوها نمود پیدا کند.
به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیهوتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روشها و تکنیکها، کاربرد دارند. این تکنیکها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.
مشهورترین الگوهای نمودار شمعی
الف – الگوهای بازگشت صعودی
چکش (Hammer)
شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیلشده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی میکند.
چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. بهطورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش میتواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکشهای سبز نشاندهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه میتوان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.
چکش وارونه
این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته میشود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل میشود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.
یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و میتواند نشاندهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیلشده در شمع نشان میدهد که اگرچه فروشندگان تلاش کردهاند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. بهاینترتیب، چکش وارونه ممکن است نشاندهنده این باشد که خریداران بهزودی کنترل بازار را به دست میگیرند.
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل میشود، هر یک از آنها در بدنه شمع قبلی باز میشوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته میشوند.
به طور ایده آل، در این شمعها نباید فتیلههای بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمعها و اندازه فتیلهها میتوان بازار را قضاوت کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی، تشکیلشده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا میشود.
هارامی صعودی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش بهزودی پایان یابد.
ب – الگوهای وارونه نزولی
مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. بهطورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنهای کوچک در بالای شمع و فتیلهای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل میگیرد.
فتیله به سمت پایین نشاندهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانیمدت، فروش اینچنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران بهزودی کنترل بازار را از دست میدهند و روند نزولی آغاز میشود؛ تلقی شود.
ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره دنبالهدار نوعی از شمعها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمیشود. بدنه شمع در اندازهای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل میشود. ستاره دنبالهدار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل میشود.
این الگو نشان میدهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پسازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول دادهاند. برخی از معامله گران ترجیح میدهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابتشده و بر اساس آن تصمیمگیری میکنند.
سه کلاغ سیاه (Three black crows)
الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساختهشده است که هر یک از آنها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز میشوند و در سطحی پایینتر از سطح شمع قبلی بسته میشوند.
این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمعها نباید دارای فتیلههای بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمعها و طول فتیلهها میتوان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی نزولی
هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا میشود.
هارامی نزولی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که الگو های میله ای چیست؟ نشان میدهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار میشود.
پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)
الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیلشده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز میشود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته میشود.
اغلب این الگو میتواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشاندهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.
پ – الگوهای ادامهدار
الگو سهگانه صعودی(Rising three methods)
این الگو در یک روند صعودی اتفاق میافتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنههایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر میشوند. در حالتی ایده آل، شمعهای قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.
ادامهدار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنهای بلند تائید میشود، که نشاندهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.
الگو سهگانه نزولی (Falling three methods)
این الگو نقطه عکس الگو سهگانه صعودی است و نشاندهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.
دوجی (Doji)
الگو دوجی زمانی تشکیل میشود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت میتواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته میشود. بهاینترتیب،از یک الگو دوجی میتوان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.
در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق میافتد ، میتوان دوجی را به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :
شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیلشده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر میشود.
۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :
شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر میشود.
۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :
الگویی است که بسته به شرایط هم میتواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساختهشده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان میشود.
طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجاییکه بازار رمزارزها میتواند بسیار بیثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ میدهد. بهاینترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده میشود.
سخن پایانی
حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آنها برای هر معاملهگری ضروری است.
علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آنها نیز بههیچعنوان توصیه نمیشود. آنها میتوانند بدون شک برای تجزیهوتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونیای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.
آشنایی با انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال
سه نوع اصلی نمودار وجود دارد که افراد سرمایه گذار و معامله گر، بسته به اطلاعاتی که درپی آنند و یا بسته به سطوح مهارت فردی شان مورد استفاده قرار می دهند. این نمودار هاشامل نمودار خطی، نمودار میله ای، نمودار شمعی (کندل استیک) میباشد. در بخشهای زیر، ما میخواهیم روی سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) با هر سه این نمودار ها آشنا شویم . البته قبل از آشنایی با انواع نمودار لازم است با نمودار های OHLC نیز آشنا شویم.
نمودارهای OHLC
نمودارهای (OHLC) نمودار هایی هستند که چهار قیمت در آنها نمایش داده می شود ، قیمت باز (OPEN)، قیمت بسته (CLOSE) و قیمت بالا (HIGH) و قیمت پایین (LOW) ا را که نمودارهای خطی فاقد آن هستند در اختیار ما قرار می دهند.
