بررسی تأثیر صرف قیمتی سهام بر بازدهی خریداران عمدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران
این پژوهش به بررسی تأثیر صرف قیمتی سهام بر بازدهی تصاحبکنندگان شرکتها میپردازد و جبران صرف قیمتی پرداختشده برای خریداران از طریق بازدهی سهام، در سالهای پس از انجام معامله را بررسی میکند. بدین منظور معاملات عمدهی منجر به تغییر مدیریت شرکتها طی سالهای 1380 تا 1385 در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده و برای دورهی سه سال بعد مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از آزمون تی ـ تکنمونهای بازدهی سهام برای جبران صرف قیمتی بررسی شده است. شرکتهای هدف بر اساس میزان صرف قیمتی پرداختی در سه گروه شرکتهای بالایی، میانی و پایینی تفکیک شدهاند. نتایج پژوهش بیانگر اینست که در گروه بالایی، صرف قیمتی سهام سه سال پس از انجام معامله، ولی در شرکتهای گروه میانی و پایینی، تنها یک سال پس از انجام معامله با بازدهی سهام جبران میشود. بازدهی تعدیلشده با شاخص صنعت نیز، صرف قیمتی را برای گروههای پایینی، میانی و بالایی بهترتیب در سالهای اول، دوم و سوم جبران میکند.
20.1001.1.10248153.1391.14.2.6.4
عنوان مقاله [English]
A study of the Effect of Acquisition Premium on Acquirer Returns in Tehran Stock Exchange
نویسنده [English]
This research presents a study concerning the relationship between acquisition premium and acquirer returns in acquisition transactions to examine whether the acquirers have been able to earn back the paid premiums through post-acquisition returns after the acquisition. This study is based on data gathered through acquisitions during the period between 2001 and 2006in Tehran Stock Exchange (TSE).One-sample t-test is used to examine the target firm’s yearly stock returns in the three years following the acquisition to find out if post-acquisition stock returns compensate the paid premiums in the acquisitions. Target firms are ranked by acquisition premium and partitioned into three portfolios: low, medium and high premium portfolios. The results show that in the high premium portfolio, the stock returns compensate the premiums in the third year after the acquisition. However, for the low and medium premium portfolios, they compensate only the first year after the acquisition. Also adjusted stock returns could compensate for the premiums in the low, medium and high premium portfolios respectively in the first, second and third years.
اصل مقاله
بررسی تأثیر صرف قیمتی سهام بر بازدهی خریداران عمدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده: این پژوهش به بررسی تأثیر صرف قیمتی سهام بر بازدهی تصاحبکنندگان شرکتها میپردازد و جبران صرف قیمتی پرداختشده برای خریداران از طریق بازدهی سهام، در سالهای پس از انجام معامله را بررسی میکند. بدین منظور معاملات عمدهی منجر به تغییر مدیریت شرکتها طی سالهای 1380 تا 1385 در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده و برای دورهی سه سال بعد مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از آزمون تی ـ تکنمونهای بازدهی سهام برای جبران صرف قیمتی بررسی شده است. شرکتهای هدف بر اساس میزان صرف قیمتی پرداختی در سه گروه شرکتهای بالایی، میانی و پایینی تفکیک شدهاند. نتایج پژوهش بیانگر اینست که در گروه بالایی، صرف قیمتی سهام سه سال پس از انجام معامله، ولی در شرکتهای گروه میانی و پایینی، تنها یک سال پس از انجام معامله با بازدهی سهام جبران میشود. بازدهی تعدیلشده با شاخص صنعت نیز، صرف قیمتی را برای گروههای پایینی، میانی و بالایی بهترتیب در سالهای اول، دوم و سوم جبران میکند.
واژههای کلیدی: تصاحب، خریدار عمدهی سهام، شرکت هدف، صرف قیمتی سهام.
1. استادیار دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
تاریخ دریافت مقاله: 16/02/1391
تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 22/06/1391
نویسنده مسئول مقاله: اصغر عارفی
E-mail:[email protected]
یکی از موضوعات قابل توجه در ادبیات مالی، معاملات عمدهی سهام و مسائل مرتبط با آنها در بازارهای مالی است. اشخاص حقیقی و حقوقی، پیوسته با اهداف مختلفی به خرید عمدهی سهام شرکت موردنظر خود میپردازند. مهمترین هدف خریداران در این معاملات، کسب بازدهی مثبت و افزایش ثروت است. خریداران برای دستیابی به هدف خود، مالکیت و سهام شرکت مورد نظر را به قیمتی بالاتر از قیمت بازار خریداری میکنند، با این امید که صرف قیمتی پرداختشده توسط منافع آتی ناشی از تصاحب سهام جبران شود (Stout, 1990).
تصاحب سهام، به خرید نقدی سهام شرکتهای هدف گفته میشود که بهوسیلهی مزایده اعلام میشود. در تصاحب سهام، خریدار، مالکیت اکثریت شرکت مورد نظر را خریداری و مدیریت کنترلی آن را بهدست میآورد. شرکت خریدار از طریق مذاکره با سهامداران آن ـ که اغلب برخلاف خواستهی مدیران فعلی شرکت هدف است ـ یا از طریق مزایده و مذاکره با مدیران شرکت هدف، تصاحب را انجام میدهند.
در مقابل طرفداران ادغام و تصاحب، دیدگاه دیگری در حال رشد است که ادغام و تصاحب را عامل نابودی ثروت سهامداران شرکت تصاحبکننده میدانند. مخالفان مدعی هستند که نتایج مطالعات بیانگر مطلوبیت بیشتر رشد داخلی و راهاندازی پروژهها و شرکتهای تازه تأسیس نسبت به تصاحب و ادغام است (جهانخانی، ثقفی وعارفی، 1385).
صرف قیمتی پرداخت شده در معاملات عمده و بازدهی خریداران پس از تصاحب سهام شرکت مورد نظر (شرکت هدف)، در اکثر بازارهای مالی، موضوعی است که مورد بررسی پژوهشگران قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسیها در بازارهای مختلف متفاوت است، برخی محققان به این نتیجه رسیدهاند که خریداران پس از تصاحب سهام شرکت هدف، بازدهی بیشتر از آنچه سایرین در بازار کسب کردهاند، بهدست آورده و برخی دیگر به این نتیجه رسیدهاند که تصاحب سهام شرکت هدف، بازدهی اضافی بههمراه نداشته و منجر به زیان شده است. با توجه به اهمیت موضوع ذکر شده، این پژوهش به بررسی وضعیت بازدهی خریداران عمدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران، در مورد معاملاتی میپردازد که صرف قیمتی پرداخت شده است. هدف، یافتن پاسخ این سؤال است که آیا خریداران عمدهی سهام توانستهاند صرف قیمتی پرداخت شده را از طریق بازدهی سهام در سالهای پس از معامله عمده جبران کنند.
دراین پژوهش فرضیههای زیرمورد بررسی قرار میگیرد:
- بازدهی پس از تصاحب شرکتهای هدف، صرف قیمتی پرداخت شده توسط خریداران را جبران نکرده است.
- بازدهی تعدیل شده با شاخص صنعت، پس از تصاحب شرکتهای هدف صرف پرداخت شده توسط خریداران را جبران نکرده است.
هنگامی که اوراق بهادار (سهام، اوراق قرضه و . ) به قیمتی بیش از قیمت جاری تابلو به فروش میرسد، اوراق بهادار مذکور به صرف قیمت فروخته شده است و میزان صرف قیمت آن را با درصد نشان میدهند (جهانخانی، پارسائیان، 1375). این تفاوت قیمت، ناشی از بازدهی منفی بورس عواملی چون وضعیت سودآوری شرکت هدف، میزان تمایل مدیران و سهامداران شرکت هدف به فروش عمدهی سهام، میزان ارزش برآورد شدهی خریداران از منافع آتی حاصل از تصاحب سهام شرکت هدف، خوشبینی یا غرور و تکبر خریداران و. است (Antoniou & Arbour & Zhao, 2008).
استوارت پرداخت صرف قیمتی بالا را عامل کاهش قیمت سهام معرفی کرده است. پرداخت صرف قیمت بالا اغلب منجر به شکست معاملات عمده میشود؛ زیرا میزان صرف قیمتی پرداخت شده توسط خریدار نسبت به بازدهی آتی سهام در سالهای پس از انجام معامله، بسیار بالاتر است (Stewart, 1990).
الکساندریدیس، پتمزاس و تراولس، بازدهی پس از تصاحب خریداران عمدهی سهامِ 39 کشور جهان را طی سالهای 1990 تا 2007 بررسی کردند. میانگین صرف قیمتی سهام پرداخت شده در سه کشور آمریکا، انگلستان و کانادا بالاتر از کشورهای دیگر و بهترتیب برابر 79/45 درصد، 02/42 درصد و 01/37 درصد و میانگین صرف قیمتی سهام در سایر کشورها 91/31 درصد بوده است. بازدهی غیر عادی خریداران در این سه کشور منفی گزارش شده است، اما در سایر کشورها، متوسط بازدهی پس از تصاحب خریداران مثبت بوده است (Alexandridis, Petmezas & Travlos, 2010).
آنتونیو، آربور و ژائو، تأثیر صرف قیمتی سهام پرداخت شده بر بازدهی کوتاهمدت و بلندمدت خریداران عمدهی سهام در انگلستان را بررسی کردهاند. هدف آنها بررسی این موضوع بود که آیا پرداخت صرف قیمتی بالا برای کسب سهام یک شرکت، دلیل کاهش ثروت خریداران عمده پس از تصاحب است؟ در پژوهش آنها، خریداران بر اساس صرف قیمتی سهام پرداختی به سه دسته تقسیم شدهاند: خریدارانی که صرف قیمتی بالا پرداخت کردهاند (خریدارانی که 30 درصد بالایی صرف قیمتیهای پرداخت شده توسط آنها بوده است)، خریدارانی که صرف قیمت متوسط پرداخت کردهاند و خریدارانی که صرف قیمتی پایین پرداخت کردهاند (خریدارانی که 30 درصد پایینی صرف قیمتی پرداخت شده توسط آنها بوده است). نتایج پژوهش در مورد بازدهی کوتاهمدت و بلندمدت خریداران، نشان میدهد که هر سه دسته خریداران مذکور بازدهی منفی داشتهاند، اما اختلاف میان بازدهی آنها قابل توجه و معنادار نبوده است و میزان صرف قیمتی سهام پرداختشده بر بازدهی منفی و کاهش ثروت خریداران پس از تصاحب تأثیری ندارد (Antoniou, Arbou r& Zhao, 2008).
مولر، اشلینگمان و استولز، در پژوهشی دلایل کاهش ارزش و زیان خریداران پس از تصاحب را بررسی کردند که نتایج بیانگر آن بود که شرکتهای خریدار طی سالهای 1998 تا 2001 پس از تصاحب سهام شرکت هدف، 240 میلیارد دلار ضرر کرده بودند. آنها معتقد بودند که نمیتوان این پدیده را نادیده گرفت و آن را انتقال ثروت از خریداران به سهامداران شرکتهای هدف دانست. نتایج حاکی از آن بود که بخش عمدهی معاملات مذکور، مربوط به تصاحب سهام شرکتهای دولتی بوده است و تمامی این معاملات با معاوضهی سهام انجام شده است. تأمین مالی معاملات تصاحب بهروش معاوضهی سهام علامت منفی به بازار نشان داده و از مهمترین عوامل مؤثر بر کاهش ارزش خریداران بوده است (Moeller & Schlingemann & Stulz, 2005).
هو، اولسون و رابینسون، تأثیر تصاحب شرکتها و خلق ارزش برای سهامداران را در بورس اوراق بهادار نیویورک و آمکس مورد بررسی قرار داده و بازدهی غیر عادی خریداران و شرکتهای هدف در بازهی زمانی یکماهه، پیش از اعلام تصاحب تا 3 سال پس از تصاحب در دورههای 4، 7، 12، 24 و 36 ماهه را محاسبه کردند که نتایج پژوهش بیانگر بازدهی منفی شرکتهای خریدار بود (Hou & Olsson & Robinson, 2002).
ریحانه عابد تأثیر تصاحب شرکتها بر بازدهی سهام آنها را طی سالهای 1379 تا 1384 در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرد و از شاخص بازدهی سهام برای بررسی عملکرد تصاحب شرکتها بهره گرفت. او اختلاف معناداری میان میانگین بازدهی سهام قبل و بعد از تصاحب در شرکتهای هدف را با استفاده از روش آماری تی ـ استیودینت و تی ـ استیودنت جفتی مورد آزمون قرار داد. همچنین گروه آزمایش و کنترل نیز برای شناخت اثرات کلان اقتصادی و صنعتی، عملکرد شرکتهای هدف با عملکرد شرکتهای تصاحب نشدهی مشابه از نظر صنعت، آزمون شد. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که عملکرد پس از تصاحب با توجه به شاخص بازدهی سهام بهبود نیافته است (عابد، 1388).
پژوهشهای تصاحب و ادغام شرکتها، دارای چهار رویکرد شامل، مطالعهی رفتار قیمتی سهام، مطالعهی صورتهای مالی، افکارسنجی مدیران و مطالعهی موردی است (Bruner, 2002). رویکرد مطالعاتی این پژوهش، مطالعهی رفتار قیمتی سهام است. در این رویکرد با استفاده از تغییرات قیمت سهام شرکتهای هدف و خریدار، بازدهی سهامداران در حول و حوش تاریخ انجام معامله محاسبه میشود. هدف این رویکرد بررسی میزان افزایش ثروت صاحبان سهام پس از انجام معاملهی عمده است (Brown & Warner, 1985).
روش پژوهش با توجه به استفاده از اطلاعات واقعی گذشته، پسرویدادی است. انتخاب شرکتهای هدف پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازهی زمانی 1380 تا 1385بوده است. منظور از شرکتهای هدف، شرکتهایی هستند که با انجام معاملهی عمدهی سهام، حداقل نسبت دوسوم از اعضای هیأت مدیره آنها تغییر کرده است و خریدار توانایی ابقا و جایگزینی اکثریت هیأت مدیره را کسب کرده است. به علت عدم دسترسی کامل به اطلاعات معاملات عمده و صورتهای مالی شرکتهای هدف پیش از سال 1380، دورهی آغاز پژوهش از سال 1380 در نظر گرفته شده است. همچنین با توجه به تمرکز پژوهش بر بازدهی خریداران سهام شرکتهای هدف تا سه سال پس از انجام معامله، پایان دورهی پژوهش سال 1388 در نظر گرفته شده است.
محاسبهی صرف قیمتی سهام نیز با استفاده از رابطهی شمارهی 1 انجام شده است (جهانخانی و پارسائیان، 1375).
میانگین بازدهی شرکتهای هدف طی دورههای یکساله، دوساله و سهسالهی سهام پس از تصاحب نیز با استفاده از رابطهی شمارهی بازدهی منفی بورس 2 انجام گرفته است.
بازدهی منفی بورس در نخستین هفته بهمن ماه
فعالان بازار سهام در شروع دومین ماه زمستان، بازهم شاهد روند نزولی شاخص کل بورس بودند. این در حالی است که در سه هفته قبل تر نیز بیش از ۱۱۷ هزار واحد ریزش به ثبت رسیده بود.
گزارش خبرنگار ایبِنا؛ در اولین هفته از بهمن ماه ۱۴۰۰، شاخص کل بورس در ادامه روند نزولی سه هفته گذشته، با افت بیش از ۵۰ هزار واحدی مواجه شد و در نهایت بازهدی منفی ۳.۹۱ درصدی به ثبت رسید.
بررسی روند هفتگی بورس نشان می دهد در اولین روز هفته (شنبه ۲ بهمن ماه ۱۴۰۰) شاخص کل بورس اوراق بهادار با افزایش ۲ هزار و ۴۱۱ واحدی معادل ۰.۱۹ درصدی به یک میلیون و ۲۸۱ هزار و ۸۰۵ واحد رسید. این در حالی است که نمادهای معاملاتی فولاد، شپنا، شتران، شبندر و شبریز با بیشترین افزایش، تاثیر مثبتی در روند صعودی شاخص کل بورس داشتند. زا سوی دیگر، در پایان این روز، معاملهگران بورس ۴ میلیارد و ۴۷۵ میلیون برگه بهادار و سهام را در قالب ۳۴۲ هزار و ۹۷۵ نوبت معامله و به ارزش ۳۶ هزار و ۴ میلیارد بازدهی منفی بورس ریال داد و ستد کردند.
در دومین روز هفته (یکشنبه ۳ بهمن ماه ۱۴۰۰) شاخص کل بورس اوراق بهادار با کاهش ۲۵ هزار و ۲۵۴ واحدی معادل ۱.۹۷ درصدی به یک میلیون و ۲۵۶ هزار و ۵۴۶ واحد رسید. این در حالی است که نمادهای معاملاتی فولاد، فملی، فارس، تاپیکو و نوری با بیشترین کاهش، تاثیر منفی در روند نزولی شاخص کل بورس داشتند. از سوی دیگر، معاملهگران بورس ۵ میلیارد و ۷۴۵ میلیون برگه بهادار و سهام را در قالب ۳۱۵ هزار و ۷۴۹ نوبت معامله و به ارزش ۳۳ هزار و ۴۵۰ میلیارد ریال داد و ستد کردند.
در سومین روز هفته (دوشنبه ۴ بهمن ماه ۱۴۰۰) شاخص کل بورس اوراق بهادار با کاهش ۲۱ هزار و ۸۲۴ واحدی معادل ۱.۷۴ درصدی به یک میلیون و ۲۳۴ هزار و ۶۸۸ واحد رسید. این در حالی است که نمادهای معاملاتی فملی، فارس، کچاد، تاپیکو و وامید با بیشترین کاهش، تاثیر منفی در روند نزولی شاخص کل بورس داشتند. از سوی دیگر، معاملهگران بورس ۵ میلیارد و ۴۱۳ میلیون برگه بهادار و سهام را در قالب ۲۹۹ هزار و ۲۹۰ نوبت معامله و به ارزش ۳۱ هزار و ۱۴ میلیارد ریال داد و ستد کردند.
در چهارمین روز هفته (سه شنبه ۵ بهمن ماه ۱۴۰۰) شاخص کل بورس اوراق بهادار با کاهش ۲۶ هزار و ۶۵۹ واحدی معادل ۲.۱۶ درصدی به یک میلیون و ۲۰۸ هزار و ۴۷ واحد رسید. این در حالی است که نمادهای معاملاتی پارسان، فارس، نوری، شپدیس و پارس با بیشترین کاهش، تاثیر منفی در روند نزولی شاخص کل بورس داشتند. از سوی دیگر، معاملهگران بورس ۶ میلیارد و ۴۲۳ میلیون برگه بهادار و سهام را در قالب ۳۰۸ هزار و ۵۱۲ نوبت معامله و به ارزش ۳۷ هزار و ۲۸۱ میلیارد ریال داد و ستد کردند.
در پنجمین روز هفته (چهارشنبه ۶ بهمن ماه ۱۴۰۰) شاخص کل بورس اوراق بهادار با افزایش ۲۱ هزار و ۴۹۶ واحدی معادل ۱.۷۸ درصدی به یک میلیون و ۲۲۹ هزار و ۴۲۲ واحد رسید. به گونه ای که نمادهای معاملاتی فولاد، فملی، فارس، وغدیر و نوری با بیشترین افزایش، تاثیر مثبتی در روند صعودی شاخص کل بورس داشتند. از سوی دیگر، در پایان این روز، معاملهگران بورس ۵ میلیارد و ۹۴۲ میلیون برگه بهادار و سهام را در قالب ۳۳۸ هزار و ۴۵ نوبت معامله و به ارزش ۳۸ هزار و ۶۴۸ میلیارد ریال داد و ستد کردند.
نمادهای پُر تراکنش بورس
در پنج روز معاملاتی این هفته بورس، نمادهای ایران خودرو (خودرو)، فولاد مبارکه اصفهان (فولاد)، ملی صنایع مس ایران (فملی)، سایپا (خساپا)، پالایش نفت اصفهان (شپنا)، پالایش نفت بندرعباس (شبندر) و سایپا (خساپا) در گروه نمادهای پُر تراکنش قرار داشتند.
بازدهی منفی بورس در نیمه اول سال 1401
به گزارش اقتصادنیوز ، بازده شاخص کل بورس از ابتدای سال تاکنون منفی شد. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد نماگر مذکور، با رسیدن به سطح یکمیلیون و ۳۶۷هزار واحدی طی معاملات روز سهشنبه زیانی ۰۱/ ۰درصدی را به ثبت رسانده که بیش از هر چیز ناشی از کاهش قیمتهای جهانی و بیاعتمادی به فضای داخلی بازار سهام است. تداوم این روند سبب شده است کاهش ادامهدار ارزش معاملات خرد از محدوده ۵هزار و ۸۰۰میلیارد تومانی، این متغیر را به سطح هزار و ۳۵۹میلیارد تومان در روز گذشته برساند که حاکی از نبود اقبال به بورس است. بورس تهران در پایان معاملات روز سهشنبه ۲۹شهریور هر آنچه را که از ابتدای سال رشته بود، پنبه کرد و شاخصکل این بازار به محدوده یکمیلیون و ۳۶۷هزار واحد رسید. بررسیها نشان میدهد که بورسیها در این مدت اگرچه تحتتاثیر عوامل منفی نظیر رکود بازارهای جهانی و بیاعتمادی داخلی نسبت به وضعیت بازار بودند، اما همواره به این نکته نیز اذعان کردهاند که بازار سهام بهرغم تمامی نکات منفی موجود، در بسیاری از نمادها از ارزندگی مناسبی برخوردار است و اگر از دام بلاتکلیفیهایی نظیر مذاکرات اتمی رها شود و در کل با عدماطمینان کمتری مواجه باشد احتمالا استعداد لازم برای رشد قیمتها را خواهد داشت. بهار خوشبینی در بازار سهام شاید اگر در واپسین روزهای بهار سالجاری کسی از منفیشدن بازده بورس در نیمه نخست سالجاری سخن میگفت، کمتر کسی سخن او را جدی میگرفت. آغازین روزهای بهار سالجاری چنان در راستای روزهای صعودی بهمن و اسفند سالگذشته پر تب و تاب آغاز شد که تقریبا بسیاری از فعالان بازار سهام را به این نتیجه رسانده بود که این بازار پس از گذراندن تقریبا یک سالو نیم سخت بالاخره رنگ آرامش را خواهد دید. روزهای خوبی برای فعالان بازار سهام بود. از یکطرف قیمتهای جهانی سمت و سویی صعودی داشتند و از سویی دیگر فاصله نرخ دلار آزاد و نیمایی با افزایش قیمت این ارز در بازار آزاد خوشبینیها درخصوص بهبود اوضاع شرکتها و انتشار گزارشهای مطلوب سهماهه را فراهم کرده بود. قیمتها تقریبا هر روز بالا میرفت و تمامی خبرها به نفع روند صعودی بازار سهام بود. در ابتدا تعداد زیادی از فعالان بازار سهام بر این باور بودند که افزایش قیمتها ناشی از ورود به روزهای نخست بهار است که در بسیاری از سالها همواره سمت و سویی مثبت داشته و بهطور سنتی سرمایهگذاری در آن عموما با سود همراه بازدهی منفی بورس بوده است، با اینحال بعدتر همانطور که انتظار میرفت این صعود ادامه پیدا کرد و دلایلی بیشتر از تکرار یک عادت معاملهگرانه را از خود به نمایش گذاشت. بازارها اسیرکرونا بررسی معاملات نیمه نخست سالجاری اشاره به این واقعیت دارد که آنچه که توانسته در روزهای نخست سالجاری منجر به صعود قیمتها در بازار سهام شود دقیقا همان مواردی است که در دوماه پایانی سال۱۴۰۰ بازار سهام را از دام نزولی نجات داد، اگرچه رشد قیمت ارز به محدوده ۳۰هزار تومان همواره جزو عواملی بود که بازار را خوشحال میکرد، اما در روزهای پایانی سالگذشته و روزهای نخست سالجاری کمکم این کژباوری که نرخ بازار آزاد میتواند در صورت صعود به افزایش قیمتها در بازار آزاد منتهی شود، کمکم ازمیان رفت. در ماههای اخیر آنچه که در اینباره بازدهی منفی بورس بیشتر خودنمایی کرد این بود که سرمایهگذاران بالاخره از این عادت کهنه دستبرداشتند و به واقعیت قیمتها در سامانه نیما بیشتر توجه کردند. همین امر سبب شد تا بازار سهام در نهایت رنگ و بویی واقعیتر به خود بگیرد. با این حال نکته مهمی که در جریان بود؛ نه کاهش وابستگی روانی به بازار ارز بلکه اثری بود که ارزهای خارجی از تحولات اقتصادی میپذیرفتند. در سال۲۰۲۰ بود که کرونا همچون یک قویسیاه به یکباره از ناکجاآباد محاسبات کارشناسان اقتصادی مالی سربرآورد و بهعنوان امری غیر منتظره آنهم دقیقا در زمانیکه بازارهای جهانی در حال تسکینیافتن از آثار جنگ تجاری آمریکا با چین بودند، خودنمایی کرد. نرخ مرگومیر بهسرعت بالا رفت و سرمایهگذاران به ناگاه خود را سهامدار شرکتهایی که دیدند که خیلی از آنها یا به واسطه قرنطینههای جهانشمول با کاهش شدید سود روبهرو بودند، یا دستکم از این ناحیه اثرات منفی ملموسی را متحمل میشدند. همین شد که سود سرمایهگذاری بهشدت کاهش پیدا کرد. در اقتصادهای مصرفگرای غربی بهخصوص ایالاتمتحده که برای سالهای متمادی شاهد افت قابلتوجه پسانداز بود، کمکم خود قرنطینه که مترادف با حفظ جان انسانها بود به معضلی اقتصادی تبدیل شد. هزینه دولتها بهشدت بالا رفت و خرجکردن از جیب آنهم در شرایطی که مردم پسانداز اندکی داشتند زمینه را برای افزایش نقش دولتها در زندگی روزمره مردم فراهم کرد. همین شد که ترازنامه بانکهای مرکزی برای تامین هزینههای این قرنطینهها بهسرعت شروع به فربهشدن کردند. بهزبان سادهتر بانکها در حجم وسیعی پول چاپ کردند تا از جیب آینده به نفع امروز پول خرج کنند. اتفاق سادهای بود که در آن زمان بازدهی منفی بورس با بهانههای مختلف بهخوبی توجیه شد. در آن دوره زمانی آنقدر اخبار مرگ و میرهای کرونایی در تمامی کشورهای جهان هولناک بود که کمتر کسی سودای فکرکردن به عواقب این پولسازی بزرگ را داشت، با اینحال تبعات این رویداد تمام نشد و بازارها در نهایت درگیر پیامدهای چاپ پول بزرگ در سراسر جهان شدند. آنچه که میلتون فریدمن، اقتصاددان فقید آمریکایی در هر زمان و مکانی یک پدیده پولی میدانست دامن بازارها و معیشت مردم جان بهدر برده از دام کرونا را گرفت و بسیاری را از خود متاثر کرد. به زبان ساده، تورم آغاز شد. دندهعقب بهرهای بورس آنچه که در این موقع اتفاق افتاد و از سوی بسیاری از کارشناسان به یک رونق تعبیر شد در واقع چیزی نبود بهجز قدم علمکردن انتظارات تورمی که خود را در قامت رشد قیمتها نمایان کرد. میتوان تقریبا گفت که تا به اینجای کار که شرح داده شد، یعنی حدودا تا اواخر بهار همهچیز به نفع بورسیها بود. در شرایطی که بیخبری از مذاکرات برجامی راه را برای افزایش انتظارات تورمی در داخل کشور بازکرده بود، رشد انتظارات مطرحشده در عرصه جهانی بازهم نقشآفرینی کرد تا قیمتها در بورس هر روز بیشتر و بیشتر شوند، اما این روند همانطور که از ابتدا هم مشخص بود نمیتوانست تا ابد ادامهدار باشد. با مشخصشدن نخستین نشانههای شروع این تورم در اقتصاد جهانی، بازارها احتیاط پیشه کردند. سیاستگذاران پولی در بانکهای مرکزی به تکاپو افتادند تا با سیاستهای پولی و انقباضیتر شدن از بار منفی تورم بکاهند. همین شد که بهسرعت افزایش نرخ بهره در دستور کار قرار گرفت. سیاستگذار پولی ایالاتمتحده بهسرعت و در چند مرحله نرخ بهره را افزایش داد. بهدنبال این امر رابطه معکوس نرخ بهره با ارزش دارایی اینبار هم کارگر افتاد و قیمت بسیاری از کامودیتیها با افت جدی روبهرو شد. از آن زمان به بعد میتوان گفت که روند حاکم بر بورس همچنان منفی است. بررسیها نشان میدهد که بیش از دوسوم ارزش بازار در بورس به نمادهای کامودیتیمحور وابسته است و همین امر سببشده افت قیمت کالاهای اساسی در بازارهای جهانی اثر مهمی بر کاهش تقاضا در بورس بگذارد. از آن زمان تاکنون قیمتها در بازار سهام به شکلی آهسته و پیوسته رو به نزول بوده است. شاخصکل که در نقطه اوج خود طی سالجاری به محدوده یکمیلیون و ۶۰۶هزار واحد رسیده بود، رفتهرفته کاهشی شد و با افتادن در مسیر فرسایشی دیگری به محدوده یکمیلیون و ۳۶۷هزار واحد در معاملات روز گذشته رسید، اما آیا رکود در بازارهای جهانی و احتمال افت قیمت کامودیتیها تنها دلیل وضعیت کنونی بود؟ جای خالی اعتماد عمومی بررسیها نشان میدهد که نمیتوان تنها دلیل افت شاخصکل بورس به محدوده کنونی را ناشی از تغییر چشمانداز بازارهای جهانی نسبت به سالهای گذشته دانست. بورسیها در شرایطی سالجاری را سپری میکنند که روند تحولات بازار سهام بهخصوص ناکارآمدیهای رخ داده در سقوط بازار طی سال۹۹ راه را برای اعتماد مردم به بازار سهام بسته است. بورسیها در شرایطی روزهای جاری را سپری میکنند که بررسی وضعیت بورس تهران از ابتدای سالجاری تاکنون حاکی از روند ادامهدار افت ارزش معاملات خرد و همچنین تداوم خروج پول است. بر این اساس از ابتدای سالجاری تاکنون رقمی بالغ بر ۱۹هزار و ۴۸۴میلیاردتومان از پول حقیقیها از بازار مذکور به سمت بازارهای موازی یا پارکینگ پول بیتصمیم؛ یعنی بانک خارج شدهاست. ارزش معاملات خرد که در تاریخ ۲۵اردیبهشت سالجاری با قرارگرفتن در سطح ۵۸۰۷میلیاردتومان در اوج خود قرار داشت در تداوم روند نزولی به شکلی پیوسته کاهش یافت تا در نهایت به محدوده ۱۳۵۹میلیاردتومان طی روز معاملاتی اخیر رسید. بر این اساس ارزش معاملات خرد بهطور میانگین تا پایان دادوستدهای روز بررسیشده به حدود ۳۷۶۹میلیاردتومان رسیده بود که این رقم بیش از دوبرابر رقم اخیر در معاملات روز ۲۹ شهریور است. بر این اساس میتوان گفت که بورسیها در شرایطی روزهای پایانی تابستان سالجاری را به پایان میبرند که برآیند همه این تغییرات سببشده تا بورسی که در روزهای پایانی اردیبهشت بازدهی ۴/ ۱۷درصدی داشت، در خلال معاملات مذکور هر آنچه تاکنون بهدست آورده بود را از دست بدهد و روز گذشته با ثبت بازده ۰۱/ ۰درصدی به انتظار گذران روز معاملاتی آخر برای تعیین سرنوشت بازدهی بورس بنشیند. همچنین بخوانید اثر ابلاغیه مهم بانک مرکزی بر بورس تهران 3 سیگنال بیرونی به بورس /پیش بینی بازار سهام چشم امید بورس تهران به وین تصمیم مهم بانک مرکزی برای بورس و بازار ارز
روزهای منفی بازار بورس، فرصتی برای خرید سهام
تهران- ایرنا- یک کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه از روزهای منفی معاملات بورس میتوان برای خرید سهام با نگاه بازدهی حدود ۴٠ درصدی تا پایان سال استفاده کرد، گفت: نگاه سهامداران برای سرمایهگذاری در بورس نباید کوتاهمدت باشد، بلکه بهتر است بازه زمانی چهار تا ۶ ماه را در نظر داشته باشند.
«پیمان حدادی» امروز (جمعه) در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی ایرنا با اشاره به بازگشت نوسان منفی به معاملات بورس در چند وقت اخیر افزود: در اواخر فصل بهار و فصل تابستان زمینه ایجاد برخی از امیدواریها در معاملات بورس فراهم شد که وجود چنین انتظارات مثبتی در بازار باعث رشد حدود ۴۰ درصدی شاخص بورس شد.
وی با بیان اینکه از ابتدا پیشبینی شده بود که از نیمه مردادماه، معاملات بورس تغییر مسیر دهد و وارد فاز استراحت شود، گفت: سهامداران پیگیر این موضوع بودند که انتظارات مثبت ایجاد شده تا چه میزان تبدیل به واقعیت میشود.
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه نمیتوان چنین انتظاری را داشت که دولت طی یک ماه اقدامات اساسی و تاثیرگذاری را بر روی معاملات بازار سهام انجام دهد، اظهار داشت: با وجود اینکه برخی از مقامات دولتی در صحبتهای خود مواردی به نفع بازار سرمایه مانند عدم افزایش نرخ بهره بانکی و حذف قیمتگذاری دستوری را مطرح کرده بودند، اما این موارد نمیتواند در کوتاهمدت بر روند معاملات این بازار تاثیرگذار باشد.
تاثیر منفی فروش اوراق بر معاملات بازار سهام
وی به فروش اوراق و تاثیر منفی آن بر معاملات بازار سهام تاکید کرد و افزود: روی آوردن به سمت فروش اوراق به لحاظ روانی با تاثیر منفی بر روند بازار همراه است؛ بنابراین یکی از عوامل تاثیرگذار بر نوسانات منفی اخیر بازار و جلوگیری از رشد شاخص بورس، فروش اوراق بود که منجر به کاهش شاخص بورس از محدوده یک میلیون و ۶٠٠ هزار واحد تا محدوده یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد شد.
حدادی خاطرنشان کرد: سهامداران نباید این موضوع را فراموش کنند که اصلاح ایجاد شده در بازار طبیعی بود اما بخشی از آن ناشی از فروش اوراق بود که این اقدام به نفع بازار سرمایه نیست.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: به غیر از فروش اوراق که میتواند منجر به تاثیر منفی بر روند بازار ایجاد شود، ریسک دیگری تهدیدکننده معاملات بازار نیست.
به گفته وی، برخی کاهش نرخ دلار را دیگر ریسک تهدیدکننده بازار عنوان میکنند، در حالی که بعید به نظر میرسد در کوتاهمدت شاهد کاهش احتمالی قیمت ارز باشیم.
حدادی ادامه داد: مؤلفههای کلان اقتصادی نشاندهنده کاهش شدید قیمت ارز نیست زیرا با توجه به مذاکرات احتمالی برجام نمیتوان در کوتاهمدت چندان شاهد کاهش قیمت ارز در بازار بود.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: قیمتها در بازارهای جهانی پس از اصلاحی که تجربه کرده بودند به مرور شروع به رشد کردند و قیمتها در فلزات اساسی مانند سرب، روی، آلومینیوم و نیز نفت و مشتقات نفتی در مرحله افزایش قرار گرفتند.
ریسکی معاملات بازار را تهدید نمیکند
وی با تاکید بر اینکه از دید بنیادی ریسکی تهدیدکننده معاملات بازار نیست، گفت: بررسی تولید و فروش شرکت ها در شهریور ماه معقول بود و انتظار بازار این است که صورتهای مالی ۶ ماهه شرکتها نیز به لحاظ سودآوری مثبت باشند.
حدادی خاطرنشان کرد: اکنون بازارهای موازی با بورس جزو ریسکهای تهدیدکننده بازار هستند، تاکنون رشد قیمتهایی به صورت ماهانه در بازار مسکن، ارز و سکه رخ داده است که بازار سهام از چنین رشدی عقب مانده است و همچنین تاکنون شاهد اثر مثبت رشد قیمت ارز در معاملات بورس نبودهایم.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: از درون بازار ریسکی تهدیدکننده معاملات این بازار نیست اما به هر حال ابهاماتی در خصوص تغییر سطح کلان سازمان بورس وجود دارد که آیا تغییری در سطح مدیریت سازمان بورس رخ می دهد یا خیر، این موضوع از جمله مسایلی است که سهامداران را دچار شک و تردید کرده است.
ارزیابی روند معاملات بورس تا پایان سال
وی روند معاملات بورس تا پایان سال را مورد ارزیابی قرار داد و گفت: این بازار تا پایان سال میتواند بیشترین بازدهی را نسبت به سایر بازارها در اختیار سهامداران قرار دهد اما این موضوع هم باید مدنظر سهامداران باشد که سرمایهگذاری در بورس میتواند با ریسک زیادی نسبت به سایر بازارها همراه باشد و نوسان های ایجاد شده نباید منجر به نگرانی سهامداران و فتارهای هیجانی آنها برای فروش سهام شود.
حدادی به سهامداران پیشنهاد کرد و گفت: نگاه سهامداران برای سرمایهگذاری در بورس نباید خیلی کوتاهمدت یا بلندمدت باشد، بلکه بهتر است بازه زمانی چهار تا ۶ ماه را در نظر داشته باشند و براساس آن سهام بنیادی یا صنایع پیشرو را مدنظر سرمایهگذاریهای خود قرار دهند و براساس آن سبد سرمایه گذاری خود را از سهامی که در چند بازدهی منفی بورس وقت اخیر اصلاح خوبی داشتند، تشکیل دهند و از این طریق وارد بازار شوند.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: از روزهای منفی معاملات بورس میتوان برای خرید سهام مثبت با نگاه بازدهی حدود ۴٠ درصدی تا پایان سال استفاده کرد.
به گزارش ایرنا، شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در پایان معاملات هفتهای که گذشت (چهارشنبه، هفتم مهرماه) با ۵۱ هزار افزایش نسبت به هفته قبل به عدد یکمیلیون و ۴۳۷ هزار واحد رسید؛ براین اساس رشد شاخص کل در هفته جاری حدود ۳.۶ درصد بود.
هفته بازدهی منفی بازارهای مالی در ایران
این هفته تمامی بازارهای مالی، جز بانک، برای سرمایهگذاران خود بازده منفی به ارمغان آوردند. سکه بهار آزادی این هفته با ثبت بازده منفی ۱۰ درصدی به قیمت ۴ میلیون و ۶۰ هزار تومان رسید. ریزش این هفته قیمت سکه را میتوان بزرگترین ریزش هفتگی قیمت سکه در سال ۹۸ دانست. با این ریزش، حباب سکه به حداقل رسیده است و قیمت سکه حول ارزش ذاتی طلای آن معامله میشود. بازده سکه از ابتدای امسال به منفی ۷.۳ درصد رسید. سکه در طول هفته گذشته تمامی بازده مثبت کسب کرده خود را از ابتدای امسال از دست بازدهی منفی بورس داد. قیمت یک گرم طلا ۱۸ عیار نیز با کاهش ۸.۵ درصدی به ۳۹۳ هزار تومان رسید. این کاهش قیمت طلا سبب شد که طلا در طول هفته گذشته حباب منفی بگیرد. بازده طلا از ابتدای امسال به منفی ۷.۳ درصد رسیده است. یورو با کاهش ۷.۴ درصدی در طول هفته گذشته به عدد ۱۳۵۵۰ تومان رسید.
بازده منفی یورو از ابتدای امسال به عدد ۹.۳ درصد رسید. دلار نیز با کاهش ۷.۱درصدی در طول هفته گذشته، مشابه سایر بازارها، بزرگترین ریزش هفتگی خود را در سال ۹۸ ثبت کرد. بازده دلار با ثبت عدد منفی ۱۴ درصد از ابتدای امسال، سرمایهگذاران زیادی را متضرر کرده است.
بورس تهران نیز به تبعیت از سایر بازارهای مالی در این هفته بازده منفی ۱.۱ درصدی را ثبت کرد. هرچند، این بازده منفی برای سرمایهگذاران بورسی چندان ناراحت کننده نبود، زیرا سرمایهگذاران در بورس از ابتدای امسال در حدود ۳۸.۱ درصد بازدهی مثبت کسب کردهاند.
اما در طول هفته گذشته تنها سرمایهگذاران اوراق خزانه و بانک سود کسب کردند. با در نظر گرفتن سود سالانه ۲۰ درصدی اوراق با درآمد ثابت، بازده هفتگی و از ابتدای سال سرمایهگذاران بانکی به ترتیب به ۰.۳۸(صفر ممیز سی و هشت درصد) و ۶.۵۴ درصد رسیده است.
عبور نرخ نیمایی از بازار آزاد
پیشبینیهای هفته گذشته محقق شد و در ادامه روند هفتههای گذشته مبنی بر رشد قیمت ارز در سامانه نیما و کاهش قیمت در بازار آزاد، قیمت ارز نیمایی در لحظاتی از نرخ بازار آزاد نیز پیشی گرفت. قیمت میانگین هفتگی خرید و فروش نیمایی به ۱۱۶۳۷.۸ تومان رسیده است. این عدد حکایت از رشد ۰.۸ (صفر ممیز هشت) درصدی قیمت میانگین هفتگی در سامانه نیما میدهد. این در حالی است که قیمت ارز در بازار آزاد در طول هفته گذشته، حتی عددهای نزدیک به ۱۱۴۰۰ تومان را نیز لمس کرد و در پایان هفته حول عدد ۱۱۹۵۰ تومان آرام گرفت. در واقع، در صورت حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، میتوان امیدوار بود بعد از نزدیک به ۱۰ سال قیمت ارز در ایران دوباره تکنرخی شود. (یا بهحدی نزدیک بازار آزاد شود که انگیزهای برای فساد وجود نداشته باشد.)
رشد قیمت ارز در سامانه نیما به معنای رشد درآمد ارزی شرکتهای صادرکننده بورسی است. در کنار این واقعه، رشد قیمت ارز در سامانه نیما موجب افزایش قیمت محصولات در بورس کالا نیز میشود. این عامل نیز به افزایش درآمد شرکتهای تولیدی کمک میکند. تکنرخی کردن ارز با حذف تمامی رانتهای موجود در اقتصاد، زمینه را برای تولید و شفافیت فراهم میکند. امید است با تکنرخی شدن قیمت ارز بعد از نزدیک به یک دهه، تولید و صادرات ایران هم رونق گیرد.
خبرهای خوش از خودروسازها
با دستور وزیر صنعت، دو خودروساز بزرگ ملزم شدهاند که از محل فروش اموال مازاد، ۲۰۰۰ میلیارد تومان نقدینگی جذب کنند تا بخشی از نیاز مالی، خارج از روشهایی مانند اخذ تسهیلات بانکی و پیشفروش، تأمین شود. از همین رو ایرانخودرو از واگذاری بلوک بانک پارسیان خود خبر داد. ایرانخودرو از مؤسسان اصلی بانک پارسیان است. ارزش کنونی بانک پارسیان با فرض قیمت تابلو به ۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان میرسد. فروش بلوک ۳۳ درصدی بانک پارسیان توسط شرکتهای گروه صنعتی ایرانخودرو، میتواند در حدود ۲ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد این خودروساز بزرگ کشور کند و بخش زیادی از زیان انباشته این گروه خودروسازی را پوشش دهد. باید دید آیا این بار هم مانند سالهای گذشته فروش بلوک بانک پارسیان شکست میخورد، یا بالاخره ایرانخودرو میتواند با فروش این دارایی مهم خود، اندکی از مشکلات کنونی خود بازدهی منفی بورس را کاهش دهد. درصورتی که خودروسازها بتوانند داراییهای مازاد و نامرتبط با تجارت اصلی خود را به فروش برسانند، بهجای دریافت وام (که منجر به هزینههای تأمین مالی سرسامآور برای آنها میشود) از این طریق تأمین مالی خواهند شد.
از طرفی، در هفته گذشته گزارش مهم تولید آزمایشی خودروی پژو ۳۰۱ خبرساز شد. قرار است این خودرو در طول چند ماه آینده با سطح داخلیسازی بیش از ۶۰ درصد به تولید انبوه برسد. برنامهریزی و هدف ایرانخودرو در ۵ سال نخست، تولید ۴۰۰ هزار دستگاه از این محصول است. این محصول درسه فرم و قابلیت به مشتریان عرضه خواهد شد. باید دید برنامه ایرانخودرو تا چه میزان عملی خواهد شد. ورود پلتفرمهای جدید فروش و افزایش سطح داخلیسازی محصولات، میتواند شرایط را برای این خودروساز بهبود بخشد.
خطر افزایش ارزش دلاری بازار سرمایه
از آنجایی که شرایط تولید کشور از سال گذشته با رشد منفی همراه بوده است، عمده رشد بازار سرمایه را میتوان ناشی از رشد دلار در سال گذشته قلمداد کرد. به همین دلیل، رصد ارزش بازار سرمایه بر حسب دلار یکی از معیارهای مناسب برای تشخیص میزان حبابی بودن بازار است. برای سنجش ارزش بازار سرمایه برحسب قیمت دلار، شاخص «قیمت» بازار سرمایه تهران را بر قیمت دلار بازار آزاد تقسیم میکنیم. با مقایسه این عدد با میانگین درازمدت آن، به عددی خواهیم رسید که همارز ارزش بازار سرمایه برحسب قیمت ارز است. شاخص میانگین بلندمدت ارزش دلاری بازار سرمایه با تعریف گفته شده، به ۸.۶۸ رسیده است.
در آخرین روز کاری هفته گذشته، شاخص «قیمت» در بازار سهام به عدد ۶۷۹۹۴.۷ رسیده است و نسبت به تیرماه سال گذشته بیش از ۱۰۰ درصد رشد داشته است. دلار نیز با توجه به رشد بیسابقه خود در نیمه اول سال ۹۷، با آرام گرفتن شرایط در ادامه سال، روند نزولی خود را پیگیری کرد و در تیرماه ۹۸ به عدد ۱۱۹۵۰ تومان رسید. با تقسیم این دو عدد، شاخص دلاری بازار سرمایه را میتوان در حدود ۵.۷ برآورد کرد. شاخص قیمت دلاری بازار سرمایه در آبانماه سال گذشته به عدد ۳ رسید که قعر تاریخی دهساله این شاخص است. در ماههای گذشته به سبب رشد شاخص بورس تهران و کاهش قیمت ارز، این عدد در حدود ۱۰۰ درصد رشد کرد و توانست به رقم ۵.۷ برسد. هرچند همچنان این میزان با رقم ۸.۶۸ میانگین بلندمدت تفاوتی در حدود ۴۰ درصد دارد، اما باید این نکته را گوشزد کرد که در کشور ایران به دلیل تحریمهای گسترده، نمیتوان توقع شرایط عادی داشت و احتمالاً باید عدد میانگین را کمی به سمت پایین تعدیل کرد.
افزایش تنشها بین ایران و انگلستان
تنشهای ایران و کشورهای غربی در ادامه روند گذشته خود، رو به افزایش است. بعد از اقدام ارتش انگلستان مبنی بر توقیف نفتکش حامل نفت ایران در تنگه جبلالطارق، در ساعات پایانی جمعه ۲۸ تیرماه، روابط عمومی سپاه پاسداران خبر توقیف یک نفتکش متعلق به انگلستان را اعلام کرد. بعد از این خبر، دولت انگلستان جلسه فوری تشکیل داد. ترامپ نیز در یک سخنرانی بعد از شنیدن واقعه ادعا کرد که از ایران چیزی جز دردسر عاید نمیشود. باید دید دولت انگلستان برای مقابله بهمثل ایران راهکاری دارد، یا حاضر به معاوضه نفتکش خود با نفتکش حاوی نفت ایران میشود. درصورتیکه ایران با این اقدامات بتواند به طرفهای غربی نشان دهد که از توان کافی برای مقابله بهمثل برخوردار است، ممکن است راهی برای مذاکره متوازن بین ایران و غرب شکل بگیرد. اما اگر این رفتار تهران منجر به تهاجم غرب شود، ممکن است فرصت مذاکره برای همیشه از دست برود. حاکمان ایران در هفتههای بازدهی منفی بورس گذشته در معرض انتخابهای سختی قرار گرفتهاند. باید دید رفتار ایران و غرب در طول هفتههای آینده موجب فشار بیشتر بر ایران میشود یا زمینه را برای مذاکره و تعامل باز میکند.
پیشبینی این هفته
شاخص کل در طول ۳ هفته گذشته در جدال با سد محکم ۲۵۰ هزار واحدی قرار دارد. در طول هفته گذشته، شاخص توانست این مقاومت مهم را پشت سر بگذارد، اما ریسکهای بنیادین بازار سبب قرمز شدن بازار سرمایه در اواسط هفته گذشته شد. شاید بتوان عامل اصلی ریزش بازار سرمایه را کاهش شدید قیمت ارز دانست. هرچند بعضی گروهها همچون گروه خودروسازی در کوتاهمدت از کاهش قیمت ارز استقبال کنند، اما در چنان صورتی، بسیاری از شرکتهای صادراتی افق افزایش سود خود را از دست خواهند داد. همچنین، با کاهش قیمت ارز، ارزش دلاری بازار سرمایه نیز رشد چشمگیری کرده است و به میانگین بلند مدت آن نزدیک شده است.
با توجه به توقیف نفتکش انگلیسی توسط نیروهای سپاه، کاهش شدید قیمت ارز، و رشد شدید بازار سرمایه از ابتدای امسال، باید نسبت به اصلاح کوتاهمدت بازار کمی نگران بود. با توجه به افزایش فشار فروش در آخرین روز هفته، احتمالاً بازار در ابتدای هفته آتی با فشار فروش همراه باشد. درصورتی که اخبار خوش اقتصادی ناشی از تکنرخی شدن ارز پررنگ شود، میتواند بهعنوان محرک در افزایش قیمتها در بازار سهام تلقی شود. به نظر میرسد که میل بازار در هفته آتی بیشتر به سمت منفی است. باید دید که تا انتهای هفته آتی، آیا بازار سرمایه خواهد توانست بر جو منفی غلبه کند و بازده مثبت ثبت کند، یا خیر.
دیدگاه شما