سرمایه در گردش معیاری برای نمایش موارد زیر است:
سرمایه در گردش: میزان کارآمدی یک شرکت، سرمایه در گردش است. همچنین برای نمایش سلامت مالی یک مجموعه در کوتاه مدت نیز می باشد.
محاسبه سرمایه درگردش:
بدهی های جاری – دارایی های جاری = سرمایه در گردش خالص
به تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری نسبت سرمایه درگردش گویند.
این نسبت بیانگر این است که آیا شرکت، دارایی های نقد شونده و همچنین دارایی های جاری
کافی جهت پوشش بدهی های کوتاه مدت خود را دارد یا خیر.
در صورتی که نسبت سرمایه در گردش کمتر از یک باشد، نمایش دهنده سرمایه درگردش خالص منفی است. همچنین نمایانگر این است که میزان بدهی های جاری شرکت بیشتر از دارایی هایی آن است و سرمایه گذاری در این شرکت ممکن است پر خطر باشد.
در صورتی که نسبت سرمایه درگردش از دو بیشتر باشد نمایانگر این است که شرکت دارایی های جاری زیادی دارد و همچنین آن ها را در دارایی هایی با که بازه بالاتری دارند سرمایه گذاری نمی کند.
چنانچه بدهیهای جاری یک شرکت نسبت به دارایی های آن بیشتر باشد امکان مشکل در فرآیند پرداخت برای بدهی های کوتاه مدت شرکت می باشد. و امکان ورشکستگی نیز وجود دارد.
درصورتیکه نسبت سرمایه درگردش شرکت ها رو به کاهش باشد، در طولانی مدت میتواند موجب این هشدار گردد که شما را به سمت بررسی عمیقتر وضعیت شرکت پیش ببرد.
به عنوان مثال: کاهش حجم فروش شرکت که درنتیجه، مطالبات شرکت رفتهرفته کم و کمتر خواهد شد.
حسابداری و حسابرسی
سرمایه در گردش معیاری است که هم برای نشان دادن میزان کارآمدی یک شرکت به کار میرود و هم نشاندهنده سلامت مالی آن در کوتاه مدّت است. سرمایه در گردش به شکل زیر محاسبه میشود:
بدهی های جاری – دارایی های جاری = سرمایه در گردش خالص
نسبت سرمایه در گردش (دارایی های جاری تقسیم بر بدهی های جاری) مشخص میکند که آیا شرکت، دارایی های جاری و نقد شونده کافی برای پوشش بدهی های کوتاه مدّتش دارد یا خیر. نسبت سرمایه در گردش کمتر از یک، نشاندهنده سآرمایه در گردش خالص منفی است و میزان بدهی های جاری شرکت بیشتر از داشتههای آن است و سرمایه گذاری در این شرکت ممکن است پرخطر باشد.
از سوی دیگر نسبت سـرمایه در گردش بیشتر از دو به این معنی است که شرکت دارایی های جاری مازاد زیادی دارد که آنها را در دارایی هایی بابازده بالاتر سرمایه گذاری نمیکند. غالباً باور عمومی بر این است که نسبت سآرمایه در گردش مابین ۱٫۲ و ۲٫۰ برای شرکت ها مناسب است. همچنین در کتابهای مالی معمولاً از سرمایه در گردش با عنوان «سرمایه در گردش خالص» یاد میشود.
توضیحات
اگر بدهی های جاری یک شرکت از دارایی های آن فراتر رود ممکن است شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدّت خود به مشکل برخورد کند. بدترین حالت ممکن ورشکستگی است. درصورتیکه نسبت سرمایه در گردش شرکت ها در حال کاهش باشد، در طولانی مدّت میتواند زنگ خطری باشد که شما را به سمت بررسی عمیقتر وضعیت شرکت هدایت میکند. بهطور مثال، ممکن است حجم فروش شرکت در حال کاهش باشد و درنتیجه، مطالبات شرکت رفتهرفته کم و کمتر میشود.
موسسه حساب جم متخصص در انجام امور حسابداری و حسابرسی
سرمایه در گردش همچنین نشانه بهره وری عملیاتی شرکت نیز است. دارایی که بهعنوان موجودی کالادر ترازنامه شرکت گزارش شده یا پولی که شرکت از مشتریان و خریدارانش طلبکار است، نمیتواند برای پرداخت تعهدات شرکت مورداستفاده قرار گیرد. پس اگر شرکتی بهره وری خوبی نداشته باشد، این بهره وری پایین خود را بهصورت افزایش در سـرمایه در گردش نشان خواهد داد. این موضوع را میتوان با مقایسه سـرمایه در گردش شرکت از دورهای به دوره دیگر مقایسه کرد. توجه داشته باشید که بهره وری پایین ممکن است به مشکلات اساسی در عملیات شرکت اشاره داشته باشد.