قیمت باز (OPEN)
اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت می گیرد
قیمت بسته (CLOSE)
آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
قیمت بالا (HIGH)
بیشترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
قیمت پایین (LOW)
کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
مثال از این ۴ قیمت و یک بازه معاملاتی
سهام شرکت ایران خودرو در تاریخی به صورت زیر معامله شده است این اعداد مربوط به یک بازه معاملاتی یک روزه است و در پایان روز این اعداد به دست می آید به تصویر زیر دقت کنید
در این تصویر قیمت باز (OPEN) ایران خودرو ۳۰۹۸ ریال است ،قیمت بسته (CLOSE) سهم را قیمت معامله که چون پایان روز است در نتیجه قیمت آخرین معامله ما نیز است مقدار ۳۰۷۸ ریال در نظر می گیریم .قیمت بالا (HIGH) سهم در بازه روز ۳۱۱۹ است و قیمت پایین (LOW) سهم مقدار ۳۰۶۰ ریال است . در ادامه می بینیم که با چه شکل هایی می توانیم در نمودار قیمت این اعداد را نشان دهیم.
نمودار خطی
ساده ترین نوع این چهار نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازدو این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد میشود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمیکنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند . هر چند در نرم افزار های مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیشفرض نرم افزار استفاده کنیم.
نمودار میله ای
نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه میشود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته میشود که هر نقطه داده را نمایش میدهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price) نشان میدهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده میشود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده میشود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص میشود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان میدهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) میباشد.
میله صعودی و نزولی
در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید
همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است.وقتی میلۀ قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میلۀ قیمت نزولی است.
نمونه نمودار میله ای
تصویر زیر بخشی از سهام ایران خودرو است که به صورت نمودار میله ای هر روز آن نمایش داده شده است .
نمودار شمعی
از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله ای (با وجو اینکه هر دو نمودار OHLC هستند )، از نظر بصری جالب تر و تفسیر آن آسان تر است. هرکدام از شمع ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می دهند که رمزگشایی آن ها در نمودار آسان است. در نمودار شمعی تحلیل گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند و ظاهر ملموس تری نسبت به نمودار میله ای دارد.
نمودار شمعی نموداری مشابه نمودار میله ای است، اما شکل نمایش آن فرق دارد. مشابه با نمودار میله ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمدی دارد که بازه معامله در دوره را نشان میدهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان میدهد. ، نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می دهد. نرم افزار ها و تحلیلگران رنگ های برای نمایش یک شمع صعودی و یا نزولی از رنگ های متفاوتی استفاده میکنند؛ که البته با یک نگاه ساده شما می توانید این موضوع را تشخیص دهید که کدام شمع صعودی و کدام نزولی است. . وقتی قیمت سهام رشد می کند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار می گیرد، شمع ما معمولا سفید یا روشن خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه می شود.
نمودار میله ای Bar Plot
مقدمه ای بر نمودار میله ای Bar Plot :
نمودارها شیوه ای جذاب برای ارائه نتایج و اطلاعات هستند و امکان به دست آوردن اطلاعات را در فرصتی کوتاه فراهم میآورند. این نمودارها برای تفسیر به اطلاعات تخصصی نیاز ندارند و به راحتی قابل درک میباشند و دریافت اطلاعات از نمودار راحت تر نسبت به دریافت اطلاعات از جدول است. نمودارها را میتوان به دو دسته نمودارهای تک متغیره و ن مودارهای چند متغیره تقسیم کرد. نمودارهای دایره ای، ستونی و هیستوگرام از رایجترین نمودارهای تک متغیره هستند. در این مطلب قصد بررسی نمودار ستونی را داریم که در شکل زیر یک نمونه از نمودار ستونی را مشاهده میکنید.
نمودار ستونی یا نمودار میله ای Bar Plot
نمودار ستونی شامل مجموعه ای از ستونهاست که با فاصله یکنواختی در کنار هم قرار میگیرند و عرض این ستونها با هم برابرند و هر ستون مختص یک طبقه از متغیر و طول آن متناسب با فراوانی یا درصد آن طبقه است. نمودار میلهای، نموداری است که در آن برای نشان دادن مقدار روی محور xها (محور طولها) مستطیلهایی به کار میرود. در محور افقی گروه هایی که قرار است با هم مقایسه شوند مشخص میشود و در محور عمودی عددهایی متناسب با تعداد هر گروه مشخص میشود. در شکل زیر سه رنگ موجود است که هرکدام نشان دهنده ی یک گروه است و گروهها روی محور افقی هر کدام با نام گروه مشخص شدهاند و در محور عمودی مقادیر مربوط به گروهها مشخص است. طول هر ستون برابر مقدار متغییرهاست. این نمودار مربوط به بررسی سهم فروش 3 برند خودرو خارجی در بازار ایران است. این 3 برند شامل رنو، هیوندای و نیسان است. بر اساس جدول میتوان به این نتیجه رسید که بیشترین فروش خودرو خارجی از بین این سه برند متعلق به رنو میباشد و کمترین فروش متعلق به برند نیسان است.
