برای درک درستی از تحلیل تکنیکال، به شما دوره استراتژی تحلیل تکنیکال را پیشنهاد می دهیم.
چگونه میتوان انواع نظرسنجی را تجزیه و تحلیل کرد
تجزیه و تحلیل انواع نظرسنجی مشتریان نشان میدهد که شما به دنبال دریافت بازخورد از مشتریان خود هستید. این فرآیند کاری دشوار است. شما برای به دست آوردن بینشی موثر از مشتریان خود به طراحی سوالاتی قوی در پرسشنامه و نظرسنجیها نیاز دارید. بعلاوه این که شما باید بهترین سیستم و پلتفرم توزیع را انتخاب کنید و انواع نظرسنجی را از طریق آن در زمان مناسب با افراد ن در زمان مآن به اشتراک بگذارد. همچنین شما به یک تیم اختصاصی جهت بررسی نتایج نظرسنجی و برجسته کردن روندها و رفتارهای اصلی برای تیمهای بازاریابی، فروش و خدمات مشتری نیاز دارید.
نحوه تجزیه و تحلیل نتایج انواع نظرسنجی
درک سطوح مختلف سنجش
قبل از تجزیه و تحلیل دادهها، باید چهار سطح مختلف سنجش و اندازهگیری را به درستی درک کنید. این سطوح تعیین میکنند که چگونه سوالات نظرسنجی باید اندازهگیری شوند و چه تجزیهوتحلیل آماری روی آنها صورت گیرد. چهار سطح اندازهگیری عبارتند از: مقیاس اسمی، مقیاس ترتیبی، مقیاس فاصلهای و مقیاس نسبی
مقیاس اسمی
مقیاسهای اسمی، دادهها را بدون هیچ مقدار کمی، فقط براساس برچسبها طبقهبندی میکنند. در این مقیاس تنها بودن یا نبودن یک صفت سنجیده میشود. به دلیل عدم اهمیت عددی در آن، فقط میتوانید از ایننوع مقیاسها حالات را تجزیه و تحلیل و بررسی کنید.
مقیاس ترتیبی
این مقیاسها نسبت به مقیاسهای اسمی کمی پیشرفتهتر هستند و در افراد جامعه علاوه بر سنجش دارا بودن یک صفت، شدت و ضعف آن نیز بررسی میشود. درحقیقت برای این مقیاس، مقدار کمی وجود دارد. زیرا یک رتبه بالاتر از رتبه دیگر است و اعداد منسوب به مقولات امکان تنظیم دادهها را با تعیین اولویتها و ترتیبها فراهم میکنند. در مقیاس ترتیبی شما میتوانید حالات و میانه را ازطریق جدولبندی تجزیهوتحلیل و موارد را با هم مقایسه کنید.
مقیاس فاصلهای
مقیاسهای فاصلهای، ترتیب و تفاوت بین مقادیر را نشان میدهند. این مقیاسها دارای مقدار کمی هستند و در آن نقطه صفر واقعی وجود ندارد. این بدان معنی است که شرکتکنندگان باید جوابی را ثبت کنند که در جایی از مقیاس قرار گرفته باشد. شما میتوانید با این مقیاس، حالات، میانه و میانگین را از طریق آزمونهای T و تحلیل همبستگی تجزیهوتحلیل کنید.
مقیاس نسبی
مقیاسهای نسبی، ترتیب و تفاوت مقادیر را نشان میدهند و برخلاف مقیاسهای فاصلهای، دارای نقطه صفر واقعی هستند. شما میتوانید با این مقیاس، حالات، میانه و میانگین از طریق آزمونهای T و تحلیل همبستگی تجزیه و تحلیل کنید.
انتخاب سوالات نظرسنجی
هنگامی که نحوه تجزیه و تحلیل سوالات نظرسنجی را درک کردید. باید سوالهای انواع نظرسنجی که قصد استفاده از آنها را دارید براساس نیاز خود انتخاب و طراحی کنید. سوالات باید در راستای اهداف شما باشند. بعد از طراحی نظرسنجی را برای افراد نزدیک خود ارسال کنید تا از مرتبط بودن آن با اهداف خود اطمینان حاصل نمایید.
نخست، تجزیه و تحلیل دادههای کمی
دادههای کمی ارزشمند هستند. زیرا از آمار برای نتیجهگیری استفاده میکنند. در حالی که دادههای کیفی بینش جالبتری در مورد یک موضوع ارائه میدهند. اما از آنجا که این اطلاعات ذهنی هستند بنابراین تجزیه و تحلیل آنها دشوارتر است. درنتیجه بهتر است هنگام انجام تجزیه و تحلیل انواع نظرسنجی، از دادههای کمی شروع کنید. دلیل این امر آنست که دادههای کمی به شما کمک میکند تا دادههای کیفی خود را بهتر درک کنید. به عنوان مثال، اگر ۶۰٪ از مشتریان اظهار داشتند که از محصول شما راضی نیستند، میتوانید توجه خود را به بررسیهای منفی درباره تجربه کاربر متمرکز کنید. در این حالت میتوانید در سفر مشتری موانع موجود را شناسایی کرده و نقاط درد را که باعث ایجاد ریزش میشوند اصلاح کنید.
درک اهمیت آماری
همه دادهها به اندازه مورد انتظار شما قابل اعتماد نیستند. همه چیز نسبی است و اطمینان از این که پاسخدهندگان، نمایندگان دقیق مخاطبان شما هستند، مهم است. به عنوان مثال، دادههای شما بیان میکند که ۳۳٪ از پاسخدهندگان، نام تجاری شما را به دیگران توصیه میکنند. ۷۵٪ آنها بیش از ۴۰ سال سن دارند. در حالی که مخاطبان هدف شما ۱۸ تا ۲۹ سال هستند. در این حالت، این دادهها از نظر آماری قابل توجه نیستند. زیرا افرادی که نظرسنجی شما را انجام دادهاند مصرفکنندگان ایدهآل شما را نشان نمیدهند.
نمونهگیری تصادفی و انتخاب یک گروه دلخواه از افراد با جمعیت بیشتر میتواند به ایجاد یک نمونه متنوع از پاسخهای نظرسنجی کمک کند. بعلاوه، هرچه تعداد افرادی که در انواع نظرسنجی شما شرکت میکنند بیشتر باشند، نتایج شما دقیقتر خواهند بود.
توجه به علیت و همبستگی
یکی دیگر از جنبههای مهم تجزیه و تحلیل، بررسی دقیق نتیجهگیری است. به عنوان مثال، فرض کنید که ما بین فروش بستنی و سرقت اتومبیل در بوستون ارتباطی مشاهده کردهایم. بیش از یک ماه، با افزایش فروش بستنی، گزارشات مربوط به خودروهای مسروقه نیز افزایش یافت. اگرچه این دادهها ممکن است پیوندی بین این متغیرها را نشان دهند. اما میدانیم که احتمالا هیچ رابطهای میان این دو متغیر وجود ندارد. در مواردی از این دست، به طور معمول یک متغیر سوم (متغیر مستقل) وجود دارد که بر دو متغیر وابسته تاثیر میگذارد. در این مثال، متغیر سوم دما است. با افزایش دما، افراد، بیشتر بستنی میخرند. علاوهبر این، افراد بیشتری خانههای خود را ترک میکنند و بیرون میروند که منجر به فرصتهای بیشتر برای جرم میشود.