نکات مهمی که باید در مورد سرمایه در گردش به خاطر بسپارید:
اگر نسبت توضیح دادهشده در بالا از یک کمتر باشد، سـرمایه در گردش منفی خواهد بود.
سرمایه در گردش زیاد (بیشتر از ۲) همیشه خوب نیست، بلکه ممکن است به این نکته اشاره داشته باشد که موجودی کالا بیش از حدی نگه داشته شده یا شرکت پول نقد نسبت گردش سرمایه جاری مازاد خود را سرمایه گذاری نکرده است.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام نسبت گردش سرمایه جاری شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص: نسبت گردش سرمایه جاری
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.نسبت گردش سرمایه جاری
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
حسابداری
رتباط بین داراییهای جاری و بدهیهای جاری،یک شاخص مهمی از درجه قابلیت تبدیل به وجوه نقد و قدرت نقدینگی شرکت را نشان می دهد سرمایه در گردش خالص و همچنین اجزای تشکیل دهنده سرمایه در گردش از معیارهای مهم ارزیابی قدرت نقدینگی یک شرکت می باشند. نسبتهای نقدینگی توانایی و قدرت شرکت را در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت اندازه گیری می کنند . اساس کاربرد نسبتهای نقدینگی بر این فرض استوار است که داراییهای جاری،منابع اصلی نقد شرکت،برای باز پردخت بدهیهای جاری هستند معمولاً بدهیهای جاری و کوتاه مدت از محل داراییهای جاری پرداخت می شوند و هر چه داراییهای جاری یک شرکت نسبت به بدهیهای جاری آن بیشتر و قابل تبدیل شدن آن به نقد سریعتر باشد نقد ینگی شرکت بیشتر و بازپرداخت بدهیهای جاری آن آسانتر خواهد بود نسبتهایی که نقدینگی یک شرکت را مورد ارزیابی قرار می دهند راهنماییهای راجع به اینکه آیا شرکت می تواند تعهدات خود را در تاریخ سررسید پرداخت کند یا نه به ما ارائه می نسبت گردش سرمایه جاری دهند. نسبت جاری نسبت سریع نسبت آنی و نسبت گردش سرمایه در گردش از نسبتهایی هستند که در ارزیابی قدرت نقدینگی یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرند که شامل نسبتهای زیر هستند:
نسبت جاری از تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری بدست می آید. این نسبت متداولترین وسیله برای اندازه گیری قدرت پرداخت بدهیهای جاری شرکت است ، زیرا ؛ این نسبت تعداد دفعاتی را که می توان از محل داراییهای جاری ، بدهیهای جاری را پرداخت نمود نشان می دهد . این نسبت نشان می دهد که داراییهای جاری که در طول سال مالی به وجوه نقد تبدیل کی شوند چند برابر بدهیهای جاری شرکت هستند.
معیاری که توانایی پرداخت بدهیهای شرکت را در تاریخ سررسید اندازه گیری می کند ، نسبت سریع می با شد. نسبت سریع ارتباط بین داراییهای جاری ( نظیر وجوه نقد ، حسابها و اسناد دریافتنی ، اوراق بهادار کوتاه مدت قابل فروش ) که دارای سرعت تبدیل به نقد بالایی هستند ؛ با بدهیهای جاری را نشان می دهند.
در برخی از کشورهای صنعتی جهان ، مطالبات تجاری نیز همانند اسناد دریافتنی قابل تنزیل هستند و از این رو آن قسمت از داراییهای جاری را که شامل موجودیهای نقد و اسناد رایج المعامله و حسابهای دریافتنی می باشند ، در این کشورها به داراییهای سریع یا آنی موسوم بوده و نسبت سریع مترادف با نسبت نقدی (آنی) است. اما در کشورهایی که در آنجا مطالبات تجاری قابل خرید و فروش نیستند و بهای فروشهای نسیه معمولاً در سررسید وصول می شوند ، پرداخت بدهیها از این محل نمی تواند به صورت انی صورت گیرد زیرا برای دریافت مطالبات ، نیاز به فرا رسیدن تاریخ سررسید آنها می باشد.در چنین حالتی بهتر است که مابین پرداختهای سریع و انی تفاوت قایل شویم بنابراین نسبتی که توان آنی و فوری شرکت را در باز پرداخت بدهیهای جاری نشان می دهد ، نسبت نقدی است.
نسبت گردش سرمایه در گردش
سرمایه در گردش ارتباط مستقیمی با فروش ، تا اندازه ای حسابهای در یافتنی ، موجودیها و وجوه نقد یک شرکت دارد نسبت فروش به سرمایه در گردش ، در ارزیابی کارایی شرکتها در بکار گیری از سرمایه در گردش به منظور فروشهای بیشتر می تواند مورد نسبت گردش سرمایه جاری استفاده قرار گیرد.
چند نکته مهم برای تحلیل گران
همانطور که گفته شد نسبتهای نقدینگی معیارهای سنجش قدرت نقدینگی شرکتها بوده و هر چه حاصل این نسبتها بزرگتر باشد نقدینگی شرکتها بیشتر و خطر بروز ناتوانی شرکتها در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت کمتر خواهد بود و موسسات از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند شد از طرف دیگر وجود نقدینگی بیش از حد نیز دال بر فقدان مدیریت صحیح بوده و حکایت از راکد شدن وجوهی را در داراییهای جاری داردکه چه بسا می توانست در مواردی سودمند مورد مصرف قرار گیرد و از این جهت نسبتهای نقدینگی بالا از نظر اعتباردهندگان مطلوب تر تلقی می شود .
تحلیل گران در تفسیر قدرت نقدینگی باید به نکات زیر توجه خاص نمایند:
1- از نظر اعتبار دهندگان هر چه نسبتهای نقدینگی بزرگتر و دوره گردش عملیات کوتاهتر باشد مطلوبتر است زیرا منافع آنها در رسیدن به مطالباتشان محفوظ می ماند.
2- از نظر مدیران نسبتهای نقدینگی دارای حداکثر معینی است و مازاد بر آن که ناشی از انباشته شدن یک یا چند قلم از داراییهای جاری و یا پایین بودن سطح بدهیهای جاری می باشد به روند تحصیل و کسب درآمد و سود لطمه وارد می سازد.
3- از طرفی بین نقدینگی و سودآوری هر واحد تجاری همواره تضادی وجود دارد که چنانچه تنها یکی از آنها مورد توجه قرار گیرد دیگری دچار مشکل خواهد شد یعنی هنگامی که نقدینگی بالا باشد وجه نقد راکد مانده و به تحصیل درآمد و سود لطمه وارد می آید و اگر نقدینکی پایین باشد اعتبار شرکت در نزد اعتباردهندگان تنزل می یابد.
سرمایه در گردش و سرمایه ثابت
سرمایه در گردش و سرمایه ثابت از جمله اصطلاحات بسیار رایج در حسابداری و مدیریت مالی است. ابتدا لازم است دارایی جاری و دارایی ثابت را بشناسیم.
به سرمایه در گردش دارایی جاری هم گفته می شود. یک شرکت علاوه بر داشتن دارایی در گردش بدهی جاری هم دارد.
آیا با تعریف سرمایه در گردش خالص آشنا هستید؟
میزان واقعی داراییهای نقد یا نزدیک به نقد یک مجموعه است. نقدینگی که بتواند هزینه ها و نیازهای روزمره مجموعه را تامین کند.
سرمایه در گردش مثبت به این معنا است که شرکت میتواند بدهیهای کوتاه مدت خود را در موعود مقرر بپردازد.
دارایی نسبت گردش سرمایه جاری جاری مثبت به این معنا است که شرکت میتواند بدهیهای کوتاه مدت خود را در موعود مقرر بپردازد.
دارایی جاری منفی نیز از ناتوانی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت است.
نرخ دارایی جاری شما اگر بین ۱/۲ تا ۲ باشد، بدان معناست که مجموعه ی شما نقدینگی لازم برای پرداخت بدهیها را دارد. نرخ دارایی جاری زیر ۱ به این معناست که مجموعه شما دارایی جاری منفی دارد و بهزحمت میتواند بدهیهایش را پرداخت کند.
تعریف سرمایه در گردش
دارایی هایی که به صورت منقول و منطقی بتوان در دوره مالی مورد نظر قابل تبدیل به پول شود.
پس پول، سرمایه گذاری کوتاه مدتی که بتوان به سادگی قابل تبدیل به نقدینگی باشد، موجودی انبار در صورتی که در مدت زمان کوتاه قابل فروش و تبدیل به نقدینگی شود.و حسابهای دریافتنی،همه ی این ها جزء دارایی های جاری محسوب می شوند.
تعریف دارایی ثابت
به دارایی هایی اطلاق می شود که نمی توان بر ارزش آن افزود مثل ابزار کار، ساختمان، مواد خام، و .
به همین خاطر باید به سرمایه در گردش خالص توجه نمود. یعنی اختلاف بین نسبت گردش سرمایه جاری دارایی جاری وبدهی جاری
پرداخت بدهی جاری-دارایی جاری = فرمول سرمایه در گردش
راههای زیادی برای ارزیابی سرمایه در گردش وجود دارد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
نرخ تغییرات، صورت داراییهای شرکت، نرخ حسابهای بستانکاری، نسبت جاری، نسبت سرمایه، و حسابهای پرداختنی.
در حسابداری و در مبحث سرمایه، سرمایه در گردش و سرمایه ثابت دو مفهوم کلیدی می باشند. نقش هایی را که سرمایه در گردش و سرمایه ثابت در فرآیند حسابداری ایفا می کنند، از یک دیگر کاملا متمایز است. جهت شناخت سرمایه در گردش و سرمایه ثابت، ابتدا بایستی آن ها را تعریف کرد و وجوه تمایز آن ها را شناسایی نمود.
تعریف نسبت گردش سرمایه جاری سرمایه در گردش و سرمایه ثابت
در یک تعریف خلاصه و مفید، سرمایه ثابت به دارایی های ثابت واحد تجاری اطلاق می گردد که عمر مفید آن ها طولانی است، ارزش پولی آن ها زیاد است و امکان نقد شوندگی سریع آن ها کم است و نقش پایدار و با ثباتی را در راهبرد تجاری یا تولیدی شرکت ایفا می نماید.
شکل ۱: سرمایه در گردش و سرمایه ثابت هر دو از مفاهیم حسابداری هستند.
سرمایه ثابت را می توان سخت افزار واحد تجاری و در مقابل، سرمایه در گردش را نرم افزار واحد تجاری تلقی نمود.
سرمایه در گردش از منظر حسابداری، عبارت است از دارایی های جاری منهای بدهی های جاری، و منظور از دارایی های جاری، آن گروه از دارایی ها است که شامل نهاد های نقدینگی واحد تجاری، مانند حساب بانک ها، حساب صندوق و سایر حساب های نقدی و موجودی کالا و حساب های دریافتنی منهای حساب های پرداختنی می گردد.
سرمایه در گردش و سرمایه ثابت، هردو از ارکان حسابداری در هر واحد تجاری میباشند. سرمایه در گردش و سرمایه ثابت، هریک اقلامی از حساب ها را در بر می گیرند.
سرمایه ثابت شامل زمین، ساختمان، ماشین آلات و سرمایه گذاری های طولانی مدت می باشد. اقلامی که سرمایه در گردش را در بر می گیرند، شامل حساب های نقدی، یعنی بانک ها و صندوق و موجودی کالا و حساب بدهکاران می گردند.
کار کردهای سرمایه در گردش و سرمایه ثابت در فرآیند فعالیت واحد تجاری از هم متفاوت است. و سرمایه ثابت غالبا به صورت دارایی نسبت گردش سرمایه جاری های ثابت و بلند مدت در روند تولید یا تجارت به طور ثابت و مستمر دخالت دارند. واغلب ارزش ریالی ثابت است ومعمولا افزایش یا کاهشی یا تبدیل و تبدلی را در بر ندارد. سرمایه در گردش بر خلاف سرمایه ثابت، در یک دوره مالی معین، دائما در حال افزایش و کاهش می باشد؛ و نیز در ترکیب های مختلف از دارایی های جاری، جا به جا میشود.
نقش سرمایه در گردش و سرمایه ثابت در تجزیه و تحلیل مالی
تقسیم مجموع دارایی های نقد شونده بر مجموع بدهی های جاری را نسبت سرمایه در گردش یا نسبت آنی می گویند.
نسبت کالا به سرمایه در گردش
همان طور که گفته شد، سرمایه در گردش مابهالتفاوت دارایی جاری و بدهی جاری می باشد. از تقسیم موجودی کالای واحد تجاری بر سرمایه در گردش، نسبت کالا به سرمایه در گردش، بدست می آید. اگر این نسبت بیشتر از یک باشد، گویای کندی گردش کالا و محدودیت توان خرید مجدد کالا و برای واحد تجاری می باشد. و اگر این نسبت کمتر از یک باشد، فرصت واحد تجاری برای خرید کالا بیش تر است.
دیدگاه شما