این روشی بسیار خوب برای نمایش اندازههای نسبی است، چون میتوانیم با نگاهی مختصر دریابیم که کدام گروهها مقادیر بیشتر و کدام گروهها مقادیر کمتری دارند. همچنین از نمودارهای میلهای میتوانیم برای نمایش اندازه نسبی بسیاری از چیزها، انواع کالاها، تعداد مشتریان یک مغازه در روزهای مختلف و یا موارد بیشمار دیگر استفاده کنیم.
نمودار های میلهای یا نمودار میله ای Bar Plot در مواردی مناسب هستند که دادهها گروهبندی شده باشند. در دادههای پیوستهای بهتر است از هیستوگرام استفاده شود. همچنین به طور معمول بین ستونها در نمودارهای میلهای فواصل مناسبی قرار میگیرند تا شبیه هیستوگرام نباشند و باعث اشتباه نشوند. در شکل زیر نمودار سمت راست نشان دهنده ی نمودار هیستوگرام است و نمودار سمت چپ نشان دهنده ی نمودار میله ای است.
نمودارهای میله ای میتوانند انواع مختلفی داشته باشند. ستونها یا میله های رسم شده در این نمودار به صورت افقی و هم به صورت عمودی رسم میشوند و در تفسیر نمودار تفاوتی ایجاد نمیکنند.
از نمودارهای میله ای یا نمودار میله ای Bar Plot ، همچنین میتوان برای مقایسه پیچیده تر داده ها با نمودارهای میله ای گروه بندی شده و نمودارهای میله ای انباشته استفاده کرد. در یک نمودار میله ای انباشته شده، برای هر گروه چند دسته در میله وجود دارد.
به عنوان مثال، یک فرد صاحب سه فروشگاه است. یک نمودار میله ای انباشته شده با میله های رنگی مختلف برای نمایش هر فروشگاه تهیه کند: محور افقی 3 ماه از سال و محور عمودی درآمد را نشان میدهد. نمودار میله ای انباشته، میله هایی را نشان میدهد که گروههای مختلف را بر روی یکدیگر نشان میدهند. ارتفاع الگو های میله ای چیست؟ میله حاصل نتیجه ترکیبی گروهها را نشان میدهد. با این حال، نمودارهای میله ای انباشته برای مجموعه داده هایی که برخی گروهها دارای مقادیر منفی هستند، مناسب نیستند. در چنین مواردی نمودار میله ای گروهی ارجح است.
نمودار زیر میانگین حقوق پرسنل قسمتهای مختلف یک شرکت را نشان میدهد. گروه بندی پرسنل شامل بخشهای مانند حسابداری، مالی، مدیریت و فروش است. میانگین بیشترین میزان حقوق مربوط به مدیریت بعد از آن متعلق پرسنل بخش فروش است و کمترین میزان مربوط به پرسنل بخش حسابداری است.
نمودار ستونی زیر تعداد سفارشات دریافت شده از سه ایستگاه متفاوت را در سه ماه اول به تفکیک ماه ها مقایسه مینماید، دقت کنید که هر رنگ نشان دهنده ی اطلاعات یک ماه بخصوص است. با مشاهده ی این نمودار به سرعت میتوان نتیجه گرفت که در ماه ژانویه بیشترین سفارش متعلق به ایستگاه شماره 2 میباشد و کمترین سفارش متعلق به ایستگاه شماره 3 در این ماه میباشد. و به طور کلی کمترین سفارش متعلق به ایستگاه شماره 1 در ماه مارس میباشد.
یکی از راه های نمایش اطلاعات در نمودار ستونی نمایش مقادیر واقعی ستون ها به همراه خطی است که هدف یا مقدار هدف را نشان می دهد. در نمودار نشان داده شده در این مثال، فروش روزانه به صورت ستونی ترسیم شده است و یک خط فروش هدفمند 500 دلار در روز را نشان میدهد. و به راحتی میتوان سطح فروش را با خط هدف مقایسه کرد.
جمعبندی نمودار میله ای Bar Plot
طبق مطالب بالا نمودارهای ستونی یا نمودار میله ای Bar Plot روشی است که برای مقایسه مقادیر گروه های مختلف استفاده میشود. مقادیر هر گروه توسط یک میله الگو های میله ای چیست؟ عمودی یا افقی نشان داده می شود. نمودارهای میله ای دارای یک دامنه گسسته از دسته ها هستند و معمولاً مقیاس بندی میشوند تا تمام داده ها در نمودار جای بگیرند. وقتی ترتیب طبیعی دسته ها در مقایسه وجود نداشته باشد، می توان نوارهای نمودار را به هر ترتیب مرتب کرد. این نمودار بسیار پرکاربرد و خوانا است.
نمودار هیکن آشی Heikin Ashi چیست و چگونه با آن معامله انجام دهیم
نمودار هیکن آشی تکنیکی برای مشاهده پرایس اکشن با شفافیت و وضوح بیشتر و نویز کمتر است بیشتر به این دلیل که محاسبات آن از میانگین حرکت قیمت به دست میآیند. بنابراین فرصت تشخیص واضح روندهای بازار و پیش بینی هر چه بهتر و دقیق تر قیمتهای آینده را فراهم میکند.
بعلاوه، هیکن آشی از این جهت که به تریدرها امکان میدهد خط روند روی نمودارهای کندل استیک را بهتر ترجمه کنند، قابل اطمینان است. همچنین از طریق نمایش نقاط معکوس شدن روند یا بریک اوت، به شما کمک میکند نقاط ورودی خوب را بهتر پیدا کنید. وقتی هیکن آشی را در معاملات کریپتو اعمال کنید، بهتر میتوانید نوسان شدید بازار را به اطلاعاتی ارزشمند تبدیل کنید. چون هیکن آشی به تعریف و مشخص کردن وضعیت بازار کمک میکند و پایه و اساسی قوی برای تعهد به سرمایه گذاری شکل میدهد.
اگر از الگوهای هیکن آشی (مثل کنج، مثلث و دوجی) در ترکیب با اطلاعات مربوط به وضعیت روند استفاده شود، نتایج فوق العاده خواهد بود.
با ما همراه باشید تا شما را با مفاهیمی که به درک هر چه بیشتر کندلهای هیکن آشی کمک میکنند آشنا کنیم؛ همچنین یکسری استراتژی معاملاتی مفید با استفاده از هیکن آشی که میتوانند شما را به سود قابل توجهی برسانند.
نمودار هیکن آشی چیست؟
هیکن آشی یکی از قدیمی ترین تکنیکهای ژاپنی است که در دهه 1700 میلیادی برای به تصویر کشیدن دادههای قیمت طراحی شد. نمودار هیکن آشی یک نوع گراف است که قلهها، کفها و نرخهای بسته شدن یک ارز دیجیتال را در یک بازه زمانی خاص مشخص کرده و برای تحلیل تکنیکال از آن استفاده میشود.
تفاوت اصلی هیکن آشی با سایر تکنیکها این است که از آن در نحوه محاسبه کندل استیکها و ترسیم آنها روی یک نمودار استفاده میشود. در این مطلب به بررسی نحوه محاسبه قیمتهای OHLC توسط هیکن آشی میپردازیم
به غیر از نمودار هیکن آشی، نمودار خطی، میلهای و کندل استیک هم جزء پرطرفدارترین انواع نمودارها محسوب میشوند.
آشنایی با هدف هیکن آشی
گرچه هیکن آشی برای تشخیص خطوط روند بازار بسیار مفید است اما باید از آن در ترکیب با عناصر دیگر استفاده کرد تا پتانسیل کامل آن تحقق پیدا کند. پرایس اکشن (الگوهای هیکن آشی) و رفتار هر یک از کندلها با در نظر گرفتن زمینه کلی تر، از جمله این عناصر هستند.
خود کندلهای هیکن آشی به تنهایی برتری خاصی ایجاد نمیکنند و باید از آنها با در نظر گرفتن روند کلی بازار استفاده کرد.
با این حال تعاریفی هستند که به درک کامل این مفهوم کمک میکنند.
اول از همه اینکه یک کندل هیکن آشی یک بدنه به همراه یک سایه بالایی دارد و ممکن است سایه پایینی داشته باشد یا نداشته باشد (فیتیله).
هیکن آشی که بدنه سبزی داشته باشد و فاقد فیتیله پایینی باشد، نشان دهنده روند صعودی قوی است اما فرض کنید که کم کم یک فیتیله پایینی شکل میگیرد. در این حال احتمال کاهش مومنتوم صعودی وجود دارد و ممکن است که این شرایط سیگنال معکوس شدن قیمت یا حداقل اصلاح نرخ باشد.
از طرف دیگر یک کندل هیکن آشی با بدنه قرمز که فیتیله بالایی نداشته باشد، نشان دهنده یک روند نزولی قوی است. با این حال مثل سناریوی قبلی اگر فیتیله بالایی نمایان شود، احتمال کاهش مومنتوم نزولی وجود دارد. در نتیجه ممکن است به زودی شاهد یک حرکت اصلاحی یا معکوس شدن روند باشیم.
اما وجود یک گروه کندل قرمز چه مفهومی دارد؟
اگر این وضعیت ایجاد شود، یعنی روند نزولی را داریم و وجود یک گروه کندل سبز نشان دهنده روند صعودی است. نمودار زیر بازه زمانی 30 دقیقهای قیمت بیتکوین در مقابل دلار را نشان میدهد و هر دو سناریو مشخص شده است.
اندازه فیتیله هیکن آشی میتواند نشان دهنده تغییر مومنتوم باشد. به صورت کلی، کوچک بودن فیتیله هیکن آشی که پس از آن فیتیلههایی پهن تر قرار داشته باشد، نشان میدهد که فشار خرید (فروش) در حال شکل گیری است.
در این حالت شما به عنوان یک تریدر کریپتو باید به دنبال معکوس شدن احتمالی روند باشید. در مثال زیر میتوان دید که چطور اندازه فیتیله پایینی رو به تغییر است. دقت کنید که چطور کندل استیک A هیکن آشی فیتیلهای بسیار بزرگتر از فیتیلههای قبلی دارد. چنین شرایطی نشان میدهد که احتمالاً معکوس شدگی روند در راه است.
الگوهای هیکن آشی
پیش از یاد گرفتن نحوه استفاده از هیکن آشی، اول باید با الگوهای آن آشنا شوید. در حالت ایده آل ترکیب روندها با الگوهای ایجاد شده توسط پرایس اکشن میتوانند احتمالات را به نفع تریدر رقم بزنند. بنابراین در ادامه بعضی از مطمئن ترین الگوها مشخص شده اند.
دوجی
به طور کلی دوجی وقتی شکل میگیرد که قیمت در سطحی مشابه قیمت باز شدن، بسته میشود. دوجی هیکن آشی معمولاً نشان دهنده عدم پیروی از جهت روند است. در نتیجه وقتی این الگو شکل میگیرد ممکن است به زودی شاهد معکوس شدن روند باشیم.
بنابراین باید از این الگوی معکوس شدن فقط با در نظر گرفتن روند کلی بازار استفاده کرد. در ادامه مثالی از بازه زمانی 30 دقیقهای نمودار بیتکوین و دلار مشاهده میشود که دوجی در آن شناسایی شده است.
الگوهای مثلثی
چندین الگوی مثلثی وجود دارند که نشان دهنده ایجاد توقف در روند کلی بازار هستند و میتوانند به تداوم یا معکوس شدن روند منتهی شوند. البته، ورود به پوزیشن Short یا Long کاملاً به این بستگی دارد که الگوی مورد نظر در کدام قسمت از روند کلی شکل بگیرد.
معمولاً ساختار مثلث به سمت یک نقطه میانی همگرایی دارد. بریک اوت مشخص میکند که احتمالاً مومنتوم تا کجا ادامه خواهد داشت.
در مثال بالا، شکل گیری یک مثلث روی نمودار روزانه بیتکوین را مشاهده میکنید. همانطور که مشاهده میکنید، پس از عبور نمودار قیمت از محدوده بالا (فلش سیاه) روند صعودی تعریف شده توسط کندلهای هیکن آشی سبز متوالی ادامه پیدا کرده است.
کنج
یکی دیگر از الگوهای پرتکرار روی نمودارهای قیمت، کنج است که دو نوع صعودی و نزولی دارد. اولی مفهوم خرسی دارد چون نشان دهنده نبود نیروی ادامه حرکت به صورت صعودی است در نتیجه ممکن است به زودی شاهد یک حرکت اصلاحی یا معکوس شدن روند باشیم - مثل نمودار یک ساعته بیتکوین.
در عین حال، الگوی کنج نزولی مفهومی گاوی (صعودی) دارد و احتمال موفقیت آمیز شدن آن در صورتی که روند اصلی قوی و صعودی باشد وجود دارد. این مثال را ببینید:
تفاوت کندلهای هیکن آشی با کندل استیکهای معمولی
در نگاه اول، کندلهای هیکن آشی و کندلهای معمولی شبیه هم به نظر میرسند اما با بررسی دقیق تر متوجه میشویم که هیکن آشی پرایس اکشن روان تری دارد و خط روند آن نسبت به نمودارهای کندل استیک معمولی منسجم تر است. این مسئله برتری چشمگیر هیکن آشی نسبت به کندل مستقل را نشان میدهد.
چگونه کندلهای هیکن آشی را تشخیص دهیم؟
در مثال زیر، یک نمودار بیتکوین در بازه زمانی 10 دقیقهای ترسیم شده که نشان میدهد چطور روی نمودار هیکن آشی، قیمت نشان دهنده بلاکهای کندل استیک قرمز پشت سر هم است. در عین حال، نمودار سنتی تغییرات بیشتری در کندلها دارد که بعضی وقتها قرمز و بعضی وقتها سبز هستند.
این حرکت روان روی کندلهای هیکن آشی به تریدرها امکان میدهد که وضعیت بازار را بهتر درک کنند. چون زمانی که یک ارز خاص بر حسب یک روند حرکت میکند، حرکت آن برای روند صعودی و نزولی به ترتیب در قالب کندلهای سبز یا قرمز نمایش داده میشود. در نتیجه تشخیص اینکه آیا بازار بر اساس یک روند حرکت میکند یا خیر، راحت تر خواهد بود.
با این اطلاعات و یکسری الگوی پرایس اکشن (الگوهای هیکن) سرمایه گذار میتواند یک طرح معاملاتی برای ورود به بازار ایجاد کند.
چه مواقعی باید از کندلهای هیکن آشی استفاده کرد؟
کندلهای هیکن آشی باید با استراتژیهای پیروی از روند استفاده شوند. در حالت ایده آل، تریدرها باید از کندلها در بازارهایی استفاده کنند که طبق یک روند خاص حرکت میکنند. وقتی یک ارز دیجیتال در راستای روندی که به خوبی شکل گرفته حرکت میکند، کندلها همهی الگوهای نمودار و روندها را شفاف تر نشان میدهند.
محاسبات هیکن آشی
مقادیر کندلهای هیکن آشی با قیمتهای باز، قله، کف و بسته شدن بر اساس میانگین قیمت محاسبه میشوند. در واقع هیکن آشی به زبان ژاپنی به معنای میانگین سرعت است. بنابراین در بازار چنین الگویی نشان دهنده میانگین تغییرات قیمت است.
محاسبه هیکن آشی قیمتها بر اساس فرمولهای زیر انجام میشود:
O = 1/2 * (Oprev + Cprev) C = 1/4 * (O+C+H+L) H = Max [High, Open, Close] L = Min (Low, Open, Close]
- O= Open,
- H= High,
- L= Low,
- C= Close.
در مقابل، محاسبات نمودار کندل استیک معمولی ساده تر است. مقادیر باز، قله، کف و بسته شدن همگی میانگین تغییرات قیمت ارزهای دیجیتال را به مرور زمان نشان میدهند. یکی دیگر از تفاوتهای محاسبات هیکن آشی و کندل این است که کندل استیکهای گذشته تأثیر چشمگیری بر شکل گیری کندل استیکهای کنونی ندارند.
چگونه در معاملات کریپتو از هیکن آشی استفاده کنیم؟
برای اجرای معامله باید بازاری با نوسان و نقدینگی کافی را انتخاب کرد تا امکان اجرای معامله وجود داشته باشد. البته این استراتژی در بازار فارکس هم کارایی دارد.
با رشد و تکامل بازار سنتی، پتانسیل سودآوری در این بازار محدود میشود. از اینرو حالا بسیاری از تریدرها به بازار ارزهای دیجیتال روی آورده اند. امروزه بازار ارزهای دیجیتال یکی از جذاب ترین بازارها محسوب میشود. با وجود نوسان، نقدینگی و شرکتهای مختلفی که ابزارهای سرمایه گذاری جذابی برای این بازار ارایه میدهند، فرصتهای زیادی برای کسب سود از این بازار شکل گرفته است.
بنابراین اگر میخواهید فرصتهای معاملاتی خوب را تشخیص دهید، با ما همراه باشید:
تشخیص نمودار خرسی یا گاوی
تشخیص مومنتوم بازار برای ثبت معاملات در راستای آن اهمیت زیادی دارد. به عبارت دیگر، سعی کنید از رویکرد پیروی از روند استفاده کنید.
در اینجا تحلیل چند بازه زمانی نقش مهمی دارد چون به ما برای تشخیص این مومنتوم کمک میکند. در نمودار بعدی بیتکوین روی بازه 12 ساعته، بریک اوت یک الگوی مثلثی با یک کندل استیک سبز مشاهده میشود. بعلاوه میبینیم که این دو محدوده نقش سطح مقاومت (خطوط آبی) را دارند.
راهنمای گام به گام معامله با هیکن آشی
برای اجرای معامله با استفاده از هیکن آشی، این مراحل را در نظر داشته باشید:
- مومنتوم را بر اساس نموداری با بازه زمانی بالاتر تعیین کنید. میتوانید از الگوهای فراهم شده توسط پرایس اکشن مثل مثلث یا کنج برای پیدا کردن بریک اوت و یا تداوم روند استفاده کنید.
- سطوح اصلی مقاومت و پشتیبانی را که میتوانند بر تغییرات قیمت تأثیرگذار باشند مشخص کنید.
- وقتی که جهت معاملات همسو با مومنتوم بازه زمانی بالاتر است، به دنبال هیکن آشی برای تشخیص سیگنالهای خرید و فروش در بازههای زمانی کوتاه تر باشید.
- وقتی سفارش حد ضرر را تنظیم میکنید، یک سطح تعریف شده داشته باشید تا ریسک معامله را کنترل کنید.
مثالی از تحلیل نمودار هیکن آشی
در ابتدا مومنتوم بازه زمانی طولانی تر را الگو های میله ای چیست؟ مشخص کنید. ما برای این مثال از تصویر قبل استفاده میکنیم که یک بریک اوت از الگوی مثلثی در نمودار 12 ساعته بیتکوین دارد که مومنتوم و روند (کندل سبز بزرگ صاف) را مشخص میکند.
پس از مشخص کردن مومنتوم، به دنبال تداوم کندل هیکن آشی 12 ساعته سبز هستیم بنابراین روی نمودار 2 ساعته زوم میکنیم تا تداوم را تشخیص دهیم. این تداوم میتواند در قالب هر گونه الگوی ادامه روندی نمایش داده شود که میتواند کنج یا مثلث باشد.
برای این مثال خاص، دو گزینه برای ورود پس از بریک اوت از مثلثها داریم، نقاط ورود به صورت نقطههای سیاه و حد توقف به صورت خط قرمز مشخص شده است.
مشخص کردن سطح مقاومت هم مهم است. دقت داشته باشید که اگر این خطوط مثل سطح مقاومت عمل نکنند، میتوانند برای حفظ پوزیشن Long ما مفید باشند چون نقاط محوری هستند که احتمالاً فروشندههای Short، حد توقفشان را در آنجا تنظیم کرده اند.
یکی از گزینههای تنظیم حد توقف متغیر، توجه به مومنتوم بازه زمانی طولانی تر است. در این مثال زمانی که کندل، پایین تر از قبلی بسته میشود، نقطه خروج داریم (نقطه سبز).
مزایا و معایب اجرای معامله بر اساس هیکن آشی
مزایای اصلی استفاده از هیکن آشی عبارتند از:
- هیکن آشی نموداری است که پرایس اکشن را همواتر را کرده و به ما امکان میدهد روند قیمت را با شفافیت و وضوح بهتر شناسایی کنیم و نویزهایی که معمولاً در انواع نمودارهای دیگر وجود دارد را حذف کنیم.
- با توجه به شفافیت ایجاد شده برای تشخیص روندها، روشهای مختلفی برای تنظیم سفارش حد توقف وجود دارد چون مومنتوم روند بر اساس ساختار کندلها به خوبی تعریف میشود؛ کندلهای سبز مسطح بزرگ که فیتیله پایینی ندارند، سیگنالی سالم برای تداوم روند هستند. بنابراین سیستم حد توقف متحرک میتواند بر همین اساس عمل کند.
- امروزه چنین مدلهای نموداری تقریباً در همه پلتفرمهای معاملاتی وجود دارند.
- با توجه به عدم وجود نویز در این نمودارها، الگوهای پرایس اکشن مطمئن تر هستند چون الگوهای هیکن آشی بخش مهمی از نویز موجود در بازار را حذف میکنند.
- تحلیل نمودارهای هیکن آشی برای هر بازه زمانی مناسب است از جمله یک ساعته تا یک دقیقه ای. این بازه اهمیت زیادی ندارد چون این نمودارها روشی منسجم برای نمایش قیمت هستند.
اما از طرفی باید توجه داشت که با نمودارهای میلهای یا کندل سنتی، ممکن است بعضی از سیگنالهای معکوس شدن روند پیش از وقوع آنها در هیکن آشی، قابل شناسایی باشند. چون هیکن آشی مبتنی بر میانگین قیمت است بنابراین ساختار آن به طور کلی تأخیری محسوب میشود. اما این نقطه ضعف چندان مهم نیست چون میتوانید بر اساس تداوم روند به خوبی عمل کرده و از روند کنونی به نفع خودتان استفاده کنید.
اشتباهاتی که باید از آنها اجتناب کرد
یکی از اشتباهات اصلی که تریدرها معمولاً هنگام استفاده از کندلهای هیکن آشی مرتکب آن میشوند، عدم تحلیل چند بازه زمانی است. چون تریدرها فقط متمرکز بر یک بازه زمانی میشوند که ممکن است در حال حرکت افقی باشد. در نتیجه اگر در حال اجرای معامله با دنباله روی از روند هستید، این روش میتواند شانس سودآوری شما را به طور چشمگیری کاهش دهد.
بنابراین، بهترین راه بررسی بازههای زمانی طولانی تر است که مومنتوم (کندلهای مسطح بزرگ) در آن وجود دارد و بعد پرداختن به بازه زمانی کوتاه تر برای تشخیص تداوم حرکت در جهت مومنتوم. معمولاً این مومنتوم که روی بازه زمانی طولانی تر وجود دارد با استفاده از استراتژی هیکن آشی قابل تشخیص است. مثلاً تداوم شکست الگوی مثلثی روزانه را در نظر داشته باشید اما از طرفی میتوانید زمانبندی این تداوم حرکت را روی نمودار ساعتی تشخیص دهید.
صحبتهای پایانی
معامله در سمت و جهت درست بازار ارزهای دیجیتال در صورتی که به جای نمودار کندل استیک کلاسیک از هیکن آشی استفاده کنید، بسیار راحت تر خواهد بود. در مجموع قابلیتهای مختلف هیکن آشی امکان تشخیص فرصتهای معاملاتی برای ارز دیجیتال دلخواه را فراهم میکند. اما باز هم بهتر است پیش از اجرای معاملات واقعی، کمی تمرین داشته باشید.
تحلیل الگوهای نموداری
الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی یا نشانههایی از حرکت آینده قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.
الگوهای نموداری
یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار میشود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوشبینانه به سمت ترس حرکت میکند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایهگذاران شروع به فروختن سهمهای خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخصهای مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معاملهگر میبود نه یک سرمایهگذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخصها میتواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب بهصورت یک هنر دیده میشود تا یک علم.
یک دستهبندی محبوب برای نمودارها بهصورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال میدهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالیکه سیگنال ادامهدهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی میدهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوبترین الگوهای نموداری شرح داده میشوند.
الگوهای بازگشتی
الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت میشوند و به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- سر و شانه
در این الگو، سر باید از شانه چپ و راست بزرگتر باشد، شانههای چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمیتواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص دادهایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمیتواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمیشود.
زمانی که سر و شانه را مشاهده میکنیم، یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد میدهیم. بهگونهای که خط به دونقطهای که سر را تشکیل دادهاند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان اینکه بهاندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.
۲- کف یا سقف دو قلو
برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت دو بار یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر میرسند که حمایت قوی تشکیلشده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث میشود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمتها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود.
این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار میکند و از تمایل فروشندگان به فروش میکاهد. در بیشتر مواقع قیمت بهاندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان میشود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.
از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف میکند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت میشود که در اکثر مواقع بهاندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.
در دستهبندیها، کف یا سقف سهقلو هم داریم که تنها تفاوت آنها با مثالهای بالا در این است که در آنها سه برخورد وجود دارد.
الگوهای ادامهدهنده
۱- مثلث
این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیلشده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکتهای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.
در دستهبندیها، مثلث جزو الگوها ادامهدهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود میتواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه میتواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.
۲- کنج
کنجها از همان قواعد مثلثها پیروی میکنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدتزمان شکلگیری است. کنجها زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج میگوییم.
۳- پرچم
زمانهایی وجود دارد که در بازار حرکتهای صعودی یا نزولی در مدتزمان بسیار کوتاه شکل میگیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی میشود؛ اما این اصلاح نباید طولانیمدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطهای که این اصلاح به پایان میرسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار میگیرد، برای هدف بعدی قیمت، میتوان طول میله پرچم را تصور کرد.
۴- مستطیل یا کانال
کانالها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل میگیرند و میتوانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال بهاندازه ارتفاع کانال خود میتواند صعود یا نزول داشته باشد.
سخن آخر
در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما میکند. هرچه تحلیل شما دقیقتر باشد؛ ریسک شما کاهش مییابد و با قطعیت بیشتری میتوانید سرمایهگذاری کنید.
برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آنها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما بهدرستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آنها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.
دیدگاه شما