استفاده از وبینار مارکتینگ برای موفقیت بیشتر در بازاریابی
وبینار مارکتینگ در اکثر زمینه های تبلیغاتی موثر و قابل استفاده است مثلا برای ارائه آنلاین یک محصول جدید، ارائه اسلایدی از یک ترند اخیر در صنعت و یا میزبانی یک جلسه پرسش و پاسخ در مورد موضوعات روز. با این وجود بسیاری از کارآفرینان و صاحبان کسب و کارها تمایلی به استفاده از وبینار مارکتینگ ندارند. برخی از آنها معتقدند تمام راه هایی که تا کنون برای بازاریابی استفاده می کرده اند به اندازه کافی خوب و مناسب است. و تمایلی به تغییر آن ندارند. بعضی از آنها برای فراگیری این فناوری نگران هستند و در واقع می ترسند از نقطه ی امنی که در آن قرار گرفته اند خارج شوند. گروهی نیز آن چنان به نحوه ارائه خود اطمینان ندارند و در واقع می دانند که هیچ چیز ارزشمند و قابل توجهی برای ارائه ندارند.
وب کنفرانس چیست؟
وب کنفرانس یا همان وبینار که این روزها نامش را زیاد می شنویم امکانی است برای ایجاد جلسات، ارتباطات، آموزش و … که با کمترین امکانات مانند داشتن کامپیوتر و یا گوشی هوشمند و اتصال به اینترنت در دسترس قرار می گیرد.
با مزایای وبینار مارکتینگ آشنا شوید
اگر از وبینار مارکتینگ در رویکرد تبلیغی فعلی خود استفاده نکنید، ممکن است طیف گسترده ای از منافع تجاری را از دست بدهید. بسیاری از کارآفرینان و کسب و کارهایی که برای موفقیت بیشتر برای موفقیت بیشتر دیر به اتخاذ یک استراتژی وبینار مارکتینگ پی می برند، خود به سرعت متوجه می شوند که استراتژی بازاریابی محتوای سابق آنها واقعا کافی نبوده است. فقط یک جلسه وبینار می تواند به صاحبان کسب و کار منافع زیادی برساند.
اکثر منابع تبلیغاتی فقط یک مونولوگ از بازاریابی شما ارائه می دهند در صورتی که وبینار مارکتینگ امکان گفتگوی واقعی در میان جامعه هدف را برای شما ایجاد می کند. ایجاد فرصتی برای ارتباط دو طرفه میان شما و مشتریان فرصتی مغتنم برای ارائه هرچه بیشتر و بهتر شماست. از طریق وبینار مارکتینگ می توانید هر آنچه از بابت خدمات، ارائه و موارد ضروری مورد نظر خود را به گوش مخاطبانتان برسانید.
با وبینار مارکتینگ میتوانید نام تجاری خود را بیش از پیش و برای مدتی طولانی در معرض دید مخاطبانتان قرار دهید. و نام تجاری خود را پویاتر سازید. همچنین این امر برای موفقیت بیشتر موجب می شود مشتریان و مخاطبانتان شما را با یک چهره، صدا و یا تصویر به خاطر آورند که هم باعث ماندگاری در ذهن مخاطب شده و هم باعث جلب اطمینان و ایجاد اعتبار برای شما می شود.
وبینار مارکتینگ راهی برای پیشرفت و ارتقا
هنگامی که تصمیم گرفتید برای موفقیت بیشتر که از وبینارها در کمپین های تبلیغاتی خود استفاده کنید، مهم است که برای چگونگی دستیابی به اهداف تبلیغاتی شرکت خود برنامه داشته باشید. داشتن برنامه، برای توسعه یک استراتژی وبینار مارکتینگ برای بهینه سازی استفاده و کسب نتیجه بسیار مهم است. هنگام چیدن رویکرد بازاریابی وبینارخود، مراحل اصلی موفقیت در آن را که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت را در نظر داشته باشید.
هدف خود را مشخص کنید
هنگام برگزاری یک وبینار مارکتینگ باید بدانید که می خواهید به کجا برسید. وبینارها می توانند برای رسیدن شما به اهداف مختلفی کمک کنند. مثلا باید در نظر بگیرید که می خواهید روی کدام بخش از کار و محصولات یا خدمات خود مانور دهید. آنها را پررنگ تر نشان دهید. تخفیف ها و تبلیغات خود را برنامه ریزی کنید. همین طور باید تعیین کنید که می خواهید وبیناری زنده، ضبط شده و یا خودکار و یا ترکیبی از هر سه مدل داشته باشید.
سر اصل مطلب بروید
متوجه اهمیت موضوع مورد بحث باشید. برای برقراری ارتباط با مخاطبان باید از موضوعاتی استفاده کنید که روی آنها تاثیر می گذارد و آن ها را وسوسه میکند. به گونه ای که نتوانند از محصولات و خدمات شما به راحتی بگذرند. مثلا می توانبد در وبینار های زنده یک نظرسنجی ارائه دهید و همین امر آنها را درگیر کرده و البته سلیقه مخاطبانتان را بیش از پیش برای شما نمایان می سازد. حتما لازم نیست در مورد تمام آنچه مخاطبانتان اعلام کرده اند صحبت کنید، این امر ممکن است آنها را گیج کند و از موضوع اصلی بحث خارج شوید. یکی دو مورد اصلی تر را موضوع بحث قرار دهید و از طریق همان به نتایح مورد نظر خود برسید به طوری که مخاطبانتان شما را به عنوان مرجعی در زمینه کاری خودتان بشناسند.
اهرم مشارکت و پیوستگی
راه دیگر این است که برای کمک به افزایش نتایج بازاریابی وبینار خود از دیگران کمک بگیرید، برای مثال می توانید از سخنران های مهمان برای شرکت در رویدادهای خود دعوت کنید. با نفوذ داشتن و در دست داشتن اهرم مشارکت و وابستگی ها مجبور خواهید بود طیف خود را گسترده کنید و امکان بحث و ارتباط با طیف گسترده تری را داشته باشید. رهبران برجسته ای که در طول جلسه شما به عنوان سخنرانان مهمان حضور پیدا می کنند فوراً گستره ای از تلاش های بازاریابی وبینار را به چیزی فراتر از پایگاه مشتری موجود شما می افزایند و به شما کمک می کنند که به سایر جمعیت ها مرتبط شوید.
شایسته است قبل از معرفی سخنران ها و تبلیغات با نام آنها، ایشان را برای حضور در وبینار متقاعد سازید. همچنین تعداد افراد شرکت کننده را بسنجید.حتی اگر هنوز شبکه وسیعی از شرکای صنعتی-خلاق را در دسترس ندارید و یا اگر با بودجه بازاریابی کوچکی کار می کنید، هنوز هم می توانید از سخنرانان مهمان در وبینار بعدی خود استفاده کنید. هیچ چیز نمی گوید که یک سخنران مشترک باید از خارج برای موفقیت بیشتر از شرکت شما بیاید. با توجه به ثروت دانشی که کارمندان خودتان دارند، از آن ها درخواست کنید که میزبان بخش های مختلف وبینار باشند. آنها نه تنها می توانند مخاطبان شما را درگیر کنند، بلکه صحبت کردن آن ها سطح آشنایی/ شخصی سازی بین نام تجاری شما و مصرف کنندگان شما را افزایش می دهد.
برنامه زمانی مناسبی برای رویداد تعیین کنید
برای اینکه به هدف مورد نظر خود نزدیک شوید باید برنامه زمانی مناسبی را تدوین نمایید. به عنوان مثال، شما نمی خواهید بین اطلاعیه وبینار و تاریخ برگزاری واقعی آن مدت زیادی وقفه بیندازید، زیرا این خطر پیش می آید که ثبت نام کننده آن را فراموش کند. اگر برایتان امکان پذیر است، اجازه دهید این زمان دو هفته باشد، به خصوص اگر این اولین وبینار شماست. بازه زمانی طولانی تر برای ثبت نام به این معناست که شما محدوده کامل تری از منابع بازار را برای رویداد در حال اجرای خود خواهید داشت. از هر دو کانال های تبلیغاتی رایگان و با هزینه استفاده کنید تا رویداد خود را به طور مناسبی تبلیغ کنید و آن را بشناسانید.
برنامه ریزی منطقی زمان به شما این امکان را می دهد تا به دقت بر روند ثبت نام های خود نظارت داشته باشید. کند بودن ثبت نام به این معناست که تا قبل از روز جلسه وب کنفرانس تلاش های تبلیغاتی بازاریابی وبینار خود را افزایش دهید. به همین ترتیب، اگر زیاد بودن تعداد متقاضی ها می تواند به این معنا باشد که شما رویداد را در چند جلسه جداگانه برگزار کنید تا بتوانید همه مخاطب ها را پوشش دهید. به خاطر داشته باشید، در اولین میزبانی وبینار شما، حضور اولیه ممکن است خیلی کم باشد. با این حال، اجازه ندهید این موضوع شما را دلسرد کند؛ هم زمان با ایجاد و گسترش نام تجاری به عنوان یک فاکتور مهم در ایجاد قدرت تجاری شما، خواهید دید که مخاطب هایتان شروع به افزایش خواهند کرد.
در نظر گرفتن هدیه برای شرکت کنندگان در وبینار
اگر تعداد شرکت کننده ها به نظرتان کم است و چنگی به دل نمی زند، می توانید هدیه ای به صلاحدید خودتان برای شرکت کنندگان در نظر بگیرید. این هدیه می تواند یک کتاب الکترونیکی، یا محتوای قابل دانلود، لینکی برای مشاهده دوباره وبینار و یا هر چیز دیگری باشد. بهتر است در وبیناری که برگزار میکنید منحصر به فرد ترین محصولات و ویژگی های خود را ارائه دهید.
برای بیشتر دیده شدن وبینار می توانید قبل از آن یک مسابقه در صفحات مجازی خود به راه بیندازید و یا یک هشتگ جالب ایجاد کنید. حتی میتوانید افرادی را که از هشتگ شما استفاده میکنند قبل از برگزاری وبینار با اهدای یک هدیه تشویق نمایید. این امر علاوه بر ایجاد حس ارزشمندی در افرادی که ثبت نام نموده اند، باعث میشود بحث و گفتگو در مورد رویداد شما بیشتر شده و منجر به افزایش تعداد ثبت نام کنندگان شود.
توجه به ارائه محتوای مد نظر
نوع ارائه شما اهمیت بالایی دارد. نباید در مخاطبان شما احساس تحمیل ایجاد کند. باید به گونه ای طراحی و ارائه ی محتوا نمایید که بیشتر تاثیر مثبت را به همراه داشته باشد. در زمان ارائه مرتبا باید نام تجاریتان مطرح شود. به این ترتیب برند خود را به مخاطبانتان یادآوری میکنید. سوالاتی که از طرف مخاطبان شما می شود، نه تنها آنها را به وبینار شما متصل می کند، بلکه یک فرصت ارگانیک و کم هزینه تر برای تأیید ارزش خدمات و محصولات شما را برای یک مخاطب زنده فراهم می کند.
حفظ ارتباط با شرکت کنندگان در وبینار
بسیاری از شرکت ها بعد از پایان وبینار شرکت کنندگان خود را از دست می دهند. افرادی که در وبینار شرکت می کنند باید پیگیری شوند چرا که همین افراد مشتری های بالقوه ی سیستم کاری شما محسوب می شوند. باید از آنها لیستی تهیه کنید تا بدانید در کدام بخش از فروش و بازار شما قرار گرفته اند، آیا آن ها از مخاطب های قبلی و موجود شما هستند؟ یک مشتری سابقند؟ تعیین وضعیت هر ثبت کننده می تواند به شما در ایجاد یک رویکرد بازاریابی وبینار سفارشی برای مراحل بعدی کمک کند.
در مراحل بعدی میتوان از این افراد درخواست بازخورد داشت، می توان آنها را مستقیما مورد بازاریابی قرار داد و یا برای شرکت در وبینار های بعدی از ایشان دعوت نمود.
تهیه یک نرم افزار مناسب برای برگزاری وبینار
در انتها شما به نرم افزاری مناسب با قابلیت های بالا، کاربری سریع و آسان نیاز دارید تا بتوانید وبینار و جلسات آنلاین خود را برگزار کنید. سامانه کلاس روم با داشتن بهترین امکانات و پشتیانی دقیق و موثر همواره آماده ی برگزاری وبینارها و رویدادهای شما عزیزان است.
چگونه مدیرانی که خود را وقف کارمندان میکنند منجر به موفقیت بیشتر کسبوکار میشوند؟
با بهرهگیری از استراتژیهای خاصی که رهبرانی موفق از آنها پیروی میکنند، میتوان به رضایت شغلی و قلبی قابلتوجهی دست پیدا کرد اما این کار جنبههای بسیاری را شامل میشود به طوری که کمپانی، سازمان یا استارتاپ تحت نظارت چنین رهبرانی همگی در کنار یکدیگر سود برده و ارتقاء خواهند یافت.
یکی از مربیان موفق در حوزهٔ رهبری سازمانها که دهها کتاب در زمینهٔ مدیریت و رهبری نوشته است، Ken Blanchard، در پستی نوشت:
در کتاب Good to Great (از خوب به عالی)، Jim Collins از استعارهٔ جالبی برای نشون دادن تفاوت بین دو گروه از مدیران استفاده میکنه؛ جیم میگه اگه یک آینه در گوشهای از اتاق مدیران بگذاریم، به راحتی میتونیم بفهمیم کدوم مدیر خودش رو در جایگاهی ویژه میبینه و کدوم یکی خودش رو وقف کارمندهاش میکنه. اگر در شرکتی که صاحبش خودش رو از بقیه جدا میدونه موفقیتی حاصل بشه، مدیر این شرکت روبهروی آینه ایستاده و میگه عالی بود و من بودم که باعث این اتفاق خوب شدم اما وقتی پروژهای شکست بخوره، قطعاً به بیرون زُل میزنه و دنبال مقصر میگرده!
اما رهبران گروه دوم نگاه متفاوتی به داستان بالا دارن به طوری که اونها در صورت رسیدن به موفقیت، دنبال کسی میگردن که تشویقش کنن چون خودشون رو خیلی جدی نمیگیرن اما اگر کارها اون طوری که میخواستن پیش نره، اولین انگشت اتهام رو به سمت خود میگیرن و فکر میکنن چی کار میتونستن بکنن که این اتفاق نیفته.
با بهکارگیری مهارتهای رهبری و در عین حال برخورداری از تواضع، مدیری که خودش را وقف کار و کارمندانش کرده باشد هم میتواند رضایت فردی از خودش و بقیه داشته باشد و هم نتیجهٔ کاری دلخواهش را به دست آورد به طوری که این دست از مدیران نیاز دنیای امروز ما هستند که در ادامه با سه مورد از اصلیترین منافعی که پیش از این گفتیم شرکتها از حضور مدیرانی اینچنین میبرند، آشنا خواهیم شد.
حفظ سرمایههای انسانی
دانشگاه ایلینوی واقع در شیکاگو تحقیقی در مورد این نوع رهبری انجام داد به طوری که برای موفقیت بیشتر در این پژوهش که در بین 961 نفر از کارکنان 71 شعبه از یک رستوران زنجیرهای در ده کلان شهر آمریکا انجام شد، نتایج نشان داد مدیری که خود را وقف کارمندانش کرده (یک رهبر واقعی)، تا حد زیادی منجر به موفقیت بیشتر در زمینههای مختلف نیز میشود. به طور مثال، در مورد رستوران زنجیرهای فوقالذکر بازده و سرویسدهی به مشتریان به ترتیب 6% و 8% پیشرفت داشتند اما بیشترین تأثیر این مدل مدیریتی در تمایل کارمندان به ماندن در رستوران بود که حدود 50% افزایش یافت!
ایجاد اعتماد دوجانبه
Stephen M.R. Covey در کتابی تحت عنوان The Speed of Trust از شرکتهایی یاد میکند که به دلیل بالا بودن اطمینان کارکنان و مدیران به یکدیگر و همچنین وجود رهبرانی که از بالا به پایین به کارمندان خود نگاه نمیکنند، توانستهاند به جایگاههای خوبی برسند به طوری که وجود اطمینان میان مدیران رده بالا و کارمندان در نهایت منجر به وجود رفتارهای زیر خواهد شد:
- شفافیت: روراست و شفاف بودن و عدم وجود پنهانکاری
- مواجهه با حقایق: دیدن حقیقت بدون کم و کاستی و مطرح کردن مسائل سخت و دشوار به صورت مستقیم
- متعهد ماندن: اطمینان از متعهد بودن و زیر پا نگذاشتن تعهدات طرفین
برنده شدن در رقابتهای سخت
تحقیقی بهیادماندنی که در کتاب Seven Pillars of Servant Leadership نوشتهٔ James Sipe و Don Frick به چاپ رسید، به انجام مقایسهای میان شرکتهایی که بر اساس کتاب Good to Great مدیریت شدهاند با شرکتهایی تحت مدیریت مدیرانی که خود را وقف کرده بودند میپردازد. پژوهش انجام شده قصد داشت تفاوت میان 11 شرکت برتر معرفی شده در کتاب جیم کالینز (به علت دستیابی به موفقیت مالی قابلتوجه) و گروه دیگری از شرکتهایی را بیابد که توسط مدیرانی اداره میشدند که خود را وقف محیط پیرامون خود کرده بودند (نتایج گزارش شده در واقع حاصل ۱۰ سال زیر نظر گرفتن این سازمانها بود که در نهایت در سال 2005 به پایان رسید.)
شرکتهای بزرگ و مطرح خارج از این پژوهش، به طور میانگین در یک بازهٔ ۱۰ ساله ۱۰/۸٪ رشد در سهام را شاهد بودند و این در حالی بود که شرکتهایی با مدیریت پیشنهادی جیم کالینز حدود ۱۷/۵٪ رشد سهام داشتند و در کمال تعجب شرکتهایی با رهبرانی متعهد به کار پا به پای کارکنان، سهام خود را با ۲۴/۲٪ رشد به بازار عرضه کردند و این بدان معنا است که این نوع مدیریت در نهایت به نفع سازمان، مدیران و کارمندان تمام خواهد شد. Edward D. Hess، استاد MBA دانشگاه ویرجینیا و نویسندهٔ چندین و چند کتاب مطرح در حوزهٔ مدیریت، یکی از طرفداران پر و پا قرص این شیوهٔ مدیریتی است که در همین راستا در روزنامهٔ واشنگتن پست در مقالهای نوشت:
خیلی از مردم فکر میکنن مدیران موفق کاریزماتیک هستن، هدفهای بزرگ دارن و یا نخبه هستن و در بهترین دانشگاهها تحصیل کردن اما من مطمئنم که اینطور نیست چون خودم مدیرهایی رو میشناسم که شرکتهای درستوحسابی و بزرگی رو مدیریت میکنن و هیچکدوم از ویژگیهایی بالا رو ندارن و به جاش خودشون رو وقف کار کردهاند.
اونها آدمها رو اصلیترین هدف میدونن و خدمترسانی براشون بیش از هرچیزی اولویت داره و در عین حال بسیار متواضع هستن، شخصأ در جریان کل جزئیات هستن و سعی میکنن با عشق مشکلات رو حل کنن. بیشتر اونها سابقهٔ زیادی در مدیریت دارن و هیچوقت فراموش نمیکنن که روزی ممکنه به یک کارمند ساده تبدیل بشن. در چنین فضایی، به طور حتم کارمندان نیز از جون و دل مایه میگذارن، وفادار هستن و سعی مکنن هر روز بهتر از روز قبل باشن.
حال نوبت به نظرات شما میرسد. به نظر شما چقدر وجود مدیرانی که خود را وقت پرسنل زیردستشان کنند میتواند ضامن موفقیت یک کمپانی، سازمان و یا استارتاپ گردد؟ علاوه بر این، آیا تجربهٔ کار در کنار چنین رهبرانی را داشتهاید؟ نظرات، دیدگاهها و تجربیات خود را با سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.
مطالبی که مدیران برای موفقیت بیشتر باید دنبال کنند
یادگیری از دیگران بخش مهمی از زندگی است پس یادگیری از تجربه دیگران را از دست ندهید. مردم روزانه زمان زیادی را صرف دنبال کردن رسانه های اجتماعی می کنند. تحقیقات نشان می دهد نوجوانان تقریبا 9 ساعت در روز وقت خود را صرف رسانه های اجتماعی کرده و افراد دیگر به طور میانگین تقریباً دو ساعت از زمان خود را صرف رسانه های اجتماعی می کنند.
کسی که شما در جهان امروز به عنوان یک حرفه ای برای پیشرفت خودتان دنبال می کنید بسیار مهم است زیرا روی شما تأثیر خواهد داشت. تونی روبینز می گوید «شما همانند کسی می شوید که وقت خود را با او می گذرانید. اگر شما دو ساعت در روز آنلاین باشید و کسانی را به طور آنلاین دنبال می کنید، روی شما تأثیر خواهند گذاشت، هرچند به آنها علاقه نیز نداشته باشید.» در اینجا 10 مطلب وجود دارد تا در جهت موفق تر شدن در کارهای تان دنبال کنید.
1- دیوی رمزی
دیو در 20 سالگی درآمد میلیونی داشته است. او پیشرفت خود را با برنامه رادیویی «شویل» شروع کرد که اکنون نام آن به «دیو رمزی» تغییر یافته است و حدود 10 میلیون نفر به طور هفتگی به آن دسترسی دارند. او از نظر هوش و دانش نیز ثروتمند است. در اینجا یک نمونه از سخنان پندآموزش پیرامون زندگی را ذکر می کنم.
«پیروزی، انبوهی از شکست هاست که شما به جای ایستادن در زیر آن روی آن ایستاده اید.»
«اگر فکر می کنید که می توانید و اگر فکر می کنید که نمی توانید در هر دو صورت درست فکر کرده اید.»
«قدرتمندترین چیزی که انسان داراست توانایی اختیارش است.»
2- کریستی رایت
کریستی یک زن شگفت انگیز است که تحت سرپرستی دیوی رمزی کار می کرد. او یک پیام الهام بخش را به همراه آورد، همچنین نام تجاری جدیدش «کسب و کار بوتیک» بسیار خوب رشد کرد.
او مثالی برای نشان دادن تعادل بین کار و زندگی است و به هزاران نفر از مردم برای کنترل خانواده و کسب وکارشان الهام بخشیده است. پس می توان گفت کسب و کار و خانواده به جای اینکه مقابل هم باشند کنار هم هستند.
3- جان گوردن
جان 17کتاب را به رشته تحریر در آورده و آخرین کتابش «قدرت رهبری مثبت» بسیار برجسته است. او واقعا باید عنوان «مرد مثبت اندیش» را دریافت کند. وی می گوید: «من صد درصد یقین دارم که دنیا به خوش بینی و مثبت اندیشی بیشتری نیاز دارد» و همچنین اضافه می کند «رهبران بزرگ عظمت را در دیگران می بینند.» جان از رهبران و سازمان ها می خواهد این مورد را هر روز در خود پرورش دهند.
4- گری واینر چاک
رابطه عشق و نفرت من به گری واقعی است. هر زمان فکر می کنم که زمان شروع کاری است او را نادیده می گیرم اما او با بینش خاصش افکارم را قوی تر می کند و انرژی می دهد تا فشار های سخت را تحمل کنم. گرچه او زمان هایی عصبی است اما این سبکش است؛ من اصالت او را ستایش می کنم. بینش قابل توجه واینر چاک می تواند تا حدی با این جملاتش مشخص شود:
«اگر شما واقعا خوب باشید هیچ کس نمی تواند شما را متوقف کند.»
«هیچ چیز با ارزش، سریع به دست نمی آید.»
«سفر همه چیز است.»
5- لولی دسکال
لولی کار و زندگی خود را برای توسعه رهبری و مربیگری اجرایی وقف کرده است. نام کتاب تجاری جدیدش «شکاف رهبری» یک سطح عمیق تر از نویسندگان دیگر است. او می گوید: «اینجا هستیم تا بهترین باشیم.»
6- ست گودین
ست، پدر بازاریابی مدرن روز است و نویسنده 17 کتاب و یکی از باهوش ترین مردانی که من تاکنون با آنها صحبت کرده ام. گودین مشوق باور نکردنی و محرکی برای افزایش ارزش جهان است و می گوید «آگاه بودن از ترس هوشمندانه است و غلبه بر آن علامت انسان های هوشمند.»
7- تیم فریس
تیم یک «اپرا صوتی» نامیده می شود و برنامه رادیویی اش به نام «نمایش تیم فریس» در دسترس بیش از 8 میلیون نفر است. او با کتاب «چهار ساعت کار در هفته» موفقیت کسب کرد و کتابش سه بار دیگر به چاپ رسید. او طیف گسترده ای از موضوعات را پوشش می دهد و شامل آنچه شما در مورد آن مشتاق هستید، می شود.
8- سیمون سینک
سیمون از طریق «سه دایره طلایی» معروف شد. او به طور مداوم مردم را به فکر کردن در مورد رهبری و ساختار زمانی و متلاشی کردن افسانه ها در موردmillennials فرا می خواند. او می گوید «مدیران برای نتیجه کار مسئول نیستند، آنها مسئول افرادی هستند که در برابر نتیجه مسئولند.»
9- کارسون تیت
کارسون ممکن است در بین این لیست کمتر شناخته شده باشد اما او فوق العاده است. او متخصصی است که می خواهد بهره وری را در محل کار و خانه افزایش دهد. او یک معلم فوق العاده و الهام بخش برای افراد حرفه ای در تمامی نقاط جهان است. به دلیل روش شخصی اش برای بهره وری «کار دقیق نه سخت تر» شناخته شده است.
10- تونی رابینز
تونی به فکر رهبری مدرن بوده است. کتاب ها و برنامه هایش پرانگیزه هستند و زندگی هزاران نفر را تغییر داده است. او چهار کتاب پرفروش داشته و در 47 سالگی احساس می کند تازه همه چیز را شروع کرده است، درحالی که برخی سبک او را نمی پسندند. پس نتیجه گیری درمورد نتیجه کارهایش واقعاً دشوار است. در این جمله تونی رابینز می گوید:
«اگر شما هر آنچه را که همیشه انجام می دهید انجام دهید، آنچه را که همیشه داشته اید دریافت خواهید کرد.»
آیا برای رسیدن به موفقیت بیشتر، صرفا باید بیشتر تلاش کنیم؟
قدیمها وقتی پدر یا مادرمان میخواست نصیحتمان کند، بهمان میگفت «اگه تلاش کنی موفق میشی». نمیدانم تجربهی شما در عمل کردن به این جمله چطور بوده است. ولی خودم از افرادی بودم که خیلی جدی به جواب گرفتن از این جمله معتقد بودم. من دائم سعی میکردم چیزهای جدید یاد بگیرم تا حرف بیشتری برای گفتن داشته باشم. این موضوع در ذهن من حک شده بود و به نوعی مانترای من در زندگیام بود. ولی انگار باور درونیشدهی من، آنقدرها هم درست کار نمیکرد.
تازگیها فهمیدهام که بین موفقیت (Success) و عملکرد (Performance) فرق هست. فرقشان اینجا است که اولی مربوط به برداشت دیگران از کار ما است و دومی تنها به خودمان (Self) مربوط میشود. هر موفقیتی به احتمال زیاد از یک عملکرد قوی نشات گرفته شده است. ولی آن وقتهایی که افراد موفقی با عملکرد ضعیف یا حتی بدون عملکرد مشخص پیدا میشوند، آن وقت تکلیف چیست؟ در آن زمان موفقیت را به چه چیزی باید ربط بدهیم؟ مثال معروفی در این زمینه هست که در آن، از خانم کیم کارداشیان به عنوان اسطورهای از آدمهای موفقی که عملکرد مشخصی ندارند یاد میشود. ولی با خودم که فکر میکنم، میبینم این قانون در مورد خیلیهای دیگر مصداق دارد. مثلا خیلی راحت میتوانم بگویم جیجی حدید و کندال جنر (سوپرمدلهای دنیای مد) هم برای موفقیت بیشتر از همین مثالها به شمار میآیند.
بیشتر کار کردن تنها راه رسیدن به موفقیت نیست. | منبع عکس: Unsplash
تفاوت دیگری که بین موفقیت و عملکرد وجود دارد، به قابلیت بزرگ شدن آنها مربوط میشود. خیلی ساده میتوان گفت که عملکرد، مقیاسپذیر (Scalable) نیست؛ ولی برای موفقیت هیچ حد و مرزی وجود ندارد. منظور این است که برای داشتن عملکرد بهتر، باید بیشتر تلاش کنی. ولی برای موفقیت بیشتر، لزوما نباید کار خاصی بکنی! ولی چرا چنین اتفاقی میافتد؟ دلیلاش پشت یک حقیقت ساده و قابل درک نهفته است.
عملکرد، مقیاسپذیر نیست؛ ولی برای موفقیت هیچ حد و مرزی وجود ندارد.
دلیل این است که موفقیت شما از نگاه دیگران معنا پیدا میکند. اگر قرار باشد انسان موفقی باشید، نباید لزوما بهترین عملکرد را داشته باشید. کافی است دیگران فکر کنند که شما دارید کار بزرگ و مهمی انجام میدهید؛ همین میشود که روی کارهایتان تمرکز میکنند و موفقیتهای کوچک و بزرگ شما را میبینند. قضیه هم دقیقا بر سر همین دیده شدن است. شما باید دیده شوید تا به عنوان یک فرد موفق شناخته شوید. هر اندازه بیشتر دیده شوید، به عنوان فرد موفقتری شناخته خواهید شد. داریم دربارهی چیزی شبیه به داشتن روابط عمومی صحبت میکنیم.
اگر در پستوی خانهتان واکسن ایدز را کشف کنید و کسی از این موضوع خبر نداشته باشد، دنیا هیچ تکان خاصی نخواهد خورد. باید بتوانید گزارش عملکرد موفقتان را به گوش دیگران برسانید تا طعم موفقیت را بچشید. موفقیت وقتی بیاید، با خودش موفقیتهای بیشتری هم میآورد. آنهایی که یک بار به چشم دیگران آمدهاند، احتمال دیدهشدن دوبارهشان بیشتر و بیشتر میشود. به عنوان مثال از کارگردانی که یک فیلم خوب ساخته است، انتظار میرود که باز هم فیلم خوب بسازد. این طبیعی نیست؟ او یکبار به عنوان یک کارگردان موفق شناخته شده و حالا انتظار میرود که باز هم فیلم دیدنی بسازد. به احتمال زیاد به این موفقیت هم خواهد رسید.
اگر در پستوی خانهتان واکسن ایدز را کشف کنید و کسی از این موضوع خبر نداشته باشد، دنیا هیچ تکان خاصی نخواهد خورد.
این دیگران هستند که موفقیت شما را تایید میکنند. آدمهایی که موفق هستند، دقت میکنند تا چیزی که بیشترین طرفدار را دارد پیدا کنند و سپس به سمت همان چیز گام برمیدارند. مثلا من اگر مهارت خاصی را یاد بگیرم که به درد کسی نخورد، این یادگیری تنها برای خودم باقی خواهد ماند و هیچ استفادهای هم نمیتوانم از آن بکنم. ممکن است برای یادگیری این مهارت زمان زیادی را هم صرف کرده باشم؛ ولی وقتی کسی دربارهی آن چیزی نمیداند چه فایدهای دارد؟ پس یا باید مطابق با نقطهی تمرکز دیگران حرکت کنم یا اینکه سعی کنم توجه دیگران را به یک نقطهی جدید معطوف کنم.
خودتان و طرز فکرتان را به دیگران معرفی کنید. | منبع عکس: Unsplash
یک آشنایی زمانی به من توصیه کرد که «برای پیشرفت کردن سعی نکن مهارتهای جدید یاد بگیری. سعی کن بیشتر از چیزی که وعده دادهای مسئولیت قبول کنی و خودت را به عنوان یک فرد مسئولیتپذیر به دیگران بشناسانی. در چنین مواقعی است که دیگران برای انجام دادن کارهای مهمشان به سراغات میآیند و پیشرفت را در زندگیات حس خواهی کرد». برداشت من از حرفهای این دوست گرانقدر این بود که برای موفقیت بیشتر برای موفقتر شدن باید سعی کنم خودِ بهتری از خودم به دیگران معرفی کنم. انسان موفق آن کسی است که روابط محکم و باکیفیتی با دیگران ایجاد میکند و از این روابط برای نفع شخصیاش بهره میبرد. درست است که به زبان آوردناش کمی غیراخلاقی به نظر میآید؛ ولی دنیا بر اساس همین اصول ظاهرا غیراخلاقی حرکت میکند.
برای پیشرفت کردن سعی نکن مهارتهای جدید یاد بگیری. سعی کن بیشتر از چیزی که وعده دادهای مسئولیت قبول کنی و خودت را به عنوان یک فرد مسئولیتپذیر به دیگران بشناسانی.
من حس میکنم موضوع موفقیت و عملکرد به نوعی به این موضوع برمیگردد که چه برندی از خودت در ذهن مردم ثبت کردهای. موضوع پرسونال برندینگ خیلی حساس و مهم است؛ اما من میخواهم به این اشاره کنم که عمومیسازی (Publicity) چیزهای مربوط به کار، حرفه و مسائل دیگر میتواند تاثیر زیادی در موفقیت شما داشته باشد. دانلد ترامپ جملهی معروفی دارد که میگوید عمومیسازی به شکل بد (ناشیانه) از عمومی نکردن بهتر است. من این جمله را خیلی دوست دارم. هر چند به قول جانی آلیور، ترامپ حتی هیچ تجربهای از آدم بودن هم ندارد، ولی این جملهی او نشان میدهد که اتفاقا آقای ترامپ راه موفقیت را خیلی خوب یاد گرفته است و انسان موفقی به شمار میآید. اگر اینطور نبود، رئیس جمهور قدرتمندترین کشور دنیا نمیشد.
ایدهی نوشتن این پست بعد از گوش دادن به اپیزود ۲۸ پادکست بیپلاس به ذهنام رسید.
خانلرخانی: انگیزهمان برای موفقیت بیشتر شد
تهران- ایرنا- سرمربی تیم تکواندوی شهرداری ورامین گفت: با برتری قاطع مقابل صنعت مس کرمان، انگیزهمان برای موفقیت در لیگ برتر تکواندو بیشتر شد.
«پیام خانلرخانی» که تیمش برای تکرار قهرمانی در لیگ برتر تکواندو تلاش میکند در گفتوگو با ایرنا اظهار داشت: در این هفته رقابت سنگینی با مس داشتیم چراکه این تیم موفق شده بود تا کن را متوقف کند.
وی افزود: بازیکنانم بهترین عملکرد را داشتند و با نتیجه هفت بر یک حریف را مغلوب کرده و این نتیجه به ما در ادامه فصل کمک می کند.
خانلرخانی در خصوص تداوم استفاده نکردن از ملیپوشان تیمش در لیگ، گفت: ۲ ملیپوش ما همراه با تیم ملی در فینال گرندپری به میدان می روند و همراه ما نبودند. در این دیدار از نفرات جوان استفاد کردیم و خوشبختانه به برتری خوبی رسیدیم. سیاست ما در این سالها، استفاده از جوانان بوده برای موفقیت بیشتر است.
وی گفت: اینکه میگویند ستاره ها در تیم ما حضور دارند یک اشتباه است و نفرات مطرح در همه تیمها حضور دارند. میتوانستیم به دلیل غیبت ملیپوشان، درخواست تعویق بازیهای خود را بدهیم، اما این اقدام را دنبال نکردیم و با جوانان خود به موفقیت رسیدیم.
این برای موفقیت بیشتر مربی موفق که در سالهای اخیر قهرمانیهای زیادی را با شهرداری ورامین در لیگ برتر و آسیا کسب کرده است، گفت: پاس، مس، کن و دانشگاه آزاد همراه با ما از مدعیان قهرمانی هستند و تلاش میکنیم در ادامه لیگ در مسابقات سختی که داریم به موفقیت برسیم.
دیدگاه شما