مقایسه دادههای جدید با دادههای گذشته
اگرچه دادههای فعلی برای بهروز نگه داشتن شما مناسب هستند. اما باید با دادههایی که در گذشته جمعآوری کردهاید، مقایسه شوند. فرضا اگر دادههای اخیر نشان داده باشند که ۳۳٪ از پاسخدهندگان برند شما را به دیگران توصیه میکنند، شما باید آن را با دادههای قبلی مقایسه کنید و بینید که آیا این بهتر از سال گذشته است یا بدتر؟ نسبت به سه ماهه آخر چطور؟
اگر اولین سالی است که از نظرسنجی استفاده میکنید، این نتایج را معیار تجزیه و تحلیل بعدی خود قرار دهید. نتایج آینده را با این سوابق مقایسه کنید و تغییرات را در طی سه ماه، یک سال یا هر بازه زمانی که ترجیح میدهید ردیابی کنید.
اکنون که همه دادههای خود را جمعآوری و تجزیه و تحلیل کردهاید، قدم بعدی اشتراک آنها با همکاران، مشتریان و سایر سهامداران است. در بخش بعدی نحوه ارائه نتایج نظرسنجی و بهاشتراک گذاشتن دادههای مهم مشتریان با سایر واحدها توضیح داده خواهد شد.
نحوه ارائه نتایج انواع نظرسنجی
از گراف یا نقشهای هندسی و نمودار استفاده کنید.
نمودارها و گرافها یک روش بصری جذاب برای به اشتراکگذاری دادهها هستند. هنگامی که دادهها از طریق یک رسانه تصویری به اشتراک گذاشته میشوند، درک آنها راحتتر است. بااین حال، مهم است که گراف و نموداری را انتخاب کنید که نتایج شما را به درستی نشان دهد.
بسته به نظرسنجی که انجام دادهاید، انواع مختلفی از نمودارها وجود دارند که میتوانید استفاده کنید. برخی از آنها عبارتند تجزیه و تحلیل نمودار از: نمودار دایرهای، نمودار ون، نمودار خطی، نمودار پراکندگی، هیستوگرام، پیکتوگرام و… .
یک جدول داده ایجاد کنید.
جداول یک روش عالی برای به اشتراک گذاشتن دادههای عددی هستند. در این حالت میتوانید از نرمافزارهایی مانند SPSS یا Excel برای نمایش آسان دادهها استفاده کنید.
ارائه بصری ایجاد کنید.
گاهی اوقات ترکیب تصاویر بصری و متن، توصیف کاملتری از یافتههای شما ایجاد میکنند. این حالت به شما فرصتی میدهد تا مراحل اولیه نظرسنجی خود تجزیه و تحلیل نمودار از جمله سوالات تحقیق، فرضیهها و روشهای تجزیه و تحلیل را ارائه دهید. درحقیقت منظور از این مورد این است که شما هم دادههای متنی، هم نمودار و هم جدول را برای نمایش یافتههای خود داشته باشید.
از یک اینفوگرافیک استفاده کنید.
اگر شما نیاز به اشتراکگذاری دادههایی دارید که قسمتی از آنها پیچیده هستند و نیاز به توضیح سریع، دقیق، واضح و بیشتری دارید، میتوانید از طرحهای گرافیگی استفاده کنید. درحقیقت اینفوگرافیکها بسیار کارآمد هستند و اطلاعات پیچیده را بهپیامهای ساده تبدیل میکنند که برای خواندن جذابتر از متن هستند.
تحلیل تکنیکال چیست؟ (Technical Analysis)
تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال یا تجزیه و تحلیل فنی روشی برای پیش بینی رفتار قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است. این دانش در بازارهایی که معاملات آن بر اساس عرضه و تقاضای واقعی شکل می گیرد کاربرد دارد.
تعریف دیگری از تحلیل تکنیکال، هنر دانش پیدا کردن نقاط ورود و خروج در نمودارها برای سرمایه گذاری و کسب سود در بازرهای مالی است.
تحلیل تکنیکال میتواند در هر دارایی با تاریخچه قیمتی مورد استفاده قرار گیرد مانند بازار سهام، بازار آتی، بورس کالا، بازار ارز و سایر اوراق بهادار را شامل میشود.
مبانی تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو بنیان گذار وال استریت ژورنال و نظریه داو در اواخر دهه۱۸۰۰ میلادی معرفی شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون، رابرت رئا، ادسون گولد و جان مگی به تئوری نظریه داو کمک کردند تا مبانی آن شکل گرفت.
در عصر جدید تحلیل تکنیکال متحول شده است که شامل صدها الگو و سیگنال می باشد که طی سالها تحقیق توسعه یافته است.
مبانی تحلیل تکنیکال:
۱٫ همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
یک تحلیل گر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیر گذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی، روانی و سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
پس با توجه به این مفهوم تحلیل قیمت تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم. چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا غلبه کند قیمت کاهش خواهد یافت.
برداشت تحلیل گر تکنیکال از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و عوامل فاندانتالی تاثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند. آنها نشان دهنده میزان تاثیر عوامل پایه ای بازار هستند.
یک تحلیل گر لزوما نبایستی از بازار باهوش تر باشد و یا قادر باشد که پیش بینی های متحیرانه ای در باره تغییرات قیمت انجام دهد. او می داند دلایل زیادی برای نوسان قیمت وجود دارد و صرفا بر این باور است که لزومی به دانستن این دلایل برای پیش بینی تغییرات قیمت وجود ندارد.
۲٫ قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند.
نظریه ثابت شده ای نیز وجود دارد که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند که ناشی از عرضه و تقاضاست . قیمت ها در طول زمان حرکت همیشه با افت خیز های فراوانی همراه خواهند شد که دلیل آن رفتارهای متفاوت سرمایه گذاران به دلیل میزان عرضه و تقاضای موجود در بازار است.
به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. شاید بتوان اینگونه مطرح کرد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت آنها را متوقف کند.
۳٫ تاریخ تکرار می شود.
تاریخ همواره تکرار خواهد شد مخصوصا در بازارهای مالی و رفتار قیمت ها که تحلیل گران تکنیکال به آن معتقد هستند. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می شود که بر اساس احساساتی مانند ترس و هیجان بسیار قابل پیش بینی است. تحلیل گر تکنیکال از الگوهای نمودار برای تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار و درک روند موجود استفاده می کند.
الگوهای نموداری که یکصد سال پیش ترسیم شده اند هنوز هم در نمودرهای حال حاضر بازار شکل می گیرند و تکرار می شوند این کلیدی است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جزء تکرار گذشته.
کدام روش برای تحلیل سهام بهتر است؟
بورس اوراق بهادار یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه است. مهمترین وظیفه این بازار جذب سرمایههای پراکنده و تخصیص بهینهی این منابع به واحدهایی است که هم در جهت توسعه گام بر میدارند و هم منافع مورد انتظار سرمایهگذاران را تامین میکنند.
سرمایهگذاران، با انگیزههای مختلف نقش اساسی در تامین منابع مالی بازی میکنند. واحدهای اقتصادی نیز از جذب سرمایههای پراکنده، اهداف متفاوتی را دنبال میکنند که هدف هر دو گروه، دستیابی به منابع بیشتر و حداکثر کردن ثروت سهامداران است.
یکی از عواملی که در توسعه و رشد پایدار سرمایه نقش موثری دارد، آشنایی سرمایهگذاران و معاملهگران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیلگری آن هاست.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری مهم در بازارها به حساب میآیند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. همچنین معاملهگران و سرمایهگذارا بازار، از «روانشناسی بازار» نیز برای بررسی و تصمیمگیری استفاده میکنند.
شاید روانشناسی بازار را نتوان یک تجزیه و تحلیل نمودار روش تحلیلی مستقل نامید با این حال در ادامه به بررسی این روش نیز خواهیم پرداخت.
1- تحلیل بنیادی
تجزیه و تحلیل بنیادی مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزشی ذاتی است که بوسیلهی سرمایهگذاران قابل برآورد است.
در تحلیل بنیادی برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغییرهای بنیادی انجام میشود.
اگر ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد، زمان برای خرید مناسب است و اگر ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای فروش مناسب است.
در تحلیل بنیادی سرمایهگذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل میکنند تا بتوانند زمان مناسب را برای سرمایهگذاری تشخیص دهند.
سپس به تحلیل صنایع یا بخشهایی از اقتصاد میپردازند که دارای چشم اندازهای آتی مناسبی هستند. در خاتمه نیز تحلیلگر به این نتیجه میرسد که زمان سرمایهگذاری مناسب است و صنعت مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت میکند و سپس به تحلیل شرکتهای آن صنعت میپردازد.
از آنجا که تحلیل بازار دلالت بر زمان مناسب جهت سرمایهگذاری در سهام داشته و تحلیل صنعت به منظور یافتن صنایعی با روشنترین آینده صورت میگیرد، بنابراین سرمایه گذار قادر به انتخاب شرکتهایی با آیندهای بهتر در محدودهی آن صنایع خواهد بود.
به این منظور سرمایهگذار باید بر دو جزء مهم یعنی سودهای تقسیمی و نرخ بازگشت مورد انتظار و یا به صورت بدیل، درآمد و نسبت P/E و تحلیل آنها تکیه کند.
تحلیل بنیادی در سطح شرکت، شامل متغییرهای اصلی مالی برای تخمین ارزش ذاتی شرکت است.
این متغیرها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاک، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش دارایی ها و عوامل دیگر است.
تحلیلهای بعدی میتواند شامل موقعیت رقابتی شرکت در آن صنعت، روابط کارگری، تغییرات تکنولوژیکی، مدیریت، رقابت خارجی و غیره باشد. نتیجه نهایی تحلیل بنیادی در سطح شرکت دادههایی است که برای تخمین قیمت سهام مورد نیاز است.
طرفداران استراتژیهای بنیادی معتقدند که ” قیمت در بلندمدت به سوی ارزش ذاتی میل میکند ” بنابراین هرگاه در فرآیند ارزشگذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکافی بین ارزش و قیمت روز ملاحظه کنند از این مسئله برای نتیجهگیری در مورد ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهام استفاده میکنند.
به طور خلاصه برخی از مزایا و معایب تحلیل بنیادی عبارتند از:
مزایای تحلیل بنیادی:
- ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺰﯾﺖ آن اﻣﻨﯿﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻣﻮاج رواﻧﯽ ﺑﺎزار اﺳﺖ
- تحلیلهای بنیادی مناسب برای سرمایهگذاریهای بلندمدت و تمرکز بر روندهای بلندمدت است
- در نتیجهی تحلیل بنیادی سهام مناسب برای بلندمدت شناسایی میشود
- خطاهای تحلیل بنیادی دارای ضریب پایینتری نسبت به خطاهای تحلیل تکنیکال هستند
معایب تحلیل بنیادی:
- نیاز به تخصص بیشتری در زمینهی مالی دارد
- بکارگیری این تکنیک باید نسبت به مشخصه صنایع و شرکتها متفاوت باشد، و لازمهی آن تحقیقات تجزیه و تحلیل نمودار زمانبر و پر هزینه است
- نیازمند زﻣﺎنی ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکتهاست و ﻣﺤﺪودیتهای اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکتها از موانع آن به حساب میآیند
- درصورت تغییرات محیطی، تحلیل با خطا مواجه میشود
- یادگیری آن پیچیده و زمانبر است
2 – تحلیل تکنیکال
تجزیه تحلیل تکنیکال یکی از روشهای سنتی انتخاب سهام عادی و کاملا متمایز از روش بنیادی است.
برخلاف روش بنیادی که بر دادههایی از قبیل سود سهام، فروش، نرخهای رشد و یا قوانین و مقررات دولتی مبتنی است، روش تجزیه و تحلیل تکنیکی مبتنی بر دادههای منتشر شدهی بازار است. دادههای بازار (market data) شامل قیمت سهام یا سطح شاخص بازار، حجم (تعداد سهام معامله شده) و شاخصهای تکنیکی است.
تحلیل تکنیکال (فنی) تغییر و حرکت قیمت اوراق بهادار را مدنظر دارد و از این دادهها برای پیش بینی تغییرات و حرکت آینده قیمت آن استفاده میکند.
تکنیکالیستها از نمودارهای قیمت استفاده میکنند که این نمودارها اطلاعات ارزشمندی از قبیل حرکات و تغییرات روند قیمت در طول یک بازه زمانی، عکس العمل قبل و بعد از اتفاقات مهم، نوسانات گذشته و حال، حجم و میزان معاملات تاریخی و قدرت نسبی یک سهم نسبت به کل بازار را در اختیار ما قرار میدهند. همچنین تحلیل تکنیکال کمک زیادی به تشخیص زمان ورود به معامله میکند.
تجزیه تحلیل فنی یک روش پیش بینی قیمت با استفاده از قیمتهای گذشته است. این روش مبتنی بر تحلیل عرضه و تقاضای کالاها، سهام، شاخصهای معاملات آتی یا هر ابزار قابل معامله است.
اغلب به این روش، روش تجزیه و تحلیل بازار یا تجزیه و تحلیل داخلی نیز گفته میشود، به این علت که در این روش از طریق ثبت دادههای مربوط به سهام به بررسی عرضه و تقاضای سهام در کل بازار پرداخته میشود.
هدف تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده از زمان است، بعبارت دیگر هدف آن پیش بینی تغییرات قیمتی کوتاهمدت در شاخصهای بازار سهام و سهام بصورت جداگانه است.
این پیشبینی بر مطالعه بازار یا تغییرات سهام از طریق تجزیه و تحلیل دادههای قیمتی و حجم مبادله سهام یا مطالعه شاخصهای تکنیکی مبتنی است. توجه داشته باشید که تجزیه و تحلیلگران تکنیکی نه تنها به سطوح قیمتی بلکه بر تغییرات قیمت نیز توجه داشته و سعی میکنند تغییرات قیمت را پیش بینی نمایند.
به صورت خلاصه، منطق تجزیه و تحلیل تکنیکی عبارت تجزیه و تحلیل نمودار است از:
1. قیمت ها توسط نیروی عرضه و تقاضا تعیین میشوند.
2. عوامل مختلفی از قبیل عوامل بنیادی و عوامل روانشناختی بازار بر میزان عرضه و تقاضا تاثیر میگذارند.
3. قیمت سهام هم زمان با تغییر و تعدیل قیمت سهام به سطوح تعادل جدید، به روند جدید تغییر مییابد.
4. روندها و تغییرات میتوانند از طریق مطالعه تغییرات قیمتی و حجم معامله در طول زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مشخص شود.
معاملهگرهایی که از استراتژیهای تکنیکال استفاده میکنند، معتقدند “همهی اطلاعات مهم بازار در قیمتها و حجم معاملات منعکس شده است” و اگر بخشی از اطلاعات خود را در قیمت نشان نمیدهند، عملا برای فعالان بازار ارزش ندارد.
تحلیلگران تکنیکال از مفاهیم و ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها، خطوط روند، حمایتها و مقاومتها و… برای تحلیل استفاده میکنند.
به طور خلاصه برخی از مزایا و معایب تحلیل تکنیکال عبارتند از:
مزایای تحلیل تکنیکال:
- ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ از اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﺧﻮد در ﺗﻤﺎم ﺑﺎزارﻫﺎ و روي ﺗﻤﺎم ﭼﺎرتها اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎط ﻗﻮت اﯾﻦ ﻧﻮع ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. (درﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ تحلیلگران بنیادی تنها ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﻃﻼﻋﺎت و صورتهای ﻣﺎﻟﯽ ﺧﻮد در ﺑﺎزار ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ و اﯾﻦ ﻧﺎﺷﯽ از ﺣﺠﻢ زﯾﺎد اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ).
- زمان مناسب خرید نقش مهمی در عملکرد معاملهگر دارد و استفاده از روش تحلیل تکنیکال کمک بسزایی در تشخیص زمان خرید میکند.
- مناسبترین زمان ورود یا خروج را در کوتاهمدت نشان میدهد
- هزینه و زمان تحلیل آن کم است
- دورهی آموزش این روش کوتاه است
معایب تحلیل تکنیکال:
- خطاهای تحلیلی در این روش به نسبت تحلیل بنیادی دارای ضریب بالاتری است و به علت تمایلات و تعصب متفاوت افراد، امکان تفسیر و تحلیلهای متفاوتی وجود دارد
- دﺷﻮاري در ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺳﺎﺧت هاي ﻧﺮم اﻓﺰاري ﺟﻬﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم
- عدم کاربرد در سهام شرکتهای کوچک
- ابزارهای تحلیلی گوناگون و زیادی برای این روش وجود دارند
مطالب مرتبط:
3 – روانشناسی بازار
با درنظر گرفتن مباحث گسترده کارایی بازار، گاهاً سرمایه گذاران نگاهی گذرا به بحث روانشناسی در بازارهای مالی و نقشی که احساسات و عواطف در آن ایفا میکند، میاندازند.
مخصوصا اینکه در کوتاهمدت، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران بر قیمتهای سهام و بازارها تاثیر میگذارد. لذا آگاهی از این موارد در رابطه با تصمیمگیریها و درک فرآیندهای بازار مالی ضروری به نظر میرسد.
مالی رفتاری (BEHAVIORAL FINANCE) به معنای مطالعه رفتار سرمایهگذاران با استفاده از این عقیده است که سرمایه گذاران ممکن است به صورت غیرعقلایی عمل نمایند و معمولا هم در بازارها رفتارهایی احساسی به چشم میخورد.
در این نوع روش معاملهگر هیچ تحلیلی جهت پیدا کردن سهم مناسب انجام نمیدهد. در حقیقت معاملات و توجه خود را معطوف به سهامی میکند که مورد توجه بازار است که این توجه از راههای مختلفی قابل شناسایی است:
- سهامی که بیشترین حجم معامله را در روز داشتهاند.
- سهامی که در قسمت پربیننده سایت بورس تهران آمدهاند.
- سهامی که بیشترین نظرات را در شبکههای اجتماعی به خود اختصاص دادهاند.
- سهامی که اخبار داغ و حساسی دارند.
اما مدیریت احساسات در حیطهی معاملات بسیار ضروری است چراکه معاملهگران اغلب باید سریع فکر کنند و در زمانی کوتاه به خرید و فروش سهام بپردازند. در نتیجه برای انجام این کار، نیازمند نظم و برنامهی معاملاتی از قبل تعیینشدهای هستند که بتوانند زمان ورود و خروج به معاملات را بهتر مدیریت کنند.
در این راستا معاملهگران باید دستورالعملهایی مبتنی بر میزان ریسکپذیریشان برای زمان ورود و خروج از یک معامله را در نظر داشته باشند (چه برای اهداف سود خود و چه برای اعمال حد زیانشان) و از این طریق احساسات را از معامله خارج کنند.
علاوه بر این یک معاملهگر میتواند تصمیم بگیرد که در پی تحولاتی خاص، چگونه در خصوص خرید یا فروش سهام مورد نظر خود اقدام نماید و محدودیتهای تعیین شدهای را در خصوص میزان سود یا زیان به ازای هر روز معاملاتی در نظر بگیرد.
به روز بودن معامله گر و کسب مهارت در زمینهی مطالعه ی نمودارها و صورتهای مالی، تجزیه تحلیل اخبار، صنعت و تکنیکهای معاملاتی بسیار حائز اهمیت است. چراکه “دانش”، به معاملهگر کمک میکند تا بهتر بتواند بر ترس خود غلبه نماید.
به طور خلاصه برخی از مزایا و معایب تکنیک روانشناسی بازار عبارتند از:
مزایای روانشناسی بازار:
- کنترل بر احساسات، غلبه بر احساس طمع و یادگیری انعطاف پذیری در حین انجام معاملات
- توانایی تغییر عادات ذهنی جهت همسو شدن با جریان بازار
- آگاهی از آن موجب میشود تا با برنامهریزی قبلی و استراتژی مدون وارد بازاهای سرمایه گذاری شوید
- باعث میشود تا اقدامات سرمایهگذاری خود را براساس منطق پیش ببرید و از تصمیمات احساسی جلوگیری کنید
معایب روانشناسی بازار:
- این دسته از استراتژیهای معاملاتی بسیار پر ریسک هستند
- آگاهی از مباحث روانشناسی بازار، مکملی در کنار انواع تحلیلهای بازار مالی به حساب میآید و به خودی خود کافی نیست. درک فرآیندها و تکنیکهای بازار مالی، مسیر فرصتهای خرید و فروش را فراهم میآورد و کنترل احساسات شخصی و پیش بینی هیجانات سرمایهگذاران نیز در این بین میتواند نقش به سزایی را در میزان سود و زیان فرد ایفا کند.
مطالب مرتبط:
از کدام روش برای تحلیل سهام استفاده کنیم؟
انتخاب بین تحلیل بنیادی و تکنیکال به بازه زمانی سرمایهگذاری، اهداف و شرایط شخص بستگی دارد. اما بطور کلی بیشتر سرمایهگذاران و معاملهگران حرفهای در بورس ایران توصیه میکنند همزمان از تحلیلهای بنیادی و تکنیکال برای انتخاب سهام و تصمیمگیری استفاده شود.
به ترکیب این دو نوع تحلیل، تحلیل تکنوفاندامنتال گفته میشود.
با این حال، در برخی شرایط امکان استفاده از این دو تحلیل نیست و حتی چنین نیازی وجود ندارد. مثلا اشخاصی که نوسانگیریهای کوتاهمدت روزانه انجام میدهند طبیعتا نمیتوانند زمان زیادی برای تحلیل بنیادی صرف کنند و نیازی نیز ندارند.
این افراد صرفا با تحلیل نمودارها و روانشناسی بازار تصمیمات خرید و فروش خود را میگیرند.
با خواندن جدول زیر میتوانید به شکلی دقیقتر انتخاب تحلیل مناسب را انجام دهید.
شما از چه روشی برای تحلیل سهام استفاده میکنید؟ تجربیات خود را در بخش دیدگاه بنویسید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال چیست؟
با افزایش محبوبیت بیت کوین و سایر ارزهای رمزنگاری شده، تعداد معامله تجزیه و تحلیل نمودار گران در بازار رمزنگاری نیز افزایش می یابد. نوسانات زیاد ارزهای رمزنگاری شده به معامله گران اجازه می دهد تا از نوسانات قیمت پول خوبی به دست آورند اما تمرکز بر شانس در معاملات ایده خوبی نیست. یک معامله گر باید به طور مداوم بازار را تحلیل کند، خوشبختانه امروزه چندین روش تجزیه و تحلیل بازار موجود است. یکی از این روش ها، تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال است.
روش یادگیری تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال
تجزیه و تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال، روشی است که برای تعیین چگونگی و زمان معامله دارایی و پیش بینی حرکت احتمالی قیمت، از طریق مطالعه داده های گذشته بازار امکان پذیر است. برخلاف تحلیل بنیادی، تجزیه و تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال در بازار، سعی در تعیین "قیمت واقعی" دارایی ندارد اما در عوض، به سابقه حرکت قیمت دارایی متکی است.
نظریه داو
تجزیه و تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال بر اساس نظریه داو است، که از نام سازنده آن چارلز داو نامگذاری شده است. این نظریه شامل شش ایده اساسی است.
1. بازار همه چیز را تخفیف می دهد. بر اساس این ایده، قیمت یک دارایی در حال حاضر شامل تمام اطلاعات مربوط به این دارایی، از جمله احساسات بازار و انتظارات معامله گران است.
2. سه نوع روند بازار وجود دارد: حرکت قیمت ها آشفته نبوده و در روندها به صورت معمولی حرکت می کند. روندهای اصلی یا اولیه وجود دارد که از چند ماه پیش تا بیش از یک سال ادامه دارد. برخی از مواقع در روندهای اولیه، روندهای ثانویه ای نیز وجود دارد که در اصطلاح به آنها اصلاح گرایش های اولیه گفته می شود و معمولا چند هفته بیشتر طول نمی کشد. روندهای کوتاه یا جزئی وجود دارد که کمتر از یک یا دو هفته طول می کشد.
برای درک درستی از تحلیل تکنیکال، تجزیه و تحلیل نمودار به شما دوره استراتژی تحلیل تکنیکال را پیشنهاد می دهیم.
3. سه مرحله از روندهای اولیه وجود دارد. هر روند اولیه دارای سه مرحله متوالی است:
- تجمع: در این مرحله، معامله گران با تجربه، شروع به خرید یا فروش دارایی می کنند. از آنجا که تعداد آنها بسیار کم است، قیمت نیز تغییر چندانی نمی کند.
- مشارکت عمومی: همانطور که معامله گران بیشتری متوجه روند جدیدی می شوند و آن را دنبال می کنند، قیمت به سرعت تغییر می کند.
- توزیع: معامله گران باتجربه در طول گمانه زنی های گسترده شروع به توزیع دارایی های خود می کنند.
4. شاخص ها باید یکدیگر را تأیید کنند. سیگنال های یک شاخص باید سیگنال های شاخص دیگر را تأیید کنند. از نظر بازار ارزهای رمزنگاری شده، این اصل را می توان در ارتباط بین حرکت جفت ارزهای رمزنگاری شده مشاهده کرد.
5. حجم باید روند را تأیید کند. اگر حرکت قیمت با افزایش حجم همراه باشد، به این معنی است که قیمت در جهت روند حرکت می کند. در صورت کاهش حجم، قیمت برخلاف روند حرکت می کند.
6. یک روند ادامه می یابد تا زمانی که سیگنال های واضحی از واژگونی خود نشان دهد. به احتمال زیاد قیمت تا روند فعلی مطابقت دارد تا اینکه تغییر روند شکل گیرد. شناسایی روند معکوس در روندهای اولیه می تواند مشکل باشد. معکوس ها اغلب با روندهای ثانویه اشتباه گرفته می شوند.
چگونه نمودارهای تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال را بخوانیم؟
روش های زیادی برای تجزیه و تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال وجود دارد اما هریک به یک نوع خاصی تعلق دارند:
- تجزیه و تحلیل شمعدانی
- الگوهای نمودار
- فراوانی معامله، حجم و .
- اندیکاتورهای تکنیکال
- سطوح مقاومت و حمایت
معامله گران باتجربه معمولاً چندین روش مختلف را در روش های خود ترکیب کرده و منتظر تأیید متقابل آنها هستند. یک سیگنال تأیید شده را می توان برای تصمیم گیری مطمئن تر دانست.
این نکته را در نظر داشته باشید که نمی توان به طور دقیق مشخص کرد که قیمت در آینده چگونه حرکت می کند اما می توان تعیین کرد که چه موقعیت هایی احتمالاً برای باز کردن موقعیت مناسب بوده و کدام موقعیت ها مناسب نیستند. به همین دلیل همیشه مهم است که مدیریت ریسک را در نظر داشته باشید.
تایم فریم معاملات
هیچ زمان بندی کاملی برای هر ارز دیجیتال وجود ندارد. بازه های زمانی طولانی تر به طور کلی مهمتر هستند اما این بدان معنا نیست که در بازه های زمانی کوتاه تر معاملات خوبی پیدا نمی کنید. چندین بازه زمانی را بررسی کنید و فرصت های معاملاتی را بر این اساس ارزیابی کنید.
انتخاب یک بازه زمانی به استراتژی معامله گر بستگی دارد. به اصطلاح اسکالپرها، تجزیه و تحلیل نمودار که موقعیت های خود را به سرعت باز و بسته می کنند، بازه های زمانی بسیار کوتاهی مانند نمودارهای 1 دقیقه یا 5 دقیقه را ترجیح می دهند. معامله گرانی که معمولاً در یک روز وارد معاملات می شوند و از آن خارج می شوند، در درجه اول از نمودارهای 5 دقیقه ای، 15 دقیقه ای یا ساعتی استفاده می کنند اما آن دسته از معامله گرانی که رویکرد بلندمدت را برای معامله ترجیح می دهند از نمودارهای روزانه یا حتی هفتگی استفاده می کنند. وقتی بازار نوسانات شدیدی را تجربه می کند، اغلب زمان کوتاه تری برای شناسایی نقاط ورود و خروج مورد نیاز است.
حجم معاملات
حجم معاملات نقش مهمی در تجزیه و تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال دارد. حجم، تعداد ارزهای دیجیتالی معامله شده در بازه زمانی انتخاب شده است. در نمودارهای تحلیل تکنیکال، نمودار افقی نشان دهنده قیمت و نمودار عمودی حجم را نشان می دهد. هر چقدر حجم معاملات بیشتر باشد، روند معاملات قویتر خواهد بود.
کندل استیک
کندل استیک های ژاپنی محبوب ترین نوع نمودار برای خواندن و تجزیه و تحلیل نمودارهای قیمت هستند. هر یک از این کندل ها، حرکت قیمت ارز دیجیتال را در بازه زمانی مشخص نشان می دهد. هر کندل از یک بدنه و تا دو سایه تشکیل شده و می تواند سبز یا قرمز باشد. بدنه نشان دهنده تفاوت بین قیمت های باز شدن و بسته شدن است. اگر بدنه سبز باشد، پایین آن قیمت باز شدن و بالای آن قیمت بسته شدن را نشان می دهد. در مورد شمع های قرمز، عکس آن صادق است. بنابراین، شمعدان سبز نشان می دهد که قیمت بسته شدن در این دوره بیشتر از قیمت باز شدن بوده، بدان معنا که قیمت افزایش می یابد. کندل های سبز "صعودی" بوده اما، کندل های قرمز نشان دهنده کاهش قیمت و "نزولی" نامیده می شود.
سایه هایی که از بدنه منشا می گیرد، محدوده قیمت ها را از پایین ترین تا بالاترین در آن مدت نشان می دهند.
این نوع نمودار قیمت بسیار مفید است زیرا مهمترین اطلاعات را در مورد تغییرات قیمت در یک زمان معین به ما نشان می دهد. ما به وضوح درک می کنیم که آیا قیمت در بازه زمانی انتخاب شده افزایش یا کاهش یافته است و حداکثر و حداقل ارزش قیمت را برای آن دوره مشاهده می کنیم.
گاهی اوقات، گروهی از کندل ها، با نام های خود در الگوهای قابل تشخیص قرار می گیرند. از این ابزارها برای تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال استفاده می شود. در ادامه به بررسی برخی از این موارد می پردازیم، با ما همراه باشید.
مطالعه مقاله پرایس اکشن ال بروکس را در وب سایت به شما پیشنهاد می کنیم.
الگوهای معکوس صعودی
الگوهای معکوس صعودی پس از کاهش قیمت شکل می گیرد و نشان دهنده تغییر احتمالی روند است که شامل این سه تا الگو است:
- چکش صعودی یک الگوی تک شمعی بوده که بدنه آن، کوتاه با سایه کوچک است. نشان دهنده این است که فروشندگان در این مدت قیمت را پایین می آورند و به دنبال آن فشار شدید خریداران باعث می شود که این دوره با بسته شدن با شدت بیشتری به پایان برسد.
- الگوی انگلفینگ صعودی، یک الگوی دو شمعی است. بدنه شمع دوم صعودی، بدنه شمع اول را که نزولی است کاملاً می پوشاند. این الگو به این معنی است که فشار خریداران بر فروشندگان غلبه کرده و حرکت صعودی از حرکت نزولی قوی تر است.
- الگوی ستاره صبحگاهی که شامل یک شمع با بدنه بسیار کوچک بین شمع های بلند نزولی و صعودی است. علاوه بر این، بدنه شمع میانی با بدنه شمعی نزولی همپوشانی ندارد. این الگو به این معنی است که فشار فروشندگان به پایان رسیده و این روند در حال حاضر صعودی است.
الگوهای معکوس خرسی
- الگوی ستاره تیراندازی، یک الگوی تک شمعی بوده که در اصل مخالف الگوی چکش صعودی است. الگوی ستاره تیراندازی، بدنه کوچکی داشته سایه کمی نداشته و سایه بالایی آن، بلند است.
- الگوی انگلفینگ خرسی، یک الگوی دو شمعی است. همانطور که از نامش مشخص است این الگو برعکس الگوی بلعیدن صعودی است. این الگو دارای اولین شمع صعودی بوده که بدنه آن کاملاً توسط یک شمع نزولی دوم پوشانده شده است.
- الگوی ستاره عصرگاهی، همانطور که قبلاً حدس زده اید، این برعکس الگوی ستاره صبحگاهی است. این الگو شامل یک شمع با بدنه بسیار کوچک بین دو شمع بلند بوده که اولی صعودی و دومی نزولی است.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت، سطوح قیمتی کلیدی هستند که در آن خریداران یا فروشندگان به ترتیب وارد بازار می شوند و حجم معاملات کافی را برای توقف یا معکوس حرکت قیمت انجام می دهند. این سطوح با لمس چندین بار قیمت بدون عبور از آن مشخص می شود.
سطح حمایتی، سطحی است که در آن تقاضای یک دارایی به اندازه کافی قوی بوده تا از کاهش قیمت جلوگیری کند. پشتیبانی همیشه زیر قیمت فعلی بوده و معامله گران تمایل به خرید تجزیه و تحلیل نمودار در سطح پشتیبانی دارند که باعث افزایش قیمت می شود.
مقاومت سطحی است که عرضه دارایی به اندازه کافی قوی بوده تا مانع از افزایش بیشتر قیمت شود. سطح مقاومت همیشه بالاتر از قیمت فعلی ارز دیجیتال است. در این حالت معامله گران تمایل به فروش در سطوح مقاومتی دارند که قیمت را پایین می آورد. هنگامی که قیمت از سطح مقاومت عبور می کند، به حمایت جدید تبدیل می شود. به همین ترتیب، اگر قیمت از سطح حمایت عبور کند و پایین بیاید، این سطح حمایت به مقاومت جدید تبدیل می شود.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
شاخص ها محاسبات خاصی بر اساس آمارهای مختلف مانند قیمت و حجم هستند. آنها معمولاً به صورت دیدگاهی (خطوط، هیستوگرام ها و غیره) ارائه می شوند که به طور خودکار به نمودار اضافه می شوند. شاخص ها به عنوان ابزارهای اضافی برای کمک به معامله گران برای خرید یا فروش سیگنال ها طراحی شده اند. شاخص های زیادی وجود دارد که به طور گسترده ای توسط معامله گران کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرد.
شاخص قدرت نسبی
یکی از مهم ترین اندیکاتورها، شاخص قدرت نسبی یا همان RSI است. این اندیکاتورها، اندازه تغییرات قیمت اخیر را برای شناسایی شرایط خرید بیش از حد در قیمت دارایی را اندازه گیری می کند و بین 0 تا 100 حرکت می کند. وقتی RSI بالای 70 باشد، دارایی تجزیه و تحلیل نمودار خریداری شده تلقی می شود و احتمال خوبی برای کاهش قیمت وجود دارد. وقتی RSI زیر 30 باشد، دارایی بیش از حد فروخته شده در نظر گرفته می شود و احتمال خوبی وجود دارد که قیمت افزایش یابد. با این حال، بهتر است به یاد داشته باشید که RSI، مانند سایر شاخص ها، تنها یک ابزار کمکی است و نباید از آن به عنوان سیگنال خرید یا فروش اولیه برای تصمیم گیری استفاده کرد.
بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال
قبل از رایانه و اینترنت، تجزیه و تحلیل تکنیکال به صورت دستی بر روی کاغذ انجام می شد. در حال حاضر، تقریباً غیرممکن است که بتوانید آن را بدون ابزارهای مناسب کامپیوتری انجام دهید. اگرچه صرافی های ارز دیجیتال معمولاً مجموعه ای از ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال را در اختیار کاربران خود قرار می دهند اما از نظر راحتی، تنوع و قدرت نمی توانند با سیستم عامل های تخصصی رقابت کنند.
TradingView
بهترین پلتفرم برای تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال، سایت TradingView است که می تواند به عنوان یک نرم افزار قدرتمند تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، توسط معامله گران مبتدی و حرفه ای استفاده شود. تنوع و لیست گسترده ای از ویژگی ها، TradingView را به یکی از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال کرده که یک معامله گر می تواند از آن استفاده کند. مزیت بزرگی که این برنامه دارد، رایگان بودن آن است که معامله گران مبتدی می توانند از آن استفاده کنند.
نمودار Coinigy
از دیگر بسترهای محبوبی است که نه تنها به شما امکان می دهد به نمودارهای تجزیه و تحلیل فنی ارزهای دیجیتالی بپردازید، بلکه این قابلیت را خواهید داشت که دیگر ابزارها را بررسی کرده و این امکان را به شما می دهد ارزهای رمزپایه را در چندین بستر مبادله کنید. این نکته را در نظر داشته باشید که این ابزار رایگان نبوده و تنها ایجاد حساب کاربری در آن به صورت رایگان است.
Cryptowatch
یک پلتفرم نمودار و معاملات ارزهای رمزنگاری شده است که متعلق به صرافی کراکن است. در صورت که تنها از نمودارهای این ابزار استفاده شود، جزو ابزارهای رایگان محسوب می شود. اطلاعاتی که در این پلتفرم وجود دارد تنها برای اصول اولیه تحلیل تکنیکال بوده و می تواند برای معاملات ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار بگیرد.
تجزیه و تحلیل نمودار
مطالبی که در این صفحه می خوانیم
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال ابزار یا روشی است که برای پیشبینی حرکت احتمالی قیمت آتی یک اوراق بهادار – مانند یک سهم یا جفت ارز – بر اساس دادههای بازار استفاده میشود.
تئوری پشت اعتبار تحلیل تکنیکال این است که اقدامات جمعی – خرید و فروش – همه شرکت کنندگان در بازار به طور دقیق منعکس کننده تمام اطلاعات مربوط به اوراق بهادار معامله شده است، و بنابراین، به طور مداوم ارزش بازار منصفانه را به اوراق بهادار اختصاص می دهند. .
قیمت گذشته به عنوان شاخصی از عملکرد آینده
معامله گران فنی بر این باورند که عملکرد قیمت فعلی یا گذشته در بازار قابل اطمینان ترین شاخص عملکرد قیمت در آینده است.
تحلیل تکنیکال تنها توسط معامله گران تکنیکال استفاده نمی شود. بسیاری از معاملهگران بنیادی از تحلیل بنیادی برای تعیین اینکه آیا باید در بازار خرید کنند یا خیر، استفاده میکنند، اما پس از اتخاذ این تصمیم، از تحلیل تکنیکال برای مشخص کردن سطوح قیمت ورودی خوب و کم ریسک استفاده میکنند.
انواع مختلف نمودار تحلیل تکنیکال در فریم های زمانی مختلف
معامله گران فنی نمودارهای قیمت را تجزیه و تحلیل می کنند تا حرکت قیمت را پیش بینی کنند. دو متغیر اصلی برای تحلیل تکنیکال، بازههای زمانی در نظر گرفته شده و شاخصهای فنی خاصی هستند که معاملهگر برای استفاده انتخاب میکند.
بازه های زمانی تحلیل تکنیکال نشان داده شده در نمودارها از یک دقیقه تا ماهانه یا حتی سالانه متغیر است. بازه های زمانی محبوبی که تحلیلگران فنی اغلب بررسی می کنند عبارتند از:
نمودار 5 دقیقه ای
نمودار 15 دقیقه ای
چارچوب زمانی که یک معاملهگر برای مطالعه انتخاب میکند، معمولاً توسط سبک معاملاتی شخصی آن معاملهگر تعیین میشود. معاملهگران درون روزی، معاملهگرانی که موقعیتهای معاملاتی را در یک روز معاملاتی باز و بسته میکنند، طرفدار تجزیه و تحلیل حرکت قیمت در نمودارهای بازه زمانی کوتاهتر، مانند نمودارهای 5 دقیقهای یا 15 دقیقهای هستند. معامله گران بلندمدت که موقعیت های بازار را یک شبه و برای مدت طولانی نگه می دارند، تمایل بیشتری به تجزیه و تحلیل بازارها با استفاده از نمودارهای ساعتی، 4 ساعته، روزانه یا حتی هفتگی دارند.
حرکت قیمت که در یک بازه زمانی 15 دقیقه ای رخ می دهد ممکن است برای معامله گر درون روزی که به دنبال فرصتی برای دریافت سود از نوسانات قیمت در طول یک روز معاملاتی است، بسیار مهم باشد. با این حال، همان حرکت قیمتی که در نمودار روزانه یا هفتگی مشاهده میشود، ممکن است برای اهداف بلندمدت تجاری مهم یا نشاندهنده نباشد.
نشان دادن این موضوع با مشاهده عملکرد قیمت یکسان در نمودارهای بازه زمانی مختلف ساده است. نمودار روزانه زیر برای نقره، معاملات قیمت را در همان محدوده، از تقریباً 16 دلار تا 18.50 دلار، نشان می دهد که در چند ماه گذشته در آن بوده است. یک سرمایهگذار بلندمدت نقره ممکن است بر اساس این واقعیت که قیمت تقریباً نزدیک به پایین آن محدوده است، تمایل به خرید نقره داشته باشد.
با این حال، همان اقدام قیمتی که در نمودار ساعتی (زیر) مشاهده میشود، یک روند نزولی ثابت را نشان میدهد که در چند ساعت گذشته تا حدودی شتاب گرفته است. سرمایهگذار نقرهای که فقط به انجام معاملات درون روز علاقه دارد، احتمالاً از خرید این فلز گرانبها بر اساس عملکرد قیمت نمودار ساعتی اجتناب میکند.
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی رایج ترین روش برای نشان دادن حرکت قیمت در نمودار است. یک کندل از عمل قیمت در یک دوره زمانی واحد برای هر بازه زمانی تشکیل می شود. هر کندل در نمودار ساعتی عمل قیمت را به مدت یک ساعت نشان می دهد، در حالی که هر کندل در نمودار 4 ساعته عملکرد قیمت را در هر دوره زمانی 4 ساعته نشان می دهد.
کندلها به صورت زیر «کشیده» میشوند / شکل میگیرند: بالاترین نقطه کندل، بالاترین قیمت اوراق بهادار معامله شده در آن دوره زمانی را نشان میدهد، و پایینترین نقطه کندل نشاندهنده پایینترین قیمت در آن زمان است. “بدنه” یک کندل (بلوک های قرمز یا آبی مربوطه، یا قطعات ضخیم تر هر کندل همانطور که در نمودارهای بالا نشان داده شده است) قیمت های باز و بسته شدن را برای دوره زمانی نشان می دهد. اگر بدنه شمعدانی آبی تشکیل شود، این نشان می دهد که قیمت بسته شدن (بالای بدنه شمعدان) بالاتر از قیمت افتتاحیه (پایین بدنه شمعدان) بوده است. برعکس، اگر بدنه شمعدانی قرمز تشکیل شود، قیمت افتتاحیه بالاتر از قیمت بسته شدن بود.
رنگ های شمعدانی انتخاب های دلخواه هستند. برخی از معاملهگران از بدنههای شمعدانی سفید و مشکی استفاده میکنند (این فرمت رنگی پیشفرض است و بنابراین بیشترین استفاده را دارد). معامله گران دیگر ممکن است از سبز و قرمز یا آبی و زرد استفاده کنند. هر رنگی که انتخاب شود، راه آسانی برای تعیین اینکه آیا قیمت در پایان یک دوره زمانی معین بالاتر یا پایین تر بسته می شود، در یک نگاه فراهم می کند. تجزیه و تحلیل فنی با استفاده از نمودارهای شمعی اغلب ساده تر از استفاده از نمودار میله ای استاندارد است، زیرا تحلیلگر نشانه ها و الگوهای بصری بیشتری را دریافت می کند.
الگوهای شمعدانی – Dojis
الگوهای شمعدانی(نمودار شعمی)، که توسط یک کندل یا متوالی دو یا سه کندل شکل میگیرند، برخی از پرکاربردترین شاخصهای فنی برای شناسایی معکوسهای بالقوه بازار یا تغییر روند هستند.
برای مثال کندلهای Doji نشاندهنده بلاتکلیفی در بازار هستند که ممکن است سیگنالی برای تغییر روند قریبالوقوع یا معکوس شدن بازار باشد. ویژگی منحصر به فرد شمعدان دوجی این است که قیمت باز و بسته شدن یکسان است، به طوری که بدنه کندل یک خط صاف است. هرچه «سایهها» یا «دم» بالایی و/یا پایینی روی شمعدان دوجی طولانیتر باشد – بخشی از کندل که محدوده کم تا زیاد را برای دوره زمانی نشان میدهد – نشاندهنده عدم تصمیم و پتانسیل بازار قویتر است. واژگونی.
انواع مختلفی از شمعدان های دوجی وجود دارد که هر کدام نام متمایز خود را دارند، همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است.
دوجی معمولی دوجی پا بلند است که در آن قیمت در هر جهت تقریباً به یک اندازه گسترش می یابد و در وسط محدوده قیمت برای دوره زمانی باز و بسته می شود. ظاهر شمعدان نشانه بصری واضحی از عدم تصمیم گیری در بازار می دهد. هنگامی که یک دوجی مانند این پس از یک روند صعودی یا روند نزولی طولانی در یک بازار ظاهر می شود، معمولاً به عنوان سیگنال بازگشت احتمالی بازار، تغییر روند به جهت مخالف تفسیر می شود.
سنجاقک دوجی، هنگامی که پس از یک روند نزولی طولانی ظاهر می شود، نشانه بازگشت احتمالی آینده به سمت صعودی است. بررسی اکشن قیمت نشان داده شده توسط سنجاقک دوجی تفسیر منطقی آن را توضیح می دهد. سنجاقک نشان می دهد که فروشندگان قیمت را به طور قابل توجهی پایین می آورند (دم بلند پایین)، اما در پایان دوره، قیمت بهبود می یابد تا در بالاترین نقطه خود بسته شود. کندل اساساً نشان دهنده رد فشار طولانی به سمت پایین است.
نام دوجی سنگ قبر به وضوح نشان می دهد که نشان دهنده خبر بدی برای خریداران است. برعکس سازند سنجاقک، سنگ قبر دوجی نشان دهنده رد شدید تلاش برای بالا بردن قیمت های بازار است و در نتیجه نشان می دهد که ممکن است یک معکوس بالقوه نزولی در پی داشته باشد.
دوجی نادر و چهار قیمتی، که در آن بازار باز میشود، بسته میشود، و همه خرید و فروشها را در طول دوره زمانی دقیقاً با همان قیمت انجام میدهد، مظهر بلاتکلیفی است، بازاری که هیچ تمایلی برای رفتن به جایی خاص نشان نمیدهد. .
ده ها شکل شمعدانی مختلف به همراه چندین تنوع الگو وجود دارد. احتمالاً کاملترین منبع برای شناسایی و استفاده از الگوهای کندل، سایت الگوی توماس بولکوفسکی است، که به طور کامل هر الگوی کندل استیک را توضیح میدهد و حتی آماری در مورد اینکه هر الگو در طول تاریخ چقدر سیگنال معاملاتی قابل اعتمادی داده است، ارائه میکند. مطمئناً دانستن اینکه یک الگوی شمعدانی نشاندهنده چه چیزی است مفید است – اما دانستن اینکه آیا این نشانه در 80٪ مواقع صحیح است یا خیر مفیدتر است.
دیدگاه